رفتن به مطلب

شوالیه درخت خندان

اعضا
  • تعداد ارسال ها

    113
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روزهای برنده

    3

تمامی ارسال های شوالیه درخت خندان

  1. شوالیه درخت خندان

    وضعیت خاندان ها در کتاب پنجم

    این اولین باری نیست که قوانین هفت پادشاهی رو تارگرینها زیر پا می ذارن. تارگرینها خلاف قوانین هفت پادشاهی با محارم ازدواج می کردن. اگان فاتح هم همزمان با دو خواهرش ازدواج کرد.
  2. شوالیه درخت خندان

    عامل سوء قصد به جان برن

    من اگه جای لیتل فینگر بودم و قصدم فقط سوقصد بود ترجیحم این بود که به ریکان سو قصد کنم.برای کاتلین و ادارد برن و ریکان فرقی ندارن و ریکان اونقدر تحت محافظت نیست. ولی جافری دلایل قانع کننده تری برای کشتن برن داره. هم شکست تامن از برن، هم ماجرای جیمی و سرسی که من میگم جافری ازش خبر داشته و هم حرف رابرت مبنی بر اینکه پسره باید بمیره و این حماقت بیشتر به جافری میاد تا به انگشت کوچیکه!
  3. شوالیه درخت خندان

    هویت واقعی تیریون

    اگر فرض کنیم که جان واقعا حرامزاده استارکه اون وقت پیدا شدن یه تارگرین دیگه حالمون رو به هم نمیزنه. و حتی اگه اون تارگرین دیگه تیریون لنیستر باشه که موضوع جالب تر هم میشه ولی باز من فکر می کنم اگر سرسی و جیمی تارگرین باشن جالبتره. جیمی زنی ( مادرش)رو در خواب میبینه که بهش میگه تایوین همیشه چیزهایی رو می خواسته که نمی تونه داشته باشه. پسرش که شوالیه بزرگی شده و دخترش که ملکه شده. اونقدر زیبا و شجاع و قوی که کسی نتونه مسخره اشون کنه. جیمی میگه من که یه شوالیه ام و سرسی هم ملکه. خیلی ها میگن که این برمیگرده به قسمت دوم. اینکه همه بچه های تایوین مسخره میشن. ولی این می تونه مربوط به این باشه که تایوین اصلا نمی تونسته بچه دار بشه؟ دیوانگی تارگرینها، رویابینی تارگرینها، رابطه بین خواهر و برادر، علاقه به اژدها ها همش می تونه نشونه باشه. چرا تایوین اینقدر از فاحـ*ـه ها بدش میاد؟ ماجرای دستی که یه راه مخفی به برج درست کرده که به فاحـ*ـه خونه راه داره رو یادتونه؟حرامزاده های تایوین کجان؟ تایوین تلاش کرده اما نتونسته بچه دار بشه. حتی بچه ای که سرسی تو راه داره می تونه یه اژدها باشه. ولی به هر حال طبق پیشگوییها شاهزاده وعده داده شده از نسل آیریس و ریلا ست نه آیریس و جوانا!
  4. شوالیه درخت خندان

