رفتن به مطلب

Howland Reed

اعضا
  • تعداد ارسال ها

    13
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

پست ها ارسال شده توسط Howland Reed


  1. موضوعي که خيلي تو ذوق مي‌زنه، نداشتن روال درست و قانون‌مند براي مدخل نويسي و ويرايش مدخل‌ها هست. مثال مي‌زنم:

    • وقتي خواستم رده‌ي "Noblewomen" رو ترجمه کنم، نمي‌دونستم چي بايد بنويسم. مجبور شدم بگردم ببينم دوستان قبلا چه طور ترجمه کردن.
    • براي battle و war ديدم که کاربرا تفاوتي قائل نمي‌شن؛ اين جوري که نمي‌شه. يکي battle of castle black رو "نبرد کسل بلک"، يکي ديگه "جنگ کسل بلک" ترجمه مي‌کنه و لينک مي‌ده. با هر ترجمه‌اي برای مدخل اصلی، حداقل يکي از اين پيوند‌ها ناقص مي‌مونه (حتي ممکنه هر دو!) از اين مورد مثال خيلي ‌مي‌شه زد.
    • مورد‌هاي ديگه‌اي هم هست. عدم رعايت نيم فاصله، معادل گذاري افراطي براي کلمه‌ها و عبارت‌ها، استفاده‌ي نادرست از علايم نگارشي، کاربرد سليقه‌اي جمع مکسر و قاعده‌ي جمع فارسي و ... .
    • نبودن قانون مشخص براي ترجمه‌ي اسم قلعه‌ها، مکان‌ها، اسم خاندان‌ها، لقب‌ها و ... .
    • و از همه مهم تر نبود يه صفحه‌ي مشخص در ويکي براي اطلاع رساني اين موارد. به این شکل که ما اینجا بحث می‌کنیم فایده نداره؛ نتیجه‌ی بحث‌ها باید مشخص بشه و جلوی چشم باشه. براي يک دست شدن ويکي بهتر تا حجم مقاله‌ها کم هست يه قانون‌هايي تصويب بشه و تو يه صفحه اين موارد ( و مورد هاي ديگه ) با ذکر مثال توضيح داده بشه. تا همه‌ي کاربرا به خصوص کاربرهاي تازه وارد با روال کار آشنا بشن.

     

    * به جورامون: قرار بود نحوه‌ي برخورد با مقاله‌هايي که تفکيک کتابي ندارن مشخص بشه، خب نتيجه چي شد؟ ( يک در ميان بردن جمله‌ها داخل اسپويلر جالب نيست. به نظرم يا بايد کل مدخل بره داخل اسپويلر يا بايد بالاي صفحه به خواننده‌ها هشدار داده بشه.)


  2. مکانش هست، قسمت آخرین ارسال‌ها به انجمن اضافه بشه؟

    آخه من الان می‌خواستم تو دو تا از موضوع‌های تالار "ویکی وستروس" پست بذارم ولی این‌جوری پست اولم برای کسی که صفحه‌ی اصلی تالار رو می‌بینه معلوم نیست و تا وارد تالار "ویکی وستروس" نشه؛ متوجه نمی‌شه دو تا از موضوع‌ها پست جدید دارن. ( با این وضعیت، احتمال دیده شدن پست اولم خیلی پایین میاد


  3. منم یه پیشنهاد دارم:

    بعضی مدخل‌ها این قدر برای کلمه‌ها معادل انگلیسی قرار دادن که واقعا نمی‌دونی داری متن فارسی می‌خونی یا انگلیسی. هم صفحه یه جوره خاصی دیده می‌شه و هم برای پیوستگی و روان خوندن متن جالب نیست! تصویر پیوست رو ببینید:

    اینجا لازم نیست برای ارباب سکه و شورای کوچک داخل پرانتز معادل انگلیسی رو قرار بدیم، چون اینا خودشون به صفحه‌ی خودشون لینک دارن و اونجا مثل همین مدخل پتایر بیلیش، اولین جایی که عنوان کلمه به کار برده بشه؛ براش معادل گذاشته می‌شه. اما برای انگشت کوچیکه، می‌شه معادلش رو گذاشت. نظرتون چیه؟( خودم هم تا به حال این مورد رو رعایت نکردم! )

    exp.JPG.b4fbf2a1cf1da6f1206377dd28cdf16f.JPG


  4. میگم باگ اند چون به شکل باور ناپذیری شخصیت سفیدی دارن ! همین جان ! که از مهر مادر محروم بود و کتلین ازش متنفر ... همیشه به چشم حرام زاده تحقیر میشد ! اما ببین چه وفاداری عجیبی به استارک ها داره ، حتی به گمونم از خود بچه های کتلین ، کتلین رو بیشتر دوست داره . این عجیب و غیر منطقی نیست!
    الان دقیق یادم نمیاد جان درباره ی کتلین دقیقا چه نظری داشته ولی مطمئن هستم دوستش نداشته .

