رفتن به مطلب

renly baratheon

اعضا
  • تعداد ارسال ها

    437
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

پست ها ارسال شده توسط renly baratheon


  1. سند اسنیک ها واقعا ناامیدکننده بودن! به خصوص نایمریا! باز اوبارا بهتر بود، بیشتر شبیه به کتاب بود!

     

    باریستان! فکر کنم از بس کاراکتر زیاد شده از پس حقوقشون بر نمیان مجبور میشن الکی یه سری کاراکترا رو بکشن تا خرجشون کمتر شه! :/

     

    North Wolf: اوبارا و نایمریا و تاین و سارلا از یه مادر نیستن!


  2. تالیسا » سه شنبه فروردین 4, 94 8:18 pm[/url]"]واقعا!!!!!! آخه میدونی از تالکین بعید بود از این حرکت‌های مارتینی بزنه! من لوتر و دیدم و فک کردم خب همه‌ی کاراش Happy Endingن.

    اینا همه ترجمه فارسی‌م دارن؟

    گذشته از این که لوتر هم چندان هپی اندینگ نیست و با وجود این که بیشتر شخصیت های اصلی زنده میمونن باز هم پایان غم انگیزی داره (البته تو فیلم تلطیف شده پایانش)؛ کلا تالکین سابقه درازتری تو کشتن کاراکترها داره و اتفاقا خیلی راحت تر هم نسبت به مارتین میکشدشون، واسه همین اصلا نمیشه این حرکت رو به نام مارتین ثبت کرد! :دی

    حالا درسته تو لوتر کمتره، اما مثلا در مورد سیلماریلیون، از بین تمام کاراکترهایی که داستان رو شروع میکنن و اونایی که بعدا در اواسط داستان اضافه میشن در نهایت فقط دو نفر زنده میمونن و تو وقایع لوتر هم حضور دارن! که اون دوتا هم یکیشون کلا مهم نیست و نقش هویج رو داره ( ) و دومی هم تو فصل آخر متولد میشه و موقع پایان داستان بچه است! :دی به جز این دوتا همه میمیرن، همه! سفید و سیاه و خاکستری فرقی نداره، تالکین به هیچ کسی رحم نمیکنه!

    حالا نغمه هنوز تموم نشده و نمیشه در موردش قضاوت کرد، اما احتمالش میره که یه سری کاراکترهای مورد علاقه مارتین آخرش زنده بمونن یا حتی آخرش هندی بشه (جان اسنو...) اتفاقا همین چند وقت پیش داشتیم با ریگار حرف میزدیم، و دوتامون گفتیم که اگه مارتین مَرده و ادعاش میشه باید جراتش رو داشته باشه که نغمه رو مثل فرزندان هورین تموم کنه! :دی


  3. تالیسا » دوشنبه فروردین 3, 94 3:16 pm[/url]"]خب من دو هفته پیش قسمت سوم هابیت رو هم با کیفیت خوب دیدم (اون کیفیت قبلیش که اومده بود خیلی داغون بود، به هیچ وجه قابل دیدن نبود). خب من کتابا رو نخوندم و دارم به عنوان یه بیننده صرف نظر میدم:

     

    چرا انقد غم‌انگیز تموم شـــــــــــد!

    اون همه اینا جون کندن که آخرش تورین بمیره؟!

    یکی به من بگه آخر عاقبت دورفا چی میشه؟

    کاملا با نظر کینگ رابرت درمورد لگولاس مافقم؛ این چرا اینجوری بود! کل دیالوگاش تو دو تا پاراگراف خلاصه میشد! خیلی ناامیدکننده بود! (در مقایسه با لوتر)

    اون صحنه‌ی تیراندازی بارد به اژدها هم خوب دراومده بود.

    ولی واقعا صحنه پردازیاش عالی بود. مکان‌ها رو خیلی خوب درآورده بودن.

    چقد الفا خوشگل ن

    بانو تالیسا! در شگفتم که اگه هابیت اینقدر برات غمگین بوده، اگه با فرزندان هورین آشنا شی چه نظری خواهی داشت!


  4. عنوان های چهار اپیزود اول و خلاصه اپیزودهای 1 تا 3 منتشر شدن.

    پلات ها رو توی اسپویلر میذارم.

     

    Episode #41: “The Wars to Come”: (Written by David Benioff & D. B. Weiss; directed by Michael Slovis.)