    هویت واقعی تیریون

    منم با این نظر که جان پسر ریگار نیست کاملا موافقم. مطمئنا جان خون استارک رو داره اینو ادارد به صراحت گفته ولی این خون می تونه مربوط به هر کدوم از استارکها باشه برندون، ادارد، لیانا یا بنجن! جان ممکنه پسر برندون و آشارا باشه. جان خواب می بینه که کسی از توی سرداب وینترفل صداش میزنه که از پادشاهان زمستان یا لردهای وینترفل نیست. برندون و لیانا تنها کسانی هستن که با وجود لرد نبودن در سرداب وینترفل دفن شدن. اگر صدایی که جان رو صدا میزنه صدای یه زن بود جان اینو تشخیص میداد. نمی داد؟ البته بعضی ها اینو به اژدهای جهریس و ملکه الیسان ربط میدن و ازش نتیجه می گیرن که جان یه تارگرینه. ادارد با توجه به اخلاقی که از ادارد می شناسیم این موضوع رو بعید می دونم. به علاوه اینکه ادارد همیشه میگه که اون هم خون منه! اونقدرا هم جان رو دوست نداره( شاید به خاطر آشارا) و از روی وظیفه ازش مراقبت میکنه و حتی اونو خیلی راحت به دیوار می فرسته. لیانا چیزی که اول از همه به ذهن میرسه و به همین خاطر از مارتین بعید به نظر میرسه. البته اگر فرض کنیم پدر جان ریگار باشه بعید تر هم میشه. ترکیب موهای نقره ای ریگار و قهوه ای لیانا موهای مشکی جان؟ حتی چشمهای جان هم خاکستری تیره است که به ترکیب چشمهای بنفش اشارا و چشم های خاکستری برندون شبیه تره.چشمهای بنفش ستاره تاریکی هم با موهای سیاه به سیاهی میزد. ممکنه اشارا بچه خودش رو با با بچه لیانا عوض کرده باشه همون کاری که گیلی کرد. به هر حال اشارا ندیمه الیا مارتل بوده، ریگار لیانا رو به دورن برده و شمشیر صبح برادر اشارا رو مسئول نگهداریش کرده. لیانا از ادارد قول می گیره و ادارد بعد از برج شادی به استار فال میره تا شمشیر ارتور دین رو به آشارا بده( ایا این کار لازم بوده؟) و بعد آشارا خودکشی میکنه ولی جنازه اش هیچ وقت پیدا نمیشه. اون بچه لیانا رو به یه جای امن میبره و ازش نگهداری می کنه. شاید به مرداب و پیش هولند رید!( این مربوط میشه به اینکه جان پسر اشارا و احتمالا برندون باشه) بنجن جان می تونه فرزند بنجن استارک باشه و مادرش؟ شاید باز هم آشارا. دقیقا یکسال قبل از برج شادی توی جشن هر سه برادر استارک به آشارا علاقه مند میشن. توی خاطره باریستان میگه منو انتخاب می کرد یا استارک رو؟ ولی نگفت کدوم استارک رو. واینکه اشارا احتمالا به درخواست برندون با برادر کوچکترش می رقصه و اون می تونه بنجن باشه. تو فصل اول بنجن به جان میگه پسرم و جان از کوره در میره و میگه من پسر تو نیستم. شاید این نشونه ای باشه مبنی بر اینکه جان پسر بنجن! ? و اینکه وقتی ادارد بعد از ملاقات با آشارا به وینترفل برمی گرده بنجن به دلایل نا معلومی به نگهبانی شب می پیونده. با رفتن جان به دیوار جان بر میگشت پیش پدرش برای همین ادارد راحت با رفتن جان به دیوار موافقت می کنه و اینکه ادارد تو استدلالش میگه حتی حرومزاده ها هم می تونن توی ویوار به جایی برسن.( پس جان حروم زاده است؟! و بنجن به خاطر لکه دار کردن شرافت آشارا به دیوار رفته) ولی باز سوال اینجاست که چرا ادارد باید این گناه رو به گردن بگیره؟ و نگه که این پسر بنجنه؟ شاید چون به آشارا قول داده که از پسرش محافظت کنه مثل پسر خودش! شاید چون نمی خواسته آبروی آشارا رو ببره( ادارد هیچ وقت نگفته که مادر بچه اش آشارا است) و هزاران شاید دیگه
  5. شوالیه درخت خندان

    اژدهای چهارم؟

    اژدها ها نر و ماده ندارن. ایمون تارگرین اینو میگه! به علاوه جهریس تنها به دیوار نرفته و ملکه آلیسان هم همراهش بوده
  6. شوالیه درخت خندان

