پرش به محتوا

نغمه ای از یخ و آتش: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۳۶: خط ۳۶:
خط داستانی دوم در شمالی ترین مرز وستروس در جریان است. در اینجا، هزاران سال پیش، دیواری عظیم از یخ و سنگ با استفاده از جادو و نیروی انسانی ساخته شد تا از وستروس در برابر تهدید [[آدرها]] دفاع کند، موجوداتی که در شمالی ترین نقاط زندگی می کنند و امروزه افسانه تلقی می شوند. برادران قسم خورده [[نگهبانان شب]] که وظیفه شان حفاظت از پادشاهی دربرابرآدرهاست، از این دیوار با ۳۰۰ مایل طول و ۷۰۰ فوت ارتفاع نگهداری و دفاع می کنند. در زمان رمان ها، آدرها بیش از ۸٬۰۰۰ سال است که دیده نشده اند و نگهبانان شب به جرگه ای ذاتا کیفری تبدیل شده است: شدیدا کمبود نیرو دارد و عمدتا از مجرمین و فراریان تشکیل می شود، با تعداد اندکی شوالیه و انسان های شریف برای منظم کردنشان، و بیشتر زمان خود را صرف رسیدگی به انسان های «وحشی» یا «مرمان آزاد»ی می کند که آنسوی دیوار زندگی می کنند. این خط داستانی در ابتدا از دید [[جان اسنو]]، پسر [[حرامزادگی|حرامزاده]] لرد [[ادارد استارک]] روایت می شد که مراتب نگهبانان را طی می کند و ذات حقیقی تهدید شمال را درمی یابد و برای محافظت از مملکت آماده می شود، هرچند مردم وستروس مشغول تر از آنند که برای ارسال پشتیبانی هشدار داده شوند. در انتهای جلد سوم، این خط داستانی به نوعی با جنگ داخلی جنوب درهم می آمیزد.
خط داستانی دوم در شمالی ترین مرز وستروس در جریان است. در اینجا، هزاران سال پیش، دیواری عظیم از یخ و سنگ با استفاده از جادو و نیروی انسانی ساخته شد تا از وستروس در برابر تهدید [[آدرها]] دفاع کند، موجوداتی که در شمالی ترین نقاط زندگی می کنند و امروزه افسانه تلقی می شوند. برادران قسم خورده [[نگهبانان شب]] که وظیفه شان حفاظت از پادشاهی دربرابرآدرهاست، از این دیوار با ۳۰۰ مایل طول و ۷۰۰ فوت ارتفاع نگهداری و دفاع می کنند. در زمان رمان ها، آدرها بیش از ۸٬۰۰۰ سال است که دیده نشده اند و نگهبانان شب به جرگه ای ذاتا کیفری تبدیل شده است: شدیدا کمبود نیرو دارد و عمدتا از مجرمین و فراریان تشکیل می شود، با تعداد اندکی شوالیه و انسان های شریف برای منظم کردنشان، و بیشتر زمان خود را صرف رسیدگی به انسان های «وحشی» یا «مرمان آزاد»ی می کند که آنسوی دیوار زندگی می کنند. این خط داستانی در ابتدا از دید [[جان اسنو]]، پسر [[حرامزادگی|حرامزاده]] لرد [[ادارد استارک]] روایت می شد که مراتب نگهبانان را طی می کند و ذات حقیقی تهدید شمال را درمی یابد و برای محافظت از مملکت آماده می شود، هرچند مردم وستروس مشغول تر از آنند که برای ارسال پشتیبانی هشدار داده شوند. در انتهای جلد سوم، این خط داستانی به نوعی با جنگ داخلی جنوب درهم می آمیزد.


