رفتن به مطلب

omid007

اعضا
  • تعداد ارسال ها

    60
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

پست ها ارسال شده توسط omid007


  1. در 27 دقیقه قبل، وایت ولف گفته است :

    اون شورا مضحکترین صحنه کل فصل بود به جای غولهای هفت پادشاهی، ادمیور ( به معنی واقعی کلمه فقط ریدن بلد بود)  و رابرت ارن ( که از سینه های مامانش آویرون بود) گرفته بودن. واکنش سانسا به قضیه پادشاهی برن هم جالب بود واجب بود تو جمع داد بزنه دم و دستگاه داداش من درست کار نمیکنه؟ به قضیه استقلال شمال هم دیگه اشاره نمیکنم. حالا که مرور میکنم میبینم سانسا نسبت به جان خیلی مهربانتر بوده تا نسبت به داداشای واقعیش!

    هم شما هم اشکان ریپلای زدید ولی جواب ندادید

    یکی جواب تخصصی بده از سردرگمی خارج شم

    اونجا که سه تا تیر زدن و هر سه به اژدها خورد ینی عینا تو فیلمنامه ذکر شده؟ یا ایده کارگردانه؟! 

    راستی چرا انقد با سانسا مشکل دارید؟! 

    برعکس شما من معتقدم سانسا هم از تبعید جان ناراحت شد هم خصومتی با برادراش نداره! 

    دیگه روند سیاستمدار شدن سانسا ک انصافا سریع نبود دیگه باید کجا میبردنش که حکمرانی و رفتار با دوست و دشمنو بیاموزه؟ 

    با احترام ب فمنیست های عزیز.. 


  2. در 3 ساعت قبل، Shield of the Life گفته است :

    مسخره بود واقعا

    انقدر نکات مزخرف داشت که حتی لیاقت امتیاز 1 رو هم نداره! (گرچه من به خاطر کلیت سریال GoT (همه هشت فصلش) به این اپیزود 2 دادم)

    چه شوخی های سطحی و مسخره ای!

    چه دلیل مزخرفی ای برای نیاز به نایتز واچ!

    چه عکس العمل مزخرف و بیربطی از دروگون!

    چه جان اسنوی احمقی که علیرغم این همه قتل عام دنریس بازم نیاز به تیریون داره که قانعش کنه که دنریس خونریزی رو ادامه خواهد داد!

    چه سخنرانی سطحی ای از دنریس که مثلا می خواستن لقمه هضم شده قاتل بودن دنریس رو دوباره تو دهن ما فرو کنن!

    چه سرنوشت مسخره ای برای بران از بلک واتر و چه انتخاب مزخرفی برای لرد هایگاردن شدن!

    چه لردهای بی بخار و بدون اراده ای که منتظر یک سخنرانی از تیریون و انتخاب توسط اون بودن و از خودشون اندازه کپک اراده نداشتن!

    چه خط داستانی مسخره ای برای برن (ذ بروکن!) و کلاغ سه چشم!

    چه انتخاب شاه مسخره ای (آخه برن شمالی بشه شاه (با ایده مسخره داستان و حافظه و چرندیات دیگه) و همه لردهایی که می تونن خودشون شاه بشن تبعیت بکنن و اون وقت خود شمال بشه یه قلمرو جدا!!!)

    این لیست قطعا همین طور ادامه داره و من حضور ذهن کامل ندارم!

     

    پایانی کاملا فاجعه برای یکی از محبوب ترین سریال های دنیا (البته باید گفت فصول پایانی بد که هر چه به پایان نزدیک تر شدیم بدتر و بدتر شدن و در نهایت رسید به این نقطه مسخره)

     

     

    متاسفانه با اکثر انتقادات و ایراداتت موافقم
    از جمله دلیل نایتواچ، عکس العمل دروگون، 
    لردهای بی بخار، انتخاب شاه، و خصوصا جان اسنوی احمق که باید منتظر سخنرانی تیریون میبود! 
    ولی فقط نکات منفی فیلمو ایراداتشو گفتی ک الان دو فصله ادامه داره.. 
     امتیاز یک آخه؟ کلا دو فصل آخر ی موج منفی تو نگاهمون انداختن ک اگه این قسمت بی نقصم میبود باز ی بهونه ای میاوردیم و با دید منفی قسمتهارو دنبال میکردیم
    کلیات پایان فیلم بد نبود(البته با سانسور کردن نایت کینگ و دیوار و زمستان) 
    فقط نوع ب نمایش درآوردنش مشکل داشت، 
    برای مثال شمال باید مستقل میشد ولی تو اون شورا با اون حرفای مسخره؟! 
    یا خیلی از این دست مشکلات ک نمیدونم ایراد نویسنده هس یا کارگردان امیدوارم ی متخصص پیدا شه به این سوالم دقیق جواب بده
    تو قسمتی که با سه تا تیر یکی از اژدهاها مرد نویسنده ها گفته بودن باید فقط سه تیر زده شه و هر سه تا بخوره ب اژدها؟ یا این ایده ی کارگردان بود ک بدون تیر خطا اژدها رو بزنن؟! جدی واسم سواله!


  3. 8 سال گذشت! چیه این عمر؟!
    واسه من ک واقعا یه پایان تلخ و شیرین بود، همونطور که وعده داده بودن
    خنجر هنگام بوسیدن واسم قابل تصور بود ولی جذابیت خودشو داشت با اینکه قابل پیش بینی بود(منطقی و قابل پیش بینی>غیر منطقی و سوپرایز)
    خیلی جاهاش اونجوری که باب میل من بود نشد  عروسی خونینم باب میلم نبود، ولی محشر بود
    بنظرم پایان قابل قبولی بود تا حدودی و دوسش داشتم
    مستقل شدن شمال خیلی خوب بود، سانسا لیاقتش رو داشت، شاه شدن برن واسم عجیب بود نمیخواستش ولی بخاطرش این همه راه اومده بود؟ تبعید جان تلخ بود واسه من، بعد این همه اتفاق لایق تبعید نبود بنظرم
    هند شدن تیریون برای جبران اشتباهاتش خوب بود.
    زنده موندن کرم خاکستری واسم تلخ بود بعد از ترمیناتور شدنشو قتل عامش تو دو قسمت آخر رفتن ب ناث بنظرم بیشتر از لیاقتش بود واسم جذاب بود همراه جان تبعید شه حداقلش (اینو شاید احساسی بگم چون خیلی رو مخم بود شخصیتش خصوصا اواخر)
    تمسخر صحبت سم از دموکراسی جالب بود
    و اینم از گرگ و گرگ بازی جان راضی شدین
    راستی چطور کرم خاکستری شهرو تسلیم کرد؟ منطقی بود؟ جلوگیری از جنگ بین آنسالید هاو شمالو بقیه یکم بالاتر از قدرت دیپلماسی بود چون خیلی بوی جنگ میداد!
    و البته توافقی که هیچکی راضی نیست بهترینه..
    دوتا دیالوگم واسم جالب بود
    "پدرم مرد خبیثی بود
    خواهرم زن خبیثی بود
    تمام اجساد مردمانی که تا بحال کشتن حتی به نصف چیزی که ملکه ی زیبای ما توی یک روز سلاخی کرد نمیرسه. "
    " عشق از منطق قدرتمندتره، همه این رو میدونیم، ب برادرم نگاه کن. "


  4. در 3 ساعت قبل، Aegon Targaryen VII گفته است :

    کل متنتون رو قبول داشتم جز تیکه آخر ... 

