رفتن به مطلب

تالیسا

اعضا
  • تعداد ارسال ها

    849
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های تالیسا

  1. آره خب شما به ادارد گیر میدین منم به تایتوس. اولا ما نسبت به گذشته های دور لنیسترها اطلاعات چندانی نداریم. چه بسا که بیشتر از این نوابغ ( ) پیدا کنیم. ثانیا اون افسانه ی بائل از این قصه های احمقانه ی وحشی هایاست. مثه قصه گندل و بچه هاش که تو تونل های زیر زمینی گیر کردن و ... . اگه یادت باشه این قصه رو یاگریت برای جان تعریف کرد. درحالی که جان اصلا همچین چیزی نشنیده بود. مساله راب حماقت نیست اشتباهه. اشتباهی که در حالت عادی عواقب چندانی برای فرد به وجود نمیاره و میشه بلاخره یه جوری فیصله ش داد. منتها این یه مورد به عروسی خونین منجر شد. همون طور که گفتم ما بیش از هر خاندان دیگه ای از گذشته ی استارک ها اطلاع داریم و اونم به خاطر POVهاییه که بیشتر استارکن. اگه به همین اندازه از خاندان های دیگه اطلاع داشته باشیم از این جور به قول شما حماقت ها بیشتر می بینیم. خب این بچه هم نابغه ی استارکاست. چیه؟ فکر می کنی هر هوش و ذکاوته خورده تو ملاج لنیسترها؟ چطوره واسه اونا موردی نیست، ولی به لنیسترها که میرسه میشه سفید و غیر قابل باور. ریگار جان حالا فرضا حق با شما باشه. خب این فانتزیه. مارتین بد عادتت کرده ها.
  2. تالیسا

    خودتان را معرفی کنید .

    ای من فدای اون معصومیت خاندانتون بشم
  3. تالیسا

    خودتان را معرفی کنید .

    طرفدارای داریو ناهاریس چه زیاد شدن! فقط سه تا داریو به شکل های نوشتاری مختلف تو این تاپیک خودشونو معرفی کردن: داریو نهاریس، داریو ناهاریس، Daario Naharis. ولی با وجود شباهت های اسمی به همتون خوش آمد میگم
  4. کتاب شوم هنوز ترجمه نشده. سحر مشیری که دو جلد قبلی رو ترجمه کرده، اعلام کرده که در حال ترجمه است ولی معلوم نیست کی تموم شه. یه آقایی هم به نام m. m. stark 20 فصل اول رو ترجمه کرد بعد رفت سراغ ترجمه برای انتشارات، برا همینم دیگه ترجمه نکرد. ولی الان یه چند وقتی میشه که دوباره ترجمه رو از سر گرفته. میتونید از اینجا مستقیما از وبلاگشون دانلود کنید: http://winterfell.mihanblog.com/post/category/1
  5. تالیسا

    راهنمای ثبت نام و کار با ویکی

    آره. ببخشید. من اون موقع رو 298 به بعد کلیک کردم و اشتباها عنوان اون قسمت 298، 297 نوشته شده بود. برا همین کار نمی کرد. ببخشید.
  6. تالیسا

    کدوم موجود افسانه ایی

    اینم توضیح زیادی راجع بهش وجود نداره. حتی معلوم نیست واقعیه یا کلا یه موجود افسانه ایه. فقط اینکه میتونه کشتی های ماهیگیری رو پایین بکشه و ناگا ازش تغذیه میکرده، همین. ولی من فکر می کنم مثه آدرها که همه فکر می کردن قصه است تا اینکه ظاهر شدن، کراکن هم اینجور باشه. و فکر میکنم تو کتابای بعد بیشتر راجع بهش بشنویم و یا شاید حتی ببینیمش.
  7. تالیسا

    شجره نامه ها

    خب اینا که تو ویکی نغمه درست شدن. چیو می خوایم درست کنیم؟ http://awoiaf.westeros.org/index.php/Category:Family_trees
  8. تسلیم شد چون بقای خاندانشو در این میدید. باید می جنگید تا مثه گاردنرها نابود بشه؟ یا مثه لنیسترها یه ارتش آش و لاش و سوخته واسش باقی بمونه؟ حالا این یکی بر اساس عقلش و تجربه های دیگران تصمیم گرفته اسمش بزدلیه؟ آدما بر اساس منافع خودشون و خاندانشون تصمیم می گیرن. تورهن براساس تجربه ی های گاردن و لنیستر تصمیم گرفت و تصمیم درستی بود. استارکا در طول تاریخ این تصمیمای درست و گاه سخت رو گرفتن و برای همینه که قدیمی ترین خاندان وستروسن. زمان تایتوسم همینو می گفتی؟
  9. تالیسا

