جیمی لنیستر: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۱۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ اوت ۲۰۱۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
===گذشته===
===گذشته===


[[پرونده:John Picacio Jaime Lannister.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|سر جیمی لنیستر اثر John Picacio]]
[[پرونده:John Picacio Jaime Lannister.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|سر جیمی لنیستر اثر [[John Picacio]]]]
جیمی بزرگ ترین پسرِ لیدی [[جوانا لنیستر|جوانا]] (Joanna) و [[تایوین|لرد تایوین لنیستر]] (Tywin Lannister)، حکمران [[خاندان لنیستر]] (House Lannister)، ثروتمندترین مرد [[هفت پادشاهی]] (Seven Kingdoms) و لردِ بالا دست [[سرزمین های غربی]] (Westerlands) است. جیمی و خواهر دوقلوی بزرگترش [[سرسی]] (Cersei) از همان ابتدای کودکیشان جدا نشدنی بودند، حتی تا آن جا پیش رفتند که در سنین جوانی، با هم رفتارهای جنسی را تجربه کردند. در یکی از همین دفعات، خدمتکاری مچ آن ها را گرفت و به مادرشان اطلاع داد. خوابگاه جیمی بلافاصله به سمت دیگرِ قلعه منتقل شد، و به هر دوی آن ها گفتند تا دیگر هیچ وقت چنین کاری نکنند.{{رف|یش|21}}{{رف|ضبک|3}}
جیمی بزرگ ترین پسرِ لیدی [[جوانا لنیستر|جوانا]] (Joanna) و [[تایوین|لرد تایوین لنیستر]] (Tywin Lannister)، حکمران [[خاندان لنیستر]] (House Lannister)، ثروتمندترین مرد [[هفت پادشاهی]] (Seven Kingdoms) و لردِ بالا دست [[سرزمین های غربی]] (Westerlands) است. جیمی و خواهر دوقلوی بزرگترش [[سرسی]] (Cersei) از همان ابتدای کودکیشان جدا نشدنی بودند، حتی تا آن جا پیش رفتند که در سنین جوانی، با هم رفتارهای جنسی را تجربه کردند. در یکی از همین دفعات، خدمتکاری مچ آن ها را گرفت و به مادرشان اطلاع داد. خوابگاه جیمی بلافاصله به سمت دیگرِ قلعه منتقل شد، و به هر دوی آن ها گفتند تا دیگر هیچ وقت چنین کاری نکنند.{{رف|یش|21}}{{رف|ضبک|3}}


خط ۶۰: خط ۶۰:
===شاه کش ===
===شاه کش ===


[[پرونده:Maureval_Kingslayer.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|شاه کش اثر Maureval]]
[[پرونده:Maureval_Kingslayer.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|شاه کش اثر [[Maureval]]]]
پس از [[نبرد ترایدنت|ترایدنت]] (Trident)، سرانجام لرد [[تایوین]] (Tywin) در [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) برانگیخت و پرچمدارانش را خبر کرد. نگرانی اصلی او این بود که پسرش در دست [[ایریس دوم|شاه ایریس]] (Aerys) بود و شاه که نزدیک به شکست بود، ممکن بود از سر لجبازی جیمی را بکشد، به علاوه این که جیمی ممکن بود کار عجولانه ای بکند. لشکریان لنیستر تا جلوی دروازه های [[بارانداز پادشاه]] آمدند و درخواستِ ورود کردند. با وجود اینکه [[واریس]] (Varys) لرد [[تایوین]] را خائن خطاب کرد، [[ایریس دوم|ایریس]] به حرف [[استاد بزرگ پایسل]] (Grand Maester Pycelle) گوش داد، کسی که به او گفت لرد [[تایوین]] برای دفاع از او آمده، و [[ایریس دوم|ایریس]] به نصیحت او گوش کرد و دروازه ها را به روی لرد [[تایوین]] و لشکریانش گشود. [[تایوین]] پس از ورودش، به [[ایریس دوم|ایریس]] خیانت کرد و شروع به [[غارت بارانداز پادشاه]] (Sack of King's Landing) کرد.{{رف|یش|37}}
پس از [[نبرد ترایدنت|ترایدنت]] (Trident)، سرانجام لرد [[تایوین]] (Tywin) در [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) برانگیخت و پرچمدارانش را خبر کرد. نگرانی اصلی او این بود که پسرش در دست [[ایریس دوم|شاه ایریس]] (Aerys) بود و شاه که نزدیک به شکست بود، ممکن بود از سر لجبازی جیمی را بکشد، به علاوه این که جیمی ممکن بود کار عجولانه ای بکند. لشکریان لنیستر تا جلوی دروازه های [[بارانداز پادشاه]] آمدند و درخواستِ ورود کردند. با وجود اینکه [[واریس]] (Varys) لرد [[تایوین]] را خائن خطاب کرد، [[ایریس دوم|ایریس]] به حرف [[استاد بزرگ پایسل]] (Grand Maester Pycelle) گوش داد، کسی که به او گفت لرد [[تایوین]] برای دفاع از او آمده، و [[ایریس دوم|ایریس]] به نصیحت او گوش کرد و دروازه ها را به روی لرد [[تایوین]] و لشکریانش گشود. [[تایوین]] پس از ورودش، به [[ایریس دوم|ایریس]] خیانت کرد و شروع به [[غارت بارانداز پادشاه]] (Sack of King's Landing) کرد.{{رف|یش|37}}


