رفتن به مطلب

Ser Duncan The Tall

اعضا
  • تعداد ارسال ها

    78
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روزهای برنده

    2

Ser Duncan The Tall آخرین بار در تاریخ ژوئن 1 2019 مقام اول روز را به دست آورده است

Ser Duncan The Tall یک محتوا با بیشترین امتیاز داشته است!

اعتبار در انجمن

24

اطلاعات شخصی

  • مرز اسپویل من
    فصل های منتشر شده از کتاب شش

آخرین بازدید کنندگان پروفایل

441 بازدید کننده پروفایل
  1. Ser Duncan The Tall

    نیاز به یه توضیح کلی در مورد ترجمه ها

    سه کتاب اول با ترجمه خوب و بدون سانسور رایگان برای دانلود هست، فکر کنم بتونید از صفحه اول همین سایت وستروس دانلود کنید ولی اگر نتونستید هم با یه جستجو سریع پیدا میکنید. چند فصل از کتاب پنجم و کتاب چهارم هم به طور کامل توسط سایت وینترفل ترجمه شده ولی باید خریداری کنید، البته سایتشون مدتیه که فعالیتی نداره و ترجمه رو هم ادامه نمیدن و نمیدونم سیستم پرداختشون هنوز پابرجا باشه که بتونید بخرید کتاب هارو
  2. Ser Duncan The Tall

    بحث اپیزودیک قسمت ششم - The Iron Throne

    من اون قسمت واکنش هرینگتون و کلارک به مرگ دنریس رو دیدم. جدا از اینکه همون یک دقیقه باعث شد بفهمم وقتمو بهتره روی ویدیوی کامل هدر ندم، نوشابه باز کردن سازنده ها برای خودشون خیلی مضحک بود. ادم تعجب میکنه ایا خودشونم نمیدونن چه گندی زدن یا فقط اهمیت نمیدن
  3. Ser Duncan The Tall

    بحث اپیزودیک قسمت ششم - The Iron Throne

    هاستر تالی برنده ی بلند مدت بازی تاج و تخت! پسرش ارباب ریورلندز شد، یکی از نوه هاش ملکه ی شمال و یکی دیگه پادشاه شش قلمرو. همینطور یکی دیگه از نوه هاشم فری هارو قلع و قمع کرد و دیگری ارباب ویل شد. آفرین به هاستر
  4. Ser Duncan The Tall

    بحث اپیزودیک قسمت پنجم The Bells

    یه فکت جالب: ۱۱ میلیون آمریکایی به دلیل پخش آخرین قسمت سریال «بازی تاج و تخت» سر کار نمی‌روند. همینطور نزدیک به شش میلیون کارمند آمریکایی که به طور معمول یکشنبه شب باید به فعالیت حرفه ای خود مشغول باشند نیز سر کار نخواهند رفت. منبع حوالی زمان پخش قسمت سوم این فصل، که همزمان بود با هفته یکی مانده به اخر لیگ فوتبال انگلیس و در گرمای رقابت برای قهرمانی، در بازی لیورپول - نیوکاسل گزارشگر شبکه NBC بازی رو با مقایسه ای بین نبرد برای تاج و تخت در بازی تاج و تخت و فوتبال انگلیس شروع میکنه و حتی تا اندکی اسپویل کردن هم پیش میره. این وضعیت در حالیه که این فصل به عنوان بدترین فصل سریال انتخاب شده، و اینکه فصول ابتدایی تر سریال که به عقیده ی بیشتر دنبال کننده ها نقطه اوج سریال بوده هیچ وقت این چنین تاثیرگذار نبوده و مواقعی به خاطر محتوایی مثل روابط جنسی و خشونت و ... نقدهای سختی هم دریافت میکرد. اینارو گفتم تا یه سوالی که چند وقته توی ذهمنه مطرح کنم، ایا بیننده ها هم به اندازه سازندگان در این سقوط ازاد سریال مقصر هستند؟ اگر از همون ابتدای اغاز مسیر سراشیبی این حجم از اعتراضی که الان هست مثل امضا جمع کردن ها و ... اگر بود ایا سازنده ها به فکر راه چاره ای فرو میرفتن یا باز هم توجهشون رو بیشتر به مخاطبان تازه جذب شده هالیوودی پسند میدادن و محبوب بودن رو به خوب و درست ادامه دادن ترجیح میدادن؟ + عذر میخوام اگه نقلی که قول کردم(یا قولی که نقل کردم؟) شاید بی ربط بود به حرفم ولی دوست داشتم نظرتو بدونم در این مورد ....
  5. Ser Duncan The Tall

    بحث اپیزودیک قسمت پنجم The Bells

    نظریه ی جالبیه ولی با این راهی که سریال در پیش گرفته و سطح نویسندگی ای که داره، داشتن چنین عمقی در داستان رو بعید میدونم. با توجه به مسیری که تا بدین لحظه طی شده من احتمال اینکه دنریس از جان حامله شده باشه و جان هم به همین خاطر اون دیوونگی موقتیش رو ببخشه و دست در دست هم سالها به شادی و خرمی زندگی کنن رو بیشتر میدونم
  6. Ser Duncan The Tall

    بحث اپیزودیک قسمت پنجم The Bells

    برن 14000605 اینده مختلفو دید که فقط تو یکیشون مردم سورپرایز میشدن، و طبق همون پیش رفت
  7. Ser Duncan The Tall

