رفتن به مطلب

alireader

اعضا
  • تعداد ارسال ها

    228
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های alireader

  1. به تعویق افتادن انتشار کتاب ششم فرصت خوبی به طرفداران دنیای نغمه داده تا بتونن انواع و اقسام تیوری ها و پیش بینی ها رو درباره شخصیت های مختلف مطرح کنن . فکر میکنم جالب و سرگرم کننده باشه که یک لیستی از تمام سوالاتی که درباره معماها و کاراکترهای کتاب تا اینجا هست رو جمع کنیم و ببینیم نطر کاربران درباره اون ها چیه . این طوری وقتی کتاب ۶ منتشر شد میتونیم بفهمیم کیا بهترین پیش بینی ها وتحلیل ها رو داشتن . البته کل قضیه فقط برای سرگرمی و درک بهتر کتاب هست و مسلما حالت رقابت و کل کل نداره . بعلاوه اینکه جالبه ببینیم وقتی دورنمای کلی کتاب رو با تمام کاراکترها نگاه میکنیم میتونیم به سناریویی برسیم که برای سرنوشت همه کاراکترهای مهم در کنار هم جوابی داشته باشه؟ -------------------------------------------------------------------------------------------------------- بد نیست یه سری قانون هم برای پاسخ ها بگذاریم تا تایپک بیخودی شلوغ نشه و به نتیجه بهتری برسیم: ۱- کوتاه ترین جواب ممکن رو بنویسید یک سطر تا حتی یک کلمه. ۲-اگر جواب سوالات رو در فصل های منتشر شده کتاب ۶ خوندین تو اسپویلر بگذارین. ۳-جواب سوالات رو به همین ترتیب و با همین شماره ها بدید تا پیدا کردن جواب یک سوال خاص برای همه راحت تر باشه. ۴-اگر درباره سوال ها قبلا تیوری و جوابی رو تو همین فروم مطرح کردین یا روش بحث کردین یا تو فروم های انگلیسی زبان خوندین لینکش رو بگذارین تا بقیه هم استفاده کنن. ۵-جالب میشه اگر قطعیت نظرتون رو با یک سیستمی اعلام کنید مثلا جواب هایی که مطمینید یا حداقل براش تیوری و دلیل دارید با رنگ سبز ؛جواب هایی رو که شک دارید یا فقط حدس میزنید با رنگ آبی و جواب هایی که دوست دارین اون طوری بشه رو با رنگ نارنجی بنویسید. ۶-هرکس میتونه هروقت نظرش درباره یک موضوع عوض شد پستش رو ویرایش و بروز کنه ولی ترجیحا پست جدید نگذاریم تا تایپک شلوغ نشه .(هرکس فقط یک پست بگذاره) ۷-سوالاتی که تو این لیست نیومده و به نطر خودتون میرسه رو به آخر لیستتون اضافه کنید تا تایپک پربار تر بشه . ۸-بحث و گفتو گو درباره سوالات و جواب های همدیگه رو تو تایپک " بحث و پیش بینی آنچه در کتاب ششم رخ خواهد داد" مطرح کنیم و اینجا فقط همون سوال و جواب کوتاه باشه . ۹-اگر میتونیدجوابی که مینویسین تریحا فقط پیش بینی تا آخر کتاب ۶ باشه و نه تا آخر کل کتاب. به امید اینکه تایپک پر بازدید و سرگرم کننده ای بشه؛ لیست سوالات رو میگذارم(ترتیب خاصی از نظر اهمیت موضوع نداره فقط بر اساس موقعیت جغرافیایی کاراکتر ها مرتب شده ) با این توضیح که برای کوتاه تر شدن جواب ها تا میشده سوالات رو خرد و جزیی کردم : پ . ن :لازمه هشدار بدم سوالات برای کسانی که کتاب ۵ رو نخوندن اسپویل داره؟ پ .ن ۲: پیشنهاداتتون برای بهتر شدن یا تغییر سبک سوال و جواب ها ر و آخر پستتون بنویسید . -------------------------------------------------------------------------------------------------- قسمت اول : شمال نک تا دیوار و آنسوی آن : -جان اسنو واقعا مرده یا زنده اس؟ -توطیه علیه جان نقشه کی بود و چرا؟ -جان اسنو اگر قراره به داستان برگرده کی و چه طور و در چه نوعی ازحیات برمیگرده؟ -هویت جان اسنو ؟(پدر و مادرش کی ان)؟ و این راز چه طور برملا میشه ؟ -نامه صورتی رو کی نوشته بود و هدفش چی بود؟ -نامه صورتی چه قدر واقعیت داشت؟ -نقش گوست در ادامه داستان و سرنوشتش؟ -هویت واقعی ملیساندر؟ - ملیساندر چرا با استنیس همراه شده؟آیا این دو دوباره بهم میرسن؟ -سرنوشت ملیساندر و نقشی که در کتاب ۶ داره ؟ -سرنوشت ملکه سلیس؟ -سرنوشت پرنسس شیرین؟ -سرنوشت مردم آزاد و رهبرانشون مثل تورموند ؟ و ده ها سوال دیگه که بعد از تایید شدن تایپک به مرور و با کمک دوستان مطرح میکنیم.