خط ۷۵: خط ۷۵:
===در خدمت شاه رابرت ===
===در خدمت شاه رابرت ===


[[پرونده:424px-Lannister_twins_by_arkoniel.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|دو قلو های لنیستر اثر Mathia Arkoniel]] اگر چه که [[سرسی]] (Cersei) خواهر جیمی با [[رابرت براتیون|رابرت]] (Robert) ازدواج کرده و ملکه شده بود، او و جیمی هنوز رابطه ی نامشروع شان را حفظ کرده بودند و در زمان سلطنت [[رابرت براتیون|رابرت]] هم آن را ادامه می دادند. در طی سال ها، [[سرسی]] سه کودک به دنیا آورد: [[جافری براتیون|جافری]]، [[میرسلا براتیون|میرسلا]] و [[تامن براتیون|تامن]] (Joffrey, Myrcella, and Tommen). هر چند مردم کشور باور دارند که آن ها فرزندان [[رابرت براتیون|رابرت]] هستند، جیمی پدرِ هر سه ی آن هاست و هر سه به والدینِ واقعی شان شباهت دارند.
[[پرونده:424px-Lannister_twins_by_arkoniel.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|دو قلو های لنیستر اثر [[Mathia Arkoniel]]]]
اگر چه که [[سرسی]] (Cersei) خواهر جیمی با [[رابرت براتیون|رابرت]] (Robert) ازدواج کرده و ملکه شده بود، او و جیمی هنوز رابطه ی نامشروع شان را حفظ کرده بودند و در زمان سلطنت [[رابرت براتیون|رابرت]] هم آن را ادامه می دادند. در طی سال ها، [[سرسی]] سه کودک به دنیا آورد: [[جافری براتیون|جافری]]، [[میرسلا براتیون|میرسلا]] و [[تامن براتیون|تامن]] (Joffrey, Myrcella, and Tommen). هر چند مردم کشور باور دارند که آن ها فرزندان [[رابرت براتیون|رابرت]] هستند، جیمی پدرِ هر سه ی آن هاست و هر سه به والدینِ واقعی شان شباهت دارند.


