Manuel
اعضا-
تعداد ارسال ها
542 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
تمامی ارسال های Manuel
-
بابا بالاخره تارگرینه دیگه ، مخش که سالم کار نمیکنه... و مسئله اینه که دنریس چیزایی رو که داره خودش با تلاش خودش به دست نیاورده. یعنی اگه چیزی داره یا بهش دادن ( ژن اژدهاپرور بودن که از خونواده رسیده، تخم اژدها هم که همینطور، اونم بهش دادن) یا با کلک بدست آورده. شما به من بگو کجای اینکه بری مال یکی دیگه رو با کلک مال خودت کنی توش شرافت هست ؟ ( اینکه دروگون رو بدی صاحب برده ها و تا برده ها رو داد به دنی گفت درکریس، مث این میمونه که بری ماشین معامله کنی، تا یارو امضا کرد، بزنی بکشیش!) دقیقا هیچی رو خودش با تلاش بدست نیاورده. اون جیمی برای جنگاور بودن جنگیده، ادارد برای حیثیتش ازخودگذشتگی کرده و با مثلا استنیس داره واقعا جون میکنه ... کجای این توش شرافته واقعا ؟ ازاد کردن برده میدونین چجوریه ؟ بهشون پول بدی بگی برین یه زندگی جدید راه بندازین و تجارت کشاورزی و دامداری یاد بدی بهشون. وگرنه که خب خسته نباشی ، ارتش دزدیدی هنر کردی. توی کتاب هم دنی فقط مونده بود به باریستان ابراز علاقه کنه! یعنی از کلفتاش بگیر تا ترک دیوار حالشو بد میکرد. سنسا هم توی سن بلوغه، ولی حالش خراب نمیشه دم به دقیقه. اینم یکی از مواردی بود که خوشم نیومد ازش. خب اگه میخوام "اِهِم" یکیو پیدا کن اصن خودتو باهاش خفه کن، نه اینطوری که. ضمن اینکه چپترهای دنی توی کتاب واقعا حوصله سر بر هست که این ناخودآگاه نفرت رو بیشتر میکنه. ضمن اینکه کارتون ژاپنی نیست این مجموعه. فکر کردید، مارتینی که میشناسید، میذاره یکی با هشت هزارتا سرباز آبدیده و سه تا اژدها تا آخر داستان پیش بره ؟ شک نکنید خشتک این بشر به بدترین حالت سرش کشیده میشه. اصن در قاموس این مجموعه نیست که ورق بر نگرده، لااقل برای آبروتون هم که شده انقدر ذوق زده نشید. من خودم فکر میکنم دنی به خاک سیاه میشینه، ولی یه بامعرفتی پیدا میشه وستروسو باهاش تقسیم میکنه. Tapatalking with an iDevice
-
برادر جوراه مورمونت خدمت دنی جان یه جمله ی تاثیرگذار گفتن که ؛ Rhaegar fought valiantly, Rhaegar fought nobly, Rhaegar fought honorably. And Rhaegar died. ایشالله که دنریس شبیه ترین به ریگار باشه. بمیره. Tapatalking with an iDevice
-
کی قراره 18 اونجا باشه ؟
-
من جفتشو خالی ام. پس هر روزی شد منم با همون موافقم. Tapatalking with an iDevice
-
نمایشگاه کتاب
-
منم میام. دست و جیغ و هورا پ ن : شوالیه شدن ِ Bliss رو تبریک میگم. پ ن 2: King Robert جان لرد شدن تو رو هم خجسته باد گویم :دی آقا ، الان که لرد شدی ، یه حمله ی DDOS به سایت بکنی و پشتبندش یه هک ِ خوشگل بری و یوزر پس ِ ادمینی رو بگیری دستت میشه قیام. وستروس میشه مال ِ تو. تاریخ تکرار میشه.