  2. در کتاب ها و داستان های فانتزی همیشه جادو یک مکانیسمی داره که طبق اون به کار میفته و طبق مکانیسمی هم از کار میفته . مثلا در داستان اسلیپینگ بیوتی(زیبای خفته) جادو وقتی به کار میفته که پرنسس یک دوک نخ ریسی رو لمس کنه ، اون وقت به خواب ابدی فرومیره. و وقتی هم جادو از کار میفته و پرنسس بیدار میشه که بوسه حقیقی عشق رو دریافت کنه. یا مثلا در ارباب حلقه ها حلقه فقط در آتش کوه موردور نابود میشه. در دنیای مارتین هم جادوی دیوار ساختاری داره که طبق اون عمل میکنه و طبق همون هم از کار میفته و نابود میشه. به نظر من برندون معمار وقتی دیوار رو ساخت علاوه بر فیزیک عظیم و غیرقابل نفوذش یک روح جادویی هم برای دیوار درست کرد که همین جادو هم هست که درنهایت مانع عبور آدرها میشه .برندون معمار دیوار رو به کمک غول ها و فرزندان جنگل و سبزبین ها ساخت . ولی برای اینکه مطمین بشه دنیای انسان ها برای همیشه از شر و جادوی شمال دیوار در امان میمونه به متحدینش خیانت کرد و جادویی روی دیوار به کار برد که: دیوار مانع از عبور جادو و هرگونه موجود جادویی و خون جادویی از سمت شمال دیوار به جنوب دیوار میشه(نه برعکس یعنی مانع عبور جادو از جنوب به شمال نمیشه). این جادو باعث شد فرزندان و غول ها و سبزبین ها در پشت دیوار حبس بشن و کم کم ضعیف و تقریبا کاملا منقرض بشن. و البته همین جادو هشت هزار ساله که ادرها رو پشت دیوار نگه داشته. ولی این جادو فقط به شرطی کار میکنه که دو شرط برقرار باشه: 1- همیشه گروهی از انسان های قسم خورده در لباس سیاه از دیوار نگهبانی و دیده بانی بدن . بقای جادوی دیوار وابسته به راستین بودن نگهبانان در انجام وظیفه شون هست . 2- همیشه باید یک استارک به عنوان وارث و همخون برندون معمار در دیوار باشه . جادوی خون استارک مکمل جادوی دیوار هست. اگر یکی از نایتزواچ خواسته و ناخواسته به همراه خودش جادو یا موجود جادویی یا خون جادویی رو از سمت شمال به جنوب دیوار بیاره دیوار مانع از عبور اون جادو نمیشه ، ولی اون نگهبان به خاطر خیانت به دیوار و هدف دیوار که نگهداشتن جادو پشتش هست به نفرین دیوار دچار میشه و تقاصش رو با مرگ پس میده. البته این مرگ یک باره به سراغ فرد نمیاد و مثل بختک به کمین مینشینه تا فرصت مناسب. این جادو برای هزاران سال برقرار و موثره تا اینکه در چند قرن اخیر همه چیز عوض میشه و ترک هایی در جادوی دیوار ایجاد میشه،: با ورود تارگرین ها که از خون جادویی قدیم والریایی هستن . جادو در جنوب دیوار مستقر میشه . استارک ها با زانو زدن مقابل ایگان فاتح به دیوار و وظیفه اصلیشون که محافظت از دیوار هست خیانت میکنن. جادوی والریایی بارها به پای دیوار میاد: بازدید شاه جیهیریس و ملکه الیسان، آمدن استاد ایمون و بلادریون به کنار دیوار و شاید نمونه های دیگه ای هم باشه . استارک ها هم کم کم وظیفه نگهبانی از دیوار رو رها میکنن . و دیوار بارها خالی از استار میمونه. همین طور توسط استارک ها و شاهان تارگرینی هدف دیوار از نگهداشتن جادو پشت مرزهای انسانی به نگهداشتن انسان های آزاد پشت دیوار تغییر میکنه. یک نفر از استارک های نایتزواچ با خیانت به سوگندش و پیوستن به آدرها نایت کینگ میشه و با به کار بردن جادو نایتز واچ رو تسخیر میکنه . لرد مورمونت فرمانده نگهبانان با یک اشتباه تاریخی 2 وایت رو به پشت دیوار میاره. منس ریدر نگهبان سابق سپاه بزرگی از انسان ها و غول ها رو برای رد شدن از دیوار با خودش میاره. استنیس یکی از وارثان خون پادشاهی کهن والریایی به همراه خون خودش شمشیری جادویی و زنی جادوگر (که شاید اون هم خون والریایی داشته باشه) رو از شمال دیوار عبور میده و به جنوب دیوار میاره. و البته جان اسنو هم با گشودن دروازه ها به روی استنیس و ملیساندر و غول های منس آخرین خیانت رو به دیوار میکنه. این خیانت های استارک ها و نایتزواچ مثل ترکهای داخل یخ ، داخل جادوی دیوار ترک هایی میندازن طوری که الان دیوار آماده اس که با یک ضربه دیگه فرو بپاشه و برای همیشه راه برای عبور آدرها باز بشه. آخرین ضربه به این ترتیب عمل میکنه: جان اسنو توسط برادرانش کشته شده و به این ترتیب با نبودن استارک ها در دیوار جادوی دیوار خیلی ضعیفتر هم شده . ملیساندر هم با به کار بردن جادو برای زنده کردن دوباره جان به جادوی دیوار بیشتر لطمه زده .