رفتن به مطلب

Noushiiin

اعضا
  • تعداد ارسال ها

    27
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

پست ها ارسال شده توسط Noushiiin


  1. تیریون بخاطر هوشش گزینه خوبیه ولی آخه یه پادشاه کوتوله؟تصورش یکم سخته.

    تازه خیلی ها از تیریون خوششون نمیاد و فکر نکنم کسی حاضر به پذیرفتن یه پادشاه کوتوله باشه.

     

    استاد اول اینکه احترام موی سفیدتو دارم بهت هیچی نمیگم!

     

    دوم هم اینکه من اصن علاقه ای به شاه شدن ندارم!

     

    سوم هم اینکه همون پسره جان رو شاه بکنید بره بابا! یخورده جوگیره ولی زیر دست ند بزرگ شده، کارش درسته!

     

    دیگه امری نیست!

     

     

    دوست عزیز شک نکن که هیچ کس انتظار پادشاه شدن تیریون رو نداره و فقط تحت عنوان کسی که میتونست پادشاه بهتری بشه ازش یاد شده و من هم از شخصیت تیریون خوشم میاد و قصد توهین به اون رو نداشتم چون من ترجیح میدم هرکسی پادشاه بشه فقط خاندان تارگرین سرکار نیاد.

    ممنون که احترام موی سفید منو نگه داشتید

    ولی من یکمی دارم...

    البته حدسِ ها!

    ولی توی پیج فیسبوکش همش داره راجب پادشاهیِ خودش در آینده صحبت میکنه!

    به خدا اسپویل نیست ها!

    ولی خب مینویسه دیگه....

    من دیگه کم کم دارم شک میکنم...


  2. تیریون بخاطر هوشش گزینه خوبیه ولی آخه یه پادشاه کوتوله؟تصورش یکم سخته.

    تازه خیلی ها از تیریون خوششون نمیاد و فکر نکنم کسی حاضر به پذیرفتن یه پادشاه کوتوله باشه.

     

    استاد اول اینکه احترام موی سفیدتو دارم بهت هیچی نمیگم!

     

    دوم هم اینکه من اصن علاقه ای به شاه شدن ندارم!

     

    سوم هم اینکه همون پسره جان رو شاه بکنید بره بابا! یخورده جوگیره ولی زیر دست ند بزرگ شده، کارش درسته!

     

    دیگه امری نیست!

     

    اینجا بین بد و خوب انتخاب نمیکنیم! بین بد و بدترِ انتخابمون!!! از بین بدترین ها این وسط خصوصیاتِ ترتیون بدِ!

     

    نوشین جان، آواتارت بهت میاد!

    استنیس اگه شاه بشه ظرف یه هفته وستروس تبدیل میشه به یه سپت بزرگ! بعد از دو هفته هم همه شورش میکنن میزنن کاسه کوزه اش رو بهم میریزن!

    چه خودشم میگیره! من علاقه ای به شاه شدن ندارم -_-

    بعدشم شما یکم فکر کن! جافری چطوری تا الان جلوی شورش هارو گرفته با کلی گهبان و سرباز دیگه!! خو تیریونم اینکارو میکنه همونطوری که بران دزدی رو کاهش داد تازه من کی گفتم استنیس شاه بشه؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!


  3. دوست عزیز یکم فکر کن...امکان نداره رابرت با پسر دوست صمیمی که براش از برادر عزیز تره چنین کاری بکنه بعدشم آخه رابرت اگر میدونست اول نباید میپرسید که چرا میخواید بکشیدش؟! یعنی میدونست که زنش با برادرش رابطه داره و برن دیده که میخوان بکشنش!؟


  4. از اژدهاهاش خوشم میاد ولی اینکه تحت سلطه ی دنریسن اصلا خوشایند نیست!!!

    راستش یه بچه به سن اون نباید این قدرت هارو داشته باشه چون همون اول هم نشون داده بود عقلش کمه اونجاهایی که برادرش میگفت به خونه برگردیم اون خنگول حتی نمیدونست منظورش کجاست با این که یک عالمه براش توضیح داده شده بود و خب آدم از یه بچه 10 سال به بالا یا حتی کوچکتر انتظار درک کردن این چیزارو داره که خب دنریس خانوم نمیدونستن!!انتظاراتِ بیجایی هم از تاج وتختی داره که حقش نیست و شهر ها و مردمشون رو به جرم برده داری آتش میزنه و قتل عام میکنه! جدا از این ها از خود راضی هم هست اونقدری که این دنریس رو نرومه و لم میخواد سرشو بکوبم به دیوار سرسی و جافری روی هم رو اعصابم نیستن!


