رفتن به مطلب

No_One

اعضا
  • تعداد ارسال ها

    1
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

اعتبار در انجمن

0
  1. No_One

    قسمت آخر : The Dragon And The Wolf

    به جرئت می تونم بگم این سیزن بدترین سیزن بود با بدترین کارگردانی و بدترین فیلمنامه نویسی. شاید فکر کنید دارم سخت می گیرم ولی اگه دقت کنید به سیزن های اول می بینید چجوری ما از جا می پریدیم یا مو به تنمون سیخ می شد و می رفتیم توی شوک، از مرگ شخصیت اول داستان بگیر (سیزن اول ند استارک) که فکر می کردیم چون آدم خوبه س در آخر برنده میشه و می شینه رو تخت و همه چی هم به خوبی و خوشی تموم میشه. و اما خود من از اون جایی عاشق گات شدم که فهمیدم هیچ چیز کلیشه ای توش وجود نداره و تو هر قسمت قراره بیشتر سورپرایز بشم و بیشتر واسم سوال به وجود بیاد. فکر می کردم هیچ وقت خسته کننده نمیشه واسم. سیزن ۶ به نظرم خوب بود و اپیزودهای آخرشم کارگردانی فوق العاده ای داشت همه چی عالی و غیرمنتظره، چیز آبکی یا ماست مالی شده ای هم وجود نداشت. اما این سیزن اگه دقت کرده باشید همه چیز یه حالت دست به سر شده داشت، هرکی سفر می کرد حالا با کشتی یا اژدها یا اسب، همون چند دقیقه بعدش می دیدیم رسیده مقصد، همه ی کارا و دیالوگا عجله عجله، نامه ها جوری می رسید دست گیرنده که انگار با پست پیشتاز فرستاده ن. بعد چقدر اتفاقات کلیشه ای آخه، هروقت جان در خطره دنریس میاد سر میرسه با سه تا اژدهاش همه رو به آتیش می کشه و عشقشو نجات میده. همون لحظه که جان از چاله درمیاد بنجن بعد ۷سیزن سر میرسه. تا حالا اینو در نظر گرفتین که جان بعد اون قضیه یه کلمه نگفت آقا عموم یهو از کجا پیداش شد، چی شد اصن، وات د فاک؟ بعد لرد بیلیش با اون همه سیاست و ابهت گند میزنه و به زانو میفته التماس می کنه؟ عروسی ریگار و لیانا انقدر ماست مالی شده؟ خراب شدن دیوار تو ۳۰ ثانیه و... بعدشم آقا مگه فیلم هندیه تا هرکی سر میرسه دنریس باهاش رابطه برقرار میکنه؟ همه چیز این سیزن آبکی بود. فقط داشتن ما رو دست به سر می کردن. حالا هم باید دو سال وایسیم تا ببینیم چی میشه. فقط امیدوارم سیزن بعدی درست حسابی کارگردانی و فیلمنامه نویسی بشه.
×