-
تعداد ارسال ها
849 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
پست ها ارسال شده توسط تالیسا
-
-
طرفدار نسبی استارکها » جمعه آبان 9, 93 10:33 pm[/url]"]تالیسا » جمعه آبان 9, 93 8:30 pm[/url]"]طرفدار نسبی استارکها » جمعه آبان 9, 93 2:34 pm[/url]"]سرسری یه چیزاییش رو خوندم و عکساش رو دیدمهرچی بیشتر میخونم حالم بیشتر از این Aegon IV و باباش و کل تارگرین ها بهم میخوره تنها وصف اگان رو میشه گفت:عیاش و سنگدل و خیانتکار به تمام معنا. بیشتر از همه اون داستان Merry Meg اعصابم رو بهم ریخت.
طرف زن یه آهنگر بوده بعد ایشون میاد با هفت سکه اژدهای طلایی و با تهدید شوهرش اون رو با خودش میبره و بعد از چند سال وقتی زنه چهار تا دختر داره از اگان، بابای اگان یا همون Viserys II یهو میاد دختر ها رو میگیره میده به سپت تا اونجا بزرگ شن زنه رو هم برمیگردونه به شوهرش که مثلا تمومش کنه (بدون توجه به سرنوشت اون چند تا دختر و یا زنه فقط میخواد این ننگ رو تموم کنه بدون اینکه بخواد پسرش رو مجبور به قبول مسئولیت و یا تنبیه کنه) بعد زنه هم توسط شوهرش تو یه سال زیر کتک های شوهره میمیره (توضیحات کاملا کافی نیست ولی شوهره درسته حق داشته عصبانی باشه اما کارش یه ظلم خیلی زیاد بوده زنه قاعدتا نباید تقصی داشته باشه وقتی شوهرش اینطوی میدتش به طرف و احتمالا خودش هم اختیار نداشته و اگر کاری میکرده جون خودش در خطر بوده با توجه به اینکه از اگان برمیاد که بکشدش چون بعدا یکی دیگه از معشوقه هاش به نام LADY BETHANY BRACKEN رو میکشه)
یعنی کلا ظالم تر و نالایق تر از این تارگرین ها خودشونن تنها شاه آدم و خوبشون همون شاه پیر بود
احتیاطا بالا و گذاشتم تو اسپویلر چون نمیدونم میتونیم اسپویل کنیم یا نه از این کتاب
یکی این و یکی اون دختر دورنی سرنوشتشون غمانگیز بود:
فک کن بدبخت اسیر بوده ایشون برمیداره دختره رو میبره اتاقش، چند ماه باهاش خوشه بعد که حوصلهش ازش سر می ره و دیرونم میمیره، این نامرد دوباره برش میگردونه بین اسیرا. بعدم که بیلور همهی اسرا رو میبخشه و به دورن برمیگردونه، این دختره هیچوقت ازدواج نمیکنه و همیشه تو این توهم بوده که عشق واقعی اگانه و یه روز میاد میبرش.
فقط اون مروارید قهوهای میدونست چجوری حال این اگانو جا بیاره.
در مورد اون دختر دورنی هم موافقم گرچه خود دختره توهم زده خودش رو گول زده آخه آدم عاشق همچین موجودی میشه؟
در مورد اون مروارید سیاه (نوشته black نه brown( اصلا موافق نیستم خود اونم یه عوضی خیانتکاره مثل خود اگان (شوهر داره و علاوه بر شوهرش و اگان با کسای دیگری هم بوده ) حالشو سرجاش نیاورده مگر اینکه شما تو متن دیگه ای اطلاعات دیگه ای داشته باشین توی این کتاب من که چیزی ندیدم
این توهم نیست! احساسات زنانه ست. زنا با مردا فرق دارن و خیلی زود تحت تاثیر قرار میگیرن. اون واقعا یه قربانی به تمام معنا بود. احتمالا سندروم استهکلمی چیزی داشته.