     

    Cersei and Jaime adjust to a world without Tywin. Varys reveals a conspiracy to Tyrion. Dany faces a new threat to her rule. Jon is caught between two kings.

     

    Episode #42: “The House of Black and White”: (Written by David Benioff & D. B. Weiss; directed by Michael Slovis.)

     

    Arya arrives in Braavos. Pod and Brienne run into trouble on the road. Cersei fears for her daughter’s safety in Dorne as Ellaria Sand seeks revenge for Oberyn’s death. Stannis tempts Jon. An adviser tempts Dany.

     

    Episode #43: “High Sparrow”: (Written by David Benioff & D. B. Weiss; directed by Mark Mylod.)

     

    In Braavos, Arya sees the Many-Faced God. In King’s Landing, Queen Margaery enjoys her new husband. Tyrion and Varys walk the Long Bridge of Volantis.

     

    Episode #44 - The Sons Of The Harpy.


  5. تالیسا » سه شنبه بهمن 28, 93 3:49 pm[/url]"][quote="

    نهههههه، فقط جیمی نمیره. خودم دارم از این سیر تحولیم شاخ درمی‌آرم. من تو فصل اول از این بشر متنفر بودم. تو فصل 3 اوکی شد برام و الان با فصل 4 عاشقش شدم. این و نکشن. اصلا از این کارای سرخود کارگردانا خوشم نمیاد. شده قضیه‌ی پایپر و گرن که تو کتاب تا واسه خودشون راست راست راه می‌رن، تو سریال زدن اینا رو واسه بار دراماتیک سریال کشتن. بخصوص مرگ پایپر خیلی احمقانه بود. انگار اصلا مردنش ارزشی نداشت.

    منم امیدوارم که نمیره. هر چند احساس میکنم که مارتین هم قصد نداره آخر داستان زنده بذارش. خیلی حیفه، جیمی یکی از بهترین کاراکترهای داستانه!


  6. جرج مارتین اعلام کرد در فصل پنجم سریال کاراکترهایی کشته خواهند شد که در کتاب ها نمی میرند.

     

    http://www.showbiz411.com/2015/02/15/game-of-thrones-author-george-r-r-martin-warns-people-are-going-to-die-who-dont-die-in-the-books

     

    “People are going to die who don’t die in the books, so even the book readers will be unhappy. So everybody better be on their toes. David and D.B. are even bloodier than I am.”

    "کسانی قرار است بمیرند که در کتاب نمی میرند، پس حتی کتاب خوان ها هم ناراحت خواهند شد. پس همه حواستان جمع باشد، دیوید و دی بی (سازندگان سریال) حتی از من هم خونریزتر هستند."

     

     

    به نظر شما این افراد کی هستند؟! من خودم جیمی رو محتمل می دونم، که احتمالا قراره جایگزین اریس اوکهارت بشه.

     

     

    نکته مهم بعدی، این که مارتین همچنین تو این مصاحبه تایید کرده که داستان رو تو دو کتاب بعدی جمع خواهد کرد و کتاب هفتم کتاب های نهایی خواهند بود؛ در نتیجه احتمالی که مبنی بر هشت جلدی شدن این مجموعه مطرح شده بود رد میشه.

    "...Because whatever happens with the show I’m going to finish the books, it will be seven books. But each of these books are 1500 pages long and they each have enough material in them for several seasons. I have two more books, the one I’m writing right now, ‘The Winds Of Winter,’ and after that the last book, ‘The Dream of Spring,’ so those will be the two final books."

    "...هر اتفاقی که برای سریال بیفتد من کتاب ها را تمام خواهم کرد، و تعداد آن ها هفت تا خواهد بود. اما هر کدام از این کتاب ها 1500 صفحه خواهند داشت و محتویات هر کدام از آن ها برای چندین فصل کافی خواهد بود. من دو کتاب دیگر برای نوشتن دارم، یکی که هم اکنون در حال نوشتن آن هستم یعنی «بادهای زمستان» و کتاب آخر «رویای بهار»، و این دو کتاب های پایانی خواهند بود."

     

    همچنین مارتین در مورد تعداد فصل های سریال اظهار بی اطلاعی کرد و ساخت فصل های پس از فصل ششم (که ساختش تایید شده است) را منوط به استقبال از فصل های آینده سریال و اوضاع تلویزیون در دو سال آینده است. هر چند او ابراز امیدواری کرد که داستان در سریال به پایان برسد و ناتمام نماند.


