رفتن به مطلب

جدول امتیازات

  1. شوالیه درخت خندان

    • امتیاز: پسندیدن (Likes)

      16

    • تعداد ارسال ها

      113


  2. تینا استارک

    • امتیاز: پسندیدن (Likes)

      15

    • تعداد ارسال ها

      161


  3. Dawn

    Dawn

    اعضا


    • امتیاز: پسندیدن (Likes)

      12

    • تعداد ارسال ها

      60


  4. Ser Duncan The Tall

    • امتیاز: پسندیدن (Likes)

      10

    • تعداد ارسال ها

      78



ارسال های محبوب

Showing most liked content on 05/15/19 در همه بخش ها

  1. 6 پسند
    بالاخره بعد از چند روز کلنجار رفتن و فراموش کردن رمز ورود و ایمیل و ... تونستم به موفقیت بزرگی برسم و وارد حسابم بشم. در طی تماشای این اپیزود (که اولین اپیزودی بود که رسما حوصله م رو سر برد و تاب تحملش رو هم حتی نداشتم) و در مجموع این فصل تنها چیزی که برای توصیفش به ذهنم میرسه این مثل هست : خشت اول گر نهد معمار کج، تا ثریا می رود دیوار کج البته در مورد سریال، لزوما این خشت اول نبود که ابتدای مسیر کج بودن بود، بلکه ابتدای کار دیوار راست و شاید حتی بنایی نهاده شده بود که میتوانست به شکوه سرزمین والریا باشد، شهری هزار ساله و چشمگیر، که در اخر جز خرابه ای باقی نذاشت. و همونطور که اون شهر شکوهمند هزار ساله در طی یک روز و یا یک هفته از بین رفت، زحماتی که سالها برای این اثر توسط هزاران نفر کشیده شده بود هم طی چند فصل اخر همه به اب ریخته شد. کار به جایی کشیده شده که به جای بحث راجب سریال، دوستان ترجیح میدن راجب چگونگی زوار عقل و فمینیسم و ... بحث کنند، البته نمیتونم ملامتشون کنم و قصدم به هیچ وجه پایین اوردن ارزش سخنان دوستان نیست و خودم هم اگر ذهن روشن تری داشتم شاید وارد میشدم، ولی خب تالار تخصصی و بحث غیرتخصصی... عمق فاجعه رو به وضوح نشون میده. فقط امیدوارم شخص یا اشخاصی که مسئول این فاجعه هستند، در تولید سریال های فرعی نقشی نداشته باشند. شاید اونها بتونن لذت تماشای فصول ابتدایی رو برامون تداعی کنن
  2. 5 پسند
    با احترام به شما و اولنا تایرل عزیز، من فکر می کنم ایده ای که بیس و اساس فمنیسم هست نه کنار گذاشتن جنسیت، و نه تاکید بر اصالت زنانه هست. جنبش فمنیسم که اگر اشتباه نکنم از سافراجت شروع شد، بر پایه مبارزه با تبعیضات اجتماعی، سیاسی و حقوقی در حق زنان شکل گرفت. هدف نهاییش، رسیدن به برابری حقوقی در تمام جنبه هاست، نه شبیه به مرد شدن و نه بی جنس شدن. به کلام ساده تنها می خواد بگه زنها و مردها برابرند. من به شخصه به عنوان یک زن، تنها همین برابری رو می خوام. هر تفسیر دیگری ازش، ضربه ای به پیکر این جنبش هنوز شکننده هست. تبعیض مثبت در حق زنها، کوبیدن مردها و دنیای مردانه، شبیه مرد شدن و ... به نظرم تماما به این جنبش صدمه می زنند در نهایت و نمیذارن به هدف غایی و والای خودش برسه. پ.ن: از بحث با تمام شما دوستان فرهیخته ام واقعا لذت می برم و افسوس می خورم اگر روزی باب این صحبت ها بسته بشه.
  3. 4 پسند