نه من چیز اضافهای نخوندم. منظورم این بود که باهاش اونجوری برخورد کرد که لیاقتشو داشت. واقعا فک میکنی یه دزد دریایی آدم پایبندیه؟!
-
یه مشکلی یه مدتیه حدود شش ماه تو ویکی وجود داره که قبلا نبود. مراجعی که ما خودمون به صورت دستی تو متن وارد میکنیم و جز مراجع استاندارد نیستن، مشخصا اونایی که تو قرار میگیره، قبلا اینطور بود که اگه دو تا مرجع اینجوری داشتیم که کاملا شبیه هم بودن، یه شماره میخورن ولی الان اینطور نیست و حتی اگه کاملا مشابه باشن، هر کدوم یه شماره مجزا میگیره. نمیشه درستش کرد؟
-
طرفدار نسبی استارکها » جمعه آبان 9, 93 2:34 pm[/url]"]سرسری یه چیزاییش رو خوندم و عکساش رو دیدمهرچی بیشتر میخونم حالم بیشتر از این Aegon IV و باباش و کل تارگرین ها بهم میخوره تنها وصف اگان رو میشه گفت:عیاش و سنگدل و خیانتکار به تمام معنا. بیشتر از همه اون داستان Merry Meg اعصابم رو بهم ریخت.
طرف زن یه آهنگر بوده بعد ایشون میاد با هفت سکه اژدهای طلایی و با تهدید شوهرش اون رو با خودش میبره و بعد از چند سال وقتی زنه چهار تا دختر داره از اگان، بابای اگان یا همون Viserys II یهو میاد دختر ها رو میگیره میده به سپت تا اونجا بزرگ شن زنه رو هم برمیگردونه به شوهرش که مثلا تمومش کنه (بدون توجه به سرنوشت اون چند تا دختر و یا زنه فقط میخواد این ننگ رو تموم کنه بدون اینکه بخواد پسرش رو مجبور به قبول مسئولیت و یا تنبیه کنه) بعد زنه هم توسط شوهرش تو یه سال زیر کتک های شوهره میمیره (توضیحات کاملا کافی نیست ولی شوهره درسته حق داشته عصبانی باشه اما کارش یه ظلم خیلی زیاد بوده زنه قاعدتا نباید تقصی داشته باشه وقتی شوهرش اینطوی میدتش به طرف و احتمالا خودش هم اختیار نداشته و اگر کاری میکرده جون خودش در خطر بوده با توجه به اینکه از اگان برمیاد که بکشدش چون بعدا یکی دیگه از معشوقه هاش به نام LADY BETHANY BRACKEN رو میکشه)
یعنی کلا ظالم تر و نالایق تر از این تارگرین ها خودشونن تنها شاه آدم و خوبشون همون شاه پیر بود
احتیاطا بالا و گذاشتم تو اسپویلر چون نمیدونم میتونیم اسپویل کنیم یا نه از این کتاب
یکی این و یکی اون دختر دورنی سرنوشتشون غمانگیز بود:
فک کن بدبخت اسیر بوده ایشون برمیداره دختره رو میبره اتاقش، چند ماه باهاش خوشه بعد که حوصلهش ازش سر می ره و دیرونم میمیره، این نامرد دوباره برش میگردونه بین اسیرا. بعدم که بیلور همهی اسرا رو میبخشه و به دورن برمیگردونه، این دختره هیچوقت ازدواج نمیکنه و همیشه تو این توهم بوده که عشق واقعی اگانه و یه روز میاد میبرش.
فقط اون مروارید قهوهای میدونست چجوری حال این اگانو جا بیاره.
-
Queen nymeria » جمعه آبان 9, 93 11:50 am[/url]"]همسران میگور منو یاد همسران هنری هشتم انداختن اونا هم دقیقا 6 نفر بودن.یکیشون جین وسترلینگ بود!من فکر نمیکردم بجز راب تا حالا وسترلینگها با پادشاه دیگه ای هم وصلت کرده باشن.جفتشون هم جین.ویسنیا کدوم صفحه بود من پیدا نمیکنم.
