خانه > دانلودها > فن فیکشن > فن فیکشن ( داستان پردازی طرفداران )

فن فیکشن ( داستان پردازی طرفداران )

داستان پیش رو به قلم فاخر وینترفل از اعضای فعال تالار گفتگوی وستروس نوشته شده. این داستان که از دید استنیس براتئون روایت می شود، به احساسات، خاطرات و روابط بین استنیس و دو برادر از دست رفته اش؛ رابرت و رنلی میپردازد …

دانلود…

در صورتی که به فن فیکشن نویسی علاقه دارید، داستانهای خود را با ما به اشتراک بگذارید .

 

۲۰ دیدگاه

  1. آره بابا وینترفل عزیز واقعا در این زمینه عالی کار کردن.
    قبلا پستهای داخل تاپیک رو خونده بودم. دست مریزاد.

  2. به به. واقعا کار کم نظیری رو ارائه دادی وینترفل عزیز. بسیار لذت بخش بود.
    در زیبایی و قدرت قلم شما همین بس که مارتلی رو بیش از پیش علاقه ـمند براتیون ها ساختید و اشک هایش را از دیار باقی جاری. دستمریزاد

  3. فوق العاده بود!
    واقعا قشنگ نوشتی. غم مرگ کاسانا و استفون رو خیلی خوب نوشتی.
    واجب شد یه تجدید نظری درباره ی استنیس بکنم!

  4. چقدر خوب که این فن فیکشن تو صفحه اول سایت گذاشته شد! 🙂
    یه بار دیگه اینجا هم از وینترفل عزیز تشکر میکنم و بهش تبریک میگم بابت همچین قلم زیبایی.

  5. ممنونم بچه ها. خیلی شرمنده و ذوق زده شدم. هم از دیدن داستانم در صفحه اول سایت و هم از نظرات مثبت بچه ها. از دوست عزیزی هم که زحمت اماده کردن فایل داستان و صفحه اولش رو کشیده ممنونم.
    امیدوارم بقیه بچه ها هم دست به قلم بشن و نوشته هاشون رو ببینم.

    فقط یه نکته: این داستان بیشتر قرار بود در ستایش رنلی باشه اما اونقدر بیطرفانه نوشتمش که باعث شد همه با استنیس احساس همدلی بکنن! البته اشکال نداره رنلی به اندازه کافی محبوبیت داره و در اوضاع بلبشوی فعلی وستروس استنیس بیشتر لازم داره که طرفدار داشته باشه.

  6. وینترفل عزیزم واقعا کارت جای تشکر و تقدیر ویژه داره. البته من هنوز داستان رو نخوندم ولی مطمئنا انقدر خوب هیت که نظر کاربرای سختگیر رو انقدر جلب کرده. در اولین فرصت می‌خونم.

  7. واقعا قشنگ بود!
    دست نویسنده درد نکنه!

  8. تبریک میگم
    ذهن خلاقی داری

  9. داستان بسیار جالبیه که عمق لطافت روح ما براتیون ها رو به خوبی نشون می ده. 😀
    بخش های اولش رو که خوندم حرف نداشت. سر فرصت از ادامه ی هنر وینترفل عزیز هم محظوظ می شم.

  10. سلام
    در یک کلام عالی بود!
    بلاخره دیدم چند نفر درباره استنیس هم مطلب نوشتند!
    استنیس حرف نداره
    اگه میتونید داستان رو به انگلیسی ترجمه کنید و برای خود مارتین یا سایتای طرفدار کتاب تو خارج بفرستین.
    ممنون از زحماتتون.

    • ممنونم از نظرت دوست عزیز. اینو تو یه سایت خارجی فن فیکشن که خودم خیلی فعالم گذاشتم اما به زبان فارسی! تا حالا به ترجمه اش به طور جدی فکر نکرده بودم. ممنون از پیشنهاد شما.

  11. بسیار زیبا واقعا لذت بردم.قبلا ۴ قسمتشو خونده بودم الان کاملشو دوباره خوندم.امیدوارم بازم ادامه بدین

  12. بسیار عالی بود. تحت تاثیر قرار گرفتم .
    وقایع رو تقریبا همون طور که من هم در ذهنم تداعی کرده بودم شرح دادید که نشون میده تفسیرمون از شخصیت استنیس و تا حدی رنلی خیلی به هم نزدیکه.
    خیلی خوب نوشتید که نشون میده طبع نویسندگی خیلی خوبی دارید .
    بسیار ممنون.

  13. محمد حسین جعفریان

    سپاس گزارم از نویسنده عزیز

  14. واقعا کارت درسته
    اینقدر محو متن شده بودم که نفهمیدم کی تموم شد
    به نظرم این داستان می تونست یکی از فصلای کتاب باشه( در این حد خوب بود)

  15. وای ممنونم بچه ها. چه قدر نظرات همه مثبته. 🙂
    دارم جوگیر می شم که یه داستان دیگه رو شروع کنم. خیلی وقته که دارم به ریگار فکر می کنم اما مطالعه ام درموردش کمه. هنوز نتونستم شخصیتشو کامل بشناسم. امیدوارم اونقدر بشناسمش که بتونم در موردش چیزی بنویسم.

    • صبر کردم داستان رو تموم کنم بعد بیام نظر بدم. بسیار زیبا مخصوصا صحنه مرگ پدر و مادر استنیس. فک کنم ریگار بهترین کاراکتری باشه که بشه در موردش داستان نوشت. البته صحبت در موردش کمه آدم میمونه از نظر رابرت به ریگار نگاه کنه یا از نظر دنی.

      • ممنونم سر باریستان عزیز از نظر لطفت.
        خب خوبی ریگار در همینه که خودش مدتهاست که مرده و شخصیتش رو فقط از نقل قولهای دیگران می شناسیم و پر از تناقضه! میشه شخصیتش مجموعه ای از دیدگاههای همه در موردش باشه. آدم پیچیده ای بوده.

  16. مرسی خلاقیت! باحال بود…

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*