    مشکلش چیه که جان به استارک ها وفادار نباشه ؟ تو خانوادش فقط کتلین باهاش بد بود که اونم یه تالی هست و استارک نیست . بنجن ، ند ، راب ، آریا و سنسا با جان مشکلی ندارن . در ضمن پدر جان یه استارک هست و همه چیزش به استارک ها رفته ( ظاهر ، داشتن دایرولف و توانایی وارگ بودن و... ) واسه همین اصلا غیر منطقی نیست که وقتی اغلب خاندان باهاش خوبن و خودش هم از اونا حساب میشه به خاندانش پشت کنه.حالا شاید از دست ند نارحت باشه ولی از استارک ها بدش نمیاد .

    شرایط زندگی سنسا و برن و آریا چقدر فرق داره ؟ همشون تو یه جا و زیر یه سقف و با یه پدر و مادر بزرگ شدن . چطوره که روش های تربیتی استارک ها ، جان و برن رو انقدر سفید و دانا ساخته اما از سنسا یه احمق به تمام معنا به وجود آورده؟

    به نظر من جان با توجه به گذشته و زندگیش بیش از خد معصومه و برن بیش از حد سنش دانا !

    نمی دونم حرفم چقدر درسته ولی تربیت بچه ها هم به محیط زندگی و هم به ذات(DNA) خودشون ربط داره .

    اینکه سانسا و آریا ( کلا همه ی بچه های ند ) تا وقتی که تو وینترفل بودن و خبری از رابرت نبود در کل بچه های خوب و سالمی بودن شکی نیست . تفاوت سانسا و آریا به شخصیتشون بر می گرده . سنسا به مادرش رفته و آریا به عمه‌اش لیانا . سنسا بیشتر دنبال شعر و آواز و داستان های شوالیه ها بوده یعنی در کل تو توهم بوده بعد که اومد جنوب از توهم خارج شد ! همین سنسا نسبت به سنسای اول کتاب پخته تر شده به طوری که از لیست شخصیت های منفورم خارج شده و اومده تو شخصیت های محبوبم.

     

    در مورد جان و برن . برن همون اول کتاب فلج شد و بعد هم که مورد توجه کلاغ سه چشم قرار گرفت. کلاغ سه چشمی که خدای علم و دانش و جادو هست . فکر برن فقط درگیر همین موضوع بوده. واسه همین جنبه ای بدی از برن مشخص نشده . مثلا اگه با ند می رفت جنوب شاید این طور سفید و دانا نمی شد .

    جان هم اشتباه و حماقت داشته . ولی جان با افرادی رو به رو شده که هدف و قصدشون معلوم بوده . با آدم های مکار و حیله گر سر و کار نداشته واسه همین تصمیم گیری هاش به مراتب آسون تر بوده و اغلب کار درست رو هم می کرده . شخصیت همین جان هم خیلی پخته تر شده نسبت به اولش. ولی باز هم اشتباه های خودش رو داره.

    فراز و نشیب داشته تو کتاب. همین جان که خیلی به قسم و سوگندش پایبند بود سه بار شکستش . یه بار خواست بره پیش راب ، سم مانع شد . یه بار دیگه سر قضیه ی ... قرار بود کلا ول کنه نگهبانی رو ولی گوست نذاشت . یه بار هم که سر قضیه ی ... .

    رابطه ی جنسی بیش از اندازه با ایگریت هم که بماند !

    این رو هم اضافه کنم جان یه بار سر اینکه چرا خودش نتوسنت وارث وینترفل بشه و راب شد . این قدر عصبی شد که وقتی داشته با یکی از گشتی ها مبارزه می کرده این قدر عصبی شده که اون بدبخت رو وقتی تسلیم هم شده بود داشت می زد !

     

    خوبی داستان هم به همین که هموه جور آدم توش داریم .خوب هست ، خاکستری هست . شخصیت بد هم داریم .


  5. ریگار، من اصلاً نمی‌فهمم چرا میگی برن و جان باگ های داستان هستن. چرا شرایط وینترفل و روش‌های تربیتی استارک ها و سنت هاشون رو در نظر نمی‌گیری؟ یا شرایط ویژهٔ جان رو؟ پسری که اسم حرام زاده روش هست و از جانب کتلین هیچ محبتی نمی بینه. منطق حکم می کنه که برای جان دلسوزی کنیم.