    مباحث مطرح شده مربوط به فمنیسم عالی بود از دوستان تشکر میکنم.به نظر میرسه جای این موضوع در بررسی ابعاد و شخصیت های سریال در یک تایپیک مجزا خالیه. قسمت قبل پیش درامدی بر این قسمت بود شکست نصفه و نیمه ی دنریس مقدمه ی پیروزی مطلقش با خون و خاکستر... قرار گرفتن نیکی و بدی نه در مقابل هم بلکه در هم و آمیخته با هم. کاری که شاه شب در خواب هزار ساله اش به دنبال آن بود و با لشکری از مردگان نتوانست به انجام برساند با خشمی انسانی صورت می پذیرد...خشمی فروخورده و سرکوب شده و نفرت سالها عنان اژدها را بدست گرفت و نتیجه: اون حرومزاده ها رو بسوزون! در این میان سندور کلگین اما به رستگاری خود رسید هم به انتقام که هدف همیشگی اش بود هم به رسالت قلبی که گویی به مانند یک پدر! نسبت به آریا تصور میکرد. و او را از شبیه شدن به خود(فردی بی هیچ آرزویی جز انتقام و تمام شده )- برحذر داشت.لحظه تاثیر گذار نبرد و همزمانی افتادن آریا نمود شباهت بیش از پیش این دو بود و فرود آخرش به داخل آتش حسن ختام این رستگاری.
  4. 4 پسند
    هفت از ده ... "بهترین اپیزود این فصل" دوستان ایرادات و حسنات این قسمت رو خیلی زیبا و دقیق بررسی کردن و من از بیان حشویات خودداری میکنم. خیلی خلاصه: صدای ناقوس،مکث،سکوت،انتظار، کلنجار درونی دنریس و سپس تصمیم نهایی و بیدار کردن اژدها... این سکانس برای من همه چیز بود. خیلی خوشحالم سریال این دفعه برای پیشگویی ها و رویاها ارزش قائل شد و ما شاهد بودیم که ویژن برن در فصل چهارم و همچنین رویای دنریس در خانه نامیرایان به وقوع پیوست.(همیشه بحث داشتم با کسایی که میگفتن برن آینده رو اصلا نمیتونه ببینه. بهشون میگفتم در ویژن هایی که خودش نمیتونه کنترل کنه این توانایی رو داره، اما هیچوقت قبول نمیکردن) به نظرم اون چیزی که این قسمت میخواست به ما بگه اونقدر ارزش داشت که بشه ایرادات رو تا حدود زیادی نادیده گرفت. خودمون شدید ترین انتقادات رو نسبت به اپیزود های قبلی داشتیم، اما این قسمت واقعا حقش این نمرات و این هجمه ها نیست. متاسفانه بعضیا حد وسط ندارن، یا خیلی اینورین یا خیلی اونوری، بعضیا هم که موج سوار ماهرین، موج که شروع بشه سوار میشن و هیچوقت هم قصد پیاده شدن ندارن.(البته با احترام به تمام کساییکه انتقادات منطقی دارن) این قطار انتقادات منطقی دیگه از ریل خارج شده و صرفا تبدیل به یک وسیله تخریبگر شده. عده ای هم ناراحتن که شخصیت محبوبشون تبدیل به ویلن شده. اما باید به امثال اینها گفت که یک فیلم یا سریال، فوتبال نیست که عده ای بخوان 'طرفدار' این شخصیت یا اون شخصیت باشن، و انعطاف در خُلقیات کاراکتر محبوبشون رو نپذیرن. بحث این که من از چنین کاراکتری خوشم میاد و شخصیتش رو میپسندم فرق داره با اینکه بگم طرفدار یا فنشم! به نظرم بیایم احترام بازی تاج و تخت رو نگه داریم چون احساس میکنم هجمه ها دیگه داره تبدیل به هتک حرمت میشه ... سپاس
  5. 3 پسند
    یه مطب جالب یکی از کاربران یوتیوب با کلی دقت در ویژن های دنریس در خانه نامیرایان، مطلب جالبی رو متوجه شد و منم با دیدن دوباره اون دیدم داره درست میگه!! اونجایی که دنریس وارد تالار تخت آهنین میشه، موسیقی پس زمینه، موسیقی تم مربوط به وایت واکرهاست!! یعنی همون موسیقی که درست در ابتدای سریال، موقع روبرو شدن گشتی های دیوار با وایت واکرها داره پخش میشه!! (البته حتما با هدفون باید گوش کنید) ولی تا جایی که ما متوجه شدیم، تالار رو قراره به جای برف، خاکستر بپوشونه و خبری از وایت واکرها هم نیست .......... کاش برف بود!! ... همین.
