رفتن به مطلب

moh2000

اعضا
  • تعداد ارسال ها

    3
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

پست ها ارسال شده توسط moh2000


  1. محمدمهدی » جمعه شهریور 23, 96 1:17 am[/url]"][سرسی هم دلش برای گداهایی که دور های اسپارو جمع شده بودن سوخت و بهشون قدرت و امکانات داد که خیلی زود به شدت پشیمون شد)

     

    ببخشید ولی تنها دلیل قدرت دادن به های اسپارو از سوی سرسی فقط زمین زدن مارجری بود و بس . سرسی و دلسوزی برای مردم فقیر !

    رجوع کنید به عروسی جافری که حتی دستور میده باقیمانده غذاها رو به سگها بدن نه به فقرا که پوز مارجری رو زده باشه . اونجایی هم که مارجری بهش میگه من ملکه ام نه تو شروع قدرت دادن به های اسپاروئه که دامن خودشو میگیره

    به نظر من که سرسی یه شخصیت به غایت حسود و قدرت طلبه و بدجنسه . من تو این سریال یه کار خوب از این شخصیت ندیدم


  2. Dawn » دوشنبه شهریور 6, 96 8:21 pm[/url]"]

    اما بزرگترین باگ کل داستان از نظر من اینه که تا قبل از وجود اژدها، دیوار در برابر ارتش مردگان نفوذ ناپذیر بوده. الان هم اشتباهات انسانها به شاه شب یک اژدها برای فروریختن دیوار داد. پس از چه می ترسیدند؟؟؟ این تقلاها برای چه بود؟ قائدتا وقتی دیوار بود نیازی به اینهمه ترس نبود. من کتاب را نخوندم اما شاید دوستان کتابخون بتونند جواب بدن. مگر شیپور جورامون پیدا شده بود؟ چه چیزی انسانها را در برابر مقاومت دیوار به شک انداخته بود؟

     

    واقعا باگ بی نهایت بزرگی بود . میگن طرف از ترس مرگ میمیره حکایت جان و دوستانه

    تیریون هم تو این فصل کلا گند زد با طرح و نقشه هایی که ریخت


  3. سلام دوستان

    دیشب که قسمت 6 رو دیدم واقعا از غیر منطقی بودن وقایع تو این فصل اعصابم بهم ریخت

    برن میدونه که نایت کینگ نمیتونه از دیوار رد بشه و به هیچکس نمیگه

    جان پا میشه میره اون ور دیوار و احتمالا چیزی که برای عبور از دیوار لازمه رو در اختیار نایت کینگ میزاره و میاد

    خوب مرد حسابی میگرفتی میشستی اینور دیوار دیگه این نایت کینگ که 8000 ساله نتونسته بیاد اینور اخه چیکارش داری البته میدونم که داستان اینجوریه که بالاخره باید تقابل صورت بگیره ولی من انتظار داشتم نایت کینگ با روش دیگه ای از دیوار رد شه مثلا با شیپوری که میگن اگه بزنی دیوار میریزه

×