-
تعداد ارسال ها
849 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
پست ها ارسال شده توسط تالیسا
-
-
من یه سئوال دارم داداش کاتلین هیچ کاری نمی کنه واسه خواهرزاده اش ؟؟چی کار کنه؟! اون لایسای خل و چل میذاره کسی به رابرت نزدیک بشه؟ پسر رو که یه بچه ی لوس و ضعیف بار آورده که تو شرایط وستروس فکر نمیکنم زیاد عمر کنه.خودشم مثه بچه ها پست دیوارای ایری قایم شده؟
یعنی این بچه های هاستر تالی نوبرن.یکی از یکی احمق تر.اینقدری که از اینا حرص می خورم کارای جافری حرصم نمیده.
-
بچه ها dragon, wyrm, wyvern تقریبا همه به نوعی اژدهان ولی در اروپا و دنیای نغمه یه تفاوت هایی با هم دارند. به هرحال dragon که اژدها ترجمه میشه ولی اون دو تای دیگه رو چی کار کنم؟ بگم ویرم و وایورن؟
-
دوستان ، به نظرم من سوال رو اونجوری که باید روشن مطرح نکردم ، پوزش میخوام .سوال رو ویرایش کردم تا بیشتر به هدف نزدیک باشه .
ما منظورمون از سوال اینه که از طراحی کدوم قلعه تو فیلم بیشتر رضایت دارید ؟! میخوایم بدونیم طراح های فیلم در به تصویر کشیدم کدوم موفق تر بودن
آها از اون لحاظ.خب به نظرم وینترفل خیلی قشنگ و با ابهت به تصویر کشیده شده ولی نمای دور ایری اون ابهتیو که انتظار دارم نداره.کارثم قشنگ درست کردن.دیوار اوکیه. کسل بلک مطابق انتظار بود.هانهال چندان جالب نبود. تواینم چیز زیادی ازش نشون ندادن. ولی پایک خیلی خوب دراومده. آستاپور یه جورایی مصنوعیه.یونکای باز بهتره. ولی از حق نگذرم نمای بیرونی ردکیپ خیلی خوب کار شده.
-
میشه یه نفر موسیقی متن های فصل 1 و 2 رو بذاره از مدیا فایر یا آپلود باز؟ممنون
تو سایت westeros.ir بخش دانلودها همش هست.
-
معیار من سختی ساخت و موقعیت استراتژیک و البته حس جادوئه. بنابراین میمونه درگون استون، دیوار، ایری، وینترفل و پایک. ولی ایریو انتخاب می کنم ساخت در ماه، سلولای هوایی هوشمندانه است و کل بنا هم این حسو بهت میده که واقعا تو آسمون خونه داری. پایکو به خاطر پلای معلقش دوست دارم البته توصیفاتیم که ثیان ازش کرد جالب بود.کلا من قلعه های مرتفعو دوست دارم.وینترفل واقعا بزرگه از این لحاظ یه قلعه ی واقعیه. درگون استون موقعیت استراتژیکی داره و ساختشم به نظر جالب میاد.
هارنهال خرابه است. رد کیپ و سپت هم سختی خاصی واسه ساختشون نبوده.وقتی پول باشه راحت رو زمین صاف قلعه می سازی، کار سختی نیست. اون شهرای ایسوسیو دوست ندارم. اعجابشون مجسمه و معابدشونه و نهایتا دیوارای دور شهره. خب به دوش برده ها اینا رو ساختن هنر نیست.
-
Over the course of one hundred and fifty years the Targaryens rode their dragons as symbol of power, King Jaehaerys I, used Jaehaerys took six dragons with him to the North to visit the Warden of the North.
بچه ها من اصلا متوجه نمیشم used jaehaerys این وسط واسه چی اومده و یعنی چی؟
-
بچه ها میدونم خیلی وقته ازش گذشته، ولی من حرفمو پس میگیرم.از همه بیشتر از فصلای سانسا خوشم میاد بعدشم دنریس و جان.جیمیم خوبه.نمیدونم چرا ولی ظاهرا از POV های زنونه بیشتر خوشم میاد البته این به اون معنی نیست که فصلای کتلینو دوست دارم ها.کسل کننده ترین کتلینه بعدشم برن.
تریون جزو هیچ کدوم نیست ولی این ور ور کردناش بعضی وقتا خیلی رو مخه. بعضی جاها یه تیکه هایی میندازه باحاله ولی تو اطرافیان تریون شاغا باحاله.فکر کن شاغا POV بود...
