رفتن به مطلب

پارسا تارلی

اعضا
  • تعداد ارسال ها

    126
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

پست ها ارسال شده توسط پارسا تارلی


  1. Shield of the Life » جمعه شهریور 10, 96 12:03 pm[/url]"]
    پارسا تارلی » جمعه شهریور 10, 96 11:23 am[/url]"]

    درکااب که بیشتر جاها گفته میشه بولتونه ولی ننه پیر معتقده استارکی به اسم برندون بوده و برارز پادشاه هم بوده.

    شما الان میگی دقیقا کدومش اونیه که ویسرویونو زد و تو سریال حظور داره اولی یادومی؟

    منظور اینه که نایتز کینگ یا همون دومی از افراد نایت کینگ یا همون اولیه بیشتر توضیح بدی ممنون میشم چون اصلا متوجه نشدم

     

     

    اونی که تو سریال حضور داره و آدرها (وایت واکرها) رو رهبری می کنه، Night King هست

     

    و اونی که سیزدهمین فرمانده نایتزواچ بوده Night's King هست

     

    البته این مورد (اشتباه گرفتن این دو شخصیت) فقط مربوط به ما نیست و ظاهرا شروعش از قضیه زیر بوده:

     

    The synopsis for "Oathkeeper" on the HBO Viewer's Guide originally listed this specific character as the Night's King, a legendary figure that has been mentioned a few times in the novels, though this was later removed. It is unknown whether this was due to an error in identification or the fact that this would be a major spoiler.

    لینک متنی که نقل قول کردم:

     

     

    اما در مجموع به نظر می رسه که این دوتا شخصیت متفاوت از همدیگه هستن. چون Night's King سیزدهمین فرمانده نگهبانان شبی بوده که برای مقابله با آدرها تاسیس شده، پس قاعدتا باید Night King مقدم بر Night's King بوده باشه. (مگر اینکه فرض کنیم آدرها اون سیزدهمین فرمانده نایتزواچ رو به یه آدر تبدیل کردن و اونو به عنوان شاه خودشون انتخاب کردن که به نظرم بعیده)

    فهمیدن نایتزکینگ اونیه که به یه آدر مونث عاشق شده و به خاطر اون به آدر تبدیل شده وبر دیوار حکومت میکرده تا چندین سال و برای آدرها قربانی میداده و سیزدهمین فرمانده بودولی نایت کینگ یه انسان ساده بوده که توسط فرزندان با فرو کردن دراگون گلس در قلبش تبدیل شده بود و همون رهبر فعلی آدرهاست. ممنون از این که یکی بزرگترین ابهامات کاب و سریال رو توضیح دادی خب نایت کینگو که میدونیم رهبر فعلی آدرهاست و مشغول حمله به دیوار ولی آیا از نایت کینگز از سرنوشتش خبری در دست نیست؟


  2. Shield of the Life » جمعه شهریور 10, 96 11:11 am[/url]"]
    wishtasp » جمعه شهریور 9, 96 1:50 am[/url]"]
    تینا استارک » پنج شنبه شهریور 9, 96 10:04 pm[/url]"]@مدافع

    دوست عزیز باور کن بعد از هفت هشت سال فن گات بودن دیگه فرق آدر و واکر رو هر بچه ای میدونه

    منظور من این بود که آدرها با جادوی آدر بزرگ که تو سریال نایت کینگ هست بوجود اومدن. وقتی جادوی اصلی از بین بره اصولا اونها هم‌باید از بین برن. پس وقتی نایت کینگ پودر بشه جادوی فرزندان جنگل ازبین میره و همه آدرهایی که اون تبدیل کرده باید ازبین برن

     

    درود

    آدرها که اسم دیگشون وایت واکر (White Walker) به معنای مرده سفید هست ( با wight به معنای مخلوق که اشاره به مرده های معمولی داره اشتباه نشن) لزوما توسط نایت کینگ بوجود نیومدن هر چند در سریال بریک دندریون با اشاره به نایت کینگ میگه اونه که همشون رو تبدیل کرده ولی با توجه به نوشته های مارتین این موضوع درست نیست ( شاید جان به همین دلیل به دندریون میگه تو متوجه نیستی)

    آدرها یا همون وایت واکر ها قبل از ساخته شدن دیوار به دست برندون معمار وجود داشتن(در فصل 6 دیدیم که اولین آدر در زمان جنگ بچه های جنگل با انسانهای نخستین توسط بچه ها بوجود اومد) ... اونها در شب طولانی بر علیه انسانها جنگیدن تا اینکه انسانها با محوریت آزورآهای موفق به روندن اونها به سرزمین همیشه زمستان شدن. اصلا دیوار به دو دلیل ساخته شد یکی وحشی ها و دیگری آدرها و به همین دلیل جادوهای باستانی در اون نهاده شد.

    نگهبانان شب هم از اون زمان به بعد بوجود آمدن.

     

    اما شاه شب کیه؟

    شاه شب (نایت کینگ) سیزدهمین لرد کماندر نگبانان شب بود که در عصر قهرمانان میزیست و بعد از عشق بازی با یک آدر مونث در آنسوی دیوار روح خودش رو تسلیم میکنه و تبدیل به موجودی میشه که میبینیم. سالها بر دیوار حمکرانی کرد تا اینکه حاکم شمال با کمک جورامون او رو شکست میدن و نگهبانان شب رو آزاد میکنن . اما او از بین نمیره و در آنسوی دیوار تبدیل به موجودی ماورای آدرها میشه (ترکیبی از برن و یک ادر و یک جنگجوی افسانه ای رو در نظر بگیرید)

    برای اطلاعات دقیقتر در مورد تاریخچه شاه شب و دیوار و نگهبانان شب میتونید به لینک های زیر مراجعه کنید:

    http://awoiaf.westeros.org/index.php/Night%27s_King

     

    http://awoiaf.westeros.org/index.php/Wall

     

    http://awoiaf.westeros.org/index.php/Night%27s_Watch

     

    در مورد Night King و Night's King:

     

    FaN » جمعه مرداد 27, 96 5:03 pm[/url]"]درباره هويت نايت كينگ و قربانى براى ادرها يكى از عزيزان سوالى مطرح كرده بود كه اينجا به طور خلاصه جواب ميدم:

    ببينيد عزيزان در داستان مارتين دو تا شخصيت مجزا از يكديگر وجود دارند:

    1. يكى را با عنوان Night King ميشناسيم كه همون شاه شب هستش و توسط فرزندان جنگل براى مقابله با هجوم انسانها ايجاد شد، و در سريال در قسمت The Door نحوه ايجادش در ويژن برن نشون داده شد، و سوال و جواب برن با اون بازمونده فرزندان جنگل در ارتباط با ايشون بود.

    2. اما يك شخصيت ديگر به اسم Night's King وجود داره كه همونيه كه يكى از دوستان به قربانى دادن‌هاش براى ادرها اشاره كردن، و در يكى از قسمتهاى Histories & Lore كه ييگريت درباره نگهبانان شب صحبت ميكنه، به ايشون و نحوه پيوستنش به افراد شاه شب اشاره خيلى كوتاهى ميكنه. ايشون اگر اشتباه نكنم سيزدهمين لرد فرمانده نگهبانان شب بوده و الان درست يادم نيست كه از استاركها بود يا از بولتونها. اما به هرحال اطلاعات دقيق درباره ايشون را هم ميتونيد از ويكى نغمه به دست بياريد.

    درکااب که بیشتر جاها گفته میشه بولتونه ولی ننه پیر معتقده استارکی به اسم برندون بوده و برارز پادشاه هم بوده.

    شما الان میگی دقیقا کدومش اونیه که ویسرویونو زد و تو سریال حظور داره اولی یادومی؟

    منظور اینه که نایتز کینگ یا همون دومی از افراد نایت کینگ یا همون اولیه بیشتر توضیح بدی ممنون میشم چون اصلا متوجه نشدم


  3. این تاپیک برای بحث درمورد خاندان های شمالی و پرچمدارانشون ساخته شده است.

    متاسفانه به دلیل اینکه در اکثر منابع مثل ویکی اطلاعات زیادی نتونستم راجع به خاندان های شمالی از جمله آمبر ها و کار استارک ها پیدا کنم مجبور به ایجاد تاپیک شدم.

    دراین تاپیک در مورد خاندان های شمالی،تعداد نفراتشون،قلعه هاشون و بعضی از شخصیت هاشون که متاسفانه اطلاعات کنی ازشون در دسته بحث میشه.


  4. wishtasp » پنج شنبه شهریور 8, 96 1:11 am[/url]"]نکته عجیب برای من این بود که اشاره ای به چطور کشته شدن نایت کینگ نکرده

    فقط گفته نایت کینگ از ویسیرسیون پیاده شده و همراه سایر وایت واکر ها به حمله ادامه میده و ویسیریون توسط گندری کشته میشه

    پس نایت کینگ چی میشه؟!!!!!!!!!

    اگر فایل پی دی افی که دوستمون معرفی کردن نسخه کامل فیلمنامه لیک شده هست پس این یه سوتیه بزرگه که نشون میده احتمالا این اسکریپت واقعی نیست

    خداکنه که واقعی نباشه واقعا پایان دردناکی داره همه اون شخصیت هایی که دوست داریم از بین میرن

    چطور ممکنه در حالیکه در سریال مدام به شاهزاده موعود ( که میتونه همون آزور آهای باشه) اشاره میکنن در فصل پایانی این شاهزاده معرفی نشه؟

    پس تکلیف ترانه یخ و آتش چی میشه؟ لیانا تارگرین که میشه آتش و آتش... این وسط یخ و آتش میتونه یا خود جان اسنو (ایگان تارگرین ) باشه یا ترکیبی از او و دنریس

    واقعا سرانجام ملکه اژدها بعد از 7 فصل پرداختن به اون باید اینطور باشه که در جنگ بزرگ شرکت نکنه و مثل مادرش سر زایمان بمیره؟

    دنریس به کنار آیا دو شخصیت بسیار دوست داشتنی یعنی جان و جیمی باید به اون صورت و در اثر انفجار اتفاقی بمیرن؟ حداقل نباید مرگشون حماسی تر باشه؟

    اگر فیلمنامه واقعی باشه فکر میکنم همونطور که هکرها گفتن اچ بی او داره به پایان عمرش نزدیک میشه و احتمالا صدای مارتین هم در خواهد اومد.

