رفتن به مطلب

Stannis Baratheon

اعضا
  • تعداد ارسال ها

    900
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روزهای برنده

    2

اعتبار در انجمن

16

3 دنبال کننده

اطلاعات شخصی

  • خاندان
    براتیون
  • محل اقامت
    درگون استون
  • مرز اسپویل من
    همه رو خوندم حتی فصل های کتاب ۶

آخرین بازدید کنندگان پروفایل

بلوک آخرین بازدید کننده ها غیر فعال شده است و به دیگر کاربران نشان داده نمیشود.

  1. Stannis Baratheon

    بحث اپیزودیک قسمت اول Winterfell

    بعد از دوسال انتظار شاهد یه اپیزود اول معمولی و در بعضی جا ها ضعیف بودیم. کل اپیزود در یک سری دید و بازدید خلاصه میشه که خیلی هاشون هم اصلا خوب اجرا نشده بودن. ملاقات آریا با سندور و گندری، سم با جان، آریا با جان و جان با برن اصلا خوب نبودن. نحوه معرفی گلدن کمپانی به سرسی هم به ساده ترین و کوتاه ترین حالت ممکن نشون داده شد در حالی که می شد خیلی به یاد ماندنی تر باشه. صحنه شورایی که در وینترفل تشکیل شده بود با سطحی ترین دیالوگ ها و نگاه های مصنوعی سانسا و دنریس یکی از بخش های ضعیف این اپیزود بود و بعد هم بخش پرواز جان با اژدها با این که می دونستیم اتفاق خواهد افتاد اصلا خوب در نیومده بود. همین طور کشف پیام شاه شب در قلعه آمبرها فعلا بی معنی و اضافه به نظر می رسه. همه می دونن شاه شب با یک ارتش بزرگ و اژدها داره میاد پس چه نیازی به پیام تهدید آمیز هست؟ شاید بعدا متوجه شدیم. اما بخش هایی که دوست داشتم. به نظرم بهترین بخش این اپیزود صحنه ورود جیمی به وینترفل و مواجه اش با برن بود (همون طور که بهترین سکانس اپیزود آخر فصل هفت صحنه خروج جیمی از بارانداز شاه بود.) نیکولای کاستر والدو بازی بی کلام خیلی خوبی رو انجام داد و در این فصل در کنار داووس، گندری، آریا و تیان شخصیت های محبوب من هستن. سکانس قوی خداحافظی تیان و یارا هم جزو سکانس های خوش ساخت بود که آلفی آلن تونسته بود خیلی عالی احساسات رو در نگاه و چهره اش مشخص کنه. نکته کلی که می تونم بگم اینه که سازنده ها سعی کردن با ایجاد یک حس آشناپنداری مخاطب ها رو راضی کنن. شباهت صحنه ورورد ارتش دنریس با ورورد رابرت براتیون در اپیزود اول با همون موسیقی یکی از این شباهت ها بود که باعث ایجاد رضایت می شد. اپیزود خوب شروع شد، بعد افت کرد و در آخر به بهترین حالت به پایان رسید. من به این اپیزود نمره 6 رو میدم. این پست 900 ام من در فرومه
  2. ممکنه که استنیس اگه خبر مرگ شیرین رو بشنوه ادریک رو مشروع کنه ولی فکر نمی کنم این چیزی باشه که جلوی راهش رو بگیره. ممکنه به خاطر انتقام از ملیساندره برگرده به دیوار یا به خاطر خطر آدرها بی خیال جنوب بشه ولی از عذاب وجدان به خاطر رنلی!؟ محتمل نیست. فکر نکنم چیزی بتونه سرسی رو مجبور کنه کنار بکشه. اون حاضره کل مردم وستروس بمیرن ولی اون تو قدرت باشه.
  3. اولا بسیار خوب که فروم برگشته من براساس منابعی که مارتین در نوشتن نغمه ازش استفاده کرده (نبرد رزها) فکر می کنم که احتمال این که استنیس به تاج و تخت برسه هست اما خیلی نمی تونه نگهش داره. مارتین قطعا برای استنیس برنامه داره که زنده نگهش داشته تا این جا.
  4. Stannis Baratheon

    خاندان های شمالی

    دوست عزیز اگه به خاندان های شمالی علاقه مند هستید و مقالات اون ها رو در ویکی انگلیسی مطالعه کردید بسیار خوبه اگه مقالات رو ترجمه کنید تا ویکی وستروس فارسی هم ارتقا پیدا کنه. اگه مایل هستید در ویکی وستروس فعالیت کنید به جورامون پیام بدید. حیفه که تلاشتون دیده نشه.
  5. Stannis Baratheon