-
من فرداش امتحان داشتم ولی تا دمدمای صبح داشتم میخوندم اون چپترو و به چنان حال خرابی افتاده بودم و تپش قلبی پیدا کرده بودم که نگو ... سوسوی امید مجبورم کرد چپترای بعدشم بخونم. قیافه ی من سر امتحان : قیافه ی بقیه :
-
اصن رابرت حجت را تمام کرد برندون، داری 1 ساعت اپیزود تحریف شده ی بیننده-محور رو با یک کتاب که هر چپترش شاید دو-سه برابر هر اپیزود زمان میبره مقایسه میکنی ؟! من توی کتاب قضاوت ِ آدما، توصیف و تعبیرشون از محیط و افراد، خوابهاشون، نگرانیهای فکرشون و عشق و نفرتی که دارن در خودشون میپرورونن و خلاصه هر چیزی که توی ذهنشونه رو حس میکنم. تو میتونی ؟؟؟ هر وقت هنر هفتم تونست اینارو نشون بده تازه میشینم باهات بحث میکنم به دیالوگ های کوتاه و تحریف شده بسنده میکنی واسه مــــــــــن ؟!؟ ( این پست صرفا" جهت دلسوزاندن ِ پاکان نگاشته شده است ) همه کتاب خونااااا ....
-
اطلاعات عمومی : پاکان/unsullied در فرهنگ سایبری نغمه به افرادی گفته میشود که تنها سریال رو میبینن و کتاب رو نخوندن. خداییش چقدر خوندن پستاشون حال میده Tapatalking with an iDevice
-
کینگ رابرت ، کدوم معمارو میگی واسه قضیه ی شمشیر ؟ آقا آیس رو که زدن ترکوندن یه شمشیر one-handed بوجود میاد و یکی کوچیکتر که اندازه ی خنجر بود. حتی توی آهنگریشم میشد دید این قضیه رو تا یه حدی ولی توی دست جیمی و جاف هر دو شمشیر رسما بزرگ بودن. Tapatalking with an iDevice
-
چقد تنش داشت، دیالوگ های اوبرین ، رفتار شاه فقید (!) با تیریون و ... برین ... کلا بیشتر از اولی دوست داشتم Tapatalking with an iDevice
-
The Princess and the Queen، داستانی که باید خوانده شود
Manuel پاسخی به Manuel داده است: موضوع سوتوروس
بلاد ریون 45 سال بعد از این ماجرا تازه به دنیا میاد و شورش بلکفایر ها مال 65 سال بعد از جنگ اژدهاهاست. Rhaenyra بعدش Viserys II رو به دنیا میره، ویسریس دوم هم پدر ایگان چهارمه که میشه پدر بریندن ریورز. -
تئوری ها و نکاتی که لا به لای کلمات پنهانند.
Manuel پاسخی به Manuel داده است: موضوع کتاب پنجم: رقص با اژدهایان
با این app ِ نسخه جدید مارتین گفته توی Late twentiesـش هست یعنی 26-29. بقیه ش کلا" مشخص نیست... ولی چیزی که هست اینه که دارک استار نمیخواسته میرسلا رو بکشه چون اونطور که میگن یکی از خفن ترین شمشیرزنای وستروسه ( و عجیبه که حرفی توی تورنومنتها ازش نبوده ) و یه همچین شخصیتی براش کاری نداره که گردنو بزنه به جای گوش. اون تئوری هم که میگفتن ایگانه و به دست دورن به صورت مخفیانه نگه داری میشده با اون سنی که مارتین داده کلا" خط کشیده میشه روش. -
تئوری ها و نکاتی که لا به لای کلمات پنهانند.
Manuel پاسخی به Manuel داده است: موضوع کتاب پنجم: رقص با اژدهایان
واقعا" یک جاهایی میاد که آدم میگه Plot Twist تا چه حد ؟! الان تئوری های اصلی لنگ در هوان. خیلی چیزای مهم. از قول لیانا و جان بگیر تا مردی که توی وینترفل بود تا Quaithe و اینا ... بعد اگه قرار باشه اینها رو هم پیچونده باشه که ... ( یاد ِ سریال LOST افتادم که هی پیچوندن هی پیچوندن، بچگی های اینارو نشون دادن و ما گفتیم چقدر خاصن و همه چی انتخاب شده بوده و آخرش سیفون جزیره رو کشیدن و به یه دونه از اون تئوری ها جواب ندادن ... جدا" میترسم خیلی از جاهای داستان بیجواب بمونه و مارتین هم جواب بیاره که خیلی داستانا خیلی چیزاش مشخص نمیشه ) ضمن اینکه احترامی که یرانوود ها و ولز و درینکواتر بهش میذاشتن به نظر نمیومد که بخواد کس دیگه ای باشه. حتی با همه ی این اوصاف ، اگر هم بگیم قرار بوده اونها رو گول بزنن، هیچکس انقدر توی نقشش آب نمیشه که احساس ِ داشتن ِ خون اژدها کنه و بپره بقل Rhaegal -
تئوری ها و نکاتی که لا به لای کلمات پنهانند.