خط داستانی سوم در قاره بزرگ و شرقی ایسوس، آنسوی دریای باریک، رخ می دهد و ماجراجویی های [[دنریس تارگرین]]، آخرین فرزند [[خاندان تارگرین|خاندان تبعیدی تارگرین]] و دیگر مدعی تخت آهنین را دنبال می کند. ماجراجویی های دنریس، نمایشی از رشد توانایی های او است؛ او از گدایی که برای ازدواجی دودمانی به یک جنگ سالار بربر فروخته شد تا حاکمی قدرتمند و زیرک در نوع خودش، رشد می کند. جهش او به واسطه تولد سه اژدهایی است که از تخم های سنگ شده ای که به عنوان هدیه ازدواج به او داده شده بود، به دنیا آمدند؛ موجوداتی که تصور می شد مدت هاست منقرض شده اند. چون نشان خاندان او اژدهاست، این موجودات پیش از آنکه به اندازه کافی بزرگ شده و مناسب استفاده های تاکتیکی شوند، ارزش سمبلیک دارند. با وجود آنکه داستان او هزاران مایل از دیگران فاصله دارد ولی هدف او ادعای تخت آهنین است. به مقصود نغمه ای از یخ و آتش تنها یک بار در سراسر مجموعه اشاره شده است آن هم در الهامی که دنریس در ''نزاع شاهان'' دید: یک تارگرین (احتمالا برادر بزرگتر و مرده دنریس، [[ریگار تارگرین]]) درباره پسر نوزادش به نام اگان گفت «او پرنس وعده داده شده است، و اوست [[نغمه یخ و آتش]]». این قضیه بر ارتباط بین نغمه، وعده، و خود دنریس دلالت دارد. در ''ضیافت کلاغ ها'' این موضوع بیشتر روشن می شود، وقتی که [[ایمون تارگرین]] دنریس را به عنوان وارث وعده داده شده می شناسد. عبارت «یخ و آتش» در ''نزاع شاهان'' و در سوگند وفاداری ریدها به برن آمده است. با این حال، از نغمه و وعده هرگز دوباره یاد نشد و نغمه همچنان یک راز باقی مانده است.
خط داستانی سوم در قاره بزرگ و شرقی ایسوس، آنسوی دریای باریک، رخ می دهد و ماجراجویی های [[دنریس تارگرین]]، آخرین فرزند [[خاندان تارگرین|خاندان تبعیدی تارگرین]] و دیگر مدعی تخت آهنین را دنبال می کند. ماجراجویی های دنریس، نمایشی از رشد توانایی های او است؛ او از گدایی که برای ازدواجی دودمانی به یک جنگ سالار بربر فروخته شد تا حاکمی قدرتمند و زیرک در نوع خودش، رشد می کند. جهش او به واسطه تولد سه اژدهایی است که از تخم های سنگ شده ای که به عنوان هدیه ازدواج به او داده شده بود، به دنیا آمدند؛ موجوداتی که تصور می شد مدت هاست منقرض شده اند. چون نشان خاندان او اژدهاست، این موجودات پیش از آنکه به اندازه کافی بزرگ شده و مناسب استفاده های تاکتیکی شوند، ارزش سمبلیک دارند. با وجود آنکه داستان او هزاران مایل از دیگران فاصله دارد ولی هدف او ادعای تخت آهنین است.
 
به مقصود نغمه ای از یخ و آتش تنها یک بار در سراسر مجموعه اشاره شده است آن هم در الهامی که دنریس در ''نزاع شاهان'' دید: یک تارگرین (احتمالا برادر بزرگتر و مرده دنریس، [[ریگار تارگرین]]) درباره پسر نوزادش به نام اگان گفت «او پرنس وعده داده شده است، و اوست [[نغمه یخ و آتش]]». این قضیه بر ارتباط بین نغمه، وعده، و خود دنریس دلالت دارد. در ''ضیافت کلاغ ها'' این موضوع بیشتر روشن می شود، وقتی که [[ایمون تارگرین]] دنریس را به عنوان وارث وعده داده شده می شناسد. عبارت «یخ و آتش» در ''نزاع شاهان'' و در سوگند وفاداری ریدها به برن آمده است. با این حال، از نغمه و وعده هرگز دوباره یاد نشد و نغمه همچنان یک راز باقی مانده است.


== زمینه های داستانی ==
== زمینه های داستانی ==
۵٬۹۰۷

ویرایش