-
واقعا مشخص میشه؟ خب تو تگ اسپویلر بگو کیه و چرا؟
جافری از رابرت تو مستی شنیده بوده که باید به برن رحم کنن و راحتش کنن. برای خوشحالی تصمیم میگیره این وظیفه مهم رو به عهده بگیره
واقعا یعنی هر کسیو فکر می کردم جز اون
-
بله توی کتاب های بعدی مشخص می شه چه کسی این کار رو کرده .واقعا مشخص میشه؟ خب تو تگ اسپویلر بگو کیه و چرا؟
-
کلا" راب خیلی سر اشنایی و ازدواجش با تالیسا بی تجربه بازی درآورد در واقع اگه تالیسا همون جینی تو کتاب باشه که بیشتر از اونکه موضوع عشق و عاشقی باشه خرابکاری و حماقت بود . باز تو فیلم یکم راست و ریسش کرده بودند!
حالا بانو تالیسا قصد جسارت ندارم ولی چه کاری بود زندگی جوون مردم و خانوادشو از هم پاشوندی! اون نمی فهمید شما که عاقلتر بودی بیخیال می شدی. حالا خوب شد که همه با هم قلع و قمع شدید!
دقیقا. تو سریال یکم حال و هوای عاشقانه بهش دادن ملت شاکی نشن. وگرنه تو کتاب اتفاقی بود که از دستش در رفت.الا این استارکا و شرافتشون
دیگه عشقه دیگه.این حرفا حالیش نیست
-
این ریکارد کاراستارک بد جوری راب رو نفرین کرد ، کشتن اون بد بخت واسه اشتباهی که مادرش مرتکب شده بود کاره اشتباهی بود . اگه نمیکشتش شاید به کمک والدر احتیاجی پیدا نمیکرد .البته من بیشتر تالیسا رو مقصر میدونم. چون اگه اون نبود راب مثل بچه ی آدم میومد با دختر فری ازدواج می کرد.
چی شده؟کی منو مقصر میدونه؟
بخدا تقصیر من نیست. راب سست عنصره
ولی کلا این دختره که ادمور باهاش ازدواج کرد برخلاف بقیه فری ها خوشگل بود. راب می تونست با اون ازدواج کنه. کلا راب از ترس این که یه دختر زشت و بیریخت به تورش بخوره، اولین دختریو که دید ...
-
راستی جان امبر چی میشه ؟ تو این فصل که نشونش ندادن . تو کتاب اونم میکشن ؟جان گنده که تو سیاهچال های دوقلو ها اسیره.پسرشم تو ردودینگ می کشن.
-
من موندم چرا لرد فری انقدر خطر کرد و اونها رو به تالار خودش راه داد بعد کشتشون ! میتونست قبل این که وارد دیوارهاش بشن با تعداد نفرات زیادی که داره ، راب و همراهانش رو محاصره کنه و از دم تیغ بگذرونه !خب اینطوری که شما میگی استارکا مقاومت می کردن(با وجود باخت) و بلاخره تعدادی از افراد فری ها هم از بین میرفتن.ولی شمالیا وقتی به عروسی اومدن حسابی مست کردن و دیگه نمیتونستن مقاومت کنن. اینطوری فری ها خیلی کمتر تلفات دادن.
ضمنا شمال فراموش نمیکنه و خدایان کهن انتقامشون خیلی متفاوت تر از این صحبت ها می گیرن
اون والدر فری به داشتن 21 پسر می باله ولی روزی میرسه که یه دونه هم براش نمیمونه.
-
دیدی چه جوری کشتنم
دیگه حالا...
ببین من کی گفتم. اون تایوینتون از جایی میخوره که خوابشم نمیبینه.
-
پس وارامیر چی میشه؟ من فکر می کردم ترکیب اونم بود...وارامیر تو سه تا گرگ یه گربه وحشی و یه خرس وارگ میشه.وقتی ارل میمیره وارامیر کنترل عقابشو بدست میگیره و از اون عقاب برای دیده بانی دیوار استفاده میکنه.ملیساندره هم با جادوی سیاه اون عقاب و باقیمونده روح ارل رو می کشه و وارامیر هم برای مدتی دیوونه میشه و کنترل حیوونای خودشم از دست میده.خرسش چند نفرو پاره می کنه و بعد هم با نیزه میمیره و گربه وحشی به جنگل فرار میکنه.
ریگار جان این شادی ها زیاد دوام نداره به استراکا خیانت شد ولی لنیسترها...
-
من اینو هم اضافه کنم که با کشتن ارل بخشی از روحش تو اون عقابی که به جلدش می رفت، میمونه. برا همینم اون عقاب از جان متفره و بهش حمله می کنه.
-
زورس رو نمیشه ترجمه نشده گذاشت. zorse یه حیوان خیالی نیست. توی دنیای خودمون هم داریم. به حیوانی که از زاد و ولد بین گورخر با حیوانات دیگه(مثل اسب و الاغ و ..) به وجود میان زورس میگن.من «گوراسب» رو براش پیشنهاد میدم چون به نظر میاد توی کتای اونها به اسب نزدیکتر هستن تا خر و الاغ. اون عبارت رو هم میتونید «گوراسب های راه راه سیاه و سفید» ترجمه کنید.
