renly baratheon

رابرت عزیز حالا شما از دنریس بدت میاد به کنار، این یورون اگه قدرت دستش بیاد از Great Other هم بدتر میشه! الان هیچ شخصیت زنده ای تو وستروس وجود نداره که شما ازش خوشت بیاد؟ این یورونه به هیچ کی رحم نمیکنه ها! من واقعا فکر نمیکنم دنریس از یورون بدتر باشه! فوقش میشه مثل اگان اول، غاصب و مثل اگان چهارم، نالایق؛ نمیشه آدمکش روانی! بعدشم مطمئنا تلفات جنگ بین دو اژدها سوار نسبت به جنگ بین یه نفر که اژدها داره و بقیه که ندارن خیلی کمتره! میشه مقایسه war of conquest اگان فاتح و dance of dragons اگان سوم و راینریا! وستروس همین الانشم داغون شده به اندازه کافی، اونجوری دیگه به خاک و خون کشیده میشه! من در کل ترجیح میدم یه بلایی سر یورون بیاد و نیست و نابود شه؛ دنریس هم بعد این که اژدهاهاش کلک آدرها رو کندن بره و تو هم اسوس بمونه، دیگه برنگرده وستروس.

این جمله فکر میکنم یه جمله مذهبی باشه واسه مردان آهن و مربوط بشه به خدای غرق شده. به هر حال یکی باید جلوی این اتفاق رو بگیره وگرنه فاجعه میشه!

وای استارک جان این جوری که تو پیش بینی کردی احتمالا کتاب های بعدی میرن تو ژانر Horror و Thriller! واقعا داره ترسناک میشه! نبرد اژدهایان! خدا رحم کنه! از اولشم از این یورون خوشم نمیومد، ولی حالا دیگه با این حرفای شما! ظاهرا یه تخم اژدها هم داشته که در ازای کشتن بیلان گریجوی داده به مردان بی چهره! ولی مگه نه این که هرکی تو این شیپوره بدمه میمیره؟ شاید این شیپوره یه مشکلی داشته باشه! امیدوارم کار نکنه وگرنه اگه اژدها ها بیفتن دست یورون دیگه هیچ احتیاجی به حمله آدرها نیست!

خب شما دقیق نخوندی! چندتا پاراگراف قبلشو miss کردی! موقع انداختن شنل سانسا زانو نزد، سر دانتوس چار دست و پا شد و تیریون رفت پشتش و شنل رو انداخت رو دوش سانسا؛ موقع بوسه بود که سانسا زانو زد احتمالا چون دلش واسه تیریون بیچاره سوخت! اینم متن داستان:

مانوئل جان زیاد خودتو ناراحت نکن، از این حماقت ها تو فیلم زیاده اگه بخوای سر هر مورد عصبانی بشی همه موهات سفید میشه! :دی آره این حرکت هم خیلی اعصاب خورد کن بود! تو این فصل چند قسمت بود که بدجوری رو اعصاب بود، یکیش همین سانسا! یکی مورد دیگه تو همین قسمت هشتم اونجایی بود که سرسی به مارجری گفت اگه یه بار دیگه بهم بگی خواهر میدم تو خواب خفه ات کنن! کل قوانین داستان رو به هم میریزن! ملکه با عروس آینده ش این طوری حرف بزنه؟! یکی دیگه اش دیالوگ لیدی اولنا و تایوین بود، تصور کنید یکی به تایوین با اون ابهتش بگه تو تمایلات هوموسکشوال داری! مورد دیگه رفتار بلک فیش با ادمور تالیه، آخه کجا دیدین یه نفر به های لرد بالا دستش جلو اون همه آدم و واسال های اون لرد بگه گمشو کنار پسره احمق! حتی اگه طرف برادرزاده اش باشه! چندتا دیگه هم بود که الان دقیق یادم نیست! غصه نخور مانوئل جان، سریال کم کم داره راهشو کلا از کتاب جدا میکنه؛ اگه اسامی مشترک رو در نظر نگیریم میشه فرض کرد کلا یه داستان دیگه است! فوقش اینه که اگه دیگه خیلی گند زدن به داستان آخرش هم ایده عملیات تروریستی رو خودمون عملی می کنیم! پ.ن: من اینو نمیفهمم، اگه ملیساندره میخواست سه تا زالو بندازه به جون گندری، خب او ادا اطوار قبلش چی بود؟!! حتما باید اون همه فعالیت میکرد تا بتونه دست و پای گندری رو ببنده؟! خب دوتا سرباز رو صدا میزد بیان ببندن بیچاره رو دیگه! من نمیدونم این سازندگان فیلم چقدر علاقه دارن همه شخصیت های داستان رو تبدیل به ف.ا.ح.ش.ه کنه؟! باور کنید این جوریا هم نیست تو کتاب! درسته این ملیساندره واقعا آدم مزخرفیه، ولی یدونه حرف نامربوط ما تو کتاب از دهنش نشنیدیم! این چه وضعشه آخه!

