رفتن به مطلب

TheRedViper

اعضا
  • تعداد ارسال ها

    23
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

اعتبار در انجمن

0
  1. TheRedViper

    قسمت آخر : The Dragon And The Wolf

    دوستان همه ی ایرادات رو اشاره کردن به خوبی فقط در آخر من بگم کلا شاهد فصلی بودیم بی هیچ سورپرایز و غافلگیری بزرگی یعنی شرط میبندم دست تک تک شما یه قلم میدادن و میگفتن فیلم نامه این فصل رو به قابل پیشبینی ترین صورت ممکن بنویسید به صورت تقریبی همین فصل رو خیلی خوشگل تحویلمون میدادید ! کلا از سریال نا امید شدم خدا کنه کتب جدید هر چه زودتر ترجمه بشن که حداقل ماهایی که زبانمون کامل نیست از قلم دیوانه کننده GRRM لذت ببریم
  2. TheRedViper

    قسمت پنجم: Eastwatch

    به نظرم این اپیزود اولین اپیزود فصل هفت بود که مقداری ناامید کننده ظاهر شده در درجه اول چجوری هیچکس تو ارتش دنریس نگفت این جیمی و بران چی شدن ؟ اصلا نرفتن دنبالشون بگردن ؟ یکم منطقی نیست درجه دوم هم به نظرم شکل حذف کردن کارکتر بزرگی مثل رندل اصلا جالب نبود میتونست خیلی بهتر از این حرفا از این کارکتر استفاده کنه به هر صورت رندل در کنار استنیس و تایوین مثلث بزرگ استراتژیست های وستروس رو تشکیل میدادن و ناگفته نماند رندل تارلی تنها کسی بود که موفق شده بود رابرت بارتیون رو تو میدون نبرد شکست بده ! بازم میگم میتونستن پایان خیلی قشنگ تری برای چنین شخصیتی رقم بزنن. درجه سومم که حالا کمرنگ تر از موارد قبلیه ، شخصیتی با هوش سموئل تارلی وقتی اسم ریگار میاد نباید گوشاشو باز کنه ؟ عزیزم یکم توجه کن !
  3. TheRedViper

    قسمت اول، Dragonstone

    انصافا برای شروع خوب بود سکانس ابتدایی آریا درسته برای ماهایی که جوییدیم این سریال رو سورپرایز نبود ولی واقعا خوب بود اللخصوص این دیالوگ معرکه "Leave one wolf alive and the sheep are never safe" در ادامه هم همونطور که انتظار میرفت خیلی سریع و بدون وقت طلف کردن خطوط داستانی پیش رفتن خوشحالم از اینکه جوراه مورمنت هم خودش رو به جایی خوبی رسوند میشه امید به بهبودش داشت
  4. TheRedViper

    قسمت دهم، The Winds of Winter

    من حس میکنم اینجا بر میگردیم به تئوری اژدها ۳ سر داره نسوخته و برخواسته از آتش :‌ دنریس نغمه یخ و برخواسته از مرگ : جان پرنس وعده داده شده : تیریون تارگارین اگر بخواید دلایل بیشتری هم برای تارگارین بودن تیریون دارم
  5. TheRedViper

