ایریس تارگرین

به نام خدا سلام این دومین پست من تو فرومه. دقت کردین ما تارگرین چشم تا به تا هم داریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ فقط یه سرنخ میدم، حرا.زاده های بزرگ............. منم فکر میکنم با توجه به رنگ موی تیریون،رویا ها،چشم های تابه تا،عشق خودم(?)و جوانا،رویاهای اژدهایی و اینکه تیریون همیییشه دلش یه اژدها میخواست(ماجرای هدیه روز نامگذاریش)اون یه تارگرینه.اما با عقیم بودن تایوین و اینکه تایوین فرزند راستین نداشته مخالفم.فکر میکنم سرسی و جیمی،"دوقلو های طلایی"لرد تایوین،فرزندان راستین تایوین و جوانا هستن و علت نفرت شدیدددددددد تایوین از روس.ی ها هم معش.قه پدر لردش و ج.ده های تیریون هستن......... رویای جیمی از مادرش هم یحتمل یه چیزی تو مایه های رویای دنریس و کایته! اونجا که میگه من خوابم؟(چون تو خواب همیشه دوتا دستاش سالمن ولی الان نه)بعد جوانا میگه نه............... ولی جوانا مرده دیگه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یا شاید جوانا این همه سال خودشو تو تابوت به مردن زده بودهههههههههههه?????????? خب از بحث منحرف شدم. اون جا هم که جنا همشیره ی تایوین میگه تیریون پسر راستینته من فک میکنم علتش اینه که تیریون تا حدودی تحت انضباط اهنین پدرش به اون مشابه میشه،(مث داستان نبرد بلک واتر)ولی تا حدودی......فقط تا حدودی.دقت کنین تفاوت های این دوتا بنیادیه و تیریون ن م ی خ و ا د (تاکیدمیکنم)نمیخواد مث تایوین باشه!!!!!!!!مث همون داستان بدکاره ها!!!!(کع البته اخرش تایوین تو زرد از اب دراومد!!!!!!?????????)در کل جنا تا حدودی راس میگفته تا حدودی هم چرند میگفته.....بالاخره زندگی با یه فری رو مخ ادم تاثیر نا مطبوعی میزاره دیگه!!!!!!!!!!!! بگذریم برین کشف کنین من غیر از ریگار و ویسریسو دنریس اتیش پاره چنتا بچه دیگه دارم!!!!!!!!!!! تا کشفیات بعد بدرود............ پی نوشت:یا علی(ع)یه ویرایش کردم متن دوبرابر شد!!!!!!!!!!ببخشید دیگه قرار بود(یا بهتره بگم میخواستم) یه پست اوچولو موچولو باشه.....که نشد دیگه....مث یه اژدها گنده شد???

به نام خدا سلام این اولین پست من تو این فرومه و با اینکه تاپیک شدیدا زیرخاکیه،?امیدوارم مورد توجه دوستان قرار بگیره. اول خطاب به بانو لیانا،خدایان شمالی هم قدرتای فجیعی دارن!بعد معلوم میشه اونا احتمالا به تقاضای فرزندان جنگل،پل طبیعی ای به اسم"بازوی دورن"رو که مردان اولیه به کمک اون برای اولین بار از اسوس به وستروس اومدن،رو با جادویی به نام "پتک آب ها"در هم شکستن و بقایای اون پل امروزه مجمع الجزایر استپ استونز واقع در دریای باریکه. ولی با اینکه جادوگران میخواستن برن رو بکشن،بنده مخالفم.برن میتونست پرواز نکنه و "بمیره"(دیالوگ بین کلاغ سه چشم و برن:پرواز کن یا بمیر) من به جیمی مشکوکم. یحتمل مثل اون قضیه ی "چیزایی که برا عشق انجام میدم"،یه قاتل اجیر کرده و نقره و خنجر رو داده و....... دقت کنین جیمی و تیریون هم صمیمین با هم...... بعید نیست که خنجرو ،مدت ها قبل،برا یه کار کوچیک،به جیمی داده باشه و یادش رفته باشه....... قضاوت با خودتون.......