توی سریال خیلی اتفاقات جابجا میوفته واسه همین نمیشد مطمئن باشیم که توی این فصل خبری نمیشه منم با samiano و جورامون موافقم، اگه فیلم میخواست طبق برنامه ریزی کتاب پیش بره اصلا رد وایپر باید قبل از عروسی ادمور برسه به کینگزلندینگ، و فعلا که به قول مانوئل اصلا cast نشده واسه این فصل! اگه میخواستن به ترتیب کتاب پیش برن فصل 23 دنریس رو نباید تو قسمت اول نشون میدادن! بعدشم اگه چیزی که این لینک نوشته درست باشه و کلا قرار نباشه شخصیت های دورنیش وارد داستان شن که دیگه قضیه اوبرین کلا میره رو هوا! (که اگه این کارو کنن شخصا اول این Frank Doelger و David Benioff و D.B. Weiss رو به گلوله میبندم بعدشم تو دفتر HBO بمب گذاری میکنم!) http://thewertzone.blogspot.co.uk/2013/05/game-of-thrones-producer-expecting.html

تو ویکی نوشته تولدش تو درگن استون بود که یه جزیره آتش فشانیه وسط دریا (دود=آتش فشان، نمک=دریا) و reborn شدنش رو هم توجیحش آتش تدفین کال دروگو و نمک اشک هاییه که دنی تو لحظه های آخر میریخت! به هر حال مهم اینه که بعد از این دو قسمت بعدی پرافسی هم عملی شد، هم Bleeding Star رویت شد هم این که ایشون woke dragons from stone، یعنی همون که اژدهاها رو از تخم هایی که تبدیل به سنگ شده بودن بیرون آورد و زنده کرد. درسته که پرافسی ها گول زننده ان ولی مارتین هیچی رو الکی تو کتاب نمیاره، مطمئنا این طوری نخواهد بود که پرافسی که تو کتاب اومده باشه و درباره اش کلی بحث شده باشه و بعد در انتها کلا سرکاری باشه! همه پرافسی ها به حقیقت می پیوندند منتها نه اون طوری که ما انتظار داریم! ولی این که درباره شخصش نمیتونیم مطمئن باشیم حق با شماست. حالا دنریس و یانگ گریف که خوبن، نمیدونید چه احتمالات خنده داری درباره همین Azor Ahai و پرنس موعود داده شده! تصور کنید آخرش ویکتاریون گریجوی یا سندور کلگان پرنس باشن! آخه این مارتین عوضی این قسمت رو عمدا خیلی مبهمش کرده! تو کل 5تا کتاب فقط همین چندتا جمله تو فصل خانه نامیرایان و درباره این پرافسی صحبت میکنه، که تو اون ها هم چیزی معلوم نیست! هیچ کس الان هیچ ایده ای درباره معنی سه سر داشتن اژدها و نغمه آتش و یخ نداره! (یا اگه داشته باشه هم دلیل محکمی براش نداره و فقط در حد حدسه) حداقل یه چندتا آدرس کوچولو میداد!

لیانا جان شما برا من توضیح بده هیچ کی نیست جواب منو بده و منو از سردرگمی دربیاره! شما دقیقا کِی و کجا دزدیده شدین؟! یه سال بعد مسابقات هارن هال؟ از وینترفل؟ نظر شما رو جانه؟ به خاطر همون رویای مشهورش (زره یخ و شمشیر آتش)؟ prince هم جانه یا یکی دیگه است؟ هیچ کی اینجا کوچک ترین اعتقادی به دنریس نداره؟!

درسته حق با شماست جان ممکنه قبول نکنه (به احتمال زیاد هم نمیکنه) همچین چیزی رو؛ ولی این حالت رو هم در نظر بگیرین که مثل تورامبار و نیه نور تو آردا قبل این که همدیگه رو بشناسن بینشون اتفاقاتی بیفته و با هم ازدواج کنن و حتی بچه دار هم بشن (حالا کار ندارم که دنی قراره بچه دار نشه!) و بعد موقعی بفهمن با هم نسبت فامیلی دارن که کار از کار گذشته باشه و ...!

