تیان گریجوی: تفاوت میان نسخه‌ها

۵٬۱۱۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۷
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۶: خط ۱۶:
| نشان  =
| نشان  =
| بازیگر      =[[الفی الن]]
| بازیگر      =[[الفی الن]]
| سریال      = [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 1|فصل 1]] {{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 2|فصل 2]] {{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 3|فصل 3]]
| سریال      = [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 1|فصل اول]] {{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 2|فصل دوم]] {{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 3|فصل سوم]]{{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 4|فصل چهارم]] {{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 5|فصل پنجم]] {{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 6|فصل ششم]] {{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 7|فصل هفتم]]
}}
}}
'''تیان گریجوی'''، تنها پسر زنده و وارث مسلم لرد [[بیلون گریجوی]] است که با پایان [[شورش گریجوی]] به عنوان گروگان به قیمومیت لرد [[ادارد استارک]] درآمد. تیان در کتاب [[نزاع شاهان]] شخصیتی دارای فصل می شود. [[الفی الن]] بعنوان تیان در [[سریال بازی تاج و تخت|سریال]] به ایفای نقش می پردازد.<ref>[http://www.hbo.com/game-of-thrones/index.html#/game-of-thrones/cast-and-crew.html/eNrjcmbOYC5kzlfPz0lxzEvMqSzJTA5ITE-1S8xN1SzLTEnNh4k65+eVpFaUsEknlpbkF+QkVtqWFJWmcjIysgEhAGCyFzg= بازی تاج و تخت/ بازیگران و عوامل]
'''تیان گریجوی'''، تنها پسر زنده و وارث مسلم لرد [[بیلون گریجوی]] است که با پایان [[شورش گریجوی]] به عنوان گروگان به قیمومیت لرد [[ادارد استارک]] درآمد. تیان در کتاب [[نزاع شاهان]] شخصیتی دارای فصل می شود. [[الفی الن]] بعنوان تیان در [[سریال بازی تاج و تخت|سریال]] به ایفای نقش می پردازد.<ref>[http://www.hbo.com/game-of-thrones/index.html#/game-of-thrones/cast-and-crew.html/eNrjcmbOYC5kzlfPz0lxzEvMqSzJTA5ITE-1S8xN1SzLTEnNh4k65+eVpFaUsEknlpbkF+QkVtqWFJWmcjIysgEhAGCyFzg= بازی تاج و تخت/ بازیگران و عوامل]
خط ۴۳: خط ۴۳:
هنگامی که مرگ هایی مرموز برای آن دسته از افراد تیان که جزو گروه جستجو بودند([[گلمار]]، [[آگار]] و [[گینیر]]) شروع به رقم خوردن می کنند، [[فارلن]] بی هیچ مدرکی از سوی تیان مقصر دانسته می شود. فارلن در آستانه اعدام با یادآوری اینکه لرد [[ادارد]] شخصاً اعدام هایش را انجام می داد تیان را مجبور به انجام این عمل می کند. اگر چه تیان از این حقیقت آگاه است که فارلن قتلی مرتکب نشده است، بلکه در حقیقت ریک با اطلاع تیان سه آهن زاده را برای محفوظ کردن راز  «اجساد استارک ها» کشته است.{{رف|نش|56}}
هنگامی که مرگ هایی مرموز برای آن دسته از افراد تیان که جزو گروه جستجو بودند([[گلمار]]، [[آگار]] و [[گینیر]]) شروع به رقم خوردن می کنند، [[فارلن]] بی هیچ مدرکی از سوی تیان مقصر دانسته می شود. فارلن در آستانه اعدام با یادآوری اینکه لرد [[ادارد]] شخصاً اعدام هایش را انجام می داد تیان را مجبور به انجام این عمل می کند. اگر چه تیان از این حقیقت آگاه است که فارلن قتلی مرتکب نشده است، بلکه در حقیقت ریک با اطلاع تیان سه آهن زاده را برای محفوظ کردن راز  «اجساد استارک ها» کشته است.{{رف|نش|56}}


