تایوین

به نظر من مارتین نمیاد که یهو همه چیو بزاره تو سینی و اون رو تقدیم ما خواننده ها کنه که! خیلی ریز یه نکته اشاره میکنه،بعد یه چیز دیگه میگه که به شک بیوفتیم! حکایت تیریون هم همینه،هم دلیل رد داریم،هم دلیل تایید. اما به نظرم دلیل رد شدنش خیلی کمه،مثلا حرفای لیدی جنا که به جیمی میگه تیریون پسر واقعیه تایوینه،نه تو. حتما نباید که ژنتیکی باشه که اخلاق طرف،تیریون شدیدا تحت تاثیر بوده و تمام زورش رو زده که مثل تایوین بشه،خب این کاری به ژنتیک نداره. در رابطه با مخ فوقالعادشم باید گفت که تارگرین ها هم آدمای با سیاستی بودن، نمیشه گفت چون ایریس دیوانه بود پس بقیشون سیاست نداشتن. راجع به اون ازدواج دختر عمو و پسر عمو که دوستمون بالا گفتم باید بگم که این طور ازدواجها اگه قرار به اختلال ژنتیکی در بچه بشه،فقط برای بچه اول ممکنه که این اتفاق بیوفته و فقط بچه اوله که ناقص از آب در میاد،نه باقی بچه ها

سلام. این قسمت رو واقعا میشه در زمره قسمتای محشر و تاپ سریال قرار داد،اونم به نظرم فقط و فقط به خاطر سکانسای پایانی (کلا خط داستانی برن به نظرم از همه جذاب تر و قشنگ تر هست),وگرنه که باقی سکانسای سریال در حد یه قسمت معمولی بودن،و اکثر جاهاش واقعا منو نامید کرد. راجع به دنریس من واقعا موندم،اصلا انگاری این بشر تو این دنیا باگ داره! هر اتفاقی که میوفته به نفعش تموم میشه و سختی به اونصورت نمیکشه! بزرگترین مایه نا امیدی من تو این قسمت یورون گریجوی بود!!!! کسی که واقعا لحظه شماری میکردم تا ببینمش تو سریال(از بس که این بشر عالیه تو کتاب)،واقعا الان از دیدنش لذتی نمیبرم،خیلی مسخره نشونش دادن،نه ابهتی نه جذبه ای،نه ورود حماسی،هیچی!!! از بیلیش هم توقعم زیاد تر بود که بگه میخوای من برا جونم بهت التماس کنم? بیلیش استاد مسلم بازی تاج و تخت هست این حرف،یا کلا این سکانس کل این قضیه رو میبره زیر سوال!!! اون تیکه لرد کمندر هم که به اد میگن خیلی لوسه،الکی الکی شد لرد!! یعنی فرزندان جنگل به طلسم ساختن و آدرها رو خلق کردن،اما طلسمی برا نابودیشون نساخته بودن!?!?!? و اینکه به نظرم داستان پیدایش آدرها تو سریال و کتاب خیلی متفاوت باشه به نظرم صحنه های برن به حدی قوی بود که این ضعفای فیلمنامه ای رو تحت شعاع قرار بده و بشه ازشون چشم پوشی کرد. اون تغییر تصویر که متناوب از گذشته به حال و از حال به گدشته میرفت هم بسیار زیبا بود. واقعا تاثیری عجیب و زیادی گذاشت رو هممون خط داستان برن

خفن ترین شخصیت نمیشه گفت بهش،اما واقعا خیلی حسابگر و دقیقِ. قدم به قدم کاراشو با برنامه انجام میده و قبل برداشتن قدم به نتیجش نگاه میکنه. ولی پیتر بیلیش خوش رو برا هر چیزی آماده میکنه و بهترین استفاده رو میبره از موقعیت پیش اومده. اما دوران فکر نکنم اینطور باشه،همونطور که تو قضیه آریانه معلوم شد. نقشش که خراب بشه،مثل پیتر با یه حرکت جایگزین کاری انجام نمیده. مثل داستان لایسا و سقوطش...