  7. به نظر میرسه یه تئوری مهم توسط مارتین رد شده! میذارم تو اسپویلر تا کسانی که نمیخوان نبینن!

     

    توضیح: نسخه اصلی رقصی با اژدهایان، رنگ سبز: سوال ادیتور، رنگ قرمز: پاسخ مارتین

     

     

     

     

     

    منبع: هافینگتون پست

    http://www.huffingtonpost.com/2015/01/16/george-r-r-martin-game-of-thrones-fan-theory_n_6488286.html

    FfI1goA.thumb.jpg.a5e0ca2b63f043fafefa1e625ad9bbc9.jpg


  8. به نظر منم اگه با این که آدم خوبی بود آخرای عمرش خل و چل شده بود! (دیوونه خوب بود نه دیوونه بد! :دی)

    عاقل ترین تارگرین ها به نظرم دیرون دوم و به خصوص پسرش بیلور بریک اسپیر هستن! اصلا این دوتا بین اون همه استثنا هستن و با بقیه فرق دارن!

     

    جورامون: دلیلش رو که تو کتاب نوشته بود! بلادریونبه امان نامه ای که به اینیس بلک فایر داده بود خیانت کرده بود! (lest the word of the Iron Throne be seen as worthless)


  9. negar27 » چهارشنبه آذر 26, 93 5:08 pm[/url]"]

    هيچ بازى اى همچين قابليتى نداره.. اصلا شدنى نيست.اگرم هست من نديدم تا حالا:| چون بالاخره بازى سازها يه سرى پايان و هدف مشخص براى داستان تعيين کردن فقط نحوه عملکرد و انتخاب بازى باز گسترده ست و آزادى عمل بيشترى داره. بازيايى مثل اين،مس افکت،اسکايريم، دراگون ايج و ... همه شون همين سبکو دارن.پايان هاى بازى از قبل تعيين شده و هر طورى هم پيش برى پايان همون تعداديه که شرکت سازنده براش تعيين کرده!

    خب پس چرا اینقدر تو معرفی رو این موضوع مانور میدن که انتخاب ها خیلی مهمن و اینا؟!

    جورامون » پنج شنبه آذر 27, 93 12:45 pm[/url]"]منم دو سری رفتم. نتیجه کلی یکسانه اما انتخابها توی جزئیات تاثیر میذاره.

    من دفعه اول که رفتم احساس کردم بیخود کاراکترم رو به کشتن دادم اما دفعه دوم با افتخار مردم و جلوی رمزی سر خم نکردم! :دی

     

     

    یه سری بازی ها هستن که روند متفاوت و پایان های متفاوت دارن. مثلا prince of persia warrior within اینجوری بود و بسته به انتخابی که آخرش میکردی دو جور پایان داشت. یه سری هم هستن که چندین پایان دارن و با توجه به انتخابهایی که میکنی به سمت یکیشون میری اما متاسفانه این جزوشون نبود. من بازی رو که نصفه رفته بودم فکر میکردم اینجوری باشه اما وقتی تموم کردم دیدم که همه چی به جایی که باید میره. البته با توجه به اپیزودیک بودن بازی، مشخص بود که باید همه اپیزودهای بعدی رو از یک نقطه واحد شروع بکنن.

    قسمت اسپویل: موافقم! منم این دفعه که بازی کنم همین کارو میکنم که حداقل آخرش اینقدر حرصم نگیره!

    من این بازی Prince of Persia رو چندبار بازی کردم اما همون یه پایان رو بیشتر براش یادم نمیاد؟ پایان دیگه اش چی بود؟


  10. negar27 » چهارشنبه آذر 26, 93 2:25 pm[/url]"]

    من بار اول سربازه رو نکشتم بار دوم کشتمش > تو روند این اپیزود تاثیری نداشت شاید اپیزودهای بعدی تاثیر داشته باشه!

    من یه بار دانکنو انتخاب کردم یه بارم سر رویلند رو! فرقی نداره هر کدوم رو انتخاب کنی اون یکی بهش برمی خورده بعد می خواد پاشه بره که اگه گزینه دستور " نشستن" رو بزنی می شینن ولی موقع مذاکرات با رمزی اونی که انتخابش نکرده باشی نمیاد!

