رفتن به مطلب

R-FAARAZON

اعضا
  • تعداد ارسال ها

    227
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روزهای برنده

    8

پست ها ارسال شده توسط R-FAARAZON


  1. Winterfell » سه شنبه مرداد 14, 93 1:15 pm[/url]"]فارازون: اگر بازیگر قوی باشه که بحثی توش نیست اما نقشهای گلشیفته تقریبا" مشابه همه, حداقل بازی کردنش یه جوریه که خیلی تفاوت کاراکترهایی رو که بازی می کنه حس نمیکنه. کلا" غمگینه و سعی می کنه حسش رو تو چشماش بیاره , جاهایی هم که می خواد نقشهای شنگولتری داشته باشه یه کم به لوسبازی می زنه! ( شرمنده طرفدارن ایشون!) بعیده بتونه اون شباهتی به آریانه مارتل داشته باشه.

    قبول دارم که چهره آریانه کمی زمخت تره

    ولی قانون نیست که بازیگری تا آخر عمر نقش کلیشه ای بازی کنه

    کسی از گلشیفته بازی متفاوتی نخواسته تا حالا

    مثلا ویگو مورتنسن در فیلم جاده،جیم کری در نقش کنت اولاف در مجموعه حوادث ناگوار یا

    همین استیون دیلان رو در نقش استنیس در نظر بگیر که کلیشه زدایی کردند

    این به قدرت کارگردان بر میگرده

    خداییش استیون دیلان صبور و متین ساعت ها کجا و شاه استنیس کجا ؟

    یعنی تغییری در حد 180 درجه که کار دیلان هم بد نبوده


  2. Winterfell » سه شنبه مرداد 14, 93 7:45 am[/url]"]در مورد گلشیفته اصلا" موافق نیستم. گلشیفته فقط چهره شرقی داره اما اصلا" اون گرمی ( دقیقا" منظورم hot بودنه) که آریانه باید داشته باشه رو نداره.

    بازیگر مثل خمیر مجسمه میمونه و این هنر کارگردانه که بتونه ازش اون نقشی که میخواد در بیاره

    اگه کارگردان خوبی پیدا بشه راستش میتونه این کلیشه چهره غمگین فراهانی رو بشکنه و البته شک دارم این اتفاق در این سریال یا فیلمهای معمولی رخ بده و این امر فقط رو کارگردان های درجه یک میتونن انجام بدن


  3. به نظر منم گلشیفته چهره شرقی ای داره که میتونه به نقش بخوره

    بازی خوب و گریم مناسب خیلی از مسائل رو میتونه پوشش بده مثل پدرو پاسکال که به نظرم عالی بازی کرد

    اگه به پلشیفته این نقش یشنهاد بشه خیلی بهتر از این فیلم های آبکی و بدردنخوره


  4. Queen nymeria » شنبه مرداد 11, 93 10:06 pm[/url]"]
    R-FAARAZON » شنبه مرداد 11, 93 4:51 pm[/url]"]این جاناتان ریز میرز هم گزینه ی بدی نیست هرچند صورتش فاقد اون حس و مهربانیه

    برای نقش یورون گریجوی بهتره تا ریگار.

    یورون گریجوی! پیشنهاد خوبیه

    روی همین عکس که نمیشه قضاوت کرد

    به نظرم که جانانتان ریز میرز قیافه خاصی داره و میتونه یه ریگار مناسب در بیاد ( حالا انگار کارگردان منو بازیگردان کرده!)

    اگه فیلم امتیاز نهایی وودی آلن رو نگاه کرده باشید ،چیزی شبیه نقش ریگار تارگرین رو در دنیای معاصر بازی کرده!


  5. درود بر تو وینترفل عزیز .بابت این داستان کامل و شاخص بهت تبریک میگم

    بخصوص مدتی در تنهایی استنیس و رنلی بودن برای من جالب بود

    خیلی حرفه ای به روحیات این دو پرداختی

    البته به نظر من میتونی داستانو ادامه بدی با پرش به ماجراهای استنیس در شمال داشته باشی

    به نظرم از اون به بعد رو میتونی براساس تخیلت ادامه بدی تا ببینیم سرنوشت استنیس از نگاه شما چی میشه شاید فرجی شد و رنلی احیا شد!