منم تو برنامه هام هست که کتاب 5 رو ترجمه کنم,اما خب الان یه مقدار اوضاع زندگیم ریخته به هم! ولی امیدوارم که پشتش رو بگیری و مثل من به مشکل بر نخوری و بتونی این کار رو. ادامه بدی! کمک من دیر و زود داره اما سوخت و سوز نداره موفق باشی

انا لله و انا الیه راجعون... برای شادی روح مرحوم تایوین لنیستر فقید و بزرگ همگی با هم بخوانیم رحم الله من یقرا فاتحة مع صلوات ...

اصلا با خودم حال نکردم تو این قسمت!! حقیقتاً از خودم انتظار بالا تری داشتم! یعنی اگه پیتر دینکلیج امسال گلدن گلوب نگیره دیگه آخر نا مردیه! محشر و عالی بود 4-5 دقیقه آخر فیلم! تیریون ترکوند,صداشم تا اینجا اومد!! الحق که پسر خلف خودمِ

چه قدر خوشحال کنندست وقتی آدم میبینه که یه کتاب میتونه یه همچین جمع دوستانه ای رو تشکیل بده که همه توی اون جمع خندون باشن و وقتی دارن تعریف میکنن اینطور با خوشحالی راجع بهش حرف بزنن! از دیدن عکسا واقعا احساس شعف کردم دوستان عزیزم از ته دل آرزو میکنم که همیشه خنده هاتون پایدار و جمعتون مستدام باشه...

سلام،مثل اینکه من دیر رسیدم و ته دیگشم خوردین :-D زودم اگه میرسیدم باز نمیومدم،چون اگه میومدم اسپویل میشد برام همه چی :-D من یه سوالی ذهن منُ درگیر کرده و اونم اینِ که شما اونجا وقتی میخواین اسپویل کنید چطوری میشه؟ اسپویل آلارمتون چطوری اکتیو میشه؟ در گوشی اسپویل میکنید؟

مطمعنید که جان و برن میرسن به هم؟؟ شاید این کلد هندز بیاد برن رو اینجا نجات بده قبل اینکه جان بیاد و از این طریق بیاد تو سریال. فکر نکنم مارتین الکی یه کاراکتر بسازه.

چه اسپویل تو اسپویلی شد اینجا!!! آدم هی وسوسه میشه بازشون کنه و بخونتشون!!

چقدر جالب بود!! همیشه پای یک لنیستر (علی الخصوص تایوین ) در میان است! اما من یه تیکه این اپیزودش واقعا تحت تاثیر قرارم داد! اونجا که تایوین و تیریون دارن با هم حرف میزنن و تیریون به تایوین میگه تاحالا شده کاری کرده باشی که به صلاح خونواده باشه و تو اون کار و دوست نداشته باشی! تایوینم میگه آره وقتی که تو بدنیا اومدی و ننداختمت تو آب! فقط به خاطر لکه دار شدن خونوادم بود این کار رو نکردم! اون لحظه واقعا خورد شدن تیریون رو دیدم و اگه بگم شنیدم صدای شکستنش رو دروغ نگفتم(البته با تشکر از بازی فوق العاده پیتر دنکلیج که خیلی تاثیر مضاعفی داشت تو بیان این صحنه...)

از سرچ دانلود کتابای نغمه! اما خیلی وقت بود اینجا میومدم! دیدم اینطوری از قافله عقبم گفتم عضو بشم و اینجا استفاده ببرم از اطلاعات و صحبت های دوستان و اگه ام چیز به درد بخوری بلد بودم و در خور اینجا بود ارائه بدم که هنوز به مورد دوم دست پیدا نکردم

شتر در خواب بیند پنبه دانه! بهشون بگو منتظر باشن تا دستشون به گوشت من برسه!

من کلا تو زندگیم عاشق گرگم,اونم از نوع گرگ های آلفا! اینجام اون علاقم تاثیر داشت و دایروولف که یه حیوان فرا گرگ هست و چه بهتر! کلا خرابشونم