سر دانکن
اعضا-
تعداد ارسال ها
45 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
تمامی ارسال های سر دانکن
-
این سری، مجموعهای از داستانهای نیمه بلند هستن که در دنیای نغمه و در وستروس میگذرند. زمان شروع داستان در حدود ۸۹ سال قبل از شروع کتاب ۱ نغمه هست. در حال حاضر ۳ جلد از این مجموعه منتشر شده و سرگذشت «سر دانکن بلند قد» و «اگان» روایت میشه. به گفته مارتین این مجموعه حدود ۹ جلد ممکنه باشه و سرگذشت این دو نفر تا رسیدن اگان به پادشاهی (به نام اگان پنجم) و شاید حتی مرگشان رو تعریف میکنه. امیدوارم یه روز برای این مجموعه هم یه تالار مجزا اختصاص داده بشه. اما تا اون موقع همینجا در این باره صحبت کنیم. در صورت فراهم شدن یک بخش برای دانلود، نسخه انگلیسی کتابها رو آپلود میکنم عنوانهای این سه جلد: The Hedge Knight The Sworn Sword The Mystery Knight که برای عنوانهاش به ترتیب «شوالیه آواره»، «سرباز قسمخورده» و «شوالیه مرموز» رو پیشنهاد میکنم. اما از اونجایی که از معادلی که برای جلد ۲ انتخاب کردم اصلا خوشم نمیآد! لطفا پیشنهادهای بهتری بدید! پیشنهاد بهتر خودم: سرباز مزدور اگه م.م.استارک اجازه بدن، بحث اسم یابی رو توی تاپیک خودش ادامه بدیم یا توی همین تالار یه تاپیکه دیگه برای معادل یابیهای اون کتاب بزنیم. درباره ترجمه: تا اونجا که من خبر دارم ۲بار ترجمه جلد اول شروع شده و زوی زمین مونده. یک مورد چند ماه پیش شنیدم که متوقف شده،و مورد دوم ترجمه خودمه که فعلا به دلیل کنکور ارشد متوقفه ولی امیدوارم در اسفند و فروردین تموم بشه
-
نسخهٔ کامل ترجمهٔ «شوالیهٔ آواره» به همراه تصویرسازیهاش در وینترفل ارائه شد. امیدوارم لذت ببرید.
-
نغمه آتش و یخ- انتشارات آذرباد - توضیح کامل
سر دانکن پاسخی به mohammadhoseinjj داده است: موضوع ترجمه کتابها
عرضه ترجمه کردن اون کتابا رو نداشتن، بعد هم دیدن بازارشون رو به ویدا باختن! بابت همین گفتن بیایم فعلا کتاب ۵ رو بدیم بیرون همزمان ویدا، که یه مقدار از بازار اون رو بگیریم. واقعا از یه نشر دیگه سواری گرفتن هم از اون کارای بیشرمانهس که فقط تو مملکت ما پیدا میشه -
خب، من بالاخره تو نمایشگاه موفق شدم این کتاب رو گیر بیارم. معلوم نیست شرکت پخش طرف قرار داد چیکار کرده که هیچ کدوم از کتابفروشیهایی که تو تهران بهشون سر زده بودم اسمشم نشنیده بودن! خود مسئول انتشارات هم خیلی دل پری داشت سر این جریان توی نمایشگاه. * من داستانهایی رو که نتونم چند صفحه جلوترش رو پیشبینی کنم رو خیلی دوست دارم. در حقیقت عاشق حیرتزده شدن و برخورد با ایدههای جدیدم. از این نظر کارهای مارتین به نظرم خیلی عالین. بابت همین میتونم بگم اگه بدون جلد میخوندمش و اصلا نمیدونستم مارتین در چنین ژانری هم کتاب نوشته، شاید یه مجموعه ۱۰تایی نویسنده گمانم میرفت. فکر میکنم اگه انگلیسی کتاب رو میخوندم احتمال