در همین زمان، سر [[رودریک کسل]]، داگمر کلفت جا را از تورهن اسکور [[نبرد تورهن اسکور|پس زده]] است. وقتی بازگشت پادگان (لشکریان) وینترفل در آینده نزدیک عیان می گردد، تیان برای کمک به آشا متوسل می شود. او با افرادش سر می رسد ولی به تیان می گوید که آهن زاده ها هرگز در حفظ قلعه های محصور در خشکی موفق نخواهند بود. او وینترفل را با باقی گذاشتن گروهی از افرادش ترک می گوید و ثئون را نیز به انجام چنین کاری توصیه می کند. تیان از اینکه حتی بزگترین موفقیتش نیز در میان شمالی ها و آهن زاده ها برایش احترامی به همراه نیاورده به سطوح می آید و در ناامیدی غرق می شود.
در همین زمان، سر [[رودریک کسل]]، داگمر کلفت جا را از تورهن اسکور [[نبرد تورهن اسکور|پس زده]] است. وقتی بازگشت پادگان (لشکریان) وینترفل در آینده نزدیک عیان می گردد، تیان برای کمک به آشا متوسل می شود. او با افرادش سر می رسد ولی به تیان می گوید که آهن زاده ها هرگز در حفظ قلعه های محصور در خشکی موفق نخواهند بود. او وینترفل را با باقی گذاشتن گروهی از افرادش ترک می گوید و تیان را نیز به انجام چنین کاری توصیه می کند. تیان از اینکه حتی بزگترین موفقیتش نیز در میان شمالی ها و آهن زاده ها برایش احترامی به همراه نیاورده به سطوح می آید و در ناامیدی غرق می شود.


تیان پیش از سر رسیدن لشکر تحت فرماندهی رودریک ، ریک را به دنبال کمک از [[دردفورت]] آزاد می سازد. در آغاز مذاکره با رودریک، مطلع می شود که لقب «تیان خائن» را کسب کرده است. تیان به عنوان آخرین حربه رودریک را تهدید می کند که در صورت حمله به وینترفل، دخترش [[بث کسل|بث]] را به دار می آویزد. لوین تیان را در حالی که در انتظار تصمیم رودریک است برای پیوستن به [[نگهبانان شب]] قانع می کند، جایی که گناهانش بخشیده می شوند و می تواند احترام کسب کند. گرچه قبل از این که تیان بتواند تسلیم شود نیروهای [[خاندان بولتون|بولتون]] سر می رسند و قوای رودریک را طی [[غارت وینترفل|حمله ای غافلگیرانه]] در هم می شکنند. هنگامی که تیان قصد تشکر از «ریک» را دارد، خدمتکار هویت واقعی اش یعنی [[رمسی اسنو]] را آشکار می سازد، تیان را زندانی کرده و وینترفل را به آتش می کشد.{{رف|نش|66}}
تیان پیش از سر رسیدن لشکر تحت فرماندهی رودریک ، ریک را به دنبال کمک از [[دردفورت]] آزاد می سازد. در آغاز مذاکره با رودریک، مطلع می شود که لقب «تیان خائن» را کسب کرده است. تیان به عنوان آخرین حربه رودریک را تهدید می کند که در صورت حمله به وینترفل، دخترش [[بث کسل|بث]] را به دار می آویزد. لوین تیان را در حالی که در انتظار تصمیم رودریک است برای پیوستن به [[نگهبانان شب]] قانع می کند، جایی که گناهانش بخشیده می شوند و می تواند احترام کسب کند. گرچه قبل از این که تیان بتواند تسلیم شود نیروهای [[خاندان بولتون|بولتون]] سر می رسند و قوای رودریک را طی [[غارت وینترفل|حمله ای غافلگیرانه]] در هم می شکنند. هنگامی که تیان قصد تشکر از «ریک» را دارد، خدمتکار هویت واقعی اش یعنی [[رمسی اسنو]] را آشکار می سازد، تیان را زندانی کرده و وینترفل را به آتش می کشد.{{رف|نش|66}}
خط ۹۱: خط ۹۱:
== نقل قول های تیان در نقش ریک ==
== نقل قول های تیان در نقش ریک ==
{{نقل قول|من اون نیستم، من «خائن» نیستم. [[پرنس وینترفل (تیان گریجوی)|اون تو وینترفل مرد]]. اسم من [[ریک]] ه، ریک هم قافیه با فریک(عجیب الخلقه){{رف|ربا|32}}|تیان گریجوی به [[باربری ریسول]]}}
{{نقل قول|من اون نیستم، من «خائن» نیستم. [[پرنس وینترفل (تیان گریجوی)|اون تو وینترفل مرد]]. اسم من [[ریک]] ه، ریک هم قافیه با فریک(عجیب الخلقه){{رف|ربا|32}}|تیان گریجوی به [[باربری ریسول]]}}
{{نقل قول|تیان خودش را در حالی یافت که نمی دانست باید دعا کند یا نه. اگر دعا کنم آیا [[خدایان کهن]] دعای مرامی شنوند؟ آنها خدایان او نبودند، هیچوقت نبوده اند. او آهن زاده بود، پسر [[پایک]]، خدای او [[خدای مغروق]] جزایر بود ... ولی [[وینترفل]] فرسنگ ها از دریا به دور بود. از زمانی که یک خدا دعایش را شنیده بود یک عمر می گذشت. او نمی دانست که بود یا چه بود، چرا هنوز زنده بود، اصلاً چرا به دنیا آمده بود.
«تیان» صدایی زمزمه کرد. سرش بالا آمد. «کی بود؟» همه چیزی که می دید درختان و مهی بود که آنها را می پوشاند. صدا به آرامی خش خش برگها و به سردی نفرت بود. صدای یک خدا یا یک روح. چند نفر [[نبرد وینترفل|روزی]] که او وینترفل را گرفت مردند؟ چند نفر دیگه روزی که اون رو از دست داد؟ روزی که تیان گریجوی مرد تا دوباره به عنوان ریک متولد شود. ریک، ریک، هم قافیه با شریک (ضجه)(جیغ/shriek).{{رف|ربا|46}}|افکار تیان در مقابل [[درخت قلب]]}}
{{نقل قول|[[راب استارک|راب]]، کسی که بیشتر از پسران [[بیلون گریجوی]] برای او برادر بود، به قتل رسیده در [[عروسی سرخ]]، سلاخی شده به دست [[خاندان فری|فری ها]]. من باید پیشش می بودم. من کجا بودم؟ من باید با راب می مردم.{{رف|ربا|46}}|تیان گریجوی در حال به خاطر آوردن [[عروسی سرخ]]}}


