رفتن به مطلب

برندون معمار

اعضا
  • تعداد ارسال ها

    427
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های برندون معمار

  1. ریگار دوباره از فرصت سوء استفاده نکن از یه مرد چه انتظاری داری؟از یه آدمی که الگوی شرافته چه انتظاری داری؟انتظار داری کاری کنه که خودش قبول نداره؟اگه ند اینکارو میکرد دیگه ند استارک نبود.دیگه پدر راب استارک نبود.آره ادارد مرد سیاست نبود.اما احمق نبود.لطفا دیگه این واژه رو در مورد ند به کار نبردید
  2. به Winterfell:پس این یکی رو داشته باش: "He named you Protector of the Realm." – Renly Baratheon "He did." – Eddard Stark " Give me an hour and I could put a hundred swords at your command." – Renly Baratheon "And what should I do with a hundred swords?" – Eddard Stark "Strike! Tonight, while the castle sleeps. We must get Joffrey away from his mother and into our custody. Protector of the Realm or no, he who holds the king holds the kingdom. Every moment you delay gives Cersei another moment to prepare. By the time Robert dies it will be too late for the both of us." – Renly Baratheon رنلی:او (برادرم) شما رو محافظ اعلام کرده؟ ند:بله رنلی:بهم یک ساعت فرصت بدید تا صد سرباز در اختیارتون بگذارم. ند:و با صد سرباز قراره چکار کنم؟ رنلی:حمله کنید! همین حالا که قلعه خوابه.باید جافري رو از مادرش دور کنیم و در اختیار خودمون نگهش داریم. محافظ باشید یا نباشید، کسی که پادشاه رو در اختیار داره صاحب اختیار مملکته.هر لحظهاي که شما تعلل میکنید، به سرسی فرصت بیشتري براي تدارك میدید. تا زمان مرگ رابرت شاید خیلی دیر شده باشه... براي هر دوی ما!
  3. برندون معمار

    ::.::.:: تاپیک کل کل خاندان های وستروس ::.::.::

    دقیقا نخستین و آخرین داره تایوین جانپیور بلاد که میگن همینه دیگه مگه اینکه آریا و برن؟تایوین عزیز این دو تا جزئی از خاندان استارک هستند.به اینها جان و ریکان رو هم اضافه کن.میبینی که به جز ریکان که هنوز خیلی بچه ست بقیه شون جزو پر رنگ ترین شخصیت های داستانن.این 3 تا رو حالا حالاها باید تو داستان تحمل کنین.البته به نظرم بیشتر از همه باید از آریا بترسید.این دختر بچه بدجوری هوای انتقام تو سرشه.خصوصا شخص شخیص شما و دختر خرابتون
  4. NEVER FORGET who you are.for surely the world wont.MAKE IT YOUR STRENGTH.then it can never be your weakness.ARMOR YOURSELF in it,and it will never be used to hurt you. هرگز فراموش نکن چه کسی هستی، چون مطمئناً دنیا فراموش نمیکنه. اونو نقطه ي قوت خودت بکن. اون وقت نمیتونه عامل ضعف تو باشه. اونو مثل زره بپوش تا نشه براي صدمه زدن به تو ازش استفاده کرد. تیریون لنیستر
  5. برندون معمار

    ::.::.:: تاپیک کل کل خاندان های وستروس ::.::.::

    میبینی تالیسا؟اینا ند و راب رو کشتن بازم از استارکا وحشت دارنانقدری که نشستن پشت سر یه بچه حرف در میارن. ریگار جان شما زیاد نگران نسل ما نباش.خدا رو شکر هنوز هستن کسایی که نسل استارکا رو زنده نگه دارن.این استارکا خون نخستین انسان ها تو رگشونه.به این راحتیا میدونو خالی نمیکنن.
  6. برندون معمار

    نظر سنجی شماره 10 : در صورت حضور در دنیای نغمه یخ و آتش ...