    قسمت آخر : The Dragon And The Wolf

    شاهزاده طلوع می دونید نکته ی عجیب چیه؟ این که شما با این همه ادعای فرهنگ و اطلاعات فراوان هنوز به این درک نرسیدید که بدون پرخاش و توهین بحث کنید. واقعا کار سختیه که با افرادی مثل شما که خودشون رو علامه ی دهر می دونن و فکر می کنن دیگران به جز صفحه ی موبایلشون هیچ چیز در زندگی شون ندیدن و نشنیدن بحث کرد! شما فکر می کنید که کسانی که هم نظر شما نیستن در «دالان و باریکه ی کوچکی» محدود شدن چون شما جزو کارشناسان و صاحبنظران هنر هفتم هستید و خوب بقیه سطح فکر و درکشون در حد جلبکه و نظر هاشون به درد مجله های فکاهی می خوره. خیلی خوب با هنر هفتم آشنا هستم و معنی اقتباس و ... رو می دونم و نیازی به آموزش افراد صاحب نظری مثل شما ندارم. فعالیت من در این چند سال در این سایت خوشبختانه باعث شده کسانی که این سایت و فروم رو دنبال می کنن خوب من رو بشناسن. من با بازیگر های این سریال صحبت و مصاحبه کردم. با خود شخص مارتین حرف زدم. در نشست های مختلف برای ده ها فردی که خودشون رو مثل شما صاحب نظر می دونن صحبت کردم. (که البته انقدر سطح فکریشون بالا بود که مراقب طرز صحبتشون باشن) شما فکر می کنید که صحبت من «فاجعه و لایق تمشک طلایی هستن». باشه مسئله ای نیست. بی صبرانه منتظر برنده شدن جایزه ی بهترین فیلمنامه اقتباسی توسط شما در مراسم آکادمی اسکار هستم. لطفا بیشتر وقت من رو با سخنان و آموزه های گهربارتون تلف نکنید! What goes around comes around! جناب محمد مهدی ببینید بحث ما دو حالت داره. یا شما کتاب دیگه ای رو خوندید یا من دچار فراموشی شدم. ولی خوب برای فراموشی راه چاره هست. این مطلب رو مطالعه کنید. ابتدا در مورد تعداد سپاه رنلی و استنیس. امیدوارم با خوندن این مطلب یکبار برای همیشه از اشتباه و تصورات ذهنی تون خارج بشید! متن از ویکی هست و منبع اش در کتاب نوشته شده. In 299 AC, Stannis Baratheon's host includes three thousand men along the shore of Dragonstone. نزاع شاهان - مقدمه During the Siege of Storm's End, Stannis's forces number five thousand, with less than four hundred horse. نزاع شاهان - فصل ۳۱ - کتلین طبق این دو فصل کل نیروهایی که استنیس تونسته جمع کنه تا و به استورمزاند بیاره 5000 نفر هستن که از این تعداد حدود 400 نفر سواره هستن. شاید چیزی حدود 100 نفر (تعداد دقیق رو نمی دونم ولی چندان زیاد نیستن) در درگون استون مونده باشن. In 299 AC, supported by Highgarden and Storm's End, the host of Renly Baratheon is said to number a hundred thousand. نزاع شاهان - فصل ۱۷ - تیریون Renly himself claims to have eighty thousand with him at Bitterbridge, while another ten thousand are with Lord Mace Tyrell at Highgarden. نزاع شاهان - فصل ۲۲ - کتلین During the siege of Storm's End, Renly brings his cavalry of ten thousand, and claims they will soon be reinforced with a hundred thousand swords and spears. نزاع شاهان - فصل ۳۱ - کتلین After Renly's assassination, Catelyn thinks that Renly's ten thousand cavalry will go over to Stannis. نزاع شاهان - فصل ۳۳ - کتلین Stannis later tells Ser Cortnay Penrose that he now has twenty thousand men. Renly's foot, near sixty thousand, remains at Bitterbridge, however, and some—especially those of House Florent—are put to death by Lord Randyll Tarly. نزاع شاهان - فصل ۴۲ - داووس نزاع شاهان - فصل ۴۴ - تیریون Exactly how many men from Renly's host were from the Reach, and how many from the stormlands, is unknown, but as House Tyrell is later stated to be able to field seventy thousand men, نزاع شاهان - فصل ۳۸ - تیریون and Renly previously had ninety thousand, نزاع شاهان - فصل ۲۲ - کتلین it is implied that