رفتن به مطلب

جورامون

مدیران
  • تعداد ارسال ها

    1781
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روزهای برنده

    4

پست ها ارسال شده توسط جورامون


  1. کیوان:

    جیمی کتاب نه اما جیمی سریال اونم بعد از ابراز احساسات پدر و دختری؟؟

     

    این مه و خورشید هم توی سریاله. نصف فلاکتهای دنریس رو اصلا نشون ندادن! صحنه آخر رو هم خوب در نیاوردن که الان یه عده فکر میکنن دنریس سپاه جدید گیر آورده!

    دروگون هم به نظرم چیزیش نیست و فقط لج کرده بود.

     

    نه که همه دیالوگهای god of tits and wine خفنه!!

     

    داریو که اصلا داریو نیست! 7،8 تا کاراکتر رو قاطی کردن تا شده این. با این گندی که سریال زده من قبل از خوندن کتاب 6 باید یه بار دیگه کتابها رو بخونم تا پیش زمینه های سریال از ذهنم پاک بشه!


  2. Azor Ahai » دوشنبه خرداد 25, 94 7:06 pm[/url]"]

    بازیگر جان تو مصاحبه ای گفته :

    ".I've been told I'm dead. I'm dead. I'm not coming back next season. So that's all I can tell you, really"

    به نظر من مهمترین بخش این عبارت جمله اولشه. این چیزیه که سازنده های سریال بهش گفتن(یا بهش گفتن که بگو!). احتمال اینکه سازنده ها زنده شدن جان رو به عنوان یک سورپرایز برای دو سه قسمت اول فصل بعد نگه دارن زیاده.


  3. قسمتی که خبرها رو برای استنیس میاوردن جالب بود. چی فکر میکرد و چی شد! فرار کردن سربازا قابل پیشبینی بود. کسی که به بچه خودش رحم نکنه دیگه بقیه چه اهمیتی دارن! ملیساندره هم تا دید اوضاع خرابه و چه گندی زده در رفت! اونجا که خبر فرار سربازها رو دادن رفت توی فکر و فهمید چه اشتباهی کرده و چیزهایی که تو آتیش دیده چقدر اشتباه برداشت کرده!

    نبرد وینترفل که اصلا نبرد نبود. یه قتل عام و سلاخی کامل بود. البته تو این شرایط نشون ندادن نبرد منطقی بود. همون صحنه ای که سانسا از نبرد دید گویای همه چی بود. برین هم آخرش انتقام رو گرفت و استنیس رو کشت. من که در مورد کشته شدنش شک ندارم. چرا فکر میکنید زنده میمونه یا اینکه چرا باید برین که میخواست استنیس رو به خاطر کشتن رنلی بکشه، به دلیل اینکه استنیس برادر رنلی هست و به خاطر رنلی از جونش بگذره؟؟ اینجوری خیلی مسخره میشه.

    سانسا و تیون هم پریدن روی برف و معلومه که نمردن. اون کار خودکشی نبود. فرار بود. میراندا افتاد رو سنگ و مرد. اینا روی برف میافتن که حکم همین تشک های باد آتش نشانی رو داره!

     

     

    آریا چقدر وحشی شده بود! خب طرف رو بکش چرا اینجوری میکنی!(چقدر از خنجر زدن توی چشم بدم میاد! ). کور شدنش جالب بود.

     

    قسمت دورن هم خوب نبود. همونجا که بوسه الاریا رو دیدم حدس زدم که سمی در کار هست. مردن میرسلا توی این فصل غافلگیر کننده بود.

    هر چند که توی کتاب طبق اون پیشگویی میشه محتمل دونستش

    . حالا مسئله اینه که جیمی چیکار میکنه؟ تریستان رو میکشه؟ به عنوان اسیر میبره پایتخت یا برمیگرده دورن و پیش دوران حق خواهی میکنه؟

     

    میرین دست تیریون و واریس؟ جالب میشه!

     

    دنریس عزیز هم که افتاد دست دوتراکی های خونخوار!

    چرا خود کال ژاکو رو نشون ندادن؟

     

     

     

    walk of shame سرسی هم دیگه زیاد از حد بود. حتی منم دلم به حالش سوخت. گرچه هنوز معتقدم به خاطر کاری که با بچه های رابرت کرد باید کشته بشه اما این حرکات رو زیادی میدونم.

