رفتن به مطلب

inshooshinak

اعضا
  • تعداد ارسال ها

    10
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

اعتبار در انجمن

0

اطلاعات شخصی

  • مرز اسپویل من
    همه ي كتاب ها رو خوندم.
  1. inshooshinak

    بحث های اپیزود قسمت 10 فصل 4 The Children

    بر خلاف حرفهاي دوستان بخش دنريس توي اين قسمت خيلي عالي بود و كاملا هم در راستاي داستان و اتفاقات بعدي بود. هم اون مردي كه اسكلت دخترش رو مي آورد و هم زنجير كردن مارمولكا خيلي تاثير گذار بود. مشكل قسمت هاي دنريس فقط نچسب بودن بازيگرشه.
  2. inshooshinak

    بحث های اپیزود قسمت 10 فصل 4 The Children

    بالاخره اين فصل هم تموم شد. حجم داستاني كه براي اين قسمت گذاشته بودن خيلي زياد شده بود و مجبور شدن ريتم تندي به اين قسمت بدن. يادش بخير روزي كه قسمت حمله استنيس رو مي خوندم خيلي حال كردم. توصيف پرچمشون تو كتاب يه حس خاصي به آدم ميداد. اي كاش يه مقدار روي نشون دادن پرچم استنيس كار مي كردن. خيلي دوست داشتم جزييات فرار تيريون رو كامل مثل كتاب نشون بدن مخصوصا اون پله هاي زياد كه با زحمت با دستهاي كوتاهش ازشون بالا ميره تا به اتاق دست پادشاه برسه. مكالمه تيريون و شي هم خيلي حيف شد. خوب بود حداقل دو كلمه با هم حرف مي زدن. اما كشتن تايوين رو خيلي خوب درآورده بودن. لحظه اي كه تير رو شليك كرد جا خوردم فكر كردم قراره بيشتر صحبت كنند. اسكلت ها اصلا خوب نبودن اما فرزندان رو همون جوري كه تصور مي كردم درست كرده بودن. اين نارنجكها چي بود ديگه!! خط داستاني آريا و هوند توي سريال خيلي بهتر از كتاب شده بود. لحظه اي كه آريا به ناخدا گفت والار مورگوليس تنم لرزيد. موسيقي آخر سريال هم حرف نداشت كسي متنش رو نداره ببينيم اين گروه كر داشت چي مي خوند؟ به هر حال به دست اندركاران سريال خسته نباشيد مي گم. خيلي زحمتشون داديم.
  3. inshooshinak

    بار ِ عام ، باری برای عموم [گفتگوی آزاد]

    آخرش اين مارتين ميفته ميميره كلي ملت تو كف ميمونن. دو سه تا از اطرافيانش ميان داستان رو تموم مي كن هيچ كس نمي فهمه چي شد
  4. inshooshinak

    بحث های اپیزودیک قسمت 8 فصل 4 The Mountain and the Viper

    بچه ها يه سوال؟ چرا توي تيتراژ اول اين قسمت دوباره براوس رو نشون داد؟
  5. inshooshinak

