ریگار

یه بازیگر دیگه که مناسب نقش ریگار تارگرین هستش به نظر من Ryan Phillippe ـه . 40 ساله (هرچند سی ساله هم به نظر نمیاد ) با ظاهر و بدنی که بعد یه گریم خوب میتونه نقش ریگار رو عالی ایفا کنه .

این قابلیت رو خودمون زمان شروع فعالیت تالار برداشتیم تا عکس های احتمالی امضا یکپارچکی و هارمونی فروم رو به هم نریزه .

نکه حتما همینطوره ، میگم چون ما انتهای سوتوروس رو نداریم ممکنه تمام کره رو دوربزنه و دوباره از جنبوب به شمال بره، ممکنه هم یه جایی تموم بشه و به دریا ختم بشه .

به نظرم به دلیل چند مدرک میشه نتیجه گرفت که وستروس روی یه کره قرار گرفته ، از مهمترین دلایلش داشتن فصل ها و این قضیه است که هرچقدر به سمت شمالش حرکت میکنیم هوا سردتر و هرچه به سمت جنوب میریم هوا گرمتر میشه که میتونه این معنی رو برسونه که جهت تابش خورشید در شمال و جنوب متفاوت و در نتیجه جهان مارتین روی یه کره جغرافیاییه و احتمالا تمام وستروس و ایسوس در نیمکره شمالی اون قرار گرفتن چون جنوبی ترین مناطق وستروس و ایسوس همچنان رو به گرما میرن . رو این حساب به نظرم اونطرف سرزمین های یخ زده میتونه دریا باشه یا خشکی هایی که میتونن قاره رو دور زده و حتی به سوتوروس وصل باشن چون ما انتهای جنوبی سوتوروس رو ندیدیم:/

من احتمالا یه مقاله تحلیل روانی در رابطه با شخصیت ها بنویسم . البته هنوز کلیت و عنوانش رو مشخص نکردم و فقط نیتش رو دارم ویرایش : اگه وقت کافی داشته باشیم احتمالا یه فن فیکشن رو که چندی پیش شروع کردم هم تموم میکنم .

همه موارد بالا درسته، اما برداشتن این قابلیت برای یه تعداد کاربر خاص ظرافت های دیگه ای رو میطلبه، مثل لزوم تعریف یه گروه کاربری جدید، ناخشنودی قلبی کسایی که شامل این دسته جدید نمیشن و ...

خب بلاخره من ویگار رو انتخاب کردم ، هم با اسمم هم قافیه است هم از شکوه و عظمتش خودش خوشم میاد، کلا تو رقص تا جایی که زنده بود سایه وحشتش تو داستان موج میزد. مغرور و مهیب ! مرگش هم خیلی باشکوه بود ! شاید بهترین مرگ داستان رقص ! انتخاب بعدیم سان فایره، اگه در کنار رنگ طلایی رنگی جز رنگ صورتی داشت ( آخه اینم شد رنگ -_- ) انتخابش میکردم.

کیوان! رابرت مشخصه چی انتخاب میکنه، موقعی که کتاب رقص رو منتشر کرده بود علاقه اش به کانیبال از علاقه من به سرسی بیشتر بود. اصلا همین که تو گزینه ها هست هم یحتمل به اراده اونه آقا انتخاب سخته ! من هنوز نتونستم تصمیم بگیرم :/

لرد رابرت هدف اصلی از تایید تاپیک این بود که مطمعن بشیم قبل این که تاپیک فعالیتش رو شروع کنه نمونه مشابهش وجود نداشته باشه و در جای درست قرار بگیره وگرنه هدف ایجاد محدودیت نیست. خیلی دور از ذهن میدونم تاپیکی زده بشه و تایید نشه بخصوص اگه از طرف مقامات باشه.

کیوان حتی این ایده هم به نظرم ساده انگارانه است . اول این که همه میدونن شرایط دورن رو، و بی گدار به آب نمیزنن . دوم این که فقط به یه شکل میشه سرسی رو به حمله واداشت و اونم کشتن دخترشه اما این کار به گردن دورن نمی افته بلکه به گردن مارتل ها می افته که به نظرم به این می انجامه که ارتش سلطنتی نه از راه زمین که از دریا به سان اسپیر حمله کنه تا مارتل ها رو مجازات کنه که در این صورت شانسی برای پیروی سان اسپیر وجود نداره .