== نقل قول ها درباره تیان ==
== نقل قول ها درباره تیان ==
{{نقل قول|'''آشا:''' به نفعته چیزی که راجع به انتخاب خدمه بهت گفتم رو به کار بگیری. اگه به خودت زحمت می دادی که کمی راجع به [[سیگرین]] بدونی، من نمی تونستم دستت بندازم. 10 سال یه [[خاندان استارک|گرگ]] بودی و اومدی اینجا تو جزیره ها تا شاهزاده بازی در بیاری ولی هیچ چیز و هیچ کس رو نمیشناسی. چرا کسی باید بخاطرت بجنگه یا بمیره؟<br />'''تیان:''' چون من شاهزاده بحقشونم.<br />'''آشا:''' طبق قانون [[سرزمین های سبز]] ممکنه، ولی ما اینجا قانون های خودمون را داریم. نکنه یادت رفته؟{{رف|نش|24}}|[[آشا گریجوی]] به تیان}}
{{نقل قول|لرد پدرت هر اون چه که می تونست برای تربیت تیان انجام داد، ولی من می ترسم که که تلاش هاش دیر و ناکافی بوده باشند.{{رف|نش|46}}|استاد [[لوین]] به [[برن استارک]]}}
{{نقل قول|خب، من مثل تو جنگجوی بزرگی نیستم برادر، سر ها رو بالای دروازه هات دیدم. راتسشو بگو، کدومشون بهتر جنگید؟ [[برن استارک|چلاقه]] یا [[ریکان استارک|بچهه]]؟{{رف|نش|56}}|[[آشا گریجوی]] به تیان}}
{{نقل قول|'''رودریک:''' 10 سال تحت قیمومیت [[خاندان استارک|استارک ها]] بودی.<br />'''تیان:''' من بهش می گم گروگان و زندانی<br />'''رودریک:''' پس شاید بهتر بود لرد [[ادارد]] به دیوار های سیاهچال زنجیرت می کرد. عوضش اون کنار پسرهاش بزرگت کرد، پسرای شیرینی که قصابیشون کردی. و شرم همیشگی من که هنر جنگیدن رو بهت یاد دادم. باید به جای اینکه شمشیر به دستت بدم اونو تو شکمت فرو می کردم.{{رف|نش|66}}|سر [[رودریک کسل]] به تیان}}
{{نقل قول|وقتی بهم گفتن [[وینترفل]] سقوط کرده، می خواستم بی درنگ به شمال برم، می خواستم [[برن استارک|برن]] و [[ریکان استارک|ریکان]] رو آزاد کنم، ولی فکر کردم ... هیچ وقت فکر نمی کردم تیان واقعاً بهشون آسیب برسونه. اگه من ...{{رف|یش|14}}|[[راب استارک]] به [[کتلین تالی]]}}
{{نقل قول|اگه تیان بجای پسرای لرد [[ریکار کاراستارک|کاراستارک]] می مرد چند تا مشکل پیش نمیومد؟{{رف|یش|45}}|افکار [[کتلین تالی]]}}


== خانواده ==
== خانواده ==
خط ۱۰۰: خط ۱۱۶:
{{منابع|3}}
{{منابع|3}}
{{شخصیت های اصلی}}
{{شخصیت های اصلی}}
[[رده:شخصیت های اصلی]][[رده:نجیب زادگان]][[رده:شخصیت های جزایر آهن]][[رده:خاندان گریجوی]]
[[رده:شخصیت های اصلی]][[رده:نجیب زادگان]][[رده:شخصیت های جزایر آهن]][[رده:خاندان گریجوی]][[رده:خواجگان]]
[[en:Theon Greyjoy]]
[[en:Theon Greyjoy]]
۳۰

ویرایش