barndon the builder
اعضا-
تعداد ارسال ها
97 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
اعتبار در انجمن
0اطلاعات شخصی
-
مرز اسپویل من
ندارم
آخرین بازدید کنندگان پروفایل
بلوک آخرین بازدید کننده ها غیر فعال شده است و به دیگر کاربران نشان داده نمیشود.
-
بحث اپیزودیک قسمت چهارم The Last of The Starks
barndon the builder پاسخی به cancer داده است: موضوع فصل هشتم
شاید هم برن وارگ کنه به اون اژدها و اونو بیاره. تا الان که برن هیچ خاصیتی در این فصل نداشته -
سلام. شبیه به کهکشان راه شیری است. اما نمی دونم چه ربطی داره
-
barndon the builder، قسمت هفتم ، The Broken Man را دنبال می کند
-
فیلمنامه که بیرون نیومده. خلاصه اتفاقات در طول فصل 8 هست احتمالا هم بعضی موارد تغییر خواهد کرد بعضی موارد هم کلا در موردش صحبت نشده مثل اما قطعا مسیر کتاب با این خلاصه لیک شده تفاوت خواهد داشت دوستانی که می خوان بخونن این خلاصه رو جملات زیر را جستجو کنند راحت پیدا میشه ولی سکانس آخر واقعا لایک داشت
-
معنیش این هست که لیتل فینگر داره تو تله می افته. با وجود برن کارش تمومه. احتمالا برن خیلی چیزا به سانسا گفته. لازم نیست همه چیز در سریال نمایش داده شود.
-
حالا علاوه بر این مسئله راه رفتن این اسکلتا جالبه بدون ماهیچه چطوری حرکت می کنند؟ احتمالا به بنی اسرائیلی بودن متهم شم ****** [attachment=0]DHhan8cXkAILSpk.jpg[/attachment] وایت برای راه رفتن نیاز به ماهیچه ندارد چون نیروی که او را به حرکت در می آورد نیروی عضلانی نیست بلکه نیروی آدرها ست. آدم یاد نیروگاه هسته ای می افته با دیدن این آدرها. با این تفاوت که فرایندشون معکوس هست و انرژی را از محیط می گیرند و باعث سرمای هوا می شوند.
-
Wights are not particularly intelligent, and it is debatable if these creatures are truly sapient and possess self-awareness. They lack the ability to speak, uttering only bestial growls and hisses. They do seem to be able to carry out the basic attack commands of the White Walkers, but seem to function on more of a "zombie" level of instinct. They can remember how to use a sword, albeit in a crude hack-and-slash attack, but they haven't been observed using bows and arrows or other complex tools. Exactly how much wights remember of their previous lives is unclear, or if they remember them at all. The wight of Othor, a member of the Night's Watch, did seem to remember the way to Lord Commander Jeor Mormont's quarters to try to attack him.
-
سلاح وایت واکرها بسیار تیز و برنده است و قابل مقایسه با سلاح های فولادی نیست. قدرت شاه شب هم بسیار زیاده کم از اسکورپیون نمی یاره با این وضعیت که اژدها نمی تواند نزدیک وایت واکرها شود. بنابراین دو راه برای برای از بین بردن ارتش مرده ها وجود داره یکی استفاده از آتش وحشی که برن هم در فصل قبل بعد از خروج از غار کلاغ سه چشم در ویژن هاش آتش وحشی را دید و ایریس فریاد می زد همه آنها را بسوزانید. یکی هم کشتن آدرها و خصوصا شاه شب که در مورد نحوه نابود شدنش سوال های زیادی هست. ضمنا برن یک تشابه با شاه شب دارد. برن همزان می تواند به تعداد زیادی موجود زنده وارگ کند و شاه شب می تواند همزان به تعداد زیادی مرده وارگ کند. و اینکه شاه شب مانند هودور در گذشته توانست برن را ببیند (زمانی که روی دست او نشانه گذاشت) اما سایر آدرها نمی دیدند. بنابراین احساس می کنم یک ارتباط بین برن و شاه شب وجود دارد
-
از دوستان خواهش می کنم پیام های شخصی خود را در فروم عمومی منتشر نکنند. اگر مایل به دریافت پیام خصوصی نیستید می توانید بلاک کنید. فروم جای خصومت های شخصی نیست. همه امکان استفاده از فروم عمومی را به شرط رعایت قوانین برخوردارند. اگر مشکلی وجود داره به ادمین های کانال گزارش کنید لازم نیست در فروم عمومی مطرح کنید. اگر مایل به دریافت پیام از بعضی کاربران نیستید میتوانید آن را به لیست دشمنان اضافه کنید و به شرح شکل عکس پیوست در بخش قوانین و تنظیمات، پیام های آنها را بلاک کنید
-
بله لذت دیدن سریال یک چیز دیگر هست ولی بهتر از خواندن کتاب نیست. “A reader lives a thousand lives before he dies, said Jojen. The man who never reads lives only one.”
-
تئوری یکی بودن برن و شاه شب ضعیف نیست. این تئوری مشابه وارگ کردن برن به هوردور هست زمانی که به گذشته رفته بود. یعنی برن به گذشته می رود و به مردی که تبدیل به شاه شب شده وارگ می کند تا جلوی اتفاقات گذشته را بگیرد. اما زیاد در گذشته می ماند و نمی تواند به حال برگردد (یا اتفاقی مشابه). این موضوع با ماجرای هری پاتر هم که بخشی از ولدمورد در درونش بود همخوانی دارد. اینکه شاه شب می تواند برن را ببیند ( مثل هودور که برن را در گذشته دید) این نظریه را تقویت می کند.
