خاندان گریجوی

از دانشنامه نغمه ای از یخ و آتش
خاندان گریجوی از پایک
Greyjoy coat sigil.png
نشان مشکی، یک کراکن طلایی
شعار ما دانه نمی کاریم
جایگاه پایک
لرد فعلی پادشاه یورون گریجوی
منطقه جزایر آهن
عنوان پادشاه نمک و صخره، پسر باد دریا، لرد دروگر پایک
وارث تیان گریجوی
لرد بالا دست هیچکس،خودمختار(مورد منازعه توسط خاندان براتیون از بارانداز پادشاه)
تاریخ شکل گیری عصر قهرمانان
پایک، قلعه و جایگاه خاندان گریجوی-از zippo514

خاندان گريجوی از پايک، يکی از بزرگ ترين خاندان های وستروس(Westeros) می باشد. آن ها بر جزایر آهن(Iron Island) حکمرانی می کنند، مجموعه ای از جزاير خشن و غم انگيز که در سواحل غربی وستروس جای دارد. مقر حکمرانی آن ها قلعه و جزيره پایک(Pyke) می باشد. نشان آن ها يک کراکن طلايی در زمينه سياه است، و شعار خاندان، "ما دانه نمی کاريم" می باشد.[۱][۲] اعضای اين خاندان معمولا جذاب، قوی بنيه و مشکين مو هستند.

تاریخ

اين خاندان از نسل پادشاه خاکستری(Grey King) می باشد، يک شخصيت افسانه ای در عصر قهرمانان. گريجوی ها در طول فتوحات تارگرینها(Targaryen) به لرد جزاير آهن تبديل شدند: زمانی که اگان(Aegan) خاندان هور(House Hour) را منقرض کرد، به آهن زادگان(Ironborn) اجازه داد تا خود خاندان حاکم بر جزايرشان را انتخاب کنند. آن ها ویکون گریجوی(Vickon Gereyjoy) را انتخاب کردند.[۳] گريجوی ها از آن زمان و از قله ترسناکشان، پايک، بر جزاير آهن حکم راندند. هرچند آهن زادگان، سرزمین های رودخانه(Riverlands) را که به ادمین تالی(Edmin Tully) و خاندانش داده شد، از دست دادند.

با توجه به شرايط ملال انگيز وطنشان و اجبار به رعايت صلح شاه، خاندان گريجوی فاصله خود را با ديگر خاندان های بزرگ حفظ و به ندرت در اتفاقاتی که در سرزمين اصلی( که خود به آن سرزمين سبز می گويند) می افتاد دخالتی کردند. به دفعات بسيار آن ها سعی کردند تا به راه رسم قديمی خويش در غارت سواحل غربی برگردند، مانند زمان حکمرانی لرد دگن(Dagen). شش سال پس از بی طرفی آن ها در قیام رابرت، لرد بیلون گریجوی(Balon Greyjoy) قيام خود عليه تخت آهنین(Iron Thron) را آغاز کرد، با ناميدن خود به عنوان شاه جزاير آهن(King of the Iron Islands). او شکست خورد، ناوگان او سوخت و دو پسر بزرگش، رودريک(Rodrik) و مارون(Maron) در طول جنگ کشته شدند. آخرين پسر او به عنوان گروگان به لرد ادارد استارک(Eddard Stark) داده شد و او بار ديگر به خاندان براتیون از بارانداز پادشاه(House Baratheon of King's Landing) قسم وفاداری خورد.
پس از شورش هم، گريجوی ها منزوی باقی ماندند. با توجه به اين که تيان(Thian) در سرزمين سبز زندگی می کرد، بيلون دخترش آشا(Asha) را به عنوان جانشين خود معرفی نمود. بيلون برادرش يورون(Euron) را به جرم تجاوز به زن صخره ای برادر ديگرشان ويکتاريون(Viktarion)، تبعيد کرد. ويکتاريون، لرد ناخدای ناوگان آهنين، برای از بين نرفتن آبرويش مجبور شد همسر خود را بکشد. از آن زمان يورون با کشتی خود، سکوت(Silence)، دنيا را گشت می زد و قتل و غارت می کرد. برادر ديگر، ارون(Aeron) دمفير(Dampheir)، که در طول نبرد جزیره زیبا(Battle of Fair Isle) متحول شده بود، به کشيش خدای مغروق(Drowned God) تبديل شد.

وقایع اخیر

بازی تاج و تخت

تيان بعد از گذشت نه سال از شورش گريجوی هنوز در وینترفل(Winterfell) نگهداری می شود. او زمانی که لرد ادارد استارک به جنوب سفر کرد تا دست پادشاه(Hand of the King) شود، در آن جا ماند. او پسران استارک را مانند برادران کوچکتر خود می ديد، و حتی به راب(Robb) کمک کرد تا جان برن(Bran) را زمانی که در جنگل گرگ(Wolfswood) مورد حمله قرار گرفته بود، نجات دهد. زمانی که ادارد دستگير شد، تيان همراه راب به جنگ رفت و بعد از چندين نبرد موفق شدند سر جیمی لنیستر(Jaime Lannister) را دستگير کنند و محاصره ریوران(Riverrun) را بشکنند.