    بحث اپیزودیک قسمت پنجم The Bells

    بالاخره بعد از چند روز کلنجار رفتن و فراموش کردن رمز ورود و ایمیل و ... تونستم به موفقیت بزرگی برسم و وارد حسابم بشم. در طی تماشای این اپیزود (که اولین اپیزودی بود که رسما حوصله م رو سر برد و تاب تحملش رو هم حتی نداشتم) و در مجموع این فصل تنها چیزی که برای توصیفش به ذهنم میرسه این مثل هست : خشت اول گر نهد معمار کج، تا ثریا می رود دیوار کج البته در مورد سریال، لزوما این خشت اول نبود که ابتدای مسیر کج بودن بود، بلکه ابتدای کار دیوار راست و شاید حتی بنایی نهاده شده بود که میتوانست به شکوه سرزمین والریا باشد، شهری هزار ساله و چشمگیر، که در اخر جز خرابه ای باقی نذاشت. و همونطور که اون شهر شکوهمند هزار ساله در طی یک روز و یا یک هفته از بین رفت، زحماتی که سالها برای این اثر توسط هزاران نفر کشیده شده بود هم طی چند فصل اخر همه به اب ریخته شد. کار به جایی کشیده شده که به جای بحث راجب سریال، دوستان ترجیح میدن راجب چگونگی زوار عقل و فمینیسم و ... بحث کنند، البته نمیتونم ملامتشون کنم و قصدم به هیچ وجه پایین اوردن ارزش سخنان دوستان نیست و خودم هم اگر ذهن روشن تری داشتم شاید وارد میشدم، ولی خب تالار تخصصی و بحث غیرتخصصی... عمق فاجعه رو به وضوح نشون میده. فقط امیدوارم شخص یا اشخاصی که مسئول این فاجعه هستند، در تولید سریال های فرعی نقشی نداشته باشند. شاید اونها بتونن لذت تماشای فصول ابتدایی رو برامون تداعی کنن
  8. Ser Duncan The Tall

    قسمت آخر : The Dragon And The Wolf

    محمدمهدی: اولا من اون متن رو ترجمه نکردم و فقط خلاصش رو اوردم، که هر دومون میدونیم حق مطلب رو ادا کرد. ضمنا من نمیدونم شما چه اصراری دارین که بحث رو به کل کل بکشین و از کاه کوه بسازین. اصلا تفاوت طرز ترجمه کلمه به کلمه و ترجمه جمله کامل به کنار(که هر کس با سواد alphabet و کمتر هم اینو میدونه)، ترجمه شما هم درست و دقیق. کماکان هیچ ربطی به این: حرف شما نداره و هیچ حرفی از موضوعات مادی و لزوم best-selling کتاب زده نمیشه. البته اگر نگید باید منظور! پشت حرفشو بگیریم و مارتین تو اون لحظه چشمک زده! که اگر میخواستم چیستان حل کنم با حرفای خودتون کلنجار میرفتم. ضمنا منبعی که بر اساسش فکت صادر میکنید باید شفاف و روشن باشه، نه دفترچه خاطرات داوینچی که برای باز شدن هر صفحش باید یک معما حل کرد. این هم اخرین دیدگاهمه، عقایدتون که قائدتا تغییرپذیر نیستند، بحث بر پایه دلیل و مدرکتون هم که اینجوریه و منبع فیک تحویل میدین، فقط توصیه میکنم اسمان و ریسمان رو سر هم نبافید، به جای سر انگشت هم چیزی که بهش اشاره شده رو ببینید. پ.ن: ! That’s cute
  9. Ser Duncan The Tall

    قسمت آخر : The Dragon And The Wolf

    خیر دوست عزیز تصور نمیکنم زبان شما ضعیف باشه یا تو معنا و مفهوم و منظور عباراتی مثل: that’s really something David and Dan have to wrestle with. My stress is still the books. نکته مبهمی و دارای زمینه اختلاف برداشتی وجود داشته باشه. بحث سر همون تعصب و حقیقت ناپذیریه که خودتون اشاره داشتین فکر کنم چشمام هم ضعیف شده چون تنها جایی که این جمله رو توی مصاحبه پیدا کردم این قسمت بود: Are you in favor of exploring flashbacks this season? My favorite subplot is the romantic tragedy of the Tournament of Harrenhal and I hope someday I’ll get the full story. You know, flashbacks are a tricky device to use. I’m certainly in favor of exploring the backstory and the history, [but] I’m not sure that flashbacks are the best way to do them. But maybe. We have a pseudo-flashback device built in. You’ve read the books? Yes. Then you know that Bran is merging with the Weirwood and time and space is bending to his will, and he can see things from past epochs. That may the device rather than a conventional flashback — but again, that’s really something David and Dan have to wrestle with. My stress is still the books که از مارتین راجب وجود فلش بک در فصل 5 پرسیده میشه که مارتین جواب می ده من در کتاب برای نمایش گذشته برن رو دارم و این که در سریال فلش بکی وجود داشته باشه تصمیمش بر عهده دیوید و دن هست و تمرکز من روی کتابه. بعد از کلمه again و قبل از that's هم ,(کاما) قرار گرفته و نه .(نقطه) که یعنی جمله قبلی هنوز ادامه داره و هر برداشتی! هم از این جمله بشه مربوطه به حرف های قبلی که راجب فلش بک هست. البته شاید من جمله بندی و ادبیاتم هم ضعیف شده. خب اینم از بار پنجم که من از شما درخواست منبع کردم، فقط ارجاعتون میدم به مکامله ند و برن راجب ویل در قسمت اول، میسپارمتون به خدایان کهن و میرم که در افق محو شم. ار-فارازون: بیشتر شبیه فوتبال دروازه اجری بچه هفت هشت ساله هاست.
  10. Ser Duncan The Tall