-
دویدن گندری به سمت ایستواچ از ماجرای ماراتون الهام گرفته شده بود در رابطه با ارسال کلاغ به دراگون استون و آمدن دنریس بد نیست به نقشه زیر توجه شود اگر فاصله ایست واچ تا دراگون استون را 2000 کیلومتر فرض کنیم. یک کلاغ با سرعت 50 کیلومتر بر ساعت اگر پیوسته پرواز کند حدود 40 ساعت راه دارد تا مقصد برسد اگر 8 ساعت هم استراحت کند. دو روز زمان رسیدن کلاغ به دراگون استون هست. اگر سرعت اژدها هم 100 کیلومتر بر ساعت باشد 20 ساعت طول می کشد که اژدها به ایست واچ برسد. بنابراین با توجه به مدت زمان حرکت گندری، حداقل زمان لازم برای رسیدن دنریس حدود 3 روز هست. بنابراین می توان نتیجه گرفت که جان و گروهش حداقل سه روز (حداکثر 5 روز) روی قله یخی وسط دریاچه بودند. نباید هم توقع داشت که تمام مدت سه روز را به نمایش بکشند. فقط نمی دانم جان چطور امید داشته این مدت را درحضور وایت واکرها دوام بیاورد که گندری را برای کمک فرستاد. همچنین نمی دانم چرا این گروه با اسب نرفتند.
-
منظور همون تورمند هست . یاد لیگ فوتبال آلمان افتادم دقیقا اینکه چرا شاه شب به سمت درگون نیزه پرتاب نکرد برای من هم سوال هست. چون هم مطمئن می شد که دنریس و همراهانش نمی توانند فرار کنند هم هدف نزدیک و ثابت بود که راحتر می شد زد. یک مقدار ایراد در کارگردانی وجود داشته به نظر من. شاید هم خیالش راحت بوده که دروگون را شکار خواهد کرد و خواسته یکی هم از هوا شکار کنه. یا اینکه چون ویسریون در حال آتش زدن ارتشش بود به سمت او نیزه پرتاب کرد.
-
من به صورت اینترنتی دیدم این قسمت را. صدا هم خوب بود از نظر من. دوستان می توانند لینک را پس از حذف ستاره ها مورد استفاده قرار دهند. **http://**ddotomen.co**/2017/08/15/**game-of-thrones-season**-7-episode-6-leak/**2/** البته نمی دانم این طور لینک گذاشتن مجاز هست یا نه اگر نیست لطفا اطلاع بدهید تا حذف شود.
-
لحظه سقوط ویسریون به دریاچه چه خونی ازش می رفت. یکی از دیدنی ترین و دراماتیک ترین صحنه های سریال شده بود. از این به بعد دنی برای انتقام می جنگه. البته نمی دونم چطوری. با اژدها هم نمی شه نزدیک وایت واکر ها شد. تازه الان شاه شب سوار بر ویسریون، دیگه دیوار هم براش معنی نداره. شاید هم با نفس اژدها جادوی دیوار را از بین ببرد. اگه وایت واکرها نابود بشوند مرده ها هم نابود می شوند. یاد چشم سائرون در ارباب حلقه ها افتادم. احتمالا برای مرگ شاه شب از آن الهام گرفته شود.
-
از نحوه تصمیم گیری برای رفتن جان به آنسوی دیوار می شود خیلی ایراد گرفت، اما این اولین بار نیست که جان خطر می کند. رفتن جان به عنوان لرد کامندر برای مذاکره در هارد هوم نمونه اش هست (والبته موارد زیاد دیگر). وقتی که وایت ها به هارد هوم حمله کردند، وحشی ها بیشتر از خود جان نگران جانش بودند. او می توانست بلافاصله به کشتی برگردد اما ایستاد و با وایت ها جنگید. اصولا جان به علت خطر کردن به اینجا رسیده است و همه او را پذیرفته اند. این روش جان برای جلب اعتماد بوده است و گرنه او یک اسنو بوده و دلیلی نداشته که اینقدر مرکز توجه قرار گیرد. از طرفی آوردن وایت فقط برای جلب نظر سرسی نیست و چه بسا حتی سرسی با دیدن وایت هم راضی به همکاری نباشد، بلکه آوردن وایت برای اثبات ارتش مردگان به کل وستروس است موضوعی که همه با شک و تردید به آن نگاه می کنند. موضوع دیگر اینکه اگر جان نمی رفت چه کسی جایگزین می شد. لرد گلاور؟ جورا مورمونت؟ وحشی ها؟ . مسلما وحشی ها حاضر به همکاری با جورا مورمونت نمی شدند. لرد های شمال هم که تکلیفشان مشخص است. اما جان تنها کسی است که هیچ وقت به جانش فکر نکرده و همیشه برای رسیدن به هدف ریسک کرده. جان می داند که دست روی دست گذاشتن و وقت کشی ریسک بزرگتری است. در خصوص حمله به کینگزلندینگ به سبک کسلی راک خیلی موافق نیستم. اگر دنریس نخواهد شهر را آتش بزند سرسی این کار را می کند. چند بار در طول داستان به پایان خط رسیدن سرسی را دیده ایم. یک بار به کشته شدن رابرت ختم شد، یک بار هم سپت بیلور با همه افرادی که در آن بودند با خاک یکسان شد. مطمئنا اگر سرسی باز هم به پایان خط برسد هر کاری ممکن است از او سر بزند. حتی به آتش کشیدن کینگزلندینگ