kei1

اگه اشتباه نکنم اون تفاوت به خاطر این بود که از دو ورودی مختلف نشون دادن ایری رو.

یعنی از این شفته تر (به قول یکی ) نبود این کرکتر دو شخصیتی و جذاب رو بدن بهش؟ البته اگه جوونی ها و اون ساید مثبتش رو بازی کنه فکر کنم بشه تحملش کرد.

مهدی جان (اشتباه که نمی کنم) تولدت مبارک.

خیلی تئوری محتملی نبود. اون تئوری های تامل برانگیز اگه معلوم شن (حتی به کتاب 6 هم امیدوار نیستم) آدم ببینه که سری داره به سمت جمع شدن پیش می ره نه Ever expanding خوبه. @روس: به نطرم تو دلش 4 تا فحش هم نثارش کرده. پ.ن: همه به نارنجی می گرایند.

انقدر اوضاع خرابه وقتی یکیشون تا یه سنی درست درمون بوده دیگه جزو عقلا محسوب می شه. اگ که آخراش خود خل و چلیت بوده. تو بچگیش هم پتانسیلش آشکار بود. به اون "بعضی بیماری ها" باید "بعضی تارگرین ها" هم اضافه شه. مثل نسوختن و اژدها سواری و ... می تونه توشون باشه یا نباشه.

خب اینا که بوضوح واقعیت ندارن، یعنی منظورت اینه که به کنایه اینا رو می گفتن که بگن تارگرین ه؟ کتاب 5

Lord of Rock گفت دیگه. قضیه خاصی نیست، "متوهم بودن" رو باید به فضائل اخلاقی سانسا اضافه کنی. سانسا تو یکی از فصل هاش می گه (یادش می افته) که سندور بوسیدتش در حالی که چنین اتفاقی نیافتاده. وقتی هم از جرج راجع به این پرسیدن کفته که سانسا یه راوی غیرقابل اعتماد ه. به همین شیکی.

کایبرن و رابرت قدرتمند هم لنیستر شدن پ ن: همیشه کایبرن منو یاده kindly man میندازه و برعکس نمیدونم چرا شما هم اینطوری هستین؟ رابرت ؟!!! فکر کنم اشاره بهش اینجا اسپویل باشه.

@نایمریا : اتفاقاً هر چی بگذره راحت تره، از درگیری آدم با این دنیا کاسته می شه. من خودم مثلاً وقتی TQatP و Rogues رو خوندم دوباره برگشتم به این حالتی که می گی، الان ذیگه ولی خیلی مشکلی ندارم. اون که گفته نمی دونم چرا منتظرن و اشک و ... ، اصلاً اینجوری نیست که کتاب 6 Exceptionally وقایع بد توش باشه. گفته اینم مثل بقیه اشکتون رو در می یاره نمی دونم چرا انقدر براش هیجان زده این. راجع به پیش بینی سال انتشار هم تازه شیب رو ثابت در نظر گرفتن اینجوری شده، من به همینم راضی ام، اگه اینان که نمودار شیبش به صفر میل می کنه و به عمر ما هم قد نمی ده. فکر کن داره رو 6 و 7 با هم کار میکنه و نمودار نمایی شه. : Day Dreaming پ.ن: به شخصی مسلط به 5 کتاب، حساس به اسپویل و از خودگذشته که می خواد سریال رو ببینه نیازمندیم.

اون نقاشی لنیستر ها عالیه.

به این یه مورد توجه کنید که اژدهایان دنریس اژدهایان خاصین. با بقیه اژدهایان فرق دارن چون قبلا سنگ بودن و به دست شاهزاده ی وعده داده شده دوباره زنده شدن. این باعث میشه جادویی تر بشن. در مورد آدرها: بعید میدونم جادوی آدرها اونقدری زیاد باشه که فراتر از دیوار و تا ایسوس بره و اینقدر تاثیر بذاره. همون شمال رو هم در حال حاضر به زور روش میشه گفت تاثیر میذارن، ایسوس که دیگه خیلی دوره. اژدهای جادویی تر یعنی چی دقیقاً ؟!! اصن من مشکلاتم با پیشگویی ها رو می ذارم کنار. جدی دینریس تعبیر Prince that was promised باشه ؟!!! بابا یه ابهتی چیزی ... I mean, seriously ?!!!