    samiano:خیلی طبیعیه.جیمی از نظر مهارت جنگی قابل قبوله اما در اون حد نیست که با یه دست بتونه کار دو دست رو انجام بده.اصلا وقتی گزینه های دو دست دار{:دی} وجود دارن،چه احتیاجی به یه دسته؟:دی به تالیسا و Winterfell:در شرایط حساس کنونی بهتره با هم دوست باشیم.این اختلافات کوچیک وقتی دشمن بزرگی مثل لنیسترها و تارگرین های قلابی{:دی} داریم،جایز نیست.بذارید وقتی اونها رو سرکوب کردیم سر فرصت میشینیم دور هم در مورد رنلی اختلاط میکنیم
  7. برندون معمار

    ::.::.:: تاپیک کل کل خاندان های وستروس ::.::.::

    ببین چه حرفایی میزنن!!!!خدا رو شکر استارکا خراب نیستن.بیخود تو تخیلاتتون واسه استارکا حرف در نیارین! ریگار جان شما بهتره بیشتر حواست به اون سرسی باشه که هر جوون خوش تیپی رو میبینه چراغ سبز نشون میده!:دی اصلا آدم بچه نداشته باشه بهتر از اون بچه های معلوم الحال سرسیه:دی
  8. برندون معمار

    ::.::.:: تاپیک کل کل خاندان های وستروس ::.::.::

    نه منظورم خود عروسی نیست ، منظورم صحنه تلخ و تاثیر گذاری مثل عروسی خونینه . یعنی این که جان و برن انقدر طرفدار دارن که مارتین با توجه به علایق اونا ، بتونه با کشتن این دوتا ، دوباره حال خیلی ها رو بگیره . انشا ااااالله ! به برندون : من که میگم آخر سر همین ریکان از استارک ها میمونه . برن هم شاید ازدواج کنه اما بهت قول میدم توان بچه دار شدن نداره ! کمرش شکسته ! پس نمیتونه ... اصرار نکن :دی مارتین سر قضیه عروسی خونین یکی به خواننده هاش بدهکار شده.به نظرم فقط با کشتن سرسی و تایوین میتونه دل خواننده هاش رو دوباره به دست بیاره.در ضمن من اگه جای مارتین بودم دیگه جرات نمیکردم یکی دیگه از استارکارو بکشم.اونوقت جون خودمم تو خطر میفتاد!خلاصه اینکه زیاد امیدوار نباش این برن و جان بمیرن.اینا حالا حالاها کار دارن در مورد برن:در مورد این مسائل نمیتونی خیلی قاطع نظر بدی.کسی چه میدونه؟شایدم بتونه
  9. برندون معمار

    ::.::.:: تاپیک کل کل خاندان های وستروس ::.::.::

    از خاندان استارک هنوز یه ریکان هم باقی مونده که بتونه نسل رو حفظ کنه. در مورد برن هم هنوز هیچی معلوم نیست.برن با توجه به موقعیت و ویژگی منحصر به فردی که داره اتفاقات زیادی رو رقم خواهد زد.درمورد فرهنگ وستروس هم هیچ کس نمیتونه نظر قطعی بده. ریگار:
  10. برندون معمار

    خودتان را معرفی کنید .

    اسمایل خود شیفتگی؟آقا شما اعتماد به نفست سقف رو سوراخ کرده الان یه پیشنهادی دارم.زیاد رو ریگار حساب باز نکنید.خرجش فقط یه رابرت براتیونه تایوین جان حالا شما لازم نیست اون ماجرای تلخ رو واسه من یادآوری کنی به اندازه کافی سر اون قضیه خون دل خوردم.موسس نیستی که حالمو بفهمی:دی در مورد تیان که خدا رو شکر فعلا نفرینمون بدجوری کارساز بوده.ایشالا به حق هفت اون بولتون های بی همه چیزم بزودی به سزای اعمالشون میرسن. دوستان فک کنم بهتره بریم بحثامون رو تو یه تاپیک دیگه انجام بدیم اینجا جاش نیست
  11. برندون معمار

    نظر سنجی شماره 10 : در صورت حضور در دنیای نغمه یخ و آتش ...