    اون سر رابرت استرانگ رو هم که دید کلی نقشه تو ذهنش چید!

     

    مرگ جان هم که خیلی دردناک بود! نمیدونم میمیره یا نه اما امیدوارم ملیساندره زنده اش نکنه! دوست دارم اگر قرار زنده بشه به کمک خدایان قدیم باشه نه رلور و این ساحره سرخ پوش نفرت انگیز!


  4. S.i.S » یکشنبه خرداد 24, 94 8:54 am[/url]"]
    Stannis Baratheon » شنبه خرداد 23, 94 10:20 pm[/url]"]حداقل میشه یه شماره برای تابستون منتشر کنیم تا بعد ببینیم چی میشه

    کار خیلی سختی نیست قشنگ گروه تحریریه درست می کنیم و طراح صفحه و ...

    بعد مجله باید بخش های مختلف داشته باشه نه فقط یه مقاله ی تخصصی خاندان

     

    من با مجله خودم موافقم ولی خب اینطوری هست که اول استقبال میشه و میگن ما هستیم ولی در ادامه از یاد میره کار، ولی باز به نظرم یه شماره فصلنامه بدیم خیلی بهتر از اینکه ماهنامه باشیم چون مطلب آنچنانی هم نیست.پس اینم میذاریم جز اهداف این تابستون انتشار اولین شماره فصلنامه من خودم پیش رو میگرم

     

    جورامون » شنبه خرداد 23, 94 10:28 pm[/url]"]پرونده خاندان ها خیلی خوبه. میتونیم همین مطالب رو توی ویکی بذاریم. بخش خاندان هامون خیلی خالیه:

    https://westeros.ir/wiki/index.php?title=%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B3

    کلا سرعت پیشرفت ویکی خیلی کم شده. اگه بتونیم توی تابستون تعداد مداخل رو به 1000 برسونیم خیلی خوب میشه. از توی همینها هم میتونیم مقالاتی در بیاریم. کلا تولید محتوامون کم شده.

     

     

    پروند نویسی تا ویکی نویسی یه مقداری فرق داره مهدی جان، پرونده نویسی یعنی کلی نویسی، وقتی اشاره میکنیم به بخشی از کتاب باید عینن اون متن از کتاب رو هم بنویسیم که واقعا حق مطلب ادعا بشه ولی تو ویکی ما با رفرنس ها خودمون رو ساده میکنیم.نمیگم کار ویکی رو بندازیم پشت گوش میگم بهتر پرونده ها رو منتشر کنیم بعد از مطالب که خودمون گردآوری کردیم خلاصه نویسی کنیم و ویکی رو کامل کنیم یعنی یه چیز صرفا ترجمه ای نباشه یه مقدار جستجو هم داشته باشه از سمت ما

     

    +

     

    یه چیز که خیلی دوست دارم انجامش بدم ولی واقعا انجام دادنش خیلی کار سختی هست نوشتن دستور زبان والریایی هست، همونطور که میدونید تو سریال یه زبان به نام والریایی ساختن ولی هیچ جایی قواعد و دستورهای زبانی ازش نیست بیشتر یه سری کلمات بی معنی هستن در تکمیل همدیگه اگر فرضا ما بتونیم با سازنده زبان ارتباط برقرار کنیم و ازش در خصوص چگونگی تلفظ و اسامی کلمات صحبت بکنیم یا معادل انگلیسی بهمون بده راحت میتونیم یه دیکشنری مدرن براش بنویسم تازه کار خیلی شاخی هم میشه

    با فصلنامه موافقم

     

    //

     

    میدونم چی میگی. منظور من این نبود. کلا قرار نیست ویکی ما ترجمه صرف ویکی انگلیسی باشه. میتونیم خودمون چیزهای دیگه ای بهش اضافه کنیم و این اضافات میتونه همین مواردی که میگی باشه.

     

    در مورد دستور زبان خیلی خوشبین نیستم. منابع خیلی محدوده و چیز مدونی هم نیست. تالکین زبان کوئنیا و سیندارین رو کامل تدوین کرده و چندین هزار کلمه هم براش ساخته و مدون هست اما با اینحال نوشتن مقالات زبان شناسی براش خیلی خیلی سخته و آدم کار بلدش رو میخواد. چه برسه به والریایی که اطلاعات خیلی محدودی داریم. در کل مخالفتی ندارم اما میگم که کار خیلی سخته.


