renly baratheon

برادر جان چند تا سوال واسم پیش اومد، حالا که میگید هیچ کدوم از اینا براتون مهم نیست، پس دقیقا چی براتون مهمه؟! یعنی به نظرتون قراره آخر کتاب چه اتفاقی بیفته؟ و فکر میکنین آزور آهایی و پرنس وعده داده شده و نغمه ی آتش و یخ و آدرها و همه این چیزها تو سرانجام کتاب تاثیری ندارند؟! یه سوال دیگه، گزینه 7 رو که محتمل دونستید، به نظرتون این اژدهای یخی قضیه اش چیه؟

این ها می تونن اتفاقی باشن استاد عزیز شاید هم افزایش قدرت ملیساندر و توروس به خاطر ظهور ازور اهای باشه که من معتقدم احتمال زیاد همون استنیسه رالور خدایی نیست که قدرتش رو از چند تا اژدها وام بگیره اگه یادت باشه تو کتاب دوم تو کارث کوایته این رو به دنریس گفت. گفت (نقل به مضمون) از موقعی که اژدهاهای تو به دنیا اومدن جادو دوباره جان گرفته و تو کل دنیا قدرت جادو بیشتر شده. تو آشایی جادوگرها کارهایی میتونن انجام بدن که تا الان سال ها بود موفق به انجامشون نمیشدن. بعد همون جا چندتا دوره گرد رو بهش نشون میده و میگه اینا تا پارسال کار خاصی ازشون برنمیومد، اما حالا که اژدهاهای تو متولد شدن اینا میتونن کارهایی بکنن که ازجادوی واقعی نشات گرفته. حالا ملیساندره نه، اما خود توروس هم یه جایی گفت که تا الان هر کاری میکرده حقه و شعبده بوده (مثل شمشیرش) اما تو یک سال اخیر ناگهان قدرت زیادی پیدا کرده و تونسته اون کارها رو انجام بده.

استنیس جان میدونی، من اگه تو این نغمه فقط و فقط از یک چیز مطمئن باشم، اون اینه که شما یقینا آزور آهایی نیستید!

عجب نظرسنجی جالب و خلاقانه ای! دست طراحش درد نکنه! گزینه ها به ترتیب نظر من: 1- نبرد بین رلور؛خداوندگار نور و آدر بزرگ: چون به قول سامیانو این گزینه جامع ترین جوابه و سایر تئوری ها میتونن زیر مجموعه اش باشن! یادمون هست که اولین چپتر کتاب با آدرها شروع شد، و همواره به نظر میرسه آدرها مهم ترین قسمت داستان هستند که مورد کم توجهی ساکنان وستروس قرار میگیرن. پس یه کفه این ترازو حتما آدرها هستند! 2-نبرد بین اژدهایان دنریس تارگرین با آدر ها: این هم احتمالش زیاده، و با توجه به پاراگراف قبل از نظر من در رتبه دوم قرار میگیره! بلاخره قراره این اژدهایان یه نقشی تو داستان داشته باشن دیگه! تا آخرش اگه بخوان فقط شهر آتیش بزنن و بچه مردم رو بخورن که مسخره میشه! 3-اتحاد خاندان تارگرین و استارک در مقابل آدرها: که خیلی هم با احتمال قبلی تناقض نداره! یعنی میتونن هر دو با هم اتفاق بیفتن! از اون ور برن قراره یه کارایی بکنه از این ور اژدهاهای دنریس وسط هم که جان که معلوم نیست کدوم طرفیه! 4- اشاره به فرزند احتمالی ریگار تارگرین و لیانا استارک: خب این تئوری پیوند یخ و آتش جالبه، اما همون طور که کینگ رابرت گفت، تو رویای دنریس تو خونه نامیرایان ریگار گفت اگان نغمه یخ و آتشه نه جان! با وجود این که قضیه مشکوک به نظر میرسه هنوز باید صبر کنیم تا بفهمیم منظور ریگار از این حرف چی بوده و همچنین این قضیه سه سر اژدها چیه! 5- دیگر: تالیسا درست میگه، اصلا از این مارتین بعید نیست که کل این مدت سر کارمون گذاشته باشه! عادتشه خب! 6- نبرد میان اژدهایان یخی و اژدهایان آتشین: خیلی احتمالش کمه. البته درباره اژدهای یخی یه حدس های اسپویل داری میشه زد، اما حتی اگه اون حدس ها و پیش بینی ها به حقیقت بپیوندند هم بعید میدونم این اژدهای یخی احتمالی با آتشینه بجنگه! 7- چرخه مداوم تابستان و زمستان در وستروس: این فصل های عجیب وستروس ممکنه ارتباطی به قضیه نغمه و همچنین آدرها داشته باشند، اما بعید میدونم صرفا این تغییر فصل ها دلیل این نامگذاری باشه! 8- نبرد بین بازماندگان تارگرین و بازماندگان استارک: با وجود این که بعضی از خوانندگان احتمالش رو میدن اما من کلا بعید میدونم این مورد رو. تصورم بیشتر اتحاد این دو هست تا نبردشون!