پ.ن:
گوراسب کلمه ابداعی نیست. توی زبان فارسی داریمش:
http://fa.wiktionary.org/wiki/%DA%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%A8
وای مرسی .سر این یکی خیلی مشکل داشتم
-
بچه ها من یه مشکلی دارم.تو کتاب اسب های راه راه رو zorse نوشته و خانوم مشیری اسب راه راه ترجمه کردن.منتها یه مشکلی که هست اینه که همیشه این عبارت striped black-and-white zorse به کار برده میشه و یه سری چیزای دیگه که به نظرم همون زورس بنویسم تو فارسی بهتره. حالا نظر شما چیه؟کلا بنویسم زورس یا کلا اسب راه راه یا اینکه بنا به مقتضای متن اون چیزی که بهتره رو بنویسم؟
-
این هفته مثل اینکه روز ملی آمریکاس یا یه همچین چیزی و قسمت 9 پخش نمیشهmemorial dayه .یادبودی از کسایی که در طول تاریخ برای آمریکا و در راه مقاصد اون کشته شدن.
-
حالا خودتو خیلی ناراحت نکن، یه کتابه دیگه. بلاخره دیر یا زود ترجمه شو می خونی
-
اقا شرمنده ها یک سئوال بی ربط!!اما ادامه ترجمه کتاب چی شد ؟! من نمی دونم کجا باید اینو مطرح می کردم !!! شرمنده
m.m.srtark که بعد از فصل بیستم با انتشارات آذرباد قرارداد بستن و دیگه ترجمه رو به صورت اینترنتی ادامه ندادن.بعد از مدتیم از همون انتشارات قطع همکاری کردن.از طرفیم خانوم مشیری که مترجم دو کتاب قبلی بودن اعلام کردن در حال ترجمه ی کتاب سوم هستن.حدودا 70% ترجمه شده ولی کی این 70% صددرصد میشه رو اعلام نکردن.برا همینم شما دو راه بیشتر نداری! یا منتظر ترجمه خانوم مشیری باشی که ممکنه خیلی بیشتر از اینا طول بکشه، یا خودت بشینی انگلیسیشو بخونی.
-
تو فیلم فرق گذاشته خوشبختانهتو دنیای مارتین درسته که طول زمستون و تابستون متغیر ولی هیچ وقت صحبتی از روز طولانی نبوده و شب طولانی یا همون شب بی انتها هم زمانی پدید می آد که وایت واکرها به فرزندان جنگل و نخستین انسان ها حمله میکنن پس میشه گفت وایت واکر دلیل سرما ی زیاد و شب بی انتها بوده اند
البته معلوم نیست آدرها باعث سرمای شدید میشن یا سرمای شدید باعث اومدن آدرها!
-
منم فکر می کنم سندور در کل آدم بدی نیست. یه چیزی مثه جیمی که به مرور آدم کشفش می کنه و میبینه اونقدرام آدم بدی نیست که فکر می کرده. تو این خاندان کلگان گرگور وصله ی ناجورشونه که میزنه خاندانم نابود می کنه با کاراش. همه میدونیم که گرگور بود که سندورو به این روز انداخته چه از لحاظ ظاهری و چه از لحاظ روحی.سندور به کنار من بیشتر از همه دلم به حال اون خواهرشون میسوزه که معلوم نیست چه بلایی سرش اومده یا بهتره بگم سرش آوردن.
-
این که خیلی داستانو جذاب می کنه.البته از این دست درازی خوشحال نشدم ولی اینکه سانسا به چیزی تبدیل بشه که خیلیا ازش وحشت دارن، خیلی جالبه .بعد یه موضوعی هم هست.تو اون وستروس با این شرایطش سانسا تا حالا باکره مونده، جای تعجب داره
بحث های اپیزودیک فصل سوم
در فصل سوم
ارسال شده در
تو کتابای بعدی که چنین کاری نمیکنه.اون خودش جزو نیروهای ایری بود و وقتی حماقت لایسا رو دید راه افتاد با کتلین برگشت ریوران.اون بهتر از هر کسی میدونه که نمیشه لایسا رو راضی کرد
تیریون که به قتل جافری متهم میشه و از وستروس فرار میکنه.لیتل فینگر هم سانسا رو با نام جعلی آلایانه استون فراری میده و با خودش به ایری میبره.اونجا به نامزدی رابرت ارن فرزند لایسا در میاد.و با توجه به نفوذی که روی رابرت داره میشه تا حدی گفت که وارث ایریه.یه سری حدس و گمان های دیگه هم هست.در کل موضوع دور از انتظاری نیست.