اینکه به شباهت نثر مارتین در نغمه و این کتاب پی ببرم بیشتر میشد. * درباره خود داستان به نظرم نقطه ضعفه داستان اینه که ۳۰ سال ازش گذشته و خیلی از ایدههایی که مسلما روزگاری بسیار بدیع بودن، توسط نویسندههای دیگه هم استفاده شدن. این منجر به تکراری بودن بعضی بخشها میشد. شاید یه ۲۰تایی ایده ناب توی کتاب به کار رفته که طی دهههای گذشته یه تعداد زیادیش بارسازی شدن و یه مقداری قدیمی شدن. ولی در کل کتاب خیلی خوبی بود. توصیفها و شخصیت پردازیهای بسیار واقعی داشت، به خوبی حس و حال کشتیرانی روی میسیسیپی رو منتقل کرده. از این نظر به نظرم تحت تاثیر مستقیم کتابای مارک تواین بوده. حس حسرت خوردنها و نوستالژی شخصیتها به نظرم غالبترین ویژگی مارتینی داستانه. (بیشتر شباهت رو به نظرم با نغمه داره) یه موضوعی که به نظرم تو بازسازی فضای دهه ۱۸۵۰ بهش اشاره کافی نشده، بحث بردهداریه. ناخدای کشتی اینجا مخالف سرسخت بردهداری نیست، ولی جزو همدردی کنندههای بردههاس (sympathizer ). تا اینجا مشکلی نیست. ولی در بخشهای دیگه کشتیرانی به نظرم نقششون کمتر از اون چیزیه که باید باشه. یه اشتباه جالب مترجم هم اینه که ماههای میلادی رو با املای فرانسوی برگردونده ( چیزی که تو فارسی رایجه)، اما یکی دوتایی رو فراموش کرده و املای انگلیسی هست. * اشارهای که به ادبیات ابتدای قرن ۱۹ انگلیسی شده و بازی با یه سری مفاهیمش به نظرم خیلی قشنگ از آب در اومده. متاسفانه این موضوعیه که توی نغمه امکان پیادهکردن نداشته. وگرنه بازیهای کلامی و فلسفیشون خیلی زمینه جالبیه. یه بخشی از شعر shelly رو اینجا نقل میکنم که ترجمهش تو داستان اومده:
- 8 پاسخ
-
- 1
-
دم شما گرم. یعنی داری هر 3 جلد رو ترجمه می کنی؟ کی منتظر جلد یک این داستان باشیم؟ عیدتم مبارک! سال نو شما هم مبارک. من دارم جلد ۱ رو ترجمه میکنم، اما تو چند ماه اخیر درگیر ویرایش کتاب سوم نغمه شدم و نرسیدم که این رو تکمیل کنم. بعلاوه ترجمه من هم تموم بشه، ویراستاریهای دیگه همچنان درگیر ویرایش کتاب سوم هستن، برنامه زمانی اونها هم مهمه. از اول برنامه بر این بود که تو فاصله بین ارائه فصلهای کتاب سوم و چهارم، جلد اول این مجموعه هم ریلیز شه. * من در حال حاضر برنامهای برای ترجمه جلدهای بعدی ندارم، چون واقعا دچار کمبود وقتم
-
حدود دو سوم جلد یک ترجمه شده، اما باید صبر کنید اول ویرایش فصلهای جلد ۳ تموم بشه تا بعد بشه اون رو تکمیل کرد. فعلا درگیر ویرایش اون یکیم.
-
خسته نباشید بابت ترجمهتون. من یه نگاهی به ۲ صفحه اول انداختم، علاوه بر مشکل انگلیسی موندن جملات، یه تعدادی هم برگردان نادرست وجود داره. پیشنهاد میکنم چند فصلی که ترجمه کردید رو با نسخه سایت وینترفل مقابله کنید. من مطمئنم بهترین راهی که برای یادگرفتن ترجمه هست، بررسی نسخههای مختلف از یک ترجمهس تا ایرادهای خود فرد مشخص بشن. موفق باشید.