    به نظر من این قدرت و این تمرکز بر جزییاتت در حدی هست که داستانو بصورت مستقل ادامه بدی


  6. چیزی که دارن نشون میدن با یکی از تئوری های کتاب هماهنگه.

    کدوم تئوری ؟ اگه میشه بی زحمت کامل توضیح بده

     

    و اما نگاهی مختصر به قسمت دهم:

    قضایای دیوار و اومدن استنیس خوب بود ولی مشکل در مبارزه در جنگل بود که زود تموم شد و لشکر منس ریدر اون هیبت لازم رو نداشت اون سوزاندن ایگریت توسط جان هم تا حدودی شبیه سوختن دارث ویدر به دست لوک اسکای واکر در بازگشت جدای بود

     

    در مورد دنریس که چیز خاصی در این فصل ازش ندیدم و همین سکانس کم رمق هم گویای همین صحبتم هست خداروشکر که با این همه حادثه جورواجور در قسمت دهم فصل 4 با دنریس تموم نشد!

    برن و رسیدن گروه به نزد کلاغ سه چشم یا همون بریندن ریورز هم خوب در اومده بود

    فقط اون شخصیت کلاغ سه چشم اون کاریزمای خاص رو نداشت و خیلی نتونسته بودن روی ظاهرش کار کنند

     

    نبرد سگ شکاری و آریا هم خوب بود .آریا کار خوبی کرد که به برین اعتماد نکرد یه دشمن دانا(سگ شکاری) بهتر از یه دوست نادونه(برین)

    واقعا اون لحظات التماس سگ شکاری برای مرگ توسط آریا تاثیر گذار بود بخصوص اینکه حرکات صورت و طرز نکاه بازیگر نقش هوند برای القای حس عالی بود و کاملا میشد اون درماندگی رو حس کرد

    از شخصیت و مردونگی سگ شکاری خوشم اومد برخلاف اون گرگور گلکان که مثل ارباباش (تایوین ،سرسی و جافری) بویی از انسانیت و شرافت نبرده بود!

    بازیگر نقش آریا هم به نظر بخصوص در قسمت دهم خوب کار کرد فقط شکلی که حس میکنم اینه که این بازیگر زیادی داره بزرگ میشه با اینکه قدش کوتاست

     

    و اما برسیم به مرگ تایوین لنیستر که با بازی خوب پیتر دینکلیج و چارلز دنس خوب از آب در اومده بود با اینکه تفاوت های با روایت کتاب داشت ولی باز جذاب و تاثیر گذار بود

    بخصوص نوع مرگ تایوین لنیستر جالب بود کسی که اینقدر به ظاهر اهمیت میداد آخرش در اون وضعیت نامناسب به سزای عملش رسید!

    نکته بعدی دورویی تایوین بود اینکه استاد بازی با طرف مقابل بود به اوبراین گفت که گناهی نداشته ولی مشخص بود که دروغ میگه

    در مورد تیریون هم ابتدا گفت که پسرمی تا خامش کنه ولی وقتی که دید فایده ای نداره دوباره به همون جمله رسید که پسرم نیستی و البته نتیجه اش رو هم دید!

    در آخر باید به بازی عالی چارلز دنس در این مجموعه اشاره کنم که یکی از ستون های سریال بود و جاداره که از طرف خودم بهش خسته نباشید بگم

    جورامون » دوشنبه خرداد 26, 93 7:29 pm[/url]"]

    تو مرگ فرزندان اگان هم من تایوین رو مقصر میدونم. برای کشتن یه زن و دوتا نوزاد کوه رو میفرستن؟ به نظرم اونا رو به عنوان پاداش به کوه داد!

    تایوین استراتژیست خوبی بود اما انسانیت و جوانمردی ذره ای در وجودش نبود. خوب شد که همه مکرهاش به خودش برگشت. نوه اش تو عروسیش کشته شد، به دست تیریونی که میخواست سر به نیست بکنه کشته شد. از نسلش چیزی جز دو حرا.مزا.ده باقی نموند. یعنی تقریبا هرچی تو زندگیش انجام داد بیهوده بود.

    موافقم

    تایوین هر وسیله ای رو برای رسیدن به هدفش توجیه میکرد اخه وسط دعوای تارگرین و باراتیون ها به تایوین چه ربطی داشت که اون عمل زشتو در مورد الیا مارتل و فرزندانش مرتکب بشه اونم وقتی از فطرت پلید گرگور خبر داشت دست تارگرین ها بود و بهشون خدمت کرده بود ولی حرمت نون و نمک رو رعایت نکرد و اونطوری خیانت کرد!