    خب یکم دیر شده اما نظرمو میگم سر باریستان سلمی:به این کاراکتر خیلی احترام میذارم.از نظر سنی و تجربه داشتن به پختگی قابل توجهی رسیده.بارها و بارها خودش رو ثابت کرده.اما باید قبول کنیم سن و سالش واسه محافظ شدن یه مقداری زیاده.و گرنه بدون شک گزینه اولم میشد.پس فقط بهش احترام میذارم گرگور گلکان (کوه):Next جیمی لنیستر:با توجه به مهارت قابل توجهی که در شمشیر زنی داره و بعلاوه نیروی جوونیش واقعا گزینه قابل قبولیه.حالا تازه این رو هم بهش اضافه کنید که از خاندان قدرتمند لنیسترها هم هست.ای کاش یه دستش از کار نمی افتاد و گرنه قطعا انتخابش میکردم. برین از تارت:شخصیت دوست داشتنی ایه.اما دنیای وستروس یه مقداری واسه خانوم ها اون هم توی این جایگاه زیادی خشنه.بعلاوه برین یک بار نشون داد که توانایی این کار رو نداره.قلبش برای محافظ شدن زیادی بزرگ و مهربونه. سر لوراس تایرل:این انتخاب منه.هم مهارت قابل قبولی داره.هم جوونه.و هم از خاندان قدرتمندی مثل های گاردنه(اصلا به زیبایی ظاهریش نظری ندارم:دی).یه جورایی تو انتخاب بین این و جیمی لنیستر به شک افتادم.اما بعد از حادثه ای که برای جیمی افتاد جا برای لوراس باز شد. داریو ناهاریس:متاسفانه به زیبایی و خوش اندامی دنریس نیستم که بتونم با یه ابرو وفاداریش رو بدست بیارم.آدمی که به همین راحتی و بدون هیچ دلیل محکمی دو تا از هم نوعاش رو بخاطر یه بانوی زیبارو میکشه اصلا قابل اعتماد نیست. جورا مورمونت:بعنوان یک مرد با تجربه قبولش دارم.اما اونقدر از نظر قدرت بدنی و شمشیر زنی در مراتب بالایی نمیبینمش. گری ورم (فرمانده آنسیولیدها):کلا من اگه طرف مقابلم رو نشناسم نمیتونم بهش اعتماد کنم.بعید میدونم به راحتی بتونم وفاداری این رو تضمین کنم.پس خط میخوره. بران از بلک واتر (محافظ تیریون):این یکی بویی از وفاداری نبرده.به تنها چیزی که وفاداره پوله.میترسم از اینکه محافظم بشه و دشمنم خاندان لنیستر یا های گاردنی ها باشن.فک کنم فاتحه م خونده س سندور گلکان (تازی):شاید باور کردنی نباشه.اما من دوسش دارم.قطعا گزینه خوبیه.فقط یه نقطه ضعف بزرگ داره و اون هم آتشه.متاسفم سندور.نمیتونم انتخابت کنم اگر امکانش بود که از بین مرده ها و زنده ها یک نفر رو انتخاب میکردم قطعا انتخابم کسی نبود جز:بلادریون
  12. برندون معمار

    ::.::.:: تاپیک کل کل خاندان های وستروس ::.::.::

    ماجرای مارتین و استارکا این بیت شعره: هر که در این بزم مقرب تر است/جام بلا بیشترش میدهیم البته هنوز داستان ادامه داره.بدون شک جان اسنو و برن حرفای خیلی زیادی واسه گفتن دارند.
  13. برندون معمار

    خودتان را معرفی کنید .

    مدرک نمیخواد بانو.هنوزم فریاد رنلی رنلی این ریگار گوش آسمون رو کر کرده.من میگم بیاید دست به کار شیم این نقاب خوش رنگ و لعاب ریگار رو از صورتش برداریم تا اون روی لنیستریش نمایان بشه پ.ن به ریگار:من تو تمام این مدت مشغول بازسازی قسمت هایی از دیوار بودم
  14. برندون معمار

    خودتان را معرفی کنید .

