سمول تارلی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۲ مارس ۲۰۱۴
خط ۶۳: خط ۶۳:
{{نقل قول|'''جان:''' [[دیوار]] رو دیدی؟<br />'''سمول:''' من چاقم، کور که نیستم. البته که دیدمش، هفتصد قدم ارتفاع داره.{{رف|بتت|26}}|سمول به [[جان اسنو]]}}
{{نقل قول|'''جان:''' [[دیوار]] رو دیدی؟<br />'''سمول:''' من چاقم، کور که نیستم. البته که دیدمش، هفتصد قدم ارتفاع داره.{{رف|بتت|26}}|سمول به [[جان اسنو]]}}


{{نقل قول|سم به تمام مشقت هایی که او و [[گیلی]] پشت سر گذاشته بودند، می اندیشید، [[قلعه کرستر]] و مرگ [[جور مورمونت|خرس پیر]]، یخ و برف و بادهای منجمدکننده، روزها و روزها و روزها پیاده روی، [[وایت]] های [[وایت تری]]، [[دست سرد]] و درخت زاغ ها، [[دیوار]] و دیوار و دیوار و سپس [[بلک گیت]] در دل زمین. همه این ها برای چه بود؟ بدون هیچ انتخاب خوش و پایان شادی.{{رف|ضبک|15}}|افکار سمول بر روی ''[[بلک برد]]''}}
{{نقل قول|سم به تمام مشقت هایی که او و [[گیلی]] پشت سر گذاشته بودند، می اندیشید، [[قلعه کرستر]] و مرگ [[جور مورمونت|خرس پیر]]، یخ و برف و بادهای منجمدکننده، روزها و روزها و روزها پیاده روی، [[وایت ها]]ی [[وایت تری]]، [[دست سرد]] و درخت زاغ ها، [[دیوار]] و دیوار و دیوار و سپس [[بلک گیت]] در دل زمین. همه این ها برای چه بود؟ بدون هیچ انتخاب خوش و پایان شادی.{{رف|ضبک|15}}|افکار سمول بر روی ''[[بلک برد]]''}}


{{نقل قول|بدتریناش هنوز نیومدن، بدتریناش تازه دارن شروع میشن، و هیچ پایان خوشی هم وجود نداره.{{رف|ضبک|15}}|سمول به [[دیرون]]}}
{{نقل قول|بدتریناش هنوز نیومدن، بدتریناش تازه دارن شروع میشن، و هیچ پایان خوشی هم وجود نداره.{{رف|ضبک|15}}|سمول به [[دیرون]]}}
۵٬۹۰۷

ویرایش