رفتن به مطلب

hamedsr

اعضا
  • تعداد ارسال ها

    441
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های hamedsr

  1. hamedsr

    خبرهایی از فصل 5 سریال!

    شرط مطمئنی خواهد بود اگر سر زنده نماندن تعدادی از کاراکترها، در پایان یک فصل از سریال Game of thrones بسته شود! البته، همین وضعیت در مورد ورود کاراکترهای جدید در فصل بعد، نیز وجود خواهد داشت. در هر فصل با کاراکترهایی جدید از دنیایی که مارتین برای ما ساخته است، آشنا می شویم. در اینجا می خواهیم با چند تن از کاراکترهایی که تاکنون حضورشون در فصل 5 سریال، طبق گمانه زنی ها، قطعی شده است، بپردازیم. این کاراکترها تا حدودی برای کسانی که کتابهای جرج مارتین را مطالعه کرده اند؛ آشناست، گرچه تعییراتی جزئی نسبت به کتابها در این کاراکترها وجود خواهد داشت. شاهزاده دوران: دوران یکی از مهمترین کاراکترهایی است که در فصل بعد به سریال ملحق خواهد شد، که در چند اپیزود ایفای نقش خواهد نمود! او را روی ویلچر خواهیم دید، او فردی منزوی و قانونمند است. پیرو به کارگیری پدرو پاسکال برای نقش افعی سرخ، احتمالا شاهد حضور بازیگران لاتین برای نقشهای خاندان مارتل خواهیم بود. تریستان مارتل: نامزد خوشتیب شاهزاده میرسلا، که حدود 18 سال دارد. آرئو هوتا: مستخدم دوران، که به او در انجام کارهای شخصیش کمک می کند. احتمالا یک بازیگر سیاهپوست ایفاگر این نقش خواهد بود. اسنیک سند (مارهای شنزار)، لقبی است که به دختران حرامزاده ابراین داده می شود، سن آنها بین 18 تا 25 سال است: ابارا سند: بزرگترین و قویترین حرامزاده ابراین است. که در فصل بعد یک سکانس مبارزه جالب، با کاراکترهای فرعی سریال خواهد داشت! البته این اتفاقی نیست که در کتاب هم برای او افتاده است، این می تواند یک تغییر جالب باشد. نایمریا سند: دومین دختر بزرگ مارها شنزار، که دو رگه و زیبا است! پدر او یعنی ابراین، بور و مادری سیاهپوست دارد. او احساسی و قوی است. تاینه سند: جوانترین دختر بین مارهای شنزار است، او باهوش و اغوا گر است. گرچه از لحاظ فیزیکی از خواهران خود ضعیفتر است، ولی با سلاح همیشگی خود، یعنی سم، همانند دیگر خواهرانش مرگ آور است. اسپارو بزرگ (High sparrow) از شخصیتهای مذهبی کتاب و رئیس یک جنبش مذهبی است. در فصل پنج در چندین اپیزود این کاراکتر را خواهیم دید. سپتا اونلا: یکی دیگر از کاراکترهای زن سریال است که در فصل آینده او را با کاراکترهای اصلی سریال خواهیم دید. او در خدمت سپتا بزرگ است. Lollys Stokeworth : در اپیزود " مرغ مقلد " شاهد بودیم که برون در قصد ازدواج خود با این کاراکتر به تیریون گفت؛ و تیریون او را کندذهن توصیف کرد. The Waif : دختر عجیبی که آریا در فصل بعد با او برخورد خواهد کرد. حدس میزنیم که سازندگان سریال، در جستجو یک بازیگر از شرق آسیا، برای ایفای نقش او خواهند بود! Maggy the Frog و Yezzan : دوتن دیگر از کاراکترهایی است که در فصل بعد ظاهر خواهد شد. البته این لیست کامل نیست، هنوز امید داریم خبر اضافه شدن کاراکترهایی که دوست داریم در فصل بعد به جمع بازیگران سریال بپیوندن را بشنویم. همچنین، طبق خبرهای منتشر شده، لوکیشنهای مربوط به دورن، در کشور اسپانیا فیلمبرداری خواهد شد! منبع: winteriscomming.net
  2. بهترین دیالوگهایی که در کتاب خواندید یا در سریال شنیدید به اشتراک بگذارید: اگه از کتاب 4 و 5 دیالوگ میگذارید ، قبلش اخطار بدهید " اسپویلر کتاب 4 " ... کتاب اول تیریون خطاب به جان اسنو : برادرم شمشیرش را دارد و محافظ پادشاه است؛ من هم ذهنم را دارم و ذهن نیاز داره به کتاب همانطور که شمشیر برای داشتن لبه تیز احتیاج به تیز کننده داره، و این دلیلیه که من زیاد کتاب میخونم جان اسنو ! یگریت » تو هیچی نمی دونی جان اسنو
  3. hamedsr