    من هر چی صبر پیشه میکنم،فایده ای نداره!این لنیسترا دارن روز به روز زیادتر و زیادتر میشن.همون یه دونه تایوین واسه کل وستروس بسه..خدا به داد برسه اینجا دو تا داریم خوش آمد میگم به همه تازه واردای جدید.اعم از دوست و دشمن{!}.متن خوش آمد بدین شرح است: بدانید و آگاه باشید در این قلمرو هر آنکس که تازه وارد شود میهمان ضیافتی در تالارهای عظیم وینترفل خواهد بود.شما افتخار حضور در سرسرای باشکوهی خواهید بود درحالیکه میزبانتان برندون استارک کبیر :دی است.بخورید و بنوشید و تا میتوانید بر لنیسترها لعن و نفرین نثار کنید. پ.ن:من موندم این ریگار چجوریه که انقد مخالف براتیون هاست.حالا خوبه براتیون ها یه رگشون تارگرینیه.
  15. برندون معمار

    بحث های اپیزودیک فصل سوم

    دقیقا موافقم که نتیجه مثبتی نداشت! اگه ادمیور از همون اول مخالفت میکرد هیچ وقت راب و مادرش کتلین اونطوری سلاخی نمیشدن.اونوقت شما ادمیور رو تحسین میکردین؟قطعا پاسخ منفیه و اونوقت باز هم بهش القاب جدیدی میدادین:دی پس به صرف اینکه نتیجه این تصمیم در نهایت چی شده نمیشه مقصر رو ادمیور بنامیم.کاش راب کاراستارک رو نمیکشت اونوقت دیگه این اتفاقات نمیفتاد
  16. برندون معمار

    بحث های اپیزودیک فصل سوم

    بی انصافیه اگه اینجوری به قضیه نگاه کنیم.درسته ادمیور خیلی باهوش نیست اما واقعا کار کوچیکی نکرد.خود راب هم بخاطر همین موضوع خیلی ازش راضی بود.
  17. برندون معمار

    رنلی براتیون . دوستداران و دشمنان

    تقصیر ریگاره...ما رو دوبار قلقلک داد با نظر ریگار موافقم.بستن راه آذوقه خیلی ایده ی خوبی بود.داشتن روحیه در جنگ یکی از مهمترین مسائله.و گرفتن روحیه از سپاه یعنی بزرگترین برگ برنده.با بستن راه آذوقه به مردم فشار وارد میشد و همزمان شایعه ی نزدیک شدن سپاهی عظیم و 100 هزار نفره هول و هراس بزرگی رو در دل مردم ایجاد میکرد.حساب کنید مردم دارن از گشنگی میمیرن و منتظرن تا یه سپاه بهشون حمله کنه.فکر میکنید چقدر میتونستن زیر این فشار تاب بیارن؟...اگر اون جادوی سیاه استنیس به کار نمیومد و همه چی طبق برنامه پیش میرفت رنلی برای گرفتن رد کیپ خیلی کار سختی پیش رو نداشت.چون باید با سپاهی میجنگید که مدتها در مضیغه بودن و دلهاشون پر از هراسه!
  18. برندون معمار

    رنلی براتیون . دوستداران و دشمنان

    دقیقا همینطوره که میگید.بازم این لیانا استارک پست جالبی زد.خیلی قشنگ همه چی رو گفت! همونطور که گفته شد توی این تاپیک همه مسائل شکافته شد،بررسی شد.تفکرات غلط برطرف شد.اما نظرها کمی بوی شخصی میده که فک نمیکنم بشه تغییری توشون داد.خلاصه اینکه با وجود اینکه خیلی دیر به بحثتون اضافه شدم اما تو یه پست جبران کردم و کلی هم استفاده بردم. بازم ازین تاپیکا بزنید ما هم استفاده ببریم
  19. برندون معمار

