رفتن به مطلب

جورامون

مدیران
  • تعداد ارسال ها

    1781
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روزهای برنده

    4

پست ها ارسال شده توسط جورامون


  1. خب دوتا نیست دیگه. خودش از اسب میافته و سرش میشکنه. 9 روز دووم میاره و فکر میکنه خوب شده و وقتی بلند میشه میافته زمین و میمیره. دیمون بدبخت کاره ای نبود.

     

    در مورد صبر نکردن برای ازواج نظری ندارم. به نظرم فکر میکردن اگه صبر کنن ویسریس برای رینیرا یه شوهر جدید پیدا میکنه و برای همین سریع و مخفیانه ازدواج کردن.


  2. كيوان:

    نه كار ويسريس در اون مورد غير معقول نبود. بحث من اينه كه اگه ديمون ميخواست به هر قيمتي شاه بشه ميتونست تلافي كنه. وقتي ولاريون ها سر ازدواج ويسريس تحقير شدن خيلي راحت ميتونست سپاهي كه برد استپ استون بياره به كينگز لندينگ و ويسريس رو سرنگون بكنه اما همونجا هم ميگه هيچ وقت نميخواست ضد برادرش عمل كنه. تو كتاب هم ميگه كه دست پادشاه ميترسيد كه كنترل جامه طلايي ها افتاده دست ديمون و نگران بود كه نكنه بخواد سوء قصدي انجام بده اما هيچوقت انجام نداد. ديمون هميشه ابزار براي كشتن ويسريس و كودتا داشت اما اينكار رو نكرد.

     

    در مورد زنش مطمئني؟ به نظرم همون يه حادثه بود. موقع شكار از اسب ميافته(؟؟ چقدر زود يادم رفت!) بايد يه بار ديگه اون قسمت رو بخونم. اگه دو بار باشه حرفت درسته.

     

    اونها رينيرا رو زير سوال نبردن. گفتن كه فلاني همچين حرفي زد و سرش رو از بدنش جدا كردن، بيا داوري كن اينها به چه حقي همچين كاري كردن. مشكل گردن زدن اون طرف بود(اسمش يادم نيست)

     

    اوكي، تو بيا شلاق بزن منم تو رو ميكشم! حله؟!

     

    نگار:

    اون كه قبلش بود. طرف رو فرستاد رفت و بچه اش هم مرد. اون موقع زنش زنده بود. بعد از اينكه زنش مرد كه ديگه سراغ اون نرفت.


  3. كيوان:

    ويسريس چندين بار اونو تبعيد كرد. موقعي كه داشت تو استپ استون ميجنگيد بهش كمك نكرد و تو خود كتاب هم ميگه ويسريس دوست داشت كه ديمون اونجا كشته بشه. ويسريس كلا خوش باور بود. ببين چقدر در مقابل رينيرا و آليسنت سرس رو تو برف فرو كرد! يا قضيه استرانگ! اما در مورد ديمون اينجوري نبود.

    تا زماني كه ويسريس پسر نداشت و رينيرا هم وارث اعلام نشده بود خودش رو محق ميدونست اما بعدش ديگه هيچ تلاشي براي پادشاهي نكرد.

    حادثه اول و دوم كدومه؟ يادم رفت! :دي

    تا اونجا كه يادم مياد اون موقع كه زن اولش مرد كسي رو زير سر نداشت.

    اون شلاق زدن درست نبود. منم قبول دارم اما ديمون به شدت احساسي بود. براي همين من اينو ميذارم به حساب جنون لحظه اي. همين كه تو اوج جنون به جاي شلاق از شمشير استفاده نكرده نشون ميده كه ذاتش اونقدرها هم بد نيست. ويسريس زبون ولاريون ها رو كند! اونها هم خبر بد براش آوردن. كار كدوم رو بدتر ميدوني؟

     

    من كشتن لينور رو به شدت بدتر از شلاق زدن ميدونم. شلاق يه جنون لحظه اي بود اما كشتن با نقشه قبلي و با نيست پليد انجام شده. كسي كه جنون لحظه اي داره لزوما بد نيست اما كسي كه نيت پليد داره حتما بده.