    داستان‌های دانک و اگ

    سلام. ممنون مترجمش کیه؟
  4. hamedsr

    بحث اپیزودیک قسمت ششم Beyond the wall

    اولین باره که برای اپیزودی از این فصل کامنت میذارم تو انجمن. اپیزود رو از لحاظ فنی بهش نمره خیلی خوب میدم، فیلمبرداری و صداگذاری کمک کردن تا دلهره رو به خوبی منتقل کنند تو سکانس ها. جلوه های ویژه هم پیشرفت چشمگیری کرده به طور کل در این فصل. از نظر داستانی هم نمره قبولی میدم. احتمالا برای تمام افرادی که از اسپویل ها دوری کردن، اتفاقات (شاید بهتر بگیم تراژدی ها) اپیزود غافلگیرکننده و دلچسب بود. اینقدر این تراژدی ها سنگین بود که اجازه نمیدن به اتفاقی که بین آریا و سانسا افتاد، یا سایر دیالوگهای نسبتا خوب اپیزود فکر کنم. تئوری سازی در مورد کاراکترهای کتاب یا سریال تمومی نداره ظاهرا ظاهرن از امروز تئوری سازها باید به فکر چند تئوری جدید در مورد اژدهایی که مرکب شاه شب شد بیوفتن. چه نیرویی خواهد داشت؟... ایده پرتاب شعله یخی میتونی جالب باشه. دوباره باید اپیزود رو بهتر ببینم
  5. hamedsr

    بار ِ عام، باری برای عموم [گفتگوی آزاد 2]

    درود بر دوستان قدیم و جدید چه بار ساکتیه! حس یه بار متروکه رو میده به آدم. خصوصا وقتی می بینه اعضای قدیمی دیگه نیستند. یه جوری حیف شده این انجمن. یه جورایی تبدیل شده به یک ارتباط یک طرفه ... پادکستی ارائه میشه، مقاله یا تحلیلی یک نفر مینویسه تو تلگرام بقیه اگه دوست داشتن تعقیبش میکنند. قبلا یک بحثی باز میشد، افراد مختلف نظراتشون رو مطرح میکردن، و خیلی خوندنی بود نظرات... یا پروژه ای شروع میشد همون اول از همه اعضا برای مشارکت دعوت میشد. از ترجمه مقالات و ویکی گرفته تا آرت فن ها و ...
  6. هیچ خبر رسمی منتشر نشده. ولی خب مارتین گفته تو 74مین Worldcon شرکت می کنه برای امضا کتاب و ملاقات هواداران کتاب. تاریخش میشه اوایل شهریور. ولی نگفته دقیقا چه کتابی، خب احتمال اینکه تا یک ماه آینده حداقل خبر انتشار کتاب منتشر بشه زیاده. یک سری شایعات غیرقابل باوری هم هست که میگن مارتین کتاب 6 رو خیلی وقته تموم کرده، تاخیر انتشارش برای اتمام کتاب 7 است. که دو تا را با هم منتشر کنه. بهتره توجهی نشه به این شایعات. با توجه به سرعت و دقت مارتین تو نگارش خیلی بعیده.
  7. اینکه بعضیا میگن تمام اتفاقات قابل پیش بینی بود، به خاطر خوندن پیش بینی هایی بود که کتاب خونها تو این چند سال مطرح کردن به عنوان تئوری. اینقدر این تئوری ها به گوششون خورده و دلایل رو شنیدن که تبدیل شده به پیش بینی خودشون! مثلا Mad queen یکی از همون تئوری ها بود که چند ساله کتابخونا نجوا میکنن. خب بالاخره تو اپیزود آخر سریال دیدیم. حالا یه عده هم میگن ای بابا، مشخص بود از اول
  8. https://westeros.ir/wiki/index.php?title=%D8%AC%D9%86%DA%AF_%D9%81%D8%AA%D8%AD
  9. hamedsr