    شعار خاندان Stark ، شاید رمزآلود ترین

    شدیدا با این نظر که وینترفل در سریال اصلا خوب ساخته نشده موافقم.اصلا وقتی برای اولین بار شروع به دیدن سریال کردم بدجوری خورد تو ذوقم.قلعه ی وینترفل باید نشانه ای از استادی برندون معمار میبود.اما توی سریال یه قلعه ی معمولی بود که کفشو با کاه! پر کردن! اینهمه تو کتاب میگه که معماری دقیقی توی ساخت وینترفل استفاده شده که آبهای گرم از بین دیوارها عبور کنه تا مردم داخل قلعه از گرمای اون لذت ببرن و کلی چیز دیگه...اصلا دیده نشد!
  20. برندون معمار

    شعار خاندان Stark ، شاید رمزآلود ترین

    بحث بسیار جالبیه.بسی جای برندون معمار خالی به نظر میرسه نظر من در مورد شعار استارک ها:من نمه هایی از نوعی تهدید رو توی این شعار حس میکنم.اینکه همیشه یاد مردم بمونه زمستان و سرما چقدر میتونه وحشتناک باشه.و حال اونکه بعد از رفتن آدرها به آنسوی دیوار؛بر زبان آوردن واژه ی زمستان یاد آور تنها یک خاندان در وستروس است و اون هم استارک ها هستند..همین موضوع بصورت ناخودآگاه باعث میشه استارک ها هم قدرتمند به نظر بیان. البته به نظرم با گفتن این موضوع دارن یه طعنه ای هم به دیوار و سازنده ی اون میزنن(خودمو میگم:دی)و یادآور میشن که تنها استارک ها هستند که میتونند در مقابل اونها تاب بیارن. خداییش خیلی شعار شیکی هم هست الان که پست مانوئل رو دوباره خوندم به نظرم اومد که یه جورایی شبیهش نوشتم.اما واقعا اینجوری فک میکردم
  21. برندون معمار