  4. kei1 » دوشنبه تیر 2, 93 11:33 pm[/url]"]
    جورامون » سه شنبه تیر 2, 93 12:24 am[/url]"]

     

     

    از راینیرا به شدت بدم میاد. همینطور از ایموند. ولاریون ها این وسط گوشت قربانی بودن. نمیدونم چرا هنوز از دیمون خوشم میاد. مرگ ها رو نمیتونم به قطعیت به دیمون ربط بدم.

     

     

    به به به به، چه عجب یه نقطه مشترکی پیدا شد تو علائق ما راجع به شخصیت ها.

     

    من از دیمون استفاده کنم یه بحثی که ذهنم رو مشغول کرده رو مطرح کنم.

     

     

    الان ما یه شخصیت داریم که خوشت می یاد ازش. حالا یه کار خلاف اخلاقی انجام می ده مثلاً دیمون اون پیام آور رو در حد مرگ شلاق می زنه (شلاق رو که اشتباه نمی کنم) نظرت چجوری تغییر می کنه راجع بهش؟

    حالا اگه بره زنش رو بکشه چی؟

    یا کشتن شوهر رینیرا؟

     

     

    پلیدی به سبک پیتر، تایوین، دیمون و روس بولتون رو مقایسه می کنی؟

    خب حالا ميخواي به كجا برسي؟

     

    از ديمون خوشم مياد چون به نظرم ذاتش پليد نيست. شلاق زدن پيغام رسون رو محكوم ميكنم اما ميذارم به پاي عصبانيتش. يه لول در نظرم مياد پايين اما نه خيلي زياد. اگه بازم رفتار مشابه ازش ميديدم بازم پايينتر ميومد اما همين كه فرصت و انگيزه داشت عليه ويسريس قيام بكنه اما نكرد ارزشش رو بالا ميبره. ويسريس و اطرافيانش هميشه بهش بد كردن اما اون با بدي جواب نداد.

    كشتن زن هاش رو نميتونم به خودش نسبت بدم. زن اولش كه تو يه حادثه كشته شد و ديمون هزاران كيلومتر دورتر بود. زن دومش هم كه بعد از زايمان مرد. ديمون هم به نظر خيلي دوستش داشت و دليلي نداشت كه اونو بكشه.

    كشتن شوهر رينيرا مشكوكه. اگه واقعا كار ديمون باشه خيلي آدم پستيه. نميدونم رينيرا چي داشت كه اين بخواد به خاطرش همچين كاري بكنه ولي خب احمق بود.

    اما بهترين كار ديمون كشتن ايموند بود كه با اون قسمت از رقص اژدهايان خيلي حال كردم.

     

    در مورد ترتيب پليدي:

    بيليش>روس بولتون(و والدر فري)>تايوين>ديمون

    توضيح هم بخواي اينه:

    بيليش يه عوضي به تمام معناست. كسي كه حاظره نصف وستروس بميرن اما به خواسته اش برسه. آب رو گل آلود ميكنه تا ماهي بگيره

    بولتون و فري درسته به پليدي بيليش نيستن اما حقيرترن. اونها خودشون آب رو گل آلود نكردن اما ماهي ميگيرن. ابزار يه نفر ديگه هستن و خيانتكار هم هستن

    تايوين هم از آب گل آلود ماهي ميگيره و كمتر خودش دست به گل آلود كردن ميزنه. البته اين رو نميشه به پاي معرفتش گذاشت. هرج و مرج براي كسي مثل تايوين ضرره. هرج و مرج به درد كسي مثل بيليش ميخوره كه ميخواد بياد بالا. ثبات براي تايوين خيلي بهتره.(البته بين جاي تايوين و بولتون و فري خيلي فكر كردم و چند بار تغييرش دادم. اينها خيلي به هم نزديكن)

    ديمون هم از همه كمتره. حداقل به دنبال مقام نبوده. حتي اگه شوهر رينيرا رو هم كشته باشه به خاطر عشقش كرده نه موقعيتي كه به دليل ازدواج با رينيرا به دست مياره.