این جاست که آدرها برگ آخر رو رو میکنن : بنجن استارک . بنجن توسط آدرها اسیر شده یا شاید هم مثل نایت کینگ به اون ها پیوسته چون بعیده یک انسان عادی که تبدیل به نیمه آدر نشده بتونه در کنارشون قدم بزنه و دوام بیاره. بنجن با خودش آدرها رو از دروازه نایت فورد عبور میده و این پایان کار دیوار هست. این تیوری خیلی چیزها رو توضیح میده و به بسیاری از سوالات جواب میده: چرا بنجن به دیوار پیوسته بود و چرا جان و با خودش به دیواربرد؟ چون به نوعی آگاهانه یا غیر آگاهانه(ضمیر ناخوداگاهش رو بلادریون با الغای رویاهایی بیدار کرده بود)به وظیفه اصلی استارک ها و ضرورت بودن استارک در کنار دیوار پی برده بود. چرا شاهان کهن استارک در رویاهای جان از حضورش در سردابه وینترفل ناراحت بودن؟ چون از خیانتش به دیوار آگاه بودن و میخواستن بهش بفهمونن جاش در دیواره نه در وینترفل به عنوان لرد وینترفل) چرا جان آزورآهایی ریبورن و پرنس وعده داده شده هست؟(اگر باشه) چون با نابود شدن جادوی دیوار ، مقدر شده جادوی خون والریایی جان و شمشیر لایت برینگرش آدرها رو نابود کنه . و خیلی سوالات دیگه که بعدا بهش پاسخ میدم.
  3. لیدی داستین نویسنده نامه صورتی: برای اینکه بفهمیم چه کسی نامه صورتی رو نوشته اول باید دقت کنیم که ما با 3 تا نامه صورتی مواجه هستیم اولین نامه به دست آشا گریجوی میرسه و همین نامه کلید حل معمای نویسنده اون هست. در این نامه امضای لیدی داستین در کنار امضای رمزی بولتون هست. پس باید تصور کنیم که لیدی داستین متحد رمزی محسوب میشه. در حالیکه در فصل سوم ریک متوجه میشیم باربری داستین دشمن خونی رمزی هست. چون رمزی برادر خودش رو کشته، دمریک بولتون که بسیار مورد علاقه و توجه لیدی داستین بوده. و به همین خاطر از رمزی متنفره. همین طور رمزی به پدرش میگه که اعتمادی به لیدی داستین نداره و ترجیه میده بکشش. پس چرا باید این دو دشمن خونی نامه ای رو با هم امضا کنن؟ جواب مشخصه چون رمزی نامه رو ننوشته و روحش هم از قضیه خبر نداره. ولی چرا لیدی داستین باید این کار رو بکنه و به آشا نامه ای بنویسه و تهدیدش کنه؟ جواب این هست که نامه های صورتی رمز نگاری شدن و برای مخاطب دیگه ای نوشته شدن، در واقع این نامه برای لیدی گلاور نوشته شده که اسیر آشا هست و هدفش هم اینه که به لیدی گلاور اطلاع بده به قلعه حمله میشه تا آماده باشه و جان سالم بدر ببره. نامه هایی که برای جان فرستاده شدن هم رمز نویسی شده بودن و مخاطبشون ملیساندر بود نه جان. در واقع اتحادی بین استنیس و لردهای شمال از جمله داستین و مندرلی شکل گرفته و نامه های صورتی شیوه ارتباط مخفیانه اونها هست بدون اینکه کسی از این اتحاد خبر دار بشه.
  4. بعد از حدود دو سال که این تایپک رو میخوندم برام جالب بود که علی رغم چندین اشتباهی که تو این تیوری هست مثلا اینکه نمیشه با قطعیت گفت استارک ها وظیفه نگهبانی از دیوار رو رها کردن یا اینکه شاید بشه گفت زانو زدن تورهن استارک مقابل ایگان ممکنه به خاطر دفاع از دیوار و جلوگیری از ورود اژدهایان به شمال بوده باشه یا اینکه سرزنش لردهای شمال نسبت به جان احتمالا به خاطر خون تارگرینی اون هست و غریبه بودنش ولی حالا به خصوص بعد از دیدن فصل ۷ سریال اطمینانم بیشتر شد که جان و بنجن باعث سقوط یوار خواهند شد! اسپویل فصل ۷ سریال
  5. هر کدام از شخصیت های اصلی و مهم کتاب ها ، داری یک یادآوری تکرار شونده هستند، یک رویا ، یک خاطره ، یک دعا و ... که مدام در فصل های مختلف تکرار میشوند و انگار بر تمام کارها و تصمیم هایشان تاثیر دارند: دنریس همیشه رویای خانه ای با در قرمز و یک درخت لیمو در حیاط آن را میبیند . خانه ای در براووس که سر دری او و برادرش را در آن پنهان کرده بود . آریا مدام دعایی را زمزمه میکند: جافری،سرسی،سر ایلن .... نام کسانی که آرزوی مرگشان را دارد تیریون همواره به یاد همسری است که در نوجوانیش با اوازدواج کرد : تایشا دختری روستایی که لرد تایوین از او جدایش کرد و به یک فاحش... تبدیلش کرد در کتاب پنجم تیریون به هرکس میرسد میپرسد: فاحش... ها کجا میرن؟ ند استارک همیشه به یاد میاورد یا خواب میبیند که خواهرش لیانا در بستر مرگ به او میگوید : قول بده ند، قول بده... جیمی لنیستر در حالت ها و جاهی مختلف تصویر ایریس تارگریان را میبیند و اینکه چه طور شمشیرش را در بدن او و پایرومنسرهایش فرو کرده است. سرسی در همه جا خاطره چادر مگی فراگ را به یاد میاورد و ولنکور... ایرون گریجوی کاهن خیس مو یاد خاطره ای هولناک از صدای بازشدن لولای دری آهنی را به یاد میاورد ویکتاریون بارها خاطره کشتن همسر خیانت کارش را به یاد میاورد و جان اسنو در رویاهایش به سرداب های وینتر فل کشیده میشود و انجا چیزی در رانتظار اوست ... ***************************** هدف مارتین از طرح این یاداوری های تکرار شونده چی بوده؟ چه اسرار و نکاتی در آنها پنهان شده ان؟ درباره تمام این یادآوری ها تیوری هایی مطرح شده که اگر مایل باشید میتونیم در مورد تک تکشون بحث کنیم.
  6. هشدار:حاوی اسپویل برای کسانی که کتاب ها ی تالکین(هابیت-ارباب حلقه ها-سیلماریون) و فیلم های ارباب حلقه ها و هابیت رو نخوندن و ندیدن. مارتین همان طور که خودش بارها گفته به شدت تحت تاثیر تالکین بوده و حتی پایان نغمه رو الهام گرفته از پایان ارباب حلقه عنوان کرده . اما این شباهت ها و ایده ها از تالکین در دنیای نغمه چی هستن و چه طور میشه از روند اتفاقات و پایان ارباب حلقه ها ادامه داستان و پایان نغمه آتش و یخ رو پیش بینی کرد در این تایپک میتونیم درباره اش بحث کنیم. البته تایپک دیگه ای باهمین موضوع در تالار آنسوی دیوار هست که به خاظر اسپویل بودن اونجا نمیشه زیاد به پیش بینی اتفاقات نغمه پرداخت به خاطر همین این تایپک رو اینجا ایجاد کردم. با این توضیح که من هابیت و ارباب خلقه ها رو فقط یکبار ۸ سال پیش خوندم به خاطر همین خیلی دقیق یادم نیست و فقط امیدوارم بحث راه بیفته تا دوستانی که تسلط بیشتری رو کارهای نالکین دارن بحث رو ادامه بدن ما هم استفاده کنیم. .........................................................-........................... شخصیت جان کاملا از شخصیت فرودو الهام گرفته شده. نوجوانی که به نظر شخص استثنایی نمیاد ولی ماموریت بزرگ شکست دادن نهایی نیروهای شر بعهده اش گذاشته شده و تا این ماموریت رو انجام بده اسیب های جسمی و روحی بسیار میبینه و در نهایت خودش قربانی میشه. فرودو ۲بار میمیره یا حداقل تا استانه مرگ میره یک بار با زخمی که از سوار تاریک سایورن میخوره و یک بار هم وقتی هیولای عنکبوت غول پیکر نیشش میزنه. جان هم تا حالا دوبار برخورد با مرگ رو تجربه کرده یک بار وقتی برای دفاع از مورمونت با وایت ها جنگید و دستش سوخت و یکبار هم که برادراش بهش چاقو زدن. همراهی سمول با جان و حتی اسمش کاملا ادای دین مارتین به تالکین و همراهی سم و فردو هست. جالبه که جان و سمول مثل فرودو و سم که در یک مقطع با اصرار فرودو ازهم جدا شدن با اصرار جان از هم دور شدن و همون طور که فردو در اثر راندن سم از خودش گرفتار عنکبوت و خطر مرگ شد جان هم با دور کردن سمول و دیگر دوستانش از خودش گرفتار توطیه شد و کشتنش. .....................................................................................................
  7. هشدار:متن زیر حاوی اسپویل های جدی در خصوص فصل ششم سریال بازی تاج و تخت و همین طور کتاب پنجم نغمه ای از یخ و آتش می باشد. وبسایت معتبر http://www.imdb.com لیست کامل بازیگران اپیزود اول از فصل ششم سریال بازی تاج و تخت را منتشر کرد. این لیست را می توانید از لینک زیر مشاهده نمایید: http://www.imdb.com/title/tt3658014/fullcredits?ref_=tt_cl_sm#cast حضور برخی بازیگران/کاراکترهای سریال در این لیست بسیار جالب و حاوی نکات و اسپویل هایی هست که می تواند تا حدودی خط سیر داستان را در فصل ششم سریال روشن نماید: مهمترین حاضرین: 1- سانسا و تیون: شاید مهمترین اسپویل این لیست حضور بازیگران نقش سانسا و تیون در این لیست باشد. چرا که این حضور روشن می کند این دو کاراکتر از سقوط از دیوارهای وینترفل جان سالم بدر برده اند. همین طور با توجه به حضور برین در این لیست، و حضور او در نزدیکی وینترفل ممکن است این بریین باشد که سانسا و تیون را پیدا می کند. 1- یورن گریجوی: یکی از شخصیت هایی که طرفداران کتاب بی صبرانه منتظر حضورش در سریال بودند، یورن چشم کلاغ برادر بیلون و عموی تیون گریجوی بود که انتظارها در این اپیزود به سر خواهد آمد. هر چند عدم حضور ویکتاریون . ایرون، دو برادر دیگر یک نا امیدی بزرگ در این اپیزود است. 2- ریکان استارک: برای خود من جالب ترین موضوع حضور ریکان در این اپیزود به همراه اُشا است و بی صبرانه منتظرم ببینم ریکان کجاست و آیا همان طور که شایعات میگویند در جزیره اسکاگوس است؟ 