رفتن به مطلب

مه سا استارک

اعضا
  • تعداد ارسال ها

    50
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های مه سا استارک

  1. مه سا استارک

    بهترین های همه فصول سریال (سکانس ها، دیالوگ ها و ...)

    سکانس تاثیرگذار خیلی داشته. تریون: سخنرانی جنگ بلک واتر، دادگاه جان: مرگ ایگریت، کینگ این د نورث آریا: دیدن سر گرگ راب، مبارزه با بریان جیمی: صحبت های تو حموم، رفتن به شمال سانسا: فرار با تئون تئون: جنگ لب دریا، مرگ برن: هودور دنریس: جنازه اش تو چنگال دروگون
  2. مه سا استارک

    بحث اپیزودیک قسمت ششم - The Iron Throne

    خوشحالم که دوست داشتید. خواهش می کنم. ?
  3. مه سا استارک

    بحث اپیزودیک قسمت ششم - The Iron Throne

    شاه شدن برن هیچ جوره قابل هضم نیست! همچنین کنار زدن جان. جان باید می رفت اون ور دیوار ولی با خواست و اراده ی خودش، نه به خاطر تبعید شدن!! همه مثل مردم کوفه رفتار کردند. درحالیکه این توی داستان زمینه سازی نشده بود!! یه نکته هم هست که کسی بهش اشاره نکرده: چرا تو قسمت اول برن منتظر جیمی بود؟ جیمی که عملا نقش خاصی توی جنگ با شاه شب نداشت... بعد هم که برگشت به کمک سرسی! هدف برن د بروکن! از منتظرش بودن چی بود؟ همه ی این قسمت و فصل هشت رو می تونستم قبول کنم اگر حداقل آخرش نشون می دادند که برن یه منفعت طلب بوده و برنامه چیده که هم از شر شاه شب خلاص بشه هم به قدرت برسه... ولی این کار رو هم نکردند! تنها هدفشون از این سریال: همه ی مردم ناسپاسند و از قهرمان ها ضد قهرمان می سازند. همیشه اون کسی که هیچ زحمتی نکشیده به همه چیز می رسه و قهرمان های اصلی گمنام می مونند. ایده و هدف خوبی بود اگر درست پرورش پیدا می کرد و مثل قسمتی که جان چاقو خورد و مرد، همه درکش می کردیم.
  4. مه سا استارک

    بحث اپیزودیک قسمت ششم - The Iron Throne

    مردم امتیاز یک میدند که امتیاز دهی که احساساتی های دیگه به سریال دادند رو خنثی کنه دکتر! تا در کل نمره روی چهار و پنج بمونه.
  5. مه سا استارک

    بحث اپیزودیک قسمت ششم - The Iron Throne

    ماله کش ها همیشه هستند دوست عزیز. کم کم خودشون رو نشون میدند و وظیفه ی مقدسشون رو که همانا ده دادن به گند زدن نویسنده هلست، انجام میدند.
  6. مه سا استارک

    بحث اپیزودیک قسمت ششم - The Iron Throne

    این قسمت رسماً خاله بازی بود. Game of aunts !! خیلی عصبانی ام. دیگه از این افتضاح تر نمی شد. فقط رفتن جان و آریا قابل تحمل بود.
  7. مه سا استارک

