تیریون لنیستر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:


'''تیریون لنیستر'''(Tyrion Lannister) ، سومین و کوچکترین فرزند [[تایوین]] (Tywin) و [[جوانا]] (Joanna) می باشد ، او یک کوتوله(Dwarf) است و به همین خاطر است که مورد تمسخر قرار میگیرد و او را '''جن''' (The Imp) و یا '''نصف مرد''' (The Halfman) صدا میکنند . او یکی از شخصیت های اصلی و مهم در کتابها است و از جمله کاراکترهایی است که داستان از دید او بیان میشود (POV Characters) . در سریال شخصیت تیریون را '''پیتر دینکلیج''' (Peter Dinklage) ایفای نقش میکند.<ref>[http://www.imdb.com/title/tt0944947/fullcredits#cast لیست بازیگران در سایت imdb]</ref>
'''تیریون لنیستر'''(Tyrion Lannister) ، سومین و کوچکترین فرزند [[تایوین]] (Tywin) و [[جوانا]] (Joanna) می باشد ، او یک کوتوله(Dwarf) است و به همین خاطر است که مورد تمسخر قرار میگیرد و او را '''جن''' (The Imp) و یا '''نصف مرد''' (The Halfman) صدا میکنند . او یکی از شخصیت های اصلی و مهم در کتابها است و از جمله کاراکترهایی است که داستان از دید او بیان میشود (POV Characters) . در سریال شخصیت تیریون را '''پیتر دینکلیج''' (Peter Dinklage) ایفای نقش میکند.<ref>[http://www.imdb.com/title/tt0944947/fullcredits#cast لیست بازیگران در سایت imdb]</ref>
[[پرونده:800px-Tyrion_arrested_by_Catelyn.png‏|بندانگشتی|چپ|300px|اسیر شدن تیریون توسط [[کتلین تالی|کتلین]]]]
[[پرونده:800px-Tyrion_arrested_by_Catelyn.png‏|بندانگشتی|چپ|300px|اسیر شدن تیریون توسط [[کتلین تالی|کتلین]]]]
[[پرونده:800px-Tyrion_and_Mord.jpg‏|بندانگشتی|چپ|300px|تیریون و زندانبانش [[مورد]] در [[سلول های آسمانی]] قلعه [[ایری]]]]
[[پرونده:800px-Tyrion_and_Mord.jpg‏|بندانگشتی|چپ|300px|تیریون و زندانبانش [[مورد]] در [[سلول های آسمانی]] قلعه [[ایری]]]]
[[پرونده:800px-Tyrion_Battle_of_the_Green_Fork_Hbo.jpg‏|بندانگشتی|چپ|300px|تیریون در [[نبرد گرین فورک]]]]
[[پرونده:800px-Tyrion_Battle_of_the_Green_Fork_Hbo.jpg‏|بندانگشتی|چپ|300px|تیریون در [[نبرد گرین فورک]]]]
==شخصیت و ظاهر ==
==شخصیت و ظاهر ==
تیریون فردی زیرک ، باسواد و محاسبه گر است اما در نزد پدرش به دلیل نقص ظاهری و این که در هنگام تولد موجب مرگ مادرش شده از احترام کمی برخوردار است .{{رف|یش|70}} او میتواند در برابر دشمنانش بسیار بیرحم باشد ، با این حال با کسانی که مانند او طرد شده اند و مورد بد رفتاری قرار گرفته اند بسیار مهربان است و با آنان همدردی میکند.{{رف|بتت|24}}
تیریون فردی زیرک ، باسواد و محاسبه گر است اما در نزد پدرش به دلیل نقص ظاهری و این که در هنگام تولد موجب مرگ مادرش شده از احترام کمی برخوردار است .{{رف|یش|70}} او میتواند در برابر دشمنانش بسیار بیرحم باشد ، با این حال با کسانی که مانند او طرد شده اند و مورد بد رفتاری قرار گرفته اند بسیار مهربان است و با آنان همدردی میکند.{{رف|بتت|24}}


خط ۳۴: خط ۲۵:


تیریون یک کوتوله است ، او دارای پاهایی کوتاه ، پیشانی برجسته و چشمانی ناهماهنگ است به گونه ای که یکی سبز و دیگری مشکی است همچنین او موهایی صاف و بی حالت به رنگ بلوند مایل به سفید دارد.{{رف|بتت|5}} بعدها که ریش هایش در آمد ، ریشش به رنگ بلوند و مشکی بود.{{رف|نش|2}} پس از [[نبرد بلک واتر]] (Battle of the Blackwater) تیریون زخمی وحشتناک برروی صورتش برداشت که باعث شد بخش زیادی از بینی اش از بین برود.{{رف|یش|4}}
تیریون یک کوتوله است ، او دارای پاهایی کوتاه ، پیشانی برجسته و چشمانی ناهماهنگ است به گونه ای که یکی سبز و دیگری مشکی است همچنین او موهایی صاف و بی حالت به رنگ بلوند مایل به سفید دارد.{{رف|بتت|5}} بعدها که ریش هایش در آمد ، ریشش به رنگ بلوند و مشکی بود.{{رف|نش|2}} پس از [[نبرد بلک واتر]] (Battle of the Blackwater) تیریون زخمی وحشتناک برروی صورتش برداشت که باعث شد بخش زیادی از بینی اش از بین برود.{{رف|یش|4}}
==گذشته ==
==گذشته ==
تیریون به عنوان سومین فرزند [[تایوین]] و [[جوانا لنیستر]] در زمانی که خواهر و برادرش ، [[جیمی]] و [[سرسی]] 9 سال داشتند ، متولد شد. مادرش در هنگام متولد شدن او در گذشت و این موضوع باعث شد تا پدرش تیریون را برای مرگ او مقصر بداند و به همین دلیل و همچنین نقص ظاهریش از او متنفر باشد. تیریون خودش را از سوی خانواده اش طرد شده میداند به خصوص از سوی پدر و خواهرش ، کسی که در دوران کودکی او را مورد آزار و اذیت قرار میداد.
تیریون به عنوان سومین فرزند [[تایوین]] و [[جوانا لنیستر]] در زمانی که خواهر و برادرش ، [[جیمی]] و [[سرسی]] 9 سال داشتند ، متولد شد. مادرش در هنگام متولد شدن او در گذشت و این موضوع باعث شد تا پدرش تیریون را برای مرگ او مقصر بداند و به همین دلیل و همچنین نقص ظاهریش از او متنفر باشد. تیریون خودش را از سوی خانواده اش طرد شده میداند به خصوص از سوی پدر و خواهرش ، کسی که در دوران کودکی او را مورد آزار و اذیت قرار میداد.