    رنلی براتیون . دوستداران و دشمنان

    Winterfell عزیز چه تاپیک جالبی زدی.کلی ازین حرفا تو گلومون گیر کرده فقط یه چیزی الان شما این همه حرف زدید.من از همون اولشو میخونم و جواب میدم..پور برندون معمار! نظر خودم در مورد رنلی:بحث ها در مورد رنلی رو در دو بخش خلاصه میکنم(خدای من خلاصش شده اینقدر.مفصل مینوشتم چی میشد؟ ) بخش اول:نظر شخصی خودم در مورد رنلی:من رنلی رو توی داداشای براتیون از همه بیشتر دوست داشتم و از همه هم مناسب تر برای پادشاهی میدونستمش.اما روزگاره دیگه..نشد که بشه!راستشم بگم خیلی از مردنش ناراحت نشدم:دی بخش دوم:بحث اینکه اصلا کی لایق پادشاهی بود.اگر از دید کلی نگاه کنم یعنی رابرت،استنیس و رنلی رو روی صندلی بنشونیم و بخوام یکیشون رو انتخاب کنم با توجه به اتفاقاتی که افتاده رنلی رو انتخاب میکردم.با توجه به شرایطی که داشت واقعا از همه مناسب تر هم بود.هم محبوب بود هم عاقل بود و هم جوون!هم حمایت بزرگترین و قوی ترین خاندان وستروس رو در چنته داشت و هم سالها در شورای پادشاهی بود و این باعث میشد که کاملا در امور مملکتی تبحر داشته باشه و با چم و خم روزگار و سیاست آشنا باشه. اما اگر قرار بود پادشاهی به ارث برسه{!} باید قبول کنیم که استنیس محق تر بود.بالاخره با توجه به پیشینه ای که در امر به تاج رسیدن رابرت داشت و اینکه برادر بزرگتر بود،خب حقش بود که اون پادشاه بشه.اما مگه قراره پادشاهی به ارث برسه؟!پادشاهی لیاقت میخواد که رابرت نشون داد لیاقتش رو نداشت و استنیس هم ثابت کرد که از پادشاهی فقط بلده زور بگه و خودشو و گذشتشو فراموش کنه و حتی دینشو عوض کنه...تازه از اون بدتر هم اینکه بعد از کشتن رنلی اون سپاه عظیمش رو به فنا داد و به اون شکل فجیع مغلوب میدون شد!پادشاهی محبوبیت میخواد.پادشاهی تجربه کار تو سیاست میخواد.پادشاهی پشتیبان میخواد.البته رنلی هم حماقت بزرگی کرد که زمان با ارزشی رو صرف مسابقه و اینا کرد.میتونست از گوهر زمان بهترین استفاده رو ببره. قبول دارم اگر استنیس کمی در نظر رابرت محبوب تر بود و پیشش توی شورا میموند میتونست اتفاقات دیگه ای رقم بخوره.رابرت با فرستادن استنیس به درگون استون یه جورایی مهر تبعید رو بر پیشانی استنیس زد.قبول دارم دنیا با استنیس خوب برخورد نکرد اما استنیس هم نشون داد حقش بوده!به 2 دلیل آوردن ملیساندر و دومی هدر دادن ارتش صدهزارنفری های گاردن بعد کشتن رنلی! فکر نمیکنم توی سیاست و پادشاهی فرپلی(اینکه به نفع برادرت بکشی کنار)خیلی جایی داشته باشه.اگه قرار به اخلاق مداری بود گاد آو اخلاق ادارد استارک مرحوم بود.اگر قرار بر به ارث رسیدن پادشاهی بود دنیا هیچ وقت تغییری نمیکرد!اگان فاتح با اون همه عظمت یه غاصب بود.اما غاصبی لایق!غاصب لایق بهتر از پادشاه نالایقه! یه جایی لیانا گفت که تا آخر کتاب دو چیز زیادی از استنیس نمیبینیم.من میگم قبول.اما اگه قراره استنیس رو با رنلی مقایسه کنیم عادلانه تر اینه که رفتارای استنیس رو تا جایی با رنلی مقایسه کنیم که رنلی زنده بود.شاید اگه رنلی زنده میموند کارایی میکرد که از تعجب انگشت به دهان میموندیم.استنیس تا آخر کتاب دو نشون داد که لایق پادشاهی نیست.شاید بعدا بتونه لیاقتشو پیدا کنه.شاید بتونه محبوب بشه.شاید ملیساندر بتونه توجیه مناسبی پیدا کنه.اما برادر کشی اونم در قالب یک روح سیاه...نه...