-
مطمئنا از خودن جلد ۲و ۳ش هم چنین لذتی خواهی برد. فقط خیلی سریع نخون، آخه بعد مثل من تو خماری میمونی....
-
بحث و پیش بینی آنچه در کتاب ششم رخ خواهد داد
سر دانکن پاسخی به ریگار داده است: موضوع کتاب پنجم: رقص با اژدهایان
توی سایت قبلیش بود، الان با این فصل جدید جایگرین شده من همون موقع کپی کرده بودم. Winter is coming - revealed chapter.docx -
The Princess and the Queen، داستانی که باید خوانده شود
سر دانکن پاسخی به Manuel داده است: موضوع سوتوروس
نسخه pdf و epub اینجا هست: http://winterfell.ir/martin-novellas/ -
بحث و پیش بینی آنچه در کتاب ششم رخ خواهد داد
سر دانکن پاسخی به ریگار داده است: موضوع کتاب پنجم: رقص با اژدهایان
امکان اغتشاش و بی نظمی که البته هست. خصوصا امکان داره مردم آزاد شورش کنند. ولی سربازای ملکه رو فکر نکنم دست به اسلحه بشن. چون از ملیساندر می ترسند و ملیساندر هم تضعیف شدن دیوار رو نمی خواد. امکان یک کودتا توی دیوار هم هست. البته اگه همین اقدام به قتل جان رو کودتا در نظر نگیریم. یه چیزی که من رو خیلی آزار می ده عدد فرماندهای دیواره. اگه اشتباه نکنم نهصد و نود و هفت. مارتین مطمئنا این عدد نزدیک به هزار رو اتفاقی انتخاب نکرده. عدده یه جورایی آینده رو پیشگویی می کنه. یه طورایی احساسم اینه که فرمانده 998 و 999 خیلی سریع می آن و می رن و بعدش یک اتفاق خیلی بزرگ می افته. شاید دیوار کلا نابود بشه. اتفاقا به نظرم این عدد که فکر کنم ۹۹۸ بود رو به این حالت انتخاب کرده که بگه عددا مهم نیستن. چون یه جای دیگه از قول سم فکر کنم، میگه تعداد واقعیه فرماندههای دیوار بیشتر از ایناس و تاریخنگارا و شمارشها ایراد داشته. اگه جان یهو فرمانده ۱۰۰۰ام میشد،میرفت تو همون کلیشههایی که مارتین سعی کرده ازشون پرهیز کنه. -
The Princess and the Queen، داستانی که باید خوانده شود
سر دانکن پاسخی به Manuel داده است: موضوع سوتوروس
دانای کل قبول ، ولی متن مشکل نگارشی داره، و با توجه به حذف شدن مطالب زیاد خیلی ایرادات داره که اگه فرصت شد میگم. اما در مورد زمینه سازی اینکه هر کسی که تنه ش به تارگرینها خورده باشه میتونه اژدهاسوار بشه خیلی مهم بود. در واقع قداست این قضیه رو از بین برد. فکر میکنم برای "سه سر اژدها" مهم باشه. Tapatalking with an iDevice قبول دارم این رو. خود مارتین تو بلاگش نوشته بود سی هزار کلمهس این داستان و نسخه هشتاد هزار کلمهایش رو بعدا تو یه کتاب میده بیرون! واقعا فکر کردن به اینکه چطوری داستان یک سوم شده ...! البته فکر کنم آخرش حدود ۵۰هزار تا کلمه چاپ کردن تو این داستان... ۷۰ صفحهس آخه اما این داستان یه خوبی که داشت، سرعت خیلی بالای روایتگریش بود، هیچ توصیف اضافه و غیرکاربردیای نداشت. میزان خیلی زیاد خلاصه گویی. درباره اون سری ایرادها قبول، من خودم متوجه یه چندتایی شدم -
The Princess and the Queen، داستانی که باید خوانده شود
سر دانکن پاسخی به Manuel داده است: موضوع سوتوروس
