تالیسا

اون مطلوما رو که شما خودت یه تنه داری کار می کنی. بعد مدخل هرکدومشون عموما کمه، زود تموم میشه. تالیا و تایرلا خیلیاشون موندن. باید بعد از اینایی که در دست ترجمه داریم، رو اونا کار کنیم. کوان لنیسترم مهمه. یکی رو اون کار کنه.

1-این کتاب قرار بود 2014 چاپ بشه. با چاپ شماره ی جدید زنان خطرناک فکر کنم چاپ این کتاب به تعویق افتاده. 3- متوجه سوالتون نشدم!

می بینی قسمت منو؟ باید سرگذشت دو تا حرو*مزاده ی دیوونه رو ترجمه کنم.

منم میگم یک

فکر نمی کنم. ما هرچی از خاندانا میدونیم از متن خود کتابا یا ضمیمه شون و یا مصاحبه های خود مارتینه. البته یه کتابی قراره مارتین بنویسه راجع به تاریخ وستروس و یه سری از وقایع رو قراره با جزییات بیشتری توش توضیح بده. فکر کنم اسمش دنیای یخ و آتشه. دقیق یادم نمیاد. البته یه جلد دیگه از کتاب زنان خطرناک رو به تازگی چاپ کرده به نام The Princess and The Queen که جنگ داخلی رقص اژدهایان رو به صورت جامع توضیح میده.

سایت خوبیه. خوشم اومد. ممنون

تو که لنیستری دست و دلت نمیره از ما استارکا انتظار داری؟! این لنیسترایی که میگی همچین بدبختم نیست. الان بیشتر شخصیتای لنیستر ترجمه شده. یه سرسی مونده. حالا باز من دنریسو تموم کنم، جافریو ترجمه میکنم. ولی دیگه ازم انتظار ترجمه سرسیو نداشته باشین.

اوووووووه. بابا به ما چه! خودشون جنگیدن، خودشونم مردن. الان ما سر خودمونو درد بیاریم که فلانی 80 سال پیش تو اروپا چیکار کرده! شما چقدر همه چیو سخت میگیرین!

آریا تغییر نکرده بود؟! این بچه مثلا یکساله وسط جنگ و بدبختی اونم با ابروهای برداشته و نازک برن که الان وسط بلوغه. ولی فکر کنم تغییرات اساسیو کرده و سال دیگه انقدر قیافش تغییر نکنه.

من Beastiary رو رساله ی موجودات گذاشتم اگه پیشنهاد بهتری دارین، بگین. The Lands of Ice and Fire: {{رف|سیا}} اون دوتای دیگه رو نمیدونم. فکر کنم باید به جورامون بگی بسازه.

dornish marchو که قبلا توافق کردیم سرحدهای دورن ترجمه بشه. واسه Marcher lords من لردهای سرحد رو پیشنهاد میدم.

آخه بستگی داره Go رو می زنی یا Searchو. اگه سرچ بزنی اونی که شما میگی میشه ولی اگه Go رو بزنی؛ اگه عینا اون عبارت باشه مدخلشو میاره اگه نه که مقالات حاوی اون عبارت رو میاره.

خب تو ویکی انگلیسی هم همینجوریه دیگه. اگه اون چیزی که سرچ کردی عینا باشه که مدخلشو میاره اگه نه که مقالاتی که در عنوان یا متن اون کلمه آورده شده رو میاره.

به نظر من که ممکنه. همونطور که باریستان سلمی عضو شورای کوچک بود، بقیه اعضای گارد پادشاه هم می تونن یه سمت تو شورا بگیرن مثلا دست.

نمیدونم تو این تایپک بود یا تایپک دیگه ای اونجا در خصوص گفتن که اسم شعرها خودش باشه بدون ترجمه ، متن هاش ترجمه بشه برای همین سئوال کردم. من همچین چیزی یادم نمیاد. اگه قرار بر اینه که ترجمه نشه مثلا The Bear and The Maiden Fairو عنوانشو چی میذاری؟!

اگه میشه یه الگوی رف هم برای این درست کنید: http://awoiaf.westeros.org/index.php/A_Song_of_Ice_and_Fire_Campaign_Guide

ترجمه کنید. متوجه نمیشم منظورتون از «اینا رو به چی تلفظ کنم » چیه!