    اتفاقا جان باید احساس گناه بکنه؛ جان کسی بود که میتونست با عشق و علاقه ای که بینشون بود دنریس رو کنترل کنه. جان دو بار ضربه روحی میخوره.

    یک) خودش رو قطعا یکی از عوامل کشته شدن بیگناهان و سوختن کینگزلندینگ میدونه. 

    دو) با کشتن عشقش(حتی اگر بگیم عشقش تبدیل به یک آدم مجنون شده) هم قطعا بعدش احساس خوشایندی نخواهد داشت. ما داریم دم از "جنون" میزنیم، دنریس خودخواسته ظالم و سنگدل نشد، کوهی از عوامل اون رو به فردی ظالم تبدیل کرد؛ به همین خاطره ما میگیم کار هایی از روی "جنون" ! البته این عقیده منه، به نظرم دنریس ذات خوبی داشت، اما شرایط اون رو تغییر داد، همونطور که شرایط میتونه همه آدما رو تغییر بده. 

     

    اما مهمترین قسمت حرفاتون که درباره برن بود:

    کاملا موافقم. برای من خط داستانی برن خیلی جذاب بود و اون یکی از اولین شخصیت هایی بود که بهش علاقه مند شدم. 

    از قدرت "سفر زمان" آنچنان که باید به نظرم استفاده نشد؛ و همچنین از قدرت تاثیر گذاری برن بر گذشته هم خیلی مانور داده نشد جز همون قضیه هودور. من به شخصه فکر میکردم مهم ترین شخصیت فصل آخر، برن باشه، اما الان اون بی فایده ترین شخصیت این فصل بوده و یکی از کسانی که آرک داستانیش بسیار ضربه خورد همین برن بوده. و اینکه برن با اینکه میدونسته قراره چه اتفاقی بی افته، چرا اجازه اینکارو(سوختن کینگزلندینگ) رو داد، همچنان برام سواله! 

    این صحبتی که مطرح کردید بین نظرات خیلی از دوستان بودو برای من یکی اصلا قابل پذیرش نیست 
    این که میفرمایید جان باید احساس گناه بکنه چون دنریس رو کنترل نکرد 
    سوالی که مطرح میشه اینه که حاکمی که از پس کنترل خودش بر نمیاد از پس کنترل ملتش بر میاد؟ 
    ینی تو دنیای وستروس گزینه ی بهتر از کسی ک توانایی کنترل خودشو نداره نیست؟ 
    اتفاقا یکی از دوستان فرمود تناقض داشت وقتی جان تیر خلاص رو زد به منس با لحظه ی قتل واریس، من باهاشون موافقم و منتظر بودم جان حداقل ی اعتراض کنه و محل جنایت رو ترک کنه
    و تو اون قسمتی ک فرمودین دنریس ذات بدی نداشت باید گفت کی از ابتدا بد ذات بوده؟ 
    همین فیلم ب ما نشون داد حتی سرسی هم بدذات نبود


  5. در 40 دقیقه قبل، توروس گفته است :

    کارمن گرامی من طرافدار برابری کامل زن و مرد ام .  تمام بحث ام اینه که بعد از برابری حقوقی  برای نیل به برابری اجتماعی باید به تفاوت ها توجه کرد و با اذعان به تفاوت ها آرمان برابری خواهی رو  به نتیجه رسوند.
    ضمنا در کامنت های قبلیم در مورد این تفاوت حرف زدم. شاید منظورمو بد برداشت کردید

    اتفاقا این  بحث "عدم تشابه" در عین "تساوی" از اون چیزها بود که در کشورمون خیلی بلاها سر زن ها آورد. در قانون هم به برابری و هم به مشابهت نیاز داریم.
    من منظورم در مرحله ای بعد از برابری حقوقیه. هیلاری نه منع قانونی داشت و نه در ایران زندگی می کرد اما فکر کنم متفق القول باشیم که آمریکایی ها به خاطر زن بودنش  بهش رای ندادن.
    این دیگه کار حقوق و قانون نیست. این کار جنبش های برابری طلبانه و  فمینیستیست که اون  موانع و به قول هیلاری "شیشه نامرئی" رو بشکنن.
    منم مطمینم به تفاهم می رسیم شک نکنید

    بنده وارد بحث شیرین برابری جنسیتیتون نمیشم و فقط نظراتو میخونم و استفاده میکنم 

    فقط خواستم جدا از بحثتون ی نکته رو عرض کنم که آرای کلینتون بیشتر از ترامپ بود.. 


  6. در 34 دقیقه قبل، Dawn گفته است :

    ممنونم. واقعا فکر می کنید تحلیل هم به جنسیت ربط داره؟ ? البته من اصلا روحیه و استعداد تحلیلگری ندارم و چیزی رو می نویسم که به ذهنم میاد.

    من البته احساساتی هستم و همین احساس سبب میشه که خیلی ناراحت باشم از اینکه منطق سریالی که اینهمه دوستش داشتم، اینطور به نابودی کشیده شده که دیگه راضی کننده نیست. فقط ظاهر و پوسته قشنگی داره. برخی جاهاش انگار داری اونجرز می بینی! یا یه فیلم اپوکالیپتیک (مثلا ورد وار زی) می بینی. به قول توروس گرامی حتی بسیاری از جاها از حالت اوریجینال خارج شده و جملات و حوادثش رو از فیلمهای دیگه وام گرفته. سریال از یک اثر هنری تبدیل شد به یه اثر شلوغ مثلا عامه پسند و باکس آفیسی که متاسفانه حتی دقت هم نداره دیگه... جور نویسندگی ضعیف رو سایر عوامل دارن می کشن.