    راهنمای ثبت نام و کار با ویکی

    تو مدخل «سال های پس از ورود اگان» این الگوی پرش که گذاشتین اصلا عمل پرش به اون قسمت مورد نظرو انجام نمیده یعنی کار نمیکنه.
  10. اووووووو. آدم یه نصفه روز نیست میاد میبینه کلی پست اضافه شدهو آخه اینا رو رو کجای دلم بذارم. خیلی جالبه. وقتی پای استارکا وسطه حماقته ولی حرف لنیسترها که به میون میاد اسمش میشه ترسویی. نه جناب این اسمش بزدلیه و بزدلیم یه نوع حماقته. کسیم که حماقت میکنه احمقه. شما دارین حرفو میپیچونی که حماقت تایتوسو نادیده بگیری. خب پس من دیگه حرفی ندارم. ایرادش چیه. وقتی تایوین از زیر جنگ مستقیم و تلفات زیاد در میره، ذکاوته ولی برا استارکا قابل قبول نیست. تورهن به هر دلیلی از کارش منصرف شد. فهمید که این جنگ جز نابودی چیزی براش نداره. نبرد میدان آتش رو دید و نخواست تلفات بده. این هوش تورهن بود که به موقع به اشتباهش پی برد و کنار کشید. پذیرش اشتباه خودش شجاعت میخواد. این دیگه چه حرفیه. رابرت ممکنه بعد از شاه شدن به هر دلیلی دست از همه چی کشیده باشه ولی فرماندهی یه قیام و سرکوبی یه شورش بعد از اون چیزیه که خیلیا رو کله پا کرده. بیلون با فکر اینکه رابرت بعد از جنگ، پشتیبانی، نیرو و توان کافی برای مقابله باهاش رو نداره، شورش کرد. چندانم بیراه نبود. ولی رابرت تونست اونو سرکوب کنه. به هیچ وجه نمیشه کسی که از پس این چیزا براومده رو احمق دونست. شاید به وقتش اشتباهات خودشو داشته ولی احمق نیست. الان شاید ولی قبل از اگان اونا خیلی منسجم تر بودن، طوری که ریورلندز، آربر، جزیره ی خرس رو تحت سلطه داشتن و هارن سیاه با نیروی بازوی برده هاش هارن هال رو ساخت. به هر حال نیروی مرکزی قدرتمندی در شمال بوده که مانع حمله ی آهن زاده ها میشده. اونا حتی زهرشونو ریختن و در مقاطعی جزیره ی خرس رو تحت سلطه گرفتن. وجود دائمی آهن زاده ها حتی اگه یه مشت یاغی باشن، همیشه یه تهدید جدی بوده هم برای شمال و هم غرب. لنیسترها هم کم مصیبت نکشیدن از دست اینا. معادن طلاشون هیچوقت از دست اینا در امان نبوده و بارها غارت شده. @ریگار: قبول دارم که راب تلاش زیادی واسه جلب حمایت لایسا نکرد ولی بدشانسیم آورد. رنلی کشته شد، قوای هایگاردن از دوست به دشمن تبدیل شد. راب نقشه ی خوبی برای اتحاد با براتیون ها کشیده بود ولی استنیس خیلی سرسختتر از این حرفا بود که بخشی از ازش هم بر میگرده به ملیساندر. نمیشه شانس رو دخیل ندونست. اینکه رهبری پیاده نظام و بخشی از سپاهش رو دست بولتون ها داد بازم از نسخه هایی بود که کتلین براش پیچیده بود. یا درمورد بلک فیش موافقم. باید اصرار بیشتری میکرد. اگه کتلین همراه راب بود از ازدواج منصرفش می کرد ولی بلک فیش اینکارو نکرد. (اخه این کارا چیه. میخوای شرافت دختره حفظ شده، به جان گنده بگو باهاش ازدواج کنه . حتمن خودت باید از شرافتش دفاع کنی. آخه این دختره اگه شرف داشت ...) در کل به نظر من راب اشتباهاتی داشت ولی شانس بد و دست مارتین به رغم شایستگی هاش همه چیو عوض کرد.