    نه منم برنداشتم.. ولی قضیه نامه ی مادره رو به مارجری نگفتم بار دوم که داشتم بازی کردم برای همین دیگه کار به مهر و کلید نرسید

    اپیزود که تموم میشه درصداتو آخرش بهت نشون میده! سرسی، رمزی، مارجری و اون یارو ملازمه نورِن! که چقدر موفق عملکردی تو ارتباط باهاشون!

    تو منوی اصلی بازی هم قسمت my choices بری می تونی درصداتو ببینی

    پس کلا به نظرم این قضیه اهمیت انتخاب ها که این همه روش مانور داده شده سر کاری باشه! انگار هر انتخابی هم که بکنیم تاثیر تو کلیت روند بازی نداره و تاثیر جزیی که داره هم مهم نیست!

    واسه من وقتی تموم شد درصدی نشون نداد، تو قسمت my choices هم که الان رفتم نگاه کردم دیدم چیزی که نوشته درصد بازی کنندگانیه که مثل من انتخاب کردن! :/


  11. منم تمومش کردم! من یکم خشن عمل کردم، اون سرباز وایت هیل رو کشتم، اون دزده رو هم انگشتاشو قطع کردم!

    راستی شما کدوم رو به عنوان Sentinel انتخاب کردین؟! من سر رویلاند رو انتخاب کردم! دانکن نامرد هم بهش برخورد پاشد رفت! البته آخرش قبول نکردم بجنگم و گفتم مذاکره کنیم، هر چند که فایده ای نداشت!

    این استاده به نظرتون یه جوری نبود؟! من که اصلا ازش خوشم نیومد! فکر می کنم میخواست من خودش رو به عنوان سنتینل منصوب کنم! زرشک! هی هم می گفت کل جنگلاتون رو بدید بره! (هر چند اونم آخرش فرقی نکرد! )

    راستی شما کلید و مهر کارجری رو برداشتین؟! من که ترسیدم گذاشتم سرجاشون!

     

    پ.ن: بچه ها این درصدهایی که میگین در مورد عملکردمون میده رو از کجا باید ببینیم؟!


  12. Queen nymeria » پنج شنبه آبان 15, 93 12:23 pm[/url]"]داشتم به این فکر میکردم که اگر جان مرده باشه در آخرین فصلش و ریبورن بشه و قرار باشه آزور آهایی باشه و وستروس رو نجات بده.چقدر این داستان کلیشه و هالیوودی میشه.توی فیلمهای هالیوودی هم اینجوریه که زمین و زمان به هم میریزه تا انسانها بمیرن بعد یک فرد که خدایان درش ویژگیهایی دیدن که در بقیه ندیدن و از حمایت خدایان برخورداره انسانها رو نجات میده و تبدیل به قهرمان میشه.از قضا این فرد حرام*زاده هم هست در بعضی موارد حاصل تجا*وز هم هست.مثل تسیوس immortals و یا پرسیوس clash of titans و wrath of titans.حالا تا اینجا که حرام*زاده بودن جان مشخصه باید دید که فرزند ریگار و لیانا هست یا نه و اگر هست حاصل تجا*وزه یا نه و آیا واقعا رلوور ازش حمایت میکنه؟!.و اگر همچین اتفاقی توی داستان بیفته از مارتین ناامید میشم این همه داستان رو خوب پیش برده بعد اینجوری هالیوودی تمومش کنه!

    یعنی برای من بدترین حالتی که داستان می تونه تموم شه همینه که جان اسنو زنده بشه و با دنریس ازدواج کنه و دوتایی کل دنیا رو نجات بدن! اگه همچین چیزی بشه آخرش با تمام وجود از مارتین متنفر میشم که این همه سال مارو سر کار گذاشته!


  13. استاد آمون » سه شنبه آبان 13, 93 4:26 am[/url]"]یه مورد دیگه هم بود. تو این کتاب بلاد ریون رو دست میکار معرفی کرده و دلیل فرستادنش به دیوار توسط اگان رو خیانتش به اینیس نوشته اما تو ویکی نوشته بود میکار بلاد ریون رو میندازه زندان بخاطر فشارهایی که زمان ایریس بهش آورده و اگان هم در ادامه ی کار پدرش اونو به دیوار میفرسه!

    الان history ویکی بلادریون و میکار رو نگاه کردم. آره قبلا نوشته بود چون ایریس به جای میکار بلادریون رو دست خودش کرده بود میکار ازش بدش میومد و وقتی خودش به پادشاهی رسید به زندان انداختش، و وقتی اگان شاه شد از زندان بیرون آوردش و فرستادش به دیوار! اما الان تو نسخه های آخر اون تیکه تغییر کرده و قسمت زندانی شدنش به کلی حذف شده و شده مثل کتاب!