    من چ اینجا ک خیلی فعال نیستم و چه تو سایتای ورزشی که خیلی فعالم هیچوقت نگاه جنسیتی نداشتم و حتی ب اسامی هم دقت نمیکنم
    ولی انقد بعد از هیرو شدن آریا تحلیلای عجیب غریب دیدم ب واسطه همذات پنداری که... 
    واقعا این ذهنو نگاه بنظر من که تحسین برانگیزه خصوصا الان که نظرات قدیمی ترتونو درمورد ویرانی که تو شهرهای تحت حکمرانیش بجا گذاشت
    حتی شاهد شورش هاییم بود.. 
    من بعد از این دیالوگ بود ک دیگه ی درصد هم درمورد دنریسو مستبد بودنش شک نکردم 
    ملکه  دنريس حکايت‏هاي زيبايي شما واقعاً مبالغه ‏گويي نبودند 
    مچکرم 
    خانواده ‏ي من يکي از قديمي‏ترين و پرافتخارترين خانواده‏هاي "ميرين" هست  
    پس حضور شما در اينجا مايه‏ ي افتخار منه
    پدر من، يکي از محترم‏ترين و محبوب‏ترين ،"شهروندان "ميرين..بر بازسازي و نگهداري بزرگترين .بناهاي اينجا نظارت کرده،اين هرم هم شاملش بوده 
    از اين بابت من واقعاً قدردان ايشون هستم  .از ملاقات ايشون واقعاً مفتخر خواهم شد 
    ملاقاتشون کرديد، سرورم .شما اون رو به چهار ميخ کشيديد  ...دعا مي‏کنم هيچوقت نبينيد همچين رفتار بي‏رحمانه‏ اي با يکي از اعضاي خونوادتون بشه 
     پدر تو بچه ‏هاي بي‏گناه رو مصلوب کرد
    پدر من عليه مصلوب کردن اون بچه‏ ها صحبت کرد ،اون اين کار رو يه عمل جنايت‏کارانه تلقي کرد .ولي از مافوق‏ترها دستور رسيد اين عدالته که يه جنايت رو با يه جنايت ديگه جواب داد؟ 
     متأسفم که پدرت رو از دست دادي ولي رفتار من با ارباب‏ها جنايت نـبود
     ب شخصه هرجا اینارو گفتم متهم شدم ب ضدزن بودن! 
     


  7. در 57 دقیقه قبل، Dawn گفته است :

    بحث اخلاقیات و شرافت از پیچیده ترین مباحث بشری هست. از نظر من جالبترین قضیه در مورد اخلاقیات، حتی بدیهی ترینشون، این هست که نسبی هستند. اخلاقیات مناسب من، تا زمانی که به کسی آسیب نزده، لزومی نداره برای فرد دیگری فیت باشه یا مورد قبول باشه.

    در مورد جان، من فکر می کنم قضیه جان اخلاقیات و شرافت نبود. اون یک بار اصول خودش و سوگندهاش رو به خاطر عشق ایگریت زیر پا گذاشت. مساله اینه که عشق بالذات وحشی و رهاست. تن به اسارت و فرمانبرداری نمیده. برده ی دیکتاتوری نمیشه. عشق جان و دنریس حتی اگر متوجه نسبت خانوادگی نمی شدن، از نظر من بی دوام و محکوم به شکست بود. دنریس بعد از کال دروگو، حتی عشاقش رو فرمانبردار می خواست. در مورد جان هم همین بود. هیچ عشق خالصی از سوی دنریس در میان نبود. احساسی متزلزل میان نیاز به یک ستایش کننده، علاقه به داشتن مردی برای عشق ورزی (و نه عاشقی)، و رهایی از تنهایی بود. به شمال رفت، چون ستایش کنندگان بیشتر می خواست. می خواست قهرمان باشه. همونطور که همیشه موقع معرفی خودش میگه شکننده زنجیرها و ...  فکر می کرد در شمال هم عنوانی به عناوینش اضافه میشه، مثلا پایان دهنده شب طولانی! عشق راه به قلب باز می کنه اما عشق دنریس راهی به قلب جان باز نکرد چرا که واقعی نبود. نمودش رو توی واکنشش نسبت به دونستن حقیقت جان دیدیم. من خودم یک دختر هستم، اما درک می کنم یک مردی حتی به حماقت جان، عشق واقعی رو از بدل عشق تشخیص میده. در برابر ایگریت قلبش رو میذاره و در برابر دنریس، زانو می زنه.

    حتی در مورد عشق کهنه و دیرینه ای مثل احساس جیمی به سرسی که ریشه در گذشته ی دور و حتی کودکی اونها داشت، زمانی که وزنه قدرت به سمت سرسی چرخید و عشقشون آلوده به حقارت یا بی شرافتی شد، جیمی رو به مرور دور و دورتر کرد تا جایی که رها کرد و رفت. توی جنگ برگشت، و زمانی تبدیل به همون عاشق قدیمی شد که سرسی تمامی نقاب های قدرت و قساوتش رو کنار گذاشته بود.

     

    میخواستم بگم چطور ممکنه تک تک کلماتیو ک من میخوام تایپ کنم یکی دیگه بگه؟(عشاقش رو فرمانبردار میخواست، ب شمال رفت برای مدح و متحد بیشتر واکنشش در مورد هویت جان)  که دیدم فرمودی من یه دخترم و حقیقتا برگام ریخت

    انتظار ی همچین تحلیلی رو از ی دختر نداشتم و متاسف شدم واسه خودم بخاطرش.. 

    انقد بحث فمنیست رخنه کرده که دیگه انتظار همچین تحلیل با منطق ب دور از احساسات رو نداشتم.

    تحلیل آخرت (زمانی تبدیل به همون عاشق قدیمی شد که سرسی تمامی نقاب های قدرت و قساوتش رو کنار گذاشته بود)  فوق العاده بود 

    چخبره امشب همه تحلیلا انقد بین المللی شده؟! 

    شماها تحلیل کنید من تا صبح بخونم فقط 


  8. در ۱ ساعت قبل، توروس گفته است :

    جالب شد
    1 مسایل انسانی پیچیده تر از اون هستند که به یک فاکتور فروکاسته بشن.ولی اگر فرض کنیم عمل جان در طرد احساسی عمه اش عامل این کشتار بود طبیعتا جان اشتباه کرده و با علم به تاثیر منفی زیاد این طرد حتا اگر لازم بود باید ادای عشاق فدایی رو در می آورد. ولی این حق فردی و جزوی از فردانیت جان بود که با پرنسیپ های اخلاقی اش بعدها از این ماجرا به هر نحو کنار بره. شخصا معتقدم ماجرا فقط اون طرد احساسی نبود و جان می تونست با دنریس طور دیگه ای به توافق برسه.
    2 اگر فرض کنیم کنار رفتن آن مردان شجاع و خردمند و عاشق از کنار دنریس راه رو برای احساس انزوا و پارانویای اون باز کرد این یک عقب روی از مواضع فمنیستی - و به حق -  داستان بود که مهم ترین زن داستان را  در فقدان همراهی یک مرد تبدیل به قاتل اعظم کرد
    3 در مورد ند استارک بزرگ و کینگ راب  نکته‌ی جالب اینه که فضیلت اخلاقی اونها  یعنی "رازداری" ند و " خودداری از دروغ"راب  به ترتیب حاصل "دروغگویی" ند و "عهد شکنی" کینگ راب بود. می بینیم که هیچ جوره نمیشه از یک نظام اخلاق و شرافت که مو لای درزش نره صحبت کنیم.  کاش چنین نظامی وجود داشت
    4 به نظرم کشتن عامدانه چند نفر برای اجتناب از کشته شدن احتمالی عده ای نامعلوم - یا زیاد- کار عیر شرافتمندانه - منظورم غیر اخلاقی ایه- اما مطمین نیستم که در عمل همین رو انجام بدم. به خصوص که آپشن دیگه ای اصلا نداشته باشم