  5. نمیدونم ولی خب اولا این بود که تارگارین هایی که مادر و پدرشون خواهر و برادر بودن اغلب دیوانه میشدن و رابرت هم چون یه نسبتی با خاندان تارگارین داشته میتونسته مدعی تاج و تخت بشه و چون خودش مهره ی اصلی جنگ بوده پادشاهی و در دست گرفته...البته این که میگی لنیستر ها یه کلکی زدن هم درصدِ بالایی داره چون وقتی جیمی پادشاه دیوانه رو کشت میتونست همونجا ادعای پادشاهی هم بکنه ولی خب احتمالا چون هم یه کلکی در کار بوده هم استارک و براتیون و ... با هم متحد بودن و لنیستر ها نمیتونستن از پسشون بربیان حکومت و دادن به رابرت


  6. عاغا من یه سوالی داشتم و از اونجا که اینجا با اسپویل به شدت برخورد نمیشه گفتم اینجا مطرحش کنم! و

    اسپویلر:

     

     

    این تعبیریه که شبح های هارت از نقش سنسا در مسموم کردن جافری میکنه ( البته به صورت ناخودآگاه) . سر دانتوس چند تا سنگ آمتیس به سنسا میده که توی توری که موهاشو نگه میداره قرار بده و حتما در مراسم عروسی جافری همراهش باشه. در طول مراسم لیدی اولنا تایرل یکی از اونها را بدون اینکه کسی بفهمه از موهای سنسا بر میداره و زهر داخلشو توی کیک عروسی که جافری داشته میخورده میریزه ( یا شرابش ، ولی من فکر میکنم کیک مسموم شده ) . این نقشه حساب شده هم با همکاری لیدی اولنا و لیتل فینگر طراحی شده بود و گناهشم به گردن تیریون میفته

     

    مرســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــییییییییییی!! ♥ ♥ اصن مونده بودم جریان این چی بود!


  7. اگر این کتلین تالی نبــــــــــــووووووددد!! -_- من چه قدر حرص میخورم از دستِ این زن!!!

    کاراش احمقانست! باید یه کشیده میزد تو گوشِ راب میگفت پسره ی خنگول آخه توی کوچولو چه میفهمی عشق چیه؟! آخه تالیسا ازدواج کردن داشت!!؟؟

    ولی به نظر من نه سانسا و نه کتلین هیچکدوم تو مرگ ند نقشی نداشتن چون در هر صورت رابرت به دست سرسی یه بلایی سرش میومد و جافری حرامزاده ی چیز (؟!) مینشست رو تخت و ند مخالفت میکرد و ند میرفت زندان و در آخر چون جافری دوست داره همه بمیرن سرشو میزد!


  8. اونموقع که هنوز ا سرسی ازدواج نکرده بود و توی یکی از این مقاله ها خوندم که رابرت نسبت به بقیه یه نسبت دوری با تارگارین ها داشته(؟) خلاصه یه نسبتی با یکی بوده و یه برتری نسبت به بقیه داشته و تازه جنگجوی بهتری هم بوده! ولی خو نمیدونم شایدم لنیستر ها یه کاری کردن اون وسط


  9. رابرت هر چی که بود مردم رو نمیسوزوند

    ریگارد هم میتونست در آینده جانی بشه و دیوونه ولی رابرت هرچی بود اینطوری نبود حرام زاده هم داشت خب بدبخت باید به همین حرام زاده هاش دلببنده جافری که پسر خودش نیست به نظر من به خاطر جنگجو بودنش و اینکه مملکت و از دست اون ایریس نجات داد میشه بهش احترام گذاشت

    اینم یکی از همون دلایلیه که من نمیخوام تارگرین ها دوباره حکومت رو در دست بگیرن.

    به هر حال چیزی که تارگرین ها هیچوقت کم نداشتن دیوانگی بوده.

     

    آورین استادِ عزیز!