بدترین تصویر هم مال ریگار بود.اصلا ناامید کننده بود توصیفات کتاب کجا این عکس کجا.ایکاش تصویر لیانا هم تو کتاب بود.تصاویر زنها خیلی خوب بود.بعضی از مردهای تارگرین هم تصاویرشون خوب بود.
همون فصلی که راب جینو میاره ریورران و معرفی میکنه به کتلین میگه که یه جین وسترلینگ دیگه هم همسر شاه میگور بوده و اینکه وسترلینگها خاندان قدیمی هستن.
-
خب منم یه نگاهی به کتاب انداختم. تا الان جالبترین چیزایی که خوندم معشوقههای اگان چهارم و همسرای میگور بوده. تارگرینا واقعا یه تخته شون کمه هاا. نقاشیا عمدتا جالب بودن، بخصوص نقاشیایی که از زنها کشیده شده بود. من امیدوار بودم یه نقاشی از شیرا سیاستار هم بذارن که نذاشتن و منو کلی ناامید کرد.
-
استاد آمون » سه شنبه مهر 29, 93 4:23 pm[/url]"]فقط بالای صفحه های ویکی برای من میاد و هیچ چیز دیگه ای رو نشون نمیده. قبلا هم چندباری این اتفاق برای صفحات ویکی انگلیسی افتاده بود.مرورگرتو عوض کن ببین درست میشه؟
-
رنگ روغنیه قشنگ تره. کلا من طرحهای مات رو ترجیح میدم.
-
North Wolf » یکشنبه شهریور 30, 93 8:40 am[/url]"]ببخشیدمیدونم بی ربطه
اما نتونستم خودم تنها لذتشو ببرم
گفتم شمام بهره مند شین
فیلم کوتاه "اتاق 8" با زیرنوبس فارسی
حتما حتما دانلود کنید
15 مگ بیشتر نیس
8 دقیقه
شاهکارِ
Sent from my xperia z2
قشنگ بود!
-
QelThezad » چهارشنبه شهریور 26, 93 6:41 pm[/url]"]دوستان Landed Knight رو چی ترجمه میکنید؟http://awoiaf.westeros.org/index.php/Landed_knight
شوالیه ی یک جا نشین؟!
یکجا نشین خوبه، میتونی شوالیه زمیندار هم معنی کنی!
-
QelThezad » شنبه شهریور 22, 93 11:50 pm[/url]"]با حذف داستان های متعدد مثل برن، سانسا و گریجوی ها انگار فصل 5 میخواد روی کتاب 5 متمرکز بشه. این هم کاوری که درست کردم، شاید رقص اژدهایان رو توی فصل 5 ببینیم ...[attachment=0]season5.jpg[/attachment]
چقد قشنگ شده!
-
North Wolf » شنبه شهریور 15, 93 8:51 pm[/url]"]من میگم یه تاپیک بزنیم "عکس بکس تالار"یوخت یجا دیدیم همدیگرو بشناسیم
Sent from my xperia z2
این تاپیک با عنوان «گردهمآیی اعضای سایت» وجود داره:
-
بسیار ناامید شدم. خب یه صحبتی عکسی چیزی!
-
Maethor » چهارشنبه شهریور 12, 93 10:28 pm[/url]"]It's happening guysبه گزارش سایت TMZ بزرگترین برهنگی بازی تاج و تخت در فصل 5 اتفاق خواهد افتاد.
لینا هیدی بلاخره قراره walk of shame رو بره. همونطور که قبلا گفته شد کلیسای سینت نیکلاس فیلمبرداری صحنه های عریان رو ممنوع کرده بود ولی بلاخره مسئولین موافقت کردن که فیلمبرداری در خیابانها انجام بشه تا زمانی که سینه های همایونی (به نقل از TMZ ) داخل کلیسا نشون داده نشه.