     

    به هر حال یک موضوع هست که به شخصه من رو امیدوار نگه داشته و اون اینکه ماه گذشته دی اند دی اعلام کردند که درسته تقریبا فیلمنامه تموم شده ولی دارن روی 4 قسمت پایانی که دو سوم فصل 8 رو شامل میشه کار میکنن و هنوز تکمیل نشده

    این موضوع نشون میده که هنوز هیچ چیزی قطعی نیست و ممکنه این اسکریپت ها واقعا لیک شده باشن ولی هنوز اعلام نشده که فیلم نامه کاملا به پایان رسیده و دیروز هم نیکولای کاستر والدو (جیمی لنیستر) تایید کرد که هنوز فیلمنامه به دست بازیگران نرسیده

    آره منم این تازگیا به نایت کینگ خیلی علاقه مند شدم و نمیخوام حالا حالا و به احتی بمیرم میخوام مرگش باشکوه باشه ویا اصلا نمیره در پایان.یه چیزی مثل این بشه که مثلا جان اسنو ونایت کینگ صلح کنن بالاخره آدر هاهم نوعی از موجوداتن به شرط اینکه انسانهارو تبدیل نکنن و بهشون اجازه تولید مثل داده بشه اونم نه با تبدیل کردن انسانها.و از جان هم بعنوان یه انسان بزرگ که موفق شد آدرها و انسان هارو به صلح برسونه یاد بشه


  5. محمدمهدی » چهارشنبه شهریور 8, 96 6:39 pm[/url]"]
    مدافع » چهارشنبه شهریور 8, 96 7:02 pm[/url]"]سوال اینجاست که اگر جان، تارگرین هست (که هست) پس چطور در اثر آتش می میره؟

    میشه اینطوری هم توجیه اش کرد که در اثر سوختن تدریجی نمیمیره بلکه موج انفجار وایلدفایر اعضای بدنش رو متلاشی میکنه

    دقیقا درسته. گفته شده در آتش نمیسوزن نگفتن تحمل موج انفجار رو دارن در ضمن من بازم برام سواله جطور میشه یه تارگارین رنگ موهاش سساه باشه ورنگ چشماشم سیاه باشه همه تارگارینا از چشمم بگزرین حتی تو ازدواج خارج از خانواده شون رنگ موهاشون طلایی بود


  6. Lady of winterfell » جمعه شهریور 9, 96 12:31 am[/url]"]جناب محمدمهدی در مورد ویژن های برن جالب بود ممنون. در مورد اینکه چرا اسم 2تا بچه ریگار ایگانه توضیح نداده بودن؟ببخشید هی میپرسم واقعا رفته تو مخم اگر اطلاعی کسی داشت ممنون میشم بگین.

    ظاهرا ریگار وقتی درنورد آزورآهای بودن نا امید میشه میره سراغ بچه هاش و میبینه بچه اولش نشونه هارو نداره و بعد میره سراغ لیانا.کلا ظاهرا خیلی ریگار خودشو با مسئله آزور آهای نشغول کرده بود که نکرده بود مطمئن اتفاقات یه طور دیگه میشد


  7. شاهزاده طلوع » پنج شنبه شهریور 9, 96 7:53 pm[/url]"]شما به نظرتون این که بیای به عقیده یک نفر بگی مضحک تو هین نیست. شما به نظرتون وقتی میای میگی من خیلی سینما رفته ام و از این حرفا و میگی شنا اصلاعی از این جیزها مدارید توهین نکردی.شما وقتی تو همین متنت آدمایی که برای سرگرمی و استفاده از اطلاعات دیگری در مورد داستان پیجیده ای مثل نغمه اطلاعتشون در میان میزارن پیرزن های نق نقو یاد میکنی فک میکنی بهشون توهین نکردی؟اولش میگی من توهین نکردم کلمات روانشناختی و هنری استفاده کردم بعد از تمام ادمهایی که وقت میزارن برای بحث کردن میزارن به عنوان پیرزن نق نقو یاد میکنی.بعد هم انقدر سنگ قدیما هارو به سینه نزن چون من مطمئنم که سر دانکن و حتی خودم از شما قدیمی ترم.اگر هم منظورت محمد مهدی بود خیلی از شما محترم تره برای من و جزو معدود کسانی که با اخترام به نظرات دیگران نظرشو میگه و مثل شما به همه نمیتازه.خیلی هم از اطلاعاتی که محمد مهدی داده بود خودم استفاده کردم و بحثی که با اون داشتیم تموم شد.بعدم شما داری از لفظی که نایمریا درمورد خودت استفاده کرد که تو دنیای واقعی چیکار میکنی داری بر علیه من استفاده میکنی من میگم به نظر هما حتی تویی که میخوای نظرتو به همه تحمیل کنی و میگی توهین نکردم وبعد توهین میکنی احترام نیزارم پس من وقتی دیدم تو دنیای واقعی نظرم با کسی مخالفه دیگه بحث نمیکنم و میگه هرکسی نظر خودشو داره ولی شما سرسعا از الفاظ زشت استفاده میکنی و یه دعوا راه میندازی.

     

    همین کامنتِ شما مصداقِ بارزِ وهن و توهین به مخاطبتون هست! چون اولا مملو از فکت های دروغین و خودساخته هست که در دهانِ من گذاشتی، دوما مملو از غلطهای املایی و نگارشی هست(اولین وجهِ ادب به مخاطب در نوشتار اینه که اون رو در کمالِ پاکیزگی و ترتیب به اون تحویل بدی) که باعث میشه خوندنِ کامنتت حسِ بسیار بد و آزار دهنده ای به آدم بده، و سوما اینکه موقع نوشتن انقدر عصبانی و علیه من مغرض بودی که حتی کمی درنگ و تمرکز نکردی تا ببینی من در کامنتم چی نوشتم و منظورم چیه! من در آخرِ کامنتم خطاب به اون دوستمون نوشتم که:

     

    " شما که سر یک سریالِ فانتزی و در یک فروم مجازی برای یک تعداد آدمِ قدیمی تر در مقابلِ یک تازه وارد پارتی بازی می کنی و چشمت رو جلوی حق می بندی، در دنیای بیرون و حقیقی خدایی ناکرده چیکار می کنید؟!"

     

    جمله من رو خوب بخون! فارسیه! منظور من از تازه وارد، خودم هستم! که تا دو روز پیش فقط خواننده فروم بودم و به تازگی عضوش شدم! من درباره پارتی بازیِ نویسنده ی اون کامنت در گرفتنِ جانبِ کسانیکه حرفِ ناحق می زنن اما در این فروم نسبت به منِ تازه وارد بسیار قدیمی تر هستن، به صرفِ همین قدیمی و تازه وارد بودن، نوشتم! اما شما حتی منطورِ مبرهنِ جمله ی ساده ی من رو هم متوجه نشدید! ای دریغا که مشکل ناآشنایی با زبان فارسی در تمام شما دوستان اپیدمی هست! چطور ممکنه با عدم شناخت به زبان فارسی و سینما انقدر تجزیه و تحلیل هم ارائه میدید؟! وااسفا!

     

    و...... من به کسانیکه سریال و داستان رو تجزیه و تحلیل می کنن و نکاتِ جذابی درباره ش میگن و درمیارن، نگفتم پیرزنِ نق نقو. این کار که اتفاقا دقیقا همون چیزیه که من می خوام. چیزایی که به همه مون حس خوب و نکاتِ خوب بده. منظور من از پیرزنهای نق نقو در اون کامنتم کاملا مشخصه. اما دریغا که وقتی شما حتی منظور یک جمله ی ساده ی من رو هم متوجه نمیشید و بابتِ همون درکِ اشتباهِ خودتون از یک جمله ی من "لاتی" پُر می کنید و حماسه وارانه از قدمتِ خود و دوستانتون در این فروم برای بنده شاهنامه سرایی می کنید، دیگه چه توقع که بخواید در سایر موارد، علی رغمِ هر اندازه توضیح، منظورِ من رو متوجه بشید! هر اندازه که دوستان بیشتر حرف می زنن، بیشتر آبروی خودشون رو می برن و پوشالی بودنِ کامنتهای آزار دهنده ی خودشون در این روزها رو اثبات می کنن. سکوت گاهی بهترین کاره بزرگوار.

    بازهم میگم دوست عزیز چیزی که شما بهش میگی ناحق شاید در نظر بعضی ها حق باشه پس باید احترام اوناهم حفظ بشهمن که بیشترین کامنت آزار دهنده رو از شما دیدمکه به همه توهین کردی کاملا اشکارا وبعدشم انکار میکنی داداش مننن بفهم وقتی کسیو که کامنت میزاره بهش میگی پیرزن نق نقو پس بهش توهین کردی.در ضمن گاهی وقتا این قدر حرف کم میارین که بخثو به غلط املایی و این حرفا میکشونید.شماهم اینکارتون توهین به شعور مخاطبوتونه که نشون میدید جوابی برای گقتن ندارید ودارید از بحث بیرون میرید.درسته سکوت بهترین کاره و منم سکوت میکنم تا مجبور به قانع کردنت نباشم چون ارزششو نداره.من چون با موبایل تایپ میکردم غلط املایی داشت وگرنه منم مدرسه رفتم و هر آدمی بلده چطوری املای کلماتو بنویسه.


  8. شاهزاده طلوع » پنج شنبه شهریور 9, 96 6:56 pm[/url]"]
    Lady of winterfell » پنج شنبه شهریور 9, 96 3:37 pm[/url]"]شاهزاده طلوع عزیز لازمه بحث کردن رعایت ادبه کاربرانی مثل محمدمهدی و آشارا دین و نایت کینگ و .... هم با نظرات ما مخالف هستن ولی مودبانه بحث میکنن. داریم در مورد یک سریال فانتزی تبادل نظر میکنیم یه مسئله کاملا فانه نیاز به این همه تلخی و ناراحتی نداره شما خدایی نکرده مسئله ای تو دنیای واقعی براتون پیش بیاد چطور میخواید برخورد کنین. آخرشم با این همه توهین به بقیه و متهم کردنشون به بی سوادی و نفهمی معلوم شد خودتون اشتباه متوجه شدین اینجا هم از نیمریا تشکر میکنم خیلی برام سوال بود این مسئله مرسی بابت این مصاحبه ای که گذاشتین.

     

    اولا دوست عزیز شما مصداق بیارید که من کجا توهین کردم؟! اینکه به یک نوشته ی خیالی که معلوم نیست مالِ کیه گفتم "پرت و پلا" توهینه؟ یا این که بر اساس نوشته ی خودِ یک نفر که گفته از سینما اطلاعی ندارم، بهش گفتم نامطلع توهینه؟! اینکه اصطلاح "استمناء ذهنی" که یک اصطلاح روانشناختی/هنری و کاملا عاری از توهین هست رو به کار بردم توهینه یا...؟! به علاوه دوستِ عزیز، توهین که بعضا صرفا با واژه های تک به تک ساخته نمیشه. بعضا واژه ها پاک و سالمن، اما معنای جمله وهن انگیز میشه! گوشتون هست که بنده چی میگم!