Manuel پاسخی به Manuel داده است: موضوع کتاب پنجم: رقص با اژدهایان
اولا من فکر میکنم لمور یه شخصیتی هست. چون تیریون خیلی روش زوم میکنه و من به این حس تیریون باور دارم. دوم اینکه احتمال بیش از حد زیادی میدم که Mellario نیست چون اگه بود، دورنی ها از وجود Aegon (چه واقعی چه غیر واقعی) با خبر میشدن. @کیوان؛ این لینکه نوشته های کیه، چرا پدرمادر نداره آدرسه ؟ ولی چیزاش چه جالبه .. -
خیلی خیلی ممنون، دیدن مطالب در یکجا بسی چسبید. من A Man's got to have a code رو شنیدم یاد دکستر افتادم و اصلا" یادم نبود که دکستر مال ِ شوتایمه و نه اچ بی او
-
چرا رز آبی ؟؟؟؟ چراااااا ؟ چرا باید عقایدمون رو مورد ظلم قرار بدن ؟ رز آبی همونقدر توی این داستان مقدسه که ... اصن نداریم هم اندازه ش درسته که سندور زخمی شد ولی اون مرغی که داشت به دندون میکشید و روی اسبش رژه میرفت به نظر نمیومد به هیچ وجه زخمش کاری باشه. لابد میان میگن زخمی بوده. @کینگ رابرت: پکیدم اون قسمتی که گفتی کیلومتر شمار داشتن بعد سر دانتوس یه تور سر ارغوانی/بنفش میده ، اون گردنبند آبی چی بود دیگه ؟ فکر کنم نداشتن اینو از گردن خدمه باز کردن ... دیالوگ های سندور عالی بود. زبون درازی جافری به عموش هم عالی بود ... راستی بعنی جان اسنو میاد /اسپویل/ پسر اون تن رو میده به Alys Karstark ؟؟؟ چرااا ؟ Tapatalking with an iDevice
-
The Princess and the Queen، داستانی که باید خوانده شود
Manuel پاسخی به Manuel داده است: موضوع سوتوروس
کتاب طولانیتر بوده. خیلی از قسمت هاش حذف شده و یک سری شفافسازی(!) ها صورت نگرفته. کسایی که نسخه ی اصلی رو خوندن میگن خیلی چیزا بیشتر بوده ولی برای اینکه توی مجموعه داستان های زنان خطرناک چاپ بشه کوتاه شده. ضمن اینکه نتل رو میدونم که توی A World of Ice and Fire راجع بهش میخونیم. پ ن : نسخه ی جدید اپ ِ aWoIaF هم اومده مثکه با ملحقات ِ The Winds of Winter که یک چپتر هم مثکه داره ازش. -
منم به همه ی دوستای سایبری-وستروسیم خجسته باد میگم این نوروز رو ... پ ن : عاشق پست ِ ریگار شدم. واسه همینه که انقدر اینجارو دوست دارم. عالی بود ریگار جان، عالی!
-
سامرهال منظورته؟!!! بله بله. مرسی از اصلاح.
-
- آره دانک خیلی خرزوره! از ایناس که میتونسته سیرک راه بندازه و در و دیوار خورد کنه. - اِگ هم کم کم عقلشو از دست میده. ریگاری میشه اواخر عمرش. ولی با این حال جزو خردمندا به حساب میاد. واقعا" امیدوارم آخرین کتاب دانک اند اِگ رو ببینم که مطمئنا" در مورد فاجعه ی هرنهال خواهد بود.
-
شما یا به تاریخ علاقه ای ندارید، و یا یک سریال خوش ساخت و موفق رو نمیتونید تحمل کنید. چون هم تاریخی بود و هم در زمان خودش یک شاهکار بود. نمره هاش توی سایت ها و نقد های "حرفه ایش" گواه همین هست.
-
ولنتاین مبارکا باشه :دی Tapatalking with an iDevice
-
واقعا نمیاد Tapatalking with an iDevice
-
تونستی چیزی نگی ؟ خوشا به حالت واقعا. من اینجور موقع ها حرف نزنم میپکم. Tapatalking with an iDevice