    بحث های اپیزودیک قسمت 8 فصل 4 The Mountain and the Viper

    از خوندن نظرات دوستان لذت بردم. اول از همه قسمت مول تاون بود . اين وحشي ها هر كار مي كنن تا اين كلاغا رو از خونه بيرون بكشن موفق نميشن. گيلي و ايگريت هم بد نبود به هر حال فيلمه ديگه. درباره گري ورم و ميساندي هم كه ديگه دوستان به اندازه كافي نظر دادن. افتضاحه. قسمت فتح موت كايلين فوق العاده بود قلعه و باتلاق هاي اطرافش رو خيلي خوب درست كرده بودن. از تصوري كه از كتاب داشتم خيلي بهتر بود. كلا وقتي يه جاي جديد رو توي تيتراژ نشون ميده خيلي ذوق زده ميشم. اون پوست كندن رو هم خوب كار كرده بودن. بولتون ها از قسمت هاي جالب سريالن. به اين فكر مي كردم اكه استارك هاي بيچاره چه جوري اين همه سال اين وحشي ها رو كنترل مي كردند. با توجه به حذف كردن مريليون قسمت لردهاي ويل رو خوب و تا حدودي قابل قبول در آورده بودند. البته لردهاي كتاب خيلي بيشتر بهشون ميومد لرد باشن. مسلما داستان كتاب توي اين قسمت خيلي قشنگتر بود. با اين وجود توضيحات سانسا با توجه به اينكه خاله اش كشته شده بود و فاميل مرحومه بود قانع كننده بود. اين جسدهاي اربابها كه رو صليب بودن چقدر تازه بودن. مثلا كلي روي صليب مونده بودن تا اجازه پايين آوردنشون صادر شده بود. داستان جورا هم كه به اندازه كافي درباره اش بحث شده. اينقدر تبعيدش رو كش دادن تا مجبور شدن قضيه رو سرهم بندي كنند. درباره دنريس به نظر من دنريس كتاب خيلي دوست داشتني تره و كارها و افكارش با توجه به مسيرش به سمت حكومت قابل قبوله چون داره سعي مي كنه حاكم باشه. اما دنريس سريال بعد از فصل سوم نچسب ميشه. به نظر من كه مشكل از بازيگرشه اصلا بازيش باور پذير نيست هنوز اون جاستيس و اينجاستيس گفتنش رو اعصابمه. وينترفل رو دوباره نشون داده و داغ دلمون تازه شد ولي فكر كنم يه مقدار زود بولتون ها رو بردن سمت وينترفل. آريا و سندور جلوي دروازه، ايده تكراري رسيدن و نديدن بود اما خنده هاي آريا براي مسخره سگ خوب بود. اون نگهبان دم دروازه خيلي مزخرف بود. راحت بهش ميگه من آريا استاركم اونم ميگه تسليت عرض مي كنم خالتون مردن. تو چه كاره اي كه تسليت عرض مي كني. سانسا چقدر خوشگل و دوست داشتني شده بود چه نگاهي مي كرد بهش اين ليتل فينگر ملعون. بعد از حرفهاي تريون كه ارزشي نداشت بالاخره به مبارزه اي رسيديم كه خيلي منتظر بودم ببينم چه جوري درش ميارن. به نظرم خيلي سريع تر از تصوراتم نبرد تموم شد. توي كتاب مردم عادي هم بودن يه پسره هم توسط مانتين با يه ضربه جمجمه اش دو قسمت ميشد و نبردشون هيجان بيشتري داشت. لهجه ابرين هم كولاك بود مخصوصا وقتي مي گفت مارتل. اما كلا راضي بودم از اين قسمت و بهش هشت دادم.
  6. inshooshinak

    نکته های اپیزود دومThe Lion and the Rose

    يه نكته هم من اضافه كنم. تا جايي كه از كتاب يادمه مرگ جافري در شب اتفاق مي افته نه روز.
  7. inshooshinak

    بحث های اپیزود چهارم از فصل چهارم، Oath Keeper

    جواب اين سوالت رو بعدا مي گيري اما براي يادآوري دوستاني كه كتاب رو خوندن
  8. inshooshinak

    نقشه گوگل سرزمین نغمه یخ و اتش

    عجب چيزايي درست مي كنن. آدم حال مي كنه
  9. inshooshinak

    اینده ی استنیس براتیون

    اگه مارتين استنيس رو توي كتاب ششم نكشه مارتين نيست. فقط من موندم دنريس پاشه بياد وستروس بايد با كي بجنگه؟!
  10. مرگ جان اگه واقعا مرده باشه بدترين اتفاقه. تمام مزه ي داستان رو از بين ميبره. من انتظار داشتم جان رو سوار بر اژدها ببينم
×