     

    همچنین، من راستیتش همونطور که در کامنتهای اولم گفتم، دوستان رو در حالِ نقد و نظر و اشتراکِ دیدگاه و حس و نکات ندیدم. صرفا شوی "مسابقه هفته" بود و طوماری از جملاتِ عجیب و غریب و تهی از شناختِ دقیق که برخی دوستان شتابان صرفا برای رقابت با هم(!!) در مسابقه ی "ببین و بگیر(ایراد)" مطرح می کردن! من دخالت کردم به این امید که کمی از این مضحکه که به راه افتاده کاسته بشه! شما بد نیبست که به صفحاتِ قبل که من هنوز کامنتی نذاشته بودم مراجعه کنید! شما اصلا حس خوب و اطلاعاتِ خوب تو کامنتها می بینید؟ چند نفر ریختن اینجا، رگباری یک مشت کامنتِ هیستیریک و ملتهب و بی منطق که از عالم و آدم شاکین و همه ش دارن به همه چیز فحش میدن و بهم نون قرض میدن و حس و حالِ همه رو خراب می کنن میذارن! من در کامنتهای دوستان نه "نقد و تخصص" دیدم، نه حس و حالِ خوب! سواد سینماییِ برخی دوستان که اصلا زیر صفره. خرابش کردن این فروم رو دیگه. جاذبه های فروم وستروس رو نابود کردن اینها. از دستشون خیلیا دیگه کلا قید سر زدن به فروم وستروس رو زدن. حالِ خوشِ همه رو خراب می کنن این یک عده.

     

    برخلافِ فصولِ قبلی دیگه هیچ نکته ی ارزشمند و کشف ناشده ای از اپیزودها با اومدن به این تالار به آدم نمی رسه. دیگه فقط باید بیایم اینجا که دوستانِ متکلم وحده مثل پیرزنها برامون نق بزنن یا بشینیم استمناء کردنشون رو نگاه کنیم. چرا؟! چون به آمالهاشون نرسیدن دوستان! ما درباره مدیومها صحبت می کنیم، اینا کتاب نغمه ای از آتش و یخ رو گذاشتن سر نیزه! تاسف. هر کی اسیر رفاقت بازی نباشه می فهمه من چی میگم. به علاوه شما فرمودی که بنده که اینجا و سرِ یک سریالِ فانتزی انقدر عصبیم، در دنیای بیرون چطورم؟ با کمالِ احترام، من هم به شما میگم شما که سر یک سریالِ فانتزی و در یک فروم مجازی برای یک تعداد آدمِ قدیمی تر در مقابلِ یک تازه وارد پارتی بازی می کنی و چشمت رو جلوی حق می بندی، در دنیای بیرون و حقیقی خدایی ناکرده چیکار می کنید؟!

    شما به نظرتون این که بیای به عقیده یک نفر بگی مضحک تو هین نیست. شما به نظرتون وقتی میای میگی من خیلی سینما رفته ام و از این حرفا و میگی شنا اصلاعی از این جیزها مدارید توهین نکردی.شما وقتی تو همین متنت آدمایی که برای سرگرمی و استفاده از اطلاعات دیگری در مورد داستان پیجیده ای مثل نغمه اطلاعتشون در میان میزارن پیرزن های نق نقو یاد میکنی فک میکنی بهشون توهین نکردی؟اولش میگی من توهین نکردم کلمات روانشناختی و هنری استفاده کردم بعد از تمام ادمهایی که وقت میزارن برای بحث کردن میزارن به عنوان پیرزن نق نقو یاد میکنی.بعد هم انقدر سنگ قدیما هارو به سینه نزن چون من مطمئنم که سر دانکن و حتی خودم از شما قدیمی ترم.اگر هم منظورت محمد مهدی بود خیلی از شما محترم تره برای من و جزو معدود کسانی که با اخترام به نظرات دیگران نظرشو میگه و مثل شما به همه نمیتازه.خیلی هم از اطلاعاتی که محمد مهدی داده بود خودم استفاده کردم و بحثی که با اون داشتیم تموم شد.بعدم شما داری از لفظی که نایمریا درمورد خودت استفاده کرد که تو دنیای واقعی چیکار میکنی داری بر علیه من استفاده میکنی من میگم به نظر هما حتی تویی که میخوای نظرتو به همه تحمیل کنی و میگی توهین نکردم وبعد توهین میکنی احترام نیزارم پس من وقتی دیدم تو دنیای واقعی نظرم با کسی مخالفه دیگه بحث نمیکنم و میگه هرکسی نظر خودشو داره ولی شما سرسعا از الفاظ زشت استفاده میکنی و یه دعوا راه میندازی.


  9. Ashara dayne » پنج شنبه شهریور 9, 96 6:37 pm[/url]"]من پست نمیزارم که به درد ادمایی که دانش لازم جهت صحبت راجبه سریال و کتاب ندارن و اصلا معلوم نیست کجاش و دیدن و کجاش و خوندن بخوره

    پست نیازنیست طویل باشه ۱۰۰ سطر ۵۰ تاش مربوط به پریدن به یه شخص خاص که معلومه چون نمیتونن جواب شو بدن از راه اینکه توهین نکن آقا حق باشما نیست زورکی

    باشه

    الباقی شم اطلاعات غلط

    توهمین پستت اینقدر غلط هست که آدم نیاز نباشه راجبش بحث کنه

    گفتی امتداد داره

    یعنی دریا و شامل میشه

    که نیازی نیست

    کافیه اون قسمت جدا رو یه طلسم جداگانه براش بخونه برندون معمار به همین راحتی

    دیگه لازم نیست تو دریا شنا کنه ورد بخونه

    قانع کردن بعضی از افراد فقط وقت تلف کردن

    یکیش تو

    خب قببنم گفتم شما از اون آدمایی هستی که فک میکنی خودت درست میکنی من اگه جیزی که میگید یه ذره منطق داشته باشه باهاش موافقم.

    شما اصلا آدم مناسبی برای بحث کردن نیتسی درنهایتم نمیتونی جواب درست حسابی بدی اومدی میگه نوشتت غلط داره اگه واقعا داره غلطاشو بگو.

    شما و آدم های مثل شاهزاده طلوع فقط بلدید یه ذره که جوابی چیدا نکردید سریعا تند صحبت کنید و الفاظی نثل مضحک بچگانه جهل و امثال اینا رو استفاده کنین. عزیزم همین کارو کردن دیگه . طلسم جدا گاحه سخت میشد ولی اینا یه حادویی خوندن که کلا اون قسمتو حجادو کلن از اینور دنیا جدا کنه شما خودتم نمیفهمی چی میگی وول پستو بخون بعد بیا جوابشو بزار. شما خودت اعتقاد داری باید آدمی که حرفش اشتباه با حرف درست قانع بشه ولی خودت با اکن همه مدرکی که من آوردم قانع نشدی پس رطب خورده نباید منع رطب بکنه شما بهمن بگو شما میای عمزتو وقف ساختن یه دیوار بکنی که اینور اونورش باز باشه و فقط کسی نتونه از جلوی دیوار رد شه ولی از کناره هاش رد شه؟اونوقت دیگه اون دیوار چیزی جز تکه ای اضافه از یخ نیست.برندون اینجا از فرزندان جنگل استفاده کرد و گفت جادو رو طوری بسازن که اون ایراداتم برطرف بشه. این آخرین پشتم به شما بود خواستید قانع بشید نخواستیدم نظر خودتونه و من احترام میزارم من میگم هرکس از دیدگاه خودش نگا میکنه و نیازی نیست همه ثانع شن ولی شما احترامی نسبت به نظرات نداری و میخوای همه رو به زور قانع کنی اول خودتونو اصلاح کنید بعد برا بحث بیایید.من دیگه ذهنمو که سهله دستمم برا شما خسته نمیکنم که چنین آدمایی رو قانع کنم آدنایی که به نظرات دیگرانم احترام نمیزارن و نمیخوان قبول کنن هرکسی نظر شاز دیدگاه خودش درسته


  10. Ashara dayne » پنج شنبه شهریور 9, 96 12:15 pm[/url]"]
    پارسا تارلی » پنج شنبه شهریور 9, 96 10:43 am[/url]"]
    Ashara dayne » پنج شنبه شهریور 9, 96 9:20 am[/url]"]ببخشید میدونم تازه واردم و شاید ب همین خاطر اینو میگم

    اما مگر این تاپیک مربوط قسمت ۷م فصل ۷ سریال نیست

    پس چرا تا حد درباره فصل های گذشته بحث شده؟

    حالا این مساله شاید اجتناب ناپذیر باشه

    اما پس بالاخره کی درست گفت

    جناب محمد مهدی و شاه زاده طلوع درست گفت

    یا استنیس و سر دانکن

    بهتر نیست اگر یکی تون درست گفته و دیگری اقرار کنه بگه اشتباه کرده تا این حد بحث بالا نگیره

    جدا گاهی آدم فکر میکنه یه عده دارن یه گیم آف ترونس دیگه میبینن

    یا یه نغمه آتش و یخ دیگه خوندن

    شاید هم نخوندن و ندیدن ودربهترین حالت حضور ذهن ندارن که تا این حد سطحی واشتباه فکر میکنن

     

    جناب پارسا شمام کاملا اشتباه میکردید و میکنید

    هم راجب دیوار و جادوش که تو جواب سوال که کجای سریال گفته امتداد داره یا باریختنش جادو باقی میمونه!

    وا موندید؟

    هم اینکه میگید استنیس با تمام قدرت به سمت رنلی رفت

    که حتا اگرم رفته باشه

    استنیس قبل مرگ برادرش ارتش ش زیاد نبود که بخاد قدرت ش نشون رنلی بده

    خودشم گفت به ساحره سرخ که نمیتونه نیرو های برادرش رو تو میدون نبرد شکست بده

    مجبور شد به جادوی سیاه چنگ بزنه

    عزیزم نگاه خودت خیلیی سطحیه من با سر دانکن و استانیس موافقم. من کاملا دلیل آوردم که نیروهای دریای باریک به سختی به سه هزار نفر نفر می رسید.