خط ۴۵: خط ۳۳:


زمانی که در 16 سالگی تیریون دیگر به مردی بدل شده بود ، او از داشتن یک تور مسافرتی به [[نُه شهر آزاد]] (The Nine Free Cities) ، همانند کاری که پیش از این عموهایش [[گِریون]] (Gerion) و [[تایگت]] (Tygett) انجام داده بودند ، منع شد. در عوض [[تایوین]] او را به عنوان مامور نظارت بر تمامی آب انبارها و زهکشی آبهای آشامیدنی در [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) منصوب کرد.{{رف|ربا|8}}
زمانی که در 16 سالگی تیریون دیگر به مردی بدل شده بود ، او از داشتن یک تور مسافرتی به [[نُه شهر آزاد]] (The Nine Free Cities) ، همانند کاری که پیش از این عموهایش [[گِریون]] (Gerion) و [[تایگت]] (Tygett) انجام داده بودند ، منع شد. در عوض [[تایوین]] او را به عنوان مامور نظارت بر تمامی آب انبارها و زهکشی آبهای آشامیدنی در [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) منصوب کرد.{{رف|ربا|8}}
==وقایع اخیر ==
==وقایع اخیر ==
===بازی تاج و تخت ===
===بازی تاج و تخت ===
تیریون به عنوان عضوی از گروه سلطنتی همراه [[رابرت براتیون|شاه رابرت]] (King Robert) به [[شمال]] و [[وینترفل]](Winterfell) میرود .{{رف|بتت|4}} پس از سقوط [[برن استارک]] (Bran Stark) از برج ، تیریون ، [[جافری]] (Joffrey) را وادار به ابراز همدردی با والدین برن میکند اگر چه که خواهرزاده اش تنها پس از اینکه تیریون کتکش میزند از او پیروی میکند.{{رف|بتت|9}} تیریون پس از توجه به واکنش برادر و خواهرش نسبت به خبر زنده ماندن [[برن استارک|برن]] به حادثه مشکوک میشود.{{رف|بتت|9}}
تیریون به عنوان عضوی از گروه سلطنتی همراه [[رابرت براتیون|شاه رابرت]] (King Robert) به [[شمال]] و [[وینترفل]](Winterfell) میرود .{{رف|بتت|4}} پس از سقوط [[برن استارک]] (Bran Stark) از برج ، تیریون ، [[جافری]] (Joffrey) را وادار به ابراز همدردی با والدین برن میکند اگر چه که خواهرزاده اش تنها پس از اینکه تیریون کتکش میزند از او پیروی میکند.{{رف|بتت|9}} تیریون پس از توجه به واکنش برادر و خواهرش نسبت به خبر زنده ماندن [[برن استارک|برن]] به حادثه مشکوک میشود.{{رف|بتت|9}}


خط ۶۲: خط ۴۶:


لرد [[تایوین]] تصمیم میگیرد که تیریون و [[مردان قبایل]] را به عنوان جلوداران سپاه در نبرد با نیروهای استارک قرار دهد و همچنین به تیریون تعداد جدیدی خدمتکار و یک ملازم جدید به نام ، [[پادریک پین]] (Podrick Payne) ، میدهد . شب قبل از نبرد ، او [[بران]] را می فرستد تا برایش یک همدم زن پیدا کند و [[بران]] برای او یک زن روسپی جوان به نام [[شی]] (Shae) را می آورد ، کسی که تیریون فوراً از او خوشش می آید و او را به خدمت میگیرد . روز بعد ، او در [[نبرد گرین فورک]] (Battle of the Green Fork) در برابر نیروهای استارک به رهبری [[روز بولتون]] (Roose Bolton) جنگید .{{رف|بتت|62}} آنها در نبرد پیروز شدند ، هرچند که بعد لنیسترها فهمیدند این نبرد تنها یک انحراف بوده و در همان حین قوای [[جیمی لنیستر]] در [[ریوران]] (Riverrun) شکست خورده و خود او نیز اسیر شده است . زمانی که لرد [[تایوین]] به سمت [[هارن هال]] (Harrenhal) عقب نشینی میکند ، تیریون را برای جایگزینی خود به عنوان [[دست پادشاه]] (Hand of the King) به [[بارانداز پادشاه]] میفرستد تا برادرزاده تازه تاجگذاری کرده اش [[جافری]] را مهار کند و از اشتباهات بیشترش مانند اعدام [[ادارد استارک]] (Eddard Stark) جلوگیری کند ، اما او را از بردن [[شی]] منع میکند . تیریون از این فرمان سرپیچی میکند و [[شی]] را به طور مخفیانه با خود میبرد.{{رف|بتت|69}}
لرد [[تایوین]] تصمیم میگیرد که تیریون و [[مردان قبایل]] را به عنوان جلوداران سپاه در نبرد با نیروهای استارک قرار دهد و همچنین به تیریون تعداد جدیدی خدمتکار و یک ملازم جدید به نام ، [[پادریک پین]] (Podrick Payne) ، میدهد . شب قبل از نبرد ، او [[بران]] را می فرستد تا برایش یک همدم زن پیدا کند و [[بران]] برای او یک زن روسپی جوان به نام [[شی]] (Shae) را می آورد ، کسی که تیریون فوراً از او خوشش می آید و او را به خدمت میگیرد . روز بعد ، او در [[نبرد گرین فورک]] (Battle of the Green Fork) در برابر نیروهای استارک به رهبری [[روز بولتون]] (Roose Bolton) جنگید .{{رف|بتت|62}} آنها در نبرد پیروز شدند ، هرچند که بعد لنیسترها فهمیدند این نبرد تنها یک انحراف بوده و در همان حین قوای [[جیمی لنیستر]] در [[ریوران]] (Riverrun) شکست خورده و خود او نیز اسیر شده است . زمانی که لرد [[تایوین]] به سمت [[هارن هال]] (Harrenhal) عقب نشینی میکند ، تیریون را برای جایگزینی خود به عنوان [[دست پادشاه]] (Hand of the King) به [[بارانداز پادشاه]] میفرستد تا برادرزاده تازه تاجگذاری کرده اش [[جافری]] را مهار کند و از اشتباهات بیشترش مانند اعدام [[ادارد استارک]] (Eddard Stark) جلوگیری کند ، اما او را از بردن [[شی]] منع میکند . تیریون از این فرمان سرپیچی میکند و [[شی]] را به طور مخفیانه با خود میبرد.{{رف|بتت|69}}
===نزاع شاهان ===
===نزاع شاهان ===
تیریون به همراه [[مردان قبایل]] (Clansmen) ، [[شی]] و [[بران]] وارد [[بارانداز پادشاه]] میشود و نامه همراه خود را که در آن توسط پدرش لرد [[تایوین]] به عنوان [[دست پادشاه]] در هنگام غیابش معرفی شده را ارائه میدهد و باعث خشم زیاد [[سرسی]] میشود . [[سرسی]] عنوان میکند که نامه جعلی است و او را به سیاهچال تهدید میکند اما تیریون به او میگوید که میتواند [[جیمی]] را باز پس گیرد و همین مسئله موجب تسلیم سرسی میشود . [[سرسی]] همچنین اعتراف میکند که به کمک و همراهی تیریون با خودش احتیاج دارد ، از آنجا که هیچ یک از آن دو قصد حفظ این اتحاد را نداشتند این موضوع موجب جنگ قدرت میان آن دو میشود . تیریون در [[برج دست]] (The Tower of the Hand) اقامت میگزیند و به عنوان اولین اقدامش سر اعدام شدگان افراد خاندان استارک را از روی دیوارهای [[قلعه سرخ]] (The Red Keep) جمع آوری میکند.{{رف|نش|3}}
تیریون به همراه [[مردان قبایل]] (Clansmen) ، [[شی]] و [[بران]] وارد [[بارانداز پادشاه]] میشود و نامه همراه خود را که در آن توسط پدرش لرد [[تایوین]] به عنوان [[دست پادشاه]] در هنگام غیابش معرفی شده را ارائه میدهد و باعث خشم زیاد [[سرسی]] میشود . [[سرسی]] عنوان میکند که نامه جعلی است و او را به سیاهچال تهدید میکند اما تیریون به او میگوید که میتواند [[جیمی]] را باز پس گیرد و همین مسئله موجب تسلیم سرسی میشود . [[سرسی]] همچنین اعتراف میکند که به کمک و همراهی تیریون با خودش احتیاج دارد ، از آنجا که هیچ یک از آن دو قصد حفظ این اتحاد را نداشتند این موضوع موجب جنگ قدرت میان آن دو میشود . تیریون در [[برج دست]] (The Tower of the Hand) اقامت میگزیند و به عنوان اولین اقدامش سر اعدام شدگان افراد خاندان استارک را از روی دیوارهای [[قلعه سرخ]] (The Red Keep) جمع آوری میکند.{{رف|نش|3}}


خط ۸۰: خط ۶۱:


در زمان حمله نیروهای ا[[استنیس براتیون|استنیس]] به [[بارانداز پادشاه]] ، که بعداً به نام [[نبرد بلک واتر]] (Battle of the Blackwater) شناخته شد ، تیریون زنجیر غول پیکر را در [[خلیج بلک واتر]] قرار داد و موجب شد بسیاری از کشتی ها به دام بیوفتند ، کشتی های لنیستر و براتیون هر دو به یک اندازه . سپس [[آتش وحشی]] ساخته شده توسط [[آتشکارها]] را که در کشتی ها جایگذاری کرده بود در میان کشتی های بدام افتاده منفجر کرد.{{رف|نش|58}} در طول نبرد ، تیریون مجبور شد که یورش به نیرو های آن سوی دیوارهای شهر را شخصاً رهبری کند چرا که [[سندور کلگان]] (Sandor Clegane) ، وحشت زده از آتش حاضر به انجام این کار نشد .{{رف|نش|59}} تیریون افرادش را از حالت پراکنده به یک نقطه متمرکز میکند و از سمت [[دروازه شاهی]] (The King’s Gate) حمله ور میشود . سپس او همراه با افرادش به جلو گیری از عبور نیروهای [[استنیس براتیون|استنیس]] از روی یک پل موقت که به وسیله ناوگان غرق شده برای رسیدن به گذرگاه ساخته بودند میپردازد . در حین نبرد ، سر [[مندون مور]] (Ser Mandon Moore) از [[گارد پادشاهی]] (The Kingsguard) به تیریون حمله میکند و سعی میکند او را بکشد . تیریون بینی اش را از دست میدهد ، اما قبل از اینکه [[مندون مور|مور]] کار او را تمام کند ، تیریون توسط ملازمش [[پادریک پین]] نجات پیدا میکند .{{رف|نش|61}} او جان سالم به در برد و مدتی پس از نبرد به هوش آمد ، همراه با زخم هایی جدی بر روی صورتش و همچنین نصف بیشتر بینی اش را که از دست داده بود .{{رف|نش|67}} تیریون مشکوک بود که [[سرسی]] پشت این اقدام به قتل بوده باشد.
در زمان حمله نیروهای ا[[استنیس براتیون|استنیس]] به [[بارانداز پادشاه]] ، که بعداً به نام [[نبرد بلک واتر]] (Battle of the Blackwater) شناخته شد ، تیریون زنجیر غول پیکر را در [[خلیج بلک واتر]] قرار داد و موجب شد بسیاری از کشتی ها به دام بیوفتند ، کشتی های لنیستر و براتیون هر دو به یک اندازه . سپس [[آتش وحشی]] ساخته شده توسط [[آتشکارها]] را که در کشتی ها جایگذاری کرده بود در میان کشتی های بدام افتاده منفجر کرد.{{رف|نش|58}} در طول نبرد ، تیریون مجبور شد که یورش به نیرو های آن سوی دیوارهای شهر را شخصاً رهبری کند چرا که [[سندور کلگان]] (Sandor Clegane) ، وحشت زده از آتش حاضر به انجام این کار نشد .{{رف|نش|59}} تیریون افرادش را از حالت پراکنده به یک نقطه متمرکز میکند و از سمت [[دروازه شاهی]] (The King’s Gate) حمله ور میشود . سپس او همراه با افرادش به جلو گیری از عبور نیروهای [[استنیس براتیون|استنیس]] از روی یک پل موقت که به وسیله ناوگان غرق شده برای رسیدن به گذرگاه ساخته بودند میپردازد . در حین نبرد ، سر [[مندون مور]] (Ser Mandon Moore) از [[گارد پادشاهی]] (The Kingsguard) به تیریون حمله میکند و سعی میکند او را بکشد . تیریون بینی اش را از دست میدهد ، اما قبل از اینکه [[مندون مور|مور]] کار او را تمام کند ، تیریون توسط ملازمش [[پادریک پین]] نجات پیدا میکند .{{رف|نش|61}} او جان سالم به در برد و مدتی پس از نبرد به هوش آمد ، همراه با زخم هایی جدی بر روی صورتش و همچنین نصف بیشتر بینی اش را که از دست داده بود .{{رف|نش|67}} تیریون مشکوک بود که [[سرسی]] پشت این اقدام به قتل بوده باشد.
===طوفان شمشیرها ===
===طوفان شمشیرها ===
[[پرونده:511px-Flawed_by_algesiras.jpg‏ ‏|بندانگشتی|چپ|300px|ازدواج بی عشق تیریون و [[سانسا استارک]] اثر algesiras]]
[[پرونده:511px-Flawed_by_algesiras.jpg‏ ‏|بندانگشتی|چپ|300px|ازدواج بی عشق تیریون و [[سانسا استارک]] اثر algesiras]]


خط ۹۹: خط ۷۶:


تیریون پدرش را میکشد و سپس فرار میکند.{{رف|یش|77}} او از طریق [[دریای باریک]] (The Narrow Sea) به مقصدی نامعلوم که [[واریس]] برای او انتخاب کرده بود میرود. پس از فرار او ، [[سرسی]] اعلام میکند که به هر فردی که تیریون را برایش بیاورد مقام لردی اعطا میکند.
تیریون پدرش را میکشد و سپس فرار میکند.{{رف|یش|77}} او از طریق [[دریای باریک]] (The Narrow Sea) به مقصدی نامعلوم که [[واریس]] برای او انتخاب کرده بود میرود. پس از فرار او ، [[سرسی]] اعلام میکند که به هر فردی که تیریون را برایش بیاورد مقام لردی اعطا میکند.
===ضیافتی برای کلاغها ===
===ضیافتی برای کلاغها ===
تیریون همچنان در حال عبور از [[دریای باریک]] است . او به وسیله اکثر مردم به عنوان یک [[خویشاوند کش]] (Kinslayer) و [[شاه کش]] (Kingslayer) مورد لعن و نفرین قرار میگیرد ، اگر چه که او تنها در مورد اول گناه کار بود . در همین حال در [[[باانداز پادشاه]] ، نتیجه جایزه ای که [[سرسی]] برای تیریون تعیین کرده بود ، قتل تعدادی کوتوله و بچه بیگناه بود.
تیریون همچنان در حال عبور از [[دریای باریک]] است . او به وسیله اکثر مردم به عنوان یک [[خویشاوند کش]] (Kinslayer) و [[شاه کش]] (Kingslayer) مورد لعن و نفرین قرار میگیرد ، اگر چه که او تنها در مورد اول گناه کار بود . در همین حال در [[[باانداز پادشاه]] ، نتیجه جایزه ای که [[سرسی]] برای تیریون تعیین کرده بود ، قتل تعدادی کوتوله و بچه بیگناه بود.
===رقصی با اژدهایان ===
===رقصی با اژدهایان ===
تیریون در حالی که دارد از طریق [[دریای باریک]] میگریزد به گزینه های پیشرویش می اندیشد . او مست و محزون به محل زندگی [[ایلیریو موپاتیس]] (Illyrio Mopatis) در [[پنتوس]] (Pentos) میرسد.{{رف|ربا|1}} در آنجا [[ایلیریو موپاتیس|ایلیریو]] به تیریون راجع به [[دنریس تارگارین]] (Daenerys Targaryen) و سه اژدهایش میگوید.
تیریون در حالی که دارد از طریق [[دریای باریک]] میگریزد به گزینه های پیشرویش می اندیشد . او مست و محزون به محل زندگی [[ایلیریو موپاتیس]] (Illyrio Mopatis) در [[پنتوس]] (Pentos) میرسد.{{رف|ربا|1}} در آنجا [[ایلیریو موپاتیس|ایلیریو]] به تیریون راجع به [[دنریس تارگارین]] (Daenerys Targaryen) و سه اژدهایش میگوید.