    پایان دلخواه شما برای سریال

    من از شروع همین فصل هشتم میگم: دوست داشتم دنریس همون ابتدا به یه اتهامی مثل وفاداری به لنیسترها یا بی کفایتی تیریون رو از هندی اخراج کنه. تریون به جای جیمی برگرده پیش سرسی تا جنگشون با استراتژی تیریون، برابر بشه. نبرد با سرسی قسمت سوم باشه و یه سری کنش و واکنش های سیاسی بین وریس و تیریون تو دو قسمت قبل بیفته. سرسی در آخر تنها کنار برادری بمونه که همیشه فکر می کرد قصد کشتنش رو داره. بچه اش به دنیا بیاد. سانسا یه نقشی توی جنگ ایفا کنه مثلا آوردن ارتش از ویل یا باقیمونده تالی ها. وسط جنگ آریا با چهره کایبرن یا یورون سرسی رو بکشه و شهر تسلیم بشه. سرسی قبل از مرگ بچه اش رو بده به تیریون و بگه از همون راهی که یه بار فرار کردی، ببرش بیرون. آریا هم اجازه بده برند. دنریس به تخت بشینه و از لردهای باقی مونده ی وستروس برای جنگ شمال کمک بخواد ولی همه رد کنند... اینطوری بفهمه که موقع نیاز تاج و تخت و عنوان بی ارزشه. تخت آهنی رو ویران کنه و برگرده شمال برای کمک به جان. جنگ با نایت کینگ از مقدمات تا پایان تو سه قسمت آخر اتفاق بیفته و به جنوب هم کشیده بشه. همه ی شوالیه های باقی مونده، شانسشون رو برای ازوراهای بودن امتحان کنند. دنریس با آتش، جیمی و بریان با جنگ تن به تن و... دقیقا همون لحظه ی خنجر زدن آریا، بعد از فرو کردن خنجر بفهمه که طرف با خنجر هم نمی میره و نایت کینگ آریا رو هم بکشه... در نهایت برن با جادو یا وارگ کردن یا هر چیز دیگه ای نایت کینگ رو بکشه. یا حداقل ملیساندرا بکشه که بگیم، چیزی که با جادو به وجود اومده بود با جادو هم از بین رفت و ملیساندرا که یه عمر دنبال پرنس وعده داده شده بود، خودش بوده و... یا اگر قراره خیلی غیر سورپرایزی تموم بشه، نشون بدند که تمام مدت جنگ، نایت کینگ از مبارزه با جان طفره می رفته چون می دونسته تنها اون می تونه نابودش کنه... در آخر بعد از مرگ جیمی و بریان و دنریس و آریا، جان برای نجات برن خودش رو برسونه. برن توی جان وارگ کنه که قدرتش دو برابر بشه و از نقطه ی ضعفی که برن از نایت کینگ می دونه استفاده کنه و بکشه. تاج و تخت از بین بره، سانسا لیدی شمال بشه، برن بره زیر درخت، جان برگرده شمال واقعی پیش گوست. تیریون و بچه ی سرسی تو کسترلی راک زندگی کنند. تنها اژدهای باقی مونده رو به نشونه ی روح دنریس آزاد کنند که بره سمت میرین و اون سرزمین های پشت دریا.
  8. مه سا استارک

    بحث اپیزودیک قسمت پنجم The Bells

    طلاق داده بود! من فکر کردم فقط اسناد ازدواجشون رو دیده! عجب. این هم از اون حرکت های خوشگل سریال بوده. مرسی.
  9. مه سا استارک

    بحث اپیزودیک قسمت پنجم The Bells

    دوستان یه سوال. من متوجه نمیشم چطوری میشه که جان اسنو حرامزاده نباشه؟! مگه ریگار زن و سه تا بچه نداشت؟ خواهر اوبرین مارتل. اون یه برادر دیگه بود؟ یکی ما رو روشن کنه.
  10. مه سا استارک

    بحث اپیزودیک قسمت پنجم The Bells

    یه عده هستند که متاسفانه با دیدن جلوه های ویژه ی خفن و جنگ خوب، عقل از سرشون می پره! چیزی که کسی بهش توجه نمی کنه منطق کلی سریاله. فقط یک قسمت باقی مونده و سوال ها بی جواب موندند: - هدف خدای مرگ: آدرها، شاه شب، شب طولانی، تخت آهنی زیر برف، حرکت برن به شمال و کلاغ شدنش. - هدف خدای نور: ملیساندرا، بریک و شمشیرش، پرنس وعده داده شده، نشون شدن جان، نتیجه کار پدر و مادرش. آیا این دو خدا در تقابل هم بودند یا همراه هم! و دلیل پشتش چی بوده؟ اینکه وستروس و مردم توسط شاه شب و یخ و سرما نابود بشند فرقی داشت با نابودی با نور و آتش؟؟؟ هدف کلی سریال چی بود واقعاً؟ نجات دهنده در گور خفته است؟ مطمئناً تا فصل پنجم از آوردن این همه نشانه و برجسته کردن نقش این دو خدا، یه هدفی بوده. چی بود اون هدف؟
  11. مه سا استارک

    بحث اپیزودیک قسمت پنجم The Bells

    مگه همه قراره مثل هم فکر کنند که مثل مصاحبه های صدا و سیما، چند خط از هر نفر تقطیع می کنی؟ بالاخره این بالاخره اون یعنی چی؟ همون که جر بدی و سکوت کنی، بهتره!
  12. مه سا استارک