همینو بگو! منم میگم که، Ghost of the High Heart گفته prince از نسل ایریس و رایلا خواهد بود، نگفته لزوما از نسل ریگار! دنریس با وجود خواهر ریگار بودن بازهم میتونه مصداق این پیش گویی باشه! به نظر من آتش دنریسه و یخ جان اسنو، و یا آتش R'hllorه و یخ Great Other. نغمه آتش و یخ هم میتونه به معنی پیوند این دوتا باشه (دنی و جان) و هم نبرد این دو (رهلور و آدرها). پ.ن: من نمیدونم صاحب نظران و تئوریسین های این مباحث (مثل مانوئل و the last stark) چرا تو این بحث شرکت نمی کنن؟! یا شاید دیگه مثل قبل زیاد به فروم سر نمیزنن!

بچه ها lisping man معادل فارسیش چی میشه؟ (توصیف وارگو هوته، که نوک زبونی حرف میزد)

چه جوری دزدیدتش یا اصلاً این مسئله که دزدیدتش یا با اختیار لیانا بووده مشخص نیست اما چیزی که مشخصه آرتور دین هم همراه ریگار بوده یعنی بهترین شوالیه های سراسر پادشاهی مصلماً اگر هم کسی اونجا بوده نمیتونسته جلوی این دو نفر رو بگیره اون که آره ولی یه جیغ و دادی چیزی! ناسلامتی لیانا 3تا داداش گردن کلفت و یه بابای های لرد داشته! چجوری هیچ کدوم نفهمیدن! ضمن این که اگه هیچ کی اونجا نبوده و نفهمیده، از کجا فهمیدن که دزدیده شده؟ مثلا چرا فکر نکردن خودش رفته؟ یا این که شما میگین ریگار همراه آرتور داین بردتش از کجا اینو فهمیدن که ریگار بوده و آرتور داین هم همراش بوده؟ ولی این سوال هنوز واسم مونده، لیانا کی و از کجا دزدیده شد؟ من فکر میکردم تو همون هارن هال دزدیدتش ولی انگار یه سال بعد بوده، اون موقع لیانا کجا بوده؟ تو وینترفل پیش خانواده اش یا تو ویل پیش داداش و نامزدش؟

و سوالاتی که همچنان بی پاسخ می مانند! منم این قضیه دزدیده شدن لیانا واسم جای سوال زیاد داره، و کامل هم داستانش رو نمیدونم، در این حد که من تا دیروز فکر میکردم ریگار لیانا رو تو همون مسابقات هارن هال دزدیده، ولی دیدم که تو مقاله ای که ترجمه شده (و اصلش تو ویکی) نوشته ریگار این کار رو یک سال بعد انجام داده! من کلا الان قاطی کردم! لیانا اون موقع کجا بوده؟ تو وینترفل یا جای دیگه؟ ریگار چطوری دزدیده اش؟ هیچ کی اون دورو برا نبوده آیا؟ یه نفر پاسخ گو باشه لطفا!

آره این قضیه سامرهال هم واسه بحث خیلی جالبه ولی اینقدر توش اسپویل داره که در حضور اسپویل ستیزانی مثل ریگار هیچ جوری نمیشه درباره اش بحث کرد! در مورد رابطه اش با لیانا ظاهرا همه همین نظر شما رو دارن، من ندیدم که تو این فروم تا حالا کسی مخالف این موضوع رو بگه و حرف های رابرت رو قبول داشته باشه! (البته به جز خود کینگ رابرت احتمالا! :دی) در مورد تفاوت های رابرت و ریگار هم اظهار نظرهای جالبی وجود داره... تقریبا همه ریگار رو آدم خوب و شایسته ای میدونن، و ما بارها از زبان افراد مختلف درباره خوبی های ریگار حرف هایی میشنویم (مثلا سر باریستان) جالبه که حتی ند استارک هم که بیشتر از هرکسی دلیل واسه تنفر از ریگار داره (مرگ خواهر، برادر و پدرش) یه جایی تو کتاب اول پیش خودش اعتراف میکنه که شاید ریگار پادشاه بهتری نسبت به رابرت میشد و این که حداقل ریگار مثل رابرت با نصف زن های شهر رابطه برقرار نمی کرد و پدر پنجاه تا حرامزاده نمیشد، و اینقدر آدم خوش گذرون و بیخیالی نبود! خیلی جالبه که ادارد هم به این اعتراف داره! این قسمت آخر حرفتون هم با توجه به شواهد قابل تامله، البته من فکر نمیکنم که ریگار پدرش رو خلع میکرد، بلکه احتمالا تدابیری می اندیشید تا قدرتش رو محدودتر کنه و شورای پادشاهی عملا به جای اون حکومت کنه.