  5. رنلی:

    یه خبر جدا براش رفتیم تو سایت!

     

    کتاب رو خوندم. موافقم که پرنسس و ملکه بهتر بود. روایتها خیلی زیاد بود و نمیشه نظر قطعی داد. از اینکه چه روایاتی رو انتخاب کنی میتونی از دیمون یه قهرمان یا یه پست فطرت رذل بسازی!

    همه آتیش ها از گور ویسریس بلند میشه. میمرد عین بچه آدم پسرش رو وارث اعلام میکرد؟ اینهمه درگیری بین زنش و دخترش رو میدید اما بازم به قطع نمیومد تمومش کنه. مدام اینها رو از هم دور میکرد. یکی نیست بهش بگه مردک! وقتی بمیری اینها مملکت رو به خاک و خون میکشن. برو عین بچه آدم یکی رو وارث اعلام کن و قال قضیه رو بکن. وقتی خودت میدونی بچه های راینیرا پسر استرانگ هستن چرا نمیری پسرت رو وارث اعلام کنی؟ احمق تر از ویسریس خودش بود.

     

    از راینیرا به شدت بدم میاد. همینطور از ایموند. ولاریون ها این وسط گوشت قربانی بودن. نمیدونم چرا هنوز از دیمون خوشم میاد. مرگ ها رو نمیتونم به قطعیت به دیمون ربط بدم.


  6. هیتمن:

    سیستم فروم اینجوریه و کاریش نمیشه کرد. فروم از آپلود کننده مرورگر استفاده میکنه و آپلود کننده مختص خودش نداره. برای همین همزمان فقط میشه یه فایل رو آپلود کرد.

    اگه عکسها رو از اینترنت پیدا میکنید میتونید لینکش رو بذارید و نیازی نیست آپلود کنید.


  7. مشکل از اینه که کد جاوا اسکریپت و آژاکس تشکر کامل لود نشده. باید یه بار صفحه ریلود بشه. بعضی وقتها هم تشکر شما ثبت میشه اما شما نمیبینید و وقتی دوباره میزنید میگه معتبر نیست چون قبلا تشکر کردید. هر دو مشکل به خاطر عدم ثبات در اتصال اینترنت شماست که یا کد صفحه کامل لود نمیشه یا جواب دریافت تشکر به شما نمیرسه. راه حلش هم همون باز کردن دوباره صفحه است.


  8. Sir Jaimie » سه شنبه خرداد 27, 93 6:51 pm[/url]"]دوستان شرمنده این سوالو میپرسم

    من خودم فقط سریال رو دیدم و کاربر جدیدم

    با خوندن کتاب جذابیت سریال برام از دست نمیره؟

    ممنون

    با خوندن کتاب ممکنه دیگه تو سریال سورپرایز نشی اما جذابیت همچنان وجود داره. از طرفی لذت خوندن و جذابیت کتاب بیشتره. اونجا حوادث خیلی بهتر و ملموس تر هستن. همچنین کتاب از زاویه دید افراد گفته میشه و ما تو ذهن افراد هستیم و کنش های ذهنیش رو میبینیم و میتونیم انگیزه های افراد رو متوجه بشیم. همچین چیزی نشون دادنش تو سریال خیلی سخته.

    خلاصه بخوام بگم اینه که جذابیتهایی که تو سریال میبینی به کتاب منتقل میشه و چند برابر میشه. موقع دیدن سریال میدونی چه اتفاقی قراره بیافته اما بازم برات لذت بخشه که ببینی چیزی که خوندی چطور به تصویر در میاد.


  9. The Hound » سه شنبه خرداد 27, 93 4:10 pm[/url]"]دوستانی که کتاب های بعدی رو خوندن ، سندور "قطعا" مرده؟ هیچ سر نخی از زنده بودنش نیس؟

    من تو چند تا فروم خارجی یه سری تئوری خوندم که ممکنه زنده باشه اما چون کتاب ها رو نخوندم خیلی حالیم نشد.

    کسی اگه چیزی میدونه بگه،لطفا.