3- دینریس: دینریس، خال راکو، کرم خاکستری، تیریون، داریو، جوراه مومونت، لرد وریس و تعدادی از اشراف یونکایی، شخصیت های مرتبط با خ داستانی میرین هستند که همگی دراین اپیزود نقش داشته اند. سوال مهم اینجا است که آیا دینریس می تواند به میرین بازگردد؟ 4- گرگور کلگین: کوه هم در این لیست معرفی شده است. با توجه به حضور تمام کاراکتر های مربوط به محکمه سرسی و مارجری در این اپیزود مثل گنجشک اعظم و کیبورن . سر کون و میس و تایرل و ... به نظر میرسد، حضور کوه در این اپیزود، شایعه این که سر رابرت استرانگ همان گرگور کلگین است را قطعی نماید. 5- خاندان تارلی: همان طور که از مدت ها قبل صحبتش بود تعدادی از اعضای خانواده سمول تارلی شامل برادرش دیکون و خواهرش تالا در این اپیزود حضور دارند که احتمال دیدار سمول با خانواده اش را تقویت می کند. 6- ملیساندر و برادران نگهبانی شب: حضور توامان ملیساندر و بعضی شخصیت های نگهبانی شب مثل آلیسر تورن، اولی، اد تولت و...در این اپیزود با توجه به اینکه در آخرین قسمت فصل قبل شاهد حضور ملیساندر در دیوار بودیم، هم یکی از جذاب ترین تقابل های این قسمت خواهد بود. 7- آریا: آریا هم به همراه جاگن هگار و ویف در این قسمت حاضر خواهند بود.باید ببینیم سرنوشت تعالیم آریا به کجا ختم می شود. 8- مارهای شنزار: ابارا، تیین، نایمریا سند به همراه الاریا هم نقش دارند. باتوجه به جدا شدن خط داستانی مارهای شنزار در کتاب و سریال درباره نقش آن ها در ادامه سریال نمیتوان باقطعیت اظهار نظر کرد. هرچند با توجه به حضور پرنس دورن مارتل و اینکه در سریال الاریا سند جایگزین کاراکتر پرنسس آریان دختر دورن مارتل شده است، می توان تصور کرد دورن برای مارهای شنزار ماموریتی در نظر دارد. 9- تالی ها: ادمور و بریندن تالی هم در این قسمت هستند که حضور توامان آن ها و والدر فری و سر جیمی احتمالا به معنی احیای خط داستانی ریورلندز است که در فصل قبل کاملا از سریال حذف شده بود. 10- برن: برن هم به همراه میرا و کلاغ سه چشم حاضر هستند. 11- لیتل فینگر: حضور همزمان بیلیش و رابرت ارین هم احتمالا به معنی بازگشت پتایر به دره ارین خواهد بود. 12- بولتون ها: لرد روس بولتون به همراهپسرش رمزی در این قسمت حضور خواهند داشت. اما عدم حضور هیچ یک از لردهای شمال در این قسمت کمی عجیب به نظر میرسد. چرا که طبعا اینک بولتون ها با تصرف وینترفل مالک شمال هستند و باید لردهای شمالی در کنار آنها قرار بگیرند.( یا در مقابلشان) سورپرایزهای H.B.O: اما حضور سه بازیگر/ کاراکتر در این لیست را باید سورپرایز های سازندگان سریال برای بینندگان دانست. اول حضور کاراکتر تحت عنوان «ادارد استارک جوان» است. که بازیگر آن «سباستین کرافت» نوجوانی هم سن و سال بازیگر نقش برن است که تا حدودی هم شباهت ظاهری به او دارد. دوم حضور کاراکتر دیگری تحت عنوان «بانو استارک» است که به نظر میرسد مادر ادارد استارک باشد. حضور همزمان ادارد استارک نوجوان و مادرش در این قسمت با ریکان استارک اتفاقی نیست. چرا که میدانیم اقوام مادری لرد ادارد در جزیره اسکاگوس بوده اند. پس میتوان حدس زد حضور ادارد و مادرش یک فلش بلک برای معرفی خویشان مادربزرگ ریکان به او در اسکاگوس باشد. اما غافلگیری بزرگتر شاید مربوط به حضور «یان مک شین» بازیگر بزرگ بریتانیایی در این اپیزود باشد که هنوز نام کاراکتری که او بازی می کند اعلام نشده. مک شین نقش کدام کاراکتر را خواهد داشت؟
  8. سلام. نه به نظر من مادر ادارد هست. قبلا هم خبرهایی بود که با خانواده مادری ادارد در اسکاگوس آشنا میشیم. البته خبرهایی هم بود که یک فلاش بک از کودکی لیانا و ادارد و برندون تو سریال میبینیم ولی فعلا خبری از بازیگرای کودکی برندون و لیانا نیست. اتفاقات برج شادی هم گفته میشه که در سریال هست ولی اون یک مجموعه ای از بازیگرا میخواد مثل آرتور دین و لیانا و هاولند رید و حتی خود ادارد که هیچ کدوم هنوز معرفی نشدن.
  9. alireader