    بار ِ عام، باری برای عموم [گفتگوی آزاد 2]

    فوتبالی هستم، ولی امسال بازی ها جذابیت قبل رو نداره با این سیستم جدید! طرفدار تیم خاصی نیستم، ولی از بازی کرواسی خوشم اومد ... اسپانیا رو هم فقط به خاطر اینیستا دوست دارم ) نه بیشتر.
  10. hamedsr

    قسمت نهم، Battle of the Bastards

    این تاپیک فقط برای صحبت در مورد این اپیزود ایجاد شده. اگر میخواین در مورد سریالهای دیگه صحبت کنید برید تو بار عام ...
  11. hamedsr

    قسمت نهم، Battle of the Bastards

    ممنون که به جای بحثهای حاشیه ای و یا ایرادگیری های بی اهمیت در مورد خود حوادث سریال صحبت کردید. اما در مورد اشتباهات جان باید بگم خب تمام حقایق رو در مورد ارتش خودش و دشمن میدونست. حتی هشدار سانسا هم به جان که باید بیشتر صبر کنه، که انتقاد به جایی هم بود، شنید! ( با اونکه چندان علاقه ای به کاراکترش ندارم اینجا حرفاش منطقی تر بود از جان) 1 - تعداد 2 - داشتن جنگجوهای آموزش دیده. تو هر دو مورد برتری با نیروهای دشمن بود. حالا اشتباهات به نظر من: 1 - نداشتن استراتژی جنگ! جان و داووس خیلی دست کم گرفتن بدون هیچ نقشه ای حسابی پا به میدون نبرد گذاشتن. با وقت گذاشتن بیشتر میتونست نقشه ی بهتری طراحی کنه. دومین نکته هم اینه که وقتی دشمن برتری داره و نمیشه از لحاظ قدرت مقابلشون ایستاد، باید دست به تخریب بزنن! مثل از بین بردن مهمات دشمن، ترور فرمانده های لشکر حریف، گذاشتن تله و یا فریب لشکر حریف برای ضربه زدن بهش و ... و خیلی اما و اگرهای دیگه. سومی هم اینکه حداقل آموزشهای لازم رو میتونستن به نیروهای خودی برای تلفات جنگی بدن (خب این یه کمی انتظار زیادیه، چون چنین کسی رو تو لشکرشون نداشتن که تجربه بالایی تو جنگ داشته باشه، یا یک تئوریسین جنگ باشه) چهارم هم شاید محهز کردن بیشتر ارتشش بود! شاید نیروی بیشتری با گذشت زمان نصیبشون نمیشد طبق تصور جان، ولی حداقل میتونست ارتشش رو مجهزتر کنه. حتی سپر هم نداشتن، در حالیکه اونطرف همه مجهز بودن ... یا حداقل تلاشی برای مجهزتر کردنشون بکنه 2 - احساسی عمل کردن در میدان مبارزه! وقتی به خاطر مردن ریکان احساسی شد وحمله کرد در واقع نظم ارتش خود رو به هم زد! همون بلایی که میترسیدن به سرشون اومد! باعث شد به جای قرار گرفتن تو چند خط بی نظم جنگ رو شروع کنن و از هر طرف محاصره بشن! نمیگم این اتفاقها باید میوفتاد. چون جان نه تئوریسین جنگه، نه تجربه فرماندهی زیادی داره ... فقط اینارو به عنوان ساده ترین اشتباهاتی که ارتشش رو به سمت نابودی کشوند میگم. پا گذاشتن تو جنگی که برتری حریف واضحه، خب اشتباهش به نام فرمانده نوشته میشه ... البته اون چیزی که شما در مورد افزایش روحیه جنگندگی افراد شمال گفتید، تایید می کنم.
  12. hamedsr