     

    سندور میتونه، قبرکن ـه باشه؟ یا حتی رابرت استرانگ

     

    تو کتاب هم سندور به همین شکل رها میشه. تو کتاب های بعدی یکی از برادران جزیره خدایان میگه که سندور مرده و من دفنش کردم. اما همونجا یه قبر کن هست که توصیفات هیکلش خیلی به سندور میخوره. یا سندور واقعا مرده یا اینکه اون برادر به صورت استعاری میگه سندوری که میشناختیم مرده و الان یه سندور دیگه زندگی میکنه. تو تئوری ها گفته میشه سندور داره به ازای هر کسی که کشته یه قبر میکنه. چیزی به قطعیت گفته نشده.

     


  10. R-FAARAZON » سه شنبه خرداد 26, 93 2:04 am[/url]"]
    چیزی که دارن نشون میدن با یکی از تئوری های کتاب هماهنگه.

    کدوم تئوری ؟ اگه میشه بی زحمت کامل توضیح بده

    اسپويل كتاب 5:

     

    تو كتاب 5 يه شخصيت هست به اسم سر رابرت استرانگ كه توسط كايبورن معرفي ميشه و به عنوان يكي از اعضاي گارد پادشاهي انتخاب ميشه. هيچوقت كلاهخودش رو بالا نميزنه و با هيچ كس حرف نميزنه. هيكلش هم مثل كوه هست. به نظر ميرسه اين همون كوه هست كه توسط كايبورن به نحوي زنده نگه داشته شده.

     


  11. بولتون ها هزار سال بود زیر دست استارک ها جرئت نداشتن پوست انگشت یه نفر رو بکنن اما ببین تایوین گقدر بهشون پر و بال داده که دارن الان اینجوری میکنن. بولتون الان هر چی داره از تایوین داره.

    تو مرگ فرزندان اگان هم من تایوین رو مقصر میدونم. برای کشتن یه زن و دوتا نوزاد کوه رو میفرستن؟ به نظرم اونا رو به عنوان پاداش به کوه داد!

    نکته مثبت از چه نظر؟از نظر اینکه بدون ریختن خون یه سرباز لنیستر جنگ رو برد، بله. اما از این نظر که قانون نون و نمک رو از بین برد و استارکها رو توی عروسی کشت نه.

    تایوین استراتژیست خوبی بود اما انسانیت و جوانمردی ذره ای در وجودش نبود. خوب شد که همه مکرهاش به خودش برگشت. نوه اش تو عروسیش کشته شد، به دست تیریونی که میخواست سر به نیست بکنه کشته شد. از نسلش چیزی جز دو حرا.مزا.ده باقی نموند. یعنی تقریبا هرچی تو زندگیش انجام داد بیهوده بود.


  12. من وقتی اینجوری میشه آدرسش رو تو نوار آدرس انتخاب میکنم و دکمه اینتر رو میزنم. اینجوری بلافاصله چیزی که لود کرده نشون داده میشه اما زمانش خیلی کوتاهه و سریع باید Esc رو بزنی تا بمونه و گرنه سفید میشه تا دوباره صفحه لود بشه. معمولا این روش جواب میده برام.


  13. North Wolf » دوشنبه خرداد 26, 93 5:55 pm[/url]"]:-o

    شوالیه ی قسم خورده و شوالیه ی مرموز دیگه کدوم کتابهاست؟

    تو لیست نغمه که نیست

    جلد دوم و سوم داستان های دانک و اگ هستن. این داستان های کوتاه مربوط به 90 سال قبل از وقایع سریاله.

     

     

    ویرایش:

    ریگار:

    وظیفه اش؟ کشتن زن و بچه ریگار به اون شکل فجیع. کشتن راب استارک به اون شکل توی عروسی، کشتن کل خاندان کستمیر و ... اجرای وظیفه به بهترین شکله؟ نمیگم نباید اینکارها رو میکرد. نحوه انجامش رو میگم. تایوین کارها رو به شنیع ترین وضع ممکن انجام میداد.

     

    آره منم تقریبا مطمئنم که خودشه. تایوین تو زنده کردن مرده ها ید طویلی داره. چیزی که من ازش بدم میاد!