    بار ِ عام، باری برای عموم [گفتگوی آزاد 2]

    طرفداران کتاب های نغمه ای از آتش و یخ در انگلستان معتقدند مارتین در خلق قلعه وینتر فل از قلعه سیزرگ در منطقه کامبریا در شمال انگلستان الهام گرفه است. حتی یکی از آن ها در نامه ای به مقامات محلی خواهان تغییر نام این منطقه به وینترفل شده است.
  10. alireader

    تبریک تولد

    ممنون از استنیس عزیز و نگار خانم همه بچه های فروم. خوشحالم که در جمع دوستان عزیزم هستم
  11. پیش بینی نقش یان مک شین: مک شین در یک مصاحبه اشاره هایی به نقش خود در سریال کرده است: مک شین اعلام کرده حضورش در این سریال فقط در یک اپیزود خواهد بود. بعد هم اشاره میکند که او مسئول بازگرداندن کاراکتری به سریال است که هیچ وقت فکر نمیکردیم دوباره ببینیمش. فکر میکنم برای هر خواننده پیگیری همین اشاره کافی باشد که بفهمد یان نقش چه کسی را بازی خواهد کرد. یک نقش کوتاه یک اپیزوده که آنقدر مهم هست که سراغ چنین بازیگر مشهوری رفته اند و یکی از کاراکترهای مهم را از مرگ باز میگرداند کسی نیست جز:
  12. alireader

    بار ِ عام، باری برای عموم [گفتگوی آزاد 2]

    برای من مهمترین نکته حضور ریکان تو این قسمته. که کاملا اسپویل کتاب محسوب میشه. احتمالا حضور نوجوانی ادارد و مادرش هم مربوط به اسکاگوس و حضور ریکان در اونجا هست. جالبه نقش مک شین رو اعلام نکردن. یعنی کاملا میخوان سورپرایز باشه. برای بحث و تحلیل درباره لیست بازیگرای قسمت اول این تایپک رو ساختم: viewtopic.php?f=39&t=501&p=20409#p20409 مک شین در یک مصاحبه تقریبا لو داده که نقشش کدام کاراکتر هست که در تایپک بالا توضیح دادم. خلاصه اش این هست:
  13. alireader

    بار ِ عام، باری برای عموم [گفتگوی آزاد 2]

    لیست کامل بازیگران اپیزود اول سریال اعلام شد: http://www.imdb.com/title/tt3658014/fullcredits?ref_=tt_cl_sm#cast
  14. پیشنهاد میکنم یک محاکمه جدید راه بندازیم، شاید فروم دوباره یه رونقی بگیره. نظرتون چیه؟
  15. alireader

    بار ِ عام، باری برای عموم [گفتگوی آزاد 2]

    الهام گرفتن مارتین از کاراکتر های کتاب های مصور در خلق نشان های خاندان های اشرافی وستروس: مارتین علاقه خاصی به شخصیت های کمیک استریپ های آمریکایی دارد و به نظر میرسید در خلق نشان های خاندان های اشرافی وستروس از برخی شخصیت های کمیک بوک های مشهور الهام گرفته است. برای نمونه به این بخش از فصل 14 کتاب چهارم دقت کنید، در اینجا نشان های چند خاندان مستقر در میدن پول که همراهان لرد رندیل تارلی محسوب میشوند توصیف شده است: آذرخش نشان خاندان لِیگود از ریچ الهام گرفته از شخصیت های کمیک استریپ فلش و جانی تاندر است. سوسک آبی نشان خاندان بِتلی از وسترلندز الهام گرفته از شخصیت کمیک استریپ بلو بیتل است. و پیکان سبز نشان خاندان سارسفیلد از وسترلندز مشخصا از شخصیت کمیک استریپ گرین ارو(کماندار سبز) الهام گرفته شده است.در ادامه تصاویر نشان های خاندان ها و شخصیت های کتاب های مصور منبع الهام مارتین آمده است:
  16. alireader