    قسمت آخر : The Dragon And The Wolf

    : خیلی ممنون ولی من انگلیسیم یه کم ضعیفه می شه لطفا اون قسمتی که مارتین راجب لزوم best-selling اطلاعاتی ارائه داده رو(ترجیحا با ترجمه) این جا برام کپی کنید. ممنون.
  11. Ser Duncan The Tall

    قسمت آخر : The Dragon And The Wolf

    من هنوز جواب سوالمو نگرفتم. ماشالا این روزا همه جامعه شناس شدن، تنها چیزی هم که "واقعا" نیازه تو فرهنگ ما جا بیافته اینه که این دانشمندا به جای حرف زدن و تلف شدن قابلیت هاشون دست به کار شن و فرمونو دست بگیرن. البته که گفته، اما اینکه حذف شخصیت ها و خط های داستانی متعدد در سریال به خاطر فشرده کردن و زود جمع کردنش بوده یا کم اهمیت بودنشون چیزیه که باید صبر کنیم کتاب و سریال هر دو به پایان برسه تا بشه با منبع و مدرک حرف زد، البته اگر شما تا اونوقت قابلیت "مدرک پذیری"تون رو ارتقا داده باشید. میشه بپرسم مارتین کی و کجا چنین حرفی زده؟ واقعا با این توجیهتون حال کردم، چون مثلا از فصل اول به سیتادل اشاره شده سیتادل از فصل اول حضور داشته؟ به آشایی هم بار ها در سریال اشاره شده پس از اول در سریال حضور داشته و اگر صحنه ای 5 دقیه ای نشون بدن که چند کاهن سرخ دور اتش حرف هایی که ملیساندر قبلا بارها زده رو دارن میزنن چون 5 دقیقه از 80 ساعت زمان خیلی کمیه این صحنه پر بار بوده؟ مقایسه سیتادل رخشور خانه با کسل بلکی که محل حضور شخصیت اصلی سریال بوده(و بعد از ترکش دو دقیقه هم نشان داده نشده) هم در نوبه خودش جالب و اموزنده بود. ممنون من که توجیه شدم و در این مورد سرباز پیادتونم خب متاسفانه همه مثل شما سبزبینی ندارن که بتونن اتفاقات کتاب ششم رو با چنین قطعیتی پیشبینی کنن و از عاقبت و نقش ماروین در ادامه داستان اطلاع پیدا کنن، در این مورد هم حواله تون رو میسپرم به بعد از انتشار کتاب ششم. میخواستم سوالم راجب چرایی حضور مردان بی چهره و نشان داده نشدنشون در سریال رو تکرار کنم که یهو جواب احتمالیتون جلوی چشمم اومد: "نقش اونها پی بردن به هویت جان اسنو بوده که به خاطر پیچیده نشدن داستان اون رو به عهده سم سپردن" من فقط ازتون استدعا دارم پیش بین هاتون رو در تاپیک پیش بینی اتفاقات کتاب ششم بزارید که پس از عرضه کتاب بتونیم همه رو راحت پیدا کنیم. برای فهمیدن این که خورشید از شرق طلوع و در غرب غروب میکنه به قطب نما نیازی نیست. شما که دیپلمات قهاری هستید چرا در مذاکرات هسته ای ایران و 5+1 حضور نداشتید؟؟ قطعا میتونستید شرایط بهتری برای کشور رقم بزنید، حتی شاید جان کری پاچه خواریتونو هم می کرد، به هر حال منطقیه دیگه! اولا قبل از اینکه شما متن انگلیسیو بزارید و تکنیک تبدیل دفاع به حمله بروس لی رو به کار ببرید خودم به فارسی به این مورد اشاره کردم. دوما در این جمله صراحتا که هیچ، اصلا اشاره ای به "شباهت" ائورن و ریگار نمیشه (و ذکر میشه که چهره اش از چهره ریگار باریک تر هست)و فقط گفته میشه ظاهرش ریگار رو برای "سرسی" تداعی میکنه، سوما سرسی به دلیل اینکه شیفته ریگار بوده طبیعیه که وقتی برای اولین بار بعد از سال ها شخصی رو با ظاهر والرین میبینه و به اولین کراشش تشبیه می کنه. و اما منابع: The hair of Aurane Waters is reminiscent of Rhaegar's, although the Bastard of Driftmark's is more silvery than gold. کتاب چهارم، فصل 17، تفاوت رنگ موی ریگار و ائورن The Beautiful Rhaegar had eyes of deep purple. کتاب پنجم، فصل 61، اشاره به رنگ چشم ریگار که بنفش تیره هست Elia Martell was said to be beautiful, slender, with black eyes, and a flat chest کتاب چهارم، فصل 24، اشاره به رنگ چشم الیا که سیاه هست Aurane is handsome and thin, with silver-gold hair and grey-green eyes. کتاب چهارم، فصل 17، اشاره به رنگ چشم ائورن که سبز-خاکستری ذکر شده و هیچ شباهتی به پدر یا مادرش نداره Jorah Mormont and Barristan Selmy have compared her to her deceased brother, Prince Rhaegar. کتاب اول، فصل 61، کتاب دوم، فصل 27، کتاب سوم، فصل 42، باریستان و جورا بارها دنریس رو با ریگار مقایسه و تشبیه می کنند، در نتیجه مارتین اولش قصد داشته دنریس رو در نقش دختر مرده ریگار بزاره، توضیحاتش راجب ظاهر دورنیش و تفاوت سنش هم باگ بوده Cersei became infatuated with Rhaegar after meeting him for the first time کتاب چهارم، فصل 24، احساس شیفتگی سرسی نسبت به ریگار Next to Rhaegar, even her beautiful Jaime had seemed no more than a callow boy کتاب چهارم، فصل 24، سابقه تشبیه و مقایسه شخصیت های کاملا بی ربط با ریگار توسط سرسی، این بار جیمی. Aurane Waters is known to have been 22 years old in 300 AC کتاب چهارم، فصل 16، اشاره به 22 سالگی ائوران در سال 300 پس از فتح که سال تولدش رو 278 نشون میده Aegon was an infant during Robert's Rebellion. کتاب اول، فصل های 20 و 30، اگان در زمان شورش رابرت نوزاد بوده، پس در حدود سال 282 به دنیا امده که تفاوت سنی 4 ساله با ائوران واترز دارد. البته شما قبلا نشون دادین که با مدرک از متن کتاب هم قانع نمیشید، من هم اینارو فقط برای این نوشتم که کنجکاو بودم ببینم چه جوابی میدید! ایراداتتون(اگه بشه همچین اسمی روش گزاشت) رو دیدیم و خوندیم و لذت بردیم! اون تاپیک هم ماشالا پر رونق و غلغله از افراد منطقیه و امثال من میخونیم و لذت میبریم. شما دو بار از من تقاضای منبع(به قول خودتون لینک) کردید و من خدمتتون تقدیم کردم، اما من چهار بار از شما درخواست مدرک کردم، بار اول که یک منبع نامعتبر ذکر کردید که من به هر حال قبول کردم، بار دوم گفتید لینک رو گم کردید!! بار سوم فرمودید خوشمزگی نکنم، بار چهارم هم که الان باشه دارید لیلی و مجنون تعریف میکنید. اگر منبعی دارید رو کنید اگر ندارید و اعتراف کردن و پذیرفتنش براتون سخته میتونید سکوت کنید. اگر مدرکی داشتید رو میکردید ، یه به عبارتی: Coulda woulda
  12. Ser Duncan The Tall

