Queen nymeria

استاد امون دیوار همون استاد امون برادر اگ بوده؟من فکر نمیکردم دیگه انقدر کهن باشه .من کتاب رو با عجله خوندم دقیقا نفهمیدم برای چی رفت سیتادل.هر کدوم از پسرای میکار یه مشکلی داشتن ولی امون رو نفهمیدم.جنگاور نبود؟بیلور برک اسپیر خیلی حیف بود. من فکر نمیکنم دانک ارزش کاری که بیلور کرد و بهایی که پرداخت رو داشت.

هم حماقت خودش هم حماقت و کوته بینی نگهبانان.البته هنوز معلوم نیست مرده یا نه! نگبانان نمیتونستن نگاهی بدون تعصب به مردم آزاد داشته باشن.اون جاینت بیچاره چکار به نگهبانان داشت بهشون کمک هم میکرد.تا وقتی که خودشون اذیتش کردن. دلیل اصرارش برای نجات مردم هاردهوم رو هم که خودش توضیح داد و به نظرم قانع کننده بود. از بوئن و بقیه که هر وقت مشاوره خواست فقط ساز مخالف با مردم آزاد میزدن و بهانه گیری میکردن.هیچ وقت یه مشاوره ی درست حسابی ندادن. اگر وحشیها نگهبانان رو کشتن خب نگهبانها هم خیلی از وحشی ها رو کشتن.پس در این مورد نمیتونیم بگیم آخی چقدر داره به نگهبانان سخت میگذره که بخاطر این موضوع دارن تحمل میکنن.

@کیوان: دقیقا این کار واریس که سعی میکنه ایریس رو روی تخت نگه داره و نذاره ریگار به قدرت برسه مثل کاریه(اسپویل مرد افکن از کتاب5 ) یعنی خودش مستقیما نمیخواد دست داشته باشه ولی سیاستش هم اینه کمک به یه فرد بی لیاقت برای موندن در قدرت تا خودش برای خودش دشمن تراشی کنه و دچار ضعف بشه و از هرج ومرج ایجاد شده برای پیش برد منافعش و بستر سازی برای اتفاقات آینده استفاده کنه.اینم که میگه من طرفدار ثبات و آرامش مملکتم حرف ... بیش نیست. باید تا انتهای کتاب هفت صبر کنیم تا بفهمیم واریس و لیتل فینگر چه موجوداتین و از اون اول چه توطئه هایی کردن.

دیوار کوتاه تر از استارکها پیدا نکرده!

درباره ی احتمال چهارم اگر بدن خودش مداوا بشه که هیچ.ولی اگر با جادوی ملیساندر یا فرزندان جنگل بدنش احیا بشه که نمیشه معلوم نشه که یه بار مرده. یه چیز دیگه الان به ذهنم رسید اینه که جان وقتی بین بدن خودش و گوست سوئیچ میکرد بعضی وقتا براش سخت بود که بفهمه الان خودشه یا گوست.ممکنه نگهبانان در حقیقت به گوست حمله کرده باشن ولی اونموقع جان در بدنش بوده ولی خودش نمی دونسته که الان تو بدن گوسته برای همین وقتی خواست شمشیرشو دربیاره نتونست چون شمشیری وجود نداشته.البته اصلا دلم نمیخواد گوست چیزیش بشه اگر جان بمیره باز شانس زنده شدنش هست ولی گوست نه.مثلا ملیساندر گوستو ببوسه!!!!

یه مسئله ی دیگه هم به ذهنم رسید که الان که نگهبانان شب فکر میکنن استنیس مرده چی قرار به سر سلیس و افرادی که با استنیس بودن بیاد با توجه به تهدیدات نامه ی صورتی؟ممکنه بفرستنشون وینترفل؟برای اثبات بی طرفیشون؟ امیدوارم کتاب ششم زودتر منتشر بشه.