برای صحنه های داخل کلیسا از یک ماکت کلیسای اصلی برای فیلمبرداری استفاده میکنن. همچنان قدغنه که کسی برهنه پاشو تو کلیسای اصلی بذاره.
خودش میره یا بدلش؟ بعید میدونم خودش بره.
-
خب از این مراسم امضای کتاب و یادبود تالکین عکسی چیزی نگرفتین؟ کیا رفتن؟ بیاید گزارش بدید
-
Queen nymeria » پنج شنبه شهریور 13, 93 10:39 pm[/url]"]تالیسا » پنج شنبه شهریور 13, 93 8:58 pm[/url]"]اگه الانصد در صد هم لیدی استون هارت حذفه چون بازیگرش برای یه سریال دیگه قرار داد بسته.
خب این موضوع یه جورایی منو خوشحال میکنه. اگه حذف لیدی استون هارت به معنی مرگش در کتاب باشه، خیلی خوشحال میشم تراژدی داستان از نظر مارتین همین باشه.
لزوما هم به معنی مرگش در کتاب نیست!بعضی وقتا گارگردانا احساس میکنن که خط داستانی چیز خاصی نداره یا تاثیری در روند اصلی داستان نداره.مثلا اینجا لیدی استون هارت میاد فری ها رو میکشه حالا کارهای دیگه هم میکنه که مهم تر از کشتن فری هاست ولی خب کارگردان میاد یکی رو مثل لوک میاره همون کارارو میکنه و بعدش راحت حذفش میکنه و داستان هم برای بیننده پیچیده نمیکنن.هزینه ی گریم و بازیگرشم کلی پایین میاد.اگر میخواستن این کاراکترو نشون بدن باید پیدا شدنش و چجوری زنده شدنشم نشون میدادن که خب باید یه قسمتهای دیگرو حذف میکردن تا بتونن اینارو نشون بدن
.ولی یه چیزی هم که منو خیلی اذیت میکنه اینه که اینا میان از داستان کاراکترهای اصلی حذف میکنن به بهونه ی اینکه وقتشون کمه و داستان اون کاراکتر تاثیری تو روند کلی نداره بعد میان خودشون داستانهای الکی میسازن گری ورم و میساندی!!!
این درسته ولی از طرفی نشون دهنده ی اینه که بانوی سنگدل در آینده هم کار مفید و چشمگیری که روند داستان رو تغییر بده انجام نمیده. من همیشه فکر میکردم بچههای استارک آخر داستان دوباره تو وینترفل جمع میشن به همراه همین کت ملعون (چون مارتین گفته همه کارکترها اولش تو وینترفل بودن، بعد پخش میشن و در نهایت دوباره دور هم جمع میشن). خب این میتونه نشونه ای باشه از اینکه لااقل این اتفاق نمیافته
خب این داستانا برای جلب نظر مخاطب تلویزیونی به خصوص مخاطبین شبکهی کابلیه. مردم پول میدن تا داستانهای عاشقانه تو گوشه گوشه سریالا و فیلما ببینن و عوامل سریال هم به درستی این قضیه رو فهمیدن. اگه قرار باشه روند مارتین پیش بگیرن و فقط آدم بکشن که ملت دپرس میشن، خب دلشونو به چی خوش کنن.
-
اگه الان قسمتهاشو ضبط میکردن و توی فصل 6 نشون میدادن بهتر بود.اگه بخوان انقدر صبر کنن بعد قسمتهای برن و ضبط کنن بازیگرش انقدر بزرگ میشه که دیگه از نظر ظاهری به نقش برن نمیخوره!صد در صد هم لیدی استون هارت حذفه چون بازیگرش برای یه سریال دیگه قرار داد بسته.