there were some twenty thousand stormlanders among Renly's forces. During the Battle of the Blackwater, Stannis's host numbers near twenty thousand knights, light horse, and freeriders. نزاع شاهان - فصل ۵۸ - داووس As he previously had five thousand soldiers, نزاع شاهان - فصل ۳۱ - کتلین fifteen thousand men have joined him since Renly's death. As Renly's force at Storm's End only was ten thousand men strong, نزاع شاهان - فصل ۳۱ - کتلین made up out of both forces from the stormlands and the reach, the additional five thousand appear to come solely from the stormlands. با توجه به این متن مشخصه که کل نیروهایی که بعد از مرگ رنلی به استنیس ملحق شدن 15 هزار نفر هستن. که کل نیروهای استنیس رو در نبرد بلک واتر به 20 هزار نفر می رسونه. از این تعداد 5 هزار نفر متعلق به درگون استون و پنج خاندان قسم خورده به درگون استون هستن. 5 هزار نفر فقط از سرزمین های طوفان و 10 هزار نفر از ریچ و سرزمین های طوفان (تعداد دقیق افراد ملحق شده به استنیس از ریچ به صورت تنها مشخص نیست. و این 10 هزار نفر مخلوطی از نیروهای ریچ و سرزمین های طوفان هستن.) در کل طبق طبق اطلاعاتی که وجود داره کل نیروهایی که سرزمین های طوفان می تونه داشته باشه 30 هزار نفر هستن (در بهترین شرایط نه در زمان وقوع داستان کتاب) چون سرزمین های طوفان کم جمعیت هستن. در حالی که طبق اطلاعات کتاب (اگه نیازه باز هم مدرک بیارم) تنها خاندان تایرل چیزی حدود 70 هزار نیرو دارن و کل منطقه ی ریچ خیلی بیشتر از این چون ریچ منطقه ای حاصلخیز و پرجمعیته. چیزی که شما نوشتید هیچ پایه و اساسی نداره و همه از روی حدس و گمانه خودتونه. بد نیست کتاب رو دوباره مطالعه کنید! اما در مورد نبرد دیپ وود مات : من دیگه مطمئن شدم که شما یه کتاب دیگه رو خوندید. پنج نفر از نیرو های استنیس از دیوار بالا میان و در درگیری با آهن زاده ها کشته میشن. (فقط دو نفرشون به پایین پرت میشن.) و بعد با دژکوب به دروازه ی شمالی حمله می کنن. آشا صدای برخورد و ناله ی دروازه رو می شنوه و می دونه که نمی تونن مقاومت کنن پس تصمیم به فرار می گیرن. (پس واضحه که دروازه ی شمالی خیلی راحت فتح میشه.) حتی اگه آشا و 200 نفر افرادش مقاومت هم می کردن شانسی جلوی 4000 نفر نداشتن و خیلی زود شکست می خوردن. (مطالب ذهنی و خیالی شما نمی دونم از کجا اومده ولی قطعا نیاز به مطالعه ی دوباره کتاب دارید. البته اگر اصلا خوندینشون واقعا! چون هر چیزی که میگید اشتباه یادتون مونده.) در مورد نامه ی صورتی : دروغ بودن این نامه از اون جایی مشخصه که رمزی به جان میگه که من ریک و عروسم رو می خوام. در حالی که می دونیم ریک (تیان) در اسارت استنیسه. پس اگه رمزی واقعا استنیس رو شکست داده و کشته قاعدتا باید ریک رو بین نیروهای استنیس پیدا می کرده. همین ثابت می کنه که حداقل بخش شکست استنیس دروغه. و تئوری که من گفتم (که مندرلی ها شمشیر استنیس و شاید یک سر رو به عنوان سر استنیس برای رمزی می برن بسیار محتمله) این که شما مارتین رو شیاد می دونی و فکر می کنی بازار گرمی می‌کنه به نظرم خیلی مسخره است چون هیچ دلیل و منطقی پشتش نیست. صرفا به خاطر این که عقاید خودتو رو درست می دونی خود نویسنده کتاب رو دروغ گو می دونی بله حتما مارتین دروغ میگه و شما حقیقت داستان رو می دونی ) در مورد مسائل دیگه هم نیاز به بحث نیست و فایده ای هم نداره. شما مطالب مسلم کتاب و صحبت های خود نویسنده رو قبول نداری و به یه سری مسائل تخیلی و ذهنی خودت چسبیدی. چرا من باید با شما در مورد تئوری های کتاب ششم که اصلا نیومده بحث کنم!؟ پ.ن: اون کاربری هم که هی میاد اکانت جدید میسازه! جناب محترم کاربر ها احمق نیستن متوجه میشن که شما کی هستی. حتی اینقدر به خودت زحمت نمیدی نوع نوشتنت رو عوض کنی. بهتره دیگه دست از این مسخره بازی برداری!
  6. Stannis Baratheon

