استاد آمون

اپیزود متوسطی بود ولی آخرشو دوست داشتم. قیافه جیمی وقتی حقیقت رو فهمید واقعا دیدنی بود. حیف که ملکه خارها حذف شد. کلا 4 تا اپیزود مونده و اینا دارن همه رو حذف میکنن. میخوان با هر ضرب و زوری شده فقط شمال و دره رو برای دنی باقی بزارن. البته سرزمین های رودخانه هم هست (انگار همه یادشون رفته) و به امید هفت سر و کله امور هم دوباره پیدا میشه. الان حاکم دورن کیه؟ بقیه دخترهای اوبرین؟ یادمه فصل چهارم به همشون اشاره شد. همش منتظر بودم یکی پیشنهاد ازدواج دنی و جان رو برای اتحاد مطرح کنه ولی نشد که نشد. راه حل خوبی بود. طبق پروموی قسمت بعد بنظر میاد دنریس بالاخره به queen of ashes تبدیل میشه و جا پای جای اجدادش میذاره. پ.ن:تاینه حداقل سرسی رو یه گاز می گرفت! پ.ن:بعد یه مدت طولانی برگشتن به تالار حس و حال خوبی داره پ.ن: سریال عادتشه که هر فصل یکی رو بالا ببره و بقیه رو با مخ بکوبونه زمین؟

یه زمانی چقدر کیف میکردم وقتی شوکه شدن اطرافیانم رو بعد از مرگ ناگهانی شخصیت ها توی سریال می دیدم ولی الان که خودم هم به وضع اونا دچار شدم می بینم چقدر سنگدل بودم جدا انتظار نداشتم رمزی باباش رو بکشه! احتمال می دادم که والدا و بچش رو بکشه ولی پدرش رو اصلا!عجیب تر از همه خونسردی کاراستارک بود! حرف های تامن و سرسی خییییییییییلللی احساسی بود. نزدیک بود گریه کنم من عاشق این سپتون جدیدم. قشنگ حال اولنا و جیمی رو گرفت اون پیرمردی که بعد از مرگ بالون داشت با آشا (یارا بود تو سریال؟ ) حرف میزد مثلا ارون بود؟ کلاغ سه چشم اصلا شبیه یک پیرمرد صد و خورده ای ساله نبود! بیشتر من رو یاد obi-wan مینداخت

سوتی دادن. خصوصا سگ های رمزی رو البته اون دوتا ملعون احتمالا با یه کشتی دیگه تریستان رو تعقیب کرده بودن ولی احتمال سوتی بودنش بیشتره

اوایل سال بعد؟ این که خیلی دیره! من میخواستم سریال رو نبینم ولی با این وضعیت اصلا نمیشه. @استنیس نه دیگه هفتم باید بیاد

باید اعتراف کنم دلم برای سایت تنگ شده بود. پ.ن: احیانا کسی اطلاع نداره جلد هفتم کتاب کی چاپ میشه؟ کم کم دارم اسم شخصیت ها رو فراموش میکنم

این وضعیت رو اصلا دوست ندارم سریال هم که قرار شده کتاب ششم رو لو بده اگه پایان کتاب و سریال متفاوت نیستن من دیگه بیخیال کتاب میشم . حداقل اینجوری زودتر به یه نتیجه ای میرسم مارتین هم در آستانه 70 سالگی می باشد شانس که نداریم یهو آلزایمر میگیره

بعد از کشته شدن ریگار رفت اونجا و گرفتن دراگون استون هم حداقل یک ماهی طول کشیده (بخاطر کشتی ها ) یعنی احتمالا یه 6 ماهی اونجا بوده چون گفته شده دوران بارداریش رو اونجا سپری کرده. دقیقترش رو بخوای بدونی باید ببینی تا قبل از ترایدنت هم باردار بوده یا نه.

