رفتن به مطلب
samiano

بحث های اپیزود چهارم از فصل چهارم، Oath Keeper

به اپیزود چهارم فصل چهارم از 1 تا 10 ، چه نمره ای میدهید؟  

31 رای

  1. 1. به اپیزود چهارم فصل چهارم از 1 تا 10 ، چه نمره ای میدهید؟

    • 1
      3
    • 2
      0
    • 3
      0
    • 4
      1
    • 5
      1
    • 6
      5
    • 7
      4
    • 8
      4
    • 9
      7
    • 10
      6


Recommended Posts

متاسفانه نمیشه فهمید این چیزایی که میبینیم ربطی به چیزی که مارتین میخواسته بنویسه داشته باشه. یعنی همین که نایت کینگ رو شبیه دارت ماول نشون میدن یعنی باید فاتحه کتابو خوند. آدر ها باید زیبا و غیرزمینی باشن. اینا چین آخه. D&D هم گفتن ما این سکانس رو از یک "اشاره" از توی کتاب برداشتیم، یعنی اصن معلوم نیست توی کتاب داستان چی بشه و ممکنه بعدا مجبور بشن ماله کشی کنن این سکانس رو. من فکر میکنم این دو تا D میخواستن کتابخونا رو یه نیشگونی بگیرن ...

به هر حال اصلا جالب نبود.

بعدشم، همونطور که یکی دیگه از بچه ها هم گفت، وقتی یه همچین موجوداتی وجود دارن، این که جیمی به برین چی میگه و یا لیتل فینگر چجوری با صدای بتمن از جنگ حرف میزنه بی اهمیت میشه. اصن بیخاصیت تمامه همه ی اینا. مسئله ی بزرگی مث آدر ها، اتفاقات کینگزلندینگ رو در حد خاله بازی بی ارزش میکنه. تنها در یک صورت میشه اتفاقات وستروس اهمیت داشته باشه که یک جوری آدرها به این مسائل مرتبط باشن. یعنی یک خویشاوندی، یک توطئه ای، یک مذاکراتی در جریان باشه. وگرنه واقعا کل داستان بی فایده میشه. خیلی ناراحت شدم از این قسمت چون باعث شد فکر کنم ممکنه نغمه اون قدر ها هم شاهکار نباشه.

 

 

Tapatalking with an iDevice

 

اون یکی ای که گفتی من بودم و معلومه که من موافقم با این پست ولی باید نقل قول می کردم و باز هم می گفتم به شدت موافقم. لایک و اینا جواب نمی داد.

 

منم نمی دونم چرا اصرار داره توی همه عکس ها لب و لوچه اش رو کج و معوج کنه.

فقط تو عکس ها نیست، کلاً اینجوریه. کل سکانس تامن مارجری من حواسم به این بود که چرا وقتی حرف یا لبخند می زنه کج می شه.

 

نميدونم چرا خيلي ها از ماجراهاي آدر ها و اژدها خوششون نمياد و ميگن داستان خراب شده! نغمه يخ و آتش يه داستان فانتزيه و منم دقيقا به خاطر همين فانتزي بودنشه كه دوستش دارم. يكي از ويژگي هاي اصلي فانتزي هم وجود موجودات خياليه.

دقيقا همين كه نشون ميده تمام نقشه هاي كينگز لندينگ و خيانت ها و حرص و طمع پشيزي ارزش نداره و در حد كشك هست خيلي خوبه. باشد كه رستگار شوند! :دي

 

فکر کن بیای 4 5 تا کتاب واسه مخاطب از این نقشه ها و جنگ ها و ... بگی بعد یهو بگی که اصلاً اینا کیلو چندن و واسه خودشون شاد و خوشحال اند در حالی که ...