    قسمت دهم، The Winds of Winter

    سریال به شکل بینظیری پایان یافت و رکورد تاریخی ۲ امتیاز کامل ۱۰ از ۱۰ از خود بجا گذاشت. نکات خوب این اپیزود غیر قابل شمارشن اما اگر بخوایم از بهترینشون نام ببریم بدون شک باید گفت سریال بعد از تجربه فصل ۵ اینبار تصمیم گرفت یک پایان شکوهمند و مثبت داشته باشه و با پایانش خط پایانی بکشه به قریب به یقیین تمامی تئوری ها. بالاخره بازی تاج و تخت به تمامی تئوری های ما پاسخ داد اللخصوص به بزرگترین اونها یعنی تئوری نغمه یخ و آتش ! بحث رو با همین نغمه یخ و آتش شروع میکنیم ، فلش بک بی نظیر برج شادی (لذت) وقتی در لحظه ورود ند به برج بعد از مرگ آرتور داین شمشیر سپیده دم تمام شد شاید یکی از تلخ ترین اتفاق های ممکن بود اما سریال اجازه نداد برای روشن شدن این موضوع یکسال صبر کنیم. بالاخره ند به داخل برج رفت و با لیانا خواهرش رو به رو شد و پرده از راز بزرگ برداشته شد ! تئوری حقیقت داشت و جان اسنو در حقیقت فرزند آتش (ریگار تارگارین) و یخ (لیانا استارک)‌ بود. اینکه چرا از لفظ "بود" استفاده میکنم دلیلش رو بعدا توضیح میدم. اما سورپرایز بزرگ سریال سکانس تویینز (برج دو قلو مقر خاندان فری) بود. جایی که البته برای من سورپرایز نبود. وقتی در فصل سوم دیالوگ های بین برندون استارک و ریکان استارک رو شنیدم از اتفاقی که امروز برای لرد والدر فری افتاد مطمئن شدم. برندون به برادرش داستان شخصی رو تعریف کرد که پس از قتل عام افرادی تو خونه خودش تبدیل به موشی شد که جنازه بچه های خودش رو میخوره و هرگز سیر نمیشد ، اون موش نشد چون آدم کشته بود اون موش شد چون انسانی بی گناه رو زیر سقف خونه خودش وقتی مهمونش بود کشته بود. بعد از این دیالوگ من این سکانس رو سه سال پیش تو همون فصل توی ذهن خودم دیدم و چقدر عالی این سکانس توسط کارگردان بزرگ میگل ساپوچنیک کارگردانی شد ! آریا استارکی که یک دختر ساده بود (!)‌ امروز انتقام خاندانش رو گرفت و برای چندمین بار یک اسم از لیستش خط زد ! و اما دختری که حماقت پدر خودش رو تکرار نکرد و امیدوارم امروز انقدر بزرگ شده باشه که هرگز تکرار نکنه !‌ سانسا امروز میدونه نباید به پیتر بیلیش اعتماد کنه چیزی که ند استارک و کتلین استارک (تالی) نمیدونستن و همین باعث مرگشون شد ! سانسا که دیگر سانسای قبلی نیست و باید برای این دختر هم از لفظ "بود" استفاده بشه امروز همونطور که رمزی گفت به شخص جدیدی تبدیل شده. انسانی بی رحم و باهوش. اما دلیل این همه لفظ "بود" چیه ؟ خاندان استارک ها خیلی ظریف و زیبا همگی دچار تغییرات بزرگی شدن ! زنده شدن جان اسنو رو خاطرتون هست ؟ اون توسط یک راهب سرخ زنده شد درست مثل اریک دانداریون رهبر انجمن برادران بی پرچم که توسط توروس از میر زنده شد بعد از اینکه در یک مبارزه برای عدالت با یک شمشیر آتشین توسط سندور کلگین معروف به سگ تازی کشته شده بود. وقتی دانداریون زنده شد به آریا گفت هر بار که میمیرم چیزی در وجود من کم میشه. یادتون داخل اون غار توروس چطوری با سرعت و وحشت زده بالا سر دانداریون رفت تا دوباره زندش کنه ؟ انگار مدت زمان مرگ به عوض شدن انسان ارتباط داره حالا تصور کنید جان اسنو یک شب تمام مرده باقی موند تا بعدا ملیساندرا اونو زنده کنه اونم زنی از سرزمین سایه ها آشایی ! از طرفی هم آریا رو دیدیم دختر ساده استارکی که به براووس رفت تا به یه بی چهره تبدیل بشه اما شد یا نشد ؟ وقتی داشت خانه سیاه و سفید رو ترک میکرد به جاگن آگار گفت : این دختر آریا استارکه و به خونش وینترفل برمیگرده !‌ جاگن هم فقط یه لبخند بهش زد چون میدونست اون عوض شده و حالا یه بی چهرست ! آریا هنوز هم از لفظ یک دختر استفاده میکرد. و اما خواهر بزرگتری که شب قبل از نبرد حرام زاده ها به سادگی مرگ برادر کوچیک خودشو یعنی ریکان استارک میپذیره و اگر دقت کرده باشید از شوالیه های ویل به جان اسنو هیچی نمیگه چون در حقیقت از جان یک طعمه درست میکنه برای رمزی تا اونو به وسط میدون نبرد بکشه چون میدونه رمزی نباید فرار کنه !‌ رمزی نباید پشت دیوار های وینترفل مخفی بشه !‌ رمزی نباید هیچ شانسی داشته باشه و برای شناختی که از این هیولا داره جان اسنو رو تبدیل به یک تله درست و حسابی میکنه. سانسا امروز قوائد بازی رو از بهترین استادش یعنی پیتر بیلیش خوب یاد گرفته ! نه سانسا نه آریا و نه جان دیگر هیچکدوم اون انسان های قبلی نیستن ! حتی برندون استارک هم پشت دیوار به میرا رید میگه که دیگه به کلاغ سه چشم تبدیل شده ! هیچکدوم از ۴ بازمانده خاندان استارک دیگه اون انسان های قبلی نخواهند بود. اما سکانس پایتخت شاید نفس گیر ترین و عظیم ترین سکانس این سریال بود ! سرسی که خورد شده بود میخواست برای یکبار دیگر که شده همه غرش یک شیر لنیستر رو بشنون اما این غرش چیزی بیش از یک غرش ساده بود. سال ها پیش در زمان پادشاهی شاه دیوانه (آخرین پادشاه تارگارین ها و پدر دنریس) در زمانی که شورش رابرت باراتیون به پیروزی رسید ، شاه دیوانه تمام زیر پایتخت رو با آتش وحشی (واید فایر)‌ پر کرد تا همه رو در آتش بسوزاند او از مدت ها قبل مثل دیوانه ها تکرار میکرد. "همه را بسوزانید" اما جیمی شمشیر خودش رو در کمر پادشاه فرو کرد تا این دیوانگی رو به خواهر خودش تقدیم کنه و امروز سرسی بود که نه تمامی بلکه سپت بیلور رو با تمامی گنجشک ها و گنجشک اعظم یکجا پودر کرد ! اما این انفجار فقط بلای جان مذهبی ها نشد در این انفجار بزرگ خاندان لنیستر یعنی عموی سرسی و مهمتر از اون ملکه مارجری و برادش و پدر این دو هم خاکستر شدن تا خاندان تایرل به یک قدمی نابودی کامل برسد چیزی که باعث شد تایرل ها هم به اتحاد بزرگ دنریس و مارتل های دیروز و سند های امروز بپیوندند. و در آخرین سکانس بالاخره دنریس با ناوگان آیرون فلیت (ناوگان عظیم آهن زاده ها) راهی وستروس شد قاره ای که حالا باید با دشمن های اصلی خود یعنی لنیستر ها ، یورون گریجوی و بزرگتر از همه شاه شب رو به رو شود ...
  6. TheRedViper