     

    این نسخه قدیمی از پیج بلادریون:

    During the reign of Maekar I, who still disliked him, Bloodraven was kept imprisoned in the Red Keep's black cells until around 233AC, the year King Aegon V Targaryen ascended to the throne. He was then sent to the Wall as part of the "honor guard" of prisoners that accompanied Aegon's brother, Maester Aemon.

     

    اینم نسخه قدیمی پیج میکار:

    After Aerys's death, Maekar took the Iron Throne and had Bloodraven imprisoned.

     

    ضمن این که تو نسخه جدید هم همچنان رو زندانی شدن بریندن تاکید شده، در حالی که تو کتاب TWoIaF هیچ اشاره ای به زندانی شدنش وجود نداره! سورس ویکی چپتر 15 ضیافتی برای کلاغ هاست، من دقیق یادم نیست تو اون فصل استاد ایمون چی میگه به سم؟

    It is strongly indicated by Maester Aemon that Brynden was imprisoned in the Red Keep's black cells. The reasons why this imprisonment and the year in which it would have occured are currently unknown. Brynden's imprisonment probably ended in 233AC, when he was sent to the Wall by King Aegon V Targaryen, as part of the "honor guard" of prisoners that accompanied Aemon to the Night's Watch.


  14. به یه نکته ی جالب دیگه برخوردم:

     

    Jenny of Oldstones was accompanied to court by a dwarfish, albino woman who was

    reputed to be a woods witch in the riverlands. Lady Jenny herself claimed, in her

    ignorance, that she was a child of the forest.

     

    پس اون حدس هایی که درباره Ghost of Highheart زده می شد تایید شد!

     

    استاد آمون » دوشنبه آبان 12, 93 4:34 pm[/url]"]

    خیلی با مطالب قبلی فرق داره. حالا بخونی متوجه میشی. زمان وقوع یه سری جنگ ها مثل ناین پنی کینگز فرق کرده، ...

    راست میگی استاد منم خیلی تعجب کردم! قبلا یادمه گفته شده بود جنگ ناین پنی کینگز تو دوره اگان پنجم اتفاق افتاده، (البته یادم نیست کجا!) اما اینجا تو پادشاهی جیهیریس دوم آوردش!

     

    پ.ن: اون تیکه ای که گفتم هنوز نخوندم رو خوندم! :دی کلا این جا چیزی درباره بچه های والار ننوشته! اما تو ویکی چک کردم، همون چیزی که تو پست قبلیم گفتم رو نوشته!


  15. استاد آمون » دوشنبه آبان 12, 93 2:04 pm[/url]"]

    اطلاعات تو کتاب خیلی با اطلاعات قبلی فرق داره. طبق اطلاعات قبلی ایگور اصلا ازدواج نکرده بود، ریگل دوتا پسر دوقلو داشت و والار دوتا پسر! اما الان مشخص شده که ایگور با دختر بزرگ دیمون ازدواج کرده بود، ریگل یه پسر داشت و والار بچه نداشته! حتی من یادمه تو دانک و اگ خوندم که یه سپتون به مردم میگفت بریندن و شیرا بچه های والار رو کشتن.

    استاد تا جایی که درباره والار یادمه بچه هاش مرده به دنیا اومده بودند و اون سپتون هم می گفت که بریندن و شیرا بچه های والار رو تو شکم مادرشون کشتن! حالا این تیکه از کتاب TWoIaF رو هنوز نخوندم نمیدونم چی گفته!

     

     

    مطالبی که درباره تورنی هارنهال نوشته بود هم خیلی جالب بود! نوشته بود احتمالش میره که این تورنی در واقع کار ریگار بوده باشه تا لردهای وستروس رو یه جا جمع کنه و باهاشون یه Great Council مخفیانه راه بندازه واسه برکناری ایریس! و اصلا به همین خاطر بوده که ایریس بعد چندین سال برای اولین بار از رد کیپ بیرون میاد، تا نذاره همچین جلسه ای تشکیل بشه! جالب بود کلا!


  16. Queen nymeria » پنج شنبه آبان 8, 93 8:52 am[/url]"]عکسهای کتاب رو میشه با نرم افزار pdf image extractor یا pdf image extraction wizardذخیره کرد. البته من تا حالا از نرم افزارش استفاده نکردم.