    چقد تحلیل سومت قشنگ بودو دوس داشتمش، واقعا ی همچین تحلیلایی رو میبینم لذت میبرم
    در مورد دومی مخالف فرضت هستم، درواقع فرضیه رو رد شده میدونم چون قبلا ب کرات دیده شده زمانی ک دنریس دل شکسته (از نوع عشقیش)  نبود هم مرتکب اعمال اینچنینی شده بود
    اما چرا من تو شماره یک و چهار پارادوکس میبینم؟ 
    بذار واضح تر بگم شما اول فرمودی جان بخاطر حفظ اصول اخلاقیش عملی رو مرتکب شده ک نتیجش میتونست کشتار احتمالی باشه و این اشتباهه(اون موقع ب یقین نمیشد گفت کشتار و قتل عام صورت میگیره) 
    اما تو چهار فرمودی کشتن چند نفر (همون زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی) برای کشتار احتمالی اشتباهه! 
    ینی ی بار با حفظ اصول اخلاقی و ی بار با عدم حفظش مرتکب اشتباه شدن؟! یا من کلا بد متوجه شدم؟ 


  9. در 1 ساعت قبل، وایت ولف گفته است :

    نظرتون درباره شرافت کاراکترهایی مثل جان و ند استارک چیه؟ به نظرتون اگه جان به ابراز عشق دنریس پاسخ مثبت میداد باز این همه آدم کشته میشد؟ تعریف شرافت از دید این کاراکترها چیه؟ به فاک دادن جون آدما بیشرفی نیست؟ کشتن جان راه آسونتری برای دنریس نبود تا اقتدارشو نشون بده؟

    ی نکته درباره ند استارک : واقعا آدم قوی بوده تونسته ی رازو سالها نگه داره با اینکه متهم به بوالهوسی شده بود و با توجه به اینکه برملا شدن راز چه فاجعه ای درست کرد

    جان یه آدم احساسیه و از روی احساسش تصمیم میگیره البته همیشه تصمیمی ک احساس میکنه درسته رو میگیره فارغ از این که چه صدماتی میتونه در پی داشته باشه و بخاطر همینم هست که ی عده طرفدارشن
    بنظرم اگه پاسخ مثبت هم میداد این قتل عام صورت میگرفت فیلم فقط خواست دلایل زیادی واسه دیوونه شدنه دنریس بده و با حذف یکیش فک نکنم تغییر زیادی ایجاد بشه
    البته همون بوسه هم واسه من قابل درک نیست، چون بیشتر از خون و ژنتیک نوع تربیت و فرهنگی که باهاش بزرگ شدی تاثیرگذاره و انتظار نداشتم جان به ی بوسه هم تن بده حتی 
    درمورد کشتن آدما و ارتباطش با شرافت تو پیام قبلیم عرض کردم(دیالوگ تیریون و تایوین که تیریون به پدرش گفت عروسی خونین شرافتمندانه نبود ولی تایوین جواب داد کشتن هزاران نفر وسط جنگ شرافتمندانه اس ولی کشتن 10 نفر نیست؟ واقعیتش واسه من که سخته انتخاب کنم کدومش شرافتمندانه تره) و این اولین بار نیست ک جان همچین ریسکی میکنه،تو جلسه با سرسی هم میتونست خودشو کنار بکشه... 
    اقتدار با قتل بدست میاد؟ کلا تعریف اقتدار چیه؟ اگ منظورت از بین بردن رقیبو سرکوب کردن مخالفان در راستای نشستن رو تخته که خب با کشتن جان بدست نمیاد چون ارتش شمال رو ن تنها از دست میده بلکه جلوی خودش میبینه! 

    اینا نظر ی فرد آماتوره و هیچگاه ادعای کارشناسی تو هیچ زمینه ای رو نداشتم و ندارم


  10. در 28 دقیقه قبل، mehdi7ra گفته است :

    اول اینکه اگه اسکورپین از سمت مخالف بهش نزدیک‌ بشی قدرت مقابله نداره

    و همین موضوع باعث شد قسمت قبل همه بگن چرا دنی از پشت بهشون حمله‌نکرد و نابودشون نکرد

    پس این عملا خیلی منطقی بود

     

    در مورد یورون به نظرم کلا بی خیال این شخصیت باش چون اصلا توی سریال شخصیت پردازی نشد کاش از همون اول فرمانده گلدن کمپانی رو میذاشتن جای یورون. موافقم که حالا که یورون رو آوردن باید بیشتر بهش نقش میدادن

    ولی خب خیلی بهش نمی‌خوام توجه کنم

    فکر میکنم اصلا وجود نداشته

     

    جنون دنی به نظر من از فصل اول تا الان در حال شکل گیری هست و من باورش دارم ولی مشکلم اینه که نتونستن شخصیت منفوری ازش در بیارن و به شخصه باهاش هم ذات پنداری میکنم و بهش حق‌میدم

    مردم کینگزلندینگ حقشون بود اینجوری بشن. سرسی مقدسات اینا رو با وایلدفایر نابود کرد ولی اینا اصلا هیچ کاری نکردن (البته ضعف سریال هست این مورد) ولی حالا که سریال میگه مردم بازم به ردکیپ پناه می‌بردند وقتی دیدن که سرسی با شدت چکار کرد پس حقشون بود سوخته بشن

    دنی کاری که پدرش نتونست به سرانجام برسونه رو انجام داد و این اتفاق باید نیفتاد

    همه رو بسوزونید بالاخره معنا شد

     

     

    در مورد آتش اژدها باید توجه کنی که اژدها یک موجود جادویی هست و به حدی قدرتش زیاده که یکی از علل اصلی پیشرفت نکردن تسلیحات توی دوره اژدها حساب میشه چون هیچی با اژدها قابل مقابله نبود (تیر اسکورپین نمیتونه اژدها رو بکشه اون یه اژدهایی هم که با تیر کشته شد تیر به چشمش خورد حالا باز مشکل سریال بود که اژدها رو با تیر زدن)

     آتش اژدها به قدری قوی هست که آگاه فاتح سوار بر بالریون هارنهال رو با ساکنانش ذوب کرد

    تارگرین ها همون اول کارشون هم با سه تا اژدها ۶ تا قلمرو از وستروس رو گرفتن

     

     