  6. 3 پسند
    فکر می کنم همه نطرشون یکیه و اصلا مخالفتی این وسط وجود نداره. به هر حال موج سوم فمینیست هم همین منطق رو داره و حتی ضد موج دوم عمل میکنه. مسلما زن و مرد تفاوتهایی دارند ولی این تفاوتها دلیل برتری یکی بر دیگری نیست. هر انسانی فارغ از جنسیت باید آزاد باشه و حق انتخاب داشته باشه که مسیر زندگیش رو اونطوری که می خواد طی کنه و هیچ فرد حقیقی و حقوقی نباید جلوی رشد و تعالی یک انسان رو صرفا به خاطر جنسیت بگیره. چیزی که حتی خود فرد هم در انتخابش دخیل نبوده و البته این نباید باعث بشه که زن برای رسیدن به حق زندگی برابر و آزادی مجبور بشه چیزی رو (زنانگیش رو) قربانی کنه. به قولا ما تو ایران هنوز به مرحله حقوقی هم نرسیدیم که به مرحله شکستن شیشه برسیم. هنوز یه دیوار بتنی جلوی رومونه. البته نباید منکر شد که پیشرفتهایی هم داشتیم.
  7. 3 پسند
    تو کشور ما هنوز به اولین جرقه های برابری هم نرسیدیم چه برسه به تشابه! هیلاری البته رای آورد ها! تعداد آرای مردمی اش از ترامپ بیشتر بود، اما سیستم الکترال انتخابات امریکا سبب شد ترامپ بالا بیاد. و اون سقف شیشه ای که قطعا وجود داره... و اون رو نه قانون، بلکه ذهنیت های هنوز جنسیت زده ای می دونم که نمیذاره زنها از جایی بیشتر پیش برن، با اینکه قانون در بسیاری از کشورها حقوق رو برابر کرده. البته اون هم داره کم کم درست میشه... من که امیدوارم.
  8. 3 پسند
    دقیقا به نظر من دنریس نماد فمینیسم سریال نبود. فمینیسم در یه کلام یعنی خودت و بقیه رو مستقل از جنسیت یک انسان بدونی و اسیر کلیشه‌های جنسی نباشی. حالا چه زن باشی چه مرد چه کوئیر و سایر جنسیتها. دنریس حتی تو اوج قدرت هم دنبال این بود که با یه لرد از یه خاندان خفن ازدواج کنه و متحد داشته باشه. سر همین معشوقشو کنار گذاشت. دقیقا یه زنی بود که حتی سه تا هم اژدها داشت باز احتیاج داشت یه مرد رو ابیوز کنه که به قدرت برسه. مث کاری که با هیزدار یا حتی دروگو کرد. حتی الان هم دنبال زدن مخ جان اسنو به عنوان شوهریه که بتونه برای رسیدن به خواسته هاش ابیوزش کنه. وقتی میساندی اولین بار گفت والار مورگولیس، گفت بله. همه مردها باید بمیرن، ولی ما مرد نیستیم. (زبان والیریایی بدون جنسیته و والار هم قاعدتا یعنی مردم، نه مردها!) نماد فمینیسم سریال سرسی هم نبود. کسی که میخواست حتی با اسبهای استنیس هم بخوابه و از زن بودنش به عنوان اسلحه استفاده کنه. کسی که نقطه ضعفش غریزه مادریشه و با همین غریزه مادریش گند زد به تربیت بچه‌هاش. به نظرم حتی سانسا با تمام خودساختگیش سمبل فمینیسم نبود. خصوصا فصلهای اول. یه لیدی کلاسیکه که الان خودساخته و مستقل شده. جنبه فمنیستی سریال بیشتر رو دوش آریا بود که از بچگی نپذیرفت چون دختره باید شوهر کنه و بچه بیاره و نیاز به مراقبت داره. آریا که جسورانه گندری رو خودش برای رابطه جنسی انتخاب کرد. آریا که حتی به جان نگفت: چون دخترم شمشیر والریاییت به دردم نمیخوره. صرفا گفت: Too heavy for me! چون کوچولو و ظریفه. آریا نذاشت جنسیتش براش محدودیت شه و اونجور که دلش میخواست زندگی کرد. و حتی رو دوش لیانا مورمونت بود که نمیخواست وقتی مردهاش براش میمیرن، کنار آتیش بشینه و بافتنی ببافه چون اونم یه انسانه و اون هم مثل بقیه انسانها باید