توی مصاحبه ای از مارتین پرسیدن که کدوم کاراکترها رو بیشتر دوست داری؟گفته همرو حتی اونایی که بد هستن چون وقتی دارم مینویسم داستان کاملا خودم رو جای اونا میزارم و هر کدوم برای کارهای بدی هم میکنن دلیل دارن نظرش راجع به ویکتاریون:so there's an empathy there that makes me love even people like Victarion Greyjoy, who is basically a dullard and a brute.But, he feels aggrieved and sees the world a certain way.

شاید اون تونل رو خود تایوین نساخته ولی من فکر میکنم حتما ازش استفاده میکرده تا فا..شه ها رو به اتاقش بیاره.

این توهم نیست! احساسات زنانه ست. زنا با مردا فرق دارن و خیلی زود تحت تاثیر قرار می‌گیرن. اون واقعا یه قربانی به تمام معنا بود. احتمالا سندروم استهکلمی چیزی داشته. نه من چیز اضافه‌ای نخوندم. منظورم این بود که باهاش اونجوری برخورد کرد که لیاقتشو داشت. واقعا فک می‌کنی یه دزد دریایی آدم پایبندیه؟! برا همینه که میگم برای مردا قابل درک نیست. این چیزی که بشه توضیحش داد. این مساله روانیه. چطور از کسی که بزور از قصرش کشیدنش بیرون، اسیرش کردن، کلی تحقیر شده و اتفاقای دیگه بعدش افتاده، انتظار داری مثه یه آدم سالم، عقلانی تصمیم بگیره و فکر کنه؟!!! بعدشم مگه دست خودش بوده، اگان از بین اسرا کشیدش بیرون، اختیاری از خودش نداشته که حالا دلش واسه نیریس بسوزه یا نه. بحث تایوین‌و اینجا نکشین وسط که من دیگه تقریبا مطمئنم اون تونل زیر برج دست‌و برا تایوین ساختن. خوب منم یه خانمم ولی این چیزی که شما میگی برام قابل درک نیست! شاید همچین آدمی ترس از طرف مقابلش داشته باشه ولی چجوری میتونه عاشق اون باشه؟!!! برای اون تونل هم منم به تایوین مشکوکم.بعد حرفهایی که به تیریون میزد و بعد یهو شی تو تختش پیدا شد کاملا منطقیه.انگار میخواسته بگه من انسانه خیلی کاملیم و نیازهای آدمهای عادی رو ندارم.

یه سوال درباره دست سرد.آیا دست سرد یه وایت بود؟پس چرا داری شعور بود.یعنی ممکنه فرزندان هم توانایی زنده کردن مرده ها رو داشته باشن ولی مرده هایی که زنده میکنن دارای شعورن ولی مرده هایی که آدرها زنده میکنن فقط میدونن که باید دیگران رو بکشن و به انتقام فکر میکنن؟!

