Howland Reed
اعضا-
تعداد ارسال ها
13 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
اعتبار در انجمن
0-
موضوعي که خيلي تو ذوق ميزنه، نداشتن روال درست و قانونمند براي مدخل نويسي و ويرايش مدخلها هست. مثال ميزنم: وقتي خواستم ردهي "Noblewomen" رو ترجمه کنم، نميدونستم چي بايد بنويسم. مجبور شدم بگردم ببينم دوستان قبلا چه طور ترجمه کردن. براي battle و war ديدم که کاربرا تفاوتي قائل نميشن؛ اين جوري که نميشه. يکي battle of castle black رو "نبرد کسل بلک"، يکي ديگه "جنگ کسل بلک" ترجمه ميکنه و لينک ميده. با هر ترجمهاي برای مدخل اصلی، حداقل يکي از اين پيوندها ناقص ميمونه (حتي ممکنه هر دو!) از اين مورد مثال خيلي ميشه زد. موردهاي ديگهاي هم هست. عدم رعايت نيم فاصله، معادل گذاري افراطي براي کلمهها و عبارتها، استفادهي نادرست از علايم نگارشي، کاربرد سليقهاي جمع مکسر و قاعدهي جمع فارسي و ... . نبودن قانون مشخص براي ترجمهي اسم قلعهها، مکانها، اسم خاندانها، لقبها و ... . و از همه مهم تر نبود يه صفحهي مشخص در ويکي براي اطلاع رساني اين موارد. به این شکل که ما اینجا بحث میکنیم فایده نداره؛ نتیجهی بحثها باید مشخص بشه و جلوی چشم باشه. براي يک دست شدن ويکي بهتر تا حجم مقالهها کم هست يه قانونهايي تصويب بشه و تو يه صفحه اين موارد ( و مورد هاي ديگه ) با ذکر مثال توضيح داده بشه. تا همهي کاربرا به خصوص کاربرهاي تازه وارد با روال کار آشنا بشن. * به جورامون: قرار بود نحوهي برخورد با مقالههايي که تفکيک کتابي ندارن مشخص بشه، خب نتيجه چي شد؟ ( يک در ميان بردن جملهها داخل اسپويلر جالب نيست. به نظرم يا بايد کل مدخل بره داخل اسپويلر يا بايد بالاي صفحه به خوانندهها هشدار داده بشه.)
-
مکانش هست، قسمت آخرین ارسالها به انجمن اضافه بشه؟ آخه من الان میخواستم تو دو تا از موضوعهای تالار "ویکی وستروس" پست بذارم ولی اینجوری پست اولم برای کسی که صفحهی اصلی تالار رو میبینه معلوم نیست و تا وارد تالار "ویکی وستروس" نشه؛ متوجه نمیشه دو تا از موضوعها پست جدید دارن. ( با این وضعیت، احتمال دیده شدن پست اولم خیلی پایین میاد
-
منم یه پیشنهاد دارم: بعضی مدخلها این قدر برای کلمهها معادل انگلیسی قرار دادن که واقعا نمیدونی داری متن فارسی میخونی یا انگلیسی. هم صفحه یه جوره خاصی دیده میشه و هم برای پیوستگی و روان خوندن متن جالب نیست! تصویر پیوست رو ببینید: اینجا لازم نیست برای ارباب سکه و شورای کوچک داخل پرانتز معادل انگلیسی رو قرار بدیم، چون اینا خودشون به صفحهی خودشون لینک دارن و اونجا مثل همین مدخل پتایر بیلیش، اولین جایی که عنوان کلمه به کار برده بشه؛ براش معادل گذاشته میشه. اما برای انگشت کوچیکه، میشه معادلش رو گذاشت. نظرتون چیه؟( خودم هم تا به حال این مورد رو رعایت نکردم! )
-
آپلود هر تصویری به ویکی مجاز هست؟ آخه یکی دو تا عکس دیدم که یکم مورد دار هستن.
-
خاندان استارک ، عنصری ناب به نام حمافت !