نه به نظر من موضوع فراتر از محافظت از معشوق و جلوگیری از سواستفاده از اون باشه! قضیه خیلی مهم تر و پیچیده تر از این حرف هاست! ریگار سر جرالد هایتاور و سر آرتور داین رو واسه محافظت لیانا گذاشته بوده، معنی این رو متوجه میشین؟ اون ها مسئول محافظت از چیز خیلی مهمی بودند، چیزی که واسه ریگار مهم تر از جون خودش و پدرش شاه ایریس و همسر و دو فرزندش و مهم تر از ادامه پادشاهی بوده! واقعا اون جا چه چیزی (یا چه کسی) بوده که اینقدر اهمیت داشته؟! من فکر نمیکنم موضوع فقط لیانا بوده باشه! به رندل تارلی: الان این امضات خطاب به پسرته؟! آخی چجوری دلت میاد؟!

ازدواج با خواهر آره، اما نه دیگه با مادر! ریگار دیگه اینقدرها هم آدم مزخرفی نبوده! ریگار جان اذیت میکنیا! دیگه اینقدر هم حساس نباش نسبت به این چیزا! الان اگه من مثلا بگم سرسی تو کتاب چهارم چاق تر شده شما باید این قدر خودتو ناراحت کنی؟! ممنون! منم امیدوارم!

آره اتفاقا این واسه من هم خیلی عجیبه که چرا ریگار باید سه نفر از گارد پادشاهی و بهترین شوالیه های کشور رو بذاره تا اختصاصا مراقب لیانا باشن و در عوض پدرش و زن و دوتا بچه اش رو بیخیال بشه؟! خیلی این قضیه مشکوکه! ضمن این که من از نقش هاولند رید هم تو این ماجرا و این که جون ادارد رو نجات داده بسی در شگفتم! فکر نمیکنم این رو هم کسی به جز خود ادارد و هاولند رید چیزی درباره ش بدونه! هاولند رید رو که هنوز موفق به زیارتش نشدیم ند هم که همش این صحنه قول دادن به لیانا تو ذهنش بود و چیزی درباره مرگش نگفت! بعدشم که خدابیامرز شد رفت! نکته بی ربط: این 100مین پست من تو وستروسه، بلاخره من هم سه رقمی شدم! فکر نمیکردم به این زودی به اینجا برسم! الان خیلی خوشحال و ذوق زده ام!

چقدر پیچیده شد! دنریس تنها در صورتی میتونه دختر ریگار باشه که بلافاصله پس از وضع حمل لیانا تو tower of joy تو سرحدهای دورن، دنریس به درگن استون منتقل شده باشه و بچه ملکه رایلا هم موقع تولد مرده باشه و سر ویلم دری و ویسریس تمام این مدت دروغ گفته باشن و دختر ریگار رو به جای دختر ایریس جا زده باشن! یکم خیلی بعید به نظر میرسه نه؟! جان هم اگه در حقیقت پسر ریگار و الیا مارتل (یعنی همون اگان) باشه دیگه رگ استارکی نداره! کلا نمیشه تئوریتون رو با دلیل قاطع رد کرد، ولی خیلی غریب و بعیده! به سرحامد (ریگار نخواند!): نه اون موضوع رو بیخیال شو که ریگار بدجوری رو اسپویل حساسه! هرچی خواستی درباره اون موضوع بگی تو اسپویلر بذار وگرنه ریگار کله منو میکنه! همین الانشم بهم اخطار داده! :دی

والا این رو که دقیقا چرا ریگار فکر کرده خودش یا پسرش پرنس وعده داده شده هستند رو نمیدونم (فکر کنم کس دیگه ای هم نمیدونه!) نه دنریس که قطعا دختر ریگار نیست، مرگ رینیس توسط مارتین تایید شده (درباره زنده بودن پسر ریگار مارتین سکوت کرده نه گفته آره نه گفته نه!) در مورد هویت اگان هم اظهار نظرهایی شده که نمیتونم بگم چون شدیدا اسپویله! ولی همچنان تا آخر کتاب پنجم هیچی قطعی نیست! آره درسته! موضوع بین ریگار و لیانا با احتمال خیلی بالایی چیزی فرای عشق و عاشقی ساده بوده! نظرتون درباره پیوند یخ (لیانا) و آتش (ریگار) هم خیلی جالبه! و اگه جان اسنو پسر این دوتا باشه... خدای من!