برای بقا تلاش کنه. یا برین از تارث که اونم تا حدی تونست دنبال رویاهاش بره. حتی با این که بهش میگفتن برین زشت، خودش و اعتماد به نفسشو نباخت. و تورموند! کسی که از اول سریال به جان درمورد ایگریت گفت که اون یه زن آزاده و میتونه هرکاری دلش خواست بکنه. عاشق برین شد چون یه زن قوی و جنگاور بود. به نظرش میرسید این زن میتونه بهترین همدم و همراه زندگیش باشه. به این نگاه نکرد که برین زنه و طبق سنت اجازه نداره شوالیه باشه. دوست داشت زن محبوبش پیشرفت کنه، حتی اگه لقب و منسبش ازش بالاتره. عمیقا ذوق کرد که برین شوالیه شد. حتی وقتی برین ردش کرد، الکی خودشو به برین تحمیل نکرد. از این که گریه کنه و از شکسته شدن دلش حرف بزنه خجالت نکشید. تورموند دوست داشتنی یکی از فمینیست ترین کاراکترای سریال بود.
  9. 2 پسند
    دوستان یکم بپردازیم به داستان چیزی که بیشتر از همه برای مبهم مونده توی داستان سریال شخصیت برن هستش.. واقعا خط داستانیش به اتمام رسید و حذف شده؟ با اینکه تا فصل 6 خیلی خوب داشت پیش میرفت و تا همین اواخر فصل 7 قابل قبول بود تو فصل هشتم خیلی نقشش کمتر شد و یهو بعد از اپیزود دوم عملا دیگه بدرد نخور شد.. آخه با چه منطقی اومد هویت جان رو لو داد؟ وقتی میدونست اون با دنریس وارد رابطه شده و الان اونا وسط دوتا جنگ با نایت کینگ و سرسی و هستند... حتی اصرار برن به سم تارلی بود که سم رفت تو مردابه به جان حقیقت رو گفت! به نظرتون برندون مثل دادن خنجر به آریا زیر درخت خدایان ازین کارش (گفتن حقیقت راجع به هویت جان) هم هدفی داشته؟؟ نمیشه گفت که اصلا دنریس رو نمیشناخته و ناخواسته بساط نابودی کینگزلندینگ رو فراهم فراهم کرده!! حتی اگر هم اینطور باشه به نظرتون وقتش نیست یه حرکتی از برن ببینیم که برگرده توی گذشته و از این اشتباه وحشتناک خودش یا حتی از دیوونه شدن دنریس جلوگیری کنه؟؟ حالا بازگشت به گذشته تغییرش هیچ اصن بیاد حداقل جان رو متقاعد کنه که دنریس چه آدم ظالمی میشه یا شده و جان باید جلوشو بگیره چه قبل از نابودی کینگزلندینگ چه توی زمان حال که از نابودی و دیوانگی بیشتر جلوگیری کنه و دنریس رو بکشه ------------------------ موضوعی که الان خیلی هایپ شده اینه که اگر جان دنی رو بکشه کینگ‌اسلیر یا کویین‌اسلیر لقب میگیره و باید محکوم بشه به خاطر این کارش بفرستنش به دیوار که به نظر من دیگه خیلی مزخرف میشه پایان داستان چون دیگه مردم پایتختی باقی نموندن که جان رو سرزنش کنن تازه اگرم عده ای زنده مونده باشن باید به جان مدال بدن و بپرستنش که انتقام مردم بی گناه و جلوی وقوع جنایات بیشتر از دنریس رو گرفته خداییش خیلی مسخرس اگه به خاطر کشتن دنریس حتی جان ناراحت و افسرده بشه و عذاب وجدان بگیره چه برسه تبعید و محکوم شدنش ? تیریون توی محاکمه‌ خودش اومد از کشته شدن جافری دفاع کرد و گفت کاش من کشته بودمش... بعد تیریون بیاد جان رو محکوم کنه بفرسته به دیوار؟ که تو ملکه منو کشتی!؟ سیریِسلی؟؟ ?
  10. 2 پسند