  5. پرونده خاندان ها خیلی خوبه. میتونیم همین مطالب رو توی ویکی بذاریم. بخش خاندان هامون خیلی خالیه:

    https://westeros.ir/wiki/index.php?title=%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B3

    کلا سرعت پیشرفت ویکی خیلی کم شده. اگه بتونیم توی تابستون تعداد مداخل رو به 1000 برسونیم خیلی خوب میشه. از توی همینها هم میتونیم مقالاتی در بیاریم. کلا تولید محتوامون کم شده.


  6. بهترین ترک این فصل به نظرم Dance Of Dragons هست که مربوط به اژدهاسواری دنریس بود اما ترک های Before the Old Gods و Atonement و Throne For The Game هم خیلی خوب بودن.

    با ریگار هم در مورد Throne For The Game موافقم. این سیزن احتمالا پایان تلخی داره. Atonement هم حتما مربوط به یک لنیستره. Before the Old Gods رو هم یادم نمیاد شنیده باشم. احتمالا مال قسمت آخره!


  7.  

    موسیقی متن فصل پنجم سریال دیروز منتشر شد.

    دانلود از آرشیو وستروس:

     

    دانلود تورنت:

    http://kat.cr/ramin-djawadi-game-of-thrones-music-from-the-hbo-series-season-5-original-soundtrack-2015-ost-mp3-320kbps-h4ckus-glodls-t10775816.html

     

    لیست ترک ها:

    01-Main Titles.Mp3	4.05 MB
    02-Blood Of The Dragon.Mp3	3.58 MB
    03-House Of Black And White.Mp3	11.8 MB
    04-Jaws Of The Viper.Mp3	5.81 MB
    05-Hardhome Pt.1.Mp3	11.74 MB
    06-Hardhome Pt.2.Mp3	10.4 MB
    07-Mothers Mercy.Mp3	5.17 MB
    08-Kill The Boy.Mp3	4.89 MB
    09-Dance Of Dragons.Mp3	7.22 MB
    00-Kneel For No Man.Mp3	10.9 MB
    11-High Sparrow.Mp3	7.78 MB
    12-Before The Old Gods.Mp3	6.05 MB
    13-Atonement.Mp3	6.67 MB
    14-I Dreamt I Was Old.Mp3	5.24 MB
    15-The Wars To Come.Mp3	11.03 MB
    16-Forgive Me.Mp3	7.57 MB
    17-Son Of The Harpy.Mp3	12.16 MB
    18-Throne For The Game.Mp3
    

    Cover.jpg.a6f0363a55a1a753266e49fca7652794.jpg


  8. Prince Oberyn » دوشنبه خرداد 18, 94 9:20 pm[/url]"]

    ملیساندر با همون تکنیکی که تو کتاب چهره ی منس رو عوض کرد با همون روش یک دختری رو تغییر داده و به جای شیرین اونو سوزوندن.از این برنامه هم به غیر از استنیس و ملیساندر کسی خبری نداری و همون طور که دیدیم استنیس هیچ واکنشی به مرگ شیرین نشون نداد در حالی که دل مادرش به رحم اومد چون نمیدونست قضیه چیه.

    اگه دوباره قسمت سوزوندن شیرین رو ببینید یکی از سربازای مسن استنیس خیلی ناراحته.به نظرم دختره همین سربازه رو سوزوندن.

    اون وسط بچه از کجا گیر آورد؟ مگه سربازا با زن و بچه میرن جنگ، اونم توی اون آب و هوا؟ اصلا هیچ دختر بچه ای توی کسل بلک یا توی سپاه استنیس نبود.

    بعد چه دلیلی داره یکی رو به اسم شیرین آتیش بزنن؟ مگه میخواستن وانمود بکنن که شیرین مرده؟ همون اول هر کی رو دوست داشتن بیان آتیش بزنن، چه دلیلی داره به جای شیرین جا بزنن؟

     

    به نظرم خیلی خیلی بعیده کس دیگه ای به جز شیرین بوده باشه.