  11. باوشه به هر حال این چیزی از قدرت رهبری و دلاوریش تو جنگ کم نمیکنه. حرف اون بانوی گیسو طلاتون که سندیت داره. اون تو وینترفل در صحبتاش با جیمی نشون داد که روی ند حساب میکنه و واسش نقشه کشید. آدم واسه یه مهره ی معمولی اینقدر خودشو به آب و آتیش نمیزنه. لایسا؟!!! فقط خود خدایان میتونن اون گاو ماده رو سر عقل بیارن. راب هرکاری کرد ولی اون فقط تو ایری نشسته بود. دلیلشو بعدا خودت میخونی. بیلون گریجوی چندان براش فرقی نمیکرد تیان بره پیشش یا نه. اون نقشه هاشو از قبل چیده بود، ناوگانشو جمع کرده و آماده ی خمله بود که تیان به پایک رسید. یه جا نمیدنم کتلینه یا راب میگه که گه تیانم ازاد نمیکردم بازم همین کارو میکرد. لابد با خودش فکر کرده تو شورش اول دو تا پسر از دست داده، تو این یکی اگه یه دونه از دست بده بازم سود کرده . در مورد ترک شمال باید بگم که اون واسه ازادی پدرش به جنوب رفت و طبیعی بود که با وجود تیان فکر کنه که شمال امنه. بعد از اونم یورش اهن زاده ها مشکل حادی نبود. خیانت بولتون ها بیشترین ضربه رو زد. متوجه منظورت از «به بولتون ها اجازه ی خیانت داد»و نمیفهمم؟ دقیقا راجع به چی صحبت می کنی؟ شما درمورد هارنهال صحبت کردی منم تاریخ رو واست رو کردم که ببینی چرا رفتن سراغ ریورلندز. ضمنا اون سواحل غربی نه شرقی درسته اونا از موقعیت استفاده کردن ولی بدون خیانت بولتون ها غارتشون در حد موت کلین و خط ساحلی غرب باقی میموند و جلوتر نمیرفت. سر رودریک براحتی اقدام تیان رو فیصله میداد و همه چی تموم میشد. مساله اینه که عوامل مختلف دست به دست هم میدن و چیزی که در شرایط عادی چندان معضل بزرگی نیست به یه فاجعه منتهی میشه. اتفاقا من فکر میکنم تو این مجموعه لنیسترها بسیار مورد اقبال مارتین بودن، تو بدترین شرایط که میتونسته کله پاشون کنه، اقدامات غیبی مارتین به دادشون رسیده. همیشه لبه ی پرتگاه نجات پیدا کردن. در مورد سرسی یه چیز رو باید یگم. من اصلا فکر نمیکنم اقدام اون بود که باعث سرنگونی ند شد. بیلیش و واریس قدرت خودشونو در سلطنت جافری میدیدن. اونا در زمان رابرت زمام تمام امور رو بدست داشتن و میذاشتن سرسی با توهم کنترل امور خوش باشه. وقتی ادارد به پتایر میگه که نگهبانای شهر رو واسش بخره، اون بهش پیشنهاد میده که سکوت کنه و سلطنت جافری رو بپذیره و به عنوان دست خدمت کنه و نوه ش میتونه شاه بعدی باشه. چرا چون از به قدرت رسیدن استنیس می ترسیدن. چون استنیس رو از شورای کوچک می شناختن. استنیس کسی بود که اولین بار به حرامزادگی جافری و میرسلا و تامن پی برد. اون آدم باهوش و سختگیریه. با این ادم نمیشد کنار اومد و دوران اونام به سر می رسید. برا همینم هر وقت که کسی از موضوع جافری خبردار میشد اینا ساکتش میکردن. استنیس انقدر باهوش بود که بدونه بعد از جان ارن نوبت اونه. چون اونم از موضوع مطلع بود. برا همین فورا به دراگون استون رفت. تنها حرکت سرسی کشتن رابرت بود، همین. بقیه رو مدیون بیلیشه.
  12. من گذشته و تاریخ رو در جواب جناب Samiano آوردم. شما که داری از ضریب هوشی صحبت میکنی بهره ی هوشی تایتوسم یه تخمینی بزن من اصلا حرفم این نیست که شمالیا کار بزرگی کردن یا نه. حرف من اینه که این جنگ بزرگی بوده که خیلیا رفتن و دیگه برنگشتن: وارث جان ارن ارتو دین و خیلیای دیگه. این طور نیست که ند خیلی شیک بره جنگ و سالم برگرده. اون تو قیام نقش پررنگی داشت و اینو نمیشه انکار کرد. تمام این صحبتا سر قدرت نظامی