    امید عزیز . نظام انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا دو مبناییه. یعنی از طرفی تعداد آرا ایالات مهمه و از طرفی هر ایالت کوچک یا بزرگ در مجمع انتخاباتی 2 رای دارند.(از کالیفرنیا تا وایومینگ) . تعداد آرا در محدوده ایالت مهمه. یعنی اگر در کالیفرنیا یک نامزد با 2 میلیون تفاوت رای دیگری رو شکست بده ، تعداد کالج الکترال کالیفرنیا رو برده و این دو میلیون تفاوت کسری رای اون کاندیدا در ایالت های دیگه رو جبران نمی کنه. البته خود این سیستم هم ریزه کاری های زیادی داره و گاهی هر ایالت روش خودش رو براش داره مثل نبراسکا و مین که متفاوت از 50 ایالت دیگه اند. خلاصه کنم در این نظام فدرال باید رای الکترال رو برد و هیلاری علیرغم 3 میلیون رای بیشتر در واقع رای اعتماد مردم رو نگرفت و حکایت همچنان باقیست.
  11. 2 پسند
    من واقعا راضیم بحثمون به چنین مسائلی رسید و تونستیم افکارمون رو موشکافی کنیم. واقعا خوب تونست یه قسمت هول‌هولکی تو سریال به یسری بحث در باره مسائل زیبا و عمیق انسانی ختم شه.
  12. 2 پسند
    بعدش هم درباره شخصیت های این قسمت حرف زده. من فقط دو بند آخرش رو ترجمه کردم: چی دلمون می خواد: آریا یک لیست تازه باز کنه که توش فقط یه اسمه: دنریس. او نه تنها خانه ی آینده ی آریا را ویران کرد، بلکه صلاحیت اخلاقی خود را نیز کاملا از دست داد- بگذریم که چیزی از جنس اخلاق در اوج شکوفایی سریال هم هیچ نقشی نداشت. شاید هم که نه، عین روش جیمی: لطفا همه چی مثل اولش بشه. واقعا دلمون چی می خواد: دروگون تخت رو ذوب کنه. همه برن خونه‌هاشون. عنوان آوار و فرار Schutt und Masche نویسنده Eva Thöne منبع اشپیگل آنلاین 14 مه 2019 لینک https://www.spiegel.de/forum/votes/set/setvote-15803.html
  13. 2 پسند
    زیر هر پست گزینه نقل قول وجود داره. خیلی برام جالب بود که اکثر اونایی که نظراتشونو می پسندیدم، خانم بودن? الان که بحث سن و سال شد می خواستم پیشنهاد بدم که همه سنشونو بگن یه بررسی بکنیم ببینیم واقعا نظرات به سن وابسته است؟ الان باید یه نطرسنجی وابسته به حنس هم انجام بدیم. واقعا چه میکنه این کروموزوم x
  14. 2 پسند
    اتفاقا من خیلی متجعب میشدم که فصلهای آخر رو به فمنیسم ربط میدادن. میگفتن چون همه پادشاهان مردن و حکومت افتاده دست زنان یعنی فمنیسم. جنگ وارد دنیای زنانه شده یعنی فمنیسم. اما به نظر من گات در حق فمنیسم خیانت بزرگی کرد. اینکه زنها وقتی به حکومت رسیدن مد میشن خیانت به زن بود. هر دو ملکه در لحظات حساس زدن مردم رو پودر کردن. که حالا همه میگن جان گزینه خوبیه. یعنی کار به جایی رسید که باز یک مرد گزینه بهتری برای حکومت هست. دلایل خوبی که یکی از دوستان گفتن درباره آریا و بقیه کارکترها هم جالب و قابل قبول هست. فقط لحظه شوالیه شدن برین رو میشه ادای دینی به برابری زن و مرد دونست. که اگر به همخوابی برین و جیمی منجر نمیشد خیلی مفهوم بهتری داشت حتی رفتارهای لیانا مورمونت برای من مفهوم فمنیسم نداشت. لیانا بر اساس قانون خون و وراثت اون جایگاه رو کسب کرد و مردهای سن بالا بهش گوش میدادن. این از نظر من با قوانین برابری در تضاد هست
  15. 1 پسند
    اشتباه میکنید.یه سریال هس تو کل تاریخ که پایانش اشک همه رو دراورد چه عاشقای شخصیت اصلی چه کسایی که ازش متنفر بودن و همه ۱۰۰ درصد از پایان سریال راضی بودن بقدری منطقی و عالی و بی نقص بود که بعد ۵ سال هنوزم کامنتای جدید imdb جز تعریف و تمجید چیزی دیگه ای نداره. و اونم برکینگ بده. گات رو "میخواستن" عین برکینگ بد موفق تموم کنن ولی همه چیو فدای تعداد اپیزود کم کردن.هرچند من از فصل ۷ به بعد دیگه انتظار سابقو از گات ندارم و در حدی نه انتظارم پایین اومده دارم از فصل ۸ لذت هم میبرم اما...اما برترین سریال تاریخ با اختلاف برکینگ بد هست و تنها سریالی که شانسشو داشت به پاش برسه همین گات بود که اونم با این فصل اخر ناامید کننده اش دیگه نمیشه ازش توقعی داشت.