    درمورد شکل گیری جنون دنی از فصل اول کاملا هم نظریم
    در اینکه نتونستن شخصیت منفوری ازش در بیارنم با وجود طرفدارایی که داره مشخصه و سوال اینه که چرا باید شخصیت منفوری ازش در بیارن؟ 
    یکی از دلایل علاقه من ب گات همین عدم قضاوتشه، علاوه بر خاکستری بودن تمام نقش ها(جز نایت کینگ!) سعی نکرده بزور یکیو ب ما بقبولونه یا یکیو از ما دور کنه (چون همه خوبی ها و بدی هایی داشتن، حتی یه دیالوگ بین تایوین و تیریون درمورد عروسی خونین بود که تیریون گفت شرافتمندانه نبودو و تایوین گفت چرا کشته شدن هزاران نفر شرافتمندانه هس ولی کشتن چند نفر نیست؟ اینجا بود ک متوجه شدم تو بدترین اعمالی ک میکنیم شاید ی نکته مثبتی باشه و بالعکس) و این چیزی بود ک من دوس داشتم البته شاید سلیقه ای باشه
    ولی این که میفرمایید مردم کینگزلندینگ حقشون بود رو من 5 دقیقس دارم روش فک میکنم و واقعا از هیچ سمتی تو مخ من فرو نمیره امیدوارم یکی بیادو منو قانع کنه!
    ما چرا واسه مردم تعیین تکلیف کنیم؟ ب چ حقی؟ که چون ما سرسی رو دوس نداریم ازش حمایت نکنید و بزور این منجی ک که میگیم خوبه رو بپذیرید
    حتما از گنجشک ها در مقابل کاخ و کاخ نشینان حمایت کنید
    من این رو متوجه نمیشم واقعیتش مصداق بهشت زوریه! 


  11. ای کاش اصلا نایت کینگو زامبیو دیواری تو فیلم نبود ک امروز بیشتر از دیدن این اپیزود لذت میبردم

    چقد کاسترو و هیدی خوب بازی میکنن واقعا عالین

    چقد آهنگ متن اون لحظاتشونو دوس داشتم

    نایت کینگو بذاریم کنار این خط داستانی آریا خیلی خوب بود قانع شدنش با دیدن سگ.. 

    دیالوگ واریس ک گفت امیدوارم من اشتباه کرده باشم عاالی نگاه شک برانگیز تیریون

    ملاقات تیریون و جیمی 

    موفق شدن اژدها یکم بی منطق بود اگه کشته شدن اژدهای قسمت قبل رو منطقی بدونیم.. 

    و البته گلدن کمپانی ک کاش اونم مث نایت کینگ نبود کلا 

    تا الان بجز برن و نایت کینگ همه ی خطوط داستانی راضیم کردن! و البته سرسی هم قرار نبود تبدیل ب آنتاگونیست شماره 1 بشه که صدقه سر نایت کینگ شد. ولی تو این اپیزود بنظرم دیدیم ک آنتاگونیست شماره یک همون منجیِ، 

    و درنهایت از دوستانی که باهاشون درمورد مدکویین بحث کردم کمال پوزش رو دادم، مد منم نه ایشون!! 


  12. در 9 ساعت قبل، Aegon Targaryen VII گفته است :

    دوست عزیز، دنریس هیچ نکته مثبتی نداره به نظر شما؟ شما تو هفده صفحه این تاپیک حتی به یک نکته مثبت دنریس هم اشاره نکردید و فقط تمام و کمال بهش تاختید! آدم باید تو انتقاد منصفانه و عادلانه عمل کنه، نکات مثبت رو در کنار نکات منفی بیان کنه، اگر که نه اونوقت دیگه نقد محسوب نمیشه، صرفا میشه حمله! 

    خیلی بی انصافی میکنید، قبل از اینکه جان به دنریس زانو بزنه، دنریس برای کمک بهش جون خودش و سه تا فرزندش رو تو خطر انداخت و به اون سمت دیوار رفت! حتی اگر مستحضر باشید، یکی از اژدهایانش رو از دست داد. 

    دنریس برای یکپارچه مملکت، باید لردها رو قانع به زانو زدن بکنه، کاری که هر فرمانروایی انجام میده، اگر قرار بر زانو نزدن باشه، اونوقت دیگه خبر از یکپارچگی نیست، اونوقت خبری از آرامش در مملکت نیست، اونوقت شاهد انواع شورش ها خواهیم بود(پایک رو یادتون هست که؟). 

    دنریس خیلی جاها نرم شد. خیلی مواقع به حرف های تیریون گوش داد حتی زمانیکه مشاوره های تیریون چیزی جز شکست نصیب دنریس نمیکرد. حتی تو این قسمت هم وقتی دنریس مُصِر بود که به کینگزلندینگ حمله کنه و با مخالفت تیریون روبرو شد، بعد از حرف های جان نرم شد و همون داستان محاصره رو پذیرفت. وقتی میخواست جیمی رو محاکمه کنه، باز هم نرم شد و طبق نظر بقیه عمل کرد.

    دنریس بارها نشون داد برای نظرات مشاورهاش احترام قائله. اما حالا که استاد تیریون هیچ دستاوردی برای دنریس نداشته، و حالا که دنریس در این راه عزیزترین افرادش رو از دست داده، میتونیم بهش خرده بگیریم؟ میتونیم بهش بگیم ظالم؟ دنریس سعی میکنه اقتدارش رو از دست نده و برای همین بعضی مواقع زبان تلخی داره، اما همیشه نشون داده نسبت به نظرات مشاورانش انعطاف پذیره. اما خیلی جاها که تصمیم گرفته خودش شخصا وارد عمل شه بهتر از امثال تیریون عمل کرده. قبلا هم گفتم نمونش نبرد spoils of war. 

    میگید فقط تاج و تخت برای دنریس مهمه؟ اگر اینطور بود هیچوقت برای کمک به جان به شمال نمیرفت، با علم به اینکه نیمی از ارتشش رو از دست میده و دست به عصا باید به مصاف سرسی بره. دنریس در نزدیکترین فاصله اش با رویای تمام ادوار زندگیش، دست روی خواستش گذاشت و برای کمک به شمال رفت اما چیزی که شمالیا تقدیمش کردن نگاه های سرد و تحقیر آمیزشون بود. 

    دنریس کامل نیست، مثل بقیه شخصیت ها، اشتباهاتی داشته مثل سوزوندن لرد تارلی، اما مطمئنا ملکه ای میشد که با مشاور های خوب و با آدم های خوب مثل جان، میتونست آرامش رو به وستروس برگردونه. اما حالا که سرنوشتش مشخصه. 

    اضافه کنم که به عنوان یه علاقه مند به شخصیت جان(دنریس فن نیستم)، چنین نظری راجع به دنریس دارم. 