من فکر میکنم توی کتاب ششم دنریس همه ی دوتراکیها رو متحد میکنه وstalion who mounts the world خود دنریسه.جان میمیره ولی هر جور شده به زندگی برگردونده میشه.چون برن تو خواب جان رو دیده بود که روی تختی یخی دراز کشیده بود و صورتش سفید شده بود.احتمالا بدنش رو توی ice cell ها نگه میدارن(خود برادران که احتمالا ترجیح میدن بسوزوننش ولی امکان داره که ملیساندر مخالفت کنه و دستور بده توی سلولهای یخی نگهش دارن.)البته آخرین فصل جان به طور قطعی مشخص نشد که جان میمیره فقط تا اونجا گفت که با ضربه سوم خنجر روی زمین میفته.اگر باز هم بزای محکم کاری بهش خنجر نزده باشن شاید نجاتش داده باشن و اون چیزی که برن دیده جان در بستر بیماری بوده و رنگ پریدگیش بخاطر از دست دادن خون و تخت یخی هم نماد دیوار. نقش برن برام مبهمه.میخواد اژدها سوار شه میخواد جای بریندن رو بگیره.توی جبهه ی خیر قرار میگیره یا شر.قرار با اژدهای آتشین پرواز کنه یا یخی... آریا هم با تمام تلاشی که مردان بی چهره میکنن تا یه هیچکس تبدیل بشه بخاطر ارتباطی که با نایمریا داره همچین اتفاقی نمیفته و نمیتونه گذشته شو فراموش کنه و انتقامشو میگیره. سر لیتل فینگر رو هم آخر سر سانسا به باد میده.من فکر میکنم متوجه نقش لیتل تو همه ی این اتفاقاتی که افتاده میشه و میکشتش. نامه ای که به جان فرستاده شد از طرف لردهای شمال بوده وسرهایی که بهشون اشاره شد که به نیزه بالای دیوارن سر بولتونها و فریها بوده(امیدوارم )نه استنیس.(یه جا هم استنیس به یکی از افرادش میگه که ممکنه الکی مجبور بشم تظارهر کنم مردم و یا شاید واقعا بمیرم اگه واقعا مردم شیرین رو به تخت بنشون.متنش دقیق یادم نیست.)میخواستن جان رو به وینترفل بکشن ولی چون اگر صادقانه درخواستشونو میگفتن جان رد میکرده میخواستن با کلک به اونجا بکشنش ک نتیجه ش بد شد. کوایته به نظرم با گفتن چند تا پرافسی که حقیقت داره احتمالا داره برای دنریس دام پهن میکنه با گفتن اون پسر خورشید و .. ممکنه میخواد اعتماد دنریس رو جلب کنه و گفتن اینکه اگر میخوای به شمال بری باید به جنوب بری و... میخواد دنریس واژدهاها رو به آشایی بکشه چون اژدهاها جادو رو تقویت میکنن.مثل نامیرایان. سرسی هم دوباره قدرتو بدست میگیره و با تایرلها به مشکل خیلی جدی میخوره.این سربزیریشو حرف شنویش و فروتنیش هم فعلا نمایشه بعدا دمار از روزگار همه در میاره بعد از محاکمه ش. یه سوال درباره ی جان کانینگتون الان تو جنگه چرا براحتی انگشتشو قطع نمیکنه و بعدا بگه که تو جنگ زخمی شده.شاید جلوی پخش grey scale هم گرفته بشه و احتمالا کسی هم بهش شک نمیکنه. من پستهای دوستان رو که میخوندم نوشته بودن ایلیریو دنی و ویسریس رو بزرگ کرده.من فکر میکردم یه مدت قبل از اینکه دنی با دروگو ازدواج کنه به اونجا رفته بودن تا مقدمات ازدواج آماده بشه! اون شوالیه ای هم که باهاش زندگی میکردن که فکر نکنم فردی بوده باشه که زیاد دنبال سیاست و.. بوده باشه که بخواد به این دوتا چیزی یاد بده.بعد بعضی دوستان جوری میگن اینا زیر دست این بزرگ شدن زیر دست اون بزرگ شدن انگار در رفاه و تحت آموزش بودن پیش اونا.پس چرا به ویسریس میگفتن شاه گدا؟همش هم که از ترس جونشون در حال فرار بودن. واریس وقتی سر کوان رو با تیر زد خودش میمرد دیگه چه احتیاجی بود که اون بچه ها هم اونجا باشن و شاهد همه چیز باشن؟! ویرایش:آخر سر هم ممکنه تخت آهنین از بین بره و وستروس توسط یک شورا که از هر خاندان بزرگ یه نماینده درش هست اداره بشه!دنریس از تارگرینها.جان یا سانسا از استارکها .شیرین یا یکی از حرامزاده های رابرت از براثیونها.تیریون از لنیسترها .آریانه تریستان یا یکی از مارهای شنزار از دورن .آشا از گریجویها.بالاخره یکی هم پیدا میشه از طرف تالیها و ارینها فرستاده بشه و... چقدر طولانی شد!!