خط ۱۲۵: خط ۹۴:


پس از آنکه ارباب جدیدشان از خونریزی (bloody flux) مرد هر سه آنها فرار کردند . تیریون با وعده ثروت [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) ترتیبی داد تا هرسه آنها به یک گروه مزدور به نام [[پسران دوم]] (Second Sons) تحت فرماندهی [[براون بن پلام]] (Brown Ben Plumm) بپیوندن .{{رف|ربا|57}} {{رف|ربا|66}} با وجود این که پسران قراردادی جهت مقابله با [[دنریس]] بسته اند ، تیریون امیدوار است بتواند کاری کند که آنها به [[دنریس بپیوندن]] .}}
پس از آنکه ارباب جدیدشان از خونریزی (bloody flux) مرد هر سه آنها فرار کردند . تیریون با وعده ثروت [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) ترتیبی داد تا هرسه آنها به یک گروه مزدور به نام [[پسران دوم]] (Second Sons) تحت فرماندهی [[براون بن پلام]] (Brown Ben Plumm) بپیوندن .{{رف|ربا|57}} {{رف|ربا|66}} با وجود این که پسران قراردادی جهت مقابله با [[دنریس]] بسته اند ، تیریون امیدوار است بتواند کاری کند که آنها به [[دنریس بپیوندن]] .}}
==روابط ==
==روابط ==
===تایوین لنیستر ===
===تایوین لنیستر ===
[[پرونده:800px-Tywin_and_Tyrion.png‏|بندانگشتی|چپ|300px|تیریون و پدرش (سریال تلویزیونی)]]
[[پرونده:800px-Tywin_and_Tyrion.png‏|بندانگشتی|چپ|300px|تیریون و پدرش (سریال تلویزیونی)]]
[[پرونده:Tyrion_and_shae_by_algesiras.jpg‏|بندانگشتی|چپ|300px|تیریون و [[شی]] اثر algesiras]]
[[پرونده:Tyrion_and_shae_by_algesiras.jpg‏|بندانگشتی|چپ|300px|تیریون و [[شی]] اثر algesiras]]
تیریون رابطه سختی با پدرش دارد . مادر او در هنگام تولدش مرد و به همین خاطر پدرش هیچ گاه او را نبخشید. {{رف|یش|4}} زمانی که پدرش راجع به ازدواج او و [[تایشا]] فهمید ، به محافظینش دستور داد تا به [[تایشا]] تجاوز کنند و در آخر تیریون را مجبور به این کار کرد تنها به این خاطر که به آن دو درسی بدهد .{{رف|بتت|42}} فکر [[تایشا]] تا مدتها ذهن او را مشغول نگهداشته بود{{رف|نش|29}} تا این که تیریون شروع کرد به سرگرم کردن خودش با فاحشه ها و لذت بردن از آنها.{{رف|نش|8}} از نظر پدرش او با این کارهایش ننگ بیشتری برای خاندانشان آورده است .{{رف|یش|4}} تیریون با خودش در مورد قتل پدرش فکر میکرد.{{رف|بتت|42}}
تیریون رابطه سختی با پدرش دارد . مادر او در هنگام تولدش مرد و به همین خاطر پدرش هیچ گاه او را نبخشید. {{رف|یش|4}} زمانی که پدرش راجع به ازدواج او و [[تایشا]] فهمید ، به محافظینش دستور داد تا به [[تایشا]] تجاوز کنند و در آخر تیریون را مجبور به این کار کرد تنها به این خاطر که به آن دو درسی بدهد .{{رف|بتت|42}} فکر [[تایشا]] تا مدتها ذهن او را مشغول نگهداشته بود{{رف|نش|29}} تا این که تیریون شروع کرد به سرگرم کردن خودش با فاحشه ها و لذت بردن از آنها.{{رف|نش|8}} از نظر پدرش او با این کارهایش ننگ بیشتری برای خاندانشان آورده است .{{رف|یش|4}} تیریون با خودش در مورد قتل پدرش فکر میکرد.{{رف|بتت|42}}