    یاد مرحوم علی حاتمی بخیر چقدر این سرنوشت تایوین و خان مظفر شبیه بودند ( از نظر غرور نسبت به موقعیت و پیروزی شون) و این دیالوگ چقدر ماندگاره و در مورد سرنوشت تایوین لنیستر هم صادقه :

    هزار دستان بود و ابر دست!

    غافل که دست خداست بالاترین دست ها


  7. راستی دراین فصل از ریکون و دختر وحشیه و بلک فیش وخاندان فری و انجمن برادری و پسرحرومزاده رابرت هیج خبری نبود!!!

    ریکون و اوشا مسیرشون رو از برن و بقیه گروه جدا کردند

    بریندن و ادمور تالی هم در فصل بعدی بهشون پرداخته میشه همچنین خاندان منفور تالی

    در مورد انجمن برادری هم خبرهای خوشی در راهه!:دی


  8. با توجه به بازیگرهای اپیزود بعدی فکر کنم قضیه بانوی سنگدل رو هم پیچوندن!!درسته!!؟

    خب ممکنه در این اپیزود خیلی چیزارو کار نکرده باشن و برای فصل پنجم گذاشته باشن

    ولی جدای از این واقعا حیفه این تیکه رو کات کنن بخصوص اینکه برای استارک ها لذت بخشه!


  9. با نظرم دوستمون موافقم چینش حوادث در اپیزودها خوبه ولی این گفتگوها کمی کارو خراب میکنه

    مثل گفتگوی سم و جان یا اومدن گیلی و...

    اگه به نسبت کیفیت سریالی بخواهیم مقایسه کنیم قسمت نهم خوب بود و نبردش خیلی بهتر از نبرد آبکی بلک واتر در اومده بود،طراحی مبارزات و همچنین جلوه های ویژه و غول ها و ماموت ها خوب در اومده بودند البته حداقل میشد کمی تعداد لشکریان مهاجم منس ریدر رو به کمک جلوه های ویژه بیشتر نشون داد به غیر از اون تلفات نیروهای دیوار خیلی زیاد بود و حساب کنی شاید همون 102 نفر بود! همین ایگریت 20 نفرو کشت!

    به نظرم بهترین تیکه قسمت هم ایستادن گرن با 5 نفر و خوندن سوگند برادریشون بود

    اد و پپ هم خوب در اومده بودند

    کشته شدن گرن منو یاد مرگ یکی از شخصیت های فیلم سلطنت بهشت ریدلی اسکات مینداخت.


  10. خب دوستان کمی مقایسه دوستانهای تالکین با تاکید بر لوتر و نغمه ای از آتش و یخ سخته

    کتابهای تالکین نمونه یک فانتزی کلاسیک بودند با تمام نقاط قوت و گاه ضعف خودش

    شاید در میان کتابهای فانتزی ای که خوندم هیچ کدوم مثل لوتر اون حس جاری بودن فانتزی رو در خود ندارن در دنیای تالکین واقعا تخیل رهاشده و زیباست به نظرم بهترین و مهیب ترین شخصیت های منفی فانتزی رو داره مثل سائورون،ملکور،ویچ کینگ و... ولی داستان ساده و کلاسیکی داره پر از شخصیت های سیاه و سپید و این شاید طرفداران فانتزی که به دنبال داستان های مدرن اند رو راضی نکنه،شاید گره افکنی و گره گشایی ها ساده باشه و همچنین سیر روایی داستان قابل پیش بینی باشه از این جاست که نغمه مدرن و قویه واقعا در گیچ کردن خواننده استاده!