دوستان فصلهای منتشر شده از کتاب ششم توی سایت قرار داره؟

با توجه به کارهایی که وایمن میکنه این احتمال وجود داره که واقعا اون پای,پای فری باشه.که اگر همچین چیزی باشه من خیلی خوشحال میشم.ولی یه موضوع دیگه هم هست اینه که وایمن مندرلی از ترس اینکه نقشش لو بره همه ی کارهاش رو مخفیانه انجام میده و به خیلی از افراد دور و برش هم اطمینان نداره و فکر میکنه ممکنه لوشون بدن و اونموقع هم که داشت میرفت تو دهن شیر کلی فری و بولتون تو وینترفل بودن و اگر کسی لوشون میداد دیگه دخلشون اومده بود.حالا سوال اینجاست که میشه سه نفر به اون بزرگی رو مخفیانه کشت و باهاشون پای هم درست کرد.بالاخره برای این کار افراد زیادی باید همکاری کنن.یکی باید بکشتشون آشپز میخواد و...با توجه به بی اعتمادی وایمن به اطرافیانش و محتاط بودنش این ممکنه آیا. البته منم تقریبا مطمئنم که پای فری بوده ولی این هم ذهنمو مشغول کرده بود.

همسران میگور منو یاد همسران هنری هشتم انداختن اونا هم دقیقا 6 نفر بودن.یکیشون جین وسترلینگ بود!من فکر نمیکردم بجز راب تا حالا وسترلینگها با پادشاه دیگه ای هم وصلت کرده باشن.جفتشون هم جین. ویسنیا کدوم صفحه بود من پیدا نمیکنم. بدترین تصویر هم مال ریگار بود.اصلا ناامید کننده بود توصیفات کتاب کجا این عکس کجا.ایکاش تصویر لیانا هم تو کتاب بود.تصاویر زنها خیلی خوب بود.بعضی از مردهای تارگرین هم تصاویرشون خوب بود.

عکسهای کتاب رو میشه با نرم افزار pdf image extractor یا pdf image extraction wizardذخیره کرد. البته من تا حالا از نرم افزارش استفاده نکردم.

توی چندتا از عکسهای awoiaf دیدم.بغیر از اون اژدهایی که تو doom اونجوری شده بود.یکی دو تا دیگه عکس هم بود که فکر کنم مال رقص اژدهایان بود.مثلا بالش آتش گرفته بود و همون موقع هم اونیکی اژدها با آتیشش حمله کرده بود.

مگه نباید اژدهاها نسبت به آتش ایمن باشن یعنی نسوز باشن؟پس چرا توی جنگها یک اژدها توسط یه اژدهای دیگه آتش زده میشه و میمیره؟من فکر میکردم پوست اژدها نسوزه.

واقعا میخوان راگناروک رو بسازن؟!!!! فکر کنم خیییلییی جالب بشه.حتما کاراکترهای جدیدی رو هم معرفی میکنن.

@کیوان خب این دوتا بستگی داره که داره از دهن کی درمیاد.اینجا جورا متهمه بعد با حق بجانبی میگه you have to... ولی دنی کسیه که بهش خیانت شده پس اگر بگه should have اصلا نمیشه سرزنشش کرد.فکر هم نمیکنم دنی انتظار سر سپردگیه صرف داشته فقط اینو میخواست جورا همون اول اشتباهشو قبول میکرد و بجای توجیه کردن معذرت خواهی میکرد.فکر نمیکنم به این بگن انتظار سرسپردگیه صرف.حق دنی هم بود و انتظار زیادی نبود.