باور کنید درست نبود!یه پادشاه چه چیزی با ارزش تر از حمایت مردمش میتونه داشته باشه؟استنیس دین مردمش رو مثل آب خوردن داد و رفت.فک میکنید مردم میتونستن به راحتی با این موضوع کنار بیان؟!!!! در کل اگه قرار باشه چینش رویایی قدرت در وستروس رو بگم اتحاد ادارد با رنلی رو رویایی ترین حالت ممکن میبین.اما بعد ماجرای مرگ ادارد؛پادشاهی شمال رو به راب میدم و بقیه مملکت رو بدست رنلی! اما در مورد اینکه ریگار گفت کشته شدن رنلی یه باگ محسوب میشه: اصولا توی دنیایی که جادو دخیل باشه چیزی باگ محسوب نمیشه.(یه نگاهی به سریال ومپایر بنداز:دی).اتفاقا همین جادو باعث میشه که این داستان قابل پیش بینی نباشه.آخه کی فکرشو میکرد رنلی بازنده میشه؟من که به اون فصل کتلین-رنلی-استنیس رسیده بودم با خودم فک میکردم این استنیس جلبک{!} چه اعتماد به نفس کاذبی داره.اینهمه قوا رو نمیبینه و دل و دینشو داده دست اون جونور قرمز پوش! اما در مورد صحبتی که شوالیه ی عزیزمون در مورد رنلی فرمودن: بحث تیز بینی یه چیزه و بحث فهمیدن اون رابطه یه چیز دیگه.همونجور که مطلعی ادارد استارک بعد اینکه نامه ی لایسا رو خوند اونهمه طول کشید تا موضوع رو متوجه شه.حالا حساب کن نشستی تو شورا و اطرافت کسایی مثل واریس و لیتل فینگرن نشستن،داری در مورد مسائل مملکت تصمیم میگیری و گندایی که رابرت زده رو جمع میکنی.اصولا نگه داشتن اون مملکت از هر جنگی سخت تره.حالا اصلا به این دقت کن دووم آوردن تو شورا اونم پیش دو تا از مارمولک ترین موجودات هستی کار هر کسی نیست.(رنلی عجب موجودی بوده الان که مینویسم بیشتر ازش خوشم اومد:دی)پس با این تفاسیر فک میکنم صلاحیت سیاسی رنلی ثابت شده ست. اما استنیس هم از روی ذکاوتش نفهمید.ذکاوت و هوش و زرنگی رو باید به حساب جان ارن بذاریم.استنیس مثل ادارد متوجه موضوع شده بود.خیلی هنر خاصی لازم نداشت! در مورد صحبت مانوئل که گفت وفاداری یاران رنلی واقعی نبود: ببین عزیز شما وقتی نشستی توی یه کشتی که به جایی بری نمیتونی وسطش بگی آقا نگه دار من پیاده میشم.باید تا تهش بری.وقتی قوای های گاردن زره به تن کردند و دست بیعت{!} با رنلی دادن یعنی اومدن توی ماجرای دعوا سر پادشاهی.بعد اینکه رنلی مرد دو تا راه داشتن(حساب کن کشتی سوراخ شده)یا برگردن به های گاردن یا به نیروهای دیگه ملحق بشن.اتفاقا ملحق شدن به لنیستر ها نشونه ایه بر وفاداری به رنلی.چون اینجوری به دو تا هدف میرسن.اولا که به دربار میرسن و دوما که انتقام رنلی رو میگیرن! در باب شاهکار سریال در مورد روابط رنلی و لوراس: من یه چیزی تو کتم نمیره.یه همچین قضیه ای رو وارد داستان کردن اونم در حضور مارتین یکم عجیب نیست؟آخه چجوری مارتین تونسته با این قضیه کنار بیاد؟!!!! البته یادمه که این علاقه داشتن زیاد و این حرفا رو توی مجموعه هری پاتر هم داشتیم.دامبلدور و یادتون میاد و اون جادوگری که در نهایت کشتش؟بعد ها در مصاحبه ای از خود رولینگ خوندم که آره این دو تا ازونا بودن...بروکبک و این قضایا کاملا بی ربط به رنلی: اصلا بدجوری حرصم میگیره وقتی فک میکنم اینا دارن تو وستروس همدیگه رو قتل عام میکنن و دشمن اصلی اونطرف دیوار داره گام به گام بهشون نزدیک تر میشه. در نهایت لازمه میدونم بگم پست های لیانا استارک واقعا عالی بودن.یه منطق جالبی تو نثرت هست که آدمو تحت تاثیر قرار میده.
  22. برندون معمار

