رفتن به مطلب

william truman

اعضا
  • تعداد ارسال ها

    10
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

اعتبار در انجمن

88

آخرین بازدید کنندگان پروفایل

بلوک آخرین بازدید کننده ها غیر فعال شده است و به دیگر کاربران نشان داده نمیشود.

  1. william truman

    بحث اپیزودیک قسمت ششم - The Iron Throne

    بهترین شات این اپیزود !
  2. william truman

    بحث اپیزودیک قسمت ششم - The Iron Throne

    جان هیچ کاره بود تو کل سریال! اگه جان نبود کسی نبود بره پیش دنریس این یعنی شاه شب اژدهایی نداشت که از دیوار رد بشه جادوی دیوار مثل جادوی غار کلاغ 3 چشم باعث میشد شاه شب نتونه از اونجا رد به و برای همیشه اون ور دیوار بمونه پس هیچ خطری برای کسی نداشت اگه جان نبود دنریس تو فصل 7 با 3 تا اژدها میرفت کینگ لندینگ ارتشش هم کامل بود روی دیوارها هم اسکورپیون نقطه زن نداشتن هنوز همونجا یه شبه کار سرسی رو تموم میکرد همه ی دوستاش زنده بدن و نیازی نبود مد کویین بشه تازه بر فرض محال اگه میشد هم آریا خیلی راحت میتونست بکشدش ! تنها کار مثبت جان شکست دادن بولتون ها و ازادی شمال بود که بازم همون کار رو اریا میتونست انجام بده و تنهایی رمزی رو بکشه سانسا هم احتمالا میرفت ویل و با کمک ارتش اونجا باقی مونده بولتون ها و امبر ها رو شکست میداد
  3. william truman

    بحث اپیزودیک قسمت ششم - The Iron Throne

    یه مقدار از فضای احساسی و موسیقی و جلوه های بصری فیلم فاصله بگیریم تا ببینیم چه بلایی سرمون اوردن ! من با طی ارض کردن گری ورم . اینکه چرا جیمی و سرسی زیر دو تیکه اجر بودن و سقف سالم بود و دو متر اونور تر وایمیسادن نمیمردن کاری ندارم ... مشکل اینه شما داستان جان اسنو رو میسازی یه تارگرین مخفی وارث بر حق تخت اهنین هشت فصل این داستان رو پرورش میدی و در اخر چه استفاده ای ازش میکنی این که جان وارث بر حق تخت اهنینه این که واریس قبل مرگش به چندین نفر نامه نوشت و اینو گفت داستان شما در مورد 8 فصل تیدیل شدن یه حرومزاده به یه شاه .... همه ی این قضه پردازی ها پوچ بود و هیچ استفاده ای ازش نشد اگه جان واقعا یه حرومزاده بود هم تاثیری در هیچ چیز نداشت .......... شما 8 فصل داستان جیمی رو میسازید یه شوالیه منفور که کم کم در طول داستان به یه شخصیت مثبت تبدیل میشه و شرافتش رو به دست میاره ولی در اخر دوباره برمیگرده به نقطه اول دوباره هیچ کسی براش مهم نیست به جز سرسی ... پس برای چی جیمی رو میبرید شمال عاشق برینش میکنید ؟ بران شد صاحب های گاردن ! مردمی که اونجا زندگی میکنن لردهای اونجا چطور میتونن یه مزدور رو به عنوان والی خودشون قبول کنن شما شخصیتی باحال مثل بران رو دارن ولی تو فصل 8 چه استفاده ای ازش میکنید ؟ بار اول یه زوبین میدین دستش بار مضحکانه میاد تو یه بار و دست ملکه رو تحدید میکنه و یه قول ازش میگیره و بار اخر میبینیمش که روی صندلی شورای پادشاهی نشسته ! هیچ عمقی به کاراکترش داده نشد و هیچ استفاده ای ازش نشد ! دنریس ! شخصیتی که یه شبه میشه خون اشام بعد هشت فصل که همه کار میکرد که انسان های بیگناه رو ازاد کنه تبدیل میشه به یه ملکه دیوانه ! کل داستان و شخصیتش ترور میشه ! بدون هیچ دلیل منطقی کل شهر رو به اتش میکشه اگه فقط رد کیپ رو میسوزوند میشد گفت میخواد انتقام بگیره ولی وقتی کل شهر رو اتش میزنی بعدش داری در مورد دورن و وینترفل حرف میزنی که میخوای ازادشون کنی ! دورنی که ملکش جلوت زانو زد و برات مرد ! فقط و فقط برای این که میخوای به تماشاگر بقبولونی که دنریس لایق مرگ بود! تیریون یه کاراکتر باحال و باهوش ... فصل دوم و سوم رو بیاد بیارید چطوری کل کینگ لندینگ رو به بازی گرفته بود حرف هایی که تو فصل 4 تو دادگاهش میزد ولی از فصل 5 به بعد چیکار داشت میکرد به جز اینکه جک های بی مزه میگفت ! تیریونی که فقط اشتباه میکنه یه هیچ کاره دیگه تو سریال که نویسنده ها نمیدونن باهاش چیکار کنن و کاراکترش رو به کدوم سمت ببرن .... برین آو تارث قسم میخوره از دخترهای استارک حفاظت کنه بعد میاد توی کینگز گارد کنار براندون ! چرا نباید چیش سانسا تو شمال باشه ؟ سانسا و آریا پایان بندیهای منطقی تری داشتن ولی افرادی مثل داووس بدون هیچ تاثیری اون وسط داشتن میچرخیدن ! داووس یگی دیپه از شخصیت هایی که فقط اونجاست و هیچ کار مثبتی تو طول فصل انجام نمیده ..... براندون استارک تبدیل به شاه میشه کسی که همیشه میگه من حالا براندون نیستم و یه چیز دیگه هستم من کلاغ سه چشم هستم ! حتی مقام لرد وینترفل رو قبول نمیکنه ... چرا گسی مثل حاکم دورن یا یارا گریجوی باید براندون رو به عنوان شاه قبول کنه ؟ مگه براندون برای اونها برادر کسی نیست ملکشون رو کشته؟چرا هیچ کس دیگه ای به جز سانسا ادعای استقلال نمیکنه چرا همه با استقلال شمال موافقن ! نایت واچ قراره چیکار بکنه از یه چیزی محافظت بکنه؟ یه ادم ادم میرن توی یه قلعه بعد اونجا تمرینات نظامی میبینن که بعدش چیکار کنن؟ نه مردمان انطرف دیوار دیگه تهدیدین نه وایت واکرهایی وجود دارن ! شاه شب شاید مرده باشه ولی چرا زمستان طولانی داشت تموم میشد مگه فصول وستروس چندین سال طول نمیکشه ! بیشتر که فکر بکنیم خود شاه شب هم یه شخصیت اضافه تو سریال بود که هیچ کاری انجام نداد ! من به این قسمت تو نظر سنجی امتیاز سخاوتمندانه 5 رو دادم .. یه امتیاز برای صحنه جان و گست یه امتیاز برای پایان داستان سانسا و اریا یه امتیاز برای دیدن دوباره رابین ارن !!!!!!!!!!!! و دو امتیاز برای لباس اخر سانسا ولی امتیاز واقعی این قسمت و این فصل 1 هست ! همه چیز قربانی این شدکه دی اند دی میخواستن باهوش تر از بقیه باشن و داستان رو غیر قابل پیش بینی جلو ببرن نتیجش هم شد یه فصل مستقل از سریال! کاراکترها 90% درصدشون نابود شد دیالوگ ها افت های فاحشی داشتن خطوط داستانی پاره شدن منظق زیر پا گذاشته شد و رد نهایت بازی های تاج و تخت به اندازه یه سریال مضحک مثل riverdale یا vampire diaries پایین اومد این هایی که از پایان بندی خوششون اومده کسایی هستن ........ بگذریم اگه ادامه بدم به یه عده ادم با سلایق متفاوت توهین میشه این سریال زپرتی ارزش نداره به خاطرش به همدیگه توهین کنیم .....
  4. william truman

    بحث اپیزودیک قسمت پنجم The Bells

    نکات منفی این اپیزود: 1 یورون: کاراکتر یورون معلوم نبود با خودش چند چنده کی بود چی بود چی میخواست مزخرف طور اومد مزخرف طور هم مرد رفت 2 سیر شخصیتی جیمی :زدن این بنده خدا رو پکوندن. از ادم بده تبدیل شد به ادم خوبه یه سیر عرفانی رو طی کرد و اونجای که قرار بود کارهای خوبی انجام بده که تو کتاب ها بیاد دوباره رفت رو تنظیمات کارخانه این والانکار چی شد پس؟ 3گلدن کمپانی : حضورشون تو تریلر این فصل بیشتر از خود سریال بود و عملا هیچ کاری نکردن 4راز واریس: با مرگ واریس رازش هم مخفی موند منظورم همونیه که راهب سرخ بهش گفت وقتی التش رو میبرن میندازن تو اتش یه صداهایی میشنوه که معلوم نشد چی میگفته 5هایپ بیمورد قدرت سرسی: عملا فقط داشتن میمردن و هیچ جنگی در کار نبود اپیزود قبلی با 4 تا کشتی یه اژدها زدن ابنبار با 1000000 تا اسکورپیون یکی رو هم نتونستن به هدف بزنن 6 دیوانگی دنی: زیربنا و پیرنگ خوبی نداشت و انگاری در لحظه تصمیم گرفته شده بود میتونستن از فصول قبل روش کار کنن 7 مرگ سرسی: سرسی سزاوار مرگ بهتری بود چال شدن تو زیرزمین برای یه ملکه با شکوه نیست 8 ارتش دنی: با این همه تلفاتی که تو شب طولانی دادن هنوز بینهایت زیاد بودن مخصوصا دوتراکی ها نکات مثبت 1 پایان با شکوه هاند و کاملا شدن خط داستانیش 2 مرگ کایبرن به دست مخلوقش مثل فرانکشتاین 3 کارگردانی و جلوه های بصری فوق العاده زیبا 4 بیرحمی و خشونت عریان 5 اشک های سرسی بازی فوق العاده لنا هدی و خداحافظی جیمی تیریون 6 موسیقی فوق العاده رامین جوادی 7 حداقل دو مورد از ویژن های خانه ی نامیرایان درست از اب دراومد پرواز تک اژدها رویکینگ لندینگ بارش خاکستر روی تخت اهنین من 9 دادم به این اپیزود برای من قابل قبول بود جان اگه لوس بازی در نمیاورد شاید این همه مردم مظلوم زنده میموندن اونجابی که دنی دیوونه شد زد همه رو ترکوند گفتم این دختر حتما تو روزهای بد دخترونست اعصابش داغونه
  5. william truman

    بحث اپیزودیک قسمت چهارم The Last of The Starks

    از لابلای کامنت دوستان بهترین توصیف برای فصول اخر همونی بود که توروس گفت : سگ میزنه و گربه میرقصه ! این که میگید دروگون رو نزد تا دنی رو عصبی کنه اصلا با عقل جور درنمیاد همونجا میتونست دنی رو بزنه جنگ رو تموم کنه. من متوجه نمیشم چرا دوئستان اصرار دارن هر اشتباهی که سریال میکنه رو توجیح کنن ! باید قبول کنیم سریال از هر نظر به جز جلوه های بصری سقوط ازاد داشته وضعیت طوری شده بود این اپیزود فقط دوست داشتم تموم بشه ! حالا که بحث پایان بد سریال ها مطرح شده جا داره یادی بکنیم از بریکینگ بد تنها سریالی که فصل اخرش نه تنها افول نکرد بلکه انقدر خوب شد که به اندازه همه ی فصل های قبلیش یکجا فوق العاده و شاهکار بود !
  6. william truman

    بحث اپیزودیک قسمت چهارم The Last of The Starks

    موندم از کجاش بگم ! 30 40 دقیقه اول که نیازی نبود انقدر طولش بدن بعد از یه 40 دقیقه خسته کننده صحنه برین و جیمی که بدتر از این نمیشد ساختش هوا گرمه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دیالوگ های مافوق مضخرف جان و دنریس و جان و استارک ها برندون استارک بی خاصیت افلیج . اریا که معلوم نیست چی میخواد به همین راحتی خونش و ول میکنه با هاند راهی کینگز لندینگ میشه جان که به گوست بی محلی میکنه و میگه ببریدش شمال ( مثل اینکه یادش رفته تو همون وینترفل بزرگ شده) . صحنه برن اوج حماقت نویسنده ها بود تیریون دست ملکه هست ولی به همین راحتی یکی مثل برن با زوبین میاد تو یه مشت میزنه دماغش و بعدش ازشون قول های گاردن رو میگیره !!!!!!!!!!! بعدش دوباره از صحنه خارج میشه احتمالا تو اخر داستان هم نیاد 8 فصل این کاراکتر رو زنده نگه داشتن ولی حتی خودشون هم نمیدونن باهاش چیکار کنن ! یورون گریجوی دوباره مثل جن ظاهر میشه به همین راحتی یکی دیگه از اژدهایان رو میزنه مگه میشه از پشت اون تپه تیر انداخت مگه میشه بدون اینکهکشتی های دیگه و دنریس از بالا ببیننش بهش نزدیگ شد و به این دقت اژدها رو رو هوا زد جالبه دروگون گکه بزرگتر هست رو نتونستن بزنن !از بین اونهمه ادم هم میساندی رو از اب کشیدن بیرون شگفتا ! جیمی به همین راحتی برین رو رها میکنه سرسی که قاتل فرستاده تیریون رو بکشه وقتی خودش میتونه این کارو انجام نمیده ! حتی با اسکورپیون میتونست دنریس رو هم بزنه ! گفتگو های واریس و تیریون هم فوق مضخرف و قابل پیش بینی بود دو تا نابغه فصل اول تبدیل شدن به دو تا الدنگ خنگ حتما هم واریس رو دنریس میکشه تا به تیریون اثبات بشه دنریس لیاقت فروانروایی نداره . هر چی از بد بودن این اپیزو.د بگیم کم گفتیم بعد از این فصل بریکینگ بد دوباره به صدر لیست بهترین سریالهام برگشت . توف تو روی اون تا احمقی که نویسنده اسمشونو گذاشتن شاهکار مارتین رو داغون کردن 80 ساعت از زندگیمون رو برای تماشای سریال گذاشتیم سالها براش صبر کردیم تا در اخر اینطوری به شعورمون توهین کنن ما رو چی فرض کردن . مارتین باید ازشون شکایت کنه و اچ بی او باید رسما عذرخواهی کنه .... لعنتی ها یه کاری کردن حتی دیگه منتظر کتاب ها هم نیستم کل سریال رو هم میزنم حذفش میکنم این سریال در حال حاضر بدتر از ومپایر دایریز هست پی نوشت : این که به صورت بی منطقی هر لحظه هر کسی بمیره نشونه گات نیست و مفهومش این نیست که سریال پر هیجانه و هر لحظه همه در خطرن . نشانه بی عقلانی و کیفیت پایین نویسنده ها هست حالا که اینطوریه گیلی بیاد بشینه !!!!!!!!!!! پی نوشت 2 : غافلگیری خوبه ولی نه به قیمت نابود کردن خظ داستانی و کارارکتر ها و زیر پا گذاشتن منطق و توهین به مخاطب پی نوشت 3 : تا اواخر فصل 5 سریال یه روند منطقی داشت شخصیت ها شکل گرفتن و جون گرفتن بعد از اون سریال وارد فازی شد که بر عکس اون فصل های اولیه بود دیالوگ ها فوق داغون و کلیشه ای شد شخصیت های اصلی بی منظق زنده موندن دیگه چیزی به اسم شخصیت نیستن اصلا ! یه سری ادم بی هویت قابل پیش بینی پی نوشت 4: سپاه جان و دنی تو قسمت قبلی داغون شد ولی باز اینهمه نیرو دارن که لشگر کشی کنن کینگز لندیگ ! اون هم در حالی که سرسی 20 هزار تا مزدور داره !
  7. william truman

    بحث اپیزودیک قسمت سوم The Long Night

    با این چیزی که تو اپیزود بعدی دیدیم سریال تبدیل شده به یه اشغال هر چی مارتین کاست اون دو تا احمق زده نابود کردن . از شدت ناراحتی میخوام گریه کنم ... حق ما بعد از اینهمه انتظار این نبود اپیزود 4 = مرگ سریال
  8. william truman

    بحث اپیزودیک قسمت سوم The Long Night

    بعد از 3 بار نگاه کردن قسمت جدید چند تا سوال اساسی تو ذهنم شکل گرفت و چند تا نکته که باید بهشون اشاره کنم : 1. اولین و بزرگترین سوال اینکه مگه فولاد والریایی جادوش رو از اتش اژدها نمیگرفت ؟ چطور اتش اژدها خودش اثری رو شاه شب نداشت ولی فولاد والریایی باعث مرگش شد ! 2برن وقتی وارگ کرد کجا رفت (میگن رفت فیلم جدید اونجرز رو ببینه ) یه مدت طولانی تو حالت وارگ بود هیچ کاری هم نکرد وارگ کردنش تو اریاکه خنده داره به نظرم جواب این سوال رو هم هیچوقت نمیگیریم یه نکته در مورد شاه شب تو اپیزود hold the door فصل 6 دقت کنید اونجا هم وقتی وارد غار کلاغ 3 چشم میشه لحظه اخر همین لبخند رو میزنه که وقتی از تو اتش بیرون اومد اینجا زد . 3. من هیچ جوره متوجه نشدم نایت کینگ چرا باید کلاغ سه چشم رو بکشه و این که چرا خودش شخصا باید بکشه . این که من حافظه دنیا هستم یعنی چی؟ تا همین چند وقت پیش کلاغ 3 چشم شخصی بود که تو درخت نشسته بود و فقط وقایع رو نظاره میکرد هیچکس هم از وجودش خبر نداشت هیچ سودی هم برای بشریت نداشت به قول دوستان وقایع تو سیتادل نوشته شده و مکتوب هستن حالا به فرض نایت کینگ پیروز میشد و همه رو نابود میکرد دیگه کسی باقی نمیموند که از گذشته مطلع باشه یا نباشه ! خود ارتش مردگان هم با اون تعداد قطعا میتونستن وینترفل رو تسخیر کنن و برن رو بکشن چه نیازی به دخالت مستقیم خودش بود ! یا همون اول کار وقتی جان و دنی اون جلو با ارتش مردگان درگیر بودن میتونست با اژدهاش بیان برن رو جزغاله کنه ! 4. کل این قضیه که با کشتن یه واکر کل زیر دستاش میمیرن و با کشتن شاه شب همه مردگان نابود میشن یه داستان مضحک بود که قطعا مارتین تو کتابش نمیاره نویسنده های هالیوودی سریال اینو از ومپایر دایریز کپی کرده بودن خسته نباشن ! 5.راستی خود زاغ 3 چشم چیه و از کجا و چطوری به وجود اومده و رسالتش چیه فقط تماشای وقایع ؟ 6.قهرمان های داستانمون چطوری زنده موندن ! جدا چقدر اینا مگه انرژی دارن که چند ساعت با مرده ها بجنگن . مرده هایی که از دیوار وینترفل بالا میرفتم نیمتونستن چند نفر رو که روی تپه ای از جسد ها وایسادن بگیرن حتی سم که رو زمین نشسته بود و گریه میکرد و نکشتن همون صحنه پشت جان صد ها مرده خودشون رو پایین مینداختن چطوری اون چند نفر تو حیاتو نتونستن بکشن ! 7. ملیساندرا وقتی اولین بار اریا رو دید چشم های ابی رو وسط گفت ولی اینبار چشم های ابی رو بردن به اخر جمله ! به احتمال قوی مارتین به قاتل شدن اریا اشاره میکرد اینجا نویسنده ها از همین جمله برای اهداف شومشون استفاده کردن ! تئوری ازور اهای هم کاملا کشک از اب در اومد ! 8.نایت گینگ چرا 10 هزار سال صبر کرده بود برای حملش ؟ که اینطوری شکست بخوره حتی جایی هم که جان رو تو دریاچه محاصره کردن بودن از همون جاوالینش میتونست استفاده کنه از راه دور بزندشون 9. چیزی حدود 10 بار تو این اپیزود دیدیم که شخصیت ها تا دم مرگ رفتن ولی لحظه اخر یکی اومد نجاتشون داد ! این حجم از نجات رو تو هیچ فیلمی من یه یاد ندارم 10. به قول اسمشو نبر دلخوش به همین مقدار هم نباشید ! داستان شاه شب همینجا تموم شد بیخود تئوری نسازید ! جنگ رفت رو سرسی و تخت اهنین چون بودجه ساخت یه جنگ دیگه رو هم ندارن احتمالا با چند تا سکانس و مبارزه نفر به نفر بعضی ها سر و ته قضیه رو هم میارن ولی خیلی زور داره قسمت بعدی 90 دقیقه بشینی اتش زدن مرده های جنگ رو ببینی و دیالوگ های چرت و از این مزخرفات بعد بهترین و مرموزترین کاراکتر سریال رو اینطوری از بین ببری دیالوگ نویسی و نویسندگی انقدری بد شده تو سریال نتونستن 4 تا دیالوگ درست درمون برای سرداب بنویسن واریس رسما حکم شلغم رو داشت نمیدونم یه اون صدایی که از اتش شنید دوباره میپردازن یا نه !فقط از یه چیزی مطمئنم نویسنده های سریال واقعا اماتور هستن و اب بستن به داستان مارتین . 11. خیلی سوالات بی جواب دیگه موند مثل اینکه ملیساندرا اصلا کی بود از کجا اومده بود علامت شاه شب نماد چی بود چرا استراتژی جنگی اینها انقدر داغون بود . چرا دوتراکی ها که با این زحمت تو این مدت جمع کرده بودن تو 30 ثانبه از بین بردن .اریا از وسط واکرها چطوری مثل باد رد شد رفت (حتی اگه با ماسک وایت ها اومده باشه یعنی لحظه اخر ماسک رو برداشت و حمله کرد ؟!) شوالیه های ویل کجا بودن تو جنگ و هزاران سال بی جواب دیگه که نویسنده های تنبل سریال هرگز جوابشو به ما نمیدن . نایمریا رو هم مثل گوست برای کتابخون ها نشون دادن که مثلا بگن بله ما میدونیم اینها هم هستن ! تو کتاب دایر ولف ها نقش های بیشتری دارن نایمریا رو هم احتمالادیگه نیمبینیم اون مصاحبه هم اره مال بازیگر نقش بران بود نه برن استارک بچه ها قاطی کردن !
  9. william truman

    بحث اپیزودیک قسمت سوم The Long Night

    این که شاه شب باید تو وینترفل سقوط میکرد چیز قطعی بود هیچ راه فراری تو وینترفل نیود یا باید همه میمردن یا پیروز میشدن بانوی سرخ فوق العاده بود واقعا بیشتر از جان به جنگ کمک کرد ! تصاویر از نظر بصری عالی بود موسیقی فوق العاده یکی دو مورد فقط بود که دوست نداشتم یکی این که وایت واکر ها اصلا تو جنگ شرکت نرکدن اون اخرها حداقل چند تاشون میشد با جان درگیر بشن یکی این که شخصیت های اصلی کمی مردن یکی دو مرگ بزرگ دیگه داشتیم بهتر بود و در اخر نحوه مرگ شاه شب اریا از ناکجا اومد از بین 100 تا واکر چطوری پرید ؟ یه نبرد تک به تک بین شاه شب و جان هم حقمون بود که ندیدیم ! از اینجا به بعد نمیدونم بودجه دارن یه جنگ دیگرو بسازن یا نه بنظرم که نه !
  10. william truman

    بحث اپیزودیک قسمت دوم A Knight of the Seven Kingdoms

    خیلی خوب بودهر چقدر اولی نچسب بود اینجا جبران شد صحنه اریا یه حس و حال عجیبی بود هنوز به چشم بچه بهش نگاه میکردم که متوجه شدم چقدر بزرگ شده و من اشتباه میکردم کوفتت گاندری ! دور همی تو اتاق خیلی خیلی خوب بود تیریون ستاره این اپیزود بود شیپور اخر اپیزود هم برای نایت کینگ نبود ملیساندرا بود که به وینترفل اومد اگه اشتباه کنم و ملیساندرا نبوده باشه بدون ملیساندرا 100% وینترفل سقوز میکنه اگه ملی باشه 90% اخر کار شاه شب خواهد بود
×