جرج آر. آر. مارتین: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه نغمه ای از یخ و آتش
خط ۸۰: خط ۸۰:
''لس آنجلس تایمز'' کارهای مارتین را به صورت داشتن «خط داستانی پیچیده، شخصیت های جذاب، دیالوگ های فوق العاده و سرعت پیشرفت عالی» توصیف کرده است،  در حالی که ''نیویورک تایمز'' آن را «فانتزی افراد بالغ» می بیند و دیگران آن را سیاه و منفی گرایانه می دانند. اولین رمانش، ''[[W:Dying of the Light|مرگ روشنایی]]'' (Dying of the Light) پس زمینه ی برخی از کارهای آینده اش را ترسیم می کند، داستان در سیاره ای تقریبا متروک بازگو می شود که به تدریج که از خورشیدش دور می شود، غیرقابل سکونت می گردد. این داستان حس [[و:سودازدگی|مالیخولیایی]] (Melancholy) قوی دارد. شخصیت هایش اغلب ناخشنود یا لااقل ناراضی اند- در بسیاری از موارد در برابر [[و:ایدئالیسم (فلسفه)|ایدئالیسم]] (idealisms) جهانی ظالم مقاومت می کنند، در بسیاری از موارد به رغم تعهد داشتن از سوی وجدان خود یا اعمال خشونت آمیزشان دچار مشکل می شوند. بسیاری از آنها عناصر [[W:Tragic hero|قهرمانان تراژیک]] (tragic heroes) را دارند. منتقد ادبی تی. ام. وگنر نوشته «نگذارید هرگز گفته شود ماتین علاقه ی شکسپیر به تراژدی های احمقانه را استفاده نمی کند.»
''لس آنجلس تایمز'' کارهای مارتین را به صورت داشتن «خط داستانی پیچیده، شخصیت های جذاب، دیالوگ های فوق العاده و سرعت پیشرفت عالی» توصیف کرده است،  در حالی که ''نیویورک تایمز'' آن را «فانتزی افراد بالغ» می بیند و دیگران آن را سیاه و منفی گرایانه می دانند. اولین رمانش، ''[[W:Dying of the Light|مرگ روشنایی]]'' (Dying of the Light) پس زمینه ی برخی از کارهای آینده اش را ترسیم می کند، داستان در سیاره ای تقریبا متروک بازگو می شود که به تدریج که از خورشیدش دور می شود، غیرقابل سکونت می گردد. این داستان حس [[و:سودازدگی|مالیخولیایی]] (Melancholy) قوی دارد. شخصیت هایش اغلب ناخشنود یا لااقل ناراضی اند- در بسیاری از موارد در برابر [[و:ایدئالیسم (فلسفه)|ایدئالیسم]] (idealisms) جهانی ظالم مقاومت می کنند، در بسیاری از موارد به رغم تعهد داشتن از سوی وجدان خود یا اعمال خشونت آمیزشان دچار مشکل می شوند. بسیاری از آنها عناصر [[W:Tragic hero|قهرمانان تراژیک]] (tragic heroes) را دارند. منتقد ادبی تی. ام. وگنر نوشته «نگذارید هرگز گفته شود ماتین علاقه ی شکسپیر به تراژدی های احمقانه را استفاده نمی کند.»