    بار ِ عام، باری برای عموم [گفتگوی آزاد 2]

    موافقم.ولی کلا کتاب و سریال مهجوریه به خصوص تو ایران فکر نکنم افراد زیادی اطلاعات درباره اش داشته باشن.ولی واقعا ارزش وقت گذاشتن داره. به خصوص با توجه به شباهت های زیادی که هست شاید بشه یک پیش بینی هایی هم درباره نغمه ازش درآورد. راستی خوشحالم بعد از مدت ها دوستانی مثل نگار و کیوان و جان رو دوباره تو فروم میبینم. جاتون خیلی خالی بود.
  17. alireader

    بار ِ عام، باری برای عموم [گفتگوی آزاد 2]

    درباره منابع الهام مارتین مثل ارباب حلقه ها و تاریخ انگلستان و war of roses و ... خیلی صحبت شده ولی جالبه که درباره یکی از مهمترین و شاید مهمترین منبع الهامش خیلی کم صحبت شده و خیلی کم هستن که بدونن یکی از مهمتریم منابع مارتین برای نوشتن نغمه کتابdune اثر فرانک هربرت هست که سریال children of dune رو هم چند سال پیش ازش اقتباس کردن.این کتاب و سریالش شباهت های عجیبی به نغمه داره و به نظرم شاید اصلی ترین منبع الهام مارتین باشه. خط داستانیش خیلی به نغمه شباهت داره و خیلی از شخصیت ها مثل تیریون،آریا،جیمی،سرسی،مردان بدون چهره،دینریس و جان و خاندان های استارک و لنیستر و... یه ما به ازایی توش دارن. کلیت داستان اینه که تو یه سیاره بیابانی و شنی یه کرم های غول آسایی هستن که یه ماده ای تولید میکنن که انرژی ازش میگیرن. درواقع همون قضیه نفت و خاور میانه. بعد حالا بین خاندانهای مختلف که هرکدوم مالک یه سیاره هست جنگ و دعواست که کی این کرمها رو کنترل کنه.یک خاندانی قبلا حاکم بوده(تارگرین) که توسط یک خاندان دیگه شکست خورده وبرکنارشده(لنیسترها) و حالاملکه وارث خاندان شکست خورده (دینریس) تلاش میکنه به قدرت برگرده. تخت آهن-جیمی و سرسی و تیریون. در سریال children of dune اطلاعات بیشتر در: http://diplomunion.com/index.php?threads/similarities-between-game-of-thrones-and-dune.15597/ http://asoiaf.westeros.org/index.php?/topic/127211-similarities-and-paralells-between-asoiaf-and-frank-herberts-dune-novels/ یک کرم غول آسا در سریال children of dune که در نغمه هم هست و مارتین به عنوان وایروم یا کرم-اژدها ازش اسم برده که در اعماق زمین زندگی میکنه و زمین رو میخوره. شباهت های دیون و نغمه خیلی زیاده و جای بحث داره. مردان بدون چهره اینجا به اسم فیس دنسر یا رقصنده چهره حضور دارن که دقیقا مثل بدون چهره ها تغییر قیافه میدن و قاتلان آموزش دیده و فوق العاده خطرناک هستن.
  18. phenome@ 1-به نظر من شخصیت جان الهام گرفته از فرودو در ارباب حلقه ها هست و همون طور که فرودو بعد از چند بار زخم خوردن و تجربه نزدیک به مرگ، دیگه در زندگیش آرامش نداشت و در نهایت سرزمین میانه(زمین) رو به مقصد آمان(بهشت) ترک کرد. جان هم احتمالا بعد از زندگی دوباره زندگیش مثل سابق نیست. به خصوص که ما لرد بریک رو هم دیدیم که با دوباره زنده شدن اون آدم سابق نبود 2-احتمال این که جیمی آزورآهایی باشه خیلی زیاده. اینجا توضیح دادم: viewtopic.php?f=19&t=467 3-آزور آهایی ریبورن. یعنی دوباره متولد شده که شاید به معنی دوباره زنده شده باشه. 4-فکر نکنم همچین فرصتی پیدا کنه ولی چون تا حالا تمام نگهبانان خاین به تقاصشون رسیدن این ها هم احتمالا به تقاص خیانتشون میرسن.شاید توسط ملیساندر. 5-آدرها هوشمند هستند(احتمال زیاد) یه رویایی دنریس تو آستاپور دید که کنار ترایدنت با آدرها میجنگید. به خاطر این من فکر میکنم آأرها از دیوار رد میشن 6-میگن قربانی پرنسس شیرین هست. به خصوص که مرگ شیرین رو مارتین تایید کرده. ولی به نظر من شیرین بوسیله دلقکش پچ فیس کشته میشه.شاید خود ملیساندر قربانی بشه. 7-الان که بعضی ها میگن بولتون ها بوسیله استنیس کشته شدن و نامه صورتی رو هم رمزی ننوشته و خود استنیس یا لردهای شمال یا آشا گریجوی یا منس ریدر نوشته بوده. یه نظریه هم هست که بولتون ها خادمان آدر بزرگ هستن و در وارد شدن وایت واکرها به وستروس کمکشون میکنن و حتی میگن روس بولتون هزاران سالشه و هر بار با کشتن پسرش در جسم اون به زندگی ادامه داده و آخرین قربانیش هم خود رمزیه.
  19. با سلام و تشکر از توجه شما. اگر نظر من رو میخواید با توجه به مقدمه چینی هایی که مارتین تو کتاب کرده تا جان اسنو رو تبدیل به یکی از قهرمانان و منجیان وستروس کنه خیلی بعیده که حذفش کنه وجان حتما برمیگرده.هرچند به شخصه دوست دارم جان مرده باقی بمونه. چون زنده شدن دوباره فقط درد و رنج بیشتر براش میاره. توضیحات بیشتر درباره تئوری من درباره نقش جان تو ادامه داستان رو میتونید اینجا بخونید: viewtopic.php?f=19&t=493 درباره رابطه تیریون و جان هم من فکر میکنم همخون هستند و احتمالا تیریون تارگرین هست. ولی من بیشتر احتمال میدم جان برتیون باشه و فرزند رابرت باشه. که البته باز هم چون برتیون ها و تارگرین ها خویشاوند هستند پس بازهم جان و تیریون قوم و خویش میشن.
  20. تارگرین ها هم مریض میشن. نمونه اش سپتا میگل دختر پادشاه جیهیریس: سپتا مِیگِل مِیگِل به دلیل دلسوزی و تواناییش در درمان کردن تبدیل به یک سپتا شد و به مذهب سپرده شد. وی به پرستاری از کودکان مبتلا به گری‌اسکیل پرداخت، ولی خودش نیز به همین بیماری دچار شد و در سال 96 ب.ف در گذشت. (کتاب دنیای آتش و یخ-ترجمه وینترفل) دینریس یک فرد استثناییه و ویژگی هاش منحصر به فرده.هرچند دینریس هم با خوردن میوه های عجیبی در دریای داتراکی بشدت مریض شد و تا سر حد مرگ رفت. ولی به خاطر استثنایی بودنش نجات پیدا کرد.
  21. alireader