تقریبا ً تو همه فانتزی ها و هپی اندینگ ها یکی می یاد با قلب پاک و شجاعت بی بدیل اش اهریمن رو شکست می ده در حالی که اصولاً هیچ شانسی نمی شه واسه پیروزیش متصور بود. فرق نغمه از نظر من با بقیه اینجا بود و امیدوارم که متفاوت هم بمونه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دوستان من واقعا تعجب می کنم که چرا اینقدر به این سریال خرده می گیرین

خاطرات خون آشام هم کلا داستانش فرق داره با کتاباش ولی هر دوتاشون طرف دار دارند

به نظرم بهتره موقعی که سریال رو می بینین ( مخصوصا اونایی که کتاب رو خوندن ) کلا داستان کتاب رو از ذهنتون بندازین بیرون چون هیچ وقت هیچ اقتباسی به طور کامل از روی کتاب نوشته نمیشه فرضا ارباب حلقه ها با اینکه بعضی جاها کاملا با داستان کتاب فرق می کرد یا حذفیات داشتن با این حال آخرش یه شاهکار در اومد

شما وقتی این سریال یه فصلش تموم میشه و می مونین تو انتظار کلی له له می زنین و تشنه شروع شدنشین حتی شمارش معکوس هم می زنین ولی وقتی که شروع میشه فقط دارین فحش می دین یا خورد شدن اعصابتون رو نشون می دین والا آدم حیرون می مونه تو کار شما ها

تو هر فروم فیلم یا سریالی که میرم واقعا دوستان از قسمت های شمال کیف می کنن مخصوصا قسمت های برن و شمال تر ( به قول خودشون ) و همینطور قسمت های دنریس ، چرا چون داستان فانتزیه و این قسمتها شباهت های بیشتری به داستان فانتزی دارند

به نظر من هم کلا این اتفاقات سیاسی که تو کینگز لندینگ می افته همش کشکه و داستان واقعی همونیه که همش ملیساندر تکرار می کنه بین رلور و آدر مثل سریال لاست

باشد که رستگار شویم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

منم نمی دونم چرا اصرار داره توی همه عکس ها لب و لوچه اش رو کج و معوج کنه.

فقط تو عکس ها نیست، کلاً اینجوریه. کل سکانس تامن مارجری من حواسم به این بود که چرا وقتی حرف یا لبخند می زنه کج می شه.

نمی دونم، شاید از بس این کار رو کرده روش مونده. دوستی داشتم که عادت داشت گردنش رو به یه سمت کج کنه، این کار تبدیل به عادت دائمش شد و بعد از مدتی غیر ارادی شد و کنترلش رو روش از دست داد. الان کله اش کجه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

تو سریال گفته که اون آدر همون «شاه شب» هست؟ من متوجه نشدم.

 

 

به نظرم بهترین جا برای ورود سرد دست همینجاست. توی کتاب هم زمانی که سرد دست با برن و بقیه دارن میرن شمال، سرد دست یاغیان نگهبانان شب رو میکشه و برن جنازه ها رو میبینه. امیدوارم که قبل از رسیدن جان، سرد دست بیاد و برن رو برداره و بره.

 

 

من این تاپیک رو خوندم ولی نفهمیدم این ادر یا آدر چیه قصه ش! همین یارو شبیه چهره ملکوتی ویچ کینگ ه؟ لطفا معادل انگلیسیش رو هم بنویسید.

 

img535e2d044b208.jpg

 

البته حدس از روی سریال اینه که اینا رئیس وایت واکرها هستن و ظاهرا وایت واکرها فقط مرده ها رو می تونن راه بندازن اما اینا بچه ها رو واکر می کنن! اسم آدر یا ادر رو طبیعتا دارید از کتاب میگید، پس خواهشا چیزی جلوتر از سریال نگید! من هیچ جای دیگه این سایت نمیرم که چیزی برام لو نره، اینجا رو دیگه برای طرفدارای سریال ناامن نکنید!

 

گفتم این چیست؟ بگو زیر و زبر خواهم شد

گفت می باش چنین زیر و زبر هیچ مگو!

آدرها(Others) همون وایت واکرها هستن. توی کتاب اسمشون آدر هست و با حرف بزرگ نوشته میشه و اسم خاصه اما توی سریال نمیتونن این تفاوت رو نشون بدن و ممکنه بیننده فکر کنه منظور دیگران(other) هست برای همین از آدر استفاده نمیکنن و وایت واکر میگن. چیز اسپویل داری نیست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
تو سریال گفته که اون آدر همون «شاه شب» هست؟ من متوجه نشدم.

 

مانوئل گفتن که hbo اون شخص آخر رو به نام شاه شب معرفی کرده

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

این متن تو سایت hbo نوشته شده

Next we see a White Walker, eyes glowing blue, carrying Craster’s (still living) baby. His horse is made of frozen, rotted flesh, and he’s traveling toward some kind of ice fortress with several crystals in a circle out front. He places the baby on an altar made of ice, and a person in solid black clothes (the Internet is buzzing about him possibly being the Night’s King, a character not yet mentioned in the books) walks forward. With the touch of one finger, the Night’s King turns the baby into a blue-eyed White Walker, too.