این تاریکی کلی ''[[نغمه ای از یخ و آتش]]'' می تواند برای بعضی خوانندگان مانعی باشد. گروهی نوبنیاد نوشته: «اگر این نبود شادی برای شما مشکل است، یا به دنبال چیزی قطعی تر می گردید، پس احتمالا باید جای دیگری به دنبالش باشید.» اگرچه، برای بسیاری از طرفداران، این سطح از «واقعی بودن» و «کامل بودن» مثل نقایص شخصیت ها و ابهام اخلاقی و پیچش تراژیک داستان، دقیقا همان چیزی است که کارهای مارتین را محبوب کرده و روند داستان را به اندازه ی کافی اغواکننده کرده است تا با وجود خشونت محضش آن، داستان را دنبال کند،  
این تاریکی کلی ''[[نغمه ای از یخ و آتش]]'' می تواند برای بعضی خوانندگان مانعی باشد. گروهی نوبنیاد نوشته: «اگر این نبود شادی برای شما مشکل است، یا به دنبال چیزی قطعی تر می گردید، پس احتمالا باید جای دیگری به دنبالش باشید.» اگرچه، برای بسیاری از طرفداران، این سطح از «واقعی بودن» و «کامل بودن» مثل نقایص شخصیت ها و ابهام اخلاقی و پیچش تراژیک داستان، دقیقا همان چیزی است که کارهای مارتین را محبوب کرده و روند داستان را به اندازه ی کافی اغواکننده کرده است تا با وجود خشونت محضش آن، داستان را دنبال کند، همانطور که تی. ام. وگنر به زیبایی به آن اشاره کرده، می نویسد: «تراژدی بزرگی اینجا وجود دارد، اما هیجان، شوخ طبعی، قهرمانی حتی در افراد کم بنیه و ضعیف، اصالت خانوادگی حتی در افراد رذل و با وجود همه ی این ها، اغلب اوقات، طعمی از عدالت نیز وجود دارد. این هدیه ای نادر است وقتی که نویسنده ای می تواند به داستانش این مقدار انسانیت دهد.»
 
شخصیت های مارتین چند وجهی اند – هر کدام به طرز شگفت انگیزی با گذشته ها، آرزوها و جاه طلبی های پیچیده. ''پابلیشرز ویکلی'' درباره ی فانتزی حماسی در حال چاپش نغمه ای از آتش و یخ نوشته: «پیچیدگی شخصیت هایی چون دنریس، آریا و شاه کش خوانندگان را به پرداختن به صفحات فراوان این جلد نگه خواهد داشت و مثل آثار نویسندگانی چون تالکین و جردن، ما را وادار به اهمیت دادن به سرنوشتشان می کند.» هرچند، به هیچکس یک رشته شانس غیرواقعی داده نمی شود؛ اما بدشانسی، جراحت و مرگ (و حتی مرگ دروغین) می تواند برای هر شخصیتی اعم از اصلی و فرعی اتفاق بیافتد، اهمیتی ندارد که چقدر خوانندگان به او دلبسته شده اند. مارتین میل شدیدش به کشتن شخصیت های مهم را به عنوان ضرورتی برای عمق داستان توصیف می کند: « ... وقتی شخصیت ها در خطرند، من می خواهم که شما از ورق زدن صفحه بترسید، (بنابراین) شما احتیاج دارید که از آغاز نشان دهید که دائما در حال بازی کردن هستید.»
 
وجه تمایز کارهای او با دیگران ای است که مارتین تمرکزی بر روی واقع بینی و موجه نما


شخصیت های مارتین چند وجهی اند – هر کدام به طرز شگفت انگیزی با گذشته ها، آرزوها و جاه طلبی های پیچیده. پابلیشرز ویکلی درباره ی فانتزی حماسی در حال چاپش نغمه ای از آتش و یخ نوشته: «پیچیدگی شخصیت هایی چون دنریس، آریا و شاه کش خوانندگان را به پرداختن به صفحات فراوان این جلد نگه خواهد داشت و مثل آثار نویسندگانی چون تالکین و جردن، ما را وادار به اهمیت دادن به سرنوشتشان می کند.»  هرچند، به هیچکس یک رشته شانس غیرواقعی داده نمی شود؛ اما بدشانسی، جراحت و مرگ (و حتی مرگ دروغین) می تواند برای هر شخصیتی اعم از اصلی و فرعی اتفاق بیافتد، اهمیتی ندارد که چقدر خوانندگان به او دلبسته شده اند. مارتین میل شدیدش به کشتن شخصیت های مهم را به عنوان ضرورتی برای عمق داستان توصیف می کند: « ... وقتی شخصیت ها در خطرند، من می خواهم که شما از ورق زدن صفحه بترسید، (بنابراین) شما احتیاج دارید که از آغاز نشان دهید که همیشه در حال بازی کردن هستید.»
زمینه ی عمده ی نویسندگی و محدوده ی اکتشاف در داستان های تخیلی کوتاه مارتین شامل تنهایی، ارتباط، عشق تراژیک و بدشگون، ایدئالیسم، رمانتیسم و حقیقت تلخ در مقابل آرامش دروغین است. بسیاری از این ها در اثر شاخص او هم اتفاق می افتد اما بیشترشان در کارهای کوتاهترش فروان و مشهودند.
زمینه ی عمده ی نویسندگی و محدوده ی اکتشاف در داستان های تخیلی کوتاه مارتین شامل تنهایی، ارتباط، عشق تراژیک و بدشگون، ایدئالیسم، رمانتیسم و حقیقت تلخ در مقابل آرامش دروغین است. بسیاری از این ها در اثر شاخص او هم اتفاق می افتد اما بیشترشان در کارهای کوتاهترش فروان و مشهودند.