    بحث اپیزودیک قسمت پنجم The Bells

    من حوصله ی بحث با طرفدارهای متعصب رو ندارم. از یه سریال هم بت نمی سازم که بعد نتونم نقدش کنم. از نظر خیلی ها خط داستانی دنریس رو خراب کردند. اول. لازم نبود مثل تصور همه ی تماشاچی ها، مدکویین بیاد وسط. دوم. اگر مدکویین رو هم می خواستند باید بهتر عمل می کردند و زمینه سازی می شد. از نظر تو شده... از نظر ما نشده. حق نداری اجازه ی نقد رو از بقیه بگیری و بگی هر کی نقد داره، خودش فیلنامه بنویسه ببینیم چی میشه!! سوم. کاملا ضد زن بود. طبق منطق این فصل های سریال هر زنی که به قدرت برسه همه چیز رو نابود می کنه! آریا هم این وسط چون ویژگی های مردونه اش بیشتر از زنونه است مجزاست.
  13. مه سا استارک

    بحث اپیزودیک قسمت پنجم The Bells

    انتقام از کی گرفت دقیقا؟ مردمی که نمی دونستند کیه و چی می خواد؟ حالا که همه چیز رو نابود کرد به خواسته اش رسید؟ مردم با دیدن اژدها تسلیم شدند و دیگه نیازی نبود به مانور هوایی! بعد از فتح بی خشونت و دیده شدن اژدها و لشکر دنریس و از بین رفتن لنیسترها، مردم عادی به راحتی قبولش می کردند... اگر هم نمی خواست که تخت و قلعه رو به طور نمادین نابود می کرد و برمی گشت میرین. مردم جنوب و مناطق مختلف هیچ دل خوشی از تارگرین ها نداشتند که حالا اگان تارگرین بودن جان حقی براش ایجاد کنه. مردم جنوب اصلا نمی دونستند جان اسنویی هم وجود داره!! دیوانگی دنریس هم که خوب زمینه سازی نشده بود. به علاوه، جنون لحظه ای عمل می کنه نه نیم ساعت تمام سوزوندن و ویران کردن. بالاخره یه جایی فروکش می کنه! خیلی زیاده روی مسخره ای بود. و کلا ایده ی دم دستی مد کویین...
  14. مه سا استارک

    بحث اپیزودیک قسمت پنجم The Bells

    حالا چون تو خوشت اومده، هیچکس نباید نقد کنه؟؟؟ دنریس می تونست طبق وعده ای که داده بود، به جای کشتن مردم و خراب کردن شهر، بره مستقیم تخت آهنی و قلعه رو ویران کنه و در آخر برگرده به میرین پیش داریو که وفادارترین آدمش بود. هم انتقامش رو می گرفت، هم مردم رو نجات می داد، هم به ملکه بودن ادامه می داد... کاراکتر دنریس دیکتاتور بود اما دیوانه نبود! این روند دیوانگی در سریال نشون داده نشده بود. کشتن خائن ها و رحم نکردن به اسرا فرق داره با حماقت و دیوانگی و از بین بردن آینده ی خودت!! اما کارگردان ها و نویسنده ها فقط می خواستند به حوصله سر برترین حالت ممکن کاراکتر رو از بین ببرند! اگر اصرار به حذف بود، مردنش تو جنگ بزرگ با مردگان منطقی تر بود. جنگ رو مینداختند آخر فصل. ..
  15. مه سا استارک