حالا یه مقدار هم به خود داستان بپردازیم من بعد مدتها که داستانی از نغمه نمونده بود برام، این رو خوندم و خیلی چسبید. :ي واقعا از نظر شیوه نگارش یه سر و گردن از خود نغمه بالاتره و این کاره ترجمهش رو خیلی سختتر میکنه. به نظرم دلیلش اینه که از دید یه دانای کل داره نقل میشه و این باعث لفاظیهای خیلی جالبش شده. * من بیشتر به این فکر میکنم که چه استفادهای قراره از این داستان تو خود نغمه بشه؟ منظورم مثل زمینه سازیای هست که جلد ۳ دانک و اگ برای جلد ۵ نغمه انجام داد... به نظرتون اینجا چنین موضوعی وجود داره؟ گره داستانی اضافهای ایجاد شده تا به حال حاضر ارتباط پیدا کنه و ماجرا از اینم قمر در عقربتر بشه؟ یا اصلا نیازی نیست از این دید به داستان نگریست؟ -
پیشنهاد بهترین معادل ها برای اسامی و القاب
سر دانکن پاسخی به م.م.استارک داده است: موضوع ترجمه کتابها
بنظر من معادل فارسی پایتخت بسیار زیباتر و رساتر از هر ترجمه دیگری است . درست است که پایتخت را امروزه به عنوان مرکز یک کشور می شناسیم ولی معنی آن کاملا قابل تعمیم به معنای واژه King's Landing می باشد . در کتابهایی که می شه از لغت پایتخت استفاده کرد، به جای «کاپیتول» هست. نه به جای چنین عبارتی. به نظر من همون ترجمه نکردنش بهتره. به هر حال خواننده باید اول قدر از زبان بلد باشه تا خودش بتونه تفسیر مناسبی از مجموعه انجام بده -
در این باره من مخالفم، تا اونجا که میدونم تمدن گیس به شدت بر پایه بردهداری بوده! این Unsullied مگه ابتکار جدیدیه؟! قبول که تمدن والریا بردهداری رو به شکل وحشیانهای رسوند، ولی اینکه اختراع این رو هم به اونها نسبت بدیم بیانصافیه. و گیس بدون اژدها به حد کافی بردهداشته و کشورگشایی کرده. درباره دنریس، خاندان تارگرین رفتهن وستروس رو عین قوم مغول گرفتهن، بعد یه مدت آدم شدن! عینهو دولت ایلخانان! حداقل تو وستروس بردهداری ممنوع بود. یه مقدار بهبود پیدا کردن. حالا الان یه تارگرین بهبود یافته پیدا شده که با بردهداری مخالفه، این باعث بهتر شدن دنیا هم میشه
-
بحث و گفتگو در خصوص ترجمه جلد سوم: یورش شمشیرها(فصل 20)
سر دانکن پاسخی به م.م.استارک داده است: موضوع ترجمه کتابها
ایشون آقا هستن و سوالی دارید از طریق وبلاگشون باید بپرسین. فرق میکنن. از ترجمه خانم مشیری خبری نیست هنوز. نسخه کتاب دوم توسط خانم مشیری درست شده، کسی نسخه بودن سربرگ رو فکر نمیکنم داشته باشه نه، تو اون نسخههایی که من دارم نقاشی یا عکسی نداره. -
اتفاقا درست نوشتن فعلهای مرکب خیلی مهمه! چطوری میشود رو «می شود» بنویسیم و بگیم درسته؟ اتفاقا خیلی هم وقت نخواهد گرفت، من تجربه این تبدیل رو داشتم تو کارهای دیگه، و یه متن ۱۰۰۰ کلمهای، خیلی کمتر از اونچه فکر کنید وقت میگیره برای اصلاحش در این زمینه چند تا سطح داریم، یکی نیم فاصله بین می، و یکی فاصله دادن قاعدهمند بین لغتهای مرکب دیگه. مثلا همین قاعدهمند، باید نیم فاصله داشته باشه. کمانگیر (سر هم نوشتنش توصیه نشده) درباره جدا نوشتن ی، به نظرم سلیقهس. در جدیدترین راهنمای فرهنگستان فارسی، دوباره ی کوچیک رو اضافه کردن! قبلا میکفتن پیشنهاد میکنیم ی رو روی ه ننویسین، الان پیشنهادشون رو برداشتن!!!