نسخهٔ ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۱۳

George R. R. Martin
George R R Martin 2011 Shankbone.JPG
تولد 20 سپتامبر، 1948 (65 ساله)
در بی اون، نیوجرسی
شغل نویسنده
ملیت آمریکایی
سبک علمی تخیلی، فانتزی، وحشت
کار(های) برجسته نغمه ای از یخ و آتش
همسر(ان) گیل بورنیک (1975-1979)
پاریس مک براید (2011- تاکنون)


جرج ریموند ریچارد مارتین (متولد 20 سپتامبر، 1948)، که گاهی به نام GRRM نیز اشاره می شود، فیلم نامه نویس، تهیه کننده ی تلوزیونی و نویسنده ی آمریکایی سبک فانتزی (fantasy)، وحشت (horror) و علمی تخیلی (science fiction) است. او بیشتر برای مجموعه ی نغمه ای از یخ و آتش (A Song of Ice and Fire)، پرفروشترین مجموعه رمان های فانتزی حماسی (epic fantasy) بین المللی اش شناخته می شود که HBO سریال دراماتیک خود، بازی تاج و تخت (Game of Thrones) را از آن اقتباس کرده است. سریالی که مارتین در آن در نقش تهیه کننده ی اجرایی مشترک و گاهی فیلم نامه نویس نیز ظاهر می شود. مارتین از سوی مجله ی تایم به عنوان یکی از «100 نفر برگزیده ی تایم در سال 2011» انتخاب شد که لیستی از «تاثیرگذارترین افراد در جهان» است.[۱] [۲] او در سال 2012 جایزه ی جهانی فانتزی را برای یک عمر دستاورد برنده شد. او از 1975 تا 1979 با گیل بورنیک و در سال 2011 با پاریس مک برایدازدواج کرد.