همین قدر از قیمت بیچهره ها میدونیم که برای کشتن دنریس زمانی که نه اژدها داشت نه آنسیولید به اندازه هزینه استخدام یه ارتش پول نیاز بود تا بشه استخدامشون کرد . حالا ببین برای کشتن اعضای خاندان سلطنتی چقدر پول درخواست میکنن ! همین دیگه ! مارهای شنزار از کس خاصی نمیخواستن انتقام بگیرن، اونا میخواستن تمام ریچ و وسترلند و پایتخت رو بسوزونن ! مثلا این اولدتاون ی های بیچاره ذره ای نقشی نداشتن تو کشتن اوبرین اما یکی از مارهای شنزار نقشه حمله به اونجا رو هم داشت . دوران با زندانی کردنشون به نظرم لطف بزرگی در حقشون کرد.

به سرلا : میدونم با این حال سه تا از مارهای شنزار تو موقعیت بلفعل بودن هستن در حالی که راب یه نفر بود . منم موافقم که میتونستن با استفاده از احساسات متورم دورن جهنم به پا کنن اما این جهنم احتمالا به ضرر خودشون تموم میشد . به برندون : مگه استخدام بیچهره ها انقدر ساده است ؟! احتمالا اگه تمام ثروت دورن رو خرج کنن باز هم نتونن یه بیچهره رو برای کشتن تایوین یا سرسی اجیر کنن. اصلا به فرض که بتونن، نتیجه اش چه سود کلانی واسه دورن داره؟ به نظر من نزدیکترین و محتمل ترین کاری که میتونستن بکنن به راه انداختن قیام مردم دورن بود . دوران با زندانی کردنشون جلوی این احتمال رو گرفت .

ممنون استاد . به نظر منم بعید میرسه این موضوع، تایوین به خاطر یه حرف ایریس به اون شدت ازش دلچرکین میشه پس باید به خاطر دست درازی کردنش به جوانا خون ایریس رو میریخت. جدا از این حرف ها ظاهر دوقلوها اصلا به تارگرین ها نرفته و از طرفی علاقه شدید تایوین به جوانا و قدرت و نفوذ جوانا به فردی مثل تایوین نشان دهنده یه رابطه گرم، وفادار و خلل ناپذیرـه .

تاپیک به این تالار منتقل شد چون مباحث کتاب چهارم در اولدتاون داخل اسپویلر قرار میگیره . ممنون بابت این تاپیک . من به نظرم اوضاع سند اسنیک ها به مراتب بدتر از راب میشد ( راب رو در نظر بگیریم چون بقیه بچه ها در موضع مشابهی نبودن و یا اسیر دشمن بودن یا اواره یا انقدر کوچیک که نتونن نقشی ایفا کنن) . دلیلم هم اینه که تمام شمال به صورت قانونی و در عمل حامی حرکات راب بود در حالی که مارهای شنزار این حمایت قانونی رو نداشتن و حمایتی که ازشون در عمل میشد روی موجی از احساس سوار بود . منظورم از این که از عاقبت راب بدتر میشد این نیست که حتما کشته میشدن، منظورم اینه که هرگز به موفقیت های اون نزدیک هم نمیشدن و نمیتونستن تهدید جدی برای اتحاد های گاردن و کسترلی راک باشن و در صورت پافشاری خیلی راحت حذف میشدن .

استاد یه لطفی به این نوه ات میکنی ؟! من دیر آموزتر از این هستم که همه تئوری ها رو بلد باشم. وقتی سوال اینجوری برات پیش میاد اول برامون بنویس این تئوری ها چیه بعد در موردش ازمون سوال کن هرچند بعید میدونم سوالی که برای تو پیش اومده باشه رو بتونم جواب بدم

یعنی ناسزایی نیست که من بعد این شکست به خودم ندم . بلاخره کینگدامز رو از یه دوست گرفتم و این نسخه مدیوال وستروس رو اومدم براش نصب کنم . خیلی روان وارد بازی شد و من با لبخند رفتم تو نبرد انتخابی لنیستر ها رو برداشتم تا با گرگ ها بجنگم . اما بی انصاف بدون این که ارورش یه کلمه محتوا داشته باشه از بازی انداختم بیرون . نمیدونم مشکل از نسخه دارینوسه ( کینگدامز) یا چیز دیگه ایه :/

به مانوئل : اگه تاپیک جدید زده بشه فقط به خاطر ذکر قوانین نیست، مهمترین علتش رو جورامون بیان کرد، این که چند صد صفحه پست خوردن تو یه تاپیک میتونه برای هاست مشکل ایجاد کنه. به نورت ولف : تازه داریم اعلام میکنیم چون قبلا قرار نبود چنین تاپیکی بزنیم، با توجه به بحث های این چند روزه و نظرات بچه ها به این نتیجه رسیدیم . اون چنتا پست شما حذف شد چون اسپم، نامربوط و نامناسب بود . به جوری: قوانینش فراتر از قوانین اصلی سایت که شما زمان عضویت قبولش کردین نیست.

