رفتن به مطلب

ser jorah

اعضا
  • تعداد ارسال ها

    7
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

پست ها ارسال شده توسط ser jorah


  1. حتی ریگار تارگرین هم در تورنومنت هارن هال عاشسق لیانا میشه و حتی میتونه برای رببودن دل لیانا همه را شکست بده با اینکه خیلی از سر باریستان و سر ارتور دین ضعیف تر بوده و نتیجه این عشق نابودی خاندانش شد.


  2. دوستان عزیز من این پایان را حتی به پایان کتاب هم خیلی نزدیک میبینم چون این انتقام خدای مغروق از اگان تارگرین و خاندان تارگرین هست بخاطر بلایی که سر هارنهال و شاه هارن میاره.درسته باورش سخته یورن جان را بکشه ولی این به خاطر شخصیت پردازی ضعیف یورون هست نسبت با کتاب.یورون در کتاب حتی برای نابودی تارگرین ها به خرابه های والاریا هم میره جایی که هیچ کس حتی جرات گذشتن از ان مسیر را ندارد و شیپور اژدها را پیدا میکنه که بتونه اژدها های دنریس را به جان هم بیاندازد.حالا سوال پیش میاد چرا جان نمیتونه مثل اگان فاتح خدای مغروق راشکست بده و برای خودش هم اتفاقی نیفتد فرقش اینه که اگان جدید جان اسنو باید به قلعه ی خودش رد کیپ حمله کنه نه هارنهال و یورون از سلاح هایی که در این 300 سال ساخته شده مثل والد فایر و اژدها زن هایی که کایبورن ساخته و حتی از مزدوران گلدن کمپانی که از نسل بلک فایر حرامزاده ی مشروعیت پیدا کرده تارگرین ها هستند و قسم به نابودی خاندان تارگرین خوردن استفاده میکنه


  3. دوستان عزیز من این پایان را حتی به پایان کتاب هم خیلی نزدیک میبینم چون این انتقام خدای مغروق از اگان تارگرین و خاندان تارگرین هست بخاطر بلایی که سر هارنهال و شاه هارن میاره.درسته باورش سخته یورن جان را بکشه ولی این به خاطر شخصیت پردازی ضعیف یورون هست نسبت با کتاب.یورون در کتاب حتی برای نابودی تارگرین ها به خرابه های والاریا هم میره جایی که هیچ کس حتی جرات گذشتن از ان مسیر را ندارد و شیپور اژدها را پیدا میکنه که بتونه اژدها های دنریس را به جان هم بیاندازد.حالا سوال پیش میاد چرا جان نمیتونه مثل اگان فاتح خدای مغروق راشکست بده و برای خودش هم اتفاقی نیفتد فرقش اینه که اگان جدید جان اسنو باید به قلعه ی خودش رد کیپ حمله کنه نه هارنهال و یورون از سلاح هایی که در این 300 سال ساخته شده مثل والد فایر و اژدها زن هایی که کایبورن ساخته و حتی از مزدوران گلدن کمپانی که از نسل بلک فایر حرامزاده ی مشروعیت پیدا کرده تارگرین ها هستند و قسم به نابودی خاندان تارگرین خوردن استفاده میکنه


  4. یه چیزی کشف کردم از گیم آف ترون که دهنه همتون باز میمونه.قسمت 2 فصل 6 یورن میاد تو سریال به داداشش میگه من خدای مغروق را مسخره نمی کنم.من خود خدای مغروقم. سکانس بعد زنده شدن جان اسنو هست به کمک خدای آتش بخاطره شکست دادن پادشاه شب.میایم قسمت 5 فصل هفتم استادان در سیتادل بهم میگن لودوس پیامبر پیشبینی کرده بود خدای مغروق میادرو زمین و اگان فاتح را میبلعد و مسخرش میکنن چون همچین اتفاقی برای اگان فاتح نمیفتد ولی منظور لودس از اگان فاتح جان اسنو هست که در اصل اسم واقعیش اگان تارگارین هست. 100 درصد این پیشگویی درسته. گیم اف ترون جنگ خاندان ها نیس بلکه جنگ خدایانه.


  5. سلام میخواستم بعضی سکانس هایی که در سریال دیدم و باعقل جور درنمیاد را بگم

    1.رمزی بولتون با تیر زد تو چشم غول جان اسنو در حالی که دقیقا جان بغل غول بود چرا نزد به جان؟

    2.عمو بنجن اسبش برگشت به کسل بلک تو فصل 1 ولی تو فصل 6و7 دوباره با اسبش اومد ولی در کتاب بنجن به کلد هند تبدیل شده و سوار گوزنه

    3.در جایی که وایت ها جان اسنو را محاصره کردن منتظرن اب یخ بزنه درصورتی که در فصل4وقتی گوست تو قفس اسیره یه برادر نایت واچ اب را میرزه جلوی گوست رو زمین وایت واکر که میاد اب یخ میزنه چرا نایت کینگ اب را یخ نمیزنه

    5.تیریون و استراتژی های جنگیش که دیگه هیچی دلش برای سرباز های سوخته شده میسوزه ولی خودش لشگر استنیس را به آتش کشید عین خیالشم نبود بعد میگه یه مرده بیار تا سرسی باور کنه چه نیازیه سرسی باور کنه مگه سرسی اژدها داره مگه سرسی داره جنگا میبره که به باورش نیاز باشه بعد اون احمقا میرن مرده بیارن تا کمک میخوان به دنریس میگه نرو میخواستن نرن

    خیلی چیز دیگه که حال ندارم بنویسم


  6. به نظرتون شمشیر لایت برینگر همین شمشیر لانگ کلو هست یا شمشیر سر آرتور دین یا شمشیر دیگری؟

    باتوجه به رابطه ای که بین دنریس و جان در این فصل بوجود امده و عاشق هم شده اند. امکانش هست که برای اتش گرفتن شمشیر جان شمشیر را درقلب دنریس فرو کند وشمشیر اتش گرفته را از قلب او بیرون بیاورد؟

×