زندگینامه

جرج ریموند مارتین (او نام عضویت (Confirmation name) (معمول است فردی که به عضویت کلیسای کاتولیک درمی آید نامی جدید معمولا نام قدیسان را اتخاذ می کند) ریچارد را در سن 13 سالگی اخذ کرد) در بیستم سپتامبر 1948 در بی اون، نیوجرسی (Bayonne, New Jersey) به دنیا آمد. پدرش ریموند کالینز مارتین کارگر بارانداز (longshoreman) و مادرش مارگارت بردلی مارتین بودند که دو دختر نیز داشتند، دارلین و جنت. خانواده در یک مجتمع مسکونی (housing project) فدرال نزدیک لنگرگاه های بی اون زندگی می کرد. مارتین جوان شروع به نوشتن داستان های هیولایی و نوشته های دراماتیک و فروختن آنها به بچه های همسایه کرد. او همچنین داستان هایی درباره ی یک پادشاهی اسطوره ای از لاک پشت های خانگی اش نوشت؛ لاک پشت ها اغلب در قلعه های اسباب بازیشان می مردند، بنابراین در نهایت قضیه را به آن شکل که آنها یکدیگر را با «توطئه های شوم» می کشند، فیصله داد. مارتین به مدرسه ی ماری جین داناهو و پس از آن دبیرستان ماریست (Marist High School) رفت. در آنجا او به یک طرفدار مشتاق کتاب های کامیک تبدیل شد و به تدریج علاقه ای قوی به ابرقهرمانان نوآورانه ای که توسط مارول کامیکس (Marvel Comics) منتشر می شد، کسب کرد. چهار شگفت انگیز (Fantastic Four) شماره ی 20 (نوامبر 1963) نامه ای از مارتین را که به سردبیر نوشته شده بود، چاپ کرد، اولین نامه از میان نامه های بسیاری که از خانه ی پدری اش در پلاک 35 خیابان اول بی اون نیوجرسی فرستاد. دیگر طرفداران برایش نامه می نوشتند و او از طریق این ارتباطات به جمع نو بنیاد سینه چاکان (Fandom) کامیک عصر پیوست و برای مجلات طرفدار (Fanzines) مختلفی داستان های تخیلی نوشت. مارتین در سال 1965 برای نگارش داستان ابرقهرمانی اش «مرد قوی دربرابر مانع آبی رنگ» جایزه ی الی (Alley Award) سینه چاکان کامیک را برد، اولین جایزه از میان جایزه های بسیاری که برای داستان های تخیلی اش برد.

مارتین در 1970 از دانشگاه نورث وسترن (Northwestern University) اوانستون،ایلینویز (Illinois) مدرک لیسانس خود در روزنامه نگاری را با درجه ی سوما کوم لودی (با بالاترین افتخار) (summa cum laude) اخذ کرد؛ او در 1971 به تکمیل فوق لیسانس خود در روزنامه نگاری از همان دانشگاه ادامه داد. مارتین واجد شرایط برای خدمت نظام در طول جنگ ویتنام (Vietnam War) که مخالف آن بود، درخواست مخالفت با سربازی (conscientious-objector) (کسی که به واسطه ی اخلاقیات و یا اعتقادات خود از خدمت در نیروهای ارتش خودداری می کند.) داد و آن را بدست آورد؛ در عوض دو سال کار خدماتی جایگزینی را (1972-1974) به عنوان داوطلب VISTA، وابسته به دستیار حقوقی موسسه در کوک کانتی (Cook County) انجام داد. او همچنین از 1973 تا 1976 تورنومنت های شطرنج را برای انجمن قاره ای شطرنج سامان می داد. سپس از 1976 تا 1978 معلم انگلیسی و روزنامه نگاری دانشگاه کلارک (و بعدها کالج کلارک) در دوبوک آیووا بود و نویسنده ی در اقامت کالج از 1978 تا 1979 شد.

مارتین فروش داستان های کوتاه (short stories) علمی تخیلی را به طور حرفه ای در 1970، در سن 21 سالگی آغاز کرد. اولین داستانش، «قهرمان»، به مجله ی گلکسی (Galaxy) فروخته شد و در چاپ فوریه ی 1971 مجله منتشر شد؛ دیگر فروش ها بزودی بدنبالش آمد. اولین داستانش که نامزد دریافت جایزه ی هیوگو (Hugo Award) و جایزه ی نبولا (Nebula Award) شد، «با صبح، مه می آید» بود که در 1973 در مجله ی آنالوگ (Analog) به چاپ رسید. مارتین به عنوان عضوی از نویسندگان علمی تخیلی و فانتزی آمریکا (Science Fiction and Fantasy Writers of America) (AFWA) از 1977 تا 1979 سرپرست ناحیه ای جنوب غربی سازمان بود و از 1996 تا 1998 به عنوان نایب رییس آن خدمت کرد.