A-True-White-Walker.png

The Night’s King

Turning-the-baby.png

Turning the baby

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

عجب ! این اولنای ملعون اگه میخواست نوه اش رو از دست جافری راحت کنه چرا زودتر این کار رو نکرد ؟ این همه هزینه ! این همه بزن و بکوب برای چی بود !؟ رد گم کردن ؟!

چرا حالا سم رو از گردن سنسا باز کرد ؟ خب اگه با لیتل قبلا هماهنگ کرده بود سم رو مثل بچه آدم از دانتوس میگرفت و بعد میریخت تو شراب دیگه ! چرا ریسک این که بدنش به سنسا رو قبول کردن ؟ ممکن بود سنسا اصلا اونو با خودش همراه نداشته باشه :/

یعنی الان اولنا میدونه سنسای ملعون دست بیلیشه ؟!

 

قول میدم دیر یا زود مخاطب ها از این نشون دادن های کوتاه آدر ها خسته میشن ، 4 فصله که این قضیه ادامه داره .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

منم نمی دونم چرا اصرار داره توی همه عکس ها لب و لوچه اش رو کج و معوج کنه.

فقط تو عکس ها نیست، کلاً اینجوریه. کل سکانس تامن مارجری من حواسم به این بود که چرا وقتی حرف یا لبخند می زنه کج می شه.

نمی دونم، شاید از بس این کار رو کرده روش مونده. دوستی داشتم که عادت داشت گردنش رو به یه سمت کج کنه، این کار تبدیل به عادت دائمش شد و بعد از مدتی غیر ارادی شد و کنترلش رو روش از دست داد. الان کله اش کجه!

نه اصلا کلا همین جوریه. لب بالایی سمت چپش یه کم افتاده تره و اومده روی لب پایینیش خودش این جوری نمی کنه. اصلا شما ها چرا با این ناتالی دورمر مشکل دارین من موندم.

 

Sent from my Nexus 5 using Tapatalk

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نگار:

اون متنی که آوردی فکر نکنم مال خود HBO باشه. احتمالا یه جای دیگه گفته. من یه سرچ کردم. گویا اول HBO اسم شاه شب رو آورده اما بعدا به دلیلی برداشته و الان که دیدم هیچی نیست(آخر قسمت synopsis):

http://viewers-guide.hbo.com/game-of-thrones/season-4/episode-4/home/34

حالا چرا اینکار رو کرده معلوم نیست. یا اینکه یه سوتی بوده و حذفش کردن یا اینکه قرار بوده تو قسمتهای بعدی بهش پرداخته بشه و اینجا اشتباهی زودتر لو رفته و سریع پاکش کردن.

خلاصه که چیزی معلوم نیست.

 

ریگار:

من موندم توی تاپیک اپیزود دوم تو از کجا حدس زدی که کار بیلیش و اولنا بود! اونجا فکم افتاد پایین!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

احتمالاً به خاطر این بوده که نوشتن تو کتاب بهش اشاره ای نشده در حالی که شده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

جورامون:

اين متن براى hbowatch هست اينم لينکش

http://hbowatch.com/game-of-thrones-4-04-review-oathkeeper/

بخش آخر همين متنيه که گذاشتم

اره انگار از خروجى هاى رسمى شون برداشتن شاه شبو

نمى دونم والله..خودشونم نمى دونن مى خوان چيکار کنن!

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به جورامون : من پیتر رو تونسته بودم حدس بزنم اما اولنا رو نه ! الان متنم رو خوندم، حدسم این بود که بیلیش با دورن توافق کرده نه با ریچ! اتفاقا محال بود فکر کنم تایرل ها نقش داشته باشن چون قدرت از طریق جافری قرار بود بهشون برسه ! الان هم درست درک نمیکنم چرا اولنا روز عروسی این کار رو کرد و چرا این همه هزینه و ... همین احتمالا باعث شده بود به اولنا شک نکنم .

یکی منو از توی ابهام دربیاره ! خواهش میکنم

 

"این اولنای ملعون اگه میخواست نوه اش رو از دست جافری راحت کنه چرا زودتر این کار رو نکرد ؟ این همه هزینه ! این همه بزن و بکوب برای چی بود !؟ رد گم کردن ؟!