نزاع شاهان

پس از اين که لرد ادارد در بارانداز پادشاه(King's Landing) اعدام شد، راب توسط پرچمدارانش به عنوان شاه شمال(King in the North) معرفی گشت. تيان با این پيشنهاد که بيلون خود را پادشاه جزاير آهن بنامد و در جنگ بر عليه لنيستر ها با راب متحد شود، به پايک رفت.تيان متوجه شد که آشا وارث شده است و خانواده اش به او بی اعتنا هستند. چرا که فکر می کردن که سرزمين سبز او را نرم کرده است. بيلون پيشنهاد را رد کرد و خود را پادشاه جزاير آهن و شمال ناميد. او خويشاوندانش را فرستاد تا مناطق کمتر محافظت شده در شمال را فتح کنند: ويکتاريون موت کالین(Moat Cailin) در گردنه(Neck) را فتح کند تا مانع از بازگشت لرد های راب به جايگاهشان شود، در حالی که آشا قلعه دیپوود(Deepwood Motte) و تيان سواحل سنگی(Stony Shore) را به همراه ارون دمفير و دگمر دهان پاره(Dagmer Cleftjaw) تسخير کنند.

تمام حملات طبق نقشه پيش رفت. هرچند تيان برای اين که خود را به ديگران ثابت کند، به وينترفل حمله برد. در اين جا بود که او دچار مشکل شد، او حتی دو کودک را کشت و ادعا کرد که آن ها برن و ریکان استارک(Rickon Stark) هستند. آشا به او گفت که آهن زادگان هرگز قلعه های خشکی را نگاه نمی دارند، و تنها کمی نيروی نمادين به جا گذشت تا به تصرف او کمک کنند. نيرو های استارک به هم پيوستند تا او را بيرون کنند، اما آن ها توسط رمسی اسنو(Ramsay Snow) مورد خيانت قرار گرفتند ، کسی که تيان را دستگير و وينترفل را غارت کرد.

یورش شمشیر ها

با توجه به حمله گريجوی،شاه راب مجبور شد که جنگ خود در جنوب را رها کند و به آزاد سازی مناطق شمالی بپردازد. او در حالی که در غم از دست دادن برن و ريکان بود، با جین وسترلينگ(Jeyne Westerling) ازدواج کرد و قرار داد ازدواج خود با خاندان فری(House Frey) را شکست. بنابراين نياز مند يک همسر جانشين برای آن ها شد. بنا به اين دلايل او لشکرش را به شمال برد تا در عروسی عمويش شرکت کند. روس بولتون(Roose Bolton) اعلام کرد که تیان در دردفورت(Dreadfort) توسط رمسی اسنو در زير شکنجه است. گرچه راب هرگز نتوانست به خانه اش بازگردد، چرا که در توينز، خيانتکارانه کشته شد.

ضیافتی برای کلاغ ها

در همين حين، شاه بيلون بر اثر سقوط در پايک کشته شد، آن هم درست يک روز پيش از بازگشت يورون چشم کلاغی از سفر دور و درازش. ارون خواستار برگزاری اولين شورای پادشاهی پس از هزار سال را شد. با اين اميد که ويکتاريون موفق به کسب تخت دریاسنگ(Seaston Chair) شود. هرچند در نهايت يورون با کنار زدن آشا، ويکتاريون و چند مدعی ديگر به پادشاهی رسيد. با اين قول که به کمک شیپور اژدها(Dragon Horn) تمامی سرزمين سبز را فتح کند. ارون نيز قسم می خورد که مردم را بر عليه يورون بی خدا تحريک کند.

يورون با برپايی حمله همه جانبه اي به ریچ(Rich)، فتح جزایر سپر(Shield Islands) و قسمت هايی از اربور(Arbor) و تهديد اولدتاون(Oldtown)، آتش جنگ آهن زادگان را شديدتر کرد. ويکتاريون حمله به سپر ها را به عهده گرفت، اما يورون بسياری از مردان مورد اعتماد او را با بخشش زمين هايی در جزاير سپر، از او دزديد.يورون از ويکتاريون خواست تا ناوگان آهنین(Iron Fleet) را به آن سوی جهان ببرد تا دنریس تارگرین(Daenerys Targaryen) را پيدا کند و با نام او وی را خواستگاری نماید. ويکتاريون قبول کرد، اما مخفيانه اميدوار است تا دنريس را بری خودش به دست آورد.

رقصی با اژدهایان
باد های زمستان

خانواده

      • تیان گریجوی، پسر سومش. در وينترفل پرورش داده شد، اما به راب استارک خيانت کرد و قلعه اش را تصرف نمود. خود را "شاهزاده وينترفل" ناميد، مردان شمال او را خائن می نامند.
  • دگن گریجوی، معروف به دگن مست، يک پسر عمو خواندن اصلی.


ناشناسی از
خاندان استون تری
 
 
 
کوئلون
 
 
 
 
 
ناشناسی از
خاندان ساندرلی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
ناشناسی از
خاندان پایپر
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
بیلون
 
آلانیس
هارلا
 
یورون
«چشم زاغی»
 
ویکتاریون
 
یوریگان
 
ارون
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
هارلون
 
کوئنتون
 
دانل
 
رودریک
 
مارون
 
آشا
 
تیان
 
 
 
 
 
 
رابین
 
خدمه

اشارات در کتاب ها

دانک و اگ

لرد دگن گریجوی و آهن زادگان به سواحل وستروس حمله بردند و شهر لیتل داسک(Little Dosk) را غارت کردند.لرد برون استارک نيرو های خود را جمع کرد و خاندان لنیستر کشتی هايی ساخت تا آهن زادگان را به جزايرشان برگردانند.

نغمه ای از یخ و آتش

خاندان گريجوی از جمله خاندان های اشرافی بود که ویسریس تارگرین(Viserys Targaryen) باور داشت که زمانی که او بازگردد، به نفعش قيام خواهند کرد.

خاندان های قسم خورده

منابع