خانه > اخبار > اخبار سریال > مقایسه‌ی قسمت هفتم HOTD با کتاب «آتش و خون»

مقایسه‌ی قسمت هفتم HOTD با کتاب «آتش و خون»

❌ خطر اسپویل ❌

قسمت هفتم با عنوان «دریفت‌مارک» به اتفاقات پس از مرگ «لینا ولاریون» می‌پردازد، و بیشتر شخصیت‌محور است تا داستان‌محور. به‌جز چند اتفاق کوچک (اما به‌شدت مهم)، بیشتر تمرکز این قسمت بر روی شخصیت‌پردازی است. این قسمت تفاوت زیادی با کتاب «آتش و خون» ندارد، اما کامل‌ترش می‌کند. تنها یک تغییر بسیار بزرگ را شاهد بودیم.

در کتاب، «ایموند»، «ویگار» را در مراسم ختم «لینور» تصاحب می‌کند، نه لینا، پس در سریال کمی زودتر صاحبش می‌شود. دعوای بین کودکان نیز کمی متفاوت نوشته شده است. در کتاب، شاهزاده «جافری» ۳ ساله، ایموند را می‌بیند که به ویگار نزدیک می‌شود و سعی می‌کند که جلوی او را بگیرد، اما ایموند او را به داخل یک تپه‌ی فضله‌ی اژدها هل می‌دهد و به کارش ادامه می‌دهد. هنگامی که ایموند مشغول پرواز با ویگار است، جافری به سراغ برادرانش، «جیسریس» ۶ ساله، و «لوسریس» ۵ ساله می‌رود تا کمکش کنند. هنگامی که ایموند فرود می‌آید، دعوا آغاز و چشم ایموند کور می‌شود. اما دیدیم که در سریال روند این وقایع متفاوت است.

پس از مشاجره‌ی کودکان، نوبت به مادرانشان می‌رسد. در کتاب، این درگیری تنها لفظی است، اما در HOTD دیدیم که به درگیری فیزیکی ختم شد.

«آلیسنت» به «رینیرا» حمله می‌کند و ساعدش را برش می‌دهد، در آتش و خون چنین چیزی نوشته نشده است، تنها این‌که «ویسریس» به آلیسنت و رینیرا دستور می‌دهد تا همدیگر را در آغوش گرفته و ببوسند و محبتشان به یکدیگر را ابراز کنند، و آن‌ها نیز به‌خاطر شاه پیر، این‌کار را انجام می‌دهند.

تفاوتی دیگر این است که در کتاب و در این زمان، «هاروین استرانگ» و «لیونل استرانگ» هنوز زنده‌اند و «اتو های‌تاور» هنوز به‌عنوان دست باز‌انتخاب نشده است.

در کتاب، قبل از اتفاق افتادن وقایع «چشم در برابر چشم» لینور ولاریون، می‌میرد. اما همانطور که دیدیم او در سریال نمی‌میرد. سریال به‌ شکل خلاقانه‌ای نسبت به لینور و سرنوشتش مهربانانه رفتار می‌کند. در کتاب، «کارل کوری»، معشوقه‌ی لینور، به او خیانت می‌کند و او را می‌کشد، تا «دیمون» بتواند به راحتی با رینیرا ازدواج کند. HOTD نیز همین روند را طی می‌کند اما با سرنوشتی متفاوت برای لینور، به این شکل که دیمون با درخواست رینیرا، به کارل پول می‌دهد تا تنها وانمود به کشتن لینور کند و سپس شرایطی را برای آن‌ها فراهم می‌کند که بتوانند همراه یکدیگر فرار کنند.

این سرنوشت باعث می‌شود تا یکی از پیچیدگی‌های کتاب برای خیلی‌ها رفع شود، قطعاً رینیرا متوجه می‌شد که دیمون در قتل لینور دست داشته است و کمی غیرقابل‌باور بود که او آن‌قدر نسبت به لینور سنگدلانه رفتار کند.

رینیرا، لینور را از این ازدواج ناخواسته و اجبار به مخفی کردن هویتش رها کرد و او را به دل ماجراجویی و آزادی فرستاد و در عوض او نیز توانست با نیمه‌ی دیگرش، دیمون، ازدواج کند.

با این‌حال حقیقتی تلخ وجود دارد، که احتمالاً در قسمت بعد شاهدش خواهیم بود.

پس ادامه‌ی متن را با هشدار اسپویل بخوانید.

لینور در هر حال باید در طول ۱۰ سال آینده بمیرد، زیرا شاید رینیرا و دیمون توانسته باشند فرزندانشان و والدین لینور را گول بزنند، اما نمی‌توانند «سی‌اسموک» را نیز گول بزنند. پیمان بین اژدها و سوارش بسیار قدرتمند است و مسافت‌های زیادی را می‌تواند طی کند و تا زمانی که لینور زنده است، سی‌اسموک سوار دیگری را نمی‌پذیرد.

در کتاب، سی‌اسموک در نهایت به «آدام اف هول» می‌رسد، اگر قصد سریال نیز همین باشد، لینور باید قبل از این اتفاق مرده باشد.

اگر این اتفاق بیفتد، رینیرا متوجه خواهد شد که لینور حقیقتاً مرده است و امیدواریم سریال دقایقی به این مسئله و غم رینیرا برای از دست دادن یار و دوست قدیمی‌اش بپردازد.

امیدواریم لینور، شاد و رها، شاید در یک نبرد، در حالی که به هیجان و شکوه مدنظرش رسیده است، بمیرد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*