    قسمت آخر : The Dragon And The Wolf

    1: اینطور که جواب دادن یک سوال ساده که جوابش فقط یک کلمست بهتون فشار اورده و از جواب دادنش طفره میرید، اگر کسی شخصیت حقیقت جو و نا متعصب شما رو نشناسه فکر می کنه در برابر کتاب های 4 و 5 حالت تهاجمی گرفتید. حرف هایی که یه عده ی مشخصی در زمان مشخصی زدن یا نزدن دقیقا چه ربطی به من و شما داره؟ 2: وقتی مارتین اطلاعات رو به سازنده ها میده، اولا که دیگه نیازی به کتاب ندارن، دوما اینکه اگر نقصی در کارشون بوده از بی عرضگی خودشون بوده، درسته؟ حدود پنج دقیقه از خط داستانی حدودا نیم ساعتی(یعنی تقریبا بیست درصد) سم رو به شست و رفت اختصاص دادن، اونم در فصلی که به بهانه ترجیح کیفیت بر کمیت سه قسمت رو کم کردن و قوانین فیزیک رو هم به چالش کشیدن. از شما که اینقدر نکته بین و ظریف نگر هستین این حرف بعیده، ماروینی که قبل از حظورش بارها بهش(توسط کیبورن و میری مازدور) اشاره شده، در سراغاز کتاب پنجم کلی بهش پرداخته می شه، کتابی نوشته که حتی در جزایر اهن هم پیدا میشه و تنها استادی هست که به جادو باور داره شخصیت بی اهمیتیه؟ لابد مارتین بهشون گفته کشتی ماروین تو راه میرین غرق میشه برای همین نیاوردنش توی سریال! عجب. مردان بی چهره هم حتما برای ترور پیت به اولدتاون اومدن؟ شایدم کتاب دزدی؟ 3: ماشالا شما میتونید برای یک دیالوگ دو سه دقیقه ای یک ساعت توجیهات ارائه بدین! وقتی تایکو از سرسی تعریف میکنه و انقدر بزرگش میکنه دیگه تهدید کردنش با چیزی که هردوشون میدونن ممکن نیست اب در هاون کوفتنه. وقتی هم در یک مکالمه دو دقیقه ای تهدید و تمجید مخلوط می شه یعنی تناقض، دیگه شما اینو قبول ندارید من نمیدونم چی بگم. شما خودتون قبل تر قبول کردین که فصل های اخر از فصول اول ضعیف تر شده، اما تا حالا هر عیبی گرفته شده شما یه دیوار بتنی جلوش کشیدین، میشه چند تا از این عیب های واقعی رو با ما هم در میون بزارید؟ 4: http://awoiaf.westeros.org/index.php/Aurane_Waters این صفحه ویکی این شخص خدمت شما. اگر زحمت بدین و مطالعه کنید میبینید که در کتاب چهارم فصل دوازدهم ظاهرش برای سرسی تداعی گر ظاهر ریگار هست، در فصل شانزدهم به سنش که 22 سالگی باشه اشاره میشه، در فصل هفدهم تازه به ظاهرش اشاره میشه!(نمیدونم توجه کردین یا نه ولی چشمای خاکستری-سبز ائورن نه به چشم بنفش ریگار(یا بلکفایر ها) میخوره نه به چشم سیاه الیا) شایدم مارتین در خلال این چند فصل نظرش عوض شده و شخص 17 ساله رو 22 ساله کرده ولی نیومده اشاره اش به تشابهش با ریگار رو حذف کنه! ضمنا یک سری اعداد کوچکی در انتهای جمله ها قرار میدن در ویکی، اون ها منبع هست، و بر خلاف شما که توقع دارین ملت با حرف های شما بدون اینکه زحمت ارائه مدرک بکشین قانع بشن، همچین سایت بزرگی برای اطلاعاتش منبع تحویل میده. این حرف های من با منبع و مدرک و مرجع، اگر شما هم حرفی دارید بزنید اگر نه هم قهر کردن و بچه بازیتون رو ادامه بدید. 5: شما اگر از اول به جای جواب دادن سوال من با سوال و کپی و پر رنگ کردن حرف های قبلیتون همین حرف رو میزدین منم میگفتم درست فرمایش میکنید. البته گرفتن حق وتوی مارتین نه به مارتین و کتاب هاش ضربه زده و نه به عوامل سازنده، تنها به سریال ضرر زده. اینطور که پیش میرید طولی نمیکشه که کار به توهین بکشه، به اندازه کافی توضیحات ارائه کردین اگر منبعی دارید(اگر گم نکردید و یا درخواست مدرک رو خوشمزگی نمیدونید) ارائه کنید. با تشکرات فراوان. تازه دارم به حرف یکی از دوستان پی میبرم.
  13. Ser Duncan The Tall