    بعدشم کم یا زیاد تمام قدرت استانیس همون پنج هزار نفر بود دیگه که از دریای باریک آورده بود اونا کل نیروهای دریای باریک بود حالا سما بگو من اشتباه میکنم؟دریای باریک آیا مستونه اصلا پنج هزار نفرو جور کنه چه برسه به ده هزار نفر؟

    اینم همه میدونن استنیس تو جنگ نمی تونست پیروز شه ولی برای اینکه حداکثر قدرتشو نشون بده همه قدرتشو اورده بود که اونم به سختی پنج هزار نفر میشد. اونم واسه جنگ نیاورده بود امیدش به این بود که شاید لرد های استورم لندز از رنلی رو به گردونن و به شاه به حق رو به بیارن.

    در مورد جادوی دیوارم بگم تو کتاب گفته شده امتداد داره و تو سریالم شما خودت دلالیلو بزار کنار هم ببین جور در میاد بیای دیوار به اون بزرگی بسازی بعد هر موجود احمقی به راحتی بیاد از کنارش رد شه. اگه اونطوری بود میتونستن از طرف شدو تاورم برن که خیلی نزدیک تر بود.بعدشم اگه امتداد نداشته باشه دیوار یه ابزار کاملا ناکارآمد چون هرچیزی میاد از کنارش رد میشه حالا باز خودت فکر کن ببین برندون معمار دیوار به این گندگی ساخته باشه این به فکر نرسیده باشه که کناره ها یه مشکل بزرگن؟

    همون طور که شماره با دوستاتون موافقید

    خب منم نظر محمد مهدی شاهزاده طلوع و میپسندم

    آخه وقتی نیروت قابل مقایسه نیست چرا بایدتمام قدرت

    قدرت و نشون داد

    استنیس اصلا مگه قدرتم داشت

    تا قبل مرگ رنلی

    رنلی مرد بخش بارز سپاه رنلی به استنیس پیوست

    همین

    حالا دوستان اومدن چند صفحه راجبش بحث کردن

    نگاه من اگر سطحیه

    نگاه شما چطوره که

    وقتی چیزی تو سریال راجب ریختن دیوار و جادوش گفته نشده میگید میدونم جادوش امتداد داره

    ۱.اصلا تو کتاب م گفته شده باشه امتداد داره مگر وایت از آب میخان بیان وستروس

    ۲.دیوار فرو بریزه کجا گفته جادو باقی میمونه

    ۳.نحوه ریختن دیوار با اژدها بود اینجا

    حالا تو کتاب با شیپور باشه

    ب هر حال که فرو میریزه

    قشنگ معلومه عده ی زیادی با طرفداری های بیمورد دنبال این ن نظرات غلطتشونو حتا به زور ب کرسی بنشونن

    یه مقدار حق و وقتی واقعا مال شما نیست به دیگران دادن بد نیست

    چیزی ازتون کم نمیشه هیچ

    باعث احترام بیشتر میشه

    خب موافق باش من برای نیروهای دریای باریک دلیل آوردم که به زور سه هطار نفرن و با شمشیز رزن های آزاد و فلورنتا میشن پنج هزارتا هتسن اصلا من قبول میکنم استانیس قدرت چندانس در برابر رنلی نداشت ولی منظورم این بود برای داشتن بالاترین شانس همه رو باخودش برد تا اگه نیرویی هم دوباره بهش ملحق شد تعدادشون بیشتر باشهولی من نمیدونم چطوری جناب محمد مهدی میاد و اینو میکنه ده هزار نفر تازه فهمیدم بخاطر اینکه اینارو دوبار حساب میکنه بعدشم میگه بیست هزار نفر لردهای استورم لندز بودن و و یه مقدارم شوالیه های آواره و نیورو های خودش اینا شدن پنجاه هزار نفر!!!ینی شوالیه های آواره تا این حد زیاد بودن؟از ریچ هم که کسی ملحقشون نشود.پس دیگه حرفی درمورد این نمیزنم چون تو پست قبلیم خیلی کامل توضیح دادم.

    درمورد سوالاتت

    ۱. تنها طرفی که دیوار تموم میشه وقتی به دریا میرسه ایست واچه ولی از اون طرف تو دامنه های فراست فنگز تو خشکی دیوار تموم میشه ینی اگه امتداد نداشت شاه شب به خودش زحمت نابود کردن دیوارو نمی داد بعدشم جادوی دیوار وقتی برن ازش رد شد ظاهرا شکست چون تو اون خونه هم وقتی به برن دست زد شاه شب جادو ازبین رفت و چون هنوزم نشونه داره برن پس جادوی دیوارم از بین رفته

    ۲. من دراین موردکه دیوار فرو بریزه جادو باقی میمونه نگفتم اسن واقعا احمقانه اگه اینطور بود برندون دیوار نمیخواست میداد همون فرزندان جادو کنن و اینو به من ربط ندین چون من همچین حرفی نزدم

    ۳. همه میدونن با اژدها بود نمیدونم چرا یاد آوری کردی ما هم حرفی در این مورد نگفتیم

    و درآخر بگم شما خودت از اون دسته آدمایی هستی که فکر میکنی ادم باید وقتی حق باهاش نیست از نظرش بگذه ولی خودت الان اعتقاد داری که نظرت درسته و همه باید از ظرشون به خاطر نظر تو بگزرن

    اصلا فاز شما معلوم نیست خانوم دین نه کامل میای داخل بحث نه نظر کامل میدی فقط سوال پرسیدی و گفتی دلیل نمیشه شما چهار نفرین و ازین حرفا. محظ اطلافتون بگم که این یه کل نیست و ما داریم اصلا عاتمون رو باهم دزمیان میزاریم تا ببینیم کدوم درسته و هر طرف دلایل خودشو داره و کاملا محترمانه است. شید اونایی که بلند متن مینویسن غلطم داشته باشن ولی آدم میخونه واصلاعات زیادی گیرش میاد. ولی شماکه فقط تو مستای دوخطیط من چیزی جز کل ندیدم انگار شمارو گذاشتن بیای وسط برا اون طرف شعار بدی.حتی من در این بحث جایی محمد مهدی درمورد لردهای استورم لندز گفته بود تو یه متن بلند تمام سوالاتی روکه میخواستم یافتم سوالاتی که طی سالیان پیداشون نکرده بودم ولی اونجایی که گفته بود ارتش استنیس پنجاه هزار نفر میشد اونو مخالف بودیم پس بفهمین این یه کل نیست. و پستای دوخطیتونم به درد کسی نمیخوره چون نه از داستان اطلاعاتی میده نه سریال و فقط اومدن بدون دلایل مناسب طرف یکی از طرفین میگیرین


  11. Ashara dayne » پنج شنبه شهریور 9, 96 9:20 am[/url]"]ببخشید میدونم تازه واردم و شاید ب همین خاطر اینو میگم

    اما مگر این تاپیک مربوط قسمت ۷م فصل ۷ سریال نیست

    پس چرا تا حد درباره فصل های گذشته بحث شده؟

    حالا این مساله شاید اجتناب ناپذیر باشه

    اما پس بالاخره کی درست گفت

    جناب محمد مهدی و شاه زاده طلوع درست گفت

    یا استنیس و سر دانکن

    بهتر نیست اگر یکی تون درست گفته و دیگری اقرار کنه بگه اشتباه کرده تا این حد بحث بالا نگیره

    جدا گاهی آدم فکر میکنه یه عده دارن یه گیم آف ترونس دیگه میبینن

    یا یه نغمه آتش و یخ دیگه خوندن

    شاید هم نخوندن و ندیدن ودربهترین حالت حضور ذهن ندارن که تا این حد سطحی واشتباه فکر میکنن

     

    جناب پارسا شمام کاملا اشتباه میکردید و میکنید

    هم راجب دیوار و جادوش که تو جواب سوال که کجای سریال گفته امتداد داره یا باریختنش جادو باقی میمونه!

    وا موندید؟

    هم اینکه میگید استنیس با تمام قدرت به سمت رنلی رفت

    که حتا اگرم رفته باشه

    استنیس قبل مرگ برادرش ارتش ش زیاد نبود که بخاد قدرت ش نشون رنلی بده

    خودشم گفت به ساحره سرخ که نمیتونه نیرو های برادرش رو تو میدون نبرد شکست بده

    مجبور شد به جادوی سیاه چنگ بزنه

    عزیزم نگاه خودت خیلیی سطحیه من با سر دانکن و استانیس موافقم. من کاملا دلیل آوردم که نیروهای دریای باریک به سختی به سه هزار نفر نفر می رسید.

    بعدشم کم یا زیاد تمام قدرت استانیس همون پنج هزار نفر بود دیگه که از دریای باریک آورده بود اونا کل نیروهای دریای باریک بود حالا سما بگو من اشتباه میکنم؟دریای باریک آیا مستونه اصلا پنج هزار نفرو جور کنه چه برسه به ده هزار نفر؟

    اینم همه میدونن استنیس تو جنگ نمی تونست پیروز شه ولی برای اینکه حداکثر قدرتشو نشون بده همه قدرتشو اورده بود که اونم به سختی پنج هزار نفر میشد. اونم واسه جنگ نیاورده بود امیدش به این بود که شاید لرد های استورم لندز از رنلی رو به گردونن و به شاه به حق رو به بیارن.

    در مورد جادوی دیوارم بگم تو کتاب گفته شده امتداد داره و تو سریالم شما خودت دلالیلو بزار کنار هم ببین جور در میاد بیای دیوار به اون بزرگی بسازی بعد هر موجود احمقی به راحتی بیاد از کنارش رد شه. اگه اونطوری بود میتونستن از طرف شدو تاورم برن که خیلی نزدیک تر بود.بعدشم اگه امتداد نداشته باشه دیوار یه ابزار کاملا ناکارآمد چون هرچیزی میاد از کنارش رد میشه حالا باز خودت فکر کن ببین برندون معمار دیوار به این گندگی ساخته باشه این به فکر نرسیده باشه که کناره ها یه مشکل بزرگن؟


  12. محمدمهدی » چهارشنبه شهریور 8, 96 10:32 pm[/url]"]Ser Duncan The Tall@
    @محمدمهدی

     

    اول 50 هزار بود بعد شد 40 هزار حالا شد 35 هزار؟ داریم چونه میزنیم برادر من؟

    مردم استورملندز مردمی نظامی هستند و در گزشته پادشاهان طوفان بر قسمت عظیمی از شرق وستروس حکم میروندند که بعضا تا نک هم گسترده بوده. ولی سرزمینی پرجمعیت و ارتشی بزرگ نبودند.