    بحث اپیزودیک قسمت پنجم The Bells

    ---- ---- جالبه که نویسنده های سریال دلیل هر کار غیرمنطقیشون رو سورپرایز کردن مخاطب میذارند... بعد دو تا از تابلو ترین و پیش پا افتاده ترین تئوری ها رو عملی می کنند. اولی هویت جان اسنو و دومی مدکویین. هر دوی این ها از فصل دوم به عقل هر بچه ای رسیده بود. حالا میگیم اولی رو نمی شد کاری کرد... ولی مدکویین! یعنی واقعاً انقدر سطحی و مضحکت؟! من تمام این سال ها از دنریس متنفر بودم ولی این چه پایانی بود واقعاً ؟ کلیشه ای و... دنریس تا همین شب قبل خوب بود و یهو وقتی دست پیش رو تو جنگ داشت دیوانه شد؟ دیوانگی واسه وقتیه که تو جنگ شکست خوردی و دیگه چیزی برای از دست دادن نداری و به سیم آخر می زنی!! ولی دنریس خیلی چیزها برای از دست دادن داشت. تازه به هر چی می خواست رسیده بود. بدون خونریزی پایتخت رو فتح کرده بود، ارتشش همراه ارتش سرسی می تونست همه ی مخالف ها رو سر جا بنشونه. جان و تریون وفادار مونده بودند. توطئه ی وریس به جایی نرسیده بود. آینده تو دست دنریس بود. چند فصل همه منتظر مدکویین بودند و بهترین راه سورپرایز کردن مخاطب عاقل موندن دنریس بود. موارد دیگه: جان کلا تو این فصل نقش سیب زمینی رو ایفا می کنه. تریون واقعی رو بعد از مدت های مدید دیدیم. چه موقع دوستانه جدا شدن از وریس، چه وقت خداحافظی با جیمی، چه موقع نقشه فرار کشیدن برای سرسی و دلسوزی برای پایتخت. مرسی که تریون به فاک نرفت. آریا که دیدن زجر مردم اون رو برای کشتن دنریس آماده کرد... خوب بود اما تابلو. مخصوصا با چشم های سبز دنریس که تو فصل های قبل خاکستری بود!! ماجرای جیمی و سرسی از اول اپیزود تا لحظه ی پایان، عالی عالی عالی... من واقعا با زجرکش شدن سرسی مخالف بودم چون برخلاف نظر خیلی ها، ظالم و بد نبود. فقط برای خودش و خانواده اش هر کاری کرد و انتقام واک آف شیم رو از مردم گرفت. تازه آخرش هم همه بهش پناه آورده بودند، یعنی اون قدر هم بد نبود. یورون که کلا یه عنصر اضافه بود. یه ابزار برای کارگردان ها، که هر جا کم میارند بیارند بیرون. یه جا همه کار ازش بر میاد، یه جا هیچ کاری ازش ساخته نیست! پایان سندور رو هم دوست داشتم. فعلا همین.
  16. مه سا استارک

    بحث اپیزودیک قسمت پنجم The Bells

    پس برو از الان به قسمت بعدی هم ده بده، بلکه فرجی شد و به آرزوت رسیدی!!!
  17. مه سا استارک

    بحث اپیزودیک قسمت پنجم The Bells

    یکی دنریس رو از برق بکشه!!
  18. مه سا استارک

    بحث اپیزودیک قسمت چهارم The Last of The Starks

    پسرم فقط دو قسمت مونده، آگاهی؟
  19. مه سا استارک

    بحث اپیزودیک قسمت چهارم The Last of The Starks

    من اصلا کتاب ها رو نخوندم و از والنکار خبر ندارم. من حتی پیش نمایش ها رو هم نمی بینم. احتمالاتی که گفتم بر اساس چیزی بود که تو سریال بهش اشاره شده بود. تو سریال حتی یک بار هم اسمی از والنکار یا آزورآهای برده نشده، پس قاعدتاً در دو قسمت آینده هم حرفی ازشون به میون نمیاد. براساس پارامترهای درام مرگ سرسی و جیمی کنار هم هماهنگی بیشتری داره. یا خیانت یورون و کشته شدن سرسی توسط یورون. نظر من هم همینه که جیمی پیش سرسی برگشت، نه برای کشتنش. البته کلا هر کاری از این کارگردان ها بعید نیست! رفتنش کمتر کلیشه ایه و با شخصیت پردازی جان هم هماهنگ تره.
  20. مه سا استارک

    بحث اپیزودیک قسمت چهارم The Last of The Starks

    به نظرم مرگ جان خیلی کلیشه ای میشه. اینکه در آخر جنگ تاج و تخت رو ول کنه و بره شمال واقعی، کنار مردم آزاد جالب تره. کارگردان ها ماجرای مد کویین رو خوب درنیاوردند. به نظرم الان اگر دنریس همه رو بکشه و به تخت بشینه هم، مخاطب باهاش همذات پنداری می کنه و اون حس مدکویین بودنش منتقل نمیشه. نتونستند اون خط داستانی رو درست به نتیجه برسونند. در مورد برن و شاه شب هم، من فکر نمی کنم دیگه چیزی ببینیم. اون ماجرا تموم شده. کلا من به دو قسمت آینده خوشبین نیستم.
  21. مه سا استارک