دیگه باوجود نامه ای که به رینیرا نوشت (چشم در مقابل چشم، پسر در مقابل پسر)، واضحه که خودش دستورش رو داده. اون بلایی که سر هلینا اومد و گم شدن سر جیهیریس، از صدتا قتل عام بدتر بود. همه میگن رذله ولی همه دوستش دارن! چرا همه اینقدر با کلاسیسم بدن؟ آخه ناتورالیسم رئالیسم

من کلا با سبزها کاری ندارم و آلیسنت هم از نظرم کمتر از رینیرا دیوانه نبود ولی به من بگو جیهیریس چه ربطی به مرگ لوکریس داشت؟ درواقع فکر کنم چون دیمون دستش به ایموند نمیرسید اون دوتا رو سروقت این بدبختا (هلینا، میلور و جیهیریس ) فرستاد. واقعا فکر میکردم اون سوال پدرها رو جواب ندی. فکر میکردم میگفتی کلا غیر قابل مقایسن چون میگور و ویسریس اصلا بچه نداشتن. عوامل فیلم فقط شامل بازیگرها و کارگردان نمیشه که! آهنگساز، طراح ها و بقیه افراد هم جزوی از عوامل فیلمن!

این دقیقا مشکلی که من با خیلی ها دارم. به نظر من نباید به اسم جنگ دیگه هر کاری کرد. کشتن جیهیریس با اون وضعیت (کلش چی شد آخر سر؟! ) واقعا وحشتناک بود. اگه هم مشکل چشم در مقابل چشمه، که باید خود ایموند رو میکشت. البته ایموند هم انتقام چشمش رو یه جورایی از لوکریس گرفت حالا این یکی از دلایلی که من از دیمون بدم میاد. ول کردن زن و بچه هاش تو اون شرایط بحرانی و رفتن با نتلز عزیزش بعلاوه ی کلی کار دیگه، دلایل نفرت من از این موجوده

خب خب خب سوال های من واقعا راحتن. فقط کامل جواب بده و دلیل هم یادت نره 1.چه سبک موسیقی ای رو بیشتر می پسندی؟چرا؟ 2.شدیدترین دعوایی که داشتی؟ 3.بنظرت ملاک های انسان بهتر بودن چیه؟ 4.بدترین و دردناک ترین صحنه ی فیلم هایی که دیدی؟توضیح 5.بنظرت غیرت با تعصب فرقی داره؟ محبت با عشق چی؟توضیح 6.چقدر اهل مشورت کردنی؟ چقدر عادت به نصیحت کردن دیگران داری؟ 7.بنظرت ترس با حقارت رابطه ای داره؟ توضیح 8.حقیقت با واقعیت تفاوتی داره؟ اگه نه پس چرا دوتا کلمه متفاوتن؟ توضیح 9.ریشه بوجود اومدن فقر رو در چی میبینی؟ 10.به نظرت چیزی تحت عنوان حیات هوشمند در سایر سیارات وجود داره؟ دلیل 11.نظرت درباره ی دنیاهای موازی چیه؟ بنظرت واقعا وجود دارن یا صرفاً فقط از خیالات ما نشات گرفتن؟ 12.به تونل های زمان اعتقاد داری؟ بنظرت سیاهچاله ها میتونن تونل های زمان باشن؟ 13.اهل فلسفه هستی؟ 14.نظرت درباره ی علم روانشناسی؟ جایگاهشو تو ایران چطور می بینی؟ 15.نظرت درباره ی تناسخ؟توضیح 16.هنر زندگی کردن یعنی چی؟ یه همچین هنری داری؟ اگه آره، چجوری بدستش آوردی؟ 17.تا حالا حس کردی که به آخر خط رسیدی؟چندبار؟ 18.آیا اعتقاد داری زن ها توانایی انجام دادن تمام کارهایی رو که مردها انجام میدن رو دارن؟توضیح 19.تفاوت مرد بودن و زن بودن رو در چی می بینی؟ 20.کدوم مرحله از زندگیت رو بیشتر دوست داری؟چرا؟ 21.دوست داری دوباره برگردی به دوران دبیرستانت؟دلیل 22.نظرت درباره ی حجاب باطنی چیه؟اصلا داریم؟توضیح 23.چرا فوتبال رو دوست داری؟چه جذابیتی داره؟ 24.علم رو تعریف کن. بنظرت علم میتونه جواب تمام سوال های بشر رو بده؟دلیل 25.نظرت درباره ی شخصیت جوکر؟توضیح 26.نظرت درباره ی رئالیسم، ناتورالیسم و کلاسیسم چیه؟ چه کتاب هایی رو تو این سبک ها خوندی؟کدوم رو بیشتر می پسندی؟دلیل 27.بنظرت اشکال های ارباب حلقه ها چیه؟ فیلم و کتاب هردو 28.در چه زمان هایی بیخودی گریه ات میگیره؟ مثلا من هروقت آهنگ while your lips are still red رو گوش میدم بی هیچ دلیلی دلم میخواد گریه کنم. 29. از دیمون تارگرین خوشت میاد !!!!؟؟؟؟؟آخه چرا؟به نظرت کشتن یه بچه ی بی گناه کار یه شیطان تمام عیار نیست؟ 30ایریس دوم، میگور و ویسریس (برادر دنی خودمون ). کدوم رو بعنوان پدرت انتخاب میکردی؟ حتما باید یکی رو انتخاب کنی و بگی چرا بقیه رو انتخاب نکردی 31.شخصیت جان کانینگتون رو تحلیل کن. 32.از نتیجه ی نبرد ترایدنت راضی هستی؟ توضیح و دلیل 33.بنظرت دنریس با کی ازدواج کنه آینده ی بهتری داره؟دلیل 34.عقلانی ترین تصمیمی که یه استارک، یه تارگرین و یه براتیون گرفته چی بوده؟ دلیل 35.فکرکن قراره از روی جنگ فتح یه فیلم بسازن؛ کارگردان، بازیگرها و عوامل تولیدش رو انتخاب کن. 36. ماجرای اون 79 تا فراری نایتس واچ رو که یادته؟ اگه جای لرد رایسول بودی چیکار میکرد؟ پسرت و بقیه رو تحویل می دادی یا کمکشون میکردی؟توضیح. 37.زود تند سریع بدون هیچگونه سوال یا سرچ در اینترنت بگو جزایر لانگر هانس کجاست. خب دیگه تموم شد. سرعت جواب دادنت که خیلی خوب بوده تا اینجا. بی زحمت به سوال های تکراری هم جواب بده موفق باشی