خط ۱۴۵: خط ۱۰۶:
{{اسپویلر|بعد از مرگ [[جافری]] ، [[سرسی]] تیریون را برای قتل او متهم کرد . [[تایوین]] دادگاهی را تشکیل داد و بر جایگاه قضاوت بر عمل پسرش نشست. تیریون درخواست محاکمه از طریق مبارزه کرد و وقتی مبارزش شکست خورد [[تایوین]] او را متهم و به مرگ محکوم کرد گرچه که مشخص نیست که تایوین واقعاً او را گناه کار میدانست یا نه . [[جیمی]] قبل از مراسم اعدام تیریون را آزاد کرد . او به تیریون گفت این کار برای جبران دروغی است که به او گفته بوده ، این که [[تایشا]] فاحشه ای به دنبال ثروت است در حالی که او همانی بود که ادعا میکرد : دختری عامی که تیریون را دوست داشته . تیریون با آگاهی از این موضوع به دیدن پدرش رفت و معشوقه اش [[شی]] را نزد او یافت . تیریون هر دو آنها را کشت.{{رف|یش|77}}
{{اسپویلر|بعد از مرگ [[جافری]] ، [[سرسی]] تیریون را برای قتل او متهم کرد . [[تایوین]] دادگاهی را تشکیل داد و بر جایگاه قضاوت بر عمل پسرش نشست. تیریون درخواست محاکمه از طریق مبارزه کرد و وقتی مبارزش شکست خورد [[تایوین]] او را متهم و به مرگ محکوم کرد گرچه که مشخص نیست که تایوین واقعاً او را گناه کار میدانست یا نه . [[جیمی]] قبل از مراسم اعدام تیریون را آزاد کرد . او به تیریون گفت این کار برای جبران دروغی است که به او گفته بوده ، این که [[تایشا]] فاحشه ای به دنبال ثروت است در حالی که او همانی بود که ادعا میکرد : دختری عامی که تیریون را دوست داشته . تیریون با آگاهی از این موضوع به دیدن پدرش رفت و معشوقه اش [[شی]] را نزد او یافت . تیریون هر دو آنها را کشت.{{رف|یش|77}}
}}
}}
===سرسی لنیستر ===
===سرسی لنیستر ===
[[سرسی لنیستر]] خواهر بزرگتر تیریون است و از او نفرت دارد. زمانی که [[اوبرین مارتل]] (Oberyn Martell) و خواهرش [[الیا مارتل]] (Elia Martell) در نوجوانی به [[کسترلی راک]] آمده بودند ، [[جیمی]] و [[سرسی]] نوزاد تازه متولد شده را به آنها نشان دادند . زمانی که تیریون نوزاد بود سرسی مردانگی او را آنقدر می پیچاند تا او را به گریه بیاندازد و تنها با دخالت [[جیمی]] کارش را متوقف میکرد. وقتی [[سرسی]] در مورد [[بیلور مقدس]] (Baelor the Blessed) خواند و اینکه چگونه او خواهرانش را به علت زیبایی زندانی کرده بود ، به نوزادگاه تیریون رفت او را آنقدر نیشگون گرفت تا گریه کند . اذیت و آزار [[سرسی]] به تیریون از زمانی که پیشگویی [[مگی قورباغه]] (Maggy the Frog) را شنید و متوجه معنای والونکار (Valonquar) (در زبان والریای کهن به معنای برادر کوچکتر) شد ، افزایش یافت.
[[سرسی لنیستر]] خواهر بزرگتر تیریون است و از او نفرت دارد. زمانی که [[اوبرین مارتل]] (Oberyn Martell) و خواهرش [[الیا مارتل]] (Elia Martell) در نوجوانی به [[کسترلی راک]] آمده بودند ، [[جیمی]] و [[سرسی]] نوزاد تازه متولد شده را به آنها نشان دادند . زمانی که تیریون نوزاد بود سرسی مردانگی او را آنقدر می پیچاند تا او را به گریه بیاندازد و تنها با دخالت [[جیمی]] کارش را متوقف میکرد. وقتی [[سرسی]] در مورد [[بیلور مقدس]] (Baelor the Blessed) خواند و اینکه چگونه او خواهرانش را به علت زیبایی زندانی کرده بود ، به نوزادگاه تیریون رفت او را آنقدر نیشگون گرفت تا گریه کند . اذیت و آزار [[سرسی]] به تیریون از زمانی که پیشگویی [[مگی قورباغه]] (Maggy the Frog) را شنید و متوجه معنای والونکار (Valonquar) (در زبان والریای کهن به معنای برادر کوچکتر) شد ، افزایش یافت.


خط ۱۵۹: خط ۱۱۷:
[[سرسی]] با شنیدن خبر مجروحیت [[شاهزاده مارسلا|مارسلا]] توسط [[جرالد دین]] (Gerold Dayne) ، گمان کرد که او از افراد تیریون بوده و تیریون به او گفته تا گوش [[مارسلا]] را قطع کند ، برای تلافی کاری که مندون مور انجام داد و بینی او قطع را کرد . با قتل عمویش [[کوان لنیستر|کوان]] (Kevan) به وسیله پیکان یک کمان صلیبی(The crossbow) ([[سرسی]] نمیداند که در حقیقت [[کوان لنیستر|کوان]] به وسیله [[واریس]] کشته شده است) ، [[سرسی]] بیشتر ضنین شد که تیریون [[کوان لنیستر|کوان]] را درست مانند پدرشان به قتل رسانده و حتی بیش از پیش تیریون را در سایه ها و کابوسهای شبانه اش میدید . تیریون همچنین در سفرش متوجه شد که تنها پاداشی که در عوض خدمت صادقانه به [[دنریس تارگارین]] میتواند درخواست کند تجاوز و کشتن [[سرسی]] است.
[[سرسی]] با شنیدن خبر مجروحیت [[شاهزاده مارسلا|مارسلا]] توسط [[جرالد دین]] (Gerold Dayne) ، گمان کرد که او از افراد تیریون بوده و تیریون به او گفته تا گوش [[مارسلا]] را قطع کند ، برای تلافی کاری که مندون مور انجام داد و بینی او قطع را کرد . با قتل عمویش [[کوان لنیستر|کوان]] (Kevan) به وسیله پیکان یک کمان صلیبی(The crossbow) ([[سرسی]] نمیداند که در حقیقت [[کوان لنیستر|کوان]] به وسیله [[واریس]] کشته شده است) ، [[سرسی]] بیشتر ضنین شد که تیریون [[کوان لنیستر|کوان]] را درست مانند پدرشان به قتل رسانده و حتی بیش از پیش تیریون را در سایه ها و کابوسهای شبانه اش میدید . تیریون همچنین در سفرش متوجه شد که تنها پاداشی که در عوض خدمت صادقانه به [[دنریس تارگارین]] میتواند درخواست کند تجاوز و کشتن [[سرسی]] است.
}}
}}
===جیمی لنیستر ===
===جیمی لنیستر ===
[[جیمی لنیستر]] برادر بزرگتر تیریون است. در طول زندگی تیریون ، [[جیمی]] تنها کسی بوده که با او با عشق و محبت رفتار کرده و به همین خاطر تیریون معتقد است میتواند [[جیمی]] را به خاطر هر چیزی ببخشد. {{رف|بتت|9}}{{اسپویلر|[[جیمی]] به خاطر دروغی که به اجبار پدرشان در مورد [[تایشا]] به تیریون گفته بود احساس گناه میکرد ، او از برنامه ای که پدرش در سر داشت بی اطلاع بود و زمانی که در موردش شنید احساس گناه بیشتری کرد . این احساس گناه به حدی بود که باعث شد [[جیمی]] تیریون را آزاد کند در حالی که در مورد بی گناهی او در قتل پسرش [[جافری]] مطمئن نبود .
[[جیمی لنیستر]] برادر بزرگتر تیریون است. در طول زندگی تیریون ، [[جیمی]] تنها کسی بوده که با او با عشق و محبت رفتار کرده و به همین خاطر تیریون معتقد است میتواند [[جیمی]] را به خاطر هر چیزی ببخشد. {{رف|بتت|9}}{{اسپویلر|[[جیمی]] به خاطر دروغی که به اجبار پدرشان در مورد [[تایشا]] به تیریون گفته بود احساس گناه میکرد ، او از برنامه ای که پدرش در سر داشت بی اطلاع بود و زمانی که در موردش شنید احساس گناه بیشتری کرد . این احساس گناه به حدی بود که باعث شد [[جیمی]] تیریون را آزاد کند در حالی که در مورد بی گناهی او در قتل پسرش [[جافری]] مطمئن نبود .