  9. قسمت دیوار جالب بود. گرچه میدونستم بالاخره در رو باز میکنن اما هیجان جالبی داشت. فقط اینکه اینا که کشتی داشتن چرا از سمت جنوب دیوار نیومدن؟ قطعا با کشتی تا ایست واچ رفتن اما بعدش به جای اینکه برن اونور دیوار تصمیم گرفتن بیان شمال دیوار تا آلیسر در رو براشون باز کنه؟؟؟

     

    قسمت دورن هم جالب بود بالاخره یه ذره از اقتدار دوران دیدیم. مارهای شنزار هم که بیخود بودن فقط تاینه توشون یه ذره خوبه. بقیه اصلا شخصیت پردازی نشدن. اون اون دختر وحشیه توی شمال دیوار کلا 5 دقیقه بود اما شخصیت پردازی بهتری از اینها داشت!

     

    قسمت آریا بد نبود فقط خیلی کشدار بود.

     

    اما قسمت استنیس افتضاح بود! رسما استنیس رو برای سریال بین ها نابود کردن. درسته که خیلی طرفدار استنیس نبودم اما انقدر تخریبش واقعا نامردیه. اینهمه توی این فصل نشون دادن که چقدر شیرین رو دوست داره بعد میاد اینجوری آتیشش میزنه؟ خب که چی؟ فرضا نشستی روی تخت آهنین. بعدش چی؟ بعد از اینکه مردی کی قراره جانشینت بشه؟ دخترت رو که کشتی. برادر کوچیکت هم که کشتی. اینهمه جنگ و کشت و کشتار واسه چیه؟

     

    صد در صد مطمئنم که داووس دیگه کنار استنیس نمیمونه!

     

    اما قسمت میرین خیلی خوب بود. تنها چیزی بود که باعث شد این قسمت قابل تحمل بشه. فقط چرا هیزدار هم چاقو خورد؟ البته هیچ کدوم توی قلبش نخورد اما قانونا باید با همونها هم کشته بشه. ورود دروگون و اون تمرکز دنریس عالی بود. انگار که صداش زد. قیافه تیریون هم عالی بود و در نهایت هم اژدها سواری دنریس فوق العاده بود!


  10. طبق چیزهایی که توی کتابها هست و نقل قولهای مارتین، این شمشیرها به خاطر جادویی که توی ساختشون بکار رفته و نحوه فراوریشون خاص هستن:

    فولاد والریایی

    گفته شده که این فولاد هزاران بار روی خودش خم شده و چکش کاری شده. قطعا همچین کاری رو با تخت آهنین نکردن و فقط برای ذوب کردن و چسبوندن به هم از آتیش اژدها استفاده شده.


  11. کیوان: در مورد دیالوگ ها منظورم سریاله.توی کتاب خیلی کمتره.نمونه اش هم همین جمله آخری که در مورد چرخ گفت. حالا اسمش رو بذارید خود بزرگ پنداری.ولی بازم خفنه.یا مثلا دیالوگ خفن دراکاریس! :دی

     

    راستی اگه دنریس در موقعیت سرسی بود بازم لذت نمیبردی؟

     

    در مورد لایک و دیس لایک هم متاسفانه نمیشه.اون اوایل خیلی تست کردیم.مشکل تکنیکی داره.


  12. کیوان: چرا که نه؟ نصف جذابیت و کل دیالوگهای خفن سریال مال این دوتا است.اگه یه اپیزود هم با هم حرف بزنن بازم جذابیت داره.

     

    سرسی حقشه.کسی که دستور میده بچه های رابرت رو بکشه باید تاوان کارش رو بده. کسی که فکر میکنه حق و قدرت این رو داره که هر بلایی دوست داره میتونه سر بقیه بیاره باید بفهمه که از این خبرا نیست

     

     

    آخه یکی نیست بگه احمق تو که خودت کارنامه ات از همه خراب تره واسه چی برای مارجری پاپوش درست میکنی؟

    اون w o sh که اوج لذت رو داره!

     


  13. آدرها همون وایت واکرها هستن. اون مرده هایی که زنده میشن وایت هستن. اونها عقل و شعور ندارن و توی کتاب این شکل اسکلت وار رو ندارن و فقط با آتش کشته میشن نه با شمشیر و تیرکمان اما توی سریال اینها رو تغییر دادن.