کلا شرط وارگ بودن اینه که یه جورایی شجره نامت به نخستین انسان ها برسه و یکی از نشانه هاش اینه که پیرو خدایان کهن باشی. بلکوودها هم جزو معدود خاندان های جنوبین که هنوز خدایان قدیم رو می پرستن برای همین ممکنه وارگ داشته باشن. بریندن هم بخاطر مادرش شد وارگ. بین شمالی ها هم، مندرلی ها چون پیرو هفتن و نسلشون به آندال های ریچ میرسه وارگ ندارن یا من تا حالا نشنیدم که داشته باشن.

@علی یه جورایی قبولش دارم. به نظرم اگه اونقدر قدرتمنده که تونسته این همه سال عمر کنه، پس قدرت تسخیر یه جسد رو هم داره. وای من از برن و لوتین بشدت متنفرم! چرا همه جا باید یه ردپایی از این دوتا باشه؟ امیدوارم مارتین از این دوتا الهام نگرفته باشه.

۱-برن که خودش خیلی بچه گلیه تو فکر انتقام و این حرفا نیست . ولی بلادریون بخاطر کاری که اگان پنجم باهاش کرد ممکنه بخاد از تارگرین ها و بلک فایرها باهم انتقام بگیره. یعنی به نظرت بلادریون بتونه اینقد رو برن نفوذ پیدا کنه که ازش همچین آدمی بسازه؟ یک نکته دیگه تا وقتی اژدهاان دنریس تو وستروس نیستن به نظرتون برن بتونه روشون کنترل داشته باشه؟ چون تا جایی که میدونیم هیچ جنگل خدایانی تو ایسوس نیست و خدایان قدیم اون جا قدرتی ندارن. ۲-منظورت رو از ناپدید شدن برن نفهمیدم؟ کجا ناپدید شد؟ وارگ شدنش هم که اول خواب های گرگی میدید بعد کم کم جوجن رید بهش فهموند . اولین جایی هم که بهش گفت فکر تو جنگل خدایان وینترفل بود که سامر به جوجن میخواست حمله کنه و برن مانعش شد و جوجن هم بهش گفت که وارگ هست. نفوذش رو که نمیدونم ولی شاید بتونه کنترلش کنه. مثل کاری که برن با هودور کرد. هرچی نباشه بلادریون حداقل 70 ساله که یه وارگه. کم قدرتی نداره. شاید میخواد برن رو درست تعلیم بده تا بعدا بتونه ازش استفاده ی کامل بکنه. بلادریون قدرتش تا وینترفل و شاید کینگزلندیگ (گربه ی رینیس ) می رسه. شاید برن قوی تر باشه و برن و بلادریون قدرتشون بشه چند برابر. ولی منم فکر میکنم دنریس باید بیاد وستروس و بخصوص شمال تا بشه اژدهایانش رو کنترل کرد. منظورم ناپدید شدن بلادریون بود.