    من که واسه خوندن pdf از Nitro استفاده می کنم و اون خودش گزینه extract داره و به راحتی عکس ها رو استخراج میکنه، کیفیتشون هم خوبه نمونه اش همون عکسی که صفحه قبل گذاشتم!

    http://www.4shared.com/download/uSAvFjnlba/King_Jaehaerys_I.jpg?lgfp=3000


  17. Queen nymeria » چهارشنبه آبان 7, 93 7:57 am[/url]"]واقعا میخوان راگناروک رو بسازن؟!!!! فکر کنم خیییلییی جالب بشه.حتما کاراکترهای جدیدی رو هم معرفی میکنن.
    S.i.S » چهارشنبه آبان 7, 93 4:07 pm[/url]"]اره دیگه تمام اون فیلم ها تایید شده یکی از بهترین عنوان های سال از نظر من برای فیلم راگناروک هست نابودی کل ازگارد رو آدم ببین خیلی خب میشه.

     

    خصوصا که من خیلی علاقه خاصی به فرهنگ نورس دارم دیدن همچین صحنه های باعث دلخوشی من هست

    من که این کمیک ها رو نخوندم! اما اگه کسی اینجا خونده، بگه این راگناروک تو کمیک ها معادل همون راگناروک اساطیر نورسه؟! یعنی قراره تور و لوکی و اودین و هایمدال خلاصه همه بمیرن؟! بعد تو فیلم ها که حداقل تا الان هیچ اسمی از بالدر نبوده که بعد از مرگ بقیه خدایان زنده بشه و جهان رو از نو شروع کنه؟


  18. negar27 » سه شنبه آبان 6, 93 9:48 pm[/url]"]

     

    عکسای قلعه ها و شهر ها و نبردهاش خیلی خوب و قشنگه! بعضی شخصیتاش اصلا جالب نیست! البته تصورات با هم فرق می کنه! زیبایی که مارتین در وصف تارگرین ها و کلا والرین ها گفته بود خیلی انتظار منو بالاتر از این حرفا برده بود!

    دیمون بلک فایر که مثلا زیبایی افسانه ای داره که دوتا عکس نصفه نیمه ازش گذاشته! ریگارم که انقدر ازش تعریف کرده بود اون نقاشی که ازش گذاشته نصف تصوری که من داشتم نیست!یا یه عکس از بچگی تایوین تو کتاب هست چشماش آبیه! خوب این دیگه واقعا سوتیه! اینهمه از چشمای سبز-طلایی لنیسترها گفته شده و روش تاکید شده بعد اونوقت این عکسه رو گذاشتن!

     

    کلا نقاشی زن ها رو خیلی بهتر از مردها کشیده! اما تارگرین ها هم بعضی هاشون خیلی خوبن، مثلا عکس جوونی جیهیریس اول و آلیسان خیلی خوبه!

     

    King_Jaehaerys_I.jpg?lgfp=3000

     

    همون طور که استاد آمون اشاره کرد معشوقه های اگان چهارم، جوونی رینیرا، همسرهای میگور هم خیلی خوبن! اما حیف که مثلا از دیمون بلک فایر و بیلور بریک اسپیر عکس درست حسابی ای نداره!

    عکس جوونی تایوین هم به جز رنگ چشمش خیلی خوب در اومده به نظرم! تایتوس هم که عالیه! :دی

     

    اما عکس قلعه ها واقعا خوبن! مثلا سان اسپیر، های گاردن، کسترلی راک، تویینز، و به خصوص اون عکسی که صفحه 516 از درگن استون گذاشته!


  19. وای چقدر بحث شده این جا... موندم به چی جواب بدم!

     

    در مورد ادارد و جیمی که تقریبا با درصد بالایی نظرم با کیوان یکسانه و نیازی به دوباره گویی نیست! تنها مورد اختلاف نظرم باهاش در مورد برینه که به نظرم وقتی اونجا تو حموم هارن هال جیمی رو شاهکش خطاب کرد صرفا از سر عادت بود، و رفتارهای بعدیش و تفکراتش تو کتاب چهارم کاملا گویای تغییر نظر اساسیش نسبت به جیمی هست.