مارتین و دوست و نویسنده - سردبیر همکارش گاردنر دوزویس (Gardner Dozois) در 1976 برای میدامریکان (MidAmeriCon) (نام وردکان 34ام که در کانزاس سیتی برگزار شد) کانزاس سیتی، 34امین کنگره ی جهانی علمی تخیلی (Worldcon)، به فکر برپایی اولین مهمانی بازندگان هیوگو به افتخار تمامی نویسندگان گذشته و حال بازنده ی هیوگو، دوستان و خانواده ی شان در شامگاه بعد از جشن جوایز هیگوی کنگره افتادند. مارتین همان سال نامزد دریافت دو جایزه ی هیوگو شد اما نهایتا هر دو جایزه را به داستانک «... و هفت بار هرگز آدم را نمی کشد» و داستان «طوفان های بندرگاه بادخیز»، که مشترکا با لیسا تاتل (Lisa Tuttle) نوشته بود، باخت. پس از آن مهمانی بازندگان هیوگو به یک رویداد سالانه ی وردکان تبدیل شد و سرانجام همچنان که اندازه و اعتبار آن رشد می یافت عنوان رسمی آن به چیزی صحیح تر تغییر یافت.

با وجود آنکه مارتین اغلب در سبک فانتزی یا وحشت می نویسد، چند تا از کارهای اولیه اش قصه های علمی تخیلی را روایت می کرد که در آینده ای غریب (future history) با فضایی بی بند و بار اتفاق می افتاد، که به شکل غیررسمی با نام «هزار جهان» یا «آدمستان» شناخته می شود. او همچنین حداقل یک اثر تخیلی سیاسی- نظامی نوشته است؛ «شب خون آشامان» که در گلچین ادبی هری تاتل داو (Harry Tutledove) از «بهترین علمی تخیلی های نظامی قرن بیستم» گردآوری شده است.[۳]

مارتین از شکست تبلیغاتی غیرمنتظره ی کتاب چهارمش، آرماگدون رگ (The Armageddon Rag) (1983) این طور یاد می کند: «حقیقتا در آن زمان حرفه ی مرا به عنوان یک رمان نویس نابود کرد». به هرحال حرفه ی او در تلویزیون در نتیجه ی انتخاب هالیوود بر داستانی شروع شد که به منجر استخدام او، اول به عنوان نویسنده و سپس به عنوان مشاور اجرایی داستان برای احیای مجدد Zone شد. وقتی سریال های CBS در مسیر خود حرکت کردند، مارتین و دیگر اعضای هیئت نویسندگی به سریال در حال پخش علمی تخیلی هجوی Max Headroom منتقل شدند. در آنجا او فیلنامه هایی نوشت و شخصیت Ped Xing، رییس شرکت Zic Zak، حامی اصلی شبکه ی 23، را خلق کرد. قبل از آنکه فیلنامه ی او بتواند به طور کامل به مرحله ی تولید برسد، نمایش ABC در میانه ی فصل دومش کنسل شد. پس از آن مارتین تهیه کننده ی سریال فانتزی رمانتیک «دیو و دلبر» (Beauty and the Beast) شد و در 1989 دستیار سرپرست تهیه کنندگان گردید. او 14 اپیزود هم نوشت. علاوه بر این او در طول این مدت، در رسانه های چاپی به عنوان ویرایشگر یک سری کتاب کار می کرد و برروند توسعه ی سری کتاب های طویل و در حال چاپ Wild Crads نظارت می کرد. داستان در جهانی مجازی (Shared Universe) اتفاق می افتد که در آن بخش کوچکی از بشریت پس از جنگ جهانی دوم (World War II) و پس از انتشار ویروسی طراحی شده توسط فضایی ها، به قدرتی ماورایی دست می یابند. در شخص دوم مارتین تاثیری شخصی بر فرهنگ بازی نقش آفرینی (role-playing game) (RPG) گذاشت که موجب رشد آثار ادبی مربوط به جهان مجازی Wild Cards شد. همکاری مارتین با سری های چند نویسنده ای معمولا به طور برجسته با توماس تادبری مشخص می شود، لاکپشت بزرگ و نیرومند (The Great and Powerful Turtle)، دورجابه جاگری (Psychokinetic) نیرومند که «پوسته ای» شامل یک فلکس واگن قورباغه ای (VW Beetle) زره پوش را به پرواز در می آورد. در 21 ژوئن 2011، جلد 21ام سری Wild Cards منتشر شد؛ اوایل همان سال، مارتین قراردادی برای جلد 22ام ، Low Ball امضا کرد که از آن زمان تکمیل شده است و در میانه ی تابستان 2014 توسط نشر تور بوکس (Tor Books) منتشر خواهد شد. اوایل 2012 مارتین قرارداد دیگری برای جلد 23ام Wild Cards به نام High Stakes با تور امضا کرد.