-
بحث و پیش بینی آنچه در کتاب ششم رخ خواهد داد
سر دانکن پاسخی به ریگار داده است: موضوع کتاب پنجم: رقص با اژدهایان
جواب سوال شما شدیدا اسپویله و من پیشنهاد میکنم داستان رو بخونی. خوندن جوابام باعث میشه حس ماجرا از بین برهها! -
تئوری ها و نکاتی که لا به لای کلمات پنهانند.
سر دانکن پاسخی به Manuel داده است: موضوع کتاب پنجم: رقص با اژدهایان
اتفاقا این جزو مهمترین اصول نبرد خیر و شره. هر کجایی اهریمن وجود داره باید نیروهای خیر بهش حمله کنند. چرا که اگر یک سرزمین سقوط کنه، به هر حال به قدرت گرفتن بیشتر اهریمن منتهی میشه. یا حداقل اسطورههای این جور میگن این دو تا همون خدای نور و تاریکی هستن دیگه. -
تئوری ها و نکاتی که لا به لای کلمات پنهانند.
سر دانکن پاسخی به Manuel داده است: موضوع کتاب پنجم: رقص با اژدهایان
مارتین تایید کرده که Lord of Light و Great Other برگرفته شده از اورمزد و اهریمن هستن. شاید واسه ما عجیب باشه ولی مارتین در نغمه خیلی از باورهای کهن ایرانی استفاده کرده . البته شاید یک دلیلشم نزدیکی و شباهت این افسانه ها به اعتقادات اسکاندیناوی باشه . در هر دو مورد در پایان جهان زمستان بزرگ آغاز میشه و زمین پر از گرگ خواهد شد! ( همین باعث شده این احتمال وجود داشته باشه که استارکها یه ارتباطی با Other ها داشته باشن ) . لفظ Asshai هم یه واژه فارسیه ( آشا ایزد آسمان ، آشا + مان به معنی جایگاه آشا ) و جالبه که دنریس ( شخصیت برگزیده مارتین ) حتما باید به شرق به سمت Asshai بره و کوایته هم که یکی از مردم اونجاست دنریس رو هدایت میکنه. در مورد Prince that was promised ( این یکی از القاب مسیحه ) در جلد چهارم کتاب از زبان استاد ایمون گفته میشه که اژدها نر و ماده نداره و این واژه Prince که ترجمه از زبان والرین بوده همه رو به اشتباه انداخته و آخرش نتیجه میگیره که دنریس شاهزاده وعده داده شده است و در آخرین فصل همون کتاب Marwin ( املاش یادم نیس ! ) نظر ایمون رو که از زبان Sam میشنوه به دنبال دنی میره ( یعنی نظر ایمون تا این حد سندیت داره ) . مارتین در همون کتاب چهارم با واژه prince بازی کرده ، Princess in the Tower( شاهزاده خانم در برج ) که از ماجرای Princes in the Tower ( دو شاهزاده در برج ) گرفته شده. اون رویای جان که زرهی از یخ و شمشیری آتشین داره ، حدس Azor Ahai بودن رو به سمت جان برده بود . ولی اگه قراره هر دو مورد prince و Azor Ahai یه نفر باشن به نظر من دنریسه . حتی میشه گفت که ماجرای Reborn هم اتفاق افتاده ، اونجا که دنی وارد آتیش میشه و Unburnt خارج میشه به همراه تولد اژدها . ایده اورمزد و اهریمن در واقع برگرفته از میتراییسمه که تا اونجایی که منابع نشون میدن قدیمیترین مسلک مذهبی فراگیره دنیا بوده که به میزان زیادی تاثیر خودش رو در مسیحیت و زرتشتی هم گذاشته و همین طور در مذاهب اسکاندیناوی. مذهب کاهنان سرخ هم تا حدود زیادی برگرفته از همونه به شخصه نمیخوام همه چیز رو به دنریس بدم! (اون قدر هم نباید بزرگ بشه :دی) ولی خوب، اون ایده تطهیر با آتش دلالت زیادی بر اون داره. اما reborn؟ نمیدونم. اصل کلمهش که ایده به زایش دوباره یک نفره. -