     

    در مورد دنریس هم اگه دوباره بگم نمیدونم بار چندم میشه که حرفامو تکرار می کنم، اما به هر حال برداشت من از اون جملات کاملا متفاوته، وقتی جورا میگه You have to forgive me و دنریس فکر میکنه It was too late. He should have begun by begging forgiveness. She could not pardon

    him as she’d intended. من برداشتم اینه که کسی که این وسط نخوت داره جوراست! بار معنایی have to خیلی منفیه! یعنی واقعا دنریس حق نداره انتظار داشته باشه که جورا حداقل فقط برای دروغ گفتن بهش ازش معذرت خواهی کنه؟ تو جمله بعدی کاملا مشخصه که از اول قصد داشته مثل باریستان جورا رو هم ببخشه، اما جورا خودش کار رو خراب میکنه!

     

     

    پ.ن: خیلی دلم میخواد یه روزی مارتین نظر صریحشو نسبت به خیلی از کاراکترها و اتفاقات بیان کنه! میدونم که این کار رو نمی کنه، اما خیلی خوب میشد اگه می دونستیم منظور مارتین تو اینجا ها چی بوده و با چه تفکری این ها رو نوشته! نمی دونم در اون صورت اگه مثلا می گفت به نظرم دنریس خوش قلبه [یا نه نیست!] باز هم ما این جا در موردش بحث می کردیم یا نه!


  20. کیوان: منم همین الان نشستم و اون فصل رو خوندم! جورا عذرخواهی نمی کنه، اول شروع می کنه به توجیح کردن کارش تا جایی که حتی ادعا می کنه که باریستان درباره همکاری اون و واریس دروغ می گه، و با حرفاش دنریس رو بیشتر عصبانی می کنه، آخرش هم معذرت خواهی نمی کنه، میگه من این شهر رو برات فتح کردم و تو باید منو ببخشی! که اینجا دنریس پیش خودش فکر میکنه که دیگه دیر شده و از اولش باید تقاضای بخشش میکردی! و جورا بعدش که می بینه این جوری فایده ای نداره از یه راه دیگه ای وارد میشه تا دنریس رو خر کنه و بهش میگه I love you و این حرفا! که اینجا دنریس دستور میده ببرنش، و پشتش رو بهش میکنه و با خودش فکر میکنه که اگه نگاهش کنه گریه اش میگیره و مجبور میشه ببخشدش!

     

    نمیدونم حالا شاید برداشت ها از یه متن یکسان متفاوت باشه اما به هر حال من در کل این طور برداشت نمی کنم که اینجا دنریس خیلی سنگدله و حق با جوراست و این جور چیزا! و اصلا هم از جمله You have to forgive me معنی عذرخواهی برداشت نمی کنم! (جمله دقیق جورا که شما عذرخواهی در نظرش میگیری!) رسماً داره امر و نهی می کنه!

     

    داستان از نظر من خیلی ساده است، اول جورا دنریس رو یه راهی برای بخشش و برگشتن به قلعه و دارایی هاش میبینه، بعد که شوهرش میمیره میبینه حالا بد چیزی هم نیست و quality خیلی خوبی داره، بیخیال بخشش میشه و میگه همینو بچسبم که هم بر و روی خوبی داره و هم اژدها داره و به زودی نونش توی روغنه! (خودش میگه آخرین گزارشش رو از تو کارث فرستاده! یعنی تا اون موقع هم هنوز جاسوسی میکرده و احتمالا بعدا که تو کشتی یه بار دنی رو میبوسه نظرش عوض میشه! ) اصلا این که وفاداری جورا به دنریس فقط به خاطر بر و روشه رو میشه کاملا از اون فصلی که اولین بار توی کتاب پنجم باهاش رو به رو میشیم برداشت کرد!

     

     

    در مورد پوپولیست بودن دنریس هم موافق نیستم، بلاخره هر جوری که باشه پوپولیسم هم یه جور سیاست مداریه و اگه فقط یه چیز باشه که دنریس کاملا ازش بی بهره است اون سیاسته! من کارهای دنریس رو خیلی بیشتر از روی نادانی و بی تجربگیش می دونم تا این که بخوان عوام فریبانه و سیاست مدارانه باشن! مشکل ازاطرافیانش هم هست که با وجود باتجربه تر و عاقل تر بودن هیچی بهش نمیگن و میذارن هر کاری که دلش میخواد بکنه! البته درسته که خودش هم یکم زبون نفهم هست، بنده خدا باریستان هر چی میگه تو کله این فرو نمیره! که اینم باز تا حدود زیادی به خاطر مزخرفاتیه که تو همه این سال ها ویسریس و بعد جورا تو کله اش فرو کردن!