    نغمه شخصیت های جالب و پیچیده ای مثل بیلیش و واریس داره

    ولی مشکل نغمه اینه که برخلاف ارباب حلقه ها یکدست نیست مثل حوادث مربوط به جنگ 5 پادشاه جذاب و خوندنی اند ولی دنریس و ماجراهای دنریس در تبعید خیلی کش اومده یا وایت واکرها و لشکر وحشی ها اون کشش و جذابیت رو ندارن و به نظرم فقط برای همذات پنداری با جان اسنو خلق شدن وگرنه در حد داستان اصلی جاری در وستروس نیستند

    این برخلاف ارباب حلقه هاست که بسیار یکدست بود

    نغمه بسیار واقع گرا و به تعبیری شاید ناتوراله ولی ارباب حلقه ها بیشتر نماد ایده ال های تالکینه تا واقعیت

    نغمه شاید وایت واکر یا اژدها رو هم نداشته باشه بازم هسته اصلی داستانش پابرجا میمونه و این به نظرم یه نقطه ضعفه .مثلا نمیشه ارباب حلقه ها یا بطور کلی دنیای تالکین رو بی ملکور،سائورون،نزگول، ایستاری ها و ... فرض کنی در صورتی که برای نغمه میشه و اگه کل عناصر فانتزی شو هم نداشته باشه باز یه داستان قرون وسطایی عالیه


  11. خب تایوین به اوبراین عدالت در مورد کوه و کرسی در شورا رو وعده داد

    انتقام که در هرصورت گرفته شد پس یکی از اعضای خاندان دورن باید برای تصاحب کرسی بیاد

    اگه میخوای و از اسپویل بدت نمیاد برو ویکی وستروس هرچی بخوای در مورد آریانه مارتل نوشته

     

    در مورد میرسلا ،میرسلا مثل گروگانه برای اونها و بودنش خیلی باارزش تر از کشتنشه


  12. ولی متاسفانه دیگه جنگجویی در حد اوبراین مارتل در دورن وجود نداره فراموش نکنیم که اوبراین خطرناک ترین آدمکش وستروس بود

    چرا وجود داره.

     

    در قدرتمند بودن دارک استار شک نکنید!

    البته کسی جای اوبراین کارتلو نمیگیره ولی باید منتظر برباد رفتن تتمه لنیسترها باشیم!


  13. .Sorry, just couldn't resist

    ای چیزی که گفتی ای یعنی چه؟

     

    مطمئنی sand snakes جنگجو نیستند. در مورد بانوان دورنی باید با احتیاط تر صحبت کنی.

     

     

    پ.ن: من که از الان منتظر سیزن بعد و دیدن آریانه ام.

    به نسبت اوبراین مارتل منظورم بود

    البته سلاح انسان ها برای جنگیدن فرق داره بعضی از شمشیر یا نیزه استفاده میکنند و بعضی از زیبایی!


  14. مرسی ولی چه بد اخه من چون دوستم گفت نگران نباش برادر دوقلو داره حتما همین بازیگر بازی می کنه دیگه ناراحت نبودم

    از معشوقه اوبراین منتظر عکس العمل خاصی باشیم؟یا از دوران و خانواده؟

    بنده خدا الاریا سند که کاری از دستش بر نمیاد نه جنگجوی بزرگیه و نه سیاستمدار قدرتمند و با تجربه ای

    دوران به علت بیماری و 8 دختر اوبراین مارتل هم که جنگجو نیستند

    پس نهایت کاری که دورن میتونه بکنه حمایت از یکی از طرف های نزاع بر علیه لنیسترهاست


  15. نه متاسفانه اوبراین برادر دوقلو نداره و دوران مارتل که برادر بزرگتر هست 10 سال بزرگتره و مبتلا به نقرس هست که باعث میشه به سختی راه بره و در انظار عمومی ظاهر باشه و با اوبراین متفاوت هست

    پس قسمت هشتم ،قسمتی بود که اوبراین وداع خیلی تلخی با بینندگان سریال داشت!


  16. خب دوستان همانطور که یکی از مدیران گفت یک اقتباس وفادار داریم و یک اقتباس موفق

    خیلی از نقاط ضعفی که به چشم میاد در مورد اقتباس موفقه

    مثل اینکه زمانی که به ایگریت و گیلی و یا میساندی و گری ورم اختصاص داده میشه دوبرابر زمان دوئل افعی و کوه و....

    یا مثلا دنریس در پایان فصل 3 کم مونده بود مثل اولیای خدا ،ایلیا دور سرش باشه ولی همین کاراکتر بدون مقدمه در فصل 4 کارایی رو میکنه که مخاطب رو دلزده میکنه

    من نظرات کسانی که از ضعف ها گفتن رو دیدم و مورد خاصی رو ندیدم که از سر تعصب به سریال حمله کنند یا ارزششو پایین بیارن

×