    قسمت آخر : The Dragon And The Wolf

    جناب محمد مهدی خیلی جالبه شما کیفیت نیروهای استنیس رو پایین می دونید اونم بدون هیچ دلیل منطقی! کیفیت نیروهای جنوبی پایینه!؟ همون نیروهایی که یکسال محاصره ی استورمزاند رو دوام آوردن؟ همون نیروهایی که ناوگان ویکتاریون گریجوی رو درهم کوبیدن؟ همون نیروهایی که بارانداز شاه رو حتی با وجود آتش وحشی (اگر لرد تایوین نمی رسید) گرفته بودن؟ همون نیروهایی که ارتش منس رایدر رو در حالی که تعداد افراد منس قابل مقایسه نبود (بیش از 130 هزار نفر و 100 ماموت و ... در مقابل همین 1500 نفر استنیس) شکست دادن. شما قبایل شمالی رو غارنشین می دونید!؟ فکر نمی کنم جنگجوتر و سرسخت تر از این افراد در شمال وجود داشته باشه! و جالبه شما کلا نبرد دیپ وود مات رو اشتباه یادتونه! بله اول استنیس سعی کرد در رو از داخل باز کنه (که نمی دونم چرا به نظرتون این کار از روی ضعفه!؟ چرا وقتی میشه از نبرد سخت و تلفات جلوگیری کرد متهم به خدعه میشه!؟) ولی وقتی اون نقشه کارساز نشد به دروازه اصلی با دژکوب حمله کردن و آهن زاده ها همه فرار کردن. برای همین میگم بیشتر مطالعه کنید. من کاری به تهور و شجاعت کاراستارک ها ندارم. سرباز ها بعد از دستگیری لردشون دو راه دارن. برای استنیس بجنگن یا کشته بشن. تصمیم عاقلانه چیه؟ فکر می کنید اگر تصمیم به خیانت بگیرن استنیس زنده نگهشون می داره؟ مندرلی ها لش و ترسو هستن!؟ می تونم بپرسم منطق شما برای این موضوع چیه؟ بله مندرلی ها قطعا به فری ها حمله می کنن. از اتحاد لرد وایمن با داووس خبر دارید احیانا؟ و درگیری مندرلی ها با فری ها؟ بله فری ها جزو ضعیف ترین خاندان ها در زمینه ی نظامی هستن. در وسپرینگ وود خوب جنگیدن چون فرماندهان خوبی داشتن و در کنار نیروهای شمال بودن. تعداد زیادشون هم همیشه تأثیرگذار بوده. الان فرمانده خوبی ندارن و منطقه رو هم نمی شناسن. نابغه ی نظامی ای مثل استنیس با کلی تله و برنامه جلوشونه و مندرلی ها هم پشت سرشون. مطمئن باشید چیزی از فری ها باقی نمی مونه. بحث در مورد نامه ی صورتی هم کاملا بی فایده است چون جعلی بودن نامه کاملا مشخصه. چون موقعی که نامه به دست جان می رسه هنوز جنگی اتفاق نیافتاده. و حتی احتمال این زیاده که نامه رو اصلا رمزی ننوشته باشه. شما دلیل اعتراض مارتین رو از خودش پرسیدی!؟ و جالبه در حالی که مارتین دقیقا به مرگ استنیس اعتراض کرده شما برای خودت دلیل درست کردی. درحالی که می دونیم مرگ شیرین (خود مرگ و نحوه اش و نه مکان و علتش) رو مارتین خودش به سازنده ها گفته. مارتین زنده بودن استنیس در کتاب ششم رو تأیید کرده و نامه ی صورتی قطعا دروغه. شما ادعا می کنید که کتاب رو چند بار خوندید. من به این صحبت شما احترام می ذارم. ولی گویا بخش هایی که در مورد استنیس هستن (به بخش ها دیگه کاری ندارم چون تخصص من استنیسه) رو خوب متوجه نشدید. یک مورد دیگه. در مورد بحثی که سر نیروهای استنیس دارید بعد از فتح استورمزاند و حمله به بارانداز شاه. نیروهای استنیس در زمان حمله به پایتخت 20 هزار نفر و حدود 270 کشتی هستن. به نظرتون استنیس احمق بوده که اگه بیشتر از این نیرو داشته با خودش نیاورده!؟ نیروهای رنلی حدود 100 هزار نفر تخمین زده میشن. اما در داستان اشاره میشه که اکثرشون متعلق به تایرل ها هستن. و در واقع همون 15 هزار. نفر کل نیروهایی که به استنیس ملحق میشن. وگرنه اگر اون جمعیتی که شما برای ارتش استنیس فرض می کنید صحت داشته حتی نیروهای لنیستر هم نمی تونستن ارتش استنیس رو شکست بدن! جناب شاهزاده طلوع ابتدا باید به شما یادآوری کنم که بهتره در صحبت هاتون ادب رو رعایت کنید. من به سریال و سازنده هاش گفتم مزخرف. نه به شخصی در این فروم. شما هیچ حقی ندارید که صحبت ها من رو «پرت و پلا» و یک عبارت ناپسند دیگه بنامید پس احترام رو رعایت کنید. اما در مورد نظری که دادید. راستش رو بخواین برای من اصلا مهم نیست که شما در مورد ایرانی ها چی فکری می کنید! (با توجه به استفاده ی زیاد شما از این دست عبارات). برام مهم نیست که باور می کنید که بولتون ها نیروهای فری رو بدون فرمانده ی خبره و فرد کاربلد برای جنگ با استنیس فرستادن یا نه. واقعیت اینه که این کار رو نکردن. و فری ها به محض این که پاشون رو از وینترفل می ذارن بیرون توی تله ی کروفود آمبر می افتن. چه برسه به این که بخوان خودشون رو برسونن به محل اردوی استنیس (که بد نیست جغرافیای اون مکان رو مطالعه کنید) اون هم بدون فرمانده لایق و راه بلد. و حالا خنده دار ترین جمله ای که تا حالا شنیدم! باید از روند سریال و نحوه ی شکست استنیس شکرگزار باشم!؟ چون بسیار اصولی و دقیق بود!؟ نکته ی جالب اینه که حتی کسانی که از استنیس متنفر هستن هم به اون وضع مسخره ی سریال معترض بودن. چیزی که از استنیس همه می دونن اینه که نابغه ی نظامیه (به اذعان شخصیت ها داستان و البته وقایع تاریخ بعد از قیام رابرت) و این که استنیس دخترش رو بیش از هر چیزی در دنیا دوست داره هیچ وقت حاضر نمیشه بکشتش (به اذعان خود داستان که استنیس به سر جاستین مسی دستور میده در صورت مرگش برای دخترش ارتش جدید فراهم کنه و البته اذعان خود مارتین.) البته به نظر شما نحوه ی شکست استنیس و سوزاندن دخترش همه بسیار اصولی و دقیق هستن به نظرم این قضیه چندان قابل بحث نیست. بد نیست سری به کتابی که این مجموعه از روی اون ساخته شده بزنید و کمی مستدل تر بحث کنید. با استفاده از یک سری عبارات کلی و بدون ارائه‌ی دلایل محکم نمیشه بحث کرد!
  7. Stannis Baratheon