شماله. در مورد نبرد ناقوس ها حق با شماست. بله ند بعد از قوای رودخانه و دره رسید ولی رابرت گفت که ند جنک رو براش پیروز شده. در مورد حماقت به نظر من فقط به ادارد میچسبه. ولی من این حرف رو ابدا در مورد راب قبول ندارم. راب تنها اشتباهش پیمانشکنی بود که در حالت عادی با یه خصومت و کینه تموم میشه. به نظر من کارها و اشتباهات سرنوشت ساز رو ادمور و کتلین انجام دادن و رابو تو هچل انداختن. راجع به از دست دادن شمال باید بگم با نقشه هایی که راب کشیده بود میتونست دوباره شمال رو به چنگ بیاره. همچنان که مصداق موفقیت همین نقشه ها رو تو کتابای بعد می بینیم. اون آهن زاده ها برای غارت زاده شدن، نه تسخیر و فتح. ممکنه بتونن چیزی رو بدست بیارن ولی نمیتونن نگهش دارن. درگذشته شاید و در حال حاضر فکر نمیکنم. اونا آدم دریان تا خشکی. در مورد سانسا: شما از یه دختربچه ی 13 ساله چه انتظاراتی دارین؟ همونطور که در ادامه میبینید اون به مرور رشد میکنه و تو این کتابای اخیر خیلی بهتر شده. در کل بخاطر سنش نمیشه اونو حساب کرد. در مورد آهن زادگان باید بگم اتفاقا بارها به شمال حمله کردن و حتی جزیره ی خرس زمانی تحت سلطه ی اونا بوده. اونا همیشه شکست خوردن و همیشه با یه حکومت مقتدر رو به رو بودند. وقتی یه لقمه ی راحتتر و کم زحمتتر تو جنوب هست چرا خودشونو اذیت کنن. این استدلالتون کاملا اشتباهه.
  13. مساله به این سادگیام نیست. راب وقتی به جنوب اومد هر نبردی رو برد و تو هیچ میدونی شکست نخورد. حالا اینکه از جای دیگه ضربه خورد بحث دیگه ایه اما از لحاظ نظامی ثابت کرد که شمالیا خیلی حرفا واسه گفتن دارن. حتی شکست هایی هم که روس بولتون از تایوین تو نبرد گرین فورک داشت هم من فکر می کنم بخشی از نقشه ی بولتون برای سرنگونی راب بوده و از عمد شکست خورده. این که بگیم شمالیا تو بعد نظامی خوب نیستن یه حرف ناشیانه است. حتی اون ادارد هم تو قیام رابرت، بزرگان زیادی رو کشته. حتی خود رابرت بعدها میگه که ند بود که نبرد ناقوس ها رو براش پیروز شد. حالا ممکنه ند با این شرافتش گند زده باشه به خاندانش ولی اینظورام نیست که شما بگین شمالیا کندذهنن و لنیسترا خداو همین پدر شریف تلرد تایوینتون، جناب تایتوس لنیستر رو عرض می کنم، تو حماقت و سهل انگاری شهره بود. بخاطر همین کاراشم بود که دو تا خاندان پرنفوذ و قدرتمند غرب یعنی خاندان تاربک و خاندان رین علیه ش قیام کردن. منتها دیگه شانس اوردن که یه تایوینی تو خاندانشون بود که گند پدرشو جمع کنه. تایوین ازکارهای پدرش خون دل زیاد خورده. یا مثلا شمالیا بارها شورش های بولتون ها رو خنثی کردن، خاندان گری استارک که قبل از مندرلی ها صاحبان وایت هاربر بودن و علیه لنیسترها شورش کرده بودند، رو به کل منقرض کردن. تورهن استارک موقع فتح اگان نقشه داشت با کمک برادر حرامزاده ش اژدهایان رو بکشن و یه حالی به اگان بدن منتها اگان بعد از دیدن اژدهاها نظرش عوض شد. چطوره تو این مورد اسمش میشه بزدلی ولی وقتی یکی مثه ادارد سر خم نمیکنه اسمش میشه حماقت. شما بر اساس موقعیت موضعتونو عوض می کنید. علاوه بر همه ی اینها همونطور که لنیسترها و خیلی خاندان های دیگه مقابل اگان زانو زدن، استارک ها هم سر خم کردن، مشکلش چیه.
  14. تالیسا