[justify] تا جایی که من میدونم این عبارت اژدهای سه سر مربوط میشه به یه پیش بینی، ولی از ماهیت دقیق این پیش بینی اطلاع چندانی وجود نداره. یه پیش بینی دیگه (شایدم قسمتی از همین پیش بینی) وجود داره که توش میگه شاهزاده وعده داده شده (prince that was promised) ظهور میکنه و با آدرها میجنگه و اون ها را مغلوب میکنه (بعضی ها این پرنس رو با آزور آهایی ریبورن یکی دونستن) ظاهرا ریگار بعد از خوندن این پرافسی ها به این نتیجه میرسه که خودش پرنس موعوده، و احتمالا بعدا نظرش تغییر میکنه و پسرش رو پرنس موعود تصور میکنه. این وسط این قضیه اژدها سه سر داره هم مطرح میشه و ریگار به این نتیجه میرسه که باید سه تا بچه داشته باشه، و قصد داره اون ها رو به نشانه اگان فاتح و خواهراش نامگذاری میکنه. تو دو مورد اول (رینیس و اگان) موفق میشه اما بهش میگن که همسرش دیگه توانایی به دنیا آوردن فرزند دیگه ای رو نداره، و این طوری میشه که ریگار میفته دنبال کس دیگه ای تا بتونه سومی (یعنی ویسنیا) رو هم به این جمع اضافه کنه. خیلی ها میگن ریگار اصلا به این خاطر لیانا رو با خودش برده، ولی این که حالا چرا لیانا چندان مشخص نیست. آهان این رو هم یادم رفت که بگم شاه اگان پنجم قبلا یه پیشگو بهش گفته که پرنس موعود از نسل نوه هاش ایریس و رایلا خواهد بود و اون هم این دوتا رو به عقد هم در میاره تا پرافسی به حقیقت بپیونده. (ریگار هم که خب پسر این دوتاست) دوستان اگه حرفام ناقص یا غلط بود تصحیح کنید لطفا![/justify]

اتفاقا من از خیلی وقت پیش ها این موضوع برام جالب شده بود، به خصوص مسئله لیانا! بعدا موضوع دیگه ای که توجه من رو خیلی به خودش جلب کرد ویژنی بود که دنریس تو خونه نامیرایان دید، و اون به شدت منو درباره این شخصیت کنجکاو کرد تا این که برم تمام موضوعات مربوط به ریگار رو تو ویکی وستروس بخونم! ولی همجنان چالش برانگیزترین مسئله برای من همین شخصیت پیچیده ریگاره! بدجوری کنجکاوم که بدونم تو ذهن این آدم چی میگذشته! پ.ن: آره حواسم به این مورد نبود، الان هم دیگه امکان ویرایش ندارم که بذارمش تو اسپویلر!

آره حق با شماست، من باید همون اول منظورمو کامل میگفتم! ولی خب اینجا بحث درباره فیلمه نه داستان، این رو که دنریس شخصیتی خوب و داشتنیه یا مزخرف و حال به هم زن باید یه جای دیگه بحث کرد، این تاپیک درباره بررسی فیلمه و من گفتم که این قسمت دنریس خوب ساخته شده بود؛ در مقایسه با سایر قسمت ها که چنگی که به دل نمیزدن هیچ، کلی هم اعصاب خورد کن بودن! جمله های قبلیم هم همشون درباره ساختار فیلم بودن نه تحلیل شخصیت های داستان! بگذریم تا دعوا نشده! و نیز

حالا من مثل شما از دنریس متنفر نیستم ولی این جا هم من چیزی درباره دنی نگفتم، گفتم اسپشال افکتس اژدهاهاش خوب بود و نمای یونکای! درسته شما از دنی خوشتون نمیاد ولی نمیتونین بگین این موارد تو فیلم بد کار شده! دنی تو داستان شخصیت مزخرفی داره و فیلم این شخصیت رو خوب مزخرف در آورده! یعنی فیلم از این بابت خوب کار کرده و ایرادی نداره! نمیدونم خوب منظورم رو رسوندم یا نه!