بحث و پیش بینی آنچه در کتاب ششم رخ خواهد داد
سر دانکن پاسخی به ریگار داده است: موضوع کتاب پنجم: رقص با اژدهایان
یعنی دایرولف آریا فرار میکنه یا اون لرده؟ طبیعتا اون لرده -
این مجموعه پریروز (۳۰ اکتبر) در آمریکا عرضه شد. مجموعهایست شامل ۱۲ پوستر که نقشههای رسمی داستان رو تشکیل میدهند و قراره کل دنیای شناخته شده رو پوشش بده. نقشههایی که تا الان وجود داشت درباره شرق دریای دوتراکی، آشایی، دریای یشم، جزایر تابستان و چند مورد دیگه نقص داشتن. این مجموعه احتمالا شامل موارد زیر باشه: - نقشه کامل دنیای شناخته شده از وستروس تا آشایی - دریای دوتراکی و زمین بایر - Qarth و سرزمینهای شرق دور - نقشه کامل خلیج بردهدارها و ناحیه شمالی سوتوروس - جزایر تابستان و جزیره ایبن - نقشه شهری کینگز لندینگ و براووس - ... بعد از اینکه کسی دانلود کرد، لطفا در سایت امکان آپلودش فراهم بشه. بحث درباره خود نقشهها، بعد از دانلود شدن، در تالار جغرافیا ادامه خواهد داشت.
-
فکر نمیکنم که این نقشه اصلی باشه، چندتایی از عکسها توی وبلاگ استارک هست: http://winterfell.mihanblog.com/post/61 خصوصا که عکس اینجا و نوع طراحیش خیلی فرق داره منطقه حوالی آشایی هم متفاوتن آشایی هست دیگه توی این نقشهای که دادی، دقیقا چسبیده به سرزمین سایه شهر جدیدی هم اینجا هست که نشنیده بودم ازش: «شهر رویایی شاعران» کسی یادشه چیزی ازش جایی ذکر شده باشه؟!
-
بحث و پیش بینی آنچه در کتاب ششم رخ خواهد داد
سر دانکن پاسخی به ریگار داده است: موضوع کتاب پنجم: رقص با اژدهایان
به نظرتون بهتر نیست برای هر کدوم از شخصیتها توی کتاب ۶ یه تاپیک بزنیم و اونجا حرفارو دنبال کنیم؟! این جا شدیدا به هم ریخته شده درباره AA شدن جان، فکر میکنم بهترین راهه، اما به نظرم تا مشخص شدن وضع استنیس اتفاقی نیفته اون تئوریه که میگه: از اون جایی که استنیس AA دروغیه، پس احتمالا کار رو خراب تر میکنه و تبدیل به یه ضد قهرمان میشه... انعطاف ناپذیریش یه عاملشه -
پیشنهاد بهترین معادل ها برای اسامی و القاب
سر دانکن پاسخی به م.م.استارک داده است: موضوع ترجمه کتابها
تا اون جایی که دیدم، توی فروم، برای ترجمه عبارت the land of always winter از «سرزمین همیشه زمستانی» استفاده میشه توی ترجمه فصلها یادم نمیاد این لغت رو دیده باشم، به همین دلیل اگه حرفه تکراریه، ببخشید؛ اگه به جای این عبارت، بگیم «سرزمین زمستان ابدی» بهتر نیست؟! نظرتون چیه؟ تا جلد ۵ که این سرزمین نقشی نداشته، که جایی فلسفه وجودیای چیزی مطرح بشه دربارهش... عملا کار قطب رو باید بکنه نظرتون چیه؟!