نه این طوری هم نیست که هیچ خاندانی اگان نداشته باشن. ممکنه یه عده واسه خودشیرینی پیش شاه هم که شده این اسم رو رو بچه هاشون بذارن. مثلا تو خاندان فری فکر کنم دو سه تا اگان داشته باشیم. یکیشون هم همین دیوونه هه بود که کتلی خدمتش رسید. (جینگل بل منظورمه)

آره همونه.

خخخخخخخخ!

من قبلا هم این رو تو نظرسنجی ویکی گفتم، لزومی نداره یه مصوت ترکیبی همه جا یه جور تلفظ شه. مثلا در مورد ea ما reach رو ریچ، search رو سرچ، و Heart رو هارت تلفظ میکنیم، یه واج و سه تلفظ! از طرفی اگه بخوایم همه یکسان باشه باید aegon رو ایگان و daenerys رو دینریس بنویسیم، پس چرا اونارو اگان و دنریس مینویسیم؟ چون درست تره یا چون بیشتر جا افتاده؟ پس به نظر من لزومی نداره که همه این ها رو یه جور تلفظ کنیم، و میشه واسه هر کدوم تلفظی که از نظرمون درست تر و روون تر هست و یا اونی که بیشتر جا افتاده رو انتخاب کنیم. (مثل کاری که در مورد اگان و دنریس کردیم) حالا نظر من درباره این اسم ها: ریگار، میگور، راینیس، رایلا، دایمون، الینا، نایریس، جیهیریس

آب چی اینا که از داستان حذف هم کردن تازه با این 10 اپیزودی که برای هر فصل دارن دیگه جایی واسه آب نمیمونه خب همین دیگه، یه سری چیزهای خیلی مهم رو از داستان حذف میکنن بعد در عوض یه سری صحنه های مسخره و لوس و بی ربط بهش اضافه میکنن و بعد یهو میبینی 5قسمت گذشت و هیچ اتفاق خاصی نیفتاد! ریتم فصل سوم به جز دو قسمت آخر کلا خیلی کند بود، واسه همین میگم با همین روند وقایع این فصل های باقی مونده از کتاب سوم تمام فصل چهار رو دربر میگیره و دیگه جایی واسه اضافه شدن اتفاق های کتاب چهارم نمیمونه در نتیجه خبری از دورن و تریستان و میرسلا هم نیست!

بعید میدونم تو این فصل بخوان تریستان و میرسلا و وقایع دورن رو نشون بدن. با این آبی که اینا اینجوری به داستان میبندند به نظرم این فصل سریال فقط تا آخر کتاب 3 رو پوشش بده و وارد 4 نشه.

سلام دوستان، من حین خوندن کتاب نزاع شاهان یه سوال برام پیش اومد: استنیس از کجا فهمید سرسی با جیمی رابطه نامشروع داره؟ تو سریال که نشون داد که لرد ادارد مرحوم بهش نامه نوشت، اما یادمه تو کتاب اول یه جا سرسی گفت کلاغی که داشته نامه رو میبرده رو زدن و نذاشتن نامه به استنیس برسه، و تو کتاب دوم هم جایی که استنیس داره به لردهای وستروس نامه مینویسه نمیگه از کجا به این موضوع پی برده، پس بلاخره چطوری فهمیده؟!!