خب این موضوع یه جورایی منو خوشحال میکنه. اگه حذف لیدی استون هارت به معنی مرگش در کتاب باشه، خیلی خوشحال میشم تراژدی داستان از نظر مارتین همین باشه.
-
بلاخره درمورد استنیس ک همفکری کردن! دوران خیلی تک روئه.
-
@استنیس:
بلی، دین چپمن خوش قیافه ست. واقعا خوبه.
-
kei1 » دوشنبه شهریور 10, 93 3:44 pm[/url]"]آرمینا، اونجوری که هیشکی با هیشکی متحد نمی شه. بحث سر همون یه کاسه کردن نیرو هاست. الان لنیسترها و تیرل ها متحدن ولی هر کی تفکرات و نقشه های خودش رو داره. گریجوی ها از توانایی همین اتحاد هم عاجز اند به نظرم. (البته خود خواسته است تقریباً)
آخه بدبخت بچه اش درست حسابی نیست که من نمی دونم چرا هیچکدوم اینا به دورَن نرفتن. اصن آریان شخصیتش به درد اینجور چیزا نمی خوره.
خب آخه نباید یه مشورتی بگیره، ایدههاشو با یکی مطرح کنه؟! کویینتین و ابرین رو که من فکر میکنم فقط شنونده بودن تا تصمیم گیرنده! اگه دوران میخواست با سیاست این دو تا پیش بره تا الان زمین خورده بود.
اتفاقا میخواستم اتحاد لنیستر-تایرل رو مطرح کنم. درسته حالا بعدا میزنن به تیپ هم ولی تا وقتش هست و دشمنای مشترکی مثه راب و استنیس دارن، یه اتحاد کاملن و ایدهها و نظراتشونو با هم مطرح میکنن، حتی بعد از اونم که چندان رابطهی حسنهای بینشون نیست، راجع به مشکلات مشترک همفکری میکنن.
ولی این بابا، خودشه و خداش! من با نگار موافقم که انگار یه فوبیا و حس عدم اعتماد به اطرافیانش داره. حتی فک میکنم نقشه هاشو کامل با ابرین و کویینتین هم درمیون نذاشته. کویینتین که عمرا چیز خاصی بهش گفته باشه، ابرین حالا یه کمی بهش گفته.
-
lمن احساسم اینه که دوران کلا با کسی متحد نمی شه. منظورم ظاهری نیست. خب اون ظاهرا با ویسریس متحد شد، یا میخواست با رنلی اتحاد تشکیل بده ولی اینا در حد یه حرفه که تو بازی قدرت یه نقشی ایفا کنه ولی دوران واقعا با هیچکس متحد نمی شه. اون حتی اعتماد نمی کنه قصد واقعیشو به بچههاش بگه، حالا مثلا بیاد با یه موجود سادیست مثه یورون متحد بشه!
-
فک کنم باز اون قضیه استاد آمون تکرار شد الان تایوین دختره؟!!!!!!
مهمترین مشخصه یه مرد که میشه باهاش هر چیز دیگهای رو نادیدهگرفت، قده. آخه آدم قد نداشته باشه هیکل چه فایدهای داره، میشن عین سماور!
ps: برا روشن شدن موضوع رز سریالو میگی یا رز لزلی؟
-
واقعا! نشنیدین؟!!! الان من چی میتونم بگم به کسی برنخوره
خدایی این کیت هارینگتونو من هرچی نگاه میکنم هیچ جذابیتی درش نمیبینم. آخه اون چشای بادمی وریزش که به آسیاییا رفته. اون زلفای پریشونشم که حس میکنه قشنگه، تهوع آوره. فقط وقتی موهاش کوتاهه یا به قول نگار با یه من ژل میخوابونه کف سرش کمی، دقت کنید کمی بهتره. بازیشم انقد داغونه که من کوچکترین (همزادپنداری بخوره تو سرش) همدردی هم نمیتونم باهاش بکنم. فقط وقتی دیگران میشورنش، آدم یه خورده دلش برا جان اسنوی بینوا میسوزه.