انقدر در مواقع و معانی مختلف اینو به کار می بره که تو چندین و چند "ترین" می تونه کاندید باشه. من که نظرم مثبته و احتمالاً بقیه هم نظرم رو می تونستن حدس بزنن. ولی جدی من بخوام واقعاً بگردم احتمال زیاد از ایگریت جمله ای انتخاب خواهم کرد. Only Cat پیتر هم جزو گزینه هام هست.

فقط بگو که سوزنش رو هم به خودت زدی من خیالم راحت باشه.

اول در مورد اسپویل: الان تو این تاپیک مرز اسپویل کجاست؟ طبق اون تاپیک تا سریال ه دیگه ؟ یه شفاف سازی اگه بکنین ممنون می شم. پست ها رو هم یه بررسی کنین بذارین تو اسپویلر. در مورد تئوری ها: یه سری از تئوری ها هستن که خب قریب به یقین درست ان و قشنگ می شه استناد کرد بهشون. دسته دوم رو آدم باید در پس ذهن داشته باشه چون ممکنه با تغییراتی و partly رخ بدن یا حداقل یه جوری تو داستان اشاره بشه بهشون. دیگه بقیه رو باید کلاً نادیده گرفت. من خودم به شخصه معتقد نیستم که هیچ چیزی رو بی دلیل تو کتاب نمی گه جرج. حالا اینکه یه سری جاها به زور برداشتی مرتبط با چیزی که می خوایم می کنیم در حالی که می شه خیلی ساده اون جمله رو خوند و رد شد بماند. مثلاً کتلین و استخوان های ادارد. صرف یک نا آگاهی ساده از آناتومی بدن رو آدم ول کنه بره سراغ اون تئوری بعید ؟!!! من و شما هم ممکنه تعجب کنیم و چنین جمله ای بگیم در مورد خیلی چیزا. در مورد جان و قسم نگهبانان و ... : پادشاه قدرت این رو داره که فرزند خارج از Wedlock اش رو رسمی کنه. حالا این رو با آزاد کردن یه نفر از سوگند نگهبانان و کینگز گارد می شه مقایسه کنین؟ کدوم اش غیر نرم تره؟

آخه آدم وقتی با تیر کمان یه تیر کاشته تو بدن یکی و وایساده بالا سرش نمی یاد یه نقشه مفصل که "آقا ما اومدیم یه بلک فایر رو اگان جا زدیم و ..." رو توضیح بده که. خیلی ساده می گه اگان. یا توضیح Alternative دیگه اینه قشنگ غرق شده تو نقشه و نقش بازی کردن. یا حتی حضور Little Birds

چیزی که درباره ش نگفتم فقط اسمشو آوردم اسپویلی که سرنوشت یه شخصیت مهمو تو کتاب مشخص کنه از نظر من اسپویله اونم از نوع مردافکنش من اصن نمی دونم کی چی گفته. فقط خواستم بدونم تسامح درباره اسپویل تا کجا می تونه پیش بره

برین و پادریک : برین آخر فصل یه چیز نامفهومی می گه (که البته تو یکی از مصاحبه ها یکی از حضار کلمه رو حدس و می زنه و مارتین هم تایید می کنه) و طبق عادت جرج، سرنوشتشون به صورت CLIFFHANGER باقی می مونه. نامزدش از ابله مرده؟ والا یادم نمی یاد چنین چیزی. دورِن قصد داشته آریانه و ویسیریس با هم ازدواج کنن. گیلی طبق نقشه سم با این عنوان که بچه همراهش حرامزاده سم ه فرستاده می شه هورن هیل. تئوری ه که خیلیا بهش معتقدن. راجع به داووس هم معلوم می شه تو کتاب 5 دیگه. پ.ن @ نگار: الان پستت رو دیدم. دقیقاً چی از نظرت اسپویل محسوب می شه اونوقت؟

امضای مانوئل رو ببین. کاری که بیلور کرد ربطی به شخص دانکن نداشت که ارزشش رو داشته باشه یا نه. اون بخاطر ارزش ها و عقایدش اون کار رو کرد. اون پست تاپیک "آخرین فصل جان" رو هم همینجا جواب می دم: دقیقاً همون نگرانی و ناامیدی احتمالی رو یادم نیست کی و کجا ولی منم ابراز کرده بودم. اصن اینکه در تقدیر یکی بوده که فلان شه و بیاد فلان کار رو بکنه رو بر نمی تابم. احساس فریب خوردگی بهم دست خواهد داد.