  16. 1 پسند
    چه جالب.. نمیدونم والا میخوان چکنن تو یک ساعت و بیست دقیقه بعدی ولی امیدوارم به قضیه برن برسن و همینجوری الکی الکی ولش نکنن..امیدوارم
  17. 1 پسند
    راستش با توجه به آیدی تون فکر می کردم شما خانم باشین اینم یه تصویر طنز از D & D
  18. 1 پسند
    یه مطلب خوندم توی اشپیگل آنلاین 14.می.2019 درباره قسمت 5 فصل 8 اول این که یه نظرسنجی کرده درباره اپیزود: دارم سعی می کنم تصویرش رو بگذارم اینجا. شمار آرا 15187 رای قسمت 5 فصل نهایی را چطور دیدید؟ 1/ پر از اژدها و آتش و جنگ و فانتزی ناب 4715 رای 31.5% 2/ خیلی خوب ولی بدون نکات برجسته 3001 رای 19.76% 3/ خیلی بد. فقط دنریس نبود که نمره ش پایین بود. 7471 رای 49.19%
  19. 1 پسند
    من نظرم اینه یه زن نباید چون زنه فکر کنه که ناتوانتره و مجبوره به انجام یه سری کارهایی. و این که نباید فکر کنه زن بودن تحقیره و بده و باید حتما مرد باشه تا چیزایی رو که دوست داره داشته باشه. مثال واضحش همین آریا استارک که به خودش گفت چرا باید من که رویام تبدیل شدن به یه جنگجوی قابله، به خاطر این که یه دختر ظریفم، کوتاه بیام؟ چرا باید بشم بانوی فلان قلعه در حالی که این رویای من نیست! این من نیستم! ند استارک هم پدر هوشمندی بود. برای دخترش مربی شمشیر زنی گرفت. اونم تکنیکهای براووسی که برای آدمهای ظریفتر طراحی شده که زورشون کمتره اما سرعتشون بالاست. یا مثلا در توصیف شمشیر دارک سیستر تو کتاب میگفت: شمشیری قوی و برنده از فولاد والیریایی که مناسب دستان ظریف یک زن طراحی شده بود. بله قطعا یه زن ظریف مثل ویسنیا تارگرین از نظر فیزیک بدنی نمیتونه با شمشیر آیس مبارزه خوبی کنه. اما با یه شمشیر مث دارک سیستر میتونه مبارز خوبی باشه. خلاصه آدم نمیتونه چشمشو به نقاط ضعفش ببنده. پس همون بهتر که مثل زره اونا رو بپوشه و سعی کنه با همون نقاط ضعف، بتونه به طرز بهینه ای به رویاهاش برسه.
  20. 1 پسند
    حتما ثیئون عزیز. ممنونم از لطفت
  21. 1 پسند
    بازم میبینیم افرادی که کلا توی طول دو هفته نشستن سریال رو دیدن و با دیدن CGI و چهارتا جلوه بصری خفن!! منقلب میشن میان دست میزنن و میگن که اصلا خوب شد دنریس دیوانه شد.. (منطق پر !!) من نمیدونم طرفدارای جدید و اغلب کم سن سریال با خودشون چه فکری میکنن؟؟؟؟ به این فکر میکنن چقدر موقعی که مردم رو سوزوند خفن بود!! به اپیزودی مثل "پشت دیوار" که با اژدها اومد و همه وایت ها رو کشت فکر میکنن!!!؟؟؟؟ حتما خیلی خیلی خفن بوده واسشون.... برای افرادی مثل من اپیزودی مثل "شیر و رز" حاصل اوج گیری و برنامه ریزی قبلی به مدت یک فصل بوده کفایت میکنه... برای بعضی دوستان هم کارای فوق العاده CGI و غافلگیری مطلق!!!!!!!!!!!! بالاخره چهارنفر هم باید باشن که d&d به مراد اونا رسیدگی کرده باشه و غافلگیر شده باشن...... به نظرم اگر d&d نویسنده اصلی اپیزود باران های کاستامیر میبودن باید برای fan service عزیزان تینیجر، دنریس یا یورون رو هم اضافه میکردن؟؟ به هر حال دوست داری غافلگیر شی بذار ملاتش رو واست زیاد کنم راستی چه خوب میشد اگر 2 تا ساختمون قلعه های دوقلو رو هم اونجا والدر فری با c4 روی سر راب استارک منفجر کنه؟؟؟؟ یا مثلا اگه رگنار اینا از سریال کانال همسایه hbo میومدن کمک جان در نبرد حرامزاده ها قشنگ تر نمیشد؟؟؟؟؟ تازه هیجانش هم زیاده.... از غافلگیری زیاد ذوق مرگ میشن بعضی ها...