خط ۱۶۹: خط ۱۲۴:
تیریون به [[ایلیریو موپاتیس]] گفت که قصد دارد [[جیمی]] و [[سرسی]] را بکشد . با وجود این گفته در حالی که تیریون شکی به تمایلش برای آسیب رساندن و قتل [[سرسی]] ندارد اما هنوز احساسات متناقصی نسبت به [[جیمی]] دارد.
تیریون به [[ایلیریو موپاتیس]] گفت که قصد دارد [[جیمی]] و [[سرسی]] را بکشد . با وجود این گفته در حالی که تیریون شکی به تمایلش برای آسیب رساندن و قتل [[سرسی]] ندارد اما هنوز احساسات متناقصی نسبت به [[جیمی]] دارد.
}}
}}
===عموها ===
===عموها ===
بر اساس تمام اطلاعات ، تیریون با همه عموهایش دارای رابطه خوبی است ، [[گریون لنیستر|گریون]] (Gerion) ، [[تایگت لنیستر|تایگت]] (Tygett) و [[کوان لنیستر|کوان]] (Kevan) .
بر اساس تمام اطلاعات ، تیریون با همه عموهایش دارای رابطه خوبی است ، [[گریون لنیستر|گریون]] (Gerion) ، [[تایگت لنیستر|تایگت]] (Tygett) و [[کوان لنیستر|کوان]] (Kevan) .


خط ۱۸۱: خط ۱۳۲:
{{اسپویلر|تا زمانی که تیریون به خاطر قتل جافری متهم شد ، [[کوان لنیستر]] با او با نهایت احترام رفتار میکرد و یکی از معدود افرادی بود که پس از مجروح شدن تیریون در [[نبرد بلک واتر]] او و توانایی هایش را ستایش کرد .
{{اسپویلر|تا زمانی که تیریون به خاطر قتل جافری متهم شد ، [[کوان لنیستر]] با او با نهایت احترام رفتار میکرد و یکی از معدود افرادی بود که پس از مجروح شدن تیریون در [[نبرد بلک واتر]] او و توانایی هایش را ستایش کرد .
}}
}}
===تایشا ===
===تایشا ===
 
[[تایشا]] همسر اول تیریون بود . برای چند دهه تیریون باور داشت که او یک فاحشه بوده که برادرش او را استخدام کرده بوده تا تیریون بتواند اولین همخوابگی با یک زن را تجربه کند . به همین دلیل او گمان میکند که زنان ، او را تنها به خاطر پولش میخواهند .{{رف|نش|3}}{{اسپویلر|زمانی که [[جیمی]] او را از سلولش نجات میدهد به تیریون حقیقت را میگوید : [[تایشا]] یک دختر معمولی بود که اتفاقی در جاده دیدنش و همانطور که به نظر میرسید آن دختر حقیقتاً عاشق تیریون بوده ، به همین خاطر تیریون به شدت از برادرش خشمگین میشود . در اقدامی تلافی جویانه او به [[جیمی]] میگوید که [[سرسی]] با دیگران نیز همخوابه شده و همچنین خود او بوده که پسر [[جیمی]] را کشته است . البته قسمت دوم حقیقت ندارد و صرفاً جهت صدمه زدن به [[جیمی]] این مطلب را به او گفت .{{رف|یش|77}}
[[تایشا]] همسر اول تیریون بود . برای چند دهه تیریون باور داشت که او یک فاحشه بوده که برادرش او را استخدام کرده بوده تا تیریون بتواند اولین همخوابگی با یک زن را تجربه کند . به همین دلیل او گمان میکند که زنان ، او را تنها به خاطر پولش میخواهند .{{رف|نش|3}}{{اسپویلر| زمانی که [[جیمی]] او را از سلولش نجات میدهد به تیریون حقیقت را میگوید : [[تایشا]] یک دختر معمولی بود که اتفاقی در جاده دیدنش و همانطور که به نظر میرسید آن دختر حقیقتاً عاشق تیریون بوده ، به همین خاطر تیریون به شدت از برادرش خشمگین میشود . در اقدامی تلافی جویانه او به [[جیمی]] میگوید که [[سرسی]] با دیگران نیز همخوابه شده و همچنین خود او بوده که پسر [[جیمی]] را کشته است . البته قسمت دوم حقیقت ندارد و صرفاً جهت صدمه زدن به [[جیمی]] این مطلب را به او گفت .{{رف|یش|77}}
}}
}}
===شی ===
===شی ===
[[شی]] فاحشه تیریون بود که بر خلاف آنچه منطق تیریون میگفت ، شروع به علاقه ورزیدن نسبت به او کرد. تیریون با کمک داوطلبانه [[واریس]] برای [[شی]] یک هویت مستعار به عنوان پیشخدمت ساخت . تیریون بارها به خودش گوشزد کرد تنها چیزی که [[شی]] در مورد او دوست دارد طلاهایش است .{{اسپویلر|به نظر میرسد که ارزیابی او صحیح بوده ، زیرا [[شی]] در دادگاه علیه او شهادت میدهد ( به دستور [[سرسی]] ) و ادعا میکند که تیریون برای قتل شاه ، پدرش و خواهرش برنامه ریزی کرده بوده ، تا بتواند تاج و تخت را بدست گیرد .{{رف|یش|77}}
[[شی]] فاحشه تیریون بود که بر خلاف آنچه منطق تیریون میگفت ، شروع به علاقه ورزیدن نسبت به او کرد. تیریون با کمک داوطلبانه [[واریس]] برای [[شی]] یک هویت مستعار به عنوان پیشخدمت ساخت . تیریون بارها به خودش گوشزد کرد تنها چیزی که [[شی]] در مورد او دوست دارد طلاهایش است .{{اسپویلر|به نظر میرسد که ارزیابی او صحیح بوده ، زیرا [[شی]] در دادگاه علیه او شهادت میدهد ( به دستور [[سرسی]] ) و ادعا میکند که تیریون برای قتل شاه ، پدرش و خواهرش برنامه ریزی کرده بوده ، تا بتواند تاج و تخت را بدست گیرد .{{رف|یش|77}}