@ the_last_stark وقتی برادر بزرگتر ازدواج کرده و اولین بچش هم یه پسره و مشخصا بچه های بیشتری هم خواهد داشت، کاملا مشخصه که دیگه دلیلی برای موندنش نمیمونه. راستی اصلا بنجن کی به نگهبان ها پیوست؟ این موضوعی که الان اشاره کردی منو یاد یه چیزی انداخت. مسئله ورود آدرها با خیلی چیزای دیگه هماهنگ شده. زمان شب طولانی و قبل از اون، جادو وجود داشته. توی TWOIAF به یه سری از افسانه های یی تی و شرقی اشاره شده بود که خیلی به شب طولانی وستروس شباهت داشتن یعنی ممکنه نفوذ آدرها تا اونجا هم بوده. یادمه توی کتاب دوم، کوایته به دنی میگه اژدهایانش باعث برگشتن جادو، اون هم به میزان زیاد شدن. ولی من فکر میکنم این برگشتن آدرهاست که باعث بازگشت قدرتمند جادو شده و تاثیرش رو روی تولد اژدهایان دنی و قدرت زیاد پیروان رلور (رلور مقابل آدر بزرگ ) گذاشته. مسئله دیگه بی چهره ها هستن. اگه بی چهره ها آریا رو بخاطر استارک بودنش پذیرفتن و با آدرها همدستن، من بعید میدونم از وارگ بودن آریا خبر نداشته باشن. زندانی بودن جیکن توی قصر سرخ و پیت توی سیتادل هم خیلی مشکوکه. اینا برای من نشون دهنده ی اینه که بازگشت آدرها یه پروسه ی فوق العاده پیچیده تر و طولانی تر از چیزیه که ما فکر میکنیم و فقط محدود به وستروس نیست ( چه بلایی سر کاتر پایک و کشتی هاش اومده؟) برای همین من بعید میدونم کل نقشه هاشون لنگ یه استارک باشه. شاید مارتین مثل همیشه داره ما رو سرگرم یه مسئله ی فرعی میکنه که متوجه اصل قضیه نشیم. @علی من تقریبا مطمئنم دیوار رو میخوان نابود کنن. شاید برای غافلگیری نگهبان ها از اون دروازه یه تعدادی از نیروهاشون رو رد کنن ولی بعدش حتما اونو نابود میکنن چون دیوار تنها سد میان اونا و زنده هاست پس این سد رو نابود میکنن تا کلا از شرش راحت بشن. از این گذشته، تعداد سربازهای آدرها (اگه بشه بهشون گفت سرباز ) خیلی بیشتر از اونیه که بشه از یه دروازه ردشون کرد و انجام اینکار خیلی زمانبر میشه. پ.ن: یه چیزی هم درباره موضوع تاپیک بگم. من فکر میکنم اولین اژدهاسوار دنی، دومی اگان و سومی هم برن باشه که تحت کنترل بلادریون قصد نابودی دو نفر دیگه رو داره. این دقیقا میشه یه رقص اژدهایان تمام عیار! یه طرف تارگرین، یه طرف بلکفایر و طرف دیگه یه وارگ قدرتمند قرار داره که میخواد از دوتای دیگه انتقام بگیره و انگیزه اش رو هم به اندازه کافی داره. من خیلی دوست دارم بدونم چی شد که برندون یه دفعه ناپدید شد و چجوری فهمید یه وارگ قدرتمنده.