    ریگارد رو هم ازش طرفداری نکنید خودشزن داشت بعد با پررویی تمام لیانا رو میدزده بعدم پدر و برادرش رو به خاطر این موضوع آتش میزنن

    به نظر من رابرت هر چقدر هم که هوس ران بود باز عاشق لیانا بود و فقط برای اینکه چیزی که مالِ خودش بوده رو دزدیدن شورش نکرد یکدفعه به سرسی گفت: من حتی یادم نمیاد اون چه شکلی بود...فقط میدونم اون چیزی بود که میخواستم

    پس صرفا به خاطر زیباییش نبوده و اگر به زیبایی بود باید عاشق سرسی میبود حتی با اخلاقِ بدی که سرسی باهاش داشت


  10. دنریس تارگارین نه حالا چرا؟

    چونکه واقعا در این یکسال مغرور و ازخود راضی و پررو شده و هیچ حقی نسبت به تاج وتخت نداره چون اولا سنش کمه و بعد این تخت آهنینی که ازش دم میزنه یکمقدار واسه قسمت تحتانیش بزرگه! بعدم این پدرش دیوانه بود خودش هم ممکنه دیوانه بشه و صلاحیت خودش رو فقط چون سه تا اژدها داره واقعی میدونه و اگر سردارانش نبودن تا حالا مرده بودن خانومِ تارگارین!


  11. عاغا من یه سوالی داشتم و از اونجا که اینجا با اسپویل به شدت برخورد نمیشه گفتم اینجا مطرحش کنم! و

     

    جریان این بانویی با مار های ارغوانی روی سرش چیه؟!

     

    انقدِ دلم میخواد بدونــــــــــــمممم! لدفن جواب بدین!


  12. کتابهای آخر ...

     

     

    برادر های Quite Isle سندور رو پیدا میکنن و خاکش میکنن (حالا یه سری میگن مگه مرده بوده ) اما با اینکه هیچ نقشی در داستان نداره و مرده به حساب میاد ، POVیی که Brienne در همون جزیره داره ، ثابت میکنه که Sandor یه آدم دیگه شده و هنوز زنده ست. Brienne نمیفهمه اما ما از چیزایی که میخونیم و حرفایی که رئیس ِ برادرای Quite Isle میزنه میفهمیم زنده ست. این پروسه به حالتی صورت میگیره که ما خیلی به Sandor امیدوار میشیم. . . البته این پروسه خیلی قبلتر از این POV و در همراهیش با Arya شکل گرفته بود ولی حسی که اونجا به آدم داده میشه باعث میشه یه حسی که در مورد Jaime هم تجربه شده به آدم دست بده. Sandor یه آدمیه که در دنیای امروزمون خیلی میبینیم. یه آدم خشک که تظاهر میکنه فقط خودش مهمه ، اما بخاطر دلی که داره و همه ش با اون دل در جنگ هست ، نمیتونه خوب تظاهر کنه و بعضی جاها سادگی و مهربونیش به چشم میاد. کسایی که همیشه ظاهر و اخم و چشمای غضبناکشون رو میبنیم ولی پاش که بیافته ، تعجب زده تون میکنن. Sandor بعد از ریاضتی که اونجا خواهد کشید فکر میکنم در غالب قهرمانی دوباره بلند شه. ققنوس ِ زشت و سوخته ای که از خاکستر خودش بلند میشه.

     

    خدا خیرت بده!! من یکی تا یجاهایی انگلیسی خوندم بعد دیدم چشمام داره در میاد ادامه ندادم تا ترجمه بشه! خیلی خوبه!!! دلم میخواد ببینم آخر این سندور سرنوشتش به سانسا ربط پیدا میکنه یا نه!؟

     


  13. من از این شخصیت خوشم میاد آدم وظیفه شناسیِ و ا حالا چند دفعه سانسا رو نجات داده(البته اگاری اینجا احتمالا موضوع یه نیمچه علاقه ای هم بوده) ولی خب کلا زیر این زره هو اینا قلبی از طلا نهفته شده...به خاطر کاری که برادر...(فوش بود) -_- باهاش انجام داد اینطوری شده و پتانسیل خوب بودن رو داره


  14. رنلی خوب بود... ولی خب خدایانشون بیامرزنش بچه ی خوبی بود

    استنیس هم که فقط میجنگه تحت تاثیر میلسندراست و بخشش و... تو کارش نیست

    رابم که ،اونم خدایانشون بیامرزن ولی بچه ی خنگی بود این که با تالیسا ازدواج کرد خودش یه خنگیه کاملا بزرگ بود

    جافریم که اصلا حرفشو نزنید! سادیسم داره کلا...اون از کاری که با فاحـ*ـه ها کر اون از اون کاری که با رز کرد از کارایی که با سانسا کرد مجبورش کرد سر پدرشو نگاه کنه جلوش سر ند رو زد صد دفه هم به بدبخت گفت رابو میکشم و...