علاوه بر اینایی که شما گفتی وایمن از نوازنده ی جمع می خواد آهنگ Rat Cook رو بنوازه. رت کوک داستان یکی از اعضای نگهبانان شب تو نایت فورته که نمی دونم به چه دلیلی با پادشاه مشکل داره برا همینم وقتی شاه میره نایت فورت پسر شاه رو می کشه و ازش یه پای درست می کنه و به خورد شاه میده. اتفاقا پادشاه خیلیم از پای خوشش میاد و یه تیکه ی دیگه می خواد. بعد از این واقعه خدایان به خاطر عدم رعایت حق مهمان خشمگین میشن و اونو به شکل موش بزرگ سفیدی در میارن که هیچ وقت سیر نمیشه و از بچه های خودش تغذیه می کنه. مردم میگن هنوزم میشه شب ها صدای ناله های رت کوک رو از نایت فورت شنید.

باشه. من الان تو تاریکی نشستم، نمی تونم دقیق بررسی کنم. فردا نگاه کنم، ببینم مشکل چیه. اگه درست نشد به جورامون بگیم درستش کنه.

گرگام خراب شمان. بخصوص گوشت لنیستری

آره. مرسی .خیلی خوبه. تا اینجا چک کردم مشکلی نبود. حالا فردا کار می کنم اگه مشکلی بود پیام می دم.

راست می گی. اون تیکه رو کلا یادم رفته بود. خب دیگه. کینگ رابرت مصادیقشم آورد، باشد که ایمان آورید

دوستان، این قضیه ی متحد شدن رو بذارین کنار. این دو تا کله شق تر از اون بودن که بخوان متحد هم بشن. من به هر دو برای ادعای پادشاهی حق می دم. شاید تنها راه حل این بود که پیشنهاد کتلین رو می پذیرفتن، وستروسو سه تیکه می کردن هر کی یه تیکه برداره. ولی اونا هیچکدوم حاضر نبودن ذره ای کوتاه بیان. یا همه چی یا هیچی. خب هر سه تاشونم هیچی گیرشون اومد. وقتی اینقدر سرسخت باشی، همین بلا سرت میاد. رنلیم تو لجاجت دست کمی از استنیس نداشت، فقط استنیس همه چیش روئه.

نه، این ماله نبرده. اینا رو ملاحظه کنین: http://awoiaf.westeros.org/index.php/War_of_the_Five_Kings http://awoiaf.westeros.org/index.php/Robert%27s_Rebellion http://awoiaf.westeros.org/index.php/Greyjoy_Rebellion

خب، چرا می گم نقشه ی دزدیدن جافری فکر رنلی نیست. تایرلا که از قبل به واسطه ی لوراس، رنلیو تو مشت داشتن. من فکر میکنم بعد از دست شدن ند تایرلا تصمیم داشتن، ند هم به سمت خودشون بیارن. شاید این نشونه ای که میگم خیلی جزیی باشه ولی به نظر من مارتین بی دلیل چیزی رو نمی گه. اون موقع که رنلی داشت با مارجری ازدواج می کرد، اومد اون عکسو نشون ند داد گفت این شبیه لیانائه و ... رنلی از اول داشت به ند نزدیک می شد. حالا چرا اینا نقشه ی رنلی نمی تونه باشه، چون آدمی که این موضوع حرامزادگی جافریو بعد اون همه سال تو شورا نفهمیده نمی تونه انقد زیرک باشه. لوراسم اونجوری فقط مرد جنگ نیست. اتفاقا به نظر من هرچی آتیشه از گور اون مارموز در می آد به نظر من رنلی تمام سال هایی که تو دربار و شورا بود فکر دل مشغولیای خودش بود و اصلا خودشو درگیر نمی کرد نه بخاطر اینکه نخواد چون نمی تونست. چون آدم این حرفا نبود. اگه دقت کرده باشین تو تمام کتاب هرجا آدم خفنای داستان (بیلیش، واریس، ...) راجع به رنلی حرف زده یه جورایی با یه حالت جدی نگرفتنش راجع بهش حرف زده. دیگه خدا رو شکر تایوین لنیسترتونو که قبول دارین، تایوین اونقدری که راجع به استنیس حرف می زد و نقشه می کشید یک دهمش نگران رنلی نبود. بلاخره تو این سالا رنلیو شناختن که پخی نیست.