    قسمت آخر : The Dragon And The Wolf

    داداش اخه بسکتبالم اگه داور نداشته باشه و هیچکدوم از تیم ها گل های تیم مقابل رو نشمرن مسخره میشه، حالا اگه لیگ بود و تعداد تیم ها زیاد بود یه چیزی ولی فقط خودمونیم. 1: جواب دادن یک سوال با اره یا نه انقدر سخته؟ جواب سوالتون رو هم به بخش 2 انتقال میدم. 2: اگر مارتین این همه کلیات دقیق رو در اختیار سازنده ها گزاشته، دیگه کتاب رو میخوان قاب بگیرن بزنن به طاقچه؟ اینطور میتونستن بعد از تموم شدن کتاب پنج بشینن ور دل مارتین و به اندازه فصل های مورد نیاز اطلاعات بکشن بیرون، وقتی از سر چشمه میتونن اب بخورن چرا تا وسط نهر منتظر بمونن؟ جالب اینه که هر جا که سریال طبق کتاب پیش رفته و جلو زده(نه اینکه جدا شده باشه) شما با پیش بینی های سبز بینانه تون! از کتاب ششم اتفاقات سریال رو توجیه میکنید، لابد توالت شوری های سم و سفرش به سیتادل برای درمان کردن جورا و دزدین شمشیر پدرش و دیدن چیزایی که کلاغ سه چشم نمیبینه رو هم مارتین بهشون گفته، استاد ماروین و کیمیاگر هم پشمن 3: صحبت های نماینده با استنیس دقیقا چیزی بود که من از نماینده های بانک اهن انتظار داشتم، خصوصا چون استنیس به سراغشون اومده بود و نه برعکس تا وقتی که دلایل خوبی که بازگشت پولشون رو تضمین کنه نداشتن جوابشون نه بود. صحبت های خودتون نشون میده که سرمایه گزاری روی دنریس برای بانک اهن مناسب نیست پس تهدید سرسی با گفتن اینکه روی رقیبت سرمایه گزاری میکنیم برای ترسوندن یه دختر بچه شاید کافی باشه، همین حرفش هم با حرف های بعدیش و بالا بردن سرسی تا عرش و چسبوندنش به لرد تایوین نمیخونه، واقعا نمی بینید تناقضات رو؟ خیلی راحت میتونستن با اضافه کردن نفرت براووسی ها از اژدهاسالار ها سرمایه گزاری روی سرسی رو منطقی کنن. 4: برادر من دیدم نه حرف های من شما رو قانع میکنه و نه حرف های شما من رو(نه فقط در این مورد بلکه در کل) پس درخواست مدرک کردم، دیگه این که شما مدرکی برای ارائه نداری و سوال من رو خوشمزگی میدونی تنها میتونم wonderکنم.ضمنا من هنگام خوندن کتاب ذره ای به ذهنم خطور نکرد که ائورن میتونه نقش اگان رو داشته باشه، بزرگترین دلیلشم اینه که سنشون اصلا به هم نمیخوره و ائورن پنج سال از اگان بزرگتره. مگه اینکه مارتین اولش منظورش از نوزاد بودن ائگان در زمان مرگش 5 سالگی بوده. حالا اینکه این اگان در وستروس چیکار میکنه و چطور از ارتش استنیس سر در میاره بماند. 5: واقعا فکر میکنید اگر قراردادی داشتن مارتین میتونسته زیرش بزنه ؟ و هیچ عواقبی هم براش نداشته باشه؟ HBO سینمای میلی! که نیست، صد ها و هزاران وکیل زیر دستش داره و کارشون رو هم بلدن. شما منطق اینو که مارتین زیر قرارداد کتبیش(اگه کتبی نباشه قرارداد نیست) زده و هیچ عواقبی براش نداشته رو به من نیشان بده. 6: لابد بعدشم باید توی یکی از مصاحبه هاش به سازنده ها و مدیران شبکه فحش ناموسی بده؟ سریال هر چی باشه اسم مارتین رو به دوش میکشه، شاید حقوق قانونیشو نداشته باشه ولی حقوق معنویشو داره. 7: یه یارو(بعضی مواقع ازش به عنوان یه ترکه یا یه لره و ... هم یاد میشه که من به خاطر بار توهینی که داشت استفاده نکردم!) تو خیابون خلاف میرفته و فکر میکرده خودش داره درست میره و صدها ماشین دیگه خلاف میان. راجب صحبت های خارج از شمارشگر هم بگم من خیلی دوست دارم وقتی کتاب ششم منتشر شد باهاش راجبتون حرف بزنم. البته اگر حق با شما بود و دیدین من حاضر نبودم بدونین رفتم مارتینو بکشم بانوی وینترفل: ببینید این شبکه شبکه ای نیست که با یک سریال معروف شده باشه، حالا حتی اگر اون سریال گات باشه. شبکه مایل بود که 10 فصل بسازن ولی تهیه کننده هارو مجبور کردن؟؟ نه. هرچند من معتقدم سریال پتانسیل ده فصل رو داره.
  14. Ser Duncan The Tall