  22. 1 پسند
    وایت ولف جان، چون بحث از یه مفهوم اخلاقی رو پیش کشیدید دوست دارم خطوطی بنویسم .این واقعا ارزشمنده که توی این گیر و واگیر طرفداران و منتقدان شما بحث رو فراتر از جهان سریال می برید.براوو به این وسعت دید. اما در مورد نظر خودم. باید دو بحث رو از هم تفکیک کنیم .یکی نوع وقایع و شدت و توالی اونها در سریال هست که نمیشه زیاد روشون بحث کرد .چرا؟چون متاسفانه شخصیت پردازی ها بسیار پرنوسان بودند و همینطور ما با یک نوع خاص از اثر داستانی طرفیم(نوعی درام خاص). چون یا ممکنه نویسنده ها خط داستانیش رو خوب پیش نبرند و یا اینکه به منظور ایجاد تاثیری روانی-ایدئولوژیک یک اصل اخلاقی اون شخصیت رو محو کنند.به این دو دلیل نمیشه زیاد روی هسته ی اخلاقی کاراکترها حساب باز کرد.کمااینکه عقیده دارم در مورد شخصیت جان اسنو یکی از این دو اتفاق افتاده و با تحلیل دقیق تصمیماتش شاهد یکسری تشتت هایی(و شاید بدتر از این به تناقض هایی) در هسته ی اخلاقی اش خواهیم بود. بحث دوم که میشه بسیار بسیار در موردش گفت و نوشت خود مفهوم شرافته .از نظر حصر منطقی و عقلی ما چندین نظام کلی اخلاقی داریم(اخلاق وظیفه گرایی کانت،اخلاق فضیلت گرا،اخلاق نیت گرا ،اخلاق منفت گرا،اخلاق مطلق ،اخلاق پرسپکتیو گرا،اخلاق پراگماتیک و...)که بعضی از این نظام ها بهم نزدیک تر و بعضی دورترند.مفهوم شرافتی که مطرح کردید مثلا اگر از نظر اخلاق فایده گرا و یا پراگماتیک تحلیل بشه چیزی هست که نبودش بهتر از بودنش هست.چون قطعا یه سری از تصمیمات انسانی که برچسب شرافتمندانه بهش میخوره سبب صدمات زیادی در آینده خواهد شد (اخلاق منفعت گرا) مسئله اینه از زاویه ی کدام نظام اخلاقی رفتارهای انسانی رو درک می کنیم یا می خواهیم درک کنیم؟ این رو هم باید در نظر گرفت که هر کدام از این پرنسیب های اخلاقی نقدهایی بهش وارده .و در نتیجه در اگزیستنس و زندگی انسانی رستگاری ای برای تمام تصمیمات ما از نظر اخلاقی وجود نخواهد داشت .و شاید هم به همین دلیل آگوستین قدیس به شهر انسان(دنیا) بدگمان بود .و شاید بهمین دلیل قانع شد که تئوری گناه نخستین رو مطرح کنه و لابد و بدون تردید همین نوع کشمکش های فکری ست که آبشخور تمدن و اندیشه ی غربی شده و میشه ردش رو در بسیاری از تولیدات حتی سطح پایین سینما و تی وی و هر نوع تولید فرهنگی دید. بحث در مورد شرافت بحثی نیست که بشه بهش پایان داد .چون حتی اگر یک پرنسیب رو بپذیریم در مقام عمل و دنیای واقع که قراره تصمیم بگیریم همیشه نقاط کوری خواهند بود که تصمیم گیری رو سخت می کنند.انسان واقعا نادانه و چون همیشه تصمیم گیری براش سخت خواهد بود(مگر اینکه به نهیلیسم رسیده باشه) پس درمانده و پیتیفول هم هست.نمی دونم شاید اگر فقط به یک پرنسیب پایبند نباشیم و ترکیبی از اونها رو بکار بگیریم بهتر باشه .