@ the_last_stark کلی احتمال دیگه میتونه وجود داشته باشه. شاید فرار کرده و بعدا یک جای دیگه کشته شده. شاید جسدش خورده شده. البته احتمالشون خیلی پایینه ولی ممکنه درست باشن. پیوستنش که خیلی معما نیست. خیلی از بچه های خاندان های بزرگ که امکان جانشین شدنشون وجود نداشته به نگهبان ها پیوستن. مثل پسر کوچیکه رویس. اون نصیحتش درباره عشق که کاملا منطقیه و نمیشه خیلی گفت بخاطر عشقش به یه آدر بوده. میتونه فقط از روی دلسوزی بوده باشه. بنجین یه رنجر توانمند معرفی شده که مشاوره های خیلی خوبی به مورمونت میداده این یعنی نگهبان ها براش اهمیت داشتن. مدت زمان خیلی زیادی نیازه تا بشه شستشوی مغزیش داد و ممکنه اصلا نشه (البته عشق بحثش جداست ) میدونی به نظر من خیلی بعیده آدرها نیروهاشونو از یه دروازه رد کنن. به نظرم اونا میخوان یکبار و برای همیشه دیوار رو نابود کنن تا از شرش راحت بشن. به یه چیزی مثل شیپور جورامون بیشتر از بنجین نیاز دارن. دقیقا! وظیفه ی اصلی استارک ها محافظت از شمال در برابر یه همچین موجوداتیه به صورت واقعی نه صرفاً داشتن مقام خشک و خالیش اونم نه برای آدرها بلکه برای وحشی ها. شعارشون یه جورایی شاید ربط داشته باشه (اون طوفانه ). خب الان این وظیفه فراموش شده و دشمن درجه یکشون شدن وحشی ها. برای همین به نظرم پیوستنش عجیبه. البته یه تئوری هم هست که میگه همه این اتفاقات زیر سر کلاغ سه چشمه. اون 79 تا نگهبان به نظرم یه جورایی حالت نیروی ذخیره رو دارن.

@ the_last_stark بنجن چطوری میتونه کلید آدرها برای عبور از دیوار باشه؟ اگه مرده باشه پس تبدیل به وایت شده و دیگه نه انسان حساب میشه و نه یکی از نگهبان ها. اگه هم زنده باشه که بعیده به آدرها کمک کنه. شاه شب عاشق اون زن شده بود ولی امکان نداره بنجن عاشق آدرها بشه! مگه اینکه آدرها هم مثل پیروان رلور قدرت ریبورن کردن داشته باشن.

@ the hound

@علی طبق گفته ی اون افسر گلدن کمپانی، اول قرار بود نیروهای دنی و دروگو با نیروهای اگان متحد بشن تا باهم به وستروس حمله کنن ولی سه تا اژدهای دنی معادلاتشون رو یه کمی بهم زدن. بعد از بدنیا اومدن سه تا اژدهای دنی، ایلیریو برای دنی کشتی میفرسته تا سریعتر برگرده اما حس دلسوزانه ی دنی برای برده ها بازم همه ی معادلاتشونو بهم میزنه. ولی بازم بیخیال دنی نمیشن. بنظر من کلا این دوتا نمیخوان جبهه های تارگرین ها رو از دست بدن برای همین به هردوتا جبهه کمک میکنن. یکی بیشتر و یکی کمتر تا یه موقع اگه یکی شکست خورد اون یکی جبهه رو داشته باشن. اون فصل رو دقیق یادم نمیاد ولی یه نکته برعکسش هست اونم تلاش زیاد واریس برای زنده نگه داشتن ند هستش. اون تئوری میگفت قرار بوده اینا ند رو وقتی در راه رفتن به شماله یه جوری فراری بدن و از وستروس خارج کنن. دقیقا مثل کاری که با تیریون انجام دادن. اتفاقا آبرو و اعتبار خیلی مهمه. ارجاعت میدم به حرف تایوین به تیریون بعد از اخراج سلمی از گارد. تایوین گفت سر باریستان اگه به هیچ دردی هم نخوره حداقل وجودش برای سلطنت اعتبار و آبرو میخره و خیلی می ترسید که بره و به جبهه های مقابلش بپیونده. این یعنی آبرو و اعتبار خیلی مهمه. حالا فرض کن اینا هم ند و هم باریستان رو تو جبهه ی خودشون داشتن. علاوه بر داشتن شمال، کلی اعتبار و آبرو کسب میکردن. مردم هم وقتی فرمانده های جبهه ها رو ببینند مسلما ترجیح میدن با طرفی همکاری کنن که فرماندهاش آدم های شرافتمندی هستن نه طرفی که فرماندهاش هیولاهایی مثل گرگور کلگان باشن. تجربه ثابت کرده طرفداری مردم توی جنگ ها خیلی مهمه (نبرد ناقوس ها،برادری بدون پرچم، شورشی های جنگل پادشاه، قیام اول بکفایر،...) من به استادها هم مشکوکم. اون بیچهره توی سیتادل چیکار داره؟ جاکن هگار چرا توی سیاهچال قلعه سرخ بود؟