چرا حالا سم رو از گردن سنسا باز کرد ؟ خب اگه با لیتل قبلا هماهنگ کرده بود سم رو مثل بچه آدم از دانتوس میگرفت و بعد میریخت تو شراب دیگه ! چرا ریسک این که بدنش به سنسا رو قبول کردن ؟ ممکن بود سنسا اصلا اونو با خودش همراه نداشته باشه :/

یعنی الان اولنا میدونه سنسای ملعون دست بیلیشه ؟! "

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ریگار:

من موندم توی تاپیک اپیزود دوم تو از کجا حدس زدی که کار بیلیش و اولنا بود! اونجا فکم افتاد پایین!

لایک به قول وینترفل اگه مارتین بمیره ریگار به راحتی می تونه کتابو با کلی مسائل پیچیده و معماهای عجیب به سرانجام برسونه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نگار پس خبر نداری چه پیش بینی های دیگه ایکه به ذهنم نرسیده بود ! چون میترسیدم نزدیک واقعیت باشه یا بچه ها تحمل نکنن و انکار یا تایید کنن، بیشترش رو توی پیام خصوصی با وینترفل درمیون گذاشتم، البته فکر کنم خیلی جاها جاده خاکی زدم اما بعضی سناریوها رو از اینی که درواقع پیش رفته بیشتر دوست داشتم .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یعنی عالی بود! عالی عالی عالی!

این قسمت فوق العاده بود... به خصوص اون پایانش...

این سریال بهترین سریال دنیاست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

امیدوارم هر قسمت بهتر و بهتر بشه...

از سرسی متنفرم!!!!!!!!!!!!!! متنفر! از تایوین هم بدم میاد!!!!!!!!

اما این پسر کوچیکه سرسی و جیمی لنیستر و تیریون لنیستر تنها لنیسترایین که دوست دارم!

امیدوارم مارجری پشت سرسی رو به خاک بماله!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

این جان اسنو عالیه!!

احمقانه ترین خط داستانی مال برن هست!

آریا هم عالیه!

همه عالی! اصلا وقتی جافری مرده! من راضی! تو راضی! گور بابای سرسی ناراضی!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
نگار پس خبر نداری چه پیش بینی های دیگه ایکه به ذهنم نرسیده بود ! چون میترسیدم نزدیک واقعیت باشه یا بچه ها تحمل نکنن و انکار یا تایید کنن، بیشترش رو توی پیام خصوصی با وینترفل درمیون گذاشتم، البته فکر کنم خیلی جاها جاده خاکی زدم اما بعضی سناریوها رو از اینی که درواقع پیش رفته بیشتر دوست داشتم .

اتفاقا خبر دارم بیشتر پستاتون رو دیدم تو تاپیکای مختلف و هنوز باورم نمیشه کسی که فقط با سریال پیش میره انقدر حواسش به همه چی جمع باشه و بتونه انقدر خوب پیش بینی کنه! جاده خاکی زدنو یکم قبول دارم ولی همین که به اون اصل موضوع میرسی خیلی جالبه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
نگار پس خبر نداری چه پیش بینی های دیگه ایکه به ذهنم نرسیده بود ! چون میترسیدم نزدیک واقعیت باشه یا بچه ها تحمل نکنن و انکار یا تایید کنن، بیشترش رو توی پیام خصوصی با وینترفل درمیون گذاشتم، البته فکر کنم خیلی جاها جاده خاکی زدم اما بعضی سناریوها رو از اینی که درواقع پیش رفته بیشتر دوست داشتم .

 

ریگار کلا" یکی دو تا از پیشبینی هایی که کردی هنوز مونده تا به سرانجام برسه, خودتم بفهمی فکت می افته. اما بعضیاش هم خیلی تخیلی بود خداییش.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ریگار:

چون نمیخواسته ریسک کنه. عروسی تنها جایی بود که همه حضور داشتن و هر کسی میتونه متهم بشه. توی شام خصوصی دربار که نمیتونست اینکار رو بکنه. زهر رو خودش نیاورد چون بازم نمیخواست ریسک کنه و دستش دیده بشه. سنسا و اولنا توی میز اصلی و در بالای تالار بودن و دونتوس نمیتونست بدون برانگیختن شک بقیه نزدیک اونجا بشه برای همین باید سنسا میاوردش.