    این که 35 خاندان زیر دست براتئون ها هستن دال بر این نیست که 35 هزار نفر نیرو میتونن تهیه کنن. بسیاری از این خاندان ها خودشون زیر دست خاندان های بزرگتر زیر دست خاندان براتئون هستن. به هر حال حتی اگر 100 هزار نفر هم نیرو داشته باشن در کتاب به وضوح اومده که از تمام نیروهای رنلی 15 هزار نفر به استنیس پیوستند با احتساب فلورنت ها سیب سبز ها و سیب قرمزها و ... استنیس با نیرویی حدود 5 هزار نفر استورمزاند رو محاصره کرد. این نیرو شامل تمام لردهای کرونلندز و دریای باریک ملحق شده به استنیس بود. 15 بعلاوه 5 هم میشه 20 درسته؟ اون شوالیه های اواره و مزدورها هم که نام بردین در بهترین حالت هزار تا دو هزار نفر بودن. درگون استون قلعه مستحکمی هست و نیازی به دو هزار نفر نیرو نداره و استنیس فقط در حدی که بتونن تا برگشتش قلعه رو نگه دارن نیرو جا میزاره که اون نیرو خودش به سرباز خونه قلعه معروفه و فقط در صورت نیاز اضطراری قلعه رو ترک میکنن.

    شما قلعه و شهر رو یکی میدونید؟ پس چرا اسماشون متفاوته؟ قدمگاه پادشاه شهره، اولدتاون شهره، لنیسپورت شهره، وایت هاربر شهره. در مقابل کسترلی راک قلعست، استورمز اند قلعست و های گاردن قلعست. در اطراف بعضی قلعه ها یا داخلشون خانه هایی هست که مختص مردمیه که در قلعه مشغول به خدمت به ارباب قلعه هستند یا برای احساس امنیت بیشتر به قلعه ها رو میارن ولی اونا اکثرا از روستا ها هم کوچک تر هستن و اکثرا بالا رفتن از دیوارهای قلعه رو اسوده تر میکنن و نقطه ضعف به عمل میان پس بیشتر لرد ها اصلا اجازه چنین چیزی رو نمیدن.

    قهر کردن کارستارک ها 300 سواره رو از راب میگیره نه نصف قدرتشو. سواره نظام راب که تحت فرمان خودش بود چیزس حدود 6 تا 8 هزار نفر بود. از اون طرف پیاده های کارستارک در زمان رسیدن به وینترفل 2 هزار نفر بودن و پس از تلفات در نبرد ها و غیره باقی مانده ها رو روس بولتون صاحب شد.

    دوست عزیز چاق بودن لرد مندرلی دلیل نمیشه که نیروهاش هم چاق باشن! مندرلی ها جنوبی هستن و خاندانی شوالیه ای(که در توصیفاتتون از نیروهای استنیس این نقطه قوت بود حالا نقطه ضعف و دلیل چاقیه؟) هستن. در دیدگاه قبلیم توضیح دادم بهتون راجب تشکیلات یک ارتش.

     

    وحشی به خاطر متحد شدنشون قوی بودن و دلیل این اتحاد منس بود. پس از متلاشی شدن نیروها و اسارت منس وحشی متفرق شده و به جون هم افتادن و تا بخوان همچین تهدیدی دوباره ایجاد کنن صدها سال طول میکشه.

    این برنامه هایی که اشاره کردین کجا اومده دقیقا؟ استنیس میخواست قلعه های متروکه دیوار رو به پرچمداران جنوبیش بده. استنیس دیپوودمات رو از دست اهن زاده ها رها کرد و به گلاور ها برگردوند. قصد داشت و داره که یک استارک رو به وینترفل برگردونه. من ازتون میپرسم کی و کجا استنیس چنین اقداماتی کرد و چنین نقشه هایی کشید؟

     

    جواب سوال اصلیتون: به همون دلیلی که همه دروغ میگن. ترسیدن یا ایجاد ترس در دل دشمن. در اون نامه رمزی به تیون اشاره میکنه و میگه من ریکم رو پس میخوام. اگر استنیس رو شکست داده قائدتا باید تیون رو پس گرفته باشه.

    شما وقتی میگی رکورد زده یعنی مثلا اون صحنه تو یوتیوب بازدید بیشتر داشته یا تو توییتر بیشتر ازش یاد شده یا ... این که کسی خوشش بیاد رکورد زدن نیست.

    تازه کاشف به عمل اومد چرا شما و بعضی از دوستان تعداد سپاه استنیس رو 20 هزار نفر در نظر میگیرید

    برادر من رنلی با سپاه 100 هزار نفری اش تو بیتربریج که وسط راه هایگاردن به کینگزلندیگه اردو زده بود که خبر رسید استنیس استومزاند رو محاصره کرده، بعد مشورت با فرماندهانش تصمیم گرفت همراه سواره نظام استورمزلند که تعداد کمی از شوالیه های شاخص سواره نظام ریچ هم همراهی شون میکردن یعنی با حدود 20 هزار نیرو به تاخت سمت استومزاند بره تا در کوتاه ترین زمان ممکن مشکل استنیس رو حل کنه و سر هدف اصلی اش برگرده. کتلین که POV این ماجراست به صراحت میگه پسرم راب هم تو تویینز همین تاکتیک رو به کار برد. پس نتیجه میگیریم که رنلی هم با بخش کوچیکی از سپاهش سراغ استنیس میره ! یعنی حدود 80 هزار نفر شامل کل پیاده نظام استورمزلند و ریچ و بخش اعظم سواره نظام ریچ تو بیتربریج منتظر نتیجه میمونن.

    بعد مرگ رنلی تو صبح حمله 15 هزار نفر ازون 20 هزار نفر سواره نظام ضربتی به استنیس ملحق میشن و 5 هزار نفر باقیمونده به بیتربریج عقب نشینی می کنن

    پس رقم 15 هزار از اینجا اومده نه کل توان استورمزلند برادر من

    حالا اون پیاده نظام جا مونده تو بیتربریج که تا آخر جنگ پنج پادشاه که وسط راه عاطل باطل نمی مونن !! وقتی خبر مرگ رنلی و برتری استنیس بهشون میرسه بر همون اساسی که سواره نظام شون تو استومزاند تغییر جبهه دادن از هم جدا میشن.

    یعنی تقریبا کل پیاده نظام استومزلند و یه بخشی از پیاده نظام ریچ میان سمت استنیس و بخش عمده قوای ریچ برمیگردن هایگاردن. امیدوارم حل شده باشه

    ضمنا در مورد استعداد اولیه استنیس هم یه بار دیگه تاکید میکنم که استنیس فقط لرد دراگون استون نبود، لرد ارشد دریای باریک بود یعنی چند تا جزیره و چند تا قلعه دیگه تو نواحی ساحلی کرونزلند که جمعا شامل حدود 10 خاندان میشد بهش وفادار بودن و شما باید نیروی ذخیره پادگان همه اینها رو روی هم حساب کنید.

    با تعریف خود شما از قلعه و شهر هم حرف من تایید میشه که ریچ هم نهایتش یه شهر اولدتاون رو داره.

    من نگفتم کارستارک ها از نظر عددی نصف سپاه راب بودن گفتم طبق توصیف کتلین چون جنگجوترین و متعصب ترین پرچمداران شمال بودن با رفتن شون انگار که نصف قدرت راب از دستش رفت.

    مندرلی ها هم به هیچ وجه خاندان شوالیه ای نیستن، اصلا شمال خاندان شوالیه ای نداره، مندرلی ها یه خاندان ماهیگیر تو ریچ بودن که بعد تبعید و آواره شدن استارک های شمال بهشون جا و مکان داده بودن، تو اون مقطع هم اهل تجارت دریایی شده بودن و به همین دلیل ثروتمندترین خاندان شمال بودن ولی به هیچ وجه جنگجو و سلحشور نبودن. تو هیچ کدوم از جنگ های راب هم کار خاصی جز دادن اسیر و تلفات ازشون نمیبینیم.

    تصور کل هفت پادشاهی از گذروندن وحشی ها توسط استنیس از دیوار این بود که قراره اونها لردهای جدید شمال بشن، حتی تو جلسات شورای سرسی تو کتاب چهارم هم به این مطلب اشاره و سرش بحث میشه و سرسی میگه همین یه کار استنیس برا اینکه کل خاندان های شمال علیه اش بشن کافیه. حالا برنامه اصلی استنیس هر چی هم باشه مهم تصوری هست که تو طرف مقابل ایجاد میکنه.

    بازم سوالم رو تکرار میکنم: تو شرایطی که دشمن اصلی و فوری بولتن ها استنیسه برا چی باید ترسوندن جانی که کاری به کارشون نداره بشه اولویت رمزی ؟

    در مورد ثیون هم ما نمیدونیم مارتین چه برنامه ای رو تو کتاب میخواد پیاده کنه ! آیا استنیس اون رو به خاطر گناهانش راهی دیوار میکنه یا از هرج و مرج شکست استنیس برا فرار دوباره استفاده میکنه یا چی ؟؟؟

    منظورم از رکوردشکنی هم شکستن رکورد تاثیر دیالوگ و سکانس رو احساسات خودم بود نه نظرات دیگران

    دوست عزیز کاملا داری اشتباه مسکنی استانیس با تمام نیرویس که در اختیار داشت به سمت رنلی رفت.و احتمالم میداد که شاید اصلا رنلی زنده موند و برای قدرت نمایی باید همه نیروشو میبرد به دلیل اینکه استانیس جز دریای باریک جای دیگه ای در اختیار نداره.مس نیروهایی که آورده میشن نیروهای کجا؟اکثرشون میشن نیروهای همون دریای باریک.که اوناهم باز به سختی میتونن سه هزار نفر باشن و مابقی ارتش استانیسم چند صد نفر شمشیر زن آزاد به علاوه تعداد کمی از خاندان فلورنت. در زمن اونطوری هم که میگی نیست دریای باریک کلا تو نزدیکی استانیس دوسه تا جزیره هست که فقط تو جزیره چنگال قلعه هست که اونم اونقدر به ارزشه که استانیس حتی بعد شکتشم مشاوراش گفتن لرد اونجا جلو جوفری زانو زده بیا بهش حمله کنیم گفت اون جزیره جز یه قلعه متروکه چیزی برای ما نداره و یه قلعه دیگه هم هست که اونم جزیره انقد به استورم اندز نزدکه که فک نکنم ماله استانیس باشه اصلا.بعد از مرگ رنلی همتقریبا تمامی نیروهای تایرل و پرچمدارانش رفتن و فقط نیروهای استورم لندز متحد شدن با استانیس و چون رنلی سپاه صد هزار نفری داشت وهشتاد هزار ش تایرل بود پس بیت هزارشم استورمزاندی میشن که اکثرا به استانیس پیوستن حتی لرد های استورم لندز هم همشون به استانیس نپیوستن اکثرشون پیوستن پس‌میبینم که استانیس حدودا بیست هزار نیرو داشت شوالیه آواره هم هیچوقت نمیتونه تعداد یه سپاهو چند هزار نفر بالاتر برد شوالیه های آوره دویست تا سیصد نفر میشن اکثرا پس دیدم استانیس با تمام زوری که زد تونست بیست هزار نیزرو به دست بیاره.