یک روز که جیمی و برادرش [[تیریون]] (Tyrion)، که آن زمان سیزده سال داشت، شبانه در حال حرکت از [[لنیسپورت]] (Lannisport) به سمت [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) بودند و در راه دختری چهارده ساله به نام [[تایشا]] (Tysha) را از دست یاغیان نجات دادند. در حالی که جیمی به دنبال آن مردان می رفت، [[تیریون]] دختر را به یک مهمان خانه می برد. سرانجام این اتفاق هم خوابه شدن آن دو می شود، که برای هر دو نفرشان اولین بار بود. [[تیریون]] که عاشق شده بود، پنهانی با او که دخترِ یتیمِ یک کشاورز بود ازدواج می کند. به هر حال، لرد [[تایوین]] (Tywin) از این اتفاق مطلع می شود و تصمیم می گیرد به ازدواجِ پسرش با دختری عامی را پایان دهد. او به جیمی دستور می دهد تا به دروغ به [[تیریون]] بگوید که او تمام این ماجرا را ساخته بوده، از جمله یاغی ها، چون فکر کرده بود که برادرش بالاخره به یک زن نیاز دارد. همچنین، به جیمی دستور می دهد تا به [[تیریون]] بگوید که [[تایشا]] در واقع یک فاحشه بوده، و جیمی برایش دو برابر پول پرداخته بود چون هنوز یک دوشیزه بوده. لرد [[تایوین]] به جیمی می گوید که تمام چیزی که [[تایشا]] می خواهد، طلای [[خاندان لنیستر|لنیسترهاست]]، که او را بهتر از یک فاحشه نمی کند و این طوری حرف او حتی دروغ هم محسوب نمی شود، و پیش بینی می کند که [[تیریون]] (Tyrion) در آینده از او تشکر خواهد کرد. جیمی همان کار را انجام می دهد. سپس، لرد [[تایوین]] برای این که درسی به پسرِ کوچک ترش بدهد، [[تایشا]] را می آورد و به اعضای گارد محافظینش اجازه می دهد تا در حضور [[تیریون]] از او استفاده کنند، و در ازای هر یک از آنان به [[تایشا]] یک سکه نقره می دهد، در آخر [[تیریون]] را نیز مجبور کرمی سازد نزد او برود و از او استفاده کند. این تجربه [[تیریون]] را دچار ناراحتی روحی می کند و بد گمانی نسبت به عشق در او به وجود می آید و همچنین او را با پدرش دشمن می کند.{{رف|بتت|42}}{{رف|یش|77}} جیمی هرگز حقیقت را به [[تیریون]] نمی گوید و بعد ها، نقشش را برای به هم زدنِ ازدواج برادرش، فقط به حساب لحظه ای از نامهربانی نسبت به [[تیریون]] می گذارد.{{رف|یش|62}}
یک روز که جیمی و برادرش [[تیریون]] (Tyrion)، که آن زمان سیزده سال داشت، شبانه در حال حرکت از [[لنیسپورت]] (Lannisport) به سمت [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) بودند و در راه دختری چهارده ساله به نام [[تایشا]] (Tysha) را از دست یاغیان نجات دادند. در حالی که جیمی به دنبال آن مردان می رفت، [[تیریون]] دختر را به یک مهمان خانه می برد. سرانجام این اتفاق هم خوابه شدن آن دو می شود، که برای هر دو نفرشان اولین بار بود. [[تیریون]] که عاشق شده بود، پنهانی با او که دخترِ یتیمِ یک کشاورز بود ازدواج می کند. به هر حال، لرد [[تایوین]] (Tywin) از این اتفاق مطلع می شود و تصمیم می گیرد به ازدواجِ پسرش با دختری عامی را پایان دهد. او به جیمی دستور می دهد تا به دروغ به [[تیریون]] بگوید که او تمام این ماجرا را ساخته بوده، از جمله یاغی ها، چون فکر کرده بود که برادرش بالاخره به یک زن نیاز دارد. همچنین، به جیمی دستور می دهد تا به [[تیریون]] بگوید که [[تایشا]] در واقع یک فاحشه بوده، و جیمی برایش دو برابر پول پرداخته بود چون هنوز یک دوشیزه بوده. لرد [[تایوین]] به جیمی می گوید که تمام چیزی که [[تایشا]] می خواهد، طلای [[خاندان لنیستر|لنیسترهاست]]، که او را بهتر از یک فاحشه نمی کند و این طوری حرف او حتی دروغ هم محسوب نمی شود، و پیش بینی می کند که [[تیریون]] (Tyrion) در آینده از او تشکر خواهد کرد. جیمی همان کار را انجام می دهد. سپس، لرد [[تایوین]] برای این که درسی به پسرِ کوچک ترش بدهد، [[تایشا]] را می آورد و به اعضای گارد محافظینش اجازه می دهد تا در حضور [[تیریون]] از او استفاده کنند، و در ازای هر یک از آنان به [[تایشا]] یک سکه نقره می دهد، در آخر [[تیریون]] را نیز مجبور کرمی سازد نزد او برود و از او استفاده کند. این تجربه [[تیریون]] را دچار ناراحتی روحی می کند و بد گمانی نسبت به عشق در او به وجود می آید و همچنین او را با پدرش دشمن می کند.{{رف|بتت|42}}{{رف|یش|77}} جیمی هرگز حقیقت را به [[تیریون]] نمی گوید و بعد ها، نقشش را برای به هم زدنِ ازدواج برادرش، فقط به حساب لحظه ای از نامهربانی نسبت به [[تیریون]] می گذارد.{{رف|یش|62}}
خط ۸۲: خط ۸۳:


===بازی تاج و تخت===
===بازی تاج و تخت===
 
[[پرونده:600px-Jaime_and_Bran_HBO.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|«کار هایی که برای عشق انجام می دهم» جیمی لنیستر، [[برن]] را از پنجره به بیرون پرت می کند. [[سریال تلویزیونی]]]]
پس از مرگ [[جان ارن]] (Jon Arryn)، شاه [[رابرت اول|رابرت]] (Robert) به [[شمال]] سفر می کند تا [[ند استارک]] (Ned Stark) را در [[وینترفل]] (Winterfell) ملاقات کند و متقاعدش کند تا جانشین لرد [[جان ارن|ارن]] به عنوان [[دست پادشاه]] (Hand of the King) شود. جیمی نیز جانشین [[جان ارن|جان]] به عنوان [[محافظ شرق]] (Warden of the East) شد، مقامی که به صورت سنتی میبایستی به [[رابرت ارن]] (Robert Arryn) اعطا میشد. افراد زیادی از دربار، شاه را همراهی می کردند، که شامل جیمی، [[سرسی]] (Cersei) و برادرشان [[تیریون]] (Tyrion) نیز می شود. {{رف|بتت|4}}
پس از مرگ [[جان ارن]] (Jon Arryn)، شاه [[رابرت اول|رابرت]] (Robert) به [[شمال]] سفر می کند تا [[ند استارک]] (Ned Stark) را در [[وینترفل]] (Winterfell) ملاقات کند و متقاعدش کند تا جانشین لرد [[جان ارن|ارن]] به عنوان [[دست پادشاه]] (Hand of the King) شود. جیمی نیز جانشین [[جان ارن|جان]] به عنوان [[محافظ شرق]] (Warden of the East) شد، مقامی که به صورت سنتی میبایستی به [[رابرت ارن]] (Robert Arryn) اعطا میشد. افراد زیادی از دربار، شاه را همراهی می کردند، که شامل جیمی، [[سرسی]] (Cersei) و برادرشان [[تیریون]] (Tyrion) نیز می شود. {{رف|بتت|4}}


خط ۱۰۲: خط ۱۰۳:


[[کتلین]] به تنهایی عمل می کند، جیمی را آزاد می کند تا بتواند مبادله ای غیر رسمی برای دخترهایش انجام دهد. جیمی به همراه پسر عمه و اسیرِ همراهش، سر [[کلیوس فری]] (Cleos Frey) و سرباز قسم خورده ی لیدی [[کتلین]]، [[برین از تارت]] (Brienne of Tarth) به سمت [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) می روند. جیمی به خاطر یک سال زندانی بودن در [[ریورران]]، وزن زیادی از دست داده و با موهای صورتِ اصلاح نشده اش، شبیه به یک شیر شده است. در حین سفرشان به [[بارانداز پادشاه]] به همراه [[برین از تارت|برین]] و [[کلیوس فری|کلیوس]]، او تصمیم می گیرد موهایش را بزند تا با آن موهای طلایی شناخته نشود، هر چند که ریشش را نگه می دارد. با تاکتیک هوشمندانه ی [[برین از تارت|برین]]، انداختن تخته سنگ بر روی قایقی که آن ها را دنبال می کرد، آن سه توانستند از اسارت مجددشان به دست سر [[رابین رایجر]] (Ser Robin Ryger) بگریزند.{{رف|یش|1}} جیمی هم با تصمیمِ [[برین از تارت|برین]] برای بی اعتنایی به نصیحت های مهمانخانه دارِ، [[مهمان خانه مرد زانو زده]] (Inn of the Kneeling Man) در مورد سفر موافق است، چرا که به او مشکوک است که با راهزن ها متحد باشد.{{رف|یش|11}} سپس، در جاده ی میان [[میدن پول]] (Maidenpool) و [[داسکن دیل]] (Duskendale) [[کلیوس فری|کلیوس]] در کمینِ راهزن ها کشته می شود و هیچ کس برایش عزاداری نمی کند. پس از آن، جیمی شمشیر او را بر می دارد و مدت کوتاهی برای فرار با [[برین از تارت|برین]] (Brienne) مبارزه می کند، ولی هر دوی آن ها بی خبر از اطرافشان دستگیر می شوند و توسط گروه مزدور [[یاران دلیر]] (Brave Companions) به فرمانده ای [[وارگو هوت]] (Vargo Hoat) اسیر می شوند، کسی که به لرد [[تایوین]] (Tywin) خیانت کرده است و به شاه [[راب استارک|رابِ]] تازه تاج گذاری کرده پیوسته است.
[[کتلین]] به تنهایی عمل می کند، جیمی را آزاد می کند تا بتواند مبادله ای غیر رسمی برای دخترهایش انجام دهد. جیمی به همراه پسر عمه و اسیرِ همراهش، سر [[کلیوس فری]] (Cleos Frey) و سرباز قسم خورده ی لیدی [[کتلین]]، [[برین از تارت]] (Brienne of Tarth) به سمت [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) می روند. جیمی به خاطر یک سال زندانی بودن در [[ریورران]]، وزن زیادی از دست داده و با موهای صورتِ اصلاح نشده اش، شبیه به یک شیر شده است. در حین سفرشان به [[بارانداز پادشاه]] به همراه [[برین از تارت|برین]] و [[کلیوس فری|کلیوس]]، او تصمیم می گیرد موهایش را بزند تا با آن موهای طلایی شناخته نشود، هر چند که ریشش را نگه می دارد. با تاکتیک هوشمندانه ی [[برین از تارت|برین]]، انداختن تخته سنگ بر روی قایقی که آن ها را دنبال می کرد، آن سه توانستند از اسارت مجددشان به دست سر [[رابین رایجر]] (Ser Robin Ryger) بگریزند.{{رف|یش|1}} جیمی هم با تصمیمِ [[برین از تارت|برین]] برای بی اعتنایی به نصیحت های مهمانخانه دارِ، [[مهمان خانه مرد زانو زده]] (Inn of the Kneeling Man) در مورد سفر موافق است، چرا که به او مشکوک است که با راهزن ها متحد باشد.{{رف|یش|11}} سپس، در جاده ی میان [[میدن پول]] (Maidenpool) و [[داسکن دیل]] (Duskendale) [[کلیوس فری|کلیوس]] در کمینِ راهزن ها کشته می شود و هیچ کس برایش عزاداری نمی کند. پس از آن، جیمی شمشیر او را بر می دارد و مدت کوتاهی برای فرار با [[برین از تارت|برین]] (Brienne) مبارزه می کند، ولی هر دوی آن ها بی خبر از اطرافشان دستگیر می شوند و توسط گروه مزدور [[یاران دلیر]] (Brave Companions) به فرمانده ای [[وارگو هوت]] (Vargo Hoat) اسیر می شوند، کسی که به لرد [[تایوین]] (Tywin) خیانت کرده است و به شاه [[راب استارک|رابِ]] تازه تاج گذاری کرده پیوسته است.
 