  14. این قسمت عالی بود! من بهش 10 دادم(که معمولا همچین کاری نمیکنم!)

     

    صحبتهای تیریون و دنریس خیلی خوب بود. اینکه تیریون مثل بقیه رفتار نکرد و از روی ضعف و ترس صحبت نکرد و خودش رو دست بالا گرفت عالی بود! اون قسمتی که در مورد رفتن به وستروس و خاندان ها حرف زدن خوب بود. تیریون از همین الان داره ارزشش رو نشون میده. دنریس و تیریون کنار هم عالی میشن!

     

    به خفت و ذلت افتادن سرسی عالی بود! اونجا که از روی زمین آب میخورد کلی دلم خنک شد! باشد که بیشتر به خفت بیافته! ریگار کجایی؟؟

     

    قسمت آریا هم بد نبود. هرچند کلا از این فرقه خوشم نمیاد.

    اعتراف تیون به سانسا هم خوب بود. بالاخره یکی فهمید که اون دوتا زنده ان!

     

    امیدوارم رمزی توی این حماقتی که میخواد بکنه کشته بشه. هرچند بعید میدونم. رمزی برای جذابیت سریال لازمه و به این راحتیا نمیکشنش.

     

    میرسیم به قسمت شمال دیوار! واو!!!! خیلی خیلی خوب بود!

    از لحاظ مبارزات و صحنه های نبرد اصلا کم نذاشته بودن. تقریبا نصف زمان سریال مربوط به این قسمت بود و واقعا کیف کردم. هرچند آدرها رو بدون زره بیشتر دوست دارم و ابهتشون بیشتره اما همینجوری هم خوب بود. اون نایت کینگ هم خیلی خوف بود و نگاه های معنی دار و مبارزه جویانه ای که به جان میکرد عالی بود!

    آدر کشی شمشیر جان هم جالب بود. من خودم حدس میزدم که فولاد والریایی میتونه همچین خاصیتی داشته باشه. امیدوارم توی کتاب هم همینطور باشه.

     

    در کل این دو قسمت آخر جور قسمتهای قبلی رو کشیدن.


  15. کیوان:

    و همینطور دنریس و کال دروگو! :دی

     

    کجا گفته شده که سرسی مایل به رابطه نبوده و رابرت مجبورش کرده؟ من همچین چیزی یادم نمیاد. تا اونجا که من یادم میاد اولش خیلی هم باهاش خوب بوده اما وقتی در حین رابطه رابرت اسم لیانا رو میاره سرسی ازش متنفر میشه. تا قبل از اون مشکلی نداشته.


  16. سلام به همه وستروسی های عزیز

     

    ازتون میخوایم که نظرتون رو در مورد بهترین ناشر در زمینه فانتزی در سال 93 رو انتخاب کنید. ملاک کتابهایی هست که در این سال منتشر کردن. انتخاب کتاب ها، ترجمه ها، وضعیت انتشار کتاب ها و خود انتشارات. لیستی از انتشاراتی که در سال گذشته کتاب فانتزی چاپ کردن رو در زیر میارم. شما میتونید سه انتشارات برتر خودتون رو انتخاب کنید و اگه خواستید بگید که دلیل این انتخاب چی بوده.

     

    خیلی ممنون

     

    لیست انتشارات:

     

    ۱-انتشارات پریان

    ۲- انتشارات ویدا

    ۳- انتشارات کتابسرای تندیس

    ۴- انتشارات آذرباد

    ۵- انتشارات قطره

    ۶- انتشارات بهنام

    ۷-انتشارات افق

    ۸- انتشارات افراز

    ۹- انتشارات قدیانی

    ۱۰- انتشارات ایران بان

    ۱۱- انتشارات افق دور


  17. sir navid » سه شنبه خرداد 5, 94 8:21 pm[/url]"]میشه یکم واضحتر توضیح بدین؟

    این سوالات رو توی تاپیک خودش بپرسید سریعتر جواب میگیرید.

     

    آواتار رو از این مسیر میشه عوض کرد:

    کنترل پنل کاربر(در نوارد بالای فروم) -> پروفایل -> ویرایش آواتار

     

    که میشه این صفحه:

    ucp.php?i=profile&mode=avatar

×