قاعدتا باید از نقشه بیلیش خبردار باشه تا همچین کاری بکنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به نظرم که منطقی نمیاد ! اتفاقا ریختن سم توی جام شراب جلوی چشم هزاران نفری که چشمشون به شاه و ملکه تازشه خیلی ریسکش بالاتر از اینه که بخوای توی روزهای عادی یه بلایی سرش بیاری .

راحت میتونست یه چیزی مثل اشک لایس رو تو روزهای عادی به خورد جافری بده و جافری چند روز بعد بمیره و نصف دربار به قتل متهم بشن !

 

این که بره سم رو از گردن سنسا باز کنه ریسکش بیشتر نیست تا این که خودش اون رو فرضا به یه چین لباسش ببنده ؟! شاید اصلا سنسا نمیبستش .

به نظرم اینم از اون حرکت های نچندان منطقی مارتین بود که به نیت اضافه کردن بار درام به قصه انجام داده ( یه چی مثل سقوط وینترفل و حتی بدتر ! ) .

 

ویرایش : عجب ! لنیستر ها سنسا رو از چنگ تایرل ها درمیارن تا شمال رو برای خودشون کنن، اونوقت اولنا شمال رو دو دستی از خاندانی که داره باهاشون وصلت میکنه رو تقدیم لیتل فینگری میکنه که ملعوم نیست چه سودی واسشون داره ؟!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
به نظرم که منطقی نمیاد ! اتفاقا ریختن سم توی جام شراب جلوی چشم هزاران نفری که چشمشون به شاه و ملکه تازشه خیلی ریسکش بالاتر از اینه که بخوای توی روزهای عادی یه بلایی سرش بیاری .

راحت میتونست یه چیزی مثل اشک لایس رو تو روزهای عادی به خورد جافری بده و جافری چند روز بعد بمیره و نصف دربار به قتل متهم بشن !

 

این که بره سم رو از گردن سنسا باز کنه ریسکش بیشتر نیست تا این که خودش اون رو فرضا به یه چین لباسش ببنده ؟! شاید اصلا سنسا نمیبستش .

به نظرم اینم از اون حرکت های نچندان منطقی مارتین بود که به نیت اضافه کردن بار درام به قصه انجام داده ( یه چی مثل سقوط وینترفل و حتی بدتر ! ) .

 

ویرایش : عجب ! لنیستر ها سنسا رو از چنگ تایرل ها درمیارن تا شمال رو برای خودشون کنن، اونوقت اولنا شمال رو دو دستی از خاندانی که داره باهاشون وصلت میکنه رو تقدیم لیتل فینگری میکنه که ملعوم نیست چه سودی واسشون داره ؟!

به نظرم بیلیش با اینکارش یه تیر دو نشون کرد! هم جوفری رو از بازی کنار زد هم تیریون! مسلما بیلیش همون موقعی که تیریون دست موقت شده بود با اون کارش برای پیدا کردن جاسوس نشون داد انقدر زیرک هست که بتونه بعدا برای پیتر دردسر درست کنه!

تیریونم که قبلا هم سرسی رو تهدید کرده بود هم جوفری رو غیرمستقیم! آخرشم که اون جوفری ذلیل شده زهر خودشو ریخت به تیریون!

خود مارتین یه جا گفته بود که این پرپل ودینگ رو از مرگ eustace IV الهام گرفته

یادم رفت:| الان سانسا رو هم الان کنار خودش داره این خیلی مهمه

سودی برای اولنا نداره ولی فکر کنم یه جورایی حق الزحمه و حق السکوت بیلیشه!

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

راستی چرا اسم قسمت نهمو عوض کردن؟ قبلا the mountain and the viper بود امیدوارم اون قسمتی که به این اسم اشاره داره رو جابه جا نکرده باشن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خب اینو که کامل میدونستم چه منافعی واسه بیلیش داره ! به خاطر همین هم حدس زده بودم کار خودشه، اما این که چرا اولنا به این شکل عمل کرده اونم با اون همه زیرکیش عجیبه ! اگه علتی نداشته باشه که ازش خبر ندارم، این عملکردش عاری از خرد بوده (کشتن جافری رو نمیگم، مدل کشتنش و سودی که جاری کرده سمت لیتل فینگر رو میگم ).