    پنجاه هزار نیرو داشت که اونجا که لرد تیوین حمله کرده بود عقب نشینی نمیکرد.

    چون هیچوقت یه جنگوی تایرل که اکثر ارتشی که لرد تیوین آورده بود رو تشکیل میداد با ییه نیروی استورم لندزی برابر نیست و حتی با وجود آتش وحشی باز با پنجاه هزار نفر میتونست برنده شه چون با ترکیدن آتش وحشی ردیف اول کشتی ها وردیف دوم بکشته شدن چند صو نفرم تو ساحل پیاده شده بودن بودن پس میبینم اگه پنجاه هزار بود باید بخش عمده هنوز تو کشتی های باقی مونده باشه و بعد عقب نشینی هم نیروهای زیادی واسه استانیس میموند ولی اینطور نشد. با کمال احترام در این مورد با رابرب موافقم


  13. درمورد ند نظر نمیدم خلی دلرحم بود

    در مورد خدابیامز راب مرحوم میگم حالا دلش خواسته اون زن گرفته مجبور نبود که با عجوزه های فری ازدواج کنه ولی من که تا اون حد تو جنوب پیشروی کرده بودم برنمیگشتم شمال که یه قلعه ویرانو بگیرم البته بولتونا هم قول زدن ولی باز فهمیده قلعه ویرونه است و میخواست به سمت کسترلی راک بره و چون تیوینم ارتشسو برده بود کسترلی راکو میگرفت کلا یه بار به حرف کاتلین گوش ندادو تئونو آزاد کرد و به نفعش نشد بار دومم گوش کرد رفت وینترفلو بگیره به ضررش شد کلا کتلین خیلی برا راب نحض بود جیمیو آزاد نمیکرد ریووران سقوط نمیکرد ادمور دست لنیسترا و فریا بود وجیمی هم دست تالیا پس بیخیال ریوران میشدن و وقتی دیدم ازم لرد فری عضر خواهی میخواد بهانه خوبی بود که بگم بهم اهانت کرده و یه شاه از یهلرد عضر نمیخواد و دوقلوهارو تصرف میکردم لرد کار استارکو گردن نمیزدم این یدونه رو همه باهم موافقن چون لرد ریکار ادم داغ دیده ای بود.

    در مورد لرد ریکار کاراستارک میفهمیدم که پسرم تو میدون جنگ و جوانمردانه کشته شدن و کسیو که تو میدان جنگ نابرابری مثل ویسپرینگ وود که خود اینا از پشت حمله کرده بودن از طرف اینا کشته میشد دیگه انتقام نمیخواد و حتی انتقامم اگه میخاستم سر دوتا بچه لنیتسر خالی نمیکردم

    اوبرین رو بگم اه بخیال کوه میشد و اون همه نزدیک نمی رفت نمیمرد.

    ولی اون دیالوگش خیلی باحاله که گفت میخوام بیاد بیاریش الیا مارتل کسی که آزارش دادی و کشتیش به یاد بیار ویه دفعه کوه پاشو میگیره و میگه به یاد میارم الیا مارتل در حالی که دستم به خون مغز بچش آلوده بود کشتمش.

    درمورد رندیل تارلی اول با لنیسترا متحد نمیشدم ولی بعد که شدم منم زانو نمیزدم.

    درمورد سرسی تو فصل به جیمی نمیگفتم که نقشم چیه و میخوام گلدن کمپانیو بیارم چون جیمی رفت شمال واحتمال داره افشا کنه.

    درمورد جیمی شیر بی پنجه در ویسپرینگ وود تو هر صد متر چندتا دیده بان میزاشتم

    در مورد سر استفورد لنیستر که یکی از اردوگاههای بزرگ لنیستر رو از دست داد. دیدبان شبانه میزاشتم که به اون وضع فجیع و تو چادرم حتی بدون اینکه دست به شمشیرم ببرم کشته نشم.

    درمورد سرکوان لنیستر با سرسی با ملایمت رفتار میکردم و طوری نشون میدادم که مطیعشم وقتی رسیدم به کستری راک کارمو میکردم

    درمورد لرد تیوین لنیستر وقتی یکیو از خودت کینه ای میکنه یا باید کلا حذفش کنی یا کینه ایش نکنی چون بعد اسیبشونو میزن و این خودش بزرگترین اشتباه تیوین لنیستر بود که بعضیا میگن اشتباه نداشت و این خودش برای لرد بزرگی مثل تیوین خیلی بد بود این اشتباه


  14. Lady of winterfell » چهارشنبه شهریور 8, 96 9:31 pm[/url]"]
    محمدمهدی » چهارشنبه شهریور 8, 96 8:51 pm[/url]"]Lady of winterfell@
    نحوه نشون دادن فلش بک مهمه نحوه به تصویر کشیدنش نه صرف فلش بک بودنش فلش بکی که اپیزود آخر نشون دادن به معنای واقعی کلمه افتضاح بود :از این که رابطه مهم جان و دنی زیر 15ثانیه ست و رابطه گری ورم و میساندی 5دقیقه،تا اون باگی که دوستمون گفت که همونطور که صدا واسه ما قطع شده ظاهرا واسه برن هم قطع شده در حالی که تعجبش رو میبینیم تا اینکه بنا به دلایل عجیبی ریگار اسم 2تا پسر زنده شو گذاشته ایگان شما کسیو تا حالا دیدی اسم 2تا بچه شو یکی بذاره و نه سم و نه برن این مسئله براشون عجیب نیست،تا اون انتخاب بازیگر افتضاحشون برای ریگار بله صرف فلش بک بودن مهم نیست نحوه به تصویر کشیدنشه. بعد شما نبرد زیبای هاردهوم با اون مقدمه چینی با اپیزود فاجعه 6 مقایسه میکنی؟هرکی دوییدن گندری که تاکیدم میشه تو سریال که اولین بارشه برف میبینه فرستادن کلاغ به دراگون استون و رسیدن به موقع دنی با اژدهاها براش مضحک نیست فک کنم بحث باهاش بی نتیجه باشه. واون خط داستانی دورن بله افتضاح بود که اونم از شاهکارهای سریاله منهای اون خط داستانی سیزن کم باگی بود و باتوجه به اینکه تعداد کاراکترهاش خیلی بیشتر از سیزن 7بود خطوط داستانیشون بسیار جالب تر بود

    اگر بخوایم به صرف اینکه از قیافه ریگار خوشمون نیومده بگیم فلش بک اپیزود آخر افتضاح بود میشه عین همین ایرادهای سلیقه ای رو به قیافه سرسی نوجوان و مگی قورباغه هم گرفت که مثلا سرسی نوجوان به سرسی بزرگسال اصلا شبیه نبود. مگی خیلی زشت و مخوف نبود و...

    منم مثل خیلی ها تو پس زمینه ذهنی ام انتظار داشتم ریگار زیباتر و جذاب تر باشه ولی بعدش که فک کردم دیدم معنی نداره از ایریس کریه و ریلا که هر چی بود زیبا نبود و سایر تولیدات شون هم ویسریس و دنریس از آب دراومده بزنه یه دونه فرشته بهشتی عمل بیاد ! و اتفاقا سلیقه کارگردانان که سعی کردن یه چهره ای شبیه ویسریس و دنریس گیر بیارن معقول تر و منطقی تره ! لیانا رو که فصل قبل هم دیده بودیم و به وضوح سعی کردن چهره ای مشابه آریا انتخاب کنن تا حرف ند که میگفت لیانا شبیه آریا بود درست از آب دربیاد.

    در مورد قطع شدن صدا تو ویژن قبلی و وضوحش تو این ویژن هم میشه به راحتی استدلال کرد که چون برن اورژانسی و بدون آموزش کافی کلاغ سه چشم شده از حداقل توانایی شروع کرده و به تدریج قدرت سبزبینی و وضوح ویژن هاش افزایش پیدا میکنه

    درباره انتخاب اسم مشابه برا دو فرزند هم اولا که طبق پیشگویی ها اسم شاهزاده موعود باید ایگان میشده و ریگار هم به همین امید اسم پسر اولش رو ایگان میزاره اما وقتی میبینه اون نشانه ها رو نداره به فکر ایجاد ارتباط با لیانا می افته.

    و ثانیا سنت گذاشتن اسم مشابه در خاندان های اشرافی و سلطنتی و مذهبی قدیم بسیار رایج بوده و هنوز هم در مناطقی که فرهنگ قبیله ای دارن مثل کشورهای عربی رایجه !!

    بابا دیگه هر جای دنیا همچین ایرادی بگیرن ما ایرانی ها و شیعه ها که باید قضیه برامون حل شده باشه بلاتشبیه مگه امام حسین اسم هر سه پسرشون رو علی نزاشته بودن ؟؟؟ که با لقب اکبر و اوسط و اصغر از هم تفکیک نمیشدن ؟

    در مورد جنگ اپیزود شیش هم که تو تاپیک مربوطه به اندازه کافی بحث شد و کردیم

    ببخشید اریس کریه نبود تو جوانی بسیار زیبا بوده اون قیافه ای که بعد از دیوانگی پیدا میکنه که مهم نیست و همسرش هم همینطور تو کتاب از دنریس به عنوان زیباترین زن دنیا یاد میکنن و به نظر من امیلیا کلارک هم خیلی خشگله. بهد تنها صفتی از ریگار که همه روش توافق دارن زیباییشه یکی میکه دلاور یکی میگه متجاوزه و صفات دیگه تنها صفتی که مورد توافق همه ست زیباییشه حداقل انتظار داشتم انقد زشت نباشه و نهایتا هم گفتم میتونستن جوری فیلم بگیرن که پشتش به صحنه باشه اینجوری مرموز بودن کاراکتر هم حفظ میشه. برن اگه نمیشنوه پس تعجبش برای چیه؟بعد کجا دقیقا گفته ن شاهزاده موجود اسمش چیه؟خودتون میگین علی اصغر و علی اکبر تمایز داره من تا حالا تو عمرم ندیدم کسی اسم 2تا بچه ش دقیقا یکی باشه و بعد اگه توضیحی داره باید بدن نه اینکه برن و سم خم به ابرو نمیارن و اصلا براشون عجیب نیست.