یه بار دیگه پست من رو بخون. می گم اگه وریس بخواد تارگرین ها سرنگون شن خب دروازه ها باز شه تایوین بیاد این امر محقق می شه. (چنان که شد و 2 تا تارگرین موندن فقط) چرا باید خلافش توصیه کنه ؟!!!!! حالا اینکه هدفش واقعاً چیه رو درسته، باید بشینیم و ببینیم.

اولاً که از نظر من اسپویل می کنین وقتی دارین راجع به این موضوع حرف می زنین. چون اصل رفرنس این تئوری ها تو کتاب 5 ه اگه اشتباه نکنم. الان شما فرض کن وریس بر علیه تارگرین هاست. می گی چون ایریس از ریگار پادشاه بدتریه وریس سعی می کنه اون رو روی تخت نگه داره. اگه وریس می خواست تارگرین ها ور بیافتن که خب این عمل داشت صورت می گرفت چرا باید سعی کنه ایریس رو روی تخت نگه داره که حالا بعداً بخواد ساقط اش کنه ؟!!!!

گلدن گلوب رو هم با تینا فی ترکوندن.

تا جایی که من یادمه این باز و بسته کردن دست مختص به این فصل نیست و تو فصل های جان کلاً به این مساله اشاره می شد. (مخصوصاً اون موقع که با Ranger ها بود) نقشه که از قبل بوده به نظر من. اون سخنرانی هم نقش Trigger رو داشت. اون غول و ... هم می تونه کار خودشون باشه. برادران متعصب نیستن، به مقدار زیادی حماقت درشون وجود داره. اصن یادشون رفته که وجودشون به چه علته و درگیر یه دشمنی مضحک با مردمان آزاد شدن و تهدید اصلی و فلسفه وجودیشون رو از یاد بردن. انقدر هم ریشه ای ه که کار منطق و حرف و اینا نیست حل کردنش. باز نحوه ضربات یادم نیست ولی ترجیح ام اینه که نمرده باشه و شاهد مسخره بازی های دوباره زنده شدن نباشیم. (البته یه نظر کاملاً شخصی ه) اصن دِین به ملیساندر رو ول کن. فک کن یه موجودی مثل بریک و کتلین می شه. منظورت از احتمال 4 اینه که کاملاً به زندگی برگرده؟ یعنی مثل کلد هندز و بریک و ... معلوم نباشه که مرده یک بار ؟!! درباره اینکه چه اتفاقی خواهد افتاد باید بررسی کنیم قدرت دست کیا میوفته. برادران، ملیساندر یا مردمان آزاد. درباره کتاب 6 هم. فعلاً که تا آخر 2014 خبری نیست. حالا 2015 می یاد یا نه و اگه آره کی رو باید ببینیم.

از همین الان که ذکر کردی "با شرح کارهای مفیدشون" معلومه که می خوای شانه خالی کنی و درباره هر کی یه 4 تا کلمه بنویسی. منتظرم برسم اونجا ببینم چند صفحه متوالی می تونم دووم بیارم. می شه الان حکومت ایریس دوم و رابرت رو مقایسه کنی ؟!!! من که از قدیما یه چیزایی یادمه. پ.ن: فقط حیف که شهاب نیست.

یکی از چیزایی که به شدت منتظرشم تو کتاب 6 "سرسی جدید" ه. یعنی اگه عاقل شده باشه خیلی شخصیت جالبی می شه. یه قلبی تو مایه های جیمی مثلاً توش اتفاق افتاده باشه یا حداقل از حماقتش کاسته شده باشه.

من همش نگران اون بخش تارگرین های کتاب ام. کلاً که در زمینه به خاطر سپردن و درک روابط و نسبت های فامیلی استعدادی ندارم، اسم های تارگرین ها، علاقه مفرطم بهشون، از شونصد جهت با هم فامیل بودن شون و ... هم که هست. استاد کلاس "شجره تارگرین ها" برگذار نمی کنی؟