دوستان یه نکته ای رو هم من یاداوری کنم! یکی دیگه از مشکلات اساسی اون تاپیک این بود که درش به قوانین سایت کاملا بی توجهی میشد. من خودم این مورد رو چندبار تو همون تاپیک و تاپیک های دیگه متذکر شدم اما چندی بعد باز همون آش و همون کاسه به راه بود . به این مورد مهم من تو پست های قبلیم هم اشاره کردم اما باز از روش خیلی ساده گذشتید . لطفا همه دلیل هامون رو بخونید و توجه انتخابی نکنید. به استنیس :‌ میدونیم نظرتون چیه . این که در موردش صحبت میکنیم برای اینه که امید داریم هر دومون دیدگاهمون رو تعدیل کنیم و به یه نقطه مشترک برسیم. وگرنه این که من بدونم تو صرفا مخالفی و متعصبانه رو حرفت پافشاری میکنی که نتیجه و جای بحثی نداره. جورامون احتمالا این بحث رو شروع کرد چون باور داشت میتونیم به جایی برسیم که خواسته های هر دوطرف براورده بشه. ویرایش : به آزور آهای :‌من پستت رو بعد این که پستم رو نوشتم دیدم. اتفاقا من تو اون تاپیک چند بار از بچه ها خواهش کردم که بیشتر رعایت کنن. اینجوری نبود که تو یه سپیده دم شبیخون بزنیم و تاپیک رو مثل برق و باد ببندیم . اون تاپیک از اول اینجوری مشکل دار نبود وگرنه هیچ وقت به این تعداد صفحات نمیرسید.

Manuel از لحنت گله دارم . استفاده از این الفاظ شایسته نیست. یه تصمیمی ( فارغ از این که 100 درصد درسته یا غلط ) گرفته شده و اینجا در موردش بحث میشه تا مشخص بشه مضرات بودن اون تاپیک بیشتره یا کمتر ... اصلا ناراحتی تو این بحث جایی نداره. این لحن نتیجه ای نداره جز این که نظرات از روی احساسات زده بشه و نتیجه ای که منطقی میشه بهش رسید از دست بره و چیزی جز ناراحتی به ارمغان نمیاره . ویرایش : تو این فاصله که اینترنتم قطع بود تا این جواب رو بفرستم دوتا پست زده شد. شاهد باش که جهت و لحن پست ها چقدر تغییر کرده.

منم خودم خیلی تعجب کردم که انقدر بهش کم لطفی شده . این قسمت بعد از عروسی خونین فصل قبل برای من در کنار بهترین قسمت های تمام این 40 قسمت قرار میگیره. به نظرم علت اصلی افت نمره ها اینه که بچه ها نمره ها رو بر اساس وفاداری به متن کتاب دادن اما کاربر های ای ام دب یا منتقد ها به خود سریال بدون در نظر گرفتن ارتباطش با کتاب نمره میدن . منم تو ای ام دب به سریال ده دادم چون عمیقا باور دارم که در مجموع بهترین سریالی هستش که دیدم .

تالار های گفتگو فعالیتشون بالا و پایین داره . همیشه خیلی فعال نمیمونه و خیلی هم تو مود خاموش نمیمونه. صفحه اینستاگرام ساخته شده، تو همین روزها میخواستیم اعلام کنیمش .

نمیدونم دقیقا چرا ولی هیچ وقت انقدر به یه عکس با موضوع نغمه ای، نخندیده بودم :

با مدیر انتشارات ویدا صحبت کردیم و قرار بر این شده تا با خانم خادم الرضا که کتاب های نغمه رو ترجمه میکنه و در حال حاضر کتاب 5 رو در دست داره ، تو همین روزا یه مصاحبه داشته باشیم . مناسب دیدم قبل مصاحبه اینجا مطرح کنم تا اگه سوالی ازش داشتید در کنار سوالات خودمون ازش بپرسیم . ممنون میشم سریعتر سوالاتتون رو قرار بدید .

در رابطه با مسئله جین وسترلینگ : من همچنان در رابطه با این مورد، نامه نگاریم رو با ایشون ادامه دادم، نتیجه اش این شد که میگن ممکنه بخشی از متن در نسخه های مختلف کتاب اصلی حذف شده باشه چرا که در متنی که ایشون ترجمه میکنن به وضوح به بارداری جین اشاره شده . به نورت ولف : این سوال رو باید زودتر میپرسیدی تا تو مصاحبه بپرسم . این تاپیک رو به خاطر همین زدیم .

به نظرم ریگار باید با یه چنین شمایلی نشون داده بشه . حالا لازم نیست حتما لی پیس باشه اما چنین چهره و طراحی لباس و گریمی داشته باشه خوبه . ابروهاش هم مثل این موکت نباشه