مباحث مطرح شده مربوط به فمنیسم عالی بود از دوستان تشکر میکنم.به نظر میرسه جای این موضوع در بررسی ابعاد و شخصیت های سریال در یک تایپیک مجزا خالیه.
قسمت قبل پیش درامدی بر این قسمت بود شکست نصفه و نیمه ی دنریس مقدمه ی پیروزی مطلقش با خون و خاکستر... قرار گرفتن نیکی و بدی نه در مقابل هم بلکه در هم و آمیخته با هم. کاری که شاه شب در خواب هزار ساله اش به دنبال آن بود و با لشکری از مردگان نتوانست به انجام برساند با خشمی انسانی صورت می پذیرد...خشمی فروخورده و سرکوب شده و نفرت سالها عنان اژدها را بدست گرفت و نتیجه: اون حرومزاده ها رو بسوزون!
در این میان سندور کلگین اما به رستگاری خود رسید هم به انتقام که هدف همیشگی اش بود هم به رسالت قلبی که گویی به مانند یک پدر! نسبت به آریا تصور میکرد. و او را از شبیه شدن به خود(فردی بی هیچ آرزویی جز انتقام و تمام شده )- برحذر داشت.لحظه تاثیر گذار نبرد و همزمانی افتادن آریا نمود شباهت بیش از پیش این دو بود و فرود آخرش به داخل آتش حسن ختام این رستگاری.