  21. استاد آمون » جمعه آبان 2, 93 5:48 pm[/url]"]@رنلی

    هم اون آبروریزی ای که نگار گفت و هم

     

    قضیه حمایت واریس و بلک فایر ها و اگان که خیلی بوداره. واریس از یه طرف میاد به کوان میگه که طرفدار تارگرین هاست و میخواد تارگرین ها رو سر کار بیاره و باریستان و تیریون رو میفرسه پیشه دنی ( با ند هم میخواست همین کارو بکنه) هم ازون طرف آمار بارداری دنریس رو از ایلیریو میگیره و به رابرت میده و نقشه کشتن دنی و بچش رو میکشه. ایلیریو هم که قضیه سارا و بلکفایرها و شایعه ی اگان بلکفایر رو پشت سرش داره. برای همین بعید نیست واریس بعد از خبردار شدن از اژدهاها بخواد اونارو مال خودش کنه و بقیه قضایا.

     

     

    پ.ن: کوینتین که پر پر شد تو سریال! یکی دیگه از ترس های بزرگ حذف اون بشره. البته شایعه هایی مبنی بر بودن کانینگتون هست ولی خب شایعن دیگه!

    آهان! فکر کردم Conspiracy theory جدیدی مطرح شده! اینا که معلومه مشکوک میزنن و با احتمال خیلی بالایی درسته!

     

    چی بگم! تصمیم گرفتم که دیگه واسه تحریفات سریال ناراحت نشم! امیدوارم همون طور که وینترفل میگه زودتر سریال رو با تیریون و دنریس و جان ببندن و تموم شه بره پی کارش و اینقدر مارو آزار نده!

     

    Winterfell » جمعه آبان 2, 93 5:51 pm[/url]"]بچه ها نگفتین که این موضوع که این همه شخصیت و ماجرای مهم ار کتاب 4 و5 تو سریال حذف شدن از کجا اومده. واقعا" تایید شده است؟ اگه کاراکترهای جدید رو وارد داستان نکنن که چی میخ وان نشون بدن؟ شخصیتهایی که از اول سریال حضور داشتند که اکثریتشون تا اخر فصل 4 کشته شدند. یعنی می خوان یه جوری قضیه رو با دنریس و تیریون ( وشاید جان) تموم کنن؟

     

    با نظر کیوان خیلی موافقم که خوبه که سریال کلا" مسیرشو جدا کنه و تحریف کنه. دیگه نگران اسپویل شدن کتابای آینده نیستیم.

    رنلی: به به ... از اینورا. مدتها بود پست نگذاشته بودید شاه مرحوم و محبوب.

    فکر کنم یه سریش رو از این که تو casting بازیگری براشون انتخاب نشده حدس میزنن و یه سری ها هم تایید شده که حذف شدن!

    واقعا برا منم سواله که چی میمونه از داستان! تا حالا تو این چهار فصل همچین چیزی سابقه نداشته و اینقدر حذف در ابعاد گسترده نداشتیم! تا حالا فقط شخصیت های فرعی و اتفاقات تقریبا بی اهمیت حذف می شدن، اما الان با حذف کامل خطوط داستانی طرفیم! خط داستانی گریجوی ها حذف، خط داستانی یانگ گریف حذف، خط داستانی کوئنتین حذف، خط داستانی لیدی استون هارت حذف، خط داستانی برین نامشخص، خط داستانی تیریون اون طور که بوش میاد دچار تغییرات عمده، خط داستانی دورن که به نظر میاد گند خورده توش، خط داستانی جیمی به نظر میاد کلا عوض شده، و رلور میدونه چه چیزهای دیگه ای!

     

    پ.ن: فقط من نیستم، کلا یه مدتیه فروم پست نمیخوره! اما ممنون!


  22. نگار:

    دقیقا منم این جمله استاد رو کلا نفهمیدم!

     

    نه منظورم این نیست! اون یکی احتمال که استاد صفحه قبل درباره دنریس مطرح کرد و کیوان گفت که خیلی از این احتمال خوشش میاد!

     

    پ.ن بی ربط:

    چجوریه که تیریون تو این فصل هست و پیش دنریس هم میرسه اما خبری از گریف و اگان نیست؟! یعنی اگان هم حذف شده؟ یا بازیگرش انتخاب شده و من خبر ندارم؟!

    بعد یعنی داستان کوئنتین هم کلا پر؟!

     

×