    قسمت نهم، Battle of the Bastards

    سانسا از جان پرسید کجاست رمسی؟! (جان هم احتمالا بهش گفت همونجا که سگهارو نگه میداره.) به این معنی نیست که لزوما نقشه سانسا بوده که رمسی شکار سگها شده باشه. هر چیزی که تو اپیزود نشون نداده شده، یا غیرشفافه رو که نمیشه به عنوان باگ فرض کرد! اصلا بی معنیه که همه چی رو بخوان به طور کامل روایت کنند! مثلا تصور کنید که جان به سانسا چنین چیزی گفته: آبجی، میدونی چی شده؟! رمسی بهمون گفته 7 روزه سگاش غذا نخورده و مارو تهدید کرده باهاش! برو ببین الان سگا دارن میخورنش ...! خب چه لزومی داره چنین دیالوگی رو بیارن تو سریال! با یه دو دو تا چارتا هم میشه فهمید که سانسا مطلع شده از وضعیت رمسی و سگاش (با پاسخ جان بهش) بازم میگم، لازم نیست هر چیزی رو که به شکل باگ ببینیم! شاید صرفا پرداختن بهش اهمیتی نداشته!
  13. hamedsr

    قسمت هفتم ، The Broken Man

    پیتر واقعا کتلین رو دوس داشت بخاطر همین سانسا براش مهمه و کمکش میکنه با اینکه قدرت براش مهم تره اما اگه کتلین زنده بود اونو انتخاب میکرد و احضر بود بخاطرش به خانوادش کمک کنه به استثنای ند اگر فکر می کنید به خاطر علاقه ش به کتلین، یا چیزی به اسم " کمی انسانیت تو وجودش" کمک میکنه به خود کتلین یا خانواده ش، مشخصه خوب لیتل فینگر رو نشناختید. ممکنه کمک کنه، ولی فقط و فقط به خاطر نفع شخصیش، نه علاقه شخصی یا انسانیت. لیتل فینگر استاد بازی های سی**اسیه، که تو هر هرج و مرجی پاش وسطه. به قول خودش هرج و مرج هم فقط یه نردبان ترقیه برای افرادی که میخوان از این نردبون صعود کنند! Lord Varys: But what do we have left, once we abandon the lie? Chaos? A gaping pit waiting to swallow us all. Petyr 'Littlefinger' Baelish: Chaos isn't a pit. Chaos is a ladder. Many who try to climb it fail and never get to try again. The fall breaks them. And some, are given a chance to climb. They refuse, they cling to the realm or the gods or love. Illusions. Only the ladder is real. The climb is all there is. واقعا دیالوگهای فصل 3 رو دوست داشتم ... یه حرفی پشتشون بود!
  14. hamedsr