واریس هم میتونه یه گزینه خوب برای شاه ساز جدید باشه. واقعا این آدم نقش زیادی در به قدرت رسیدن اگان داشته. ایلیریو موپاتیس هم همینطور. اگه اگان بلکفایر باشه که دیگه نقششون چند برابر میشه. این دوتا یه جورایی به دنریس هم کمک های زیادی کردن تا به اینجا برسه (ازدواج با دروگو، باریستان،... ). یادمه یه زمانی یه تئوری خوندم که میگفت این دوتا میخواستن به یه روشی ند رو هم بیارن تو جبهه ی تارگرین ها. برعکس لیتل فینگر و بقیه، این دوتا دنبال جذب آدمای نخبه و شرافتمند به جبهه ی خودشون هستن تا هم از مشورت هاشون بهره مند بشن و هم یه جورایی برای خودشون با استفاده از این چهره ها اعتبار و آبرو بخرن. نقشه هاشون واقعا عالیه. همه رو دارن بازی میدن اونم بدجور. مساله ی بعدی آدرها هستن. این موجودات واقعا یه جورین. کاملا مشخصه همه ی معادلات رو میخوان بهم بریزن ولی نمیدونم چرا یه حسی به من میگه هم دست انسانی هم دارن.

@kei1 توی ویکی درباره ی اون کتاب این رو نوشته بود: فصل 16کتاب چهار

یادم میاد یه جایی اشاره شده بود رنلی کتابی داشت که عکس هاش یه سپتون رو کور میکرد.

نه دیگه، نشد. جا زدن نداریم! نویسندگی نمیتونی کنی ویرایش و که بلدی! بیا بشین کار بقیه رو بخون ویرایش بکن! همه باید سهیم باشن چرا به فکر خودم نرسید؟ اگه ویراستار ندارید که خب منم هستم!

خیلی خوبه که دوباره پروژه مجله راه افتاده. منم خیلی دوست دارم کمکی بکنم ولی یه مشکل اساسی دارم که اونم کار سخت نوشتن و بخصوص مقاله نوشتن هست یعنی جمع آوری مطالب و ترجمه رو با کمال میل انجام میدم ولی این نوشتن واقعا یه استعدادی میخواد که من ندارم. در نتیجه فکر کنم آرزوی موفقیت کردن براتون تنها کاری هست که میتونم انجام بدم

دنریس با همه ی تارگرین ها فرق داره و کلا نسوزه. @نایمریا اونقدرا هم فیلم جالبی از آب در نمیاد. من خودم معتقدم بهتره یه بخش هایی از سیل فیلم بشه ( مثل داستان تورین یا برن و لوتین ) نه همش. چون سیلماریون خیلی دیالوگ نداره و یه حالت روایت تاریخ گونه داره و اگه قراره فیلمی از روش ساخته بشه خواه ناخواه دیالوگ هایی به سناریوش اضافه میشه و هم یه تعدادی از اتفاق هاش تغییر میکنه. از اینا گذشته، سیلماریلیون کلی شخصیت داره که واقعا نمیشه همشون رو تو یه فیلم آورد. توی سه گانه هم نمیشه کل سیلماریلیون رو تبدیل به فیلم کرد چون دوران اول و دوم خیلی به هم ربط ندارن و اکثر شخصیت های دوران اول توی دوران دوم نیستن و کلا داستان هاشون جداست. دوران سوم هم که فقط بخش مربوط به جنگ حلقه و هابیت و ارباب حلقه ها مهمه که توی lotr و هابیت تقریبا همشون اومده.