در 1978 از دستانک مارتین با نام پروازگران شب (Nightflyers) برای فیلمی با همین نام اقتباس شد؛ او از آنکه مجبور به حذف عناصر داستان برای متن فیلنامه شد تا به بودجه ی کم فیلم کمک شود، ناخرسند بود.

نغمه ای از یخ و آتش

در حال تدریس در Clarion West

مارتین در 1991 به رمان نویسی بازگشت و چیزی را شروع کرد که سرانجام به مجموعه ی فانتزی حماسی نغمه ای از یخ و آتش منجر شد. مجموعه ای الهام گرفته شده از جنگ رزها (Wars of the Roses) و آیوانهو (Ivanhoe) که متشکل از هفت جلد خواهد بود. اولین جلد، بازی تاج و تخت (A Game of Thrones) در 1996 منتشر شد. در نوامبر 2005، ضیافتی برای کلاغ ها (A Feast for Crows)، چهارمین رمان مجموعه، شماره ی 1 پرفروشترین های نیویورک تایمز (The New York Times) شد و همچنین رتبه ی اول لیست پرفروشترین های وال استریت ژورنال (The Wall Street Journal) را کسب کرد. علاوه بر این، در سپتامبر 2006، ضیافت کلاغ ها، نامزد دریافت جایزه ی کوییل (Quill Award) و جایزه ی بریتیش فنتسی (British Fantasy Award) شد.[۴]

کتاب پنجم، رقصی با اژدهایان (A Dance with Dragons)، در جولای 2011 منتشر شد و به سرعت به یکی از پرفروشترین کتاب های بین المللی تبدیل شد از جمله رتبه ی اول لیست پرفروشترین های نیویورک تایمز و بسیاری دیگر؛ این کتاب در لیست نیویورک تایمز بیش از یک سال باقی ماند. مجموعه موجب تحسین نویسندگان، خوانندگان و منتقدان شد. در 2012، رقصی با اژدهایان در رای گیری نهایی برای جوایز هیوگو، ورد فنتسی، لوکوس پول، بریتیش فنتسی در رشته ی علمی تخیلی و فانتزی راه یافت و جایزه ی لوکوس پول را برای بهترین رمان فانتزی برنده شد. دو کتاب دیگر برای این مجموعه پیشبینی می شود، اما تاکنون نوشته نشده اند.

ساخت سریال با شبکه ی HBO

در طول تکمیل رقصی با اژدهایان و دیگر پروژه ها، جرج آر. آر. مارتین به سختی درگیر تولید سریالی تلویزیونی نیز بود که از کتاب های نغمه ای از آتش و یخ اقتباس شده و به یاد کتاب اول بازی تاج و تخت (A Game of Thrones) نام دارد. همکاری مارتین شامل انتخاب تیم تولید و شرکت در نوشتن متن فیلم نامه بود؛ تیتراژ ابتدایی فیلم او را به عنوان تهیه کننده ی اجرایی (Executive producer) سریال معرفی می کند.

اثر سینمایی HBO حقوق تلویزیونی کل مجموعه ی نغمه ای از یخ و آتش را در 2007 خرید و در 17 آپریل 2011 شروع به پخش سریال فانتزی با عنوان بازی تاج و تخت در شبکه ی کابلی پریمیوم آمریکایی خود کرد؛ سریال به صورت هفتگی و در ده اپیزود تقریبا یک ساعته پخش شد. فصل اول وقایع کتاب نخست را پوشش می داد. در طول ماه های باقی مانده تا نخستین نمایش فصل اول، تریلرهای حرفه ای و نمایش های کوتاه پشت صحنه ی بسیاری در HBO نمایش داده شد و در سایت های اینترنتی متعددی در دسترس قرار گرفت. این بخش یاز یورش رسانه ای گسترده ی HBO بود که یکی از پرهزینه ترین سریال های شبکه ی کابلی خود را تبلیغ می کرد، برآورد شده که فصل اول بیش از 60 میلیون دلار هزینه داشته است.[۵] یکشنبه 3 آوریل 2011، دو هفته پیش از نخستین نمایش سریال، HBO 14 دقیقه ی نخست اپیزود اول را نمایش داد، که انتظارات از سریال جدید را بالا برد. دو روز پس از نخستین نمایش در 17 آوریل 2011 و در پی نظرات مثبت جهانی و آمار اولیه ی 4.2 میلیونی تماشاگران در سه نمایش اول شبانه، HBO اعلام کرد که بازی تاج و تخت برای فصل دوم تمدید شده است؛ در پایان هفته ی نخست نزدیک به نه میلیون نفر اپیزود اول را تماشا کردند. مدت کوتاهی پس از نمایش اپیزود پایانی سریال، فصل اول برای 13 جایزه ی امی (Emmy Awards) نامزد شد که نهایتا دو تا را برد، یکی برای تیتراژ آغازین سریال و دیگری برای پیتر دینکلیج (Peter Dinklage) به عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل مرد. ده اپیزود فصل دوم که بر اساس رمان دوم آتش و یخ، نزاع شاهان (A Clash of Kings) است، در اول آپریل 2012 در آمریکا شروع به پخش کرد؛ فصل دوم برای دوازده جایزه ی امی نامزد شد از جمله نامزدی نقش مکمل مرد دیگری برای دینکلیج. سریال شش تا از آن جوایز را در بخش هنرهای فنی برد که یک هفته پیش از نمایش معمول تلویزیونی جوایز 2012 اهدا می شد. ده اپیزود فصل اول نامزد دریافت یک جایزه ی هیوگو (Hugo Award) نیز شد، قدیمی ترین جایزه ی فانتزی و علمی تخیلی که هر ساله در وردکان (worldcon) سالانه توسط انجمن جهانی علمی تخیلی (World Science Fiction Society) اهدا می شود؛ سریال هیگوی 2012 را برای بهترین برنامه ی بلند دراماتیک در Chicon 7 (نام هفتادمین دوره ی وردکان که در شیکاگو برگزار شد)، هفتادمین کنگره ی جهانی علمی تخیلی برد.

موضوعات و زمینه های نویسندگی

لس آنجلس تایمز کارهای مارتین را به صورت داشتن «خط داستانی پیچیده، شخصیت های جذاب، دیالوگ های فوق العاده و سرعت پیشرفت عالی» توصیف کرده است، در حالی که نیویورک تایمز آن را «فانتزی افراد بالغ» می بیند و دیگران آن را سیاه و منفی گرایانه می دانند. اولین رمانش، مرگ روشنایی (Dying of the Light) پس زمینه ی برخی از کارهای آینده اش را ترسیم می کند، داستان در سیاره ای تقریبا متروک بازگو می شود که به تدریج که از خورشیدش دور می شود، غیرقابل سکونت می گردد. این داستان حس مالیخولیایی (Melancholy) قوی دارد. شخصیت هایش اغلب ناخشنود یا لااقل ناراضی اند- در بسیاری از موارد در برابر ایدئالیسم (idealisms) جهانی ظالم مقاومت می کنند، در بسیاری از موارد به رغم تعهد داشتن از سوی وجدان خود یا اعمال خشونت آمیزشان دچار مشکل می شوند. بسیاری از آنها عناصر قهرمانان تراژیک (tragic heroes) را دارند. منتقد ادبی تی. ام. وگنر نوشته «نگذارید هرگز گفته شود ماتین علاقه ی شکسپیر به تراژدی های احمقانه را استفاده نمی کند.»

این تاریکی کلی نغمه ای از یخ و آتش می تواند برای بعضی خوانندگان مانعی باشد. گروهی نوبنیاد نوشته: «اگر این نبود شادی برای شما مشکل است، یا به دنبال چیزی قطعی تر می گردید، پس احتمالا باید جای دیگری به دنبالش باشید.» اگرچه، برای بسیاری از طرفداران، این سطح از «واقعی بودن» و «کامل بودن» مثل نقایص شخصیت ها و ابهام اخلاقی و پیچش تراژیک داستان، دقیقا همان چیزی است که کارهای مارتین را محبوب کرده و روند داستان را به اندازه ی کافی اغواکننده کرده است تا با وجود خشونت محضش آن، داستان را دنبال کند، همانطور که تی. ام. وگنر به زیبایی به آن اشاره کرده، می نویسد: «تراژدی بزرگی اینجا وجود دارد، اما هیجان، شوخ طبعی، قهرمانی حتی در افراد کم بنیه و ضعیف، اصالت خانوادگی حتی در افراد رذل و با وجود همه ی این ها، اغلب اوقات، طعمی از عدالت نیز وجود دارد. این هدیه ای نادر است وقتی که نویسنده ای می تواند به داستانش این مقدار انسانیت دهد.»

شخصیت های مارتین چند وجهی اند – هر کدام به طرز شگفت انگیزی با گذشته ها، آرزوها و جاه طلبی های پیچیده. پابلیشرز ویکلی درباره ی فانتزی حماسی در حال چاپش نغمه ای از آتش و یخ نوشته: «پیچیدگی شخصیت هایی چون دنریس، آریا و شاه کش خوانندگان را به پرداختن به صفحات فراوان این جلد نگه خواهد داشت و مثل آثار نویسندگانی چون تالکین و جردن، ما را وادار به اهمیت دادن به سرنوشتشان می کند.» هرچند، به هیچکس یک رشته شانس غیرواقعی داده نمی شود؛ اما بدشانسی، جراحت و مرگ (و حتی مرگ دروغین) می تواند برای هر شخصیتی اعم از اصلی و فرعی اتفاق بیافتد، اهمیتی ندارد که چقدر خوانندگان به او دلبسته شده اند. مارتین میل شدیدش به کشتن شخصیت های مهم را به عنوان ضرورتی برای عمق داستان توصیف می کند: « ... وقتی شخصیت ها در خطرند، من می خواهم که شما از ورق زدن صفحه بترسید، (بنابراین) شما احتیاج دارید که از آغاز نشان دهید که دائما در حال بازی کردن هستید.»

وجه تمایز کارهای او با دیگران ای است که مارتین تمرکزی بر روی واقع بینی و موجه نما

زمینه ی عمده ی نویسندگی و محدوده ی اکتشاف در داستان های تخیلی کوتاه مارتین شامل تنهایی، ارتباط، عشق تراژیک و بدشگون، ایدئالیسم، رمانتیسم و حقیقت تلخ در مقابل آرامش دروغین است. بسیاری از این ها در اثر شاخص او هم اتفاق می افتد اما بیشترشان در کارهای کوتاهترش فروان و مشهودند.

ارتباط با طرفداران

زندگی شخصی

کتابشناسی

جوایز

منابع و یادداشت ها

  1. www.time.com صد نفر برتر تایم در سال 2011: جرج آر. آر. مارتین نوشته ی جان هاجمن، پنجشنبه، 21 آوریل 2011
  2. www.time.com صد نفر برتر تایم در سال 2011 (لیست کامل): انتشار در 5 ژوئن 2011
  3. تاتل داو، هری، ویراستاری با مارتین اچ. گرینبرگ.بهترین علمی تخیلی های نظامی قرن بیستم. نیویورک: بالنتاین، می 2011، ص. 279-306.
  4. نامزدی جوایز برای ضیافتی برای کلاغ ها
  5. چراغ سبز HBO برای تبدیل بازی تاج و تخت به سریال هالیوود ریپورتر، 30 نوامبر 2010