MysteriousPrince

کلی سروین که دوست بچه های استارک ها بود، توی غارت وینترفل کشته شد. باباش هم که تو هارن هال از ناخوشی مرد. از خاندانشون یه دختر سیزده ساله مونده که الان لیدی سروینه و مطمئن نیستم که توی مراسم ازدواج شرکت کرده باشه. لیدی سروین تو عروسی حضور داره، در ضمن یه خاندان که محدود به سه چهار نفر نمی شه، مطمئناً اکثر افرادی که بهشون خدمت می کردن هم می تونن آریای واقعی رو از تقلبی تشخیص بدن. در کل اتفاقایی که تو وینترفل افتاده/می افته بیش از حد مشکوکه. می شه گفت این قطعیه که یه توطئه هایی داره اتفاق می افته، این بیشتر اندازه اش و میزان هماهنگیشون با همه که سواله. من بهتون قول می دم شرایط خیلی متفاوت تر از چیزیه که مارتین آخر کتاب پنجم می خواد که ما باور کنیم. حیف الان نه وقتشو دارم نه حوصلشو، وگرنه می شه ساعت ها راجع بهش بحث کرد.

آره، اتفاقاً متوجه این موضوع هم شده بودم، ولی ظاهراً فراموش کردم بهش تو متنم اشاره کنم. نکته ی جالب دیگه ای که در مورد آهنگ هایی که مندرلی تو مدت اقامتش تو وینترفل از آبل (منس ریدر) می خواد که اجرا کنه وجود داره اینه که همشون آهنگ هایی در مورد Night's Watchه. به نظر من مندرلی با درخواست این آهنگ ها داره یه پیغام غیر مستقیم به بولتون می ده. یکی از تئوری هایی که من فکر می کنم ممکنه (حداقل امیدوارم) تو کتاب بعدی عملی شه، اینه که اکثر لردهای شمالی به واسطه ی گلاور و مورمونت از نامه ی راب که توش جان رو جانشین خودش اعلام کرده بود خبر دارن و در واقع قصدشون از حمایت بولتون یا استنیس اینه که کاری کنن که یکیشون به دست اون یکی کشته بشه و اون فرد باقیمونده هم انقدر ضعیف بشه که لردهای شمالی بتونن خودشون نابودش کنن و جان رو پادشاه شمال اعلام کنن. آهنگ هایی هم که مندرلی درخواست می کنه می تونه در همین راستا باشه: The Rat Cook هونطور که شما گفتید در کنایه به پختن فری ها و سروشون تو پای هاست، Danny Flint کنایه به جا زدن جین به جای آریاست (اگه هیچ کدوم از لرد های شمالی هم آریای واقعی رو نشناسن، مطمئنم سروین ها که خیلی به وینترفل نزدیک بودن و قاعدتاً باید زیاد به وینترفل رفت و آمد می داشتن می فهمن که جین آریا نیست) و در آخر The Night That Ended کنایه از پیروزی نهایی Night's Watchه (با توجه به اینکه جان در حال حاضر فرمانده ی Night's Watchه).

یکی دیگه از نکاتی که موقع خوندن کتاب آخر به ذهنم رسید، سرنوشت سه عضو خاندان فری بود که پیش وایمن مندرلی بودن. داستانی که مندرلی در توجیه ناپدید شدنشون ارائه می کنه به قدری شل و وله که فکر می کنم می تونیم کاملاً از مرگ هر سه نفر به دست لرد وایت هاربر مطمئن باشیم. ولی نکته ای که این وسط سوال برانگیزه اون سه تا پای (Pie) گوشت بزرگه که مندرلی با خودش به عروسی رمزی با جین (آریای تقلبی) آورده بود. یه سری دلایلی هست که باعث شده من به این نتیجه برسم که این سه تا پای گوشت در واقع همون سه فری ناپدید شده هستن. جالب اینجا بود که وقتی چند دقیقه پیش این موضوع رو تو اینترنت سرچ کردم، دیدم که خیلی های دیگه هم همچین نظری دارن. دلایل زیادی برای تایید این فرضیه وجود داره، به طور مثال مندرلی به طور غیرمستقیم به داووس می گه که می خواد فری ها رو به قتل برسونه و بهشون هدیه ی مهمان (Guest Gift) رو بده (در کنایه به عدم احترام فری ها به قانون Guest Right تو Red Wedding). یا مثلاً شور و شوقی که مندرلی موقع سرو پای ها داشت و شخصاً پای رو می برید و به بولتون و فری ها تعارف می کرد که بخورن. یا اینکه تعداد پای ها به تعداد فری ها بود و همینطور سایز غیر متعارفشون. من که فکر می کنم این فرضیه درست باشه و مندرلی این طوری انتقام پسرش رو که تو Red Wedding کشته شد رو از فری ها گرفته باشه. نکته ی دیگه ای هم که هست اینه که اگه این فرضیه درست باشه، من واقعاً منتظر اینم که ببینم سرنوشت لشکر مندرلی و فری ها که به طور همزمان ولی جداگانه برای از بین بردن استنیس اعزام شدن چی می شه...

غریبه یا همون Stranger نماد مرگه و از اونجایی که آریا داره تو براووس آموزش می بینه که یکی از Faceless Manها بشه که بهترین اساسین های حاضر تو داستان هستن و مرگ تم اصلی دینشونه، به نظر من هیچ شخصیت اصلی ای به اندازه ی آریا نماد Stranger نیست. در مورد ریکان هم اون یه بچه ی 4-5 سالست و زیاد نمی شه در مورد شخصیتش نظر داد و جدا از اون ریکان تنها پسر خاندان استارکه که هنوز شانس این که لرد وینترفل بشه رو داره (اگه داووس بتونه از اسکاگوس صحیح و سالم برش گردونه) و استارکی که لرد وینترفل بشه، جدا از نوع شخصیتی که داره، وظیفه ی بازسازی وینترفل، شمال و خاندان استارک رو دوشش قرار می گیره که باعث می شه جلوه گر Smith باشه.