    بابا ریکار کجاش آخه زشت بود اتفاقا خیلیم خوشگل بود همه چیشم عین تارگارینا بود از موهای بلوندش تا قیافش که عین توصیفاتی که از ریگار میگن بود. من نمیدونم همه لیانا رو که اون همه همه میگن که از زیبا ترینا بوده اون زمان و از این حرفا که ریگار پسندیدتش وگرنه ریکار نمیمسندید تو سریال زدن این همه حرف در مورد لینا رو پکوندن و زیباییشو کلا داغون کردن اونوقت اومدن چسبیدین به ریگار . الان با اون همه توصیفات لیانا به نظرتون تو سریال زیبا بود؟


  15. نایت کینگ » سه شنبه شهریور 7, 96 6:00 pm[/url]"]سلام یه ۲ مورد اگر در ساخت دیوار ازجادو استفاده نشده چجوری ساختنش

    اگه ازجادو استفاده کردن چجور جان تونست وایت واکر از دیوار عبور بده مگه این که از راه دریا برده باشتش

    بعد وایت واکر چجوری با تخریب دیوار تونستن از دیوار عبور کنن مگه جادو سرتاسر دیوار نبوده پس قاعدتا با تخریب دیوار نباید جادو ازبین بره

    نظر قبلی منم اگه تو همین تاپیک بخونی میبینی چطوری عبور کردن برن که توسط شاه شب علامت دار شد اون خونه جادو داشت و وایتا نمیتونست وارد شن جادوش شکست پس قاعدتا باید با لبور برن از دیوارم جادوی دیوار از بین بره پس جادوی دیوار ازبین رفته


  16. اصلا به باگ به این گنده گی توجه نکرده بودم حالا اون زنجیرو اینارو همش رو دلیل آوردم که یاگ نیست ولی این واقعا باگه زمان بردن اون وایت وارکر به پایتخت که دیوار پابرجا بود حتی خود مارتین گفته که جادوی دیوار امتداد داره یعنی اگه سوار کشتی کنن و از نار دیوارم ردش کنن نمیشه ولی اگه اینو در نظر بگیریم که مثله اون خونه که برن و چندتا از فرزمدان جنگل توش بودن بعد از علامت دار شدن جان توسط نایت کینگ جادوش شکست پس دیوارم بخاطر اینکه برن هنوزم علامت داره جادوش از بین رفته پس اینم یه باگ نیست


  17. درمورد غول ها هم چرا بعضی دوستان قبول نمیکنند وایت واکرها تاحالا بزرگترین حملشون به وحشی های مانس ریدر تو هاردهوم بود و متاسفانه توشون غولها هم بودن درسته غولهای مرده نمیتونن آهنگری کنن و یه غول زنده که میتونست وقتی هیکل یه قول چند برابر یه انسانه پس میتونن زنجیری چند برابر انسان ها بسازن. و مطمئن باشین آهنگری هم بلد بودن و حتی تو صحنه حمله به دیوار نشون داد که دو تا غول زنجیرو بستن به دروازه اصلی و سر دیگشم بستن به ماموت که دروازه رو بشکنه و همین زنجیرها تو هاردهوم گیرشون اومد


  18. همچین چیزی که بیان از کنار دیوار ردشن غیر ممکنه چون گفته شده که جادوی دیوار امتدا داره و اگه نداشت پس دیوار یه ابزار کاملا بخ در نخور و مسخره میشد چون هر موجودی میومد خودش مینخداخت رو یه تیکه چوبی قایقی چیزی میرفت اونور دیوار


  19. Ser Duncan The Tall » سه شنبه شهریور 7, 96 10:00 pm[/url]"]@شاهزاده طلوع

     

    متاسفانه یا خوشبختانه من بر خلاف شما سینما رو نیستم و اطلاعی در این مورد ندارم، ولی دونستن این که کشور عزیزمون در این رابطه پیشرفت هایی داشته همیشه لذت بخش و افتخار امیزه.

    منظور شما اینه که ناخوش بودن در تجربه ی تماشای فیلم تاثیر میزاره بنده هم قبول دارم، ناخوش بودن در تجربه یک فرد بر زندگی هم تاثیر میزاره، بر همه چیز تاثیر میزاره. شما یه درصد به من بده. بگو مثلا از هر صد نفر که سینما میرن چند نفر دچار همچین مسائلی میشن؟ و البته کماکان میگم اینجا برای بحث راجب گات هست و گات هم یک سریال هست و در سینما پخش نمیشه. راجب اسپویل ها و لو رفتن فیلم نامه هم در دیدگاه قبلیم توضیح دادم ولی شما یا ندیدید یا تصمیم به ندیدن گرفتید.

    اصلا ایم غیر ممکنه چون جادوی دیوار امتدا داره اگه نداشت که دیوار یه چیز نا کارآمد بود کلا هر موجودی میومد از اون ورش رد میشد

    نمیدونم شما از دیدگاه من چه برداشتی کردید ولی من قصد کوبیدن جان رو نداشتم که در عوض به اشتباه ازش تعریف کرده باشم. جان شخصیت خوب و شجاعیه و نمونه بارز یک قهرمان در سریاله، ولی حتی قهرمان ها هم احساسات دارن و دایره بخشش و گزشتشون بی نهایت نیست.

    همین کم مونده بود سانسا تحلیل شخصیت هم بکنه برامون! کی باید منتظر سوپردیالوگ هاش باشیم؟

    وفاداری جان به نگهبانان شب جز جذابیت های شخصیتش بود. گزشته جان پر از کارهای شجاعانه و کارهای شجاعانه مخلوط با حماقت بود ولی این فصل کارهایی که در رابطه با سرسی کرد فقط احمقانه بود.

     

    در رابطه با مثلثی که نام بردید:

    سانسا: همونطور که گفتید سانسا به اندازه بلعیدن بیلیش هفت خط نبود، ولی چیزی که نگفید اینه که سانسا اصلا هفت خط نبوده و نیست. یکی از هفت خطی ها و ذکاوات سانسا رو مثال بزنید؟ چون از دست رمزی در رفته دال بر باهوشی نمیشه. اوایل هم از دست جافری نجات پیدا کرد ولی مثل احمقا افتاد تو دامن تایرل ها. تنها شخصیتی که باهاش خوب بود تیریون بود ولی برای اونم طاقچه بالا میزاشت.

    برن: به مکالمه برن و میرا رجوع کنید. برن میگه من دیگه برن نیستم. به مکالمه برن و سانسا رجوع کنید. برن برای ثابت کردن قدرتش میاد بدترین خاطره ی خواهرشو یاداوری میکنه. این برن چطور شد که یهو از زاغ سه چشم بودن مرخصی گرفت و مرد خانواده شد؟

    اریا: تنها ضلع این مثلث که من در حد کشتن بیلیش میبینمش. به هر حال یک بی چهره هست و شاگردی جاکن هاگار رو کرده. و بالاتر از اون احتمالا اولین کسی بوده که وارد این فرقه شده و بدون از دست دادن هویتش ازش خارج شده. در نهایت هم به دست اریا کشته شد ولی نه اونجوری که باید.

    من نمیگم باید شمشیر به دست و در حالی که ده نفرو قلع و قعم میکرد میمرد. بیلیش قبلا یک بار در مقابله با سرسی تهدید مرگ رو حس کرد اونجا دیدیم که به التماس بیفته؟ بیلیش در گزشته برای عشقش حاضر شده با برندون استارک مبارزه کنه حالا برای جونش درخواست مبارزه نمیکنه؟

     

    شما کماکان به اون 100درصد چسبیدی و این درست نیست. 100 درصد جنگجو ها مرگ با شکوه دارن؟ ند استارک که بین سرباز ها بزرگ شد و به جرم خیانتی که خودش هم اعتراف کرد(برای نجات سانسا) سرش رو با شمشیر خودش در دستان ایلن پین از دست داد. رابرت با توطئه ی سرسی و به دست یه گراز کشته شد. راب استارک و جنگجوهای وفادارش سر میز شامشون سلاخی شدن و سر گرگ راب رو به بدنش دوختن. اوبرین سرش مثل هندونه له شد و خیلی های دیگه. البته من هدفم کوبیدن این شخصیت ها نیست و همشونو دوست دارم ولی این 100 درصدی که شما میگین جنگجوها مرگ باشکوه دارن و سیاستمدار ها نه درست نیست.

     

    اخر چه شود؟ بالا برن پایین بیان وایت بگیرن اژدها باخت کنن به هر حال اخر و عاقبت باید مسئله شهر مشخص بشه. سرسی چه قبل از جنگ چه بعد از جنگ شهر رو به دنریس تقدیم نمیکنه و دنریس هم به هفت پادشاهی بدون تخت اهنین راضی نمیشه. این جنگیه که راه گریزی نداره مگر اینکه بخوان بشینن و تخمه بشکونن تا سرسی پیر بشه و بمیره. البته اگه نگه حالا که من میمیرم بزار مردم هم باهام بمیرن و شهر رو سبز کنه!

     

    راهش نقد کردن نقد هم نیست. فروم عمومیه شخصی میاد نظرش رو میگه و فلان ایراد رو میگیره. اگر به نظرتون ایرادش درست نیست با دلیل درست و منطقی جواب بدین. نه اینکه بگین اهای مردم شما که فیلمنامه لو رفته خوندین یا دندون درد داشتین موقع دیدن سریال نقداتون قبول نیست. یا شما دارین جِر میزنین!

     

    این طور که معلومه این بحث(مثل تقریبا تمام بحث های دیگه) نه پایانی داره و نه فایده ای. پس وقتمون رو تلف نکنیم بهتره.

     

    در مورد زنجیر:

    بعد از اپیزود شیش زیاد در مورد زنجیر سوال شده. چند تا چیز به ذهنم میرسه.

    زنجیر از کجا اومد؟ این سوال میتونه دو معنی داشته باشه.

    اول اینکه تو این زمان کم زنجیر از کجا آوردن که میشه گفت چون فیلم زمان رو نشون نداده وایت ها رفتن و گشتن و زنجیر پیدا کردن.

    دوم اینکه اصلا اینا یه قرن هم میگشتن، زنجیر با این قطر تو شمال دیوار چیکار میکنه که پیدا کنن؟ این رو جواب دقیق ندارم (چون اینا آهنگری هم نمیتونن کنن که بگیم آهنگری کردن) ولی تنها حدسم اینه که زنجیر پاندول چند تا از نگهبانی های خالی دیوار رو کش رفتن.