    قسمت هفتم ، The Broken Man

    در مورد نامه سانسا به لیتل فینگر، فارغ از اینکه حاصل درخواستش از لیتل فینگر به نفع جان و ارتشش میشه یا به ضررش، حرکت خودسرانه ای بود. چون بارها ثابت کرده که آدم قابل اعتمادی نیست! حتی تو کمکهاش هم به دیگران انگیزه های شخصی داره... همه مون تقریبا حدس میزنیم حرکتش درنهایت به نفع جان میشه یا به ضررش، ولی خب چیزی از خیره سریش کم نمی کنه این پنهانکاری. یاد حرکت مادرش افتادم، جیمی رو آزاد کرد بدون اینکه به راب حرفی بزنه. بازم میگم در هر صورت و با هر نتیجه ای باید مشورت میکرد.
  15. hamedsr

    قسمت ششم، Blood of My Blood

    اپیزود ضعیفی بود. یه جوری فقط یه اتلاف وقت بود برای سریال. سریال داره رفع مسئولیتی خطهای داستانی رو میبره جلو. تا صرفا داستان رو تعریف کرده باشه. ولی با چه کیفیتی؟ مثلا اون خط داستانی دنریس چی بود؟ یا اون زمانی که برای سمول و خانواده ش ... اپیزود 6م از فصله. اگر قراره حادثه مهمی نداشته باشه، حداقل داستانها را جذابتر روایت و به تصویر بکشن، یا دیالگوهای قویتری نوشته بشه.
  16. hamedsr

    اخبار فصل ششم

    من هم دیدم خلاصه وقایع رو ... ولی لطفا نذارید، حالا شما رعایت می کنید. یه عده آدم هیجان زده پیدا میشن نمی تونن خودشون رو کنترل کنند. هر جایی که دستشون میرسه جار میزنن
  17. hamedsr

    قسمت پنجم، The Door

    اپیزود خوبی بود. سکانس پایانی اپیزود نقطه عطفی بود برای این فصل. همیشه به شوخی Hodor گفتن هودور تقلید میشد، ولی خب کسی از واقعیت پشت این کلمه با خبر نبود. Hold the door ... قیافه برن هم خیلی درمونده بود سکانس آخر. وقتی فهمید باعث چه اتفاقی شده ... سکانسی که یواشکی برن به رویا میره چقدر استرس زا بود! آهنگسازی روی این سکانس هم حرف نداشت. The time has come For you to become me منظورش دقیقا چی بود؟ الان توانایی های کلاغ سه چشم به برندون منتقل شد؟ احتمالا وقتی برن در کسل بلک مستقر میشه، جان رو نبینه تو این فصل. شاید هم تا اپیزود 10 باید صبر کرد برای فهمیدن راز لیانا و ند. این احتمال هم وجود داره، بنجن استارک رو ببینیم تو راه برگشت برن بهش کمک کنه؟! (ولی خب بعیده، اگر زنده بود این همه مدت نمی موند ...) نمایشی که آریا تو براووس دید هم جالب بود در نوع خودش. بقیه سکانس ها چیز خاصی نداشت، مقدمه سازی برای اپیزودهای آینده فقط ... پ.ن: یه دایرولف دیگه هم رفت! الان دایرولفهای زنده سریال فقط گوست و نایمریا هستند. زن کشیش هم گردنبندی شبیه ملیساندر داشت!
  18. hamedsr