    بحث اپیزودیک قسمت چهارم The Last of The Starks

    دوستان به جای تئوری های هپروتی، احتمالات رو بررسی کنید: پایین کشیده شدن دنریس با خیانت و خیلی نرم. به آتیش کشیده شدن پایتخت. حمله ی زمینی جان به پایتخت. نبرد کلیگن ها و کشته شدن یکی یا هر دو. کشته شدن یورون توسط سرسی یا سرسی توسط یورون. پایین کشیده شدن سرسی توسط آریا با صورت کایبرن. اختلاف دنریس و جان. کشته شدن دنریس به دست جان. کشته شدن تریون توسط دنریس درحالیکه وریس خیانت خودش رو به تریون نسبت داده. این خیلی محتمله، چون تو قسمت قبل بدجوری روی خیانت نکردن تریون و صحنه دراماتیک اشک توی چشم، مانور دادند که با مرگ ناحقش خیلی دلمون بشکنه. مرگ جیمی و سرسی با هم. از بیت رفتن تخت آهنی. مرگ دروگون. پیدا شدن تخم اژدها. کلا صد و شصت دقیقه مونده. انتظارات رو بیارید پایین.
  22. مه سا استارک

    بحث اپیزودیک قسمت چهارم The Last of The Starks

    اولی رو من دو قسمت دیدم، کشش نداره. دومی رو چند قسمت دیدم بازیگرهاش خوبند ولی خیلی صحنه های س ک سی اذیت کن داره که دل آدم می زنه و چون سو استفاده ابزاری از زن داشت من ادامه ندادم. سومی ارزش دیدن داره. خود جورج مارتین هم یه جا گفته دوست داره این سریال رو. سه تای آخر رو ندیدم.
  23. مه سا استارک

    بحث اپیزودیک قسمت چهارم The Last of The Starks

    من خوره فیلم و سریالم ولی فعلا همین ها یادم میاد: true detective فصل اول Black mirror Veep The boardwalk empire Peaky blinders The last kingdom Dexter Cardinal The bridge Outlander Deadwood Fargo -- چینی: ice fantasy توی پرداخت شاید کمی ضعیف باشه ولی من ایده و پایانبندی فصل اول رو دوست داشتم و برای علاقه مندان به سبک تاریخی و ووشیا جذابه.
  24. مه سا استارک

    بحث اپیزودیک قسمت چهارم The Last of The Starks

    مشکلی با رفتن تورمونت نداریم. شاید هم آخر کار جان بره پیشش که خیلی بهتر از سرنوشت مرگ قهرمانانه است. چون یه بار این مرگ جان رو در اوج محبوبیتش تجربه کردیم و دیگه چیزی اضافه نمیشه به حس ما. به خصوص که جان الان شخصیت فوق محبوب سریال نیست، مثل چیزی که قبلا بود. مسئله سرسری رد شدن از خط داستانی ها و خداحافظی های پرسرعته و مثلا یه دست نکشیدن رو کله ی گوست بدبخت! -- چون وانفسای فرهنگیه، هر چی تحویل دادن لذت ببریم؟ عجب منطقی. این استدلال فقط از ایرانی هایی که هر بلایی سرشون میاد به جای اعتراض خودشون رو وفق میدن، برمیاد!! سریال های بهتری هم هست برای دیدن و لذت بردن. مگه قحطی اومده؟ سریال های دیگه ی همین شبکه، سریال های بی بی سی انگلیسی، ای بی سی، فاکس، سی دبلیو هم حتی بعضی از سریال هاش بد نیست، اگر ومپایر هیترها ما رو نزنند الان.
  25. مه سا استارک

    بحث اپیزودیک قسمت چهارم The Last of The Starks

    آخه این ها تو سریال نیومده. تو سریال تا آخرین لحظه، سرسی رو دوست داشت ولی با هم اختلاف نظر داشتند و جیمی می خواست به خاطر شرافت و قولی که داده بودند برای شمال بجنگه. ممکنه اسپویل باشه، نظر شخصی منه ولی دوستانی که حساسند، این تیکه رو نخونند:
×