    بیلان گریجوی هم که کلا مشکل داره و اصن حساب نیست از نظر من

    میمونه دنریس (که اسمش هم نیومده) : دلم میخواد سر به تنش نباشه و بمیره دختره ی خنگ! در مورد دنریس هم نظرمو گفتم

    من اگر بخوام انتخاب کنم میگم تیریون یا لیتل فینگ خوبن ،تیریون که پادشاه به حقِ اصلا و درمورد لیتل فینگر هم درسته آدم خیانتکار و گند و مزخرف و دو رو و بیشعوریه ولی با سیاستِ و میتونه شاهِ خوبی باشه!


  15. رابرت هر چی که بود مردم رو نمیسوزوند

    ریگارد هم میتونست در آینده جانی بشه و دیوونه ولی رابرت هرچی بود اینطوری نبود حرام زاده هم داشت خب بدبخت باید به همین حرام زاده هاش دلببنده جافری که پسر خودش نیست به نظر من به خاطر جنگجو بودنش و اینکه مملکت و از دست اون ایریس نجات داد میشه بهش احترام گذاشت


  16. کتلین 40 ب بالا نشون میده که!

    جیمی هم!! یعنی از کتلین بزرگ ترِ؟!

    اصن مطمئنی اینا درستن؟!

    سانسا هم بیشتر از 13 سال نشون میده بابا!! رابرتم از ادارد کوچیکترِ؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!؟؟؟؟؟؟

    اصن من الان داره دود از سرم بلند میشه اینا سناشون بهشون نمیخوره!


  17. عاغا من یادم رفت دنریس و والدر فری رو بنویسم!! -_-

    دلم میخواد سر به تن دنریس نباشه هم باعث شد دروگو بمیره هم بچش هم اون دختره تو کالسارش خیلیم مغروره اون تیکه که توی فیلم به دختره میگه من مثل زبان مادریم دوتراکی حرف میزم و الان کمی تمرینم کم شده دلم میخواد سرشو بکوبم تو دیوار دختره ی مغرورِ از خود راضی! اصلا فکر نمیکنه پدرش چه آدمی بوده بعد ادعاشم میشه دخره ی خنگ

    والدر فریم که جای خود دارد اصن...

     

    سلام

    چی میگی نوشین جان؟؟

    خیلی خوبم فکر میکنه پدرش کی بوده به قول خودت: عاغا شاه بوده! ک براتیون های غاصب اومدن گرفتنش و اونم داره پسش میگیره.

    اولاش یکم شخصیتش چیز بود! ولی دیگه چیز نیس.

    فعلا که از قبل خیلی چیز تر شده!


  18. عاغا من یادم رفت دنریس و والدر فری رو بنویسم!! -_-

    دلم میخواد سر به تن دنریس نباشه هم باعث شد دروگو بمیره هم بچش هم اون دختره تو کالسارش خیلیم مغروره اون تیکه که توی فیلم به دختره میگه من مثل زبان مادریم دوتراکی حرف میزم و الان کمی تمرینم کم شده دلم میخواد سرشو بکوبم تو دیوار دختره ی مغرورِ از خود راضی! اصلا فکر نمیکنه پدرش چه آدمی بوده بعد ادعاشم میشه دخره ی خنگ

    والدر فریم که جای خود دارد اصن...


  19. من قبلا از دنریس خوشم میومد اما الان نمیدونم چطوری قبلا ازش خوشم میومده!

    راه میره برده آزاد میکنه و شهراشونو داغون میکنه

    درستِ که برده داری درست نیست ولی این که اختلال ایجاد میکنه و دیگران رو با اژدهاهاش میسوزونه اصلا جالب نیست!! لیاقتِ داشتنِ اژدها نداره بنظرم و حکومت کردن براش زیادیه از اونجایی که اونم مثلِ کتلین و سرسی شاس میزنه ولی فکر میکنه که خیلی باهوشِ!


  20. من طرفدار استارک هام از لنیستر ها هم فقط تریون خوبه اون دنریسِ مغرورِ پررو هم که .... چقدر از این بشر بدم میاد هم شخصیت توی کتابش هم توی فیلم تو هر دوتاش کودنِ ولی خیلی خودشو باهوش میدونه استنیس خوبه... جان اسنو هم بد نیست برای پادشاهی اصلا اگر دنریس میتونه ملکه بشه شاید این سانسا اگر بعدا یاد بگیره ساده لوح و خنگ نباشه یا آریا هم میتونن ملکه بشن!

×