    قسمت چهارم، Book of the Stranger

    شما اینجا زندگی می کنید، چطور خودتون رو قیاس می کنید با مردم یک قبیله تو یک دنیای فانتزی. وقتی می تونید بگید اگه من جای اونا بودم که تمام عمرتون رو با همون قبایل زندگی کرده باشید. مردم خرافه پرستی هستند. نمونه ای از خرافاتشان همون خوردن قلب یک مادیان توسط زن حامله برای اینکه بچه ش قوی بشه! جای تعجبی نداره که کسی رو که از آتیش زنده بیرون بیاد، مث خدا ببینن. در مورد دنریس خب به شخصه داستانش رو دوست ندارم چه تو کتاب و یا سریال، بیشتر فتوحاتش هم شانس بوده ... دنریس بینش سیاسی نداره به نظر من، ولی رفتارش حداقل صادقانه س. اینکه بهش دیکتاتور بگیم زیاده رویه. وقتی بهش میشه گفت دیکتاتور که عوام مردم باهاش مخالف باشند، یا خواسته نا به حقی بهشون داشته باشه. ولی خب می بینیم مخالفاش بیشتر افرادی هستند که یا قدرتشون رو در خظر می بینن و یا منافع مادیشون رو. اگر با این فکر بخوایم بهش دیکتاتور بگیم، تمام حکومتهای جدید و فرامانراوایانی که جایی رو فتح کردن دیکتاتورن.
  19. hamedsr

    قسمت سوم، Oathbreaker

    یا ممکنه اون دختر با والدر فری رابطه ای داشته باشه که اگه اینطور باشه نشون میده مردان بی چهره بعد از هیچکس شدن کاملا هم هیچکس نمیشن و قسمتی از گذشته شون رو هنوز با خودشون دارن . مکث دختره برای شنیدن صدای چوب آریا هنگام پا شدن بود. شاید انتظار داشت تسلیم شده باشه بعد از کتک خوردن. ربطی به لیست آریا نداشت
  20. hamedsr

    تکه های پازل

    اینقدر بررسی نکنید. مزه سریال و سوپرایز داستان از بین میره. ماشالله تمام پیش بینی ها هم درست از آب در میاد
  21. hamedsr

    قسمت دوم، Home

    قسمت های اسپارو و جیمی البته به نظرم خوب بود وارگ شدن جان (منم نظرم همین بود) رو اکثر بیننده ها رد کردن. میگن به خاطر حس های حیوانی بود واکنشش یورون رو من خوشم اومد از بازیگرش. نمیدونم چرا اکثرا ناراضی هستند سلام علت عدم رضایت بیشتر بیننده ها، فکر کنم به خاطر این بود که اکثرا میدونستن چه اتفاقی میافته. سوپرایز زنده شده جان رو از بین رفته بود. بعد دیالوگهای داووس و زن سرخ هم خیلی آبکی بود. در حد این سریال نبود ...
  22. hamedsr

    قسمت دوم، Home

    چه بر سر دایرولف آریا اومد راستی؟ داشت میگشت تو جنگلها برای خودش گله دست و پا میکرد کلا خبری نشد دیگه ازش
  23. hamedsr

    قسمت دوم، Home

    تو یه مصاحبه ای قبلا مارتین گفته بود که اینکه یه شخصیت از دیار باقی بر میگرده، دوست دارم یه تغییری توش باشه ... مثلا گفت کاراکترهای خودش یه چیزی را از دست میدن، یا یه خاطره، یا یک توانایی ... الان جان از نظر رفتاری چه تغییری میکنه به نظرتون؟ یا چی رو از دست داده؟ (یا شایدم چه چیز را به دست آورده؟)
  24. hamedsr

    قسمت دوم، Home

    سلام 1- بهنره که حذف شده باشه. با توجه به محدودیت زمانی تو سریال، امکان پرداخت خوب به ورود کاراکترهای جدید نیست ... 2- چه خونده باشند کتاب را، چه نه ... بعید این داستانی را که روایت کردن در دو اپیزود اول، با شیوه داستان گویی مارتین فرق داشت. یه خوردی آبکی بود امیدوارم قسمتهای بعد بهتر بشه. 3- چه بدسلیقه ن آمریکایی ها و اروپایی ها این همه بازیگر خوب تو سریاله ...
  25. hamedsr

    قسمت دوم، Home

    جیمی را چطور با رمزی مقایسه کردید؟ جیمی هر کاری می کنه یا کرده به خاطر خانواده ش بود. از سقوط برن تا درگیری با استارک ... رمزی تمام کارهاش به خاطر جنونشه.
×