    من دارم در مورد یک حاکم دموکرات و ایده آل نظراتمو بیان میکنم و طبیعیه سوزوندن تالی ها و قتل عام اربابان به تنهایی این مزیت رو از دنریس سلب میکنه
    دنریس خودشو منجی مردم میدونه ولی تو این فصل دید نه مردم کینگزلندینگ بهش علاقه ای دارن نه مردم شمال و هنچنان مصر به رسیدن به تخته حتی با تهدید جان و گرفتن حقش
    و احساس بنده اینه شما در مورد دنریس احساسی نظر میدیدن و مدام از از دست دادن افراد و بچه هاش میگید! 
    سرسی هم بچه هاشو از دست داده دلیل به دموکرات بودنش میشه، دلیل به ایده آل بودنش میشه؟ حتی دیدیم مردم کینگزلندینگ هم برای حمایت ازش صف کشیدن ب نوعی! 
    و حالا جنگیدن تو شمال، ی سوال، اگ جان سرسی رو ملکه خودش میخوند و خودشو وفادار سرسی میدونست ب نظرتون دنریس به شمال میومد واسه جنگیدن کنار جان؟؟!! 
    دنریس فقط یک هدف داشت از جنگیدن تو شمال، زانو زدن شمال برای خودش اگه غیر از این فک میکنید کافیه ب قسمت چهار ی نگاهی بندازید
    چرا دنریس بعد از پیروزی و تو مراسم جشن ناراحت بود؟ چون ب قول شما نیمی از ارتششو از دست داده بود و در عوض از زانو زدنو ملکه خوندنو حلوا حلوا کردن خبری نبود! 
    افراد با اعمالشون سنجیده میشن اگه قرار به نادیده گرفتن اشتباهات وحشتناکشون باشه(بماند ک مدام داره تکرار میشه با قدرت و شدت بیشتر) که همه رو میشه لایق حکومت دونست! 

    بنده هم فن جان نیستم! 
    ب هرحال نظرات همه محترمه خصوصا که پر از احساس باشه
    و این آخرین صحبت من پیرامون مدکویینِ
    و من الله توفیق


  13. در 14 ساعت قبل، Gendry گفته است :

    در مورد دنریس:

    از بین شخصیتهای موجود دنریس کاراکتریه که داستانش با تخت آهنین بیشترین گره رو خورده، کسیه که مدتهاست هدفش رو تخت آهنین میدونه و در راهش کلی ماجرا داشته و سختی کشیده. درسته که ما گاهی در طول سریال نشونه هایی از عجول بودن و در حدی دیوانگی رو می بینیم ولی مسیری که انتخاب کرده بود به سمت درستی و صلح و رهایی از بردگی و استثمار و ... بود. در نهایت در اپیزود شب طولانی هم شاهد اوج فداکاریش برای نجات قلمرو انسانها بودیم و تو اون نبرد دیدیم که هم تاثیرش بیشتر از جان بود و هم تلاشش (حتی با شمشیر هم کمی در کنار جورا جنگید)، بیشترین خسارت رو هم که در این راه دید. حالا با چه منطقی سانسا و لردهای شمال هیچ تشکری ازش نمیکنن که هیچ، به حاشیه رونده میشه و برای هر چه بیشتر خرد کردن شخصیتش، نشون میدن که برای حقش داره به جان داره التماس میکنه. اگر قرار بود خط داستانیش به ملکه ظالم و دیوانه تبدیل بشه باید این کار به تدریج انجام میشد و نه یه شبه ... خیلی مسخره بود اونجایی که تیریون به سانسا در مورد ترسش از دنریس میگفت ... اصلا اون ترس الان معنی نداشت فقط میخواستن یه دفعه نشون بدن که از دنریس باید ترسید!!! و به خیانت فکر کرد!!!! (دقییقا چرا؟؟)

    مشکل همینه که هیچ چیز سر جای خودش نیست. هدف جان و اوج ماموریتش پایان دادن به تهدید زمستان و مرگ و ... بود که دیدیم چجوری شد!! و اصلا نشستنش روی تخت آهنین به نظرم هیچ موضوعیتی نداره و تلاشش برای نابودی سرسی رو فقط میشه به خاطر ادای دین و عشقش به دنریس دونست.

    بنظر بنده یکی از معدود خطوط داستانی که روندش حفظ شد و شتابزدگی و از راه بدر شدن کمتر توش دیده شد دنریس بود! 

    از فصول ابتدایی مشخص بود هرچه به قدرت نزدیک تر میشه مستبد تر و خودکامه تر میشه! 


  14. در در ۱۳۹۸/۲/۲۰ at 16:14، Gemini گفته است :

    اونجایی که رفتن توی غار رو یادت هست؟ شما یه بار دیگه اپیزودی که جان با دنریس ملاقات کرد (قسمت 4 فصل 7) رو ببین دیالوگ دنریس دقیقا این بود: "من برای تو میجنگم.. من برای شمال میجنگم.. وقتی که زانو بزنی"

    شما کل بحث من رو کنار گذاشتی اومدی اونجایی که داخل پرانتز یک جمله اضافه کردم رو نقل کردی.؟؟؟ در پرانتز گفتم شرط دنریس زانو زدن بود..  درسته که در نهایت در "اپیزود شمال دیوار" با سه تا اژدها اومد کمک جان اما شرط اولیه اش همون بود..

     

    درمورد کمکش هم باید از تیریون و سیاستش سپاسگذار باشیم 

    گفت ما که اصلا نمیدونستیم همچین چیزی اینجا هس، بدیمش بره تیری در تاریکی ک یکی ب متحدامون نزدیک کنیم

    غیر این بود فک کنم یا جانو میکشت یا زانو رو میگرف ازش! 


  15. در 44 دقیقه قبل، وایت ولف گفته است :

    اسپویلهای احتمالی قسمت 5 و 6 فصل هشتم

    ⚠️!!خطر اسپویل!!⚠️

      مطالب مخفی

    Dany’s army will capture Jaime.

    Varys is executed (possibly for treason as hinted in episode 4).

    Tyrion possibly resigns as Hand, and tries to free Jaime and get Cersei out of King’s Landing.

    Drogon burns the city and Euron’s fleet.

    Cleganebowl happens where both The Hound and The Mountain dies.

    Jaime kills Euron, but gets badly wounded.

    Jaime eventually finds Cersei and they die together.

    Dany executes everyone in the city, upsetting Jon and Tyrion.

    Tyrion is captured for freeing Jaime.

    Tyrion tries to convince Jon to go against Dany since his existence is a threat to Dany.

    Dany ignores Jon when he tries to talk sense to her.

    Tyrion and Sansa schemes against Dany, to pit Jon against her, but the Tyrion will be betrayed by Sansa.

    Jon is forced to kill Dany.

    Tyrion’s trial is one of the important scenes, but Dany, Jon and Drogon are missing.

    Ser Davos, Sam Tarly, 3 Stark children, Brienne, Robin Arryn, Grey Worm, Dornish guy and another man are present at the trial.

    Tyrion probably dies from execution.

    Apart from the leaks mentioned, there’s another leak saying that Bran will become the ruler of the Seven Kingdoms, as voted by the remaining main characters.

    Apparently Jon may have gone up north (or he’s dead), leaving Bran as a potential king.