    رلور، خداوند نور و مسائلی درباره او

    خب معلومه که حسودیش میشه! به اژدها ها! خاندان تارگرین کاملا از هم پاشیده و تنها بازمانده این خاندان یه دختر ۱۳ ساله است که هیچی از شکوه و عظمت خاندانش براش نمونده و هیچ وقت طعم شاهزاده بودن رو نچشیده و اون شکوه و عظمت رو ندیده. یه برادر دیوونه داشته که مرتب کتکش میزده و تهدید و تحقیرش میکرده و در آخر هم اونو مثل یه برده می فروشه. همیشه این حس بهش القا شده که هیچی نیست و به هیچ دردی نمی خوره. تمام عمرش آواره بوده و اشک ریخته به خاطر گناهی که هیچ وقت مرتکب نشده و تمام این مدت فقط با یه چیز خودش رو سرپا نگه داشته: من از خون اژدهام! بالاخره ایمانش به کمکش میاد و به چیزی که حقشه میرسه. شاید تو والاریا تارگرینها خاندان زیاد مهمی نبودن اما باز هم اژدها سالار بودن. شاید فقط سه تا اژدها داشتن ولی اژدها سوار بودن. مطمئن باشین که لیاقتش رو داشتن که به خاطر خواب دئنیس تنها خاندان اژدها سالار جهان بشن. والریانی های دیگه ای هم تو وستروس زندگی می کنن که اژدها نداشتن. پس تارگرینها متمایز بودن و هستن. بقیه خاندان ها هم چیزهایی دارن که بهش افتخار کنن. مثلا استارکها باستانی و با عظمتن. برندون معمار و آخرین قهرمان رو داشتن. الان هم که وارگ میشن و دایر ولفها رو دارن. ولی براتیونها هیچی ندارن و تنها افتخارشون این بوده که حرومزاده یه تارگرین بودن! (البته اینو هم توجه داشته باشینکه تارگرینها روابط مشروعشون هم نامشروع بوده حالا این دیگه از نظر تارکرینها هم نامشروع بوده) البته به واسطه این رابطه نامشروع بوده که به جایی رسیدن و لرد شدن و کلا آدم حسابشون کردن. با اینکه الان اسمشون براتیون هست ولی خون تارگرینی داشتن وشاید اگر اژدها داشتن می تونستن اژدها سوار هم بشن.(حرومزاده های اژدها سوار داشتیم؟) حتی رابرت برای این شاه شد که با تارگرینها نسبت خونی داشت. علاوه بر اینکه از نسل حرومزاده تارگرین بوده مادربزرگش هم یه تارگرین بوده! حالا که تارگرینها از بین رفتن شاید براتیونها می تونستن خودی نشون بدن. اما رابرت که گند زد و حالا که استنیس وارث رابرته لنیسترها قدرت رو ازشون گرفتن! و تازه الان می دونن که آخرین تارگرین هم زنده است و با وجودی که سن دختر استنیس رو داره و تحت هیچگونه تعلیمی قرار نداشته ولی لیاقت بیشتری برای سلطنت از خودش نشون داده و البته قدرت بیشتری هم داره! به نظرتون الان استنیس باید چه احساسی در موردش داشته باشه؟ مسلما تنفر! البته الان به خاطر ملیساندر و داووس به قدرت رسیده! ولی لیاقتی از خودش نشون نداده. من خودم به شخصه داووس رو خیلی دوست دارم!
  7. شوالیه درخت خندان

    استارک ها و بدبختی

    ریکان استارک می تونه بین استارکها از همه مهم تر باشه؟ تاحالا کسی بهش فکر نکرده؟ بین دایرولفها رنگ دایرولف و رنگ چشم دایرولف ریکان و جان با بقیه دایرولفها فرق می کرد. ریکان دقیقا همون خوابی رو دید که برن دیده( در مورد مرگ پدرشون) از همه کوچیکتره و تواناییهاش کشف نشده و کسی روش حساب نمی کنه با توجه به شناختی که از مارتین دارم بعید به نظر نمیرسه که همه استارکها یه جوری نقش فرعی باشن و این ریکان باشه که قهرمان میشه به خصوص که خصوصیات اخلاقی وحشی تری نسبت به بقیه داره و چون تحت آموزش قرار نگرفته می تونه موفق تر باشه مثل دنریس! دختر بچه ای که بدون پدر و مادر و همراه با یک برادر دیوانه رشد کرده و تمام عمر ۱۳ یا ۱۴ ساله اش رو اشک ریخته بدون اینکه گناهی مرتکب بشه؛ فقط به این خاطر که از خون اژدهاست و همین دلخوشی باعث میشه که همه سختی ها رو تحمل کنه تا بالاخره مادر اژدها بشه و حالا با وجود سن کم(۱۴ یا ۱۵) و بدون اموزش دیدن با درایت تصمیم می گیره و حتی گاهی اوقات مشاورانی مثل جورا و سر باریستان رو هم متعجب میکنه!
  8. شوالیه درخت خندان

    اژدهای چهارم؟

    به تخم اژدهاهایی که تو سرداب وینترفل هست کسی اشاره نکرده. اژدهای جهریس تابستان توی وینترفل تخم گذاشته!
  9. شوالیه درخت خندان

    شعار خاندان Stark ، شاید رمزآلود ترین

    زمستان میاد و بدون استارکها هیچکدومتون دووم نمیارید. پس نباید با استارکها در بیفتید و اونها رو بکشید. کسی که دیوار و وینترفل رو بنا کرد یه استارک بود(برندون استارک) زمستان از جایی شروع شد که یه استارک کشته شد (برندون استارک که تا جایی که می دونم قبل از ریکارد استارک کشته شد) و حتی اولین راوی داستان یه استارکه( باز هم یه برندون استارک) و این منو یاد ننه پیر میندازه! که همیشه برندون استارکها رو با هم قاطی می کرد انگار که همشون یه نفره ان! فراموش نکنید که حتی وقتی استارکها برای جنگ رفتن هم باز یه استارک(زنها یا بچه ها) توی وینترفل بوده.
  10. شوالیه درخت خندان

    جیکن هاگار

    خب این مطلب چه اهمیتی داره؟ اینکه فوریو هست یا نیست هیچی رو تغییر نمیده
  11. شوالیه درخت خندان

    رازهای ناگفته زندگی و مرگ پرنس ریگار

    من نمی دونم چطور همه اینطور با قاطعیت میگن که جان فرزند لیاناست؟ این اولین چیزیه که از کتاب برداشت میشه اما با شناختی که از مارتین داریم موضوع نباید اینقدر ساده باشه. من فکر می کنم جان پسر برندون استارک باشه و به احتمال زیاد مادرش آشارا دین باشه. استارکها همگی موهای قهوه ای تیره دارن ولی جان موهاش به سیاهی میزنه. مثل موهای تیره مادرش! لیانا کمی گرگ بود و برندون بیشتر! جان هم به پدرش رفته و بیشتر از بچه های ند به استارکها شبیهه. به علاوه کسی که تو رویای جان اونو صدا میکنه ولی ادارد و یا هیچکدوم از شاههای زمستان نیست می تونه برندون باشه ( اگر لیانا بود مطمئنا جان صدای یک زن رو تشخیص میداد و اونو با صدای ادارد مقایسه نمی کرد) اینکه صحبت از پدر و مادر جان ادارد رو عصبی میکنه هم اینجوری بیشتر قابل توجیهه! به هر حال ادارد عاشق آشارا بوده اما اشارا عاشق برندون بوده و حتی ازش بچه دار شده. ادارد به کتلین گفته بود که جان همخون منه! و اینکه مادر جان از خاندان دین هست که خون والریایی داره و از طرفی قدرت استارکی جان (وارگ شدن) می تونه کمک کنه که جان بتونه اژدها سوار هم بشه!
×