خودتون دارید میگید حمله ی احتمالی!یعنی قصاص قبل از جنایت؟!! من نمیدونم چرا این جمله انقدر برای شما بار منفی داشته!!من هرچقدر میخونمش نمیفهمم چرا از خوندنش انقدر اذیت شدی؟!واقعا حق نداشت؟جورا بجای اینکه بهونه تراشی ریز و درشت و انکار کنه یه کلمه همون اول عذرخواهی میکرد بخاطر کاری که کرده بهتر نبود؟هر کس دیگه هم شاید جای دنی بود همین کار رو میکرد!طرف بجای یه عذرخواهی وایساده بهونه تراشی و توجیه میکنه خودشو! اگر جورا تو عشق و عاشقی انقدر جو گیر نبود که الان دنریس سینه قبرستون خوابیده بود! منم با نظر استاد ایمون درباره ی خوش قلبی دنریس موافقم.کلا دنریس به نظرم شخصیتیه که اگر چهارتا آدم درست حسابی دورو برشو بگیرن خیلی پیشرفت میکنه چون زمینه ش رو داره.ولی خب هیچ کس نیست.یه باریستانه که چهار کلام حرف میخواد بزنه جون آدم رو میگیره و خودش هم زیاد نمیتونه مشاوره بده مگه اینکه بگه اگر فلان پادشاه الان بود الان اینکارو میکرد یا نه. یکی هم جورا که اگر میتونست خودشو جمع کنه الان وضعیتش این نبود که توی تبعید باشه.نتونسته مال و اموال خودشو نگه داره حالا میخواد تو پس گرفتن یه پادشاهی کمک کنه.اصلا بدرد مشاوره نمیخوره فقط برای جنگیدن خوبه. یه چند نفر آدم چاپلوس هم که توی میرین دورشو گرفتن. درباره ی غیر انعطاف پذیر بودن ند هم باید بگم نه تنها خودش غیر انعطاف پذیر.حتی این موضوع رو به بچه هاش هم آموزش داده.

پایانش که واقعا ناگوار و تلخه.

من که خیلی از فیلمهایی که از روی کمیک بوکها میسازن خوشم میاد. امیدوارم اگه میخوان دردویل رو بسازن مثل نسخه ای که بن افلک بازی کرده بود ضعیف نشه. کلا فیلم ضعیفی بود بازیگرش هم به نظرم بدرد این نقش نمیخورد.الانم که داره نقش بت منو بازی میکنه.کلا استایلش به ابر قهرمان نمیخوره. من فکر میکردم civil war قراره توی captain america 3 رقم بخوره.فکر نکنم تو avengers2 اتفاق بیفته! فلش رو که الان داره سریالش رو میده ولی من انتظار دیگه ای از بازیگرها داشتم مثلا اصلا فلش رو این شکلی تصور نمیکردم و یا بقیه ی بازیگرارو. درباره ی حذف کاراکترها و تغییر داستان اگر داستانشو درست تغییر بدن آدم دلش نمیسوزه ولی وقتی که اینا تغییرش میدن انواع bug و سوتی رو میشه تو داستان دید که آدم رو اذیت میکنه که البته جای تعجب هم نداره نویسنده کتاب حدود 20 ساله داره روی کتاب کار میکنه با اینهمه ریزه کاره و کلی بهش فکر کرده مسلما اینا بخوان تغییر بدن زیاد جالب در نمیاد. راستی من نمیدونم مردم از این ومپایر دایریز خسته نشدن هنوز هی سیزن جدید میسازن؟cw به یه فیلمی گیر میده دیگه ول کنش نیست. outlander من فکر میکنم فقط بتونه یه قشر خاصی از مخاطبها رو جذب کنه من که اصلا خوشم نیومد.

ویکتاریون آخه خیلی هم توهمیه یه جوری میگه یعنی من فصلهای ویکتاریونو میخونم و این تفکراتشو میخونم دلم میخواد اونجا بودمو مسمومش میکردم! یا یه مرد بی چهره بودن هدیییییه رو بهش تقدیم میکردم.

این دیگه خیلی یعنی این وسط یکیشون باید سنت شکنی کنه و بشه villain داستان؟ دقیق موضوعش یادم نیست ولی دولت دستور میده که همه ی ابر قهرمانها باید هویتشون مشخص بشه و همه بشناسنشون ولی یه عده مخالفت میکنن که دو گروه میشن که لیدر هاشونم میشن آیرون من و captain.که آیرون طرفدار دولته و captain طرفدار اونایی که نمیخوان هویت واقعیشون لو بره و جنگ سختی بینشون در میگیره و کلی هم کاراکتر داره و به نظرم اگر بخوان بسازنش همین که تعداد زیادی ابر قهرمان درش حضور دارن خودش باعث فروش بالای فیلم میشه.

دوستان نظرتون راجع به ویکتاریون گریجوی چیه؟ با توجه به چیزهایی که تو کتاب 5 خوندم به نظر من انسان احمقیه و تا حدی هم واقع بین نیست.فقط بدرد جنگیدن میخوره.