    Once again, these are potential leaks that may well end up to be true.

     

    اینو از کجا آوردی؟ تو فیلمنامه لو رفته که این نبود؟! 

    خطر  اسپویل دیگه چیه؟ تو تاپیک اسپویل هستیم مثلا! 


  16. در 29 دقیقه قبل، مه سا استارک گفته است :

    دوستان به جای تئوری های هپروتی، احتمالات رو بررسی کنید:

    پایین کشیده شدن دنریس با خیانت و خیلی نرم. 

    به آتیش کشیده شدن پایتخت. 

    حمله ی زمینی جان به پایتخت. 

    نبرد کلیگن ها و کشته شدن یکی یا هر دو. 

    کشته شدن یورون توسط سرسی یا سرسی توسط یورون. 

    پایین کشیده شدن سرسی توسط آریا با صورت کایبرن.

    اختلاف دنریس و جان. کشته شدن دنریس به دست جان.

    کشته شدن تریون توسط دنریس درحالیکه وریس خیانت خودش رو به تریون نسبت داده. این خیلی محتمله، چون تو قسمت قبل بدجوری روی خیانت نکردن تریون و صحنه دراماتیک اشک توی چشم، مانور دادند که با مرگ ناحقش خیلی دلمون بشکنه.

    مرگ جیمی و سرسی با هم.

    از بیت رفتن تخت آهنی.

    مرگ دروگون. پیدا شدن تخم اژدها. 

     

    کلا صد و شصت دقیقه مونده. انتظارات رو بیارید پایین. 

    کشته شدن جان توسط دنریس واس من جذاب تره

    مدکویین جانو بکشه و آخرین رقیبشو از بین ببره و بشینه رو تخت 

    ظلم پابرجاس، ظلم از بین نمیره بلکه از شخصی به شخص دیگه منتقل میشه

    سانسا رو هم تو شمال ببینیم ی شمال مستقل و دشمن پایتخت

    و پاسخ ب ابهامات برن، مثلا استفاده از آدما برای گرفتن جای نایت کینگ و تبدیل شدن ب پادشاه اون سمت دیوار 

    این واس من از همه جذاب تره


  17. در 2 ساعت قبل، مه سا استارک گفته است :

    من خوره فیلم و سریالم ولی فعلا همین ها یادم میاد:

    true detective فصل اول

    Black mirror 

    Veep

    The boardwalk empire 

    Peaky blinders 

    The last kingdom 

    Dexter

    Cardinal

    The bridge 

    Outlander 

    Deadwood 

    Fargo

    --

    چینی: ice fantasy

    توی پرداخت شاید کمی ضعیف باشه ولی من ایده و پایانبندی فصل اول رو دوست داشتم و برای علاقه مندان به سبک تاریخی و ووشیا جذابه. 

    از اونجا که میگی فیلم زیاد میبینی 

    Legend of the Seeker 
    Rome
    The Last Kingdom 
    Marco polo
    Narcos
    Into the badlans

    اینا چندساله تو یادداشت هام دارن خاک میخورن ارزش دیدن دارن؟ کدومشون نداره؟ 


  18. در 1 دقیقه قبل، توروس گفته است :

    درسته.حرفتون منطقیه.
    اون دیالوگ دنریس و تیریون دیالوگ فوق معرکه ای بود.
    البته اگر اشتباه نکنم لااقل در یک جا دنریس مشروعیت و حق خودش بر تخت رو  نه به خاطر فرزند اریس بودن که به خاطر  صلاحیت شخصی اش عنوان کرد. (تکرار اون همه لقب هم موید همین بود)
    ضمنا فکر می کنم تردیدهایی که در یکی دو قسمت اخیر در مورد شخصیت دنریس و چند شخصیت دیگه ایجاد شد صرفا برای ایجاد تعلیق بود و دنریس همچنان در سمت خیر ماجراست و خواهد بود.
    همینطور سانسا و سر جیمی و حتا وریس.

    واقعا از جذابیت فیلم کم میکنه

    میشه ی فیلم کلیشه ای و بالیوودی که احتمالا دنریس در این راهم بمیره! 

    من از گات انتظارم تابو شکنی بود، همونطور ک قبل دیدن منس فک میکردیم ی خائن پسته، بعد دیدنش دیدیم نهه خیلیم حق داشته و وحشی ها با اون چیزی ک نایت واچ القا کرده بود بهشون خیلی متفاوت بودن.. 

    انتظار داشتم نایت کینگم همین باشه نه صرفا یه ترمیناتور، همونطور ک انتظار دارم دنریسم ی مدکویین باشه با درجه سختی بالاتر از سرسی.. 

    واریس اگه نقشش عملی شه واسم جذابه.. 

    ی چندتا سوال مسخره ام ک جوابشو نمیدونم میپرسم اگ تونستی کمکم کن مرسی

    1- برن چجوری از دیوار واسه دیدن کلاغ سه چشم رد شد؟ (یادم نیست) 

    2- یورون چرا نپرسید تیریون چطور از بارداریت باخبره؟! 

    3- آریا چجوری وارد کتابخونه شده بود و اصلا چرا رفته بود اونجا؟ 

    واقعا نمیدونم اینارو.. 


  19. در 10 دقیقه قبل، توروس گفته است :

    اگه می شد و امکانش بود  خیلی خوب بود که دنریس می تونست به قول خودش اون "چرخه" حکومت و سلطه رو بشکنه ولی حیف اصلا شک دارم به قسمت 6 برسه.
    اگه وستروس فدرال می شد و انتخابات آزاد برگزار می کردن و تیریون رییس جمهور می شد که دیگه ایده آل بود ?

    این چرخه ای که ازش اسم برد یکی از پارادوکس ها و تضادهای دنریسه

    چرخه ی پدر فرزندی منظورش بود دیگه؟ 

    دقیقا سبب همین چرخس که خودش مدعی تاج و تخته!! 

    چون چیزی ک داریم تو فیلم میبینیم اینه ک مردم دنریسو نمیخوان و خیلی هم طبیعیه شناختی ندارن ازش(که اگه داشتنم وضع همین بود) 


  20. در 16 دقیقه قبل، توروس گفته است :

    در مورد بلوند و فنچ و قد و بالا درست میگین سلیقه ایه اما هر چند این بحث خیلی تخصصی می شه ? من فقط این رو اضافه کنم که احساس یا واکنش اروتیکی که امثال دنریس یا سانسا یا سرسی در مخاطب خودشون ایجاد می کنند یه مساله است - که من به اون کاری ندارم و نمی پردازم-  و  احساس غیر اروتیکی که ناشی از خصوصیات ظاهری  اونهاست-  مورد بحثمه. این احساس می تونه به شکل اقتدار یا ترس یا نرمش ظاهر بشه و مستقیما اروتیک نیست. ظاهر سانسا تولید اقتدار و اطاعت می کنه - منظورم همچین قیافه ایه - . سانسا برای لیدی بودن و به نظر من ملکه بودن جذبه کافی داره.
    اما در مورد سیاست ، سیاستش از نوع "به سر آمده حکیمه" است. از رنج هایی که کشیده چیزهایی یاد گرفته ولی همچنان با سرسی فاصله‌ی زیادی داره و از او عقبه.
     