Howland Reed پاسخی به samiano داده است: موضوع کتاب سوم: یورش شمشیرها
الان دقیق یادم نمیاد جان درباره ی کتلین دقیقا چه نظری داشته ولی مطمئن هستم دوستش نداشته . مشکلش چیه که جان به استارک ها وفادار نباشه ؟ تو خانوادش فقط کتلین باهاش بد بود که اونم یه تالی هست و استارک نیست . بنجن ، ند ، راب ، آریا و سنسا با جان مشکلی ندارن . در ضمن پدر جان یه استارک هست و همه چیزش به استارک ها رفته ( ظاهر ، داشتن دایرولف و توانایی وارگ بودن و... ) واسه همین اصلا غیر منطقی نیست که وقتی اغلب خاندان باهاش خوبن و خودش هم از اونا حساب میشه به خاندانش پشت کنه.حالا شاید از دست ند نارحت باشه ولی از استارک ها بدش نمیاد . نمی دونم حرفم چقدر درسته ولی تربیت بچه ها هم به محیط زندگی و هم به ذات(DNA) خودشون ربط داره . اینکه سانسا و آریا ( کلا همه ی بچه های ند ) تا وقتی که تو وینترفل بودن و خبری از رابرت نبود در کل بچه های خوب و سالمی بودن شکی نیست . تفاوت سانسا و آریا به شخصیتشون بر می گرده . سنسا به مادرش رفته و آریا به عمهاش لیانا . سنسا بیشتر دنبال شعر و آواز و داستان های شوالیه ها بوده یعنی در کل تو توهم بوده بعد که اومد جنوب از توهم خارج شد ! همین سنسا نسبت به سنسای اول کتاب پخته تر شده به طوری که از لیست شخصیت های منفورم خارج شده و اومده تو شخصیت های محبوبم. در مورد جان و برن . برن همون اول کتاب فلج شد و بعد هم که مورد توجه کلاغ سه چشم قرار گرفت. کلاغ سه چشمی که خدای علم و دانش و جادو هست . فکر برن فقط درگیر همین موضوع بوده. واسه همین جنبه ای بدی از برن مشخص نشده . مثلا اگه با ند می رفت جنوب شاید این طور سفید و دانا نمی شد . جان هم اشتباه و حماقت داشته . ولی جان با افرادی رو به رو شده که هدف و قصدشون معلوم بوده . با آدم های مکار و حیله گر سر و کار نداشته واسه همین تصمیم گیری هاش به مراتب آسون تر بوده و اغلب کار درست رو هم می کرده . شخصیت همین جان هم خیلی پخته تر شده نسبت به اولش. ولی باز هم اشتباه های خودش رو داره. فراز و نشیب داشته تو کتاب. همین جان که خیلی به قسم و سوگندش پایبند بود سه بار شکستش . یه بار خواست بره پیش راب ، سم مانع شد . یه بار دیگه سر قضیه ی ... قرار بود کلا ول کنه نگهبانی رو ولی گوست نذاشت . یه بار هم که سر قضیه ی ... . رابطه ی جنسی بیش از اندازه با ایگریت هم که بماند ! این رو هم اضافه کنم جان یه بار سر اینکه چرا خودش نتوسنت وارث وینترفل بشه و راب شد . این قدر عصبی شد که وقتی داشته با یکی از گشتی ها مبارزه می کرده این قدر عصبی شده که اون بدبخت رو وقتی تسلیم هم شده بود داشت می زد ! خوبی داستان هم به همین که هموه جور آدم توش داریم .خوب هست ، خاکستری هست . شخصیت بد هم داریم . -
خاندان استارک ، عنصری ناب به نام حمافت !
Howland Reed پاسخی به samiano داده است: موضوع کتاب سوم: یورش شمشیرها
ریگار، من اصلاً نمیفهمم چرا میگی برن و جان باگ های داستان هستن. چرا شرایط وینترفل و روشهای تربیتی استارک ها و سنت هاشون رو در نظر نمیگیری؟ یا شرایط ویژهٔ جان رو؟ پسری که اسم حرام زاده روش هست و از جانب کتلین هیچ محبتی نمی بینه. منطق حکم می کنه که برای جان دلسوزی کنیم. شرایط و محیط زندگی این بچهها رو اینطور بار آورده. مثلاً سنسا وقتی تو شمال بود فکر میکرد شوالیهها همه آدمهای خوبی هستن که از ضعیفها دفاع می کنن ولی بعد فهمید که این طور نیست! یا برن، بچه ای بوده که کارش فقط بالا رفتن از در و دیوار بوده؛ کجا موقعیتی پیش میاد تا برن معصومیت بچگیش رو بذاره کنار. در صورتی که تو کتاب ذکر شده سرسی و جیمی از بچگی چشمشون دنبال هم بود! پ.ن: ریگار عزیز بیشتر دوستان هر پنج کتاب رو خوندن و اطلاعات بیشتر از شخصیتها براشون معلوم شده، مثلا حماقتهای بی اندازهٔ سرسی. واسه همین پیشنهاد میکنم اول بقیهٔ کتابها رو به خونی. -
خانم مشیری در ترجمه کتاب دوم ، بعل رو استفاده کرده . منم به همین دلیل بعل آوردم . هر چند تلفظش ، بعل نمیشه ! ببینیم بقیه ی عزیزان چه نظری دارن Bael.zip
-
اگه این دوست عزیز میخواد ترجمه کنه ؛ من میرم سراغ قسمتهای دیگه . هر چند همون یه قسمت(رز آبی زمستان) رو برای دست گرمی و آشنایی با ویکی ترجمه کردم .
-
2. همون که تو ویکی ترجمه کردی خوبه به نظرم . 3. کارفرما ، مباشر ، ناظر ، پیشکار و ... .
-
بقیه مشکلی ندارن فقط سرزمینهای رودخانه جالب نیست. سرزمین رودخانهها بهتر میتونه باشه . منم با تالیسای مرحوم موافقم ، بهتر هست اسمهای خاص ترجمه بشه . یه پیشنهاد ، یه صفحه ای درست کنید به عنوان مرجع برای معادلهای فارسی و شکل صحیح اسمها تا نویسندههای ویکی از بلاتکلیفی دربیان. مثلا من آخرش نفهمیدم باید Harrenhal رو چه طور بنویسم ؛ هر چند خودم هارن هال رو ترجیح میدم .
-
جورامون جان دستت درد نکنه ، من این برنامه رو سراغ نداشتم .این برنامه ورژن آنلاین هم داره (http://www.virastyar.ir/live) ، خیلی کار باهاش آسون هست . پس بهتره تا تعداد مقاله ها زیاد نشده ، یکی ویراستار ویکی بشه و این کار رو عهده بگیره .
-
به نظرم، زمینهای سلطنتی (شاهی، درباری و ... ) بهتر مفهوم رو منتقل میکنه.
-
سلام به همه ی دوستان . مسعود هستم . 19 ساله . 2 سال هست که با مجموعه ی نغمه ی یخ و آتش آشنا شدم و بی صبرانه منتظر انتشار کتاب بعدی ( کتاب ششم ) هستم . از مدیران به خاطر این سایت خوب تشکر می کنم.