    قسمت آخر : The Dragon And The Wolf

    محمدمهدی جان بحث داره تبدیل میشه به بازی بسکتبال و یکی من یکی تو، با عرض پوزش این دیدگاهمو خلاصه میکنم. بعلاوه بهتره به جای توضیح منبع ارائه بدیم. من هم چنین حرفی بهتون نسبت ندادم، توضیحات هم که مشخص می کنه HBO اجازه نمیده کشش الکی و زیادی به سریالش ضرر بزنه در صورتی که برعکسش ممکنه و وابسته به تهیه کننده ها. اینکه شما نابود شدن ریچ و دورن و جزایر اهن، حذف و دست به سر کردن بیش از بیست شخصیت مهم و جذاب، 4xکردن سرعت حرکت شخصیت ها، از بین رفتن عنصر سیاست، کاهش شدید(اگر نگیم خلا) تعداد و کیفیت دیالوگ ها و عملا فقدان عواقب اعمال شخصیت ها که همه هم به بهانه نبود وقت انجام شده رو میتونید نادیده بگیرید دیگه بین خودتون و خدای خوتونه. 1: والا و فرض و اما و اگر به کنار، شما قبول دارید سازندگان سریال میتونستن با کیسه کردن و کشیدن اب به بیرون و رفع اشتباهات مارتین و کمی خلاقیت دو فصل جذاب بیرون بکشن؟ یا نه؟ https://www.google.com/amp/s/www.vanityfair.com/hollywood/2017/07/george-r-r-martin-winds-of-winter-update-2018/amp مارتین اینجا گفته که در سال 2018 حد اقل یک کتاب یا حتی دو کتاب بیرون میده، البته من هیچوقت ندیدم مارتین در صحبت هاش عملا قولی بده و حتما بگه و همیشه میگه احتمالا و فکر میکنم و ... .درضمن هیچ گونه اشاره ای به اولویت هاش نکرده. میشه بپرسم کجا گفته اولویتی در کاره؟ یا اینکه قبلا قولی(نه حدس و گمان و خوشبینی) داده و عمل نکرده؟ مارتینی که اطلاعاتی راجب عاقبت شیرین و هودور در کتاب ششم رو به تهیه کننده ها داده مطمئنا اطلاعات دیگه ای هم میتونسته بده. به علاوه خواستن توانستن است، اگر تهیه کننده ها میخواستن که طبق کتاب پیش برن میتونستن یه جوری با مارتین کنار بیان و یه راهی پیدا کنن. موضوع مقایسه استنیس و سرسی نیست، موضوع اینه که نماینده بانک اهن(که به خوش صحبتی یا پاچه خواری معروف نیستن) با یک مشتری احتمالی که بدحسابی نکرده اون طوری برخورد میکنه و پاچه خواری کسی که بدهی های کلانی داره رو میکنه. باز پرداخت کل پول هم برای بعد پاچه خواری هاست. برعکس در کتاب سرسی بانک اهن رو حقیر میشمرد و سرمایه گزاری روی دشمنش از پاچه خواری کردن برای پس گرفتن پولشون منطقی تره! حالا شما اونو بیشتر میپسندی یه حرف جداست. بازیگرش نقش مایکرافت برادر شرلوک هولمز رو بازی کرده. 2: برای دومین بار خواهش میکنم پیش بینی هاتون از کتاب ششم رو به تاپیک مربوطه اختصاص بدین. برای دومین بار ممنون! 3: سرسی جیمی رو هم با ریگار مقایسه می کنه، حداقل دیده های یه ادم عاقل رو مثال میزدید. اگر منبعی چیزی دارید ذکر کنید ندارید هم که هیچ. 4: یک بار دیگه این قسمت نظر من رو بخونید. شما جای استارک ها و بولتون ها رو برعکس برداشت کردین ... شایدم عوض کردین 5: شما مقاله ای گزارشی چیزی به من نشون بدین که مارتین در اون قول داده باشه که در سال مشخصی کتاب مشخصی رو عرضه کنه و نکرده. 8: امی که تموم شد و رفت و گات به خاطر دیر پخش شدن بهش نرسید و احتمالا به گولدن گلوب هم نمیرسه. منظورتون از دادن جایزه به مارتین هم متوجه نشدم؟ 9: هرچی که بود به هر حال استفاده کردین، هر چی برای خودت روا میداری برای همسایت هم روا دار(یا چیزی تو این مایه ها) اینم جریان همون یاروئه که تو خیابون خلاف می رفته و به بقیه فحش میداده که دارن خلاف میان! بانوی وینترفل: اون طرحی که شما میگید(که مردود شده و منبع موثقی نیست) مربوط به یک سه گانه است، یعنی این هفت کتاب در سه کتاب، یعنی هر کتاب اون سه گانه بیشتر از دو کتاب این هفت گانه رو پوشش میداده، که یعنی در کتاب دوم حدود دو سه سال از وقایع شروع گزشته و دنریس اژدهایانش رو بزرگ کرده و کارهاشو در اسوس جمع و جور کرده. و بعلاوه طرح های مردود شده مارتین اصلا منبع موثقی نیست، مارتین اوایل قصد نداشته اصلا اژدهایی وارد داستان کنه، پس باید بگیم وجود اژدهایان باگ و ضعفه؟ البته درسته خط روایت دنریس جز جذاب ترین ها نیست ولی دلایلش چیز دیگست و ربط دادنش به طرح های اولیه هم درست نیست. غیر از این با بقیه حرف هاتون موافقم. پ.ن: دوستانی که راجب تعداد ارتش تایرل(یعنی تایرل ها و پرچمدارانشون) در سریال براشون سوال پیش اومده، در قسمت 4 فصل 6 جیمی به اولنا میگه شما دومین ارتش بزرگ وستروس رو دارین(بزرگترین ارتش لنیستر 30 هزار نفری هست) که یعنی کمتر از 30 هزار نفر. در قسمت 6 فصل 2 لیتل فینگر به لرد تایوین میگه تایرل ها بعد از لنیسترها و استارک ها(ارتش راب استارک 20 هزار نفر ذکر شده) بزرگترین ارتش رو دارند، که یعنی کمتر از 20 هزار نفر.
  15. Ser Duncan The Tall