خبر مهم: (نمیدونستم کجا بذارمش!) کتاب جدید مارتین، پرنسس و ملکه، منتشر شد. این کتاب درباره وقایع پس از مرگ ویسریس اول و جنگ های داخلی موسوم به رقص اژدهایانه. شخصیت های اصلی این کتاب، پرنسس راینیرا، ملکه Alicent Hightower، و شاه اگان دوم هستند. لینک خبر: http://www.westeros.org/ASoWS/News/Entry/A_Glimpse_at_the_Dance_of_the_Dragons لینک preview کتاب: http://www.tor.com/stories/2013/07/dangerous-women-george-r-r-martin-excerpt

آقا این ویکی درست نشد؟ چرا بالا نمیاد؟!

البته ظاهرا قبلا یک بار از مارتین پرسیده شده که آیا تو داستان شخصیت ه.م.ج.ن.س گرا وجود داره یا نه، و مارتین گفته بله وجود داره اما نمیتونم اسمش رو بگم چون واسه کتاب های بعدی اسپویل پیش میاد. حالا مشکل این جاست که تو وستروس دو نفر هستن که مشکوک به همجنس گرایی هستن. یکی رنلی و یکی ، و مارتین مشخص نکرده کدوم! البته از اونجایی که مارتین گفته واسه کتاب های بعدی اسپویل داره در حالی که رنلی مرده و دومی زنده است، احتمال دومی بیشتره. اما در هر حال یکی از این دو تا حتما ه.م.ج.ن.س گران.

راست میگی یادم رفت الان اضافه اش میکنم! واقعا باهات موافقم... یکی از بزرگ ترین ظلم هایی که فیلم به کتاب کرد همین تغییر شخصیت بلک فیش بود... ممنون! آواتار شما هم خیلی قشنگه! چه عجب که پس از مدت ها تصمیم به داشتن آواتار گرفتید! آره این یکی خیلی بهتره، به تصور منم نزدیک تره، تو اون یکی یه جوری بود! البته این عکس اصلی نیست و یخورده خودم ادیتش کردم. سایز بزرگ تر و کامل ترش رو تو تاپیک بار عام گذاشتم اگه خواستید. اینقدر دیگه از خاندان ما بد نگو ریگار جان. درسته داداش جونم کشتت اما خب تو هم کار بدی کردی نامزدشو (حالا چه با اختیار و علاقه خودش چه به زور) دزدیدی! حالا دیگه روی همو ببوسید با هم آشتی کنید! (این است خلق و خوی رنلی! ) البته اینم بگم که ما علاوه بر جد بزرگمون اوریس براتیون، مامان بزرگمون رایلی هم تارگرین بود! (دختر اگان پنجم و خواهر پدربزرگ شما) پس حالا که با هم فامیلیم دیگه دعوا بسه! ممنون! هم بابت آواتار هم تعریفت!

خب به مناسبت 200 تایی شدن پست هایمان، و به بهانه همراهی با این موج تغییر آواتار، ما هم آواتار اینجانب را به همراه امضایمان تغییر میدهیم! امیدواریم که مورد پسند دوستان قرار گیرد! (البته اگر نگیرد هم مهم نیست، مهم نظر خودمان است! )

من خیلی طرفدار خاندان خاصی نیستم، بیشتر ترجیح میدم درباره شخص بحث بشه! چون تو هر خاندانی هم آدمای خوب پیدا میشه هم بد! اما لیست علایق من: از استارک ها ند، آریا، سانسا (درسته ابلهه ولی دوستش دارم!) از تالی ها کتلین و بلک فیش از لنیسترها تیریون و جیمی از براتیون ها رنلی مرحوم! از تایرل ها لیدی اولنا از مارتل ها اوبرین، نایمریا، آریانه از ارن ها شخص خاصی رو نمیشناسم! منقرض شدن کلا انگار! از تارگرین ها دنی (که فعلا تنها عضو زنده شونه!) از مرده هاشون بیلور بریک اسپیر، شاه دایرون دوم، ایمون درگن نایت، ریگار، ... پ.ن: به نظر منم این کم بودن تعداد اعضای خاندان های اشراف زاده وستروس کمی عجیب به نظر میرسه! آخه چطوره که یه خاندان مثل استارک که چند هزار سال قدمت داره الان فقط همین چندتا بچه ازش باقی مونده باشن! (یه نگاهی مثلا به خاندان سلطنتی انگلستان بزنین ببینین چندتان!) حالا ادارد رو میگیم برادرش یکیشون مرده یکی نگهبان شب شده، قبلش چی؟ عمو نداره؟ پدربزرگش خواهر برادر نداشته؟ نسل های قبلی چی؟ هیچ کی از نسل استارک نمونده؟! عجیبه! البته باز هم تایرل ها، لنیستر ها، گریجوی ها و مارتل ها تعدادشون از استارک ها بیشتره، اما ارن ها، براتیون ها و تالی ها هم مثل استارک ها در شرف انقراض اند!