  14. به ریگار:

    چون اونجا دل آدم خنک میشه! اگه شمالی باشی درک میکنی که تنها چیزی که سوز مرگ ادارد و راب و بدبختی هایی که سر استارک ها اومده رو همین مرگ تایوین تسکین میده. مردک ذره ای از انسانیت بو نبرده بود و همینطور داشت هر غلطی که میخواست میکرد!

     

    در مورد کلاغ سه چشم هم این یه تئوریه. مدارکی که تاییدش میکنه اینجاست. تمام این نشانه ها مربوط به کتاب 4 و 5 هست و از صحبتهای خودش و لیف(همون فرزند جنگل) با برن برداشته شده. نمیدونم اینو اسپویل به حساب میاری یا نه:

    https://westeros.ir/wiki/index.php?title=%DA%A9%D9%84%D8%A7%D8%BA_%D8%B3%D9%87_%DA%86%D8%B4%D9%85/%D8%AA%D8%A6%D9%88%D8%B1%DB%8C_%D9%87%D8%A7

     

    اگه کتاب 5 رو قبل از افتتاح سایت خونده بودم اسمم رو میذاشتم بلادریون!


  15. تایوین که اهل خوابیدن با فاح*شه نبود اصن ازشون خوششون نمیومد نمیگم کار بدی کرده ولی انتظار نداشتم

    به نظر من که بود فقط حفظ ظاهر میکرد. تو کتاب وقتی واریس از راه مخفی تیریون رو به فا*شه خونه میبره میگه این راه رو یکی از دست های پادشاه ساخته تا ازش استفاده کنه ولی کسی نفهمه. تایوین 20 سال دست ایریس بود و وقت برای این برنامه های بلند مدت داشت.

    دنریس که اصن هیچی من موندم اینکه اژدهاها برن تو زنجیر چه تاثیری رو خطه داستان داره الله اعلم

    فقط میخواستن جاش تو قسمت آخر خالی نباشه همین

    چه تاثیری داره؟!! بزرگترین برگ برنده دنریس تو زرد از آب در اومد. بزرگترین اژدهاش فرار کرده و مجبور شده دوتای دیگه رو زنجیر بکنه!

    واقعا نمی فهمید با مردن تایوین چقد هرج و مرج وارد وستروس میشه چون تنها نگهدارنده ی صلح و آرامش تایوین بود مثل یک سد بود خیلی بی رحمانه هم این کارو کرد با 2 تا تیر؟؟؟!!!!

    چرا باید تیریون پشیزی برای سرنوشت وستروس ارزش قائل باشه؟ دلش برای کی بسوزه؟ برای اونهایی که تو دادگاه تحقیرش کردن؟ برای کسایی که یه عمر مسخره اش کردن؟ خودش که داره از وستروس میره و تا عمر داره نمیتونه برگرده. چه بهتر که همچین کاری کرد و وستروس رو از لوث وجود تایوین پاک کرد!

    صحنه ای که جان ایگریت و آتیش زد هم بد نبود.ولی این کارگردانا از جنازه هم نمیگذرن؟!اون یقه ی ایگریت به نظرم مسخره بود حتما واجب بودن یقه شو باز بزارن میخواستن جنازه جذاب به نظر برسه! اصلا اون صحنه یه جوری بود.

    همه اینها یه طرف، اینکه صاف صاف جلو چشم همه معشوقه اش رو بر میداره میبره اونور دیوار میسوزونه مسخره است! کسی نمیگه تو با این دختره چه نسبتی داری؟ مثلا نگهبانی!

    کلاغ هم من فکر میکردم پیرتر و زشتتر چروکتر باشه ولی اونجوری که من فکر میکردم نبود.در مورد فرزندان جنگل هم نظری ندارم.

    منم همینطور. تصورم از کلاغ سه چشم این نقاشی بود:

    https://westeros.ir/wiki/index.php?title=%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Three-eyed-crow.jpg

    به نظرم فرزندان خوب بودن. اندازه شون همین قدر و در حد بچه هاست. برای همینه که بهشون میگن فرزندان.