    خودتان را معرفی کنید .

    سلام و خوش آمدی سرد(!) خدمت همه وستروسی های عزیز به همه ی تازه وارد ها به ترتیب:ICE-brpalove-Petyr Baelish-PD.Stark-R-FAARAZON-Winterfell-Cersei Lannister یه سلام سرد و استخون سوز میگم.امیدوارم این سرما رو تا مغز استخونتون حس کنید. آرزو میکنم گرمای وستروس رو توی قلباتون حس کنید.چون بد زمستونی انتظارمونو میکشه! پی نوشت 1:خدمت همه آردایی ها ارادت پی نوشت 2:جا داره از همه ی دوستداران جان اسنو تشکر کنم و از بی محلان به دنریس حمایت خودم رو اعلام کنم:دی
  23. برندون معمار

    نظرسنجی شماره 7: در روایت داستان نغمه یخ و آتش تا اوایل ...

    من جان رو انتخاب کردم.به دو دلیل.دلیل اول اینه که برای من مهم ترین مسئله،مسئله ی اونسوی دیواره و همه ی اختلافات وستروس در مقابل خطری که تهدیدشون میکنه پشیزی محسوب نمیشن.علاوه بر این ترجیه میدم از جاهای مرموز و ناشناخته سر دربیارم تا اینکه از روابط کثیف بین شورای پادشاهی بدونم(حرصم میگیره).دلیل دیگه هم علاقه ی شدید من به کاراکتر جان اسنوئه که محبوبترین شخصیت در نظر منه. انتخاب دومم تیریونه.این شخصیت فوق العاده ست.خیلی زیرک زرنگ و شوخ به نظر میرسه.تصمیمات بسیار جالبی میگیره.از طرز فکرش خوشم میاد و کاملا در بطن قسمت های مهم داستانه.همه ی اینا باعث میشه که تیریون و اتفاقاتی که براش میفته-علی الخصوص پس از ماجرای کتلین و لایسا-برام مهم جلوه کنن.در ضمن رفتار این شخصیت قابل پیش بینی نیست.درسته خیلی به اخلاقیات اهمیت میده اما خیلی جاها اهداف خودش رو مقدم بر هر چیزی میدونه. گزینه سوم آریاست.علاوه بر علاقه ای که بهش دارم شخصیت آریا توی کتاب به خصوص در کتاب دوم خیلی خوب تصویر شده.و حس ماجراجویی جالبی برای آدم بوجود میاره.من احساس میکردم که خودم جای آریا قدم میزنم فرار میکنم دستگیر میشم ووو... فصل های سرآغاز اولویت بعدی منه.شالوده ی کتاب در همون فصل اول بیان میشه.مقدمه کتاب اول رو خیلی دوست دارم. ولی بدترین فصل خصوصا تو کتاب دوم برام فصل های دنریس بود.اصلا عذابی بود تموم نشدنی.با اینکه با دنریس مشکلی ندارم اما اصلا تحمل فصل هاش رو نداشتم.تغییر موضع از فصل جان به دنریس مثل این میمونه که سر ظهر تابستون از زیر باد کولر بلند شی بری زیر آفتاب بشینی و یه پلیور تنت کنی حالا که بحث به اینجا کشیده میخوام یه چیز دیگه هم بگم.به نظرم یکی از مهمترین نقاط قوت داستانهای مارتین همین نوع ادبیاتش و نوع روایتشه.اینکه فصل های کتاب با نام شخصیت ها باشه به دو نکته کمک قابل توجهی میکنه.یک اینکه داستان به هیچ وجه لو نمیره.چون با خوندن نام یه شخصیت نمیفهمی قراره چه اتفاقی بیفته.دوم هم اینکه اگر روایت مثل داستانهای دیگه انجام میشد نهایتا یشه با یک یا دو شخصیت همزاد پنداری کرد.اما این نوع نگارش باعث میشه حتی از دیدگاه منفورترین شخصیت هم آگاه بشی و به این نتیجه برسی واقعا اونقدرها هم منفور نیست و شاید خودمون هم تو اون شرایط همون تصمیمات رو لحاظ میکردیم.به نظرم این نوع روایت توی خاکستری شدن شخصیت هاش به شدت نقش داره.روایت از دید 1 نفر در کل کتاب شخصیت های منفی رو بشدت سیاه جلوه میده.
  24. برندون معمار

    تالار تشریفات

    منم به نوبه ی خودم به کینگ رابرت عزیز تبریک میگم.بعد از فعالیت مثبتی که توی ترجمه ی مقالات داشتی لازم بود ازت قدردانی بشه.امیدوارم بتونی مقامت رو بالا ببری و به شوالیه راضی نشی. البته امیدوارم بقیه بچه ها هم تلاش کنند و زودتر رتبه بگیرن.الان پادشاه دست و دلبازه با یکم فعالیت میتونید زود ازش رتبه بگیرین..البته شیرینی بچه های شورای کوچیک یادتون نره ها
  25. برندون معمار

    مشکلات سایت اصلی

    بازم امتحان کردم وقتی که کلیک میکنم ، پنجره download manager باز میشه.وقتی که روی دانلود کلیک میکنم این پیام میاد: connection has been closed by server تالیسای عزیز منم چک کردم.هیچ مشکلی نداشت.نه کتاب اول و نه کتاب دوم!
×