    منفور ترین شخصیت

    سر آلیسر تورن منفور خیلی هاست
  22. ArI@N-*WOLF* ممنون این چند وقته چقدر سوت و کور شده بود. WOLF: خوب سریال خیلی با کتاب متفاوته . اگر میخوای واقعا با دنیای نغمه حال کنی حتما کتاب ها رو بخون تو همه چیز با هم متفاوتن. ArI@N: ملیساندر قبلا هم بارها چیزهای مختلفی رو که تو اتش دیده بود اشتباه تفسر کرده بود. احتملا درباره برن و بلادریون هم اشتباه میکنه به نظر من نقشه بلادریون اینه که آدرها رو با استفاده از قدرت های خودشون مثل کنترل مردگان شکست بده. شاید به خاطر همینه که ملیساندر این تفسیر رو داره .چون بلادریون از قدرت های آدرها علیه خودشون استفاده میکنه.
  23. یک حرف هایی درباره مصونیت تارگرین ها از گری اسکیل مطرح شده بود . این کتاب کلا ردش میکنه. میگل تارگرین دختر شاه جیهیریس و ملکه الیسان که یک سپتا بوده و از کودکان مبتلا به گری اسکیل مراقبت میکنه اخرش خودش هم مبتلا میشه و میمیره SEPTA MAEGELLE Given to the Faith, Maegelle grew to be a septa known for her compassion and her gift for healing. She was the chief cause of the reconciliation of the Old King and Queen Alysanne in 94 AC, following the Second Quarrel. She nursed children afflicted with greyscale, but she became afflicted with the same illness and died in 96 AC. اسپویل کتاب5 یک نکته دیگه هم درباره دختر دیگر جیهیریس و الیسان به نام سیرا هست. این دختر که ابتدا قرار بوده سپتا بشه فرار میکنه و میره به لیس و ولانتیس pleasure house تاسیس میکنه. PRINCESS SAERA Though given to the Faith as Maegelle was, Saera did not have Maegelle’s temperament. She ran away from the motherhouse where she was a novice and crossed the narrow sea. She was at Lys for a time, then Old Volantis, where she ended her days as the proprietor of a famous pleasure house. این اسم شما رو یاد چی میاندازه؟(اسپویل کتاب5)
  24. دوستان یه توضیحی درباره گزینه ها بدم: این نظر سنجی رو من این طور پیشنهاد دادم: کدام یک از زنان زیر را خطرناک ترین مادر نغمه آتش و یخ میدانید که الان شده خطرناک ترین زنان مادر بودن و زن بودن خیلی با هم متفاوتن. این 6 نفر گزینه های خطرناک ترین مادر بودن. به خاظر همین خیلی از زنان خطرناک وستروس از این نظرسنجی جا موندن مثل آریا و ملیساندر و مارجری و حتی سانسا و آشا و ایگریت و آریانه و سارلا و پم و بقیه مارهای شنزار. به هرحال انتخاب من تو مادر های خطرناک کتلین هست. تو زنان خطرناک ملیساندر. درباره مادران خطرناک هم نظرتون رو همین جا بگین
×