کاملاً موافقم. حتی اگه توصیفات رو هم در نظر نگیریم، احتمال این که دست سرد همون The Great Other باشه صفره، چون مارتین گفته که قرار نیست هیچ کدوم از خدایان تو داستان حضور فیزیکی داشته باشن (مثل دنیای واقعی خودمون).

راستش یکی از نکات خیلی زیادی که با خوندن کتاب ها به ذهنم رسیده بود، این بود که اعضای خاندان استارک (اگه جان رو عضوی از این خاندان حساب نکنیم)، دقیقاً معادل هفت چهره ی خدایی هستن که تو اکثر نقاط وستروس پرستش می شه: ند = Father کتلین = Mother راب = Warrior سنسا = Maiden برن = Crone آریا = Stranger ریکون = Smith در مورد ند، کتلین، راب، سنسا و آریا که قضیه مشخصه، در مورد برن یه تغییر جنسیت وجود داره که با توجه به اینکه Crone نماد خردمندیه و برخلاف بعضی چهره های دیگه تاکیدی رو جنسیت نداره، قابل چشم پوشیه. در مورد ریکون هم با توجه به سرگذشت بقیه ی شخصیت ها، ریکون می تونه استارکی باشه که در آخر وینترفل، شمال و خاندان استارک از طریقش بازسازی می شه.

ممنون King Robert عزیز، راستش من همین دیروز کتاب پنجم رو تموم کردم. من اصولاً آدم کتاب خونی نیستم و اینی هم که این سری ASoIaF رو تموم کردم، خودش نشون دهنده ی اینه که واقعاً عاشق دنیاییم که مارتین توش خلق کرده. منم مثل خیلی های دیگه، با دیدن فصل اول سریال با داستان آشنا شدم و حتی اون اولا که کسی سریال رو نمی شناخت، برای جلب طرفدار بیشتر واسه سریال یه چنل تو یوتیوب ساختم و یه تیمی از بهترین FanVidderهای یوتیوب رو هم توش جمع کردم که الان بعد از چنل رسمی Game of Thrones تو یوتیوب، بیشترین تعداد subscriber رو در میون چنل های مرتبط با Game of Thrones داره: http://www.youtube.com/user/GoTCollabTeam ولی خوب متاسفانه/خوشبختانه دامنه ی علاقه مندی هام خیلی گسترده ست، اینه که از اون آدماییم که همیشه سرشون حسابی شلوغه، ولی سعی می کنم هر وقت تایم خالی داشتم بیام اینجا و تو بحثا شرکت کنم. راستش دیروز که این سایتو پیدا کردم برام خیلی جالب و خوشایند بود که یکی تو ایران پیدا شده که یه همچین جایی رو واسه طرفدارای ایرانی ASoIaF درست کرده که بتونن بیان راجع به این سری کتاب بحث کنن. به هر حال امیدوارم که همه دست اتدرکاران این سایت و فرومش موفق باشن و سال های سال این محیط رو واسه طرفدارای ایرانی زنده نگه دارن.

در مورد این که Coldhands یا همون دست سرد کیه (با فرض اینکه اون کسیه که ما می شناسیم)، 4تا کاندیدا وجود داره: بنجن استارک، پادشاه شب (Night's King)، سر ویمار رویس و ویل (2تا رنجری که تو مقدمه کتاب اول کشته شدن) برندن ریورز (Bloodraven) رو هم می شد جزو کاندیداها حساب کرد، ولی فکر می کنم دیگه این قطعیه که برندن همون Three-Eyed Crow یا کلاغ سه چشمه که برن اون سوی دیوار باهاش ملاقات می کنه. در مورد پادشاه شب، از اونجایی که می دونیم که شکست حورده و اسمش به کلی از تاریخ حذف شده، احتمالش خیلی زیاده که سوزونده شده باشه (به خاطر رابطه اش با Others). در مورد بنجن، ویمار رویس و ویل هم جمله ی یکی از Children of Forest یا همون فرزندان جنگل که می گه دست سرد خیلی وقت پیش کشته شده، این تئوری رو هم باطل می کنه، چون مسلماٌ دو سالی که از گم شدن/کشته شدن این شخصیت ها می گذره برای یکی از فرزندان جنگل که اگه اشتباه نکنم بیشتر از 200 سال سن داره، زمان زیادی نیست. خلاصه به نظر من دست سرد کسی نیست که ما از قبل باهاش آشنایی داشته باشیم. من کتابها رو به فارسی نخوندم، در نتیجه سعی کردم در کنار معادل فارسی اصل اسم ها رو هم استفاده کنم (چون ممکنه معادلی که من به کار بردم با معادل تو ترجمه فارسی متفاوت باشه).

این که دست سرد عضوی از نگهبانان شب (Night's Watch) بوده، می شه گفت قطعیه. جرج مارتین قبلاً همه ی اتفاقات اصلی کتاب های باقیمونده رو با سازنده های سریال درمیون گذاشته که همچین مشکلی پیش نیاد. اگه دست سرد تو سیزن بعدی هم نباشه و کلاً از سریال حذف شه، به این معنیه که شخصیت تاثیرگذاری نیست. الان نظر خودم رو هم می نویسم، البته من حروف فارسی رو کیبورد لپتاپم ندارم و در نتیجه فارسی نوشتن مصیبتیه واسم، اینه که مجبورم توضیحاتمو تا جای ممکن خلاصه کنم.