اما باز همچنان این ایراد وارد هست که در مقام عمل انسان نمیتونه به بیش از یکی یا دوتا از اونها پایبند باشه.چون تصمیم گیری در هر موقعیتی ضرورتا پایبندی به نوعی پرنسیب هست و شخصیت انسان همیشه به خاطر هزاران دلیل ریز و درشت بیرونی و درونی الگویی خاص از تصمیمات رو میگیره و داشتن تعداد زیادی پرنسیب به این دلیل که این الگو رو از بین میبره در عمل محقق نمیشه .فعلا بحثم رو خاتمه میدم تا بعد. شاخه ی فلسفه ی اخلاق به نظرم پیچیده ترین عرصه ی فلسفه است.اگر طی این هزاران سال حل میشد خیلی بحث های فرعی تر مثل معنای زندگی،مسئولیت،سرنوشت و...مطمئنا دیگه وجود نمی داشت.سپاس از بحث خوبتون.
  23. 1 پسند
    همون مطلبی که تو قسمت سوم گفتم و شما هم الان اشاره کردید :خط داستانی شمال دیوار و جادو جنبل های کلاغ سه چشم و نایت کینگ و...نمی بود چقدر سریال یکدست تر بود . در مورد مدکویین هم که من و شما با هم موافق بودیم ولی فکر نمی کردم واقعا اینقدر جربزه داشته باشند بیشتر از این دیوانه اش کنن که کردن .وحشتناک بود هر چند می تونست بهتر این روند پیش بره . این اپیزود تا اینجا بهترین اپیزود فصل بود و دیدنش لذت بخش بود .اونجایی که دروازه ها فرو ریخت و ارتش های متحد وارد شدند گفتم چه روزیه امروز .چه لنیستر کشی ای بشه بعد از کشته شدن استارک ها توی اپیزود رد ودینگ .دیدن روند روانی سرسی هم دیدنی بود. فارغ از نقدهای مختلفی که به این اپیزود لذت بخش وارده باید گفت: -سپاه دورنی ها چی شد؟ قرار بود توی تو دو قسمت آخر ببینیمشون اما انگار فراموش شدند.
  24. 1 پسند
  25. 1 پسند
    در این پست میخوام جواب دو مشکل که شما وارد میکنید رو بدم 1-مرگ ناگهانی کینگ نایت :شاید بگید کینگ نایت رو خیلی بزرگ کردن از اول سریال کینگ نایت کینگ نایت کردن ولی الکی مرد و این منطقی نیست به این دوستان مثالی میزنم آتیلای هون شبیح ترین فرد به نایت کینگ است روم سال ها آتیلا آتیلا میکرد و فکر میکرد پایان روم فرا رسیده در لشکر کشی به روم با چهارصد هزار سرباز به دروازه های روم رسید ولی چون مغرور شده بود و فکر میکرد پیروزه به افرادش دستور داد از دیوار روم عقب بکشن تا استراحت کنن و غرورش باعث مرگش شد مثل نایت کینگ که غرورش باعث کلک خوردن از اریا شد و به مرگش انجامید من سه جلد کتاب آتیلای هون رو کامل خوندم اخر به این چرتی مرد درست مثل نایت کینگ این امر در تاریخ اتفاق افتاده چطور میگید با منطق سریال جور در نمیاد 2-دیوانگی سریع دنریس:تا حالا روند دیوانه شدن یک فرد رو از نزدیک دیدید ؟ من دیدم یکی از نزدیکانم به بیماری اعصاب و روان دوچار شد اول خیلی اهسته شروع میشه و علايم کوچکی نشان میده در دنریس خفه کردن کال دروگو برای درد نکشیدن یکی از این علایم بود کدوم ادم عاقلی یک همچین کاری میکنه بعد اگر زمینه دیوانگی فراحم باشه کم کم علایم بیشتر میشه و یک جرقه آدم رو دیوانه میکنه بعد همه میکن این که سالم بود چی شد که اینجور شد بعد بعضی ها میگن چرا روند دیوانه نشدنش رو نشون نداد اگه روند داشت این همه بیمار اعصاب و روان با مراجعه به پزشک اصلا بیمار نمیشدند مثلا اون بیمار نزدیک ما مشکل کم بود لیتیوم داشت که با مصرف دارو الان زندگی عادی داره وقتی خانواده ی نمیتونن تشخیص بدن شما میخواید تشخیص بدید
×