    مکالمه تیریون و جیمی چرا حذف شد!؟ الان انگیزه تیریون که وسط فرار بره سر وقت تایوین چی بود!؟

    کلا قضیه تایشا رو تو سریال حذف کردن. تو صحبتهای تیریون به تایوین هم شی جایگزین تایشا شد. تیریون کم انگیزه برای کشتن تایوین داشت؟

    North Wolf » دوشنبه خرداد 26, 93 4:05 pm[/url]"]

    یه راستی دیگه

    مانتن رو هم فک کنم می خوان سرنوشتش رو با اونچه تو کتاب میدونیم عوض کنن

    شاید یه غول بی شاخ و دو درستش کردن

    چیزی که دارن نشون میدن با یکی از تئوری های کتاب هماهنگه.


  16. خب این فصل هم تموم شد.

    قسمتهای شمال خوب بود اما من اعتراض دارم که چرا شیپور منو حذف کردن! چشم نداشتن یه نشونه از ما تو سریال باشه؟

     

    قسمت برن هم خوب بود و بالاخره به وصال با کلاغ سه چشم رسید. فقط موندم تو سیزنهای بعد چی میخوان در مورد برن نشون بدن. صحنه های باقی مونده اش 10 دقیقه هم نمیشه. اما بالاخره چشممون به جمال فرزندان جنگل و کلاغ سه چشم روشن شد. گریم کلاغ سه چشم خیلی ساده بود. انتظار داشتم گریمش خیلی سنگینتر باشه. باید یه چشم میداشت. (هزار و یک چشم )

     

    قسمت دنریس ناراحت کننده بود. خیلی از دشمنان دنریس دوست داشتن سختی هاش دوباره شروع بشه و فکر کنم به آرزوشون رسیدن.

     

    فراری دادن تیریون به دست جیمی و واریس خوب در اومده بود. مرگ تاوین عااااااااااااااااااااالی بود! هیچ مرگی به این اندازه منو تو کل کتاب خوشحال نکرد. حیف که قبلش برام اسپویل شده بود. دوست داشتم دیالوگ Tywin doesn't shit gold when he dies رو هم میگفت.

    ریگار: الان چه حسی داری؟ این اون قسمتی بود که باعث میشد پاشی و برای مارتین دست بزنی! :دی

     

    قسمت آریا و تازی هم خوب بود و بالاخره آریا وستروس رو ول کرد و رفت براووس.


  17. kei1 » جمعه خرداد 16, 93 11:44 pm[/url]"]
    نگران نباشید!!!!!!!!!!

    دلم گواهی میده که مارتین پایانی دردناک و همراه با افسردگی و شگفتی کامل برای این عجوزه (سرسی) در نظر گرفته.

     

    یعنی میشود؟

     

     

     

    نمی شه یه کاری کنین آدم از نقل قول بتونه بره به اصل پست؟

    مثلاً این پست استاد رو آدم باید بره چند صفحه قبل.

    نحوه نمایش نقل قول ها رو عوض کردیم. از الان به بعد هرچی نقل قول گذاشته بشه به خود پست اصلی لینک میشه.(مثل همین نقل قول بالا)


  18. اون پیغام یعنی اینکه پسوند فایلی که خواستید آپلود کنید جزو پسوندهای مجاز فروم نیست.

    لیست پسوندهای مجاز فروم اینه:

    ai,docm,dot,dotm,dotx,odg,odp,ods,odt,ppt,pptm,pptx,ps,rtf,xls,xlsb,
    xlsm,xlsx,gif,jpeg,jpg,png,tga,tif,tiff,7z,ace,bz2,gtar,gz,tar,tgz,
    torrent,c,cpp,csv,diz,h,hpp,ini,js,log,txt,xml,doc,docx,pdf,rar,zip,
    ram,rm,wma,wmv,3g2,3gp,m4a,m4v,mov,mp4,qt,mp3,mpeg,mpg,ogg,ogm,

    حداکثر حجم فایلهای پیوستی هم 5 مگابایت است.

     

    اگه حجمش بیشتره باید کمش کنید یا چند قسمتش کنید. اگر هم فرمتش متفاوته اونو zip کنید و بعد آپلود کنید.

×