    قسمت سوم، Oathbreaker

    از دوستان کتاب خون یه سوال داشتم سرنوشت ملکه نایمریا چی میشه ؟ میمیره ؟
  7. TheRedViper

    قسمت دوم، Home

    یه حسی همش بهم میگه خودمون رو باید برای بزرگترین سورپرایز سریال آماده کنیم رمزی رز بولتون رو کشت احتمالم داره به زودی عروسی سیاه دوم رو برای فری ها ترتیب بده تصور کنید رمزی دقیقا مثل خیلی شخصیت های دیگه رنگ عوض کنه دقیقا مثل جیمی لنیستر که با پرت کردن برندون منفی شد و بعد کم کم مثبت شد رمزی بشه قهرمان داستان ؟ از اون سمت یادتونه توی انجمن برادران بدون پرچم توروس از میر چقدر سریع پرید و دانداریون رو زنده کرد گفت هر بار که میمیره قسمتی از وجودش کم میشه ؟ تصور کنیم این کم شدن نسبت داشته باشه با مدت زمانی که طرف مرده باقی میمونه این جانی که برگشته دیگه جانی که ما میشناسیم نیست بیخود رامین جوادی اسم آهنگ اپیزود آخر فصل پیش (همون قسمت مرگ جان)‌ رو نذاشت Goodbye Brother حالا شخصیت مثبت و قهرمان داستان میشه رمزی بولتون و باید با اهریمن جدید یعنی جان مبارزه کنه شاید به نظرتون خنده دار باشه ولی من از این اتفاق به شدت استقبال میکنم
  8. TheRedViper

    قسمت دوم، Home

    من فقط اومدم اینجا بگم Please , Dont Eat The Help ولی حالا خارج از شوخی برای اولین بار این اپیزود منو ناامید کرد همه چیز عالی بود اما زنده شدن جان به بدترین شکل ممکن به تصویر کشیده شد ! یجورایی منو یاد مردن و زنده شدن تو سریال های شبکه CW انداخت آخه مثلا ما داریم GOT میبنییم این سکانس اصلا در حد ASOIAF نبود !!! در مورد رمزی هم فقط بگم کار عاقلانه ای کرد جون خودشو نجات داد. اگر دست به قتل لرد بولتون و زنش نمیزد قطعا فری ها زودتر کمر به قتلش میبستن. رز بولتون هم دقیقا به همون شکلی مرد که راب رو کشت !
  9. TheRedViper

    قسمت اول، Red woman

    از دوستان عزیز خواهش میکنم هر چه سریعتر تاپیک قسمت دوم رو بزنن ! بقیه کاربرها هم مراقب باشن تو این تاپیک قسمت دوم رو اسپویل نکنن ....
  10. TheRedViper

    قسمت اول، Red woman

    آقا من حس میکنم دارید در مورد نگاه داووس به جنازه جان اشتباه میکنید به نظر من داووس از یخ نزدن خون جان تعجب میکنه که چطور تو این مدت تو این سرماش وحشتناک خون هنوز شکل مایع بودن خودشو حفظ کرده و گرمه
  11. TheRedViper

    قسمت اول، Red woman

    دوستان به نظرتون ملیساندر همون شیرا سی استار بود ؟ اون جوون موندن جادوییش و گردن بند و قدرت ساحره بودنش.
  12. یعنی میشه یه صحنه هاییم از سرزمین های همیشه زمستان و یا مثلا آشایی نشون بدن ؟ من روانی میشم به خدا.
  13. TheRedViper

    فرو ریختن دیوار (The Wall) !! آیا ممکن است؟

    خب خسته نباشی شاه شب خودش استارکه حداقل مثلا بگو یه مارتل باید باشه حالا باید خر بیارن و باقالی بار کنن !
  14. TheRedViper

    فرو ریختن دیوار (The Wall) !! آیا ممکن است؟

    زیادی برای شیپور زمستان بودن کوچیکه . و اگه درست یادم باشه تو کتاب وقتی استنیس به سپاه مردم آزاد حمله می کنه و شیپور رو به دست میاره، اون رو میسوزونه و از بین می بره . البته تورموند توی کتاب رقصی با اژدهایان به جان میگه اون شیپوری که استنیس سوزونده در واقع یه شیپور جعلی بوده و منس هیچ وقت نتونسته شیپور اصلی رو پیدا کنه. پس تقریبا با این حرف تورموند میشه تا حد زیادی مطمئن شد شیپور دست آدرهاست ! حالا شاید سریال بخواد کلا از بیخ و بن شیپور رو حذف کنه ولی چیزی که تو عکس به نظر میرسه احتمال فروپاشی دیوار رو تو این فصل زیاد میکنه !
  15. TheRedViper

    بار ِ عام، باری برای عموم [گفتگوی آزاد 2]

    اگه تاپیک فصل جدید زده بشه که عالیه
×