خط ۱۹۷: خط ۱۴۱:
هنگامی که تیریون از سلولش فرار میکند به اتاق پدرش میرود ، او [[شی]] را در رختخواب پدرش میابد و ابتدا [[شی]] و سپس پدرش را میکشد . {{رف|یش|77}}
هنگامی که تیریون از سلولش فرار میکند به اتاق پدرش میرود ، او [[شی]] را در رختخواب پدرش میابد و ابتدا [[شی]] و سپس پدرش را میکشد . {{رف|یش|77}}
}}
}}
==نقل قولها ==
==نقل قولها ==
{{نقل قول|جان : حتی نمیدونم مادرم کی بوده{{سخ}}
{{نقل قول|جان : حتی نمیدونم مادرم کی بوده{{سخ}}
تیریون:شکی نیست که یک زنی بوده. بیشترشون این کاره اند|تیریون و جان اسنو{{رف|بتت|5}}}}
تیریون:شکی نیست که یک زنی بوده. بیشترشون این کاره اند|تیریون و جان اسنو{{رف|بتت|5}}}}
خط ۲۲۱: خط ۱۶۲:
تیریون:پدر من هنوز نمرده|تیریون و واریس{{رف|نش|49}}}}
تیریون:پدر من هنوز نمرده|تیریون و واریس{{رف|نش|49}}}}


{{نقل قول|برادرم شمشیرش را دارد ، شاه رابرت پتک جنگیش و من ذهنم را . . . و یک ذهن به کتاب احتیاج دارد درست مانند شمشیر که اگر بخواهد تیزی اش را نگهدارد به تیز کننده احتیاج دارد . این دلیل مطالعه زیادمِ [[جان اسنو]]|تیریون به [[جان اسنو]]}}
{{نقل قول|برادرم شمشیرش را دارد ، شاه رابرت پتک جنگیش و من ذهنم را . . . و یک ذهن به کتاب احتیاج دارد درست مانند شمشیر که اگر بخواهد تیزی اش را نگهدارد به تیز کننده احتیاج دارد . این دلیل مطالعه زیادمه|تیریون به [[جان اسنو]]}}


{{اسپویلر|{{نقل قول|به هیچ کس اعتماد نکنید شاهزاده من ، نه به استاد بدون زنجیرتان([[هالدون]]) ، نه به نا پدریتان([[گریف]]) ، نه به [[رولی داکفیلد|داک]] شجاع یا [[سپتا لمور|لمور]] دوست داشتنی ، نه به دیگر دوستان خوبتان که شما را از کودکی بزرگ کرده اند ، مهمتر از همه به بازرگان پنیر([[ایلیریو موپاتیس]]) ، عنکبوت([[واریس]]) و این ملکه کوچک اژدهاها([[دنریس تارگارین]]) که میخواهید با او ازدواج کنید اعتماد نکنید . تمام این بی اعتمادی ها باعث میشود معده شما ترش کند و در شب هوشیار نگهتان دارد . این حقیقت است و بهتر است از یک خواب عمیق که پایانی ندارد|تیریون به [[گریف جوان]]{{رف|ربا|22}}}}
{{اسپویلر|{{نقل قول|به هیچ کس اعتماد نکنید شاهزاده من ، نه به استاد بدون زنجیرتان([[هالدون]]) ، نه به نا پدریتان([[گریف]]) ، نه به [[رولی داکفیلد|داک]] شجاع یا [[سپتا لمور|لمور]] دوست داشتنی ، نه به دیگر دوستان خوبتان که شما را از کودکی بزرگ کرده اند ، مهمتر از همه به بازرگان پنیر([[ایلیریو موپاتیس]]) ، عنکبوت([[واریس]]) و این ملکه کوچک اژدهاها([[دنریس تارگارین]]) که میخواهید با او ازدواج کنید اعتماد نکنید . تمام این بی اعتمادی ها باعث میشود معده شما ترش کند و در شب هوشیار نگهتان دارد . این حقیقت است و بهتر است از یک خواب عمیق که پایانی ندارد|تیریون به [[گریف جوان]]{{رف|ربا|22}}}}
خط ۲۳۸: خط ۱۷۹:


{{الگو:شخصیت های اصلی}}
{{الگو:شخصیت های اصلی}}


[[رده:نجیب زادگان]][[رده:خاندان لنیستر]][[رده:شخصیت های سرزمین های غربی ]][[رده:دست پادشاه]][[رده:اعضای شورای کوچک]][[رده:شاه کش ها]][[رده:کاتبان]][[رده:برده ها و مردان آزاد]][[رده:مزدوران]][[رده:پسران دوم]][[رده:شخصیت اصلی]]
[[رده:نجیب زادگان]][[رده:خاندان لنیستر]][[رده:شخصیت های سرزمین های غربی ]][[رده:دست پادشاه]][[رده:اعضای شورای کوچک]][[رده:شاه کش ها]][[رده:کاتبان]][[رده:برده ها و مردان آزاد]][[رده:مزدوران]][[رده:پسران دوم]][[رده:شخصیت اصلی]]