     

    نکته دیگه در مورد شنا کردن و اتصال زنجیر. به نظر من برای وصل کردن زنجیر نیازی به شنا کردن نیست. چند تا مرده سر زنجیر رو میگیرن و میپرن تو آب. چند دقیقه صبر میکنن و چون وزن زنجیر زیاده میرسن به کف دریاچه که احتمالا یه فاصله افقی با اژدها دارن. حالا نیازی به شنا نیست و کافیه با زنجیر تا پیش اژدها پیاده روی کنن و زنجیر رو وصل کنن (اینا مرده هستن و نبود هوا نمیکشتشون). بعد هم مرده های بالا زنجیر رو جمع میکنن و مرده های تو دریاچه هم میتونن قبلش با زنجیر برگردن بالا یا اینکه اصلا دیگه به اینا نیازی نیست. به همین سادگی

     

    به نظر من واقعا شنا کردن مشکل نبود چون اصلا نیازی به شنا کردن نیست برای چنین کاری. البته یه گیر هایی میشه به نحوه تهیه زنجیر داد که تصور پیدا کردن زنجیر زیاد دور از ذهن نیست.

     

    راحت میومدن به جای کف دریاچه روی خشکی پخشش میکردن. هم دردسر خودشون کمتر میشد هم مشغله ملت.

    اگر مرده ها بتونن کف دریاچه و دریا راه برن دیگه نیازی به خراب کردن دیوار نبود. قشنگ میزدن به دریا اونور از قدمگاه پادشاه در میومدن یه خونریزی حسابی هم میکردن.

    همچین چیزی غیر ممکنه چون جادوی دیوار امتدا داره اگه نداشت که دیوار کلا ناکارآمد بود و هر چیزی سریع از اونورش رد میشد

    ________________________

    این یورونی که قبل از شروع فصل میگفتن قرار شرورتر از رمزی باشه همین بود؟ این که در مقابل رمزی جکی بیش نبود. اونم نه حتی یه جک خنده دار


  20. دوستان شما یه طوری میگین شخصیت جان از بین رفت وفلان انگار چی شده همونه دیگه فقط اسمش عوض بعدشم مهم اینه که با نام حرام زاده بزرگ شد و ضربه هایی که باید میخورد رو بخاطر این نام خورد و درس هایی رو که باید میگرفت بخاطر این نام گرفتن بخاطر این نام به دیوار رفت خلاطصهشخصیتش با این نام شکل گرفت و خیلی سخته شخصیت تغییر کنه فقط اسمش تغییر کرده وگرنه به دست ندر استارک بزرگ شده وشخصیت یک استارک رو داره ولی من بازم برام یه چیزی مبهمه نمیفهمم تو خواندان تارگاریان مو و چشم سیاه غیر ممکن بوده اصلا انکار خواستن فقط یه کاری کنن هویت جان همینطوری آبکی مشخص شه بره


  21. MRD010 » سه شنبه شهریور 7, 96 3:35 pm[/url]"]
    شیرین ساسانی » سه شنبه شهریور 7, 96 2:35 pm[/url]"]جان هم فقط جان اسنو محافظ دیوار و عاشق ایگریت....کاراکتر جدیدشو دوست ندارم

     

    کلا داستان دنریس توی سریال مثل ویروسه

    هر کسی که وارد داستان دنریس میشه شخصیتش تو سریال رو به افول میره . تیریون ، واریس ، جان اسنو همگی به این ویروس دچار شدن

    اون هم به این خاطره که توی بخش دنریس هندی بازی زیاد داره

    فصل پیش هم طوری پیش رفت که این فصل بیشتر از فصلهای قبل روی بخش دنریس فوکوس شد و کمتر به جاهای دیگه پرداخته شد . با انتهای فصل 7 حالا دیگه تنوع مکانی سریال به دو جا کاهش پیدا کرد . وینترفل و کینگزلندینگ (که خودش کلی از هیجان سریال کم میکنه) و احتمالا با اومدن دنریس به وینترفل شاهد افول سانسا و اریا و برن هم خواهیم بود

    نه این زیادی سخت میشه که یورون بفمه ولی شما اگه اون سکانسو دیده باشین سرسی به جیمی گفت دیگه که تئون رفته گلدن کمپانی رو بیاره و حالا جیمی هم برای ملحق شدن به شمالیا میره شمال پس احتمالا جیمی میگه سرسی میخواد ارتش بیاره تو وسنروس اگه بخوان البته اینجا امکان داره که حرف جیمیو باور نکن و اینجا تئون به کار میاد که میگه اون راست میگه و جزیره خالی بود


  22. Daenerys_Targaryen » سه شنبه شهریور 7, 96 5:15 am[/url]"]
    No_One » دوشنبه شهریور 6, 96 9:42 pm[/url]"]به جرئت می تونم بگم این سیزن بدترین سیزن بود با بدترین کارگردانی و بدترین فیلمنامه نویسی. شاید فکر کنید دارم سخت می گیرم ولی اگه دقت کنید به سیزن های اول می بینید چجوری ما از جا می پریدیم یا مو به تنمون سیخ می شد و می رفتیم توی شوک، از مرگ شخصیت اول داستان بگیر (سیزن اول ند استارک) که فکر می کردیم چون آدم خوبه س در آخر برنده میشه و می شینه رو تخت و همه چی هم به خوبی و خوشی تموم میشه. و اما خود من از اون جایی عاشق گات شدم که فهمیدم هیچ چیز کلیشه ای توش وجود نداره و تو هر قسمت قراره بیشتر سورپرایز بشم و بیشتر واسم سوال به وجود بیاد. فکر می کردم هیچ وقت خسته کننده نمیشه واسم. سیزن ۶ به نظرم خوب بود و اپیزودهای آخرشم کارگردانی فوق العاده ای داشت همه چی عالی و غیرمنتظره، چیز آبکی یا ماست مالی شده ای هم وجود نداشت. اما این سیزن اگه دقت کرده باشید همه چیز یه حالت دست به سر شده داشت، هرکی سفر می کرد حالا با کشتی یا اژدها یا اسب، همون چند دقیقه بعدش می دیدیم رسیده مقصد، همه ی کارا و دیالوگا عجله عجله، نامه ها جوری می رسید دست گیرنده که انگار با پست پیشتاز فرستاده ن. بعد چقدر اتفاقات کلیشه ای آخه، هروقت جان در خطره دنریس میاد سر میرسه با سه تا اژدهاش همه رو به آتیش می کشه و عشقشو نجات میده. همون لحظه که جان از چاله درمیاد بنجن بعد ۷سیزن سر میرسه. تا حالا اینو در نظر گرفتین که جان بعد اون قضیه یه کلمه نگفت آقا عموم یهو از کجا پیداش شد، چی شد اصن، وات د فاک؟ بعد لرد بیلیش با اون همه سیاست و ابهت گند میزنه و به زانو میفته التماس می کنه؟ عروسی ریگار و لیانا انقدر ماست مالی شده؟ خراب شدن دیوار تو ۳۰ ثانیه و... بعدشم آقا مگه فیلم هندیه تا هرکی سر میرسه دنریس باهاش رابطه برقرار میکنه؟ همه چیز این سیزن آبکی بود. فقط داشتن ما رو دست به سر می کردن. حالا هم باید دو سال وایسیم تا ببینیم چی میشه. فقط امیدوارم سیزن بعدی درست حسابی کارگردانی و فیلمنامه نویسی بشه.

     

    داداش هزارتا مغز متفکر پشت این سریاله بعد شما با یه نقد آب دوغ خیاری میایی به جرعت میگی بدترین سیزن سریال بود؟؟

    شما بهتره قبل اظهار نظرتون بری صحبتهای سازنده های سریال رو بعد هر قسمت ببینی و بخونی و بعد بیایی اینجا نظر بدی

    نقد آب وغ خیاری نیست من خودم هزار بار طرف این فصل از سریالو گرفتم ولی بادیدن این قسمت قانع شدم دوستانی که میگن فاجعه دروغ نمیگن حیلی زایه بود شما از اون آدم هایی هستی که فقط میشینی بی دقت و بدون هیچ نگاهی به جزئیات و شاخص های فیلنامه و کارگردانیو اینا فقط میشنن برای اینکه یه ساعت از روزشونو پرکنن این سریالو میبینن و الکی جو میگیرن که هزارتا مغز متفکر پشته سریاله مغز متفکر مارتین بود که اونم این فصل باهاش همکاری نکردن فاجعه شد لذت اینجور سریالا تو اینه که بشینی به جزئیاتش نگا هزار تا پیش بینی در ذهنت بوجود میاد که فصل بعد میخواد رخ بده هیچ چیز قابل پیش بینی نیست ولی این فصل اصلا اینطوری نبود


  23. roh68 » سه شنبه شهریور 6, 96 2:26 am[/url]"]بسیاری از دوستان مسئله دیوار رو خیلی گفتن که چطور شاه شب و دار و دستش ازش رد شدن وطلسم پس چی شد.

    البته من نظر شخصیمو میگم. بنظرم طلسم دیوار و همه چیش سر جاش بود و شاه شب و ارتشش نمیتونستن ازش رد بشن ولی اگه دقت کرده باشین شاه شب درسته دیوار رو خراب کرد ولی خرابه های دیوار که روی آب دریا افتاد یه طورایی از بغل دیوار یه پل براشون درست کرد که ازش رد شدن و یه طورایی طلسم دیوار رو دور زدن

    البته این نظر شخصیم هست و میتونه یه توجیه واسه رد شدن شاه شب باشه. اگه بقیه دوستان که اطلاع بیشتری دارن. بگن

    نه داداش تو کتابو سریال گفته شده که جادوی دیوار امتداد داده شده واین خیلی معتبره وگرنه نیازی نبود بیان طرف ایست واچ تا یخا بریزه رو دریا یا دریا یخ بزنه ویه نفرم اومده بود بررسی کرده بود تو تیتراژ دریای اطراف ایست واچ یخ میزنه ولی اونم فقط برای این بود که نشون بده زمستان از راه رسیده چون این گفته خیلی معتبره که جادوی دیوار امتداد داره وگرنه دیوار یه ابزار کاملا نا کار امده چون اصلا میتونستن بجای اینکه برن طرف ایست واچ میرفتن طرف برج سایه و اونجا از دامنه های فراست فنگز رد میشدن که کلا اونجا تو خشکیم قسمتیش دیوار نداره. کلا به نظرم خیلی زایه بود فروریختن دیوار باز اگه بگیم برن حادو رو از بین برد یه چیزی ولی نمیتونن از اطرافش رد شن چون جادوش امتداد داره

×