ریگار جان قبول کن سرسی اونقدرها هم فرشته نیست! اونقدرها هم نابغه و اینشتین نیست! درسته استارک ها درجات بالایی از حماقت نشون میدن، ولی سرسی هم دست کمی از اون ها نداره! الانم مملکتو تایوین داره اداره میکنه اگه اون نباشه سرسی تو کمتر از یک سال همه چیزو به گند میکشه! به نظر میرسه تنها زنی که در حال حاضر تو وستروس از سیاست چیزی سرش میشه اولنا تایرله! بقیه همگی تعطیلن!

ریگار جان ادارد نه، برندون! آبرومونو بردی که! :دی اتفاقا منم میخواستم بگم، دقت که کردم دیدم چهره هاشون رو خیلی خوب درآوردی! اولی با یه لبخند و سرزندگی و غرور خاص (دقیقا مطابق توصیفات)، وسطی غم، نا امیدی، بغض و حتی خشم، و آخری کاملا بی روح، سرد، با چشم های خالی، یه مجسمه ی سنگی! ولی در عین حال، با اقتدار و غرور پادشاهان! جدا فوق العاده است! پ.ن: برندون وقتی اعدام شده همش 21 سالش بوده؟! فکر میکردم خیلی بیشتر باشه! نمیدونم چرا سن های وستروس اینجوریه!

واریس: چرا خیلی شبیه هم هستن، من اول فکر کردم برندون و بنجن و اداردن، اما بعد گفتم اینا اختلاف سنی دارن نباید دیگه اینقدرا هم به هم شباهت داشته باشن! ضمن این که سمت راستیه که موهاش سفیده فکر کردم فرق داره! اما به هر حال خیلی خوب کشیدی! مثل 3تای دیگه این یکی هم عالیه!

واریس جان این لینک هایی که از هارن هال و برندون معمار گذاشتی باز نمیشن، نمیدونم حذف شدن یا مشکل دیگه ای دارن! اگه امکانش هست میشه دوباره آپلودشون کنی؟ اینجا برندون استارک منظور برادر ادارده؟ دو نفر دیگه کی هستند؟

اوهوم! اون روز من رو هم خبر کن! پ.ن: آواتار نو مبارک جورامون جان!

درسته حق با شماست. وقتی ابعاد مرورگر کوچک تر میشه اون مشکل پیش میاد. من الان ویکی انگلیس رو هم که نگاه کردم همین مشکل رو اون هم داره، هم واسه این پیج هم پیج های مشابه. اما زیرش یه scroll bar میذاره واسه جا به جا کردنش. البته تو حالت فعلی هم اگه مرورگر کوچک تر بشه باز هم همین مشکل به وجود میاد. البته از قبلیه عرضش باید بیشتر کم بشه تا این اتفاق بیفته!

چه جالب! نمیدونستم که کسی که هیچ کس دوستش نداره محبوب حساب میشه! پس لابد الان والدر فری و روس بولتون محبوب ترین شخصیت های وستروس هستند! خب اگه بیمار روانیه که تنفر نداره! کسی که بیمار روانیه کاراش دست خودش نیست و نمیفهمه چیکار داره میکنه، پس کسی هم سرزنشش نمیکنه. کسی رو باید ازش متنفر بود که سالمه و عاقله و با این حال این جنایت ها رو مرتکب میشه! کسی که مشکل روانی داره که بیماره بنده خدا خب نمیفهمه!