    طرح ها و نقاشی ها به قلم اعضا

    اتفاقا من با خودم گفتم اینا خیلی شبیه همن برا همین برادرن. اون آخریم چون چشمای سردی داره احتمالا ادارده
  15. تالیسا

    نحوه استاندارد نوشتن در ویکی

    بچه ها الان من برای مدخل برن شجره نامه استارک رو گذاشتم و بازم یه قسمتیشون نشون نمیداد. بعد وقتی تو قسمت شجره نامه کلیک کردم و با کلیدهای چپ و راست کیبوردم امتحان کردم، دیدم حرکت میکنه و مثه اسکرول بار عمل می کنه. منظورم اینه که اسکرول بار داره، ولی قابل رویت نیست و باید کلیدهای جهتی اونو حرکت داد.
  16. تالیسا

    خودتان را معرفی کنید .

    دیگه تعارف اومد نیومد داره ایریس یکی از چندین نمونه ی خراب خاندانتون بود. انگار هر چی جلوتر میری دز دیونگی دیوونه هاتونم بیشتر میشه. حالا شانس آوردیم تا الان اون خل و چل اساسیا رو نذاشتن شاه بشن. همین ایرون برایت فیلمتونو تبعید کردن ورگرنه از ایریس بدتر می شد.
  17. تالیسا

    کدوم موجود افسانه ایی

    من فکر می کنم موضوع اژدها دیگه یه جورایی دمده شده. البته تو کتابم از اژدهاها رفتاراشون خیلی توضیحی داده نشده ولی دایرولفا چون یه ارتباط وارگی با صاحباشون دارن، برا همین برای خواننده ها خیلی جذاب شدن. بقیه حیوونا هم توضیحی زیادی راجع بهشون داده نشده. فقط زاغ که باهوشتر از زاغ های واقعی اند.
  18. تالیسا

    خودتان را معرفی کنید .

    استاد جان اومدن بهت پیشنهاد شاه شدن دادن، خودت ناز کردی گذاشتی رفتی نایتس واچ. بعدشم کباب کردن ملت و خونشونو تو شیشه گرفتن، درست حکومت کردنه؟ این ایریستون که دیگه از حد گذرونده بود.
  19. تالیسا

    بار ِ عام ، باری برای عموم [گفتگوی آزاد]

    اتفاقا همین حرفو یه بار به کتلین زد و گفت اون تایوین لنیستر پرافاده به چیش مینازه من 23 تا پسر دارم. اگه بنا به وارث باشه من 21.5 ( ) تا از اون بیشتر پسر دارم. نه بابا. عمر نوح داره. زناش همه بعد این بدنیا اومدن، قبلش مردن. با اون زایمان های متعدد و پشت سرهمیم که اینا دارن، معلومه جوون مرگ میشن.
  20. تالیسا

    بار ِ عام ، باری برای عموم [گفتگوی آزاد]

    بچه ها دیگه نمیتونم تحمل کنم. باید اینو یه جا بگم. تو این مقاله ی «سال های پس از ورود اگان» این والدر فری از اون عهد عتیق که بدنیا اومده داره زن میگیره و توله پس میندازه. یعنی دیوونه م کرده. هر سال یه بچه ای نوه ای چیزی ازش بدنیا میاد. مگه یه آدم چقدر توانایی داره آخه. قد خدا سنشه. این بیفته بمیره چه بل بشویی سر ارث و میراثش میشه. این بشر فقط 23 تا پسر داره. تصور کن ...
  21. تالیسا

    معادل های مناسب و شیوه های نگارش برای ویکی

    فکر کنم تو کتاب جاده ی شاهی ترجمه شده. واسه Crossroads Inn هم مسافرخانه ی تقاطع رو پیشنهاد میدم.
  22. تالیسا

    معادل های مناسب و شیوه های نگارش برای ویکی

    @حامد: برج وحشت و برج ارواح. آره خب. مگه چیه؟ حالا اینا که گفتی کجان؟ @bliss: خواهش می کنم
  23. تالیسا

    معادل های مناسب و شیوه های نگارش برای ویکی

    هر جایی من دیدم ترجمه شده! مگه چیه؟
  24. تالیسا

    معادل های مناسب و شیوه های نگارش برای ویکی

    چرا اتفاقا یه بنده خدایی یه حرفی زده، حالا هی رفرنس میدی به اون . حالا اومدو خواستیم استثنا بذاریم
  25. تالیسا

    معادل های مناسب و شیوه های نگارش برای ویکی

    برج شادی بهتره. حامد توام ول کن نیستی ها .
×