    دقیقا حرفای منم همین بود اولش تلاش کردم بگم تاثیر شخصیت سانسا رو یکی مث من نمیتونه از نوع اروتیک باشه ب دو دلیل 

    1- تو فصول ابتدایی اصلا شخصیت جالبی نمیدیدمش

    2-اصلا بلوند دوس ندارم!! 

    بله با سرسی فاصله داره البته با سرسی این دو فصل، سرسی ابتدای فیلم اصلا سیاستمدار خوبی نبود

    کلیات مطلبم این بود دنریس تاثیرات اروتیکی و فمنیستی تری رو مخاطب میذاره تا یکی مث سانسا.. 


  21. در 4 دقیقه قبل، sadrakhan گفته است :

    اریا با هاند ازدواج میکنه شک نکن

    تبریک میگم شما یه ایرانیه اصیل هستید اگه گفتی چرا

    غافلگیر شدم از اینکه متوجه ایرانی بودنم شدی 

    خیلی بیشتر از کشته شدن نایت کینگ! 

    بذار منم حدس بزنم و بعدش درینک، سنت زیر 20عه؟

    ولی این بحثو شوخی اینجا جاش نیست و پیشاپیش از دوستان بابت خروج از بحث اصلی عذرخواهی میکنم


  22. در 55 دقیقه قبل، توروس گفته است :

    خب، قد و بالا رو دست کم نگیرید، قد و بالا داشتن یا نداشتن!
    همین دنریس طفلک این همه کار خوب انجام داده و خوش قلبه ولی چون نیم وجبیه و گاهی هم از بالا و با دماغش به دیگران نگاه می کنه ،ملت تشنه‌ی خونش هستند ، حالا اگه سانسا از بالا کسی رو نگاه کنه به هیچکی بر نمی خوره چون به نظر میاد واقعا اون بالاست و داره نگاه می کنه.
    گذشته از این سانسا  به اصطلاح لیدی تر از بقیه شخصیت های اصلی زن فعلی سریاله. نه مثل آریا قاتل حرفه ای و بی احساسه، نه مثل دنریس یه نمه خُله و نه مثل سرسی  سرسیه.
    اما حق باشماست در مورد سیاست. سانسا چیز زیادی در این مورد نداره ولی بازم قضیه قد و بالا بهش اتوریته سیاسی میده.

    حالا قدو قواره شاید خوب باشه ولی خیلیا فنچ دوس دارن

    فنچ بلوندم طرفدارای خودشو داره اگ این وسط خیلیارو هم قلع و قمع کنه موردی نداره

    در مورد سیاست سانسا همین بس که بدون حضور در جلسه ی سرسی متوجه نفرستادن ارتش توسط سرسی شد

    چیزی ک تیریون و خیل عظیمی از سیاستمدارا نفهمیدن! 

    البته چون سانسا رو تو فصول اول ی دختر احمق و ضعیف میدیدیم تصور این سانسا و تغییر نگاهمون درموردش خیلی سخته 

    ب ی نکته هم اشاره کنم ک شخصا اصلا بلوند دوس ندارم همونقد ک قد بلند دوس ندارم! 


  23. در ۱ ساعت قبل، تینا استارک گفته است :

    اصلا متوجه نمیشم چرا سانسا انقدر از دنریس بدش میاد. 

    نظر شخصیم اینه که دیگه دوست نداره استقلال شمال رو از دست بده و همینطور که یکی از دوستان قبلا گفته بود شمالی ها خیلی به بقیه اعتماد ندارن 

    البته ب شخصه با روند تکامل شخصیتی سانسا و جیمی خیلی موافقم و دوس داشتم ولی ظاهرا اکثرا خوششون نمیاد از سانسا (منم تو فصول اول سانسا و جیمی جز شخصیت های منفورم بودن) 

    ولی الان چرا بدتون میاد؟! 


  24. در 1 دقیقه قبل، مه سا استارک گفته است :

    مردم پایتخت ناجی نخوان باید کی رو ببینند؟

    دنریس یه ناجی خودخوانده است. می خواد به زور به مردمی که اصلا نمی دونستند این آدم وجود خارجی داره، حکومت کنه... درحالیکه مردم یه قاره ی دیگه رو که دوستش داشتند و می خواستند ملکه شون بمونه، به کشتن داد! این پارادوکس شخصیتی دنریس خیلی مزخرفه.

    کلا تارگریان ها همه خودشون رو وارث بر حق می دونند! چرا مثلا گندری هیچوقت ادعای هیچی نکرد؟ اون هم پسر شاه قبلی بود و نزدیک ترین گزینه... چرا؟ لابد چون ارتش و اژدها و قدرت نداشت. این منطق دیوانه وار دنریسه. "قدرت دارم پس مال منه."

     

    دقیقا همینطوره 

    البته رفته رفته مشخص شده که واس دنریس تخت مهمتر از همه چیزه، عشق، شرافت ووو

    الانم که مشخص شده حقی هم نداره ول کن نیستو با تهدید میخواد کارشو پیش ببره

    اتفاقا این پارادوکسی که گفتی واسه من خیلی جذاب بوده

    که چطور قدرت یکیو که قلب مهربونی داره تبدیل ب ی هیولا و دیکتاتور میکنه و بنظرم سریال هرچقد بقیه خطوط داستانی رو از دست داده این یکی رو حفظ کرده

    در کنار جیمی و سانسا که شخصیتشون تکامل پیدا کرده


  25. در 5 دقیقه قبل، aliod گفته است :

    حس میکنم دارن ارزون کاری میکنن. اژدها راحت کشته میشه گوست در حد چند ثانیه نشون داده میشه آخرشم میفرستنش بره و اینم از سوتی یا تبلیغ استارباکس!!

    اما توجه کنیم به خط داستانی 

    سرسی همه رو داره بازی میده بدون شک وقتی کارش تموم شد یورون گیریجوی رو میکشه. این احتمال رو هم میدم که جیمی سرسی رو بکشه

    و اگه خرابش نکنن دشمنی دنریس و جان رو هم خواهیم داشت 

    تاحالا به کشتن یورون توسط سرسی فک نکرده بودم ولی برعکسشو متصور شده بودم

    مرگ یورون توسط سرسی واسه من که خیلی جالبه

    چندین فصل خودمو آماده دیکتاتور بودن دنریس و دشمنیش با جان و ی سریای دیگه کردم اگه این خط داستانی رو هم تغییر بدنو یهو دنریسو بکنن آدم خوبه ی داستان بنظرم همه ی خط داستانی های فیلمو نابود کردن

×