    قسمت آخر : The Dragon And The Wolf

    محمدمهدی: اول اینو بگم شبکه HBO به این معروفه که سریال هاشو هیچ وقت بیخود ادامه نمی ده، برای مثال سریال های Band of Brothers و Deadwood و کمدی Veepکه با وجود درو کردن جوایز بخش کمدی، امسال فصل اخرش پخش شد. اسپین اف هم که ربطی به سریال اصلی نداره و اسمش روشه. خلاصه و طولانی کردن بیش از حد هم همون جریان عقب عقب رفتن رو پشت بومه، ولی ده فصل اصلا برای همچین سریالی زیاد نیست و پتانسیلش رو داره. 1: داستان رو دو فصل الکی کش می دادن؟ یعنی شما میگید کتاب های چهار و پنج توانایی بیرون دادن دو فصل سریال رو نداشتن؟ تاخیر یکی دو ساله هم چندان عجیب نیست، همین الانم فصل هشت قراره یک سال و نیم یا شاید دو سال بعد از فصل هفت پخش شه سریال وست ورد هم فصل دومش تاخیر چند ماهه داره، سریال هانیبال هم قراره بعد از سه سال وقفه دوباره ادامه پیدا کنه، ترو دتکتیو هم همینطور. همه این ها هم در سبک خودشون از بزرگترین ها هستن. مایکرافت روی حرف داووس حساب کرد و روی استنیس سرمایه گزاری کرد، عاقبتش رو هم دید و دیدیم. ضمنا وقتی که مایکرافت شروع کرده بود به پاچه خواری سرسی و چپ و راست میگفت الحق که دختر تایوینی( ) هنوز سرسی چیزی بازپرداخت نکرده بود. اگه حرف های لرد تایوین راجب بانک اهن و رفتار مایکرافت با استنیس رو کنار هم بزاریم اونوقت این پاچه خواری ها مسخره میشه. 2: در دیدگاه قبلیم گفتم این که دیر یا زود حذف میشن دلیل نمیشه که مسخره حذف شن، شاه شب دیوار رو خراب کرد، اگر فصل اول خراب میکرد و همه رو میکشت داستانی وجود داشت اصلا؟! 3: مارتین خودش گفته که آئورن واترز قرار بوده نقش اگان رو داشته باشه؟ جایی در کتاب ها همچین اشاره ای شده؟ 4: وقتی بولتونی وجود نداشته باشه کینه ای هم وجود نداره، حرف شما مثل این میمونه که روس بولتون مرده باشه و بولتون ها منقرض شده باشن اونوقت سرباز های زیر دستشون همه از استارک ها متنفر باشن! این دیگه نظر شماست ولی تا وقتی خط داستانی پایان پیدا نکرده نمیشه قضاوت کرد. 5: دلیلش هر چی که باشه، مارتین بهشون اجازه داده داستانو خودشون پیش ببرن و بهشون اعتماد کرده، الانم خودش میناله که حق دخالت نداره. به نظر شما دلیل اینکه بعد از کمرنگ شدن نقش مارتین و کتابش در سریال، سریال افت کرده تقصیر مارتینه؟ 8: عزیز ترکوندی دیگه! از 5 به 8 ؟! شما اگر همون لینک رو خونده بودین اشاره شده که مارتین گفته بوده هنوز وقت تماشای "فصل هفت" رو نکرده که تبدیلش کرده بودن به کل سریال، که بعد مارتین تکذیب کرد و گفت تماشا کرده. تعریف کردنش از اون سریال هم در اکانت توییترش موجوده، همینطور با نویسنده رمانی که اون سریال ازش اقتباس شده یه مصاحبه مفصل داشته که خیلی از رمانش تعریف کرده و از این که سریال به شدت به رمان پایبند بوده هم تعریف کرده. 9: البته شاید من اشتباه کردم ممنون میشم بگید کدوم قسمت سریال به این لرد ها اشاره شده. اون سخنرانی شما رو قانع کرده خیلی ها رو نه. 10: یه جوری شما از اینا دفاع میکنی انگار طفلان مسلم َن. شما خودت حساب کن سریال رو با کلی فشرده کردن با winrar و قلع و قمع ده ها شخصیت(که اکثرا هم جذاب بودن) تونستن در هشت فصل نشون بدن، اگر نمی کردن فرقش میشد یک فصل؟ اگر بی تعصب به جریان نگاه کرد و تکه های پازل رو کنار هم چید می شه پی برد چه خبره، البته نمیشه "مطمئن" شد. مارتین هم اگر دنبال پول بود با کار کردن با شرکت های هالیوودی خیلی سود بیشتری میتونست به دست بیاره تا یک شبکه تلویزیونی، ولی پیشنهاد همه رو رد کرد و این اجازه رو به دی وی دی داد، فقط هم به این خاطر که دنیاشو کامل نشون بدن و تکه تکه نکننش که کردن. البته نمیشه مطمئن بود، شاید هم مارتین یک پیتر بیلیش تو دنیای خودمونه که همه رو بازی میده (امروزم تولد 69 سالگیشه. من فکر میکردم خیلی پیرتر از این حرفا باشه حسابی امیدوار شدم به پیرمرد) توروس جان: همونطور که گفتم توضیحاتتون راجب فیلمنامه دقیق و کامله. ولی راجب بروز احساسات و تثبیت یک شخصیت و خواسته هاش بگم که این ها وظایفیه که به عهده بازیگر میفته و مثلا بازیگری مثل شان بین رو وقتی به چهره اش نگاه می کنیم قشنگ میشه تمام وجود شخصیت ند استارک رو ازش بیرون کشید، یا لبخند مرموز لیتل فینگر که وقتی معنیشو میفهمی که خنجرو به گردن ند می زاره، پدرو پاسکالی که وقتی زبانشو تکون می ده قبل از اینکه صدایی خارج بشه ما تنفر از لنیستر ها رو میشنویم. حالا این بازیگر ها و ورود دقیق به شخصیتشون رو با بازیگر یورون در این فصل کنار هم بزارید. بعلاوه به جرئت می شه گفت که برادران گریجوی بیشترین حد تفاوت که چند برادر میتونن داشته باشن رو دارن، و قبل تر هم گفتم تا وقتی شخصیت نو باشه سریال نو میمونه، و چیزی هم به نام محدودیت فصلی وجود نداره که به خاطرش مجبور باشند شخصیت ها رو حذف کنند، هر عیب و یا نقصی(همینطور نقاط قوت) که وجود داره عواقب تصمیمات سازنده هاست و نه چیز دیگه ای... البته که پرداختن به تک تک شخصیت های داستان و فرزندانشون و نسل پدریشون اگر ممکن هم باشه گیج کننده و حوصله سر بره، اما فشرده کردن بیش از حد و ادقام چند شخصیت مهم در یک شخصیت و انتخاب بازیگر داغون هم از پشتِ پشت بام افتادنه. ویرایش: راجب پانوشتتون هم بگم که این ویژگی چیزیه که گات رو از مابقی اثار جدا میکنه و همینطور که باعث فرار مخاطب می شه ولی همینطور باعث برگشتش هم می شه. یکی از دلایلی که من گات رو دوست داشتم همین غیرقابل پیش بینی بودنش بود، و اینکه هیچ وقت چیزی که ازش میخوایم و انتظار داریم رو بهمون نمیده. ولی متاسفانه همین مهم هم افت شدیدی داشته و الان برعکس شده. مثلا ایا مرگ ریکان استارکی که چهار پنج فصل ازش خبری نبوده میتونه اون حس مرگ ند و راب رو القا کنه؟ مرگ بیلیش و قتل عام فری ها چیزیه که همیشه میخواستیم، ولی حالا که داریمش... میبینیم که گات رو نداریم.
×