 

ویرایش : خودمونیم این شهره چقدر مسخره سقوط کرد ! انگار تو کل شهر یه اشراف زاده وجود داشت که با کشتنش همه چی به خوبی و خوشی ختم به خیر شد

فقط اون قسمت بر افراشته شدن پرچم باشکوه تارگرین ها بالای هرم بزرگ قلبم رو تسکین داد . بینظیر بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

زیاد راضی نبودم از این قسمت.نمیدونم چرا آب بستن به خط داستانی دنریس بیچاره.دنریس که همرو به میخ نکشید بیچاره هر کسی که کار اشتباهی کرد رو تنبیه کرد حتی اگه اشتباه نکنم چندتا از برده ها هم که فکر کردن خبریه و به دیگران تجا*وز کرده بودن هم مجازات کرد. بعدم خیلی راحت شهرو گرفت؟!نویسنده های سریال با خودشون چی فکر کردن؟.کلا خیلی داستان و سریع دارن پیش میبرن این جور که اینا پیش میرن احتمال داره از کتاب هم جلو بیفتن.دستگیر شدن برن هم خیلی مسخره بود.همینطور اسیر کردن گوست.اگه گرفتنش چرا نکشتنش؟منتظرن جان بیاد نجاتش بده؟و چرا

وارگ بودن بقیه استارکها رو نشون نمیدن؟

میرا و جوجن که انقدر تا حالا محتاط بودن اینجوری غافلگیر و دستگیر شدن؟!یا جان با خودش چی فکر میکنه؟احتمال نمیده که شاید آدرها و وایتها نگهبانهای فراری و کشته باشن تو این وضعیت حساس میخواد دیوار و ترک کنه؟به هم پیوستن برین و پاتریک هم جالب نبود.توی کتاب پاتریک خیلی خجالتی و حرف گوش کنه ولی تو فیلم یه ذره گستاخه.بازیگر قبلی نقش تامن بیشتر به اون چیزی که تو کتاب دربارش نوشته شبیه بود.این یکی سنش زیاده و اون حالتهای بچه گانه ای که تامن باید داشته باشه رو نداره.و در آخر قیافه ی این آدره خیلی مصنوعی بووووود!

@ریگار.سم رو از طریق سانسا رسوندن که پای این بیچاره رو هم گیر بندازن.پیتایر بهش گفت که تو هم تو مرگ جافری دست داشتی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
اما این که چرا اولنا به این شکل عمل کرده اونم با اون همه زیرکیش عجیبه ! اگه علتی نداشته باشه که ازش خبر ندارم، این عملکردش عاری از خرد بوده

اولنا هر چقدر هم زیرک باشه در برابر مارمولکی مثل لیتل فینگر هیچه!

البته برای خودشونم سود داشته این کار چون کنترل کردن و تسلط داشتن روی تامن خیلی راحت تر از جافریه.شاید با خودش فکر کرده اگه مارجری با تامن ازدواج کنه دیگه خودشون فرمانروایی میکنن چون تامن هم بچه س هم خیلی مهربونه و اصلا از این چیزا سر در نمیاره.

در ضمن اگر اولنا خودش میخواست سم تهیه کنه یا خودش از دانتوس بگیردش احتمال داشت که جاسوسهای واریس مچشو بگیرن.ولی وقتی سانسا سم و آورد اگه گیر هم میفتاد هیچکس نمیتونست به اولنا ربطش بده.دانتوس هم از نقش اولنا توی مرگ جافری خبر نداشته. پس اینجوری احنمال اینکه خودش گیر بیفته خیلی کم بود.

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
اولنا هر چقدر هم زیرک باشه در برابر مارمولکی مثل لیتل فینگر هیچه!

البته برای خودشونم سود داشته این کار چون کنترل کردن و تسلط داشتن روی تامن خیلی راحت تر از جافریه.شاید با خودش فکر کرده اگه مارجری با تامن ازدواج کنه دیگه خودشون فرمانروایی میکنن چون تامن هم بچه س هم خیلی مهربونه و اصلا از این چیزا سر در نمیاره.

ببخشید ولی اولنا دیگه انقدم بی فکر نیست که فقط به خاطر همین موضوع حاضر باشه همچین ریسکی روی زندگی خودش و خاندانش بکنه! یعنی اولنا فکر کرده مارجری با تامن ازدواج کنه سرسی میاد دست اینارو تو دست هم میذاره؟اونم سرسی؟؟!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×