    شرایط و محیط زندگی این بچه‌ها رو این‌طور بار آورده. مثلاً سنسا وقتی تو شمال بود فکر می‌کرد شوالیه‌ها همه آدم‌های خوبی هستن که از ضعیف‌ها دفاع می کنن ولی بعد فهمید که این طور نیست! یا برن، بچه ای بوده که کارش فقط بالا رفتن از در و دیوار بوده؛ کجا موقعیتی پیش میاد تا برن معصومیت بچگیش رو بذاره کنار. در صورتی که تو کتاب ذکر شده سرسی و جیمی از بچگی چشمشون دنبال هم بود!

     

    پ.ن: ریگار عزیز بیشتر دوستان هر پنج کتاب رو خوندن و اطلاعات بیشتر از شخصیت‌ها براشون معلوم شده، مثلا حماقت‌های بی اندازهٔ سرسی. واسه همین پیشنهاد می‌کنم اول بقیهٔ کتاب‌ها رو به خونی.


  6. Bael شاعر در دو مقاله‌ی مختلف به دو صورت نوشته شده

    "بعل(Bael) شاعر از دیوار(Wall) بالا رفت" در مقاله‌ی "رزآبی زمستانی"

    "بائل (Bael) که بیشتر با نام مستعار بائل آوازه خوان" در مقاله‌ی "پادشاه آنسوی دیوار"

    کدوم یکی از تلفظ ها درسته ؟

    خانم مشیری در ترجمه کتاب دوم ، بعل رو استفاده کرده . منم به همین دلیل بعل آوردم . هر چند تلفظش ، بعل نمی‌شه !

    ببینیم بقیه ی عزیزان چه نظری دارن

    Bael.zip


  7. کاربری دست به ترجمه اش نزده میتونید شروع کنید. داخل جدول هم به اسمتون ثبت میشه.

    مخزن مقالات ترجمه نشده

     

    ویرایش:

    الان که به جدول موجودات نگاه میکردم کاربر Howland Reed یکی از مدخل ها {رز آبی زمستان} رو ترجمه کردن.

    Howland Reed شما میخوایید گیاهان رو ترجمه کنید؟

     

    اگه این دوست عزیز می‌خواد ترجمه کنه ؛ من میرم سراغ قسمت‌های دیگه . هر چند همون یه قسمت(رز آبی زمستان) رو برای دست گرمی و آشنایی با ویکی ترجمه کردم .


  8. اول: سوالات مربوط به ترجمه ویکی رو کجا بپرسیم؟ اینجا یا بارعام-مخزن مقالات؟

     

    دوم: این قسمت رو به نظرتون چی ترجمه کنم؟

    The maesters are scholars, scientists, learned advisors to the nobility, and occasionally pseudo-religious researchers in the occult

     

    سوم: یه معادل خوب برای Seneschal؟

     

    2. همون که تو ویکی ترجمه کردی خوبه به نظرم .

     

    3. کارفرما ، مباشر ، ناظر ، پیشکار و ... .


  9. بقیه اش چی؟

    بقیه مشکلی ندارن فقط سرزمین‌های رودخانه جالب نیست. سرزمین رودخانه‌ها بهتر می‌تونه باشه .

    منم با تالیسای مرحوم موافقم ، بهتر هست اسم‌های خاص ترجمه بشه .

     

    یه پیشنهاد ، یه صفحه ای درست کنید به عنوان مرجع برای معادل‌های فارسی و شکل صحیح اسم‌ها تا نویسنده‌های ویکی از بلاتکلیفی دربیان. مثلا من آخرش نفهمیدم باید Harrenhal رو چه طور بنویسم ؛ هر چند خودم هارن هال رو ترجیح می‌دم .


  10. قوانین واژه های مرکب رعایت بشه خیلی خوبه اما میترسم که زیاد شدن و دست و پاگیر شدن قوانین باعث بشه اعضا از همکاری در توسعه ویکی منصرف بشن. این قوانین ویرایشی رو میشه خیلی ساده با نرم افزار ویراستیار انجام داد. میشه اعضا رو محدود نکرد و در عوض یکی مسئول بشه تا بعد از تکمیل شدن مقاله اونو یه بار به word منتقل بکنه و این ویرایشها رو انجام بده و دوباره برگردونه به ویکی. کسانی هم که مقالات جدید مینویسن میتونن قبل از وارد کردن این مقالات با این برنامه قوانین ویرایشی رو اعمال بکنن.(البته به صورت پیشنهاد باشه و نه الزام).
    جورامون جان دستت درد نکنه ، من این برنامه رو سراغ نداشتم .

    این برنامه ورژن آنلاین هم داره (http://www.virastyar.ir/live) ، خیلی کار باهاش آسون هست .

     

    پس بهتره تا تعداد مقاله ها زیاد نشده ، یکی ویراستار ویکی بشه و این کار رو عهده بگیره .

×