-
اون جمله آخر رو من هر چی تلاش کردم نگرفتم راستش.
ولی من تو گفتگوها تصوری که ازت داشتم این بود که از این خوشت نمیاد. یادمه حتی یه بار خودت گفتی این پوکرفیسه به درد بازیگری نمیخوره. اون انتقادات بچهها هم راجع به گیسوان پریشون این لایک میکردی. خب میخوای چی فک کنیم راجع بهت!
انگار حجه که فوت شه: گویی حج است که فوت شود!
نمی دونم والا ! اگه چنین چیزی گفتم حق با توئه ولی الان نظری راجع بهش ندارم.
حتی لایک هم کرده باشم دیگه به موهای این که اصن کاری ندارم و نداشتم.
من همچنان نه شنیدم چنین چیزی رو، نه خودم می تونم استنتاج کنم که یعنی چی و نه با سرچ به نتیجه ای رسیدم.
یعنی انگار کاری به ضرورت حجه، که اگه درست انجامش ندی یا در انجامش تعلل کنی باطل میشه.
-
kei1 » یکشنبه شهریور 9, 93 11:59 pm[/url]"]تالیسا » دوشنبه شهریور 9, 93 12:52 am[/url]"]kei1 » یکشنبه شهریور 9, 93 11:43 pm[/url]"]@آرمینا:
خیلی غیر قابل درک هم نیستا، بالاخره آدم دست پرورده اش رو نمی تونه بده دست ملت.
وقتی یه یه یوغ گرفته انداخته گردن این همه جماعت، چرا کارش غیرقابل درک و خودخواهانه است.
خب فکر می کنه کسی نمی تونه مثل اون بنویسه.
کسی که فیدبک نمی خونه که مبادا تحت تاثیر قرار بگیره می خواد داستان 100% ساخته ذهن و تفکرات خودش باشه (اینو به شدت می پسندم)
کسی که ویراستارش بهش می گه فلان صفت رو زیاد استفاده کردی کمش کن شاکی می شه.
کسی که جواب توقعات انتشار زودتر تر کتاب رو با "نسل جدید نسلی ه که فقط توقع داره" جواب می ده. (مضمون حرفش این بود)
و ...
توقع دیگه ای ازش نمی ره.
به نظر من که ایرادی بهش وارد نیست.
تا وقتی زندهست خودش به همون شیوهی سادیسمی-مازوخیسمیش ادامه بده، وقتی سرشو گذاشت مرد، بذاره ملت از اون تراوشات ذهنی ناقصش استفاده کنن. به هر حال این چیزی از خودخواهیش کم نمیکنه. این بشر حتی با فنفیکشن هم مخالفه!
نقلقول از ویکی:
مارتین به شدت با فن فیکشن (داستان پردازی طرفداران) (Fan Fiction) مخالفت می کند، و معتقد است این تخطی از کپی رایت و تمرینی غلط برای نویسندگان مشتاق است.
کتاب دنیای یخ و آتش، The World of Ice and Fire
در تاریخچه و جغرافیا
ارسال شده در · ویرایش شده در توسط مهمان
برا همینه که میگم برای مردا قابل درک نیست. این چیزی که بشه توضیحش داد. این مساله روانیه. چطور از کسی که بزور از قصرش کشیدنش بیرون، اسیرش کردن، کلی تحقیر شده و اتفاقای دیگه بعدش افتاده، انتظار داری مثه یه آدم سالم، عقلانی تصمیم بگیره و فکر کنه؟!!!
بعدشم مگه دست خودش بوده، اگان از بین اسرا کشیدش بیرون، اختیاری از خودش نداشته که حالا دلش واسه نیریس بسوزه یا نه.
بحث تایوینو اینجا نکشین وسط که من دیگه تقریبا مطمئنم اون تونل زیر برج دستو برا تایوین ساختن.