واقعا" ؟!! الان این تعجب ها واسه دنریس بود یا کایبورن؟! اگه واسه دنریس بود، از اژدهاهاش خوشم اومد، تا حالا از نزدیک نشونشون نداده بودن. شهر یونکای هم دورنماش قشنگ بود. ایرادش کجاست؟ اگه واسه کایبورن بود، بازیگرش مشخصات ظاهریش به کتاب میخورد، همون طور که گفته شده قیافه مهربون و پدربزرگانه ای داره! ایرادش کجاست؟ نه خدا کنه این طوری که شما گفتید نشه! گند زدن به لوراس کم نبود حالا اوبرین رو هم خرابش کنن؟! حیف نیست واقعا اون کاریزمای اوبرین رو در حد مسخره بازی های لوراس تو فیلم پایین بیارن؟! ولی بدبختانه احتمالش خیلی بالاست! لوراس رو که هیچ جای کتاب به همچین چیزی درباره اش اشاره نشده بهش رحم نکردن؛ اوبرین رو چندین بار افراد مختلف درباره ش اینو گفتن! اشکال نداره بعضی شخصیت های جانبی رو حذف کنن تا بیننده گیج نشه، ولی نباید کلا شخصیت یه نفر رو تو فیلم عوض کنن! حالا جهنم لوراس جای ویلاس رو گرفت، ولی واقعا چقدر شخصیت هایی مثل توروس یا تورموند کتاب به شخصیت های تو فیلم شباهت دارن؟! راستی نگفتین نظرتون درباره تالیسا چیه؟ من بدجوری بهش مشکوکم!

مثل بقیه بچه ها تو این قسمت اولین فکری که به ذهن من هم رسید این بود که که این صحنه های ج.ن.سی فیلم به طرز اغراق آمیز و ناخوشایندی زیاد شدن و این واقعا داره تو ذوق آدم میزنه! دیگه خیلی شورشو درآوردن! چقدر من سر اون صحنه مربوط به لوراس تو قسمت پنجم عصبانی شدم! نمیدونم چرا از این تالیسا انقدر بدم میاد! یه جور ناجوریه کلا! اینقدی که ازش بدم میاد مشکوک شدم که ایشون علاوه بر نقش جین وسترلینگ کتاب، نقش مادرش رو هم تقبل کرده باشه! نظر دوستان در این مورد چیه؟ این رو نمیفهمم که چرا نقش وارامیر رو دادن به اورل؟ اورل که خیلی وقت پیش تو کتاب دوم مرده! این شخصیت الان آمیزه ای از وارامیر و اورل هردو هست؟ جالبه که سازنده های فیلم اومدن ویژگی بعضی افراد رو وارد یکی دیگه کردن و شخصیت های تلفیقی ازشون ساختن! اسم یه نفر، قیافه ظاهری یکی دیگه، ویژگی های خلقی یه نفر متفاوت! توروس به جز اسمش و راهب رلور بودنش، تماما ویژگی های تام سون استرینگز رو داره! لیدی اولنا نقش پسرش رو تقبل کرده و لوراس نقش برادرهاش! تورموند هم فقط قیافه اش مال خودشه، اخلاقش رو از ماگنار تن برداشتن! گندری که قراره ادریک استورم باشه! وارگو هوت و دار و دسته اش تو این یارو لاک (؟) خلاصه شدن. این داستان ملیساندره هم داره هر فسمت گند تر از قسمت قبل میشه! به همین راحتی از بلک واتر راش و زیر ردکیپ رد میشه و هیچ کی هم جلوشو نمیگیره و ازش نمیپرسه شما کی هستین و اینجا چیکار میکنین! احتمالا ایشون هم مثل هری پاتر مجهز به یه شنل نامریی کننده هستند! قسمت خرسه رو خوب در نیاورده بودن. منظورتون دقیق کدوم آهنگ خفن بود؟! دنریس خوب بود. از بازیگر کایبورن هم خوشم اومد انتخاب خوبی داشتن. ولی در کل، هر چقدر فصل اول خوب بود این فصل گند زدن توش! اصلا و اصلا و اصلا با کتاب قابل مقایسه نیست! کتاب تماما هیجان بود و استرس، فیلم به هیچ وجه نتونسته داستان رو خوب دربیاره (حالا از تغییراتش هم بگذریم) منتظرم که تو قسمت نهم و رد... هم گند بزنن تا دیگه کلا فیلم رو بذارم کنار! با وجود این که مارتین نوشته بود این قسمت رو ولی بازهم اصلا خوب نبود، رد پای D&D کاملا تو این قسمت هم محسوس بود! ----------------------------------- چی؟ یعنی یه هفته پخش نمیشه؟ چرا؟