[[پرونده:346px-Jaime_Lannister.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|[[نیکولیج کوستر والدائو]] در نقش جیمی لنیستر-سریال شبکه HBO]]
[[وارگو هوت]] مشکوک است، که مافوقش، لرد [[روس بولتون]] (Roose Bolton)، پس از پیروزی [[لنیستر]]ها بر [[استنیس براتیون]] (Stannis Baratheon) در [[نبرد بلک واتر]] (Battle of the Blackwater)، و اتحادشان با [[خاندان تایرل] (House Tyrell)، در فکر پیوستن به [[لنیستر|لنیسترهاست]]. او برای جلوگیری از این کار، به [[زولو|یکی از مردانش]] دستور می دهد تا دست شمشیرزنی جیمی را قطع کند، و تصور می کند که گناه آن به گردن [[روس بولتون|بولتون]] می افتد.{{رف|یش|21}}
[[وارگو هوت]] مشکوک است، که مافوقش، لرد [[روس بولتون]] (Roose Bolton)، پس از پیروزی [[لنیستر]]ها بر [[استنیس براتیون]] (Stannis Baratheon) در [[نبرد بلک واتر]] (Battle of the Blackwater)، و اتحادشان با [[خاندان تایرل]] (House Tyrell)، در فکر پیوستن به [[لنیستر|لنیسترهاست]]. او برای جلوگیری از این کار، به [[زولو|یکی از مردانش]] دستور می دهد تا دست شمشیرزنی جیمی را قطع کند، و تصور می کند که گناه آن به گردن [[روس بولتون|بولتون]] می افتد.{{رف|یش|21}}


برای جیمی، از دست دادن دستش و به همراه آن، توانایی جنگیدنش، به معنای نابودیش است. او عمیقاً افسرده می شود و تمایلش به زندگی را از دست می دهد. [[برین از تارت|برین]] به او یادآوری می کند که برای چه چیزی زندگی می کرده، برای خانواده اش و برای انتقام. در مدتی که آن ها در [[هارن هال]] (Harrenhal) هستند، آن دو در یک حمام، حمام می کنند. جیمی حقایق را در مورد [[غارت بارانداز پادشاه]] (Sack of King's Landing) برای [[برین از تارت|برین]] (Brienne) فاش می کند، از جمله کوزه های آتش وحشی [[ایریس دوم|ایریس]]. [[برین از تارت|برین]] بعد ها به یاد می آورد . . .
برای جیمی، از دست دادن دستش و به همراه آن، توانایی جنگیدنش، به معنای نابودیش است. او عمیقاً افسرده می شود و تمایلش به زندگی را از دست می دهد. [[برین از تارت|برین]] به او یادآوری می کند که برای چه چیزی زندگی می کرده، برای خانواده اش و برای انتقام. در مدتی که آن ها در [[هارن هال]] (Harrenhal) هستند، آن دو در یک حمام، حمام می کنند. جیمی حقایق را در مورد [[غارت بارانداز پادشاه]] (Sack of King's Landing) برای [[برین از تارت|برین]] (Brienne) فاش می کند، از جمله کوزه های آتش وحشی [[ایریس دوم|ایریس]]. [[برین از تارت|برین]] بعد ها به یاد می آورد . . .
خط ۱۲۶: خط ۱۲۷:


===ضیافتی برای کلاغ ها===
===ضیافتی برای کلاغ ها===
 
[[پرونده:Harrenhal_bath_by_cabepfir.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|[[برین از تارت]]: جیمی در حمام نیمی جسد نیمی خدا]]
{{اسپویلر|پس از قتل پدرش به دست برادرش [[تیریون]] (Tyrion)، جیمی در [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) می ماند و برای [[تایوین]] (Tywin) شب زنده داری می کند. همان شب، [[سرسی]] (Cersei) نزد او می آید و از او می خواهد که [[دست پادشاه]] (Hand of The King) شود. اما او نمی پذیرد و [[سرسی]] خشمگین او را ترک می کند، و می گوید او یک احمق بوده که تا به حال جیمی را دوست می داشته.{{رف|ضبک|3}}
{{اسپویلر|پس از قتل پدرش به دست برادرش [[تیریون]] (Tyrion)، جیمی در [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) می ماند و برای [[تایوین]] (Tywin) شب زنده داری می کند. همان شب، [[سرسی]] (Cersei) نزد او می آید و از او می خواهد که [[دست پادشاه]] (Hand of The King) شود. اما او نمی پذیرد و [[سرسی]] خشمگین او را ترک می کند، و می گوید او یک احمق بوده که تا به حال جیمی را دوست می داشته.{{رف|ضبک|3}}


۱٬۰۶۹

ویرایش