    قسمت آخر : The Dragon And The Wolf

    جناب محمد مهدی شنیدن این دست صحبت ها البته دور از انتظار نیست. این که شما فکر کنی اگه کسی داره از سریال انتقاد می کنه به خاطر اینه که شخصیت مورد علاقه اش به جایی نرسیده یکی از سطحی ترین طرز تفکر هاست. شما چون خودت بعد از عروسی سرخ به مارتین معترض شدی فکر می کنی همه همین جوری هستن!؟ من به شخصه جزو کسانی هستم اول کتاب ها رو کامل تا جایی که منتشر شدن خوندم و بعد شروع کردم به دیدن سریال. بله من از باخت استنیس در نبرد بلک واتر ناراحت شدم اما یادم نمیاد به مارتین اعتراض کرده باشم! وقتی استنیس در اپیزود نهایی فصل پنجم کشته شد من ناراحت شدم. اما نه از مرگ استنیس. بلکه از افتضاحی که سازنده ها به وجود آوردن. افتضاحی که خود مارتین معترض شد و واکنش نشون داد. استنیس تنها شخصیته که مارتین به مرگش در سریال واکنش نشون داد و زنده بودنش در کتاب رو تأیید کرد. و بذارید در مورد نبرد وینترفل صحبت کنیم. چیزی که گویی شما ازش اطلاعات زیادی ندارید. نیرو های استنیس : 1500 نفر نیروهایی که از جنوب با استنیس اومدن (لرد های دریای باریک - لرد های استورملندز - خاندان فلورنت) که تمام این نیرو ها سربازان و شوالیه های کارکشته و باتجربه ی جنگ هستن - 3500 جنگجو از قبایل شمالی (که بر خلاف گفته ی بی اساس شما عده ای چوب و چماق به دست نیستن. جنگجوهایی نترس و ماهر در استفاده از سلاح هستن. قطعا اگه جنگجو های خوبی نبودن لرد ادارد استارک رهبر قبیله ی وول رو با خودش به جنوب و برج شادی نمی برد) - 450 نفر نیروهای خاندان کاراستارک (استنیس از خیانت لرد کاراستارک و فرزندانش آگاه شده و اون ها رو دستگیر کرده. سرباز ها از این خیانت آگاه نبودن و قطعا برای حفظ جونشون هم که شده برای استنیس می جنگن.) - افراد کروفود آمبر (که تعدادشون کمه اما پشت دیوار های وینترفل برای فری ها تله گذاشتن.) - همچنین نیروهای خاندان های گلوور و مورمونت با استنیس هستن. نیرو های روس بولتون : 4000 نفر نیروهای خاندان بولتون از دردفورت - 600 نفر نیروهای رمزی اسنو - افراد هورزبین آمبر (کمتر از 400 نفر و همه پیرمرد های نه چندان کارآمد) - 1400 نفر نیروهای خاندان فری (همون طور که می دونیم فری ها جزو خاندان های پرجمعیت وستروس هستن اما از طرفی از نظر نظامی و در میدان نبرد جزو ضعیف ترین خاندان ها هستن.) - افراد خاندان های سروین، هورنوود، داستین و تالهارت (وفاداریشون مشخص نیست.) - 300 نفر نیروهای خاندان مندرلی (همون طور که می دونیم لرد وایمن مندرلی با داووس سیورث پیمان بسته و در واقع طرف استنیس هست.) روس بولتون به فری ها و مندرلی ها دستور میده از وینترفل خارج بشن و ارتش استنیس رو نابود کنن. می دونیم که مندرلی ها در وینترفل با فری ها درگیری داشتن و لرد وایمن به سر انیس و سر هاستین میگه که مسئله ای نیست شما جلو برید و ما از شما پیروی می کنیم. اتفاقی که خواهد افتاد اینه : فری ها به سمت محل حدودی ارتش استنیس میرن. استنیس برای فری ها تله گذاشته (هم بیرون دیوار های وینترفل و هم دریاچه ی یخ زده) فری ها منطقه رو نمی شناسن و در تله می افتن. ارتش استنیس از رو به رو و نیروهای مندرلی از پشت به راحتی نیروهای فری رو از بین می برن. بعد لرد وایمن شمشیر استنیس رو برای رمزی و روس بولتون می بره و ادعا می کنه که در نبرد پیروز شدن و استنیس شکست خورده. استنیس از پوشش طوفان و برف استفاده می کنه و بدون دیده شدن ارتشش رو پشت دیوار های وینترفل میاره. افراد مندرلی شب در رو باز می کنن و استنیس بولتون ها رو غافلگیر می کنه. این یکی از تئوری های بسیار قوی در مورد سرنوشت نبرد وینترفل هستش. برخلاف تصور شما و البته مزخرفات سریال استنیس شرایط بدی نداره و تعداد نیروهاش هم آنچنان با نیروهای بولتون تفاوت نداره. در مورد بعضی ایراد های دیگه ای که گرفتید. بله ممکنه از سیاهچال به اتاق دست شاه راه داشته باشه. قلعه ی سرخ در زمان میگور تارگرین کامل شد و به دستور این شاه بود که راهرو های مخفی در تمام قلعه ساخته شد. در مورد تیر تیرکمان. بله تیر crossbow به راحتی می تونه انسان رو بکشه. اون هم یه شخص مسن رو. تایوین یه سیاستمدار بزرگه بله شکی درش نیست. اما هیچ وقت فکر نمی کرد پسرش تیریون جرأت و قصد کشتنش رو داشته باشه واقعا. و همین طور مشکلات دیگه ای که فکر می کنید وجود دارن همه قابل بحث هستن البته در تاپیک های مربوط بذارید یه توصیه ای بکنم. قبل از بحث کردن و مثال زدن کمی در مورد مطلبتون مطالعه کنید.
  8. Stannis Baratheon

    خنجر والریایی لرد بیلیش

    یکی از سؤال هایی که همیشه ذهن خیلی از طرفداران این مجموعه رو درگیر کرده این بوده که خنجر والریایی در واقع به چه کسی تعلق داشته و هدف از تلاش برای به قتل رسوندن برن چی بوده؟ در اپیزود هفتم فصل هفت آریا به لرد بیلیش گفت که این خنجر متعلق به تیریون لنیستر نیست و در واقع به خودت تعلق داره. سؤال اول اینه که آریا این موضوع رو از کجا متوجه شده؟ آیا برن به آریا گفته؟ برن که در این فصل حتی حاضر نمیشه از لقب لرد استارک استفاده کنه و کنترل وینترفل رو به دست بگیره. برن که خودش رو کلاغ سه چشم می دونه و درگیر مسائل بین خاندان ها نمیشه. سؤال دوم اینه که اگر این خنجر واقعا به لرد بیلیش تعلق داشته به چه صورت به دست مزدوری رسیده بوده که قصد داشت برن رو بکشه؟ این خنجر چه جوری به دست لرد بیلیش رسیده؟ لرد بیلیش از کجا می دونسته که برن قراره دچار اون حادثه بشه؟ و هدف از این قتل چی بوده؟ آیا از قبل به مزدور داده شده بوده یا بعد از پرت شدن برن از بالای برج به دست مزدور رسیده؟ در کتاب سرسی لنیستر و جیمی لنیستر بیشتر از همه خواهان مرگ برن هستن. آیا این امکان وجود داره که از اقدام به قتل برن بی اطلاع باشن؟ چه افراد دیگه ای می تونن متهم باشن و انگیزه شون چی بوده؟ لرد وریس, جافری یا شخصی مرموز که هنوز در داستان معرفی نشده؟ در تاپیک مربوط به کتاب اول نغمه در مورد این موضوع بحث شده اما با توجه به ادعای آریا در اپیزود آخر فصل هفتم که خنجر والریایی رو متعلق به لرد بیلیش می دونه میشه در مورد این موضوع دوباره صحبت کرد.
  9. Stannis Baratheon

    قسمت آخر : The Dragon And The Wolf

    خوب این هم تصویری مقایسه ای از هفت فصل پخش شده ی سریال تا این جا. و خوب گویا نظرات منتقدین چندان مساعد نبوده با دو فصل آخر پ.ن: قابل توجه کسانی که این فصل ها رو بهتر از فصول قبل و حتی کتاب می دونن!
  10. Stannis Baratheon

    همکاری در ترجمه کتاب، اخبار و مقالات

    دوست عزیز سایت وستروس فعلا برنامه ای برای ترجمه ی کتاب های اصلی نداره. اما در ویکی وستروس و ترجمه ی مقاله های ویکی به شدت از کمک شما استقبال می کنیم. و همین طور ترجمه ی مقالات برای صفحه ی اصلی سایت. اگر مایل به همکاری در ویکی هستید به جورامون یا ریگار پیام بدید. و اگر مقاله ی خوبی ترجمه کردید برای من یا جورامون بفرستید تا با اسم شما در سایت قرار بگیره. همین طور می تونید برای همکاری در فعالیت های وستروس در تلگرام به ادمین کانال پیام بدید. مطمئنا از کمک شما استقبال میشه.
  11. Stannis Baratheon

    داستان‌های دانک و اگ

    دو تا خبر در مورد دانک و اگ خبر اول این که همون طور که در سایت و کانال تلگرام وستروس دیدید بخش اول رمان گرافیکی جلد اول این مجموعه یعنی «شوالیه ی آواره» توسط تیم وستروس ترجمه شده و برای دانلود در سایت و کانال تلگرام موجوده. خبر دوم هم این که رمان گرافیکی جلد سوم این مجموعه یعنی «شوالیه ی مرموز» هم به تازگی چاپ شده و به زودی برای دانلود در سایت قرار می گیره که البته به زبان اصلی هستش.
  12. Stannis Baratheon

    قسمت آخر : The Dragon And The Wolf

    و بالاخره فصل هفتم با اپیزود هفتم به پایان رسید‌. اپیزودی که شاید خیلی هامون منتظرش بودیم. و شاید خیلی هامون ناامید شدیم. بخش مذاکره ی در کل خوب بود. به هر حال جمع شدن تعداد زیادی از شخصیت های اصلی در یه سکانس جذابه. ولی دیالوگ ها اصلا خوب نبودن. رو در رو شدن سندور و گرگور قابل پیشبینی بود و من انتظار داشتم هیجان بیشتری داشته باشه. رسیدن دنریس با اژدهاها قاعدتا باید تأثیر بیشتری روی افراد و سرباز هایی که اولین بارشون بود اژدها میدیدن می ذاشت. که خوب سازنده ها گویی یادشون رفته بود به بازیگرها بگن این جا باید بترسید. بازیگر یورون متأسفانه نتونست شخصیتی که بهش داده شده بود رو بسازه و یکی از ضعیف ترین بازی ها رو داشت. داووس که کلا در دو اپیزود آخر نقشی نداشت تقریبا. گندری هم نبود اصلا و نمی دونم کجا بود و انتظار داشتم بیشتر از این دو شخصیت ببینم. سکانس تیریون و سرسی خوب بود اما باز مشکل دیالوگ ها وجود داشت. و همین طور سکانس جیمی و سرسی. هم برای تیریون و هم برای جیمی نگران بودم که نکنه بلایی سرشون بیاد. تیریون هم برخلاف نظر بعضی از دوستان اصلا نتونست در واقع خواهرش رو راضی کنه چون سرسی فقط در حرف گفت که کمک می کنه و در عمل فقط حکومت براش مهمه. فقط عجیبه که چرا برادرش رو زنده نگه داشت. شاید فقط از ترس اژدهاهای دنریس. امیلیا کلارک دو سه اپیزوده که داره خوب بازی می کنه. و شاید این به دلیل تغییر نقش دنریسه. رابطه ی جان و دنریس خیلی خیلی سریع پیش رفت به نظرم. و سکانسی که در پایان اپیزود داشتن با هم به نظرم برای این فصل مناسب نبود و بهتر بود در فصل بعد و بعد از این که جان و همه فهمیدن جان در واقع کیه اتفاق بیافته. صحبت های بین سم و برن و کلا اون سکانس و سکانس فلش بک فاجعه بود. اگه برن گذشته رو میبینه چرا ناقص دیده؟ می گه اسمش اسنو نیست سنده! (جدا از این که محل تولد در نام فرزند نامشروع تأثیری نداره و مهم والدین هستن) بعد سم میگه نه ازدواج ریگار و لیانا قانونی بود و برن می‌ره چک می کنه! یعنی نویسنده ها رسما یکی از مهم ترین شخصیت های داستان یعنی برن رو نابود کردن. سم هم که کلا این فصل مضحک بود همه ی بخش هاش. ایراد دیگه این بود که حتی ازدواج قانونی ریگار و لیانا باز هم جان رو وارث تاج و تخت نمی کنه به نظر من. چون زمانی که جان به دنیا اومده بود جنگ عملا تموم شده بود و خاندان تارگرین شکست خورده بودن. پس حقی هم به تاج و تخت نداشتن. بازیگری که برای ریگار انتخاب شده بود اصلا مناسب نبود. یا حداقل برای طرفداران این خاندان و این شخصیت. خیلی شبیه ویسریس بود و خوب با اون چیزی که در کتاب بارها بهش اشاره شده بود زمین تا آسمون فرق داشت. (اما برای من همون ریگار خودخواه و منفور رو تداعی کرد.) حذف بیلیش در این فصل کاملا پیشبینی میشد. با بلایی که سازنده ها سر این شخصیت آورده بودن (که دلیلش جدا شدن کامل سریال از کتابه و می دونیم که در کتاب خط داستانی سانسا و بیلیش کاملا متفاوت با سریاله) حذفش به این نحو هم دور از ذهن نبود. التماس کردن و رودست خوردن بیلیش از فرزندان استارک خیلی ساده لوحانه بود. سانسا ناگهان باهوش شد و برن هم برای چند ساعت از کلاغ سه چشم به برن استارک برگشت و به خانواده اش کمک کرد! سکانس تیان هم کلا اضافه بود در این اپیزود. مخصوصا سکانس درگیری با یکی از افرادش در ساحل. این سکانس کامل می تونست حذف بشه. ارتش مردگان هم با آسون ترین و سریع ترین روش ممکن از دیوار رد شدن. دیوار افسانه ای خیلی راحت فرو ریخت و کوچک ترین مقاومتی نکرد. بهترین سکانس این اپیزود به نظرم مکالمه ی جیمی و سرسی و نشون دادن جیمی در حالی که داشت سواره به سمت شمال می رفت و بارش برف شروع شد. نیکولای کاستر والدو یکی از بهترین بازیگر ها این سریاله و این نقش رو عالی بازی کرده. من به این اپیزود نمره ی 7 رو میدم. پ.ن: دوستانی که همه اش در حال اعتراض هستن که اسپویل شدن برای من یه کم عجیبه. خودتون می تونستید اسپویل نشید خوب!
  13. Stannis Baratheon

    بحث اپیزودیک قسمت ششم Beyond the wall

    جناب پارسا تارلی در فصل هفت گفته میشه که ریگار با لیانا ازدواج رسمی کرده و از الیا جدا شده. در فصل ششم هم به صراحت میگه که جان فرزند لیانا هستش. به نظر شما چه کسی جز ریگار می تونه پدر جان باشه. لیانا با رابرت نامزد بود و ازدواج نکرده بودن هنوز.
  14. Stannis Baratheon

    بحث اپیزودیک قسمت ششم Beyond the wall

    بله لزوما اژدها سوار تارگرین نیست. و در گذشته هم اژدها سواران غیر تارگرین داشتیم. (هرچند که فامیل بودن با تارگرین ها) اما در مورد جان. دیگه تو سریال به صراحت گفت که جان تارگرینه و فرزند مشروع ریگار تارگرین و لیانا استارک هست. پس در تارگرین بودنش شکی نیست. و در مورد اژدهایی که وایت شد باید گفت که در واقع زنده نیست دیگه.
  15. Stannis Baratheon

    بحث اپیزودیک قسمت ششم Beyond the wall

    خوب بالاخره اپیزود ششم رو دیدم. (در واقع با پخش اصلی دیدم نه وقتی که اپیزود لیک شد.) یکی از معدود اپیزود هایی بود که بخش اضافه نداشت تقریبا. دیالوگ ها هم بهتر شده بودن. هم دیالوگ های گروهی که به شمال دیوار رفتن (بین جان و لرد بریک، بین سندور و تورموند و ...) و هم دیالوگ های وینترفل (آریا و سانسا) و همین طور دراگون استون (دنریس و تیریون). نبرد با وایت ها خوب درست شده بود و همون چیزی بود که انتظارش رو داشتم. رسیدن به موقع اژدهاهای دنریس و البته خودش (اولین باری که از رسیدن دنریس خوشحال شدم) و البته کشته شدن و تبدیل شدن یکی از اژدهاها به اژدهای یخی بسیار جذاب بود. دوست داشتم جنگیدن گندری رو بیشتر ببینم ولی خوب نشد و فرستادنش برای کمک گرفتن. نحوه ی نجات پیدا کردن جان رو اصلا دوست نداشتم. سر رسیدن ناگهانی بنجن (که خیلی شبیه نجات برن تو فصل قبل بود) به نظرم جالب نبود و انتظار نجات دراماتیک تری رو داشتم. و خوب با بلایی که سازنده ها سر کلدهند آورده بودن (اگه کلدهند رو همون بنجن بدونیم) خوب شد که حذف شد از سریال. صحنه ی بین دنریس و جان رو اصلا دوست نداشتم. نه که با رابطه شون مشکلی داشته باشم ولی این سکانس اصلا خوب درنیومده بود. صدا زدن دنریس توسط جان با اسم «دنی» خیلی بی مورد بود. هیچ دلیلی وجود نداشت که اینقدر صمیمی بشن تو اون لحظه. به نظرم می تونستن رسمی تر بسازن این سکانس رو. و بعد با حوصله ی بیشتری به رابطه ی عاطفی جان و دنریس بپردازن. بخش وینترفل هم خوب بود. درگیری آریا و سانسا و این که بیلیش در کمال تعجب تونسته این دو تا خواهر رو به جون هم بندازه. آریا یه کم اغراق می کنه توی حرف ها و نظراتش اما در کل درست میگه به نظرم. به نظرم آریا هیچ وقت به خاندانش خیانت نمی کنه. بیلیش هم همچنان دیالوگ هاش فاصله ی زیادی با فصل های اول و دوم داره. در مورد بازی های بازیگر ها. امیلیا کلارک من همیشه به بازی اش انتقاد داشتم. اما به نظرم توی این اپیزود حداکثر تلاشش رو کرده بود و به جز صحنه ی پایانی با جان خیلی خوب بازی کرده بود. در کل من از این اپیزود راضی